وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

دانلود پایان نامه معماری : طراحی خانه چند نسلی با رویکرد به فرم های تعاملی اقلیم وفرهنگ گرا به منظور جلوگیری از مهاجرت تخریبی

بیان مسئله

 

1-2-1- مسئله چیست و مشکل کدام است؟

 

یکی از کامل ترین توصیفاتی که درباره خانه آمده توصیفی است که جبران خلیل جبران در کتاب «پیامبر» خود آورده: «خانه کالبد بزرگ شماست.» در این بیان خانه به شدت به وجود انسان وابسته است و از وجود و ویژگیهای انسانی متاثر میباشد و واسطهای است که انسان بین خود و جهان پیرامونش برگزیده.

 

خانهها و الگوهای زندگی انسان با تحول و تکامل او رشد کرده و با ویژگیها و نیازهای او سازگار میگردند و از محدودیت و یا انبساط ذهنیت او متاثر میشوند. در واقع آنچه که در رأس همه عوامل در تجارب خانه سازی انسان موثر بوده خود او و روان دلیل میتوان ادعا کرد که خانه ارگانیسمی متغیر بوده و مفاهیم متعدد و پیچیدهای دارد.

 

تحولات عظیم و تجربه خانه سازی در دوران معاصر این امر را به روشنی نشان میدهند. با عوض شدن شیوه زندگی مفهوم و مصداق خانه و سکونت جای خود را به واحد مسکونی و اسکان واگذار کرده و نسلهای جدید راه و روش و شیوه و منش دیگری را برای زندگی خصوصی و اجتماعی خود برگزیدهاند.

 

نکته قابل اهمیت این است که سازمان فضایی خانه نیز تحت تاثیر این رویکرد به شدت دگرگون شده و این تاثیر عمیقی است که بر جای مانده و به راحتی قابل لمس میباشد. خانههای کوچک و جمع و جور و راحت جای خانههای بزرگ قدیمی و پر دردسر را گرفتهاند و امکانات بی نظیر و آسایش خانههای جدید مورد استقبال نسل امروز واقع شده و دلمشغولی معماران و مسئولان امروز مفاهیمی چون مسکن اجتماعی با زیر بنایی محدود- ضرورت اسکان در ارتفاع و بحثهایی از این قبیل را تشکیل میدهد و این در حالی است که این قبیل مسائل در گذشته مطرح نبوده است. خانهها جعبههایی هستند که روی هم گذاشته شدهاند.

 

اما بحث ما در اینجا ارائه تحلیل سطحی و یا جامع از نارساییهای موجود و پرداختن فوری به راه حلها و راهکارها نیست، بلکه این اعتقاد قوی

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 وجود دارد که این مسائل ریشه دار تر و عمیق تر از آن میباشند که تنها در ذکر چند واژه خلاصه شوند و باید پرسید که منشا این مشکلات در چیست و اینکه:

 

*چه عواملی روشها و تجارب (سنت) گذشته را بی اعتبار کرده و به وضعیت موجود انجامیده است ؟

 

*چه بستر و زمینهای و چه دلایلی کارایی شیوهها و وضعیت موجود را زیر سئوال میبرد؟

 

با وجود تکامل خانهها باز هم این توافق به طور گسترده وجود دارد که خانههایی که ما در آنها زندگی میکنیم برای مردم امروز طراحی نشدهاند و شرایط نشان میدهد که ما به فرم جدید و ساختار کاملاً متفاوتی از خانهها نیاز داریم که پاسخگوی ویژگیها و شرایطمان باشد چرا که به نظر میرسد خانههای امروز معنای جدیدی پیدا کردهاند. با روند رو به رشد و فزاینده جمعیت بحران فضا امری بدیهی است. مسلماً فضای زندگی محدودتر میشود و باید پرسید در این شرایط سکونت چه معنایی دارد؟ همینطور خانه دیگر در طبیعت ساخته نمیشود و در نتیجه روابط مسکن و فضا ساختگی و تصنعی است. همینطور استفاده رو به گسترش از فن آوری دیجیتال و ارتباطات- محدودیت فضای زندگی- توجیه اقتصادی- نحوه عملکرد و زندگی ما- نیاز به فضاهایی برای تفکر و تناسب فیزیکی و سلامتی روان و تغذیه روح انسانی- ارتباط با محیط شهری و در عین حال برخوردار از خلوتی درونی و شخصی و …

 

فرم خانه دائماً تکامل یافته است و ما نمیتوانیم به برداشت و تصور قبلی مان از خانه ادامه دهیم و در عین حال مشکلات را برطرف سازیم. یکی از اشتباهاتمان کم بها دادن به امکانات الگوهای جدید و پافشاری بی مورد بر الگوهای رایج و یا گذشته است. در حالیکه بسیاری از پیشتازان این زمان معتقدند که ما در انقلاب صنعتی دیگری هستیم و هزاره آینده خانههایمان را گریز از طرحهاو کانسپتهای بنیادین فرداهای دیروز میدانند.

