:
نظام فعلی تجارت جهانی که در سازمان جهانی تجارت متبلور شده، از ابتدا تا کنون سعی در برقراری توازن در مسیر تجارت داشته است که تجارت مواد خام از جنوب به شمال و تجارت تولیدات صنعتی از شمال به جنوب از این دست می باشند. اصل اساسی در نظام فعلی تجارت جهانی که هم جنبه اقتصادی دارد و هم جنبه حقوقی، اصل انصاف است. اصل انصاف و تجارت منصفانه سر منشا تمامی اصول حاکم بر تجارت جهانی است و سایر اصول و سازوکارهای تجارت جهانی برای تضمین این اصل وضع شده است.
سازمان جهانی تجارت در تاریخ 30 آگوست سال 2002، به کشورهای جوامع اروپایی اجازه داد تا امتیازات تعرفه ای و دیگر تعهدات خود نسبت به ایالات متحده را به میزان 4 میلیارد دلار امریکا، البته به موجب تخلف دوم و Alpha
مطابق با تصمیم مرجع استیناف مبنی بر اینکه ایالات متحده قوانین سازمان جهانی تجارت به ویژه قانون یارانه ای سازمان جهانی تجارت را با ارائه یارانه های ممنوع برای شرکت های خارجی فروش تحت لوای معافیت های مالیاتی نقض کرده است، را به تعلیق در آورند. تعلیق گسترده و سخت گیرانه ی کمیسیون اروپا در پاسخ به تخطی ایالات متحده، بی سابقه بوده و حتی به نوعی فراتر از دو پرونده ی قبلی اعمال شده یعنی موز 3 و هورمون ها در سازمان جهانی تجارت که مستلزم تقویت این سازمان بوده است، محسوب می شود.
در نگاه اول، ممکن است که این پایان دراماتیک در چنین مورد مهمی، به عنوان نمودی موثر و واقعی دستاورد سازمان جهانی تجارت، بر خلاف سلف قدیمی خود یعنی موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت(گات)، مورد استقبال واقع شود. هیچ یک از اعضا، حتی ایالات متحده ی قدرتمند نیز نمی توانند به سادگی ازعواقب قانونی نقض ها و تخطی هایی که مرتکب شده اند و بدان سبب محکوم به پرداخت قیمت شده اند، بگریزند. قربانیان این موارد نقض قانون، که در این پرونده کمیسیون اروپای می باشد، باید با توسل به اقدامات جبرانی، حمایت و راضی شوند. در مجموع، به نظر عدالت و حاکمیت قانون در زمینه ی تجارت بین الملل قابل تائید می باشد. در واقع، این امر نیز دور از ذهن نخواهد بود اگر بگوییم چنین تصمیمی از سوی مرجع استیناف، فعالان در این حوزه را به پیوند دادن مسائل مختلف به تحریم های سازمان جهانی تجارت تشویق می کند.
در وهله ی دوم، این گونه تحریم ها از قبیل اقدامات تلافی جویانه یا انتقام اقتصادی، خود منبع مشکل به نظر می رسد تا یک راه حل. با وجود اقبال عمومی از تحریم ها به عنوان شمایلی از سیستم نوین سازمان جهانی تجارت، این تحریم ها تنها یک بعد از قوانین سازمان جهانی تجارت می باشند نه، تجلی نمادین این سازمان. بزرگ نمایی این جنبه ی خاص از قوانین سازمان جهانی تجارت، که به نوعی تلاش برای اقناع کنگره ی امریکا در تصویب دور اروگوئه بود، در صدد است تا تصویر مخدوشی از سازمان جهانی تجارت ارائه دهد، که بیشتر تجسم یک پیکره ی برتر و حاکم بر کشورهای عضواست تا نشان دهنده ی یک جامعه ی قانونی. در مباحث جبران ها، توافق داخلی و ملی بنا نهاده شده بر عدالت اصلاحی یا انتقام جویانه محدودیت های فراوانی را در ابعاد بین الملل ایجاد می کند که طبیعتا منافع گوناگونی را به خطر می اندازد. این محدودیت ها آن گاه محسوس تر می شود که ببینیم این جبران ها به چه کسی معطوف شده است. سوال این است که آیا برای تامین منافع قربانیان به کار می آیند؟ یا اینکه آیا در خدمت رفاه گروه مشخصی از افراد کمیسیون اروپا که با این کمیسیون پیش از پانل سازمان جهانی تجارت برای پیروز شدن لابی کرده اند، خواهد بود. این مجموعه سوالات، تحقیق و تفحص هایی را در باب علت وجودی نظام سازمان جهانی تجارت می طلبد.
اما با توجه به اهمیت و نقش پر رنگ این سازمان در معادلات تجاری و البته تاثیرگذاری آن در سیاست جهان، باید اذعان داشت که تصمیمات اتخاذ شده در دعاوی مختلف و راه کارهایی که در موارد گوناگون ارائه می دهد، علاوه بر مفید فایده بودن، همواره مورد نقد نیز واقع شده است. یکی از سازوکارهای بسیار مهم در تجارت جهانی که برای تضمین رقابت سالم و تضمین تجارت منصفانه و تضمین نفع
برابر در تجارت جهانی وضع شده است، مکانیسم جبرانهای تجاری است.
«جبران های تجاری» به سه نوع از مقررات ملی اطلاق میگردد که در شرایطی خاص محدودیتهایی بر واردات وارد می آورند. این سه نوع مقررات عبارتند از: 1- اقدامات حفاظتی 2- آنتی دامپنیگ یا اقدامات ضد بازار شکنی 3- اقدامات متقابل جبرانی.
اقدامات حفاظتی به سهمیه ها و تعرفه های گمرکی اطلاق می گردد که در برابر موج واردات وضع می گردد. برای وضع این اقدامات، واردات باید «خطر جدی» بالفعل یا بالقوه برای صنایع داخلی رقیب در کشور وارد کننده ایجاد نماید.
اقدامات ضد بازار شکنی به تعرفه هایی اطلاق می گردد که در مقابل قیمت گذاری ناعادلانه شرکتهای خصوصی وضع می شوند. این تعرفه ها بیشتر از تعرفه های عادی گمرکی هستند. قیمت گذاری ناعادلانه به آنگونه از قیمت گذاری اطلاق می گردد که «آسیب جدی» بالقوه یا بالفعل بر صنایع داخلی رقیب در کشور وارد کننده بار می کند.
اقدامات جبرانی گمرکی به تعرفه هایی اطلاق می گردد که در مقابل دولتهایی وضع می شوند که به صادر کنندگان خود یارانه اختصاص می دهند. این تعرفه ها بیشتر از تعرفه های عادی گمرکی هستند و هنگامی قابل استفاده می باشند که این واردات باعث «آسیب جدی» بالقوه یا بالفعل به صنایع داخلی رقیب در کشور وارد کننده شوند.
چنین اقداماتی بر طبق حقوق داخلی مجاز هستند و طبیعتا تابع صلاحدید دولت هستند ولی در حقوق تجارت بین الملل دست یازی به چنین اقداماتی محدودیت هایی دارد. ماده 1 موافقت نامه حفاظت ها مقرر می دارد:« این موافقتنامه قواعدی برای اعمال اقدامات حفاظتی به وجود میآورد كه به معنای اقدامات مقرر در ماده 19 گات 1994 تلقی خواهد شد.» و ماده 1 موافقت نامه اجرای ماده 6 موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت 1994 مقرر می دارد: «اقدام ضد بازارشكنی تنها در شرایط مقرر در ماده 6 موافقتنامه عمومی و متعاقب تحقیقاتی كه طبق مقررات موافقتنامه حاضر آغاز و انجام میشود، صورت خواهد گرفت. مقررات زیر تا آنجا ناظر بر اجرای ماده 6 گات 1994 است كه اقدامی به موجب قوانین و مقررات ضد بازارشكنی به عمل آمده باشد».
در هر یک از این موافقتنامه ها شرایطی برای اجرای این مکانیسم ها پیش بینی شده است و اعمال و اجرای آنها منوط به تحقق شرایطی شده است که هم از سوی کشورهای صنعتی و هم از سوی کشورهای در حال توسعه یکسان است.
شرایط توسل به این اقدامات چیست؟ چه محدودیت ها و الزاماتی بر قانونگذاری داخلی در زمینه تجارت دارد؟ حدود اعمال این اقدامات تا کجاست؟ چه نقشی در تضمین تجارت آزاد و منصفانه ایفا میکنند؟ معیار «خطر جدی» و «آسیب جدی» چه چیزی است که کشور در مقابل آنها بتواند به جبران های تجاری توسل جوید؟
در پایان نامه ی پیش رو، در صددیم تا این مکانیسم ها را تببین و تشریح کنیم و به سوالات مطرح شده، پاسخ گوییم.
سوالات تحقیق:
سوال اصلی- سازمان جهانی تجارت برای اعمال جبران های تجاری چه مکانیزمی در نظر گرفته است واین جبران ها مشتمل بر چه مواردی است ؟
سوال فرعی- شرایط اجرای این مکانیسم ها بر طبق موافقتنامه های سازمان جهانی تجارت چیست؟
[1] Agreement on Subsidies and Countervailing Measures, Apr. 15, 1994, MARRAKECH AGREEMENT ESTABLISHING THE WORLD TRADE ORGANIZATION [hereinafter WTO Agreement]; Annex IA, LEGAL INSTRUMENTS—RESULTS OF THE URUGUAY ROUND vol. I (1994) [hereinafter WTO Subsidy Code] .
[2] See WTO Arbitrator’s Decision on United States Tax Treatment for “Foreign Sales Corporations,” WT/DS108/ARB (Aug. 30, 2002) [hereinafter FSC Article 22.6 Report].
[3] WTO Appellate Body Report on EC Regime for the Importation, Sale and Distribution of Bananas, WT/DS27/AB/R (Sept. 9, 1997) [hereinafter Bananas III].
[4] WTO Appellate Body Report on EC Measures Concerning Meat and Meat Products (Hormones), WT,DS26/AB/R (Jan. 16, 1998) [hereinafter Hormones].