 

در انتهای این بحث برای تاکید بر چنین برداشت و رویه غلطی که ما در ایران در نتیجه تحلیلهای سطحی و راه حلهای فوری در پیش گرفته ایم باید خاطر نشان کرد که در ایران بجز الگوی سنتی سکونت که همه آنرا میشناسیم الگوی دیگری وجود ندارد و آنچه پس از آن شاهد هستیم درایت و التقاط میباشد. باید به این نکته توجه داشت که اصرار بر تعریف یک الگوی ویژه ایرانی در ابتدا کاملاً اشتباه است و ما را از بحث اصلی دور میسازد. ما نیز همگام با بسیاری از ملل دیگر از مزایای دستاوردهای جهانی بهره میگیریم و البته این به معنای تناقض نیست و ایرانی بودن ما را زیر سئوال نمیبرد. اما مبین این مطلب است که در چنین شرایطی نمیتوانیم بر واقعیتی پافشاری نماییم که دیگر وجود خارجی ندارد.

 

در جامعه و نظام اجتماعی ایران دیگر خبری از خانوادههای گسترده نیست و ما دیگر هزینه و یا زمین کافی برای احداث خانه- باغهای گذشته (البته اگر چنین تعبیری کاملاً صحیح باشد) در اختیار نداریم.

 

واقعیتهای امروز چیزهای دیگری است که باید با آنها روبرو شده و آنها را صمیمانه بپذیریم. ما در طول این زمان سپری شده به عنوان یک جامعه انسانی مسیر تحول را پیموده ایم و متحول شده ایم و بدین ترتیب بانسلهای گذشته در جهان بینی و ویژگیهای انسان و شیوه زندگی تفاوتهای قابل ملاحظهای داریم.

گرایش مدیریت توسعه :پایان نامه کارشناسی ارشدعلوم اجتماعی درباره مدیریت پایدار مراتع

منابع طبیعی منابعی هستند خدادادی که بشر در تشکیل و به وجود آمدن اولیۀ آنها دخالتی نداشته است و از جنبۀ حیاتی به دو دستۀ میرا و زایا تقسیم ­بندی می­شوند. به منابعی که پس از بهره ­برداری کاهش یافته و هیچ­گاه به صورت اولیه برنمی­گردد نظیر معادن و مخازن، منابع میرا گفته می­شوند و بالعکس منابعی که در صورت مدیریت صحیح پس از بهره ­برداری مجدداً به وضعیت اولیه برمی­گردد مانند جنگلها و مراتع به منابع زایا معروف هستند (رزاقی،1378: 13).

 

به­این­­ترتیب، یکی از مظاهر منابع طبیعی تجدیدشونده مراتع هستند که تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است.

 

1- تعاریف مرتع :

 

تعریف جامعۀ مرتع­داران[1](1974)، در مورد مرتع چنین است : کلیۀ اراضی دارای پوشش­طبیعی به­نحوی­که خوراک دام از آن حاصل می­ شود و تجدید حیات آن به­ طور طبیعی انجام می­پذیرد و همچنین آن قسمت از اراضی که برای کمک به تجدید حیات پوشش­گیاهی طبیعی آن به­نحوی از انحاء بشر دخالت نموده است و پس از این دخالت آن را همانند سایر مراتع طبیعی اداره می­نمایند.

 

هدی[2](1975)، مراتع را شامل کلیۀ مناطق با پوشش بوته، گراس، جنگلهای غیرانبوه و همچنین مناطقی که به علت وجود املاح شن و صخره و سرانجام خشکی محیط امکان تولید جنگل تجارتی و یا زراعت میسر نیست،     می­داند.

 

در کتاب[3](1956)، کلیۀ اراضی غیرمحصور با پوشش­طبیعی و بارندگی­کم را که مورد چرای دامهای اهلی و حیات وحش قرار می­گیرد مرتع می­داند.

 

والنتین[4](1971)، مرتع را شامل اراضی با پوشش­طبیعی یا بذرکاری شده با گونه­ های بومی و غیربومی که علوفه مورد مصرف دام را تأمین می­نماید، می­داند.

 

مقدم، مراتع را شامل اراضی با پوشش­طبیعی (علفی، شامل گیاهان، گندمیان، شبه­گندمیان، پهن­برگان،       نیمه­بوته­ایها، درختچه­ای، درختی به صورت توده­های تنگ) یا اراضی که جهت کمک به حفاظت آب و خاک و تولید علوفه مبادرت به کشت گیاهان می­گردد ولی در هر حال استفاده از این گیاهان همانند پوشش­طبیعی مرتع خواهد بود، می­داند (مقدم،1377: 2).

 

استودارت[5](1967)، مرتع را شامل اراضی با پوشش­گیاهی طبیعی که هیچ­گونه عملیات کشاورزی در آنها صورت نمی­گیرد، می­داند. تنها اقدامات اصلاحی مانند بذرپاشی، کودپاشی و یا بوته­کاری در جهت تقویت گونه­ های موجود صورت می­گیرد.

 

چنانچه تعدادی درخت یا درختچه به صورت پراکنده در این اراضی موجود باشد، مراتع مشجر و در صورت غالب بودن درخت در این مناطق (وجود درختان با تعداد زیاد) این اراضی جنگل[6] نامیده می­شوند (سرداری،1378: 7).

 

قانون حفاظت و بهره ­برداری از جنگل­ها و مراتع کشور در سال 1346 مرتع را این­گونه تعریف کرده است. مرتع به گروه مرتع غیرمشجر و مرتع مشجر تقسیم ­بندی می­ شود :

 

مرتع غیرمشجر : زمینی است اعم از کوه و دامنه یا زمینی مسطح که در فصل چرا، دارای پوششی از نباتات علوفه­ای خودرو بوده و با توجه به سابقۀ چرا، عرفاً مرتع شناخته شود. اراضی که آیش زراعت­اند، ولو­آنکه دارای پوشش نباتات خودرو باشند، مشمول تعریف مرتع نیستند.