[5] WTO Arbitrator’s Decision on EC Regime for the Importation, Sale, and Distribution of Bananas, WT/DS27/ARB, ¶ 8.1 (Mar. 30, 2000) (awarding $191.4 million damages to the U.S.) [hereinafter Banana III Arbitration (U.S.)]; WTO Arbitrator’s Decision on EC Measures Concerning Meat and Meat Products (Hormones), WT/DS26/ARB, ¶ 83 (July 12, 1999) (awarding $116.8 million damages
to the United States).
[6] General Agreement on Tariffs and Trade, Oct. 30, 1947, T.I.A.S. No. 1700, 55 U.N.T.S. 187 . Annex IA of the WTO Agreement includes GATT 1994, which consists of the original GATT text (GATT 1947) and other ancillary legal documents. See General Agreement on Tariffs and Trade 1994, Apr. 15, 1994, WTO Agreement, supra note 2.
[7] Annex IA. Steve Charnovitz, Rethinking WTO Trade Sanctions, 95 AM. J. INT’L L. 792, 832 (2001).
[8] Cf. Henry M. Hart Jr., Holmes’ Positivism—An Addendum, 64 HARV. L. REV. 929, 935 (1951) (Hart submitted that: “The remedial parts of law—rights of action and other sanctions—are subsidiary. To the primary parts they have the relation of means to ends. They come second not first.” (emphasis added)).
[9] Robert E. Hudec, The Adequacy of WTO Dispute Settlement Remedies: A Developing Country Perspective, in DEVELOPMENT, TRADE, AND THE WTO: A HANDBOOK 81-84 (Bernard Hoekman et al. eds., 2002) .
همانند هر رسانه جدیدی بنظر می آمد که پیشرفت رسانه های ماهواره ای، پدیده ای کاملا مطلوب و عاری از خطاست و برای تحقق دهکده جهانی، لازم و ضروری است. گرچه ماهواره و تکنولوژی های جدید ارتباطی، سهم به سزایی در پیشرفت علم و رفاه انسانی دارند اما همانند سایر رسانه ها دارای برخی آسیب ها و پیامدهای منفی نیز هست.
با شناخت به موقع این آسیب ها، می توان زمینه را برای بهره برداری هر چه بهتر از این تکنولوژی، آماده ساخت.
مخاطبان بر این باورند که تبلیغ کنندگان باید احساسی عمیقتر نسبت به مسئولیت اجتماعی داشته و قوانین اخلاقی مخصوص به خود را با توجه به ارزشهای جامعه توسعه دهند. برخی سوالات درباره مسئولیت اجتماعی در تبلیغات پاسخی واضح نداشته اما وابسته به اعتقادات یک شرکت و مخاطبان آن است.
بسیاری از شرکتها تلاش میکنند تا به هر طریق ممکن در قالب محدودیتهای قانونی موجود برای مخاطبان جذاب به نظر برسند. برخی شرکتها و آژانسهای تبلیغاتی احساس میکنند که چنین رفتاری موجه و منطقی است. به هر حال، دیگر شرکتها و مخاطبان بر این باورند که تبلیغ کنندگان باید احساسی عمیقتر نسبت به مسئولیت اجتماعی داشته و قوانین اخلاقی مخصوص به خود را با توجه به ارزشهای جامعه توسعه دهند. برخی سوالات درباره مسئولیت اجتماعی در تبلیغات پاسخی واضح نداشته اما وابسته به اعتقادات یک شرکت و
مخاطبان آن است .
تاکید بر آثار بالقوه یک آگهی
شرکتها نظرات مختلفی درباره مفهوم مسئولیت اجتماعی داشته و آن ها را جهت بیان آثار منفی محصولات خود برای مخاطبان به کار میبرند. شرکتهای سازنده سیگار آشکارا دوست ندارند که خطرات مصرف سیگار برای سلامت افراد را توضیح دهند. برخی آژانسهای تبلیغاتی به این دلیل با چنین شرکتهایی کار نمیکنند زیرا بر این باورند که از لحاظ اخلاقی قادر به تبلیغ یک محصول مضر نیستند. برخی دیگر احساس میکنند که ارائه اطلاعات مورد نیاز درباره عواقب زیانبار یک محصول برای سلامتی افراد کافی است. آن ها باید در هر صورت متوجه این موضوع باشند که تصاویر و ایدهها در یک آگهی تبلیغاتی شاید مهمتر از اطلاعات ارزشمند پزشکی بوده و باعث شود تا برخی بینندگان انتخابهای ناسالمی بکنند. هر آژانس یا شرکت تبلیغاتی باید استانداردهای اخلاقی مخصوص به خود برای مقابله با چنین موقعیتهایی را تعیین کند .