 

مرتع مشجر : اگر مرتع دارای درختان جنگلی خودرو باشد، مرتع مشجر نامیده می­ شود. مشروط بر آنکه حجم درختان موجود در هر هکتار، در شمال از حوزۀ آستارا تا حوزۀ گلیداغی بیش از پنجاه متر مکعب و در سایر مناطق ایران بیش از بیست متر مکعب نباشد (وزارت جهاد کشاورزی،1383: 69).

 

در تعریف ارائه شده از سوی انجمن مرتع­داری ایران در سال 1383، مرتع زمینی است اعم از کوه و دامنه و یا زمینی مسطح با پوششی از نباتات طبیعی خودرو که پوشش­گیاهی آن غالباً علفی، بوته­ای ـ درختچه­ای و یا به صورت پراکنده درخت بوده و به­ عنوان منبع تولید غذا برای دام و حیات­وحش و یا سایر مواهب طبیعی مورد استفاده قرار گیرد.

 

تبصره : مواهب طبیعی عبارتنداز حفظ خاک، تعدیل و ذخیرۀ آب، تلطیف هوا، گردشگری،حفظ ذخایر ژنتیکی، زیست­گاه حیات وحش، محصولات غیرعلوفه غذایی، صنعتی، دارویی می­باشد (اسکندری،1384: 6).

 

در تعریفی دیگر از سوی صندوق بین المللی توسعۀ کشاورزی[7] مرتع زمینی است که پوشش­طبیعی آن در حالت کلیماکس یا پتانسیل طبیعی، غالباً گراس، شبه­گراس، پهن­برگ یا بوته­ای است. مراتع زمینی است که به صورت طبیعی یا مصنوعی دارای پوشش­گیاهی شده است و مانند پوشش­طبیعی مدیریت می­ شود را نیز شامل     می­ شود. مراتع گراسلندهای طبیعی، ساواناها، بوته­زارها، اکثر بیابانها، توندرا، جوامع آلپی، مردابهای ساحلی و چمنزارهای مرطوب را دربرمی­گیرند. مرتع زمینی است با پوشش­طبیعی که مورد چرا قرار می­گیرد و یا دارای پتانسیل چرا می­باشد و مانند اکوسیستم طبیعی مدیریت می­ شود. مرتع، اراضی جنگلی قابل چرا را نیز شامل       می­ شود (همان:6).

 

تعریف مرتع در (Range Glossary.Version 3 technical reference,734-6) عرصه ­ای است که پوشش گیاهان بومی (کلیماکس یا پتانسیل طبیعی) آن غالباً متشکل از گراس، شبه­گراس، پهن­برگان یا بوته­ایها بوده و مانند اکوسیستم طبیعی مدیریت می­شوند و چنانچه گیاهان جدیدی به این عرصه وارد شوند، آنها نیز همانند آن مدیریت خواهند شد. مرتع واژه­ای گسترده است که گراسلندهای طبیعی، ساوانا، بوته­زار، بسیاری از بیابانها، توندرا، جوامع آلپی، مرداب، چمنزارهای مرطوب را در برمی­گیرد (SRM, 1999). مؤلفین این فرهنگ جنگلهای بلوط و       pinyon – Juniper را نیز مشمول این تعریف می­دانند (اسکندری،1384: 7).

 

همچنین مراتع را تحت عناوین زیر می­توان در منابع مختلف دید، که این عناوین با توجه به پوشش­گیاهی موجود در مرتع عنوان شده ­اند :

 

چراگاه[8] : شامل اراضی است که معمولاً پوشش آن اصلاح شده و غالباً آبیاری می­ شود، درست اراضی و قطعات مراتع در مناطق مرطوب نیز می­توان چراگاه اطلاق نمود.

 

علفزار[9] : شامل مراتعی است با پوششی از گیاهان با غالبیت گراس­ها تحت اقالیم مرطوب و نیمه­مرطوب با خاک عمیق و حاصلخیز.

 

گراس لند[10] : شامل اراضی با پوشش غالب گراس و شبه­گراس تحت شرایط آب­و­هوایی مرطوب تا نیمه­خشک. جهت آشنایی تعریف گراس و انواع آن ذکر می­ شود :

 

کلیۀ گیاهان خانواده گندمیان در منابع انگلیسی تحت این نام خوانده می­شوند. گراس­ها خود بر مبنای شکل ظاهری و ارتفاع و خصوصیات رشد به گروه های زیر تقسیم می­شوند :

 

الف ـ گراس­های بلند[11] : شامل گراس­هایی با ارتفاع 250- 150 سانتی­متر می­ شود. عمدتاً در مناطق گرم و مرطوب رشد می­نمایند ….

 

ب ـ گراس­های متوسط[12] : شامل گراس­هایی با ارتفاع 150- 50 سانتی­متر که عمدتاً گیاهان مرحلۀ کلیماکس اراضی با پوشش گراس را شامل می­ شود ….

 

ج ـ گراس­های کوتاه[13] :  شامل گراس­هایی با ارتفاع حداکثر تا 50 سانتی­متر ….

 

د ـ گراس­های فصل خنک[14] : شامل گراس­هایی که در فصول خنک سال رشد دارند ….

 

ح ـ گراس­های فصل گرم[15] : شامل گیاهانی که در فصول گرم سال رشد دارند ….

 

و ـ گراس­های کلاف مانند[16] : با رشد عمودی و به صورت توده و کلاف ….

 

ز ـ گراس­های خزنده[17] : گراس­هایی که علاوه بر بذر با اندامهای گیاهی مانند ریزروم و استولون نیز تکثیر    می­یابند. ریشه ­های فشرده و به هم­بافته و انبوهی در خاک ایجاد می­نمایند ….

 

مراتع نیمه­بوته­ای[18] : شامل مراتع با غالبیت گیاهان نیمه­بوته­ای دائمی در تحت شرایط آب وهوایی خشک و نیمه­خشک ….

 

 

 

مراتع بوته­ای[19] : شامل مراتعی با غالبیت گیاهان بوته­ای بزرگ ـ درختچه­ای در تحت شرایط آب­و­هوایی خشک و نیمه­خشک ….

 

ساوان[20] : شامل مراتعی با غالبیت گراس­ها و وجود درختان یا درختچه به صورت منفرد و پراکنده و یا مجتمع در تحت شرایط آب و هوایی مرطوب و در حد فاصل مرتع و جنگل است.

 

توندرا[21] : مراتعی در مناطق نزدیک قطب یا ارتفاعات بالا (آلپی) بدون پوشش درختی، شامل گراس ـ         شبه­گراس ـ گیاهان پهن­برگ بوته­ای کوتاه­قد ـ خزه ـ گلسنگ.

 

آلپی[22] : شامل مراتعی در حد فوقانی پوشش درختی از لحاظ ارتفاع از سطح دریا با آب و هوای سرد و معمولاٌ بدون دورۀ خشکی.

 

چمنزار[23] : شامل مراتعی با پوششی از گیاهان علفی چند­ساله با غالبیت گراس­ها و شبه­گراس­ها در سطح محدود و در مناطق خشک و نیمه­خشک که آب تحت­الارضی در دسترس گیاهان است. شامل دو نوع چمنزار مرطوب[24] (با خاک سطحی مرطوب در طول تابستان) و چمنزار خشک[25] (با خاک سطحی خشک در طول تابستان) است (مقدم،1377: 6-3).

 

2- اهمیت مراتع :

 

براساس برآورد سطح اراضی توسط افراد و سازمان های مختلف می­توان گفت بیشترین سطح خشکی­ها در کرۀ زمین به مراتع اختصاص

http://pifo.ir/%da%af%d8%b1%d8%a7%db%8c%d8%b4-%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1%db%8c%d8%aa-%d8%aa%d9%88%d8%b3%d8%b9%d9%87-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3/

 دارد.

 

ـ هدی (1975) اعلام نمود که سطح اراضی جهان عبارتست از مراتع 47%، اراضی کشاورزی 10%، جنگلهای تجاری 28% و پوشش یخ­های دائمی 15% خشکی­ها را شامل می­ شود.

 

ـ کوک[26] (1983) نیز سطح اراضی جهان را چنین تقسیم ­بندی نمود : مراتع43%، اراضی کشاورزی 20%، جنگلها 18%، مناطق مسکونی و صنعتی 4% و پوشش یخ­های دائمی 15% سطح خشکی­های زمین است.

 

ـ طبق آمار سازمان خواروبار و کشاورزی جهانی[27]، حدوداً بیش از 133/2 میلیارد هکتار مرتع در سطح جهان وجود دارد که با احتساب سطح جنگلهای غیرتولیدی به مساحت 366/1 میلیارد هکتار که مورد تعلیف دامهاست و همچنین دو سوم جنگلهای تجاری (حدود 2 میلیارد هکتار) که معمولاً توسط دام تعلیف می­شوند، سطح اراضی که مورد استفاده چرایی دام قرار می­گیرد حدود 5/5 میلیارد هکتار خواهد بود (بدری پور،1384).

 

به­این­ترتیب مراتع در هر جامعه­ای از مهمترین منابع تولید می­باشند که اهمیت بسزایی در امر دامپروری و تأمین پروتئین حیوانی بر عهده دارند. اما می­توان گفت ارزش مراتع تنها در تولید علوفه برای دام نیست بلکه   پوشش­گیاهی مرتع ارائه­کنندۀ خدمات بسیاری هستند که هر یک از آنها ارزشی به مراتب بیشتر از تولید علوفه را دارند و برخی از آنها برای زندگی انسانها حیاتی است.

 

ارزش یک هکتار مرتع در طول یک سال 232 دلار است[28]. ارزش علوفه­ای آن 57 دلار در هکتار معادل       5/24 درصد و مابقی 5/75 درصد ارزش­های زیست­محیطی مانند حفظ خاک، آب، تنظیم گاز، دفع ضایعات،    گرده­افشانی، کنترل بیولوژیکی و …. می­باشد (اسکندری،1384: 11).