حمایت از عوامل اجتماعی
بسیاری از شرکتها در آگهیهای خود حمایت از عوامل اجتماعی را نظیر محیط زیست را تبلیغ میکنند. این تا زمانی خوب است که آن ها درباره نحوه یاری رسانی خود صادق باشند. به گفته کریس مور در کتاب “اخلاق در تبلیغات”، 80 درصد از آمریکاییها بیشتر مایل به حمایت از شرکتهایی هستند که در پدیدهها و عوامل اجتماعی مشارکت میکنند. به هر حال، همکاریهای این شرکتها گاهی اوقات نتایج مشکوک و مبهمی دارند. یک تبلیغ کننده یک چهارم از میلیونها دلار بودجه خود را به اعطای کمکهای غذایی به مردم جنگ زده بوسنی اختصاص داده و سپس چهار برابر آن مبلغ را برای تبلیغ رفتار خوب خود خرج میکند. این اقدام اجتماعی و بشر دوستانه یک شرکت شاید در پرتو سرمایهگذاری کلانتر آن برای بیان اعمال خوب خود کمرنگ شود. مخاطبان آگاه از این واقعیت شاید احساس کنندکه تصویر این شرکت از خود غیرقابل اعتماد است .
به تصویر کشیدن ارزشهای خوب
در بسیاری از موارد، تبلیغات برای تسهیل نمایش رفتار مردم مورد نیاز است. اغلب اوقات شبکهها و موسسات انتشاراتی قوانینی را برای آگهیهای تبلیغاتی خود بر میگزینند که اکثرا محدودیتهای بیشتری را نسبت به مقررات معمول تحمیل میکنند. واکنشهای مخاطبان همچنین نقشی کلیدی در سانسور تبلیغاتی ایفا میکنند که ممکن است فعالیتها یا نگرشهایی خطرناک را به تصویر بکشند. برای مثال، خشم عمومی در پی پخش آگهیهایی بروز میکند که کودکان را بدون نظارت در شرایطی خطرناک به تصویر بکشند. به علاوه، واحد نقد و بررسی تبلیغات برای کودکان به تبلیغاتی نیاز دارد که نظارتی مناسب بر روی بچهها را نشان دهد .
ترویج مسئولیتهای فردی
تبلیغکنندگان همچنین باید نحوه ترویج مسئولیتهای فردی اشخاص در قبال جامعه و محیط زیست را در نظر بگیرند. آگهیهای تبلیغاتی آن ها شاید ارتباطی مستقیم با این موضوعات نداشته باشد اما آن ها باید مواظب باشند تا مردم را تشویق به انجام کارهایی مضر برای دیگران یا محیط زیست نکنند. چنین تبلیغاتی حتما بسیاری از مخاطبان را آزار داده و به تصویر شرکت ضربه میزند، این در حالی است که به طور بالقوه مردم را به شرکت در فعالیتهای مخرب تشویق میکند.
سیستان یکی از سرزمین هایی است که عالمانِ اسلام شناسی را درخود پرورش داده است و کسانی برای آموختنِ مبانی اسلامی از این دیار رهسپار بلاد اسلامی می شدند و از متکلمان به نامِ زمانه خود می شدند و عدّه ای از آنان به این سرزمین بازگشته و تفکر حدیثی کلامی را در این دیار گسترش می دادند و عدّه دیگری در باقی بلاد زیسته اند.
دراین سرزمین فرقه های گوناگون اسلامی حضور داشته اند؛ از جمله«شیعه امامی»، «اسماعیلی»، « زیدیه»، «خوارج»، «اهل حدیث»، «شافعیه »، «حنفیه»، «صوفیه»؛ عالمان این فرقه ها، اندیشه های کلامی خود را دراین بلاد گسترش دادند.
درباره عالمان این دیار، کتاب هایی نوشته شده است؛ اما درباره اندیشهِ کلامی این عالمان و رابطه حوزه کلامی شیعی و سنی کمتر نگاشته شده است؛ لذا در این تحقیق متکلمان سرشناس این دیار را بررسی کرده وتاثیر اندیشه های این عالمان را در این دیار بررسی کنیم.
با توجه به کمبود منابع موجود در این زمینه، کار نگارش پایان نامه به سختی پیش رفت ولی آخرالامر به لطف الهی این تحقیق با تمام نقصانش به دستاوردهای مهمی رسید.
1-1-1 بیان مسئله
یکی از مباحث کلامی، بررسی مکاتب کلامی است که در منطقه جغرافیایی وجود داشته و دارای پیراوانی بوده اند؛ سیستان نیز یکی از مناطقی است که اکثر فرقه های اسلامی در آنجا دارای عالمان سرشناسی بوده اند؛ مانند«شیعه اثنا عشری، زیدی، اسماعیلی، خوارج، اهل حدیث، شافعی، معتزلی، حنفی و صوفی» وبعضی از این عالمان دارای آثار کلامی یا دارای آثار حدیثی بوده اند که با رویکرد کلامی- اعتقادی احادیث را نقل می کرده اند؛ لذا در این پایان نامه مکاتب کلامی آنجا وآثار کلامیشان و اندیشه های کلامی آنجا را بررسی می کنیم.
2-1-1 اهمیت و ضرورت
بررسی مکاتب کلامی و رویکرد عالمان یک منطقه نقش بسزایی درشناخت تاریخ کلام اسلامی دارد و از سویی که اکثر فرقه های اسلامی در سیستان حضور داشته اند به گونه ایی که اکثر متکلمان این فرقه ها، محدّث نیز بوده اند؛ لذا برای فهم احادیث کلامی راوی، شناخت مکتب فکری او دارای اهمیت است. همچنین با توجه به عدم معرفی کامل مورخان از رخدادهای کلامی در سیستان، نویسنده را بر آن داشت تا
تحقیقی گردآوری کند تا تمام فرقه های اسلامی و فعالیت های متکلمان آنان را در این دیار نمایان کند.