 

ارزش اکولوژیکی و زیست­محیطی مراتع شامل موارد زیر می­باشد :

 

    • حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش آن (60 تا 70 درصد)

 

    • تنظیم گردش آب در طبیعت (75 درصد روان آبهای سطحی)

 

    • حفظ ذخایر ژنتیکی گیاهی و جانوری (80 تا 85 درصد تنوع گونه­ای کشور)

 

    • ایجاد فضای سبز و تلطیف هوا

 

    • تأمین علوفه مورد نیاز احشام عشایری و روستایی (تولید 7/10 میلیون تن علوفۀ خشک در شرایط نرمال بارندگی)

 

    • تأمین بخشی از پروتئین مورد نیاز کشور

 

    • تولید محصولاتی نظیر گیاهان دارویی، صمغ­ها و رزین­ها

 

    • اکوتوریسم

 

  • تأمین غذا و مأمن وحوش و پرندگان.

براساس طرح تعادل دام و مرتع مصوبه 6/5/1380 شورای منابع طبیعی ارزش ریالی کنترل فرسایش خاک و کنترل روان آب تقریباً 3/2 برابر ارزش تولید علوفه است. ارزش زیست­محیطی مرتع در ایران بین 4 تا 8 برابر علوفه است. با توجه به برآورد 7/10 میلیون تن علوفۀ خشک از مراتع و احتساب ارزش ریالی هر کیلوگرم 1000 ریال تنها ارزش ریالی علوفه مراتع بالغ بر 10700 میلیون ریال خواهد بود (همان منبع،1384: 12).

 

[1] Society of Range Management

 

[2] Heady

 

[3] Handbook On Range Management

 

[4] Vallentine

 

[5] Stoddart

 

[6] The Forest

 

[7] IFAD Glossary.

 

[8] Pasture

 

[9] Prairie

 

[10] Grassland

 

[11] Tall – Grasses

 

[12] Mid – Grasses

 

[13] Short – grasses

 

[14] Cool – Season Grasses

 

[15] Warm – Season Grasses

 

[16] Banch Grasses

 

[17] Sod – Forming Grasses

 

[18] Semi – Shrub

 

[19] Shrub

 

[20] Savann

 

[21] Tundra

 

[22] Alpine

 

[23] Meadow

 

[24] Wet  meadow

 

[25] Dry meadow

 

[26] Cook

 

[27] FAO

 

  1. جزوۀ ارزش خدمات اکولوژیکی و سرمایۀ طبیعی جهان نوشتۀ شورای عالی جنگل ترجمه از مقاله F.A.O براساس پروژه تحت نظر مرکز ملی تجزیه و تحلیل اکولوژیکی دانشگاه کالیفرنیا.

 

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

 

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

پایان نامه تلفیق دانش بومی و نوین در مدیریت پایدار مراتع (مطالعۀ موردی شهرستان دماوند)

………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 131

 

مدیریت مرتع در میان تیرۀ حسینی…………………………………………………………………………………………….. 131

 

مدیریت مرتع در میان تیرۀ النچری……………………………………………………………………………………………… 146

 

(ب)

 

مدیریت مرتع در میان دامداران روستای هویر…………………………………………………………………………….. 162

 

مصاحبه با کارشناسان منابع­طبیعی………………………………………………………………………………………………. 174

 

فصل ششم : نتیجه ­گیری و پیشنهادات

 

1- تعیین ظرفیت درست مراتع از طریق تعامل دانش بومی و رسمی……………………………………… 193

 

2- تعیین تاریخی مناسب جهت ورود و خروج دام به مراتع از طریق تعامل دانش­ بومی و رسمی 194

 

3- بهبود وضعیت مراتع فقیر با بهره گرفتن از شیوۀ قرق از طریق تعامل دانش بومی و رسمی….. 195

 

4- بذرپاشی مراتع با بهره گرفتن از تعامل دانش بومی و رسمی……………………………………………………… 196

 

5- بهینه­سازی سطح جمع­آوری آب باران از طریق تعامل دانش­بومی و نوین…………………………. 197

 

6- بهینه­سازی آب انبار از طریق تعامل دانش­بومی و نوین………………………………………………………… 198

 

7- دادن فرصت لازم جهت آمادگی پوشش­گیاهی مراتع حریم روستا در فصل بهار از طریق تعامل دانش بومی و نوین  198

 

 

 

*منابع تحقیق

 

الف) منابع فارسی…………………………………………………………………………………………………………………………… 201

 

ب) منابع لاتین………………………………………………………………………………………………………………………………. 207

 

 

 

* پیوست……………………………………………………………………………………………………. 208

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 

 

 

فهرست جداول و تصاویر

 

 

 

عنوان جدول                                                                         صفحه

 

جدول شمارۀ (1): ارزش های غیرتجاری جنگل و مرتع در ایران …………………………………………….  16

 

جدول شمارۀ (2): درصد هرز آب تولیدی، مهارشده و نفوذیافته در خاکهای با پوشش متفاوت 20

 

جدول شمارۀ (3): رابطۀ پوشش­گیاهی و فرسایش خاک…………………………………………………………… 20

 

جدول شمارۀ (4): طبقه ­بندی وضعیت و تولید مراتع کشور در ابتدای ملی­شدن جنگلها و مراتع        22

 

جدول شمارۀ (5): طبقه ­بندی وضعیت و تولید مراتع کشور (تا قبل از سال 1375)……………….. 22

 

جدول شمارۀ (6): طبقه ­بندی وضعیت مراتع کشور (سال 1374)…………………………………………….. 23

 

جدول شمارۀ (7): وسعت مراتع براساس مطالعۀ جدید سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری…. 23

 

جدول شمارۀ (8): وضعیت طرحهای مرتع­داری تا پایان سال 1383………………………………………… 58

 

جدول شمارۀ (9): آمار مساحت مراتع کشور در سال 1383…………………………………………………….. 59

 

عنوان تصویر                                                                         صفحه

 

تصویر شمارۀ (1): نقشه پوشش گیاهی کشور …………………………………………………………………………….  25

 

تصویر شمارۀ (2): نمای سطح صیقل…………………………………………………………………………………………… 158

 

تصویر شمارۀ (3): پوشش­گیاهی منطقۀ لار دماوند……………………………………………………………………… 208

 

تصویر شمارۀ (4): پوشش­گیاهی منطقۀ لار دماوند……………………………………………………………………… 208

 

تصویر شمارۀ (5): نمایی از چادر عشایر منطقه…………………………………………………………………………… 209

 

تصویر شمارۀ (6): نمایی از چرای دام در مراتع منطقه………………………………………………………………. 209

 

تصویر شمارۀ (7): گابیون­بندی در مراتع منطقه………………………………………………………………………….. 210

 

تصویر شمارۀ (8): چپربندی در مراتع منطقه………………………………………………………………………………. 210

 

تصویر شمارۀ (9): هدایت آب چشمه با بهره گرفتن از کَول…………………………………………………………….. 211

 

تصویر شمارۀ (10): بستن کیسۀ حاوی بذر به گردن بز و بذرپاشی مراتع……………………………….. 211

 

تصویر شمارۀ (11): علوفه­کاری در منطقۀ لار……………………………………………………………………………… 212

 

تصویر شمارۀ (12): کپه­کاری در مراتع منطقه…………………………………………………………………………….. 212

 

تصویر شمارۀ (13): نمای کلی فرسایش مرتع در منطقه……………………………………………………………. 213

 

تصویر شمارۀ (14): تراس­بندی در مراتع جهت کشت وزرع………………………………………………………. 213

 

 

 

برای دانلود متن کامل این پایان نامه اینجا کلیک کنید

 

 

 

 

 

پشتیبانی سایت :        *       serderehi@gmail.com

 

 

 

 

گرایش انسان شناسی -پایان نامه کارشناسی ارشد رشته علوم اجتماعی درباره تحول گفتمان ادبی

:

با رشد و گسترش شاخه های مختلف رشته زبان شناسی و افزایش شواهد و مدارک زبان شناختی که  انسان شناسان از نقاط مختلف جهان جمع آوری کردند ،  تفاوتهای زنان و مردان در استفاده از زبان کم کم مورد توجه قرار گرفت. این مدارک و شواهد همگی بر این نکته تاکید داشتند که زنان و مردان زبان را به شیوه متفاوتی به کار می گیرند. هر جنسی برای خود اصطلاحات ،واژه ها ،ممنوعیت ها ،تاکیدها و حتی اشکال  نحوی خاصی  را استعمال می کند که جنس مخالف از آن پرهیز می کند، گویی که هر جنسی گونهء زبانی خاص خود را دارد. جامعه شناسی زبان [1] از رشته هایی است که کاربرد زبان را تحت تاثیر متغیرهای اجتماعی و از جمله جنسیت  بررسی می کند. این  رشته  از جمله رشته های بین رشته ای[2] است که حدود چهار دهه قدمت دارد و پیدایش آن به زمان تحقیقات لباو(1972)[3] در آمریکا و ترادگیل[4] در انگلستان (1980) بر می گردد.زمینه اصلی تحقیقات لباو گوناگونی های زبانی و توجیه آنها بر پایه متغیرهای اجتماعی بود. در کنار این مطالعات به تدریج جنبه های دیگر زبان که در ارتباط با عوامل اجتماعی،فرهنگی،سیاسی وتاریخی بود مورد توجه و بررسی قرارگرفت (مدرسی1368:13).از دیدگاه زبان شناسان اجتماعی[5] ،زبان یک واحد ثابت و بدون تغییر نیست که تنها با بررسی شکل انتزاعی آن بتوان به  شناخت آن نائل شد (چنانچه در زبان شناسی زایشی چامسکی[6] این اتفاق  می افتد)  این دسته از محققان بیشتر از آنکه به زبان در شکل انتزاعی و ایده آل آن بپردازند،زبان را درسطح گفتار واقعی آنچه که در جامعه تحت تاثیر متغیر هایی چون جنسیت ،طبقه ،نژاد ،مذهب و.. شکل می گیرد، بررسی می کنند. در نتیجه این تحقیقات مطالعات دیگری نظیر تحلیل گفتمان (و تحلیل انتقادی گفتمان ) [7] شکل گرفتند.  این مطالعات نیز با پیش فرض بنیادی تاثیر گذاری  عوامل اجتماعی در زبان کار خود را آغاز می کنندولی به واحدهای زبانی فراتر از جمله(متن) می پردازد واین تاثیر را تا آنجا ادامه می دهند که زبان را بازنمای ساختارهای اجتماعی که در آن تولید شده است  می دانند.