3-1-1 سوالات تحقیق
سوال اصلی: آیا منطقه سیستان در سده های نخستین اسلامی از ظرفیت های فکری و اعتقادی برخوردار بوده و هر یک از گروه ها و فرقه ها چه متکلمان و آثار کلامی را به جامعه اسلامی تقدیم کرده اند؟
سوال فرعی:
1- سیر تاریخی مذاهب کلامی در سیستان چگونه بوده است؟
2- گرایش ها و مکاتب کلامی متکلمان سیستان چگونه است؟
3-آرا و روش کلامی متکلمان آن جا در سده های نخستین اسلامی چگونه بوده است؟
4-1-1 فرضیه های تحقیق
1-بعضی از متکلمان – شیعه و سنی- آن دیار دارای آثار کلامی یا داری آثار حدیثی با رویکرد کلامی بوده اند.
2- با ورود اسلام در قرن اول تفکر کلامی در سیستان آغاز گردید ودر قرن سوم و چهارم تقریباً اکثر فرقه های اسلامی در این منطقه حضور داشتند و فعالیت می کرده اند
3- دراین دیار تفکرات نص گرایی اهل حدیث و عقل گرای معتزلی و عقلی حدیثی شیعی و خوراج حضور داشته اند و در این دیار فعالیت می کردند.
4- برخی متکلمان سیستان دارای آرای کلامی خاصی بوده اند مانند: آرای کلامی محمد بن کرام موسس فرقه کرامیه.
5-1-1 پیشینه تحقیق
با مطالعهای که صورت گرفته، پژوهشی مستقل که به صورت خاص به این موضوع پرداخته باشد یافت نشد، اگرچه سخن از متکلمان سیستانی تبار، در کتاب های رجال، طبقات، فهرست نامه ها ونیز در آثاری که ویژه مشاهیر سیستان نوشته شده بسیار است، ولی مطالب ارائه شده در آن ها، پراکنده وعمومی است؛[2] این پژوهش با همه نواقصش، اولین کار در موضوع خود است.
[1]. اویسی جواد، دانشنامه سیستان، زاهدان، انتشارات تفتان، سال 1387-1390 هجری شمسی
[2]. آثاری که عموماً نوشته شده اند، به صورت متمرکز درباره متکلمان آن دیار بحث نکرده اند بلکه بخشی از اثر خود را به متکلمان اختصاص داده اند؛ مانند: افشار سیستانی، ایرج، سیستان نامه، محل نشر: تهران، ناشر: مرغ آمین، چاپ اول، سال انتشار 1369 ه ش؛ افشار سیستانی، ایرج، بزرگان سیستان، تهران، نشر مرغ آمین، ۱۳۶۶ش؛ اویسی جواد، دانشنامه سیستان، پیشین
و کلیات تحقیق
1-1- تعریف سیستم تشخیص نفوذ
سیستم تشخیص نفوذ (IDS) یک سیستم دفاعی است که فعالیت های خصمانه در یک شبکه کامپیوتری را پیدا می کند. به عبارت دیگر مهمترین مسئله در این سیستم ها این است که اغلب فعالیت هایی که ممکن است امنیت سیستم را به خطر بیندازد و یا کارهایی که منجر به شروع یک خرابکاری در سیستم بشود را تشخیص می دهد مانند شناسایی اولیه اطلاعات سیستم ها و یا فاز جمع آوری داده که منجر به آسیب رساندن به سیستم می شود مانند عملیات اسکن پورت های سیستم.
یک ویژگی مهم سیستم های تشخیص نفوذ توانایی آن ها در نمایش فعالیت های غیرنرمال در شبکه می باشد مانند تلاش کاربران برای ورود به محیط های غیر مجاز و اعلام خطر به مدیر سایت.
علاوه بر آن یک سیستم تشخیص نفوذ این توانایی را دارد که بتواند حملاتی که از داخل یک سازمان و یا خارج از سازمان به داخل آن می شود را تشخیص دهد.
2-1- موارد زیر جزء سیستم های تشخیص نفوذ نمی باشد:
برای درک بهتر سیستم های تشخیص نفوذ باید گفت که برخلاف لغات و اصطلاحات بکار رفته در تعاریف بالا هر چیزی را نمی توان در این
دسته بندی قرار داد. به صورت منحصر به فرد ابزار های زیر یک سیستم تشخیص نفوذ نمی باشد:
1-2-1 ) ابزارهایی که برای نگهداری گزارش روزانه یک سیستم بکار می رود به عنوان مثال تشخیص انواع آسیب پذیری هایی که منجر به از کار افتادن سیستم می شود. این ابزارها سیستم های مانیتور ترافیک شبکه می باشند.
2-2-1 ) ابزارهایی که برای تشخیص آسیب پذیری های مربوط به باگ و عیب سیستم های عامل و سرویس های شبکه بکار می روند برای مثال Cyber Cop Scanner
3-2-1 ) ابزارهایی که برای تشخیص نرم افزارهای مخرب مانند ویروس ها، اسب های تروجان، کرم ها و بمب های منطقی طراحی شده اند. اگر چه این موارد بسیار شبیه ویژگی های سیستم های تشخیص نفوذ می باشند یا به عبارت دیگر می توانند زمینه را برای یک نفوذ آماده کنند.
نکته : ویروس ها برنامه هایی هستند که مشابه ویروس های زیستی گسترش یافته و پس از وارد شدن به کامپیوتر اقدامات غیر منتظره ای انجام می دهند. برای اینکه یک برنامه به عنوان ویروس شناخته شود فقط کافیست در ساختار خود یک واحد تکثیر کننده داشته باشد تا بتوانند سایر برنامه های دیگررا آلوده کنند اما درواقع ویروس ها در ساختار خود دارای چهار فسمت اصلی می باشند:
واحد پنهان کننده : یک برنامه گمراه کننده که باعث می شود ویروس بتواند خود را در کامپیوتر پنهان کند
واحد تکثیر کننده : یک برنامه تکثیر کننده که بوسیله آن ویروس می تواند خود را تکثیر کرده و برنامه بیشتری را آلوده کند.
واحد فعال کننده : یک کلید فعال کننده که باعث می شود ویروس در زمان خاصی یا بعد از انجام عمل خاصی فعال شود.
واحد اجرایی :قسمت اجرایی ویروس که ممکن است فقط یک نمایش بدون خطر باشد و یا یک برنامه خطرناک که باعث وارد شدن صدمه به سیستم شود.
اسب های تروجان : بزرگترین تفاوت اسب های تروجان (تراوا) و یک ویروس این است که اسب های تراوا خودشان منتشر نمی شوند.
کرم ها : کرم های کامپیوتری برنامه های هستند که بطور مستقل تکثیر و اجرا و در سراسر ارتباطات شبکه منتشر میشوند.
تفاوت اصلی بین ویروس ها و کرم ها در روش تکثیر و پخش آنهاست. یک ویروس وابسته به یک فایل میزبان یا بخش راه انداز است در حالیکه یک کرم میتواند کاملا مستقل اجرا شود و از طریق ارتباطات شبکه منتشر گردد.
4-2-1 ) فایروال ها
5-2-1 ) سیستمهای رمزنگاری اینترنتی مانند VPN، SSL، Kerberos و غیره[28]
[1] Intrusion Detection System
داشتن اطلاعات دقیق، مرتبط و بهنگام، باعث بالا رفتن سرعت و دقت تصمیم گیری شده و جلوی انتخاب بسیاری از تصمیمات نادرست را خواهدگرفت. اطلاعات و دانش، نشان دهنده ثروت اساسی یک سازمان است. شرکت ها و سازمان ها سعی می کنند از این ثروت برای به دست آوردن مزیت رقابتی در هنگام تصمیم گیری های مهم استفاده نمایند. [37]
مدیران، به منظور مواجهه با محیط و تحقق اهداف سازمانی خود، با مد نظر قرار دادن متغیرهای محیطی، ضرورتاً بایستی محیط را تحلیل و متغیرهای آن را شناسایی کرده و در برخورد با آنها تدبیر مناسب را اتخاذ نمایند. این امر مستلزم برخورداری از اطلاعات بهنگام درون و برون سازمانی و نیز امکان بهره برداری بهینه از آنها را دارد. برای این که سازمان ها قادر به واکنش سریع در برابر تغییرات بازار باشند، نیاز به سیستم های اطلاعات مدیریتی دارند تا بتوانند از سازمان و محیط آن، تحلیل های علت و معلولی مختلف را انجام دهند. [42]
سیستم های هوش تجاری[1] (BIS)، ابزاری را فراهم می کنندکه براساس آن نیازهای اطلاعاتی سازمان به شکل مناسبی پاسخ داده می شود؛ وظایف اصلی که توسط سیستم های هوش تجاری مورد توجه قرار می گیرد، شامل: شناسایی هوشمندانه داده های اطلاعاتی، تجمیع آن ها و تحلیل چند بعدی داده هایی است که از منابع اطلاعاتی مختلف به دست آمده است، می باشد. سیستم های هوش تجاری، داده های مربوط به سیستم های اطلاعاتی درون سازمانی را با داده هایی که از محیط سازمان به دست می آید، تجمیع می کنند. این داده های محیطی می تواند شامل آمارها، پایگاه های اطلاعاتی مربوط به مراکز سرمایه گذاری و مالی و پایگاه داده های متفرقه باشند. چنین سیستم هایی به عنوان رابط ها و واسط گرهایی هستند که برای کسب اطلاعات روزآمد، قابل اطمینان وکافی بوده، نسبت به فعالیت های مختلف شرکت عمل می کنند. [42]