 

اصطلاح تحلیل گفتمان  برای اولین بار  توسط زلیک هریس [8]( 1953) زبان شناس انگلیسی به کار برده شد  و در دهه نود توسط نورمن فرکلاف[9](1992) به تحلیل انتقادی گفتمان تبدیل شده و به جایگاه شایسته خود دست یافت. تحلیل  انتقادی گفتمان  یک قطعه زبانی (اعم از گفتاری یا نوشتاری)را چون  یک متن[10] در نظر    می گیرد و برای تحلیل این متن به عوامل درون متن اکتفا نمی کند، بلکه با مطرح کردن تاثیر عوامل خارج از متن [11]به بررسی  تاثیر و بازنمایی ساختار ها ی اجتماعی- ساختارهایی که در بر دارنده سلطه اجتماعی هستند- در متن مورد نظرمی پردازد.  سلطه اجتماعی ،فرایندی نیست كه در یک مقطع زمانی خاص اتفاق بیافتد و تمام شود ، بلكه به صورت مدوام در جریان است و به علت همین سلطه آمیز بودن آن هر لحظه باید تكرار و تاكید شود. تنوع روابط  بشری  وقرار  گرفتن  انسانها در موقعیت های گوناگون کمک می کند که  تناقض این نظام سلطه آمیز آشکار شود.  (فر كلاف :1379؛112)در مقابل این مقاومتها ؛ ساختار های سلطه آمیز  زبان می كوشند تا در جریان  مشروع سازی  اعمال  و تداوم  سلطه در روابط زبانی واجتماعی را  پنهان كننند، روابطی كه در تاثیر متقابل از یكدیگر قرار دارند.

 

این مشروع سازی تنها از طریق  فرایند طبیعی سازی امور غیر طبیعی وغیر بدیهی انجام می شود.(همان) وكار تحلیل انتقادی  این است كه  این تحریف واقعیات را نشان داده و روابط حاكم بر متن را آشكار كند.

 

این رساله در حوزه زبان شناسی اجتماعی با  استفاده از  روش تحلیل انتقادی گفتمان یا به اختصار (CDA)به بررسی تعامل زبان و جنسیت می پردازد و جنبه های مختلف گفتمانهای زنانه و مردانه را در ادبیات معاصر فارسی بررسی می کند.

 

-1-2موضوع پژوهش:

 

این پژوهش از بین متغیرهای گوناگونی که بر گفتمان تاثیر می گذارند،خود را به دو  متغیر جنسیت و زمان  محدود  می کند تا از این منظر به بررسی چهار اثر داستانی ،دو اثر در دهه چهل ودو اثر در دهه هشتاد بپردازد و تحول گفتمانهای ادبی را بررسی کند. عنوان پژوهش حاضر « تحول گفتمان ادبی دو نسل از داستان نویسان معاصر ایران با تاکید بر جنسیت نویسندگان است» است .

 

-1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق:

 

در وجه  اهمیت و ضرورت تحقیق  می توان از دو جنبه عام وخاص سخن گفت.  اهمیت عام  وكلی  پرداختن به این مساله ، همان پرداختن به تمام مسائلی است كه متغییر جنسیت را به عنوان عاملی موثر در تعاملات اجتماعی  و فرهنگی در نظر می گیرندو براین عقیده هستند كه جنسیت عامل نا برابری وعدم توازن در روابط اجتماعی انسانهاست و با تنش زدایی از روابط دو جنس بخش مهمی از روابط بشری را تنش زدایی می كند. گام براشتن به سوی دنیایی  كه هر چه كمتر به این نابرابری ها آلوده باشد،توجیه گر ضرورت و اهمیت این تحقیقات است.

 

و اما اهمیت خاص این تحقیقات (مطالعه بر  روی گفتمان ادبیات مكتوب)از ویژگی های زبان سرچشمه می گیرد.:

 

1-زبان به عنوان گسترده ترین عرصه تعاملات بشری،جایی است كه بیشترین تماسها ،برخوردها و ارتباطات  درآن رخ می دهدو به خوبی

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 بازنمای قواعد و ساختارهای حاكم بر تعاملات بشری است.

 

2-زبان به عنوان یک سیستم نشانه ای  به خوبی تن می دهد تا دال و مدلولهایش كشف و نظام معنایی مستتر در ساختارهایش آشكار شود.نظام معنایی كه می كوشد جلوه های سلطه  آمیز خود را  به عنوان امور بدیهی و یا عقل سلیم پنهان كند .

 

اهمیت و ضرورت خاص  این  تحقیق كه آن را در شكل كنونی اش مطرح می سازد، ،مطالعه انتقادی زبان به منظور كشف و آشكار كردن گفتمانهای حاكم بر متون ادبی است. گفتمانهایی كه به گفته فركلاف(1379) توسط ساختار های اجتماعی  تعیین می شود ودر حیات و تدوام این  ساختار ها نقش دارند.

 

-1-4-پرسش های پژوهش :

 

در این رساله پرسش های زیر مد نظر بوده اند:

 

    • آیا بین نثر داستانی  داستان نویسان زن ومرد ، از نظر به کارگیری دشواژه ها[12] تفاوتی مشاهده       می شود و اگر آری این تفاوت  با توجه به جنسیت نویسندگان چگونه است؟

 

  • آیا بین نثر داستانی داستان نویسان زن ومردا ز نظر خلق و ایجاد واژگان جدید(قاعده کاهی واژگانی) تفاوتی مشاهده می شود و اگر آری این تفاوت با توجه به جنسیت  نویسندگان چگونه است ؟

3- آیا بین نثر داستانی  ،داستان نویسان زن و مرد  از نظر استفاده از واژگان قدیمی (قاعده کاهی زمانی) تفاوتی مشاهده می شود و اگر آری این تفاوت با توجه به جنسیت  نویسندگان چگونه است ؟