سازمان ها با بهره گرفتن از انبارداده ها،[2] به حمایت از برنامه های استراتژیک و ماموریت حیاتی خود نیاز دارند داده های سپرده شده به انبار داده ها باید تبدیل به اطلاعات و دانش شوند و به طور مناسبی در اختیار تصمیم گیرندگان در درون سازمان و شرکای مهم در زنجیره ارزش سازمانی قرار گیرند. در محیط انبار داده ها، رابط انسان و کامپیوتر بالاترین اهمیت را داراست و تعیین کننده نقش اصلی موفقیت از دیدگاه کاربر نهایی است. به منظور حمایت از تجزیه و تحلیل وگزارش کارها، انبار داده باید داده های با کیفیت بالا را ارائه نماید و باید این اطلاعات را از طریق رابط های بصری در اختیارکاربران قرار دهد. [43]
امروزه با توجه به پیشرفت های مداوم در فناوری اطلاعات و ارتباطات و رشد سریع محیط کسب وکار، سازمان ها با رشد فزاینده اطلاعات مقابله می کنند . مدیران اغلب با گزارشات و اطلاعات بسیاری از سیستم های اطلاعات سازمانی مانند برنامه ریزی منابع سازمانی[3] (ERP) و هوش تجاری مواجه شده اند. این پدیده های است که به طور کلی به عنوان اضافه بار اطلاعات شناخته شده است. مشکل بیشتر زمانی است که گزارش ها با توجه به اطلاعات ارائه شده ضعیف هستند و به انحراف تصمیم گیرندگان می انجامد . [44]
راه حل داشبورد، [4] می تواند این مشکلات را حل نماید. داشبوردهای مدیریتی، سیستم های نرم افزاری نوینی هستند که در جهت غنی سازی اهداف، با بهره گرفتن از تجزیه و تحلیل اطلاعات به سازمان ها کمک می کند. داشبورد، به مدیران این امکان را می دهد تا با تعریف، نظارت و تحلیل شاخص های کلیدی عملکرد در ایجاد تراز بین اهداف و فعالیت ها، نمایان سازی کلیه فعالیت های سازمان و ایجاد یک محیط نمایش مشترك بین اهداف و فعالیت ها برای تصمیم سازی درست و کارآمد اقدام نمایند.
داشبورد را می توان به عنوان سیستم پشتیبانی تصمیم گیری که اطلاعات را در یک قالب خاص به تصمیم گیرنده ارائه می کند تلقی نمود. از این رو، داشبورد را باید با توجه به ویژگی های نحوه ی ارزیابی و برای ارتباط برقرارکردن با آنها در راستای تصمیم گیری طراحی کرد . این سیستم اطلاعاتی، نمادها و نشانه های تصمیم گیری را برای تصمیم گیرنده فراهم می کند. [48]
به طور کلی ارزیابی عملکرد،[5] فرایندی است که بوسیله آن کار کارکنان در فواصلی معین و به طور رسمی مورد بررسی و سنجش قرار می گیرد ؛ منظور از ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی عبارت است از: سنجش منظم فعالیت های آموزشی / پژوهشی اساتید و تعیین میزان دستیابی به اهداف نظام آموزشی، که بر اساس معیار های از قبل تعیین شده صورت می گیرد . حال مسئله آن است که معیارهای موجود ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی، کافی نبوده و دارای کاستی هایی می باشد، بدین صورت که در نظام ارزیابی موجود فقط خواسته ها و انتظارات سیستم آموزشی لحاظ شده و نظر خود اساتید و دانشجویان مورد توجه قرار نگرفته است . لذا سوال اصلی تحقیق این است: معیار های مطلوب ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی کدامند؟
1-2- بیان مسئله
با رشد و توسعهی فضای رقابتی و پیشرفت فناوری، تقریباً تمامی روشهای سنتی که برای بهبود تصمیمگیری در سازمان ها استفاده
میشد، به تدریج کنار گذاشته شده و جای خود را به سیستم های هوشمند کسب و کار[6] میدهند. این سیستم ها داده ها را به صورت بر خط اندازهگیری و تجزیه و تحلیل می کنند و اطلاعات مورد نیاز مدیران را به صورت دستهبندی شده به آن ها ارائه میدهند. برای اینکه مشخص کنیم کدام اطلاعات برای مدیران اهمیت دارند و یا بسیار حیاتی هستند، باید شاخص های کلیدی و مهم سازمان را تعریف کنیم. شاخص های مهم و کلیدی از اهداف بنیادی و راهبردهای سازمان استخراج می شود و به همین ترتیب راهبردها هنگامی خودشان را نمایان می کنند که سازمان دارای برنامهریزی راهبردی باشد.
این تحقیق با تجزیه و تحلیل دیدگاه های ارزیابی عملکرد مدیریت منابع انسانی دانشگاه قم، ضرورت و اهمیت آن را برای بهبود مستمر سازمان و مدیریت عملکرد، همراه با ساخت داشبورد های مدیریتی مورد توجه قرار میدهد.
هوش تجاری عبارتست از بُعد وسیعی از کاربردها و تکنولوژی برای جمع آوری داده و دانش جهت تولید پرس و جو در راستای آنالیز سرمایه گذاری[7] برای اتخاذ تصمیات تجاری دقیق و هوشمند.
یک هوش تجاری براساس یک معماری Enterprise تشکیل شده و در قالب (پردازش تحلیلی برخط)[8]، OLAP به تحلیل داده های تجاری ( در دو بعد درون سازمانی بیرون سازمانی)و اتخاذ تصمیمات دقیق و هوشمند می پردازد.
هوش تجاری، نه بعنوان یک محصول و نه بعنوان یک سیستم، بلکه بعنوان یک معماری موردنظر است که شامل مجموعه ای از برنامه های کاربردی و تحلیلی است که به استناد پایگاه های داده عملیاتی و تحلیلی به اخذ و کمک به اخذ تصمیم برای فعالیت های هوشمند تجاری می پردازند، در این تحقیق با توجه به اهمیت موضوع، جهت بررسی مولفه های طراحی داشبوردها برای ارائه اطلاعات مناسب و بهنگام برای مدیران سیستم تلاش شده است.
با توجه به گستردگی موضوع تحقیق، برای انجام این پروژه مراحل مختلفی باید طی شود و مباحث زیادی در این زمینه مطرح می شود. در ادامه سعی شده است با تعریف مباحث مختلف مطرح شده در این زمینه، موضوع تحقیق به روشنی بیان شود.
هر فرایندی شامل مجموعهای از فعالیتها و اقدامات با توالی و ترتیب خاص منطقی و هدف دار میباشد. ارزیابی عملکرد، فرایندی است که به سنجش و اندازهگیری، ارزشگذاری و قضاوت درباره عملکرد طی دورهای معین میپردازد.
در دنیای تجارت پر تلاطم امروزه، سازمان ها در تلاشند برای رسیدن به اهداف خود در تدوین استراتژی صحیح، انجام عملكردهای پربازده و مشتری مداری گوی سبقت را از یكدیگر بربایند. داشبوردهای مدیریتی، سیستم های نرم افزاری نوینی هستند که در جهت غنیسازی اهداف با بهره گرفتن از اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها به سازمان ها كمك میكند. داشبورد به مدیران این امكان را میدهد تا با تعریف، نظارت و تحلیل شاخص های كلیدی عملكرد یا KPI [9] در ایجاد تراز بین اهداف و فعالیتها، نمایانسازی كلیه فعالیتهای سازمان و ایجاد یک محیط نمایش مشترك بین اهداف و فعالیتها برای تصمیم سازی درست و كارآمد اقدام نمایند.
در سازمان ها با توجه به حجم داده های پراکنده، تصمیم گیری به این آسانی امکان پذیر نیست؛ برای تصمیم گیران سازمان، مقدار دادهای که باید در روز کاری مشاهده و تحلیل شود، بسیار چالش بر انگیز است. با باز شدن درهای بیشمار سازمان ها بر مشتریان، شرکا و عرضه کنند گان، سازمان ها دیگر با اطلاعات کم و ناقص قادر به مدیریت نیستند. حجم وسیع اطلاعات و توزیع آن از طریق پخش گزارش های معمول، دیگر پاسخگوی نیاز سازمان ها نخواهد بود، چرا که این گزارش ها غالبا ایستا هستند و با توجه به ایستایی و حجم بسیار، باعث سردرگمی می شوند. بنابر این فرصت ها و تهدیدها نادیده گرفته شده یا بسیار دیر کشف می شود و این موضوع باعث میشود که سازمان نتواند به حرکت سریع خود ادامه دهد. بنا بر این بهطور طبیعی از صحنه رقابت حذف میشود. پس زمان نگاه جدید به داشبورد سازمانی – که مفهومی جدید در مدیریت اطلاعات را ارائه دهد و پاسخگوی نیازهای متخصصان امروزی باشد- فرا رسیده است.
بنا به این دلایل، داشبوردهای سازمانی، به یک پدیده پویا و رو به گسترش تبدیل گشته اند. مدیریت، صرفا گزارشدهی و گزارشگیری نیست؛ بلکه وظیفه اصلی آن، ارائه اطلاعات بهنگام شده و پویا به افراد ذیصلاح برای مدیریت دانش، تصمیمگیری دقیق و واکنش سریع به تغییرات است. [ 8]
مهمترین مزایای سیستم هایی که با در نظر گرفتن نکات مذکور طراحی می شوند به شرح ذیل است:
1- یکپارچه شدن اطلاعات سیستم های مختلف در قالب یک انباره داده مرکزی؛
2- در دسترس بودن گزارشات تحلیلی به روز و بدون محدودیت؛
3- ایجاد داشبوردهای قابل سفارشی سازی بوسیله خود کاربر؛
4- تعریف انواع گزارشات به وسیله جداول متداخل منتج از مکعب های اطلاعاتی؛
4- دسترسی به گزارشات سطح بندی شده خوشه ای[10] بدین معنی که کاربر با کلیک روی بخش های مختلف نمودار یا نقشه می تواند گزارشات و نمودارهای جزئی تری را در مورد آن بخش مشاهده نمایند.
[1]. business intelligence systems
[2]. Data warehouse
[3].Enterprise resource planning
[4].Dashboard
[5]. Performance Evaluation
[6]. Business
[7]. Enterprise
[8]. On-Line Analytical Processing
[9]. Analysis Key Performance Indicators
[10]. Drill-Down