 

4-آیا بین نثر داستانی  ،داستان نویسان زن ومرد ا ز نظر نقض قواعد نحوی زبان تفاوتی مشاهده می شود و اگر آری این تفاوت با توجه به جنسیت  نویسندگان چگونه است ؟

 

5-آیا بین نثر داستانی  ،داستان نویسان زن ومرد از نظر استفاده از ساخت یا گویشی خارج از زبان معیار (قاعده کاهی گویشی )تفاوتی مشاهده می شود و اگر آری این تفاوت با توجه به جنسیت  نویسندگان چگونه است؟

 

1-5-روش تحقیق:

 

در دسته بندی عام روش های مطالعه در انسان شناسی به دو دسته روش های میدانی و کتابخانه ای ،  روش تحقیق این مطالعه در دسته  روش های  تحقیق اسنادی یا کتابخانه ای جای می گیرد ولی از این طبقه بندی عام که بگذریم روش تحقیق این رساله  تحلیل انتقادی گفتمان است .این پژوهش با بهره گرفتن از این روش و  در سه مرحله انجام گرفته است :

 

-1-6استخراج گویه ها[13] :

 

در این مرحله گویه هایی که بتوانند بازنمای تفاوت گفتمانهای زنانه و مردانه در نثر ادبیات داستانی معاصر باشد ،گردآوری و تنظیم شدند.این گویه ها با سویه زبان شناسی اجتماعی و اغلب از گویه هایی که  نزد فرمالیستها به عنوان برجسته سازی(معیار ادبیت یک متن) دانسته می شوند ،برگزیده شدند.

 

– گرد آوری و تلخیص داده ها :

 

در این مرحله متون منتخب  برای استخراج گویه های مورد  نظر چند باره خوانی شدند . در این مرحله      داده های مورد نظر در جداولی خلاصه و فهرست شدند.

 

-تحلیل و نتیجه گیر داده ها :

 

در این مرحله داده های استخراج شده با توجه به بنیاد های نظری رساله که مفصلا در بخش نظریه ها و  شرح روش تحلیل گفتمان آمده اند، تحلیل شدند .

 

[1] Sociology of language

 

[2] interdisciplinary

 

[3] W.Labov

 

[4] P.Trudgill

 

[5] Sociolinguistics

 

[6] N.Chomsky

 

[7] critical discourse analysis

 

[8]Zelic Haric

 

[9] N.Fairkough

 

[10] context

 

[11] context of situation

 

[12] Taboo

 

[13] Item

 

از آنجا که این معادل اغلب در رشته جامعه شناسی به کار گرفته می شود ،می توان با اندکی تسامح از شاخص نیز استفاده کرد،

 

Indictor  شاخص ابزار بازنمایی یا عینی کردن  یک مفهوم انتزاعی با ذهنی است . (ادامه نمونه متن)

 

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

 

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

پایان نامه تحول گفتمان ادبی دو نسل از داستان نویسان معاصر ایران با تاکید بر جنسیت نویسندگان

دانشگاه تهران

 

دانشکده علوم اجتماعی

 

گروه انسان شناسی

 

پایان نامه کار شناسی ارشد 

 

 

 

تحول گفتمان ادبی دو نسل از داستان نویسان معاصر ایران

 

 با تاکید بر جنسیت نویسندگان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

استاد راهنما:دکتر ابراهیم فیاض

 

استاد مشاور :دکتر یحیی مدرسی

 

پژوهشگر: 

 

 

 

1-7-اهداف تحقیق:

 

این رساله می کوشد تا چگونگی به کارگیری عنصر زبان را با توجه به جنسیت نویسندگان درنثر دونسل از داستان نویسان معاصر ایران بررسی کند و از این رهگذر به این شناخت نائل شود که شیوه متفاوتی که زنان و مردان در استفاده از زبان(نثر داستانی) دارند چگونه متحول شده است .این رساله اهداف جزئی تر  زیر را برای خود قائل شده است :

 

-بررسی و مقایسه نثر نویسندگان زن و مرد از منظر کاربردصنایع بدیع  لفظی (قاعده کاهی یا هنجارگریزی در جهت ادبی کردن متن)

 

– بررسی و مقایسه نثر نویسندگان زن و مرد ازمنظرکاربرد دشواژه ها  و ضرب المثل ها

 

 

 

 

 

1-8ی بر تحقیقات پیشین :

 

موضوع این رساله نه در چارچوب انسان شناسی  یا جامعه شناسی ادبیات که در حوزه  زبان شناسی اجتماعی و زبان شناسی انسان شناسی قابل طرح است .در این رساله ادبیات به عنوان جایگاهی برای تجلی زبان در نظر گرفته می شود وبا وارد کردن متغیر جنسیت ، به تحلیل و بررسی آن پرداخته می شود . رویکردی که با افزایش تحقیقات انسان شناسان و ارائه داده هایی در باره زبانهای اقوام و گروه های  مختلف  ایجاد شد و در آن عوامل اجتماعی چون جنسیت ،طبقه ،قومیت ،مذهب و ….بر چگونگی استفاده از زبان موثر دانسته        می شوند. این رویکرد به شکل گیری  رشته زبان شناسی اجتماعی منجر شد ، در این رشته کارهای پژوهشی و ر ساله های دانشگاهی زیادی به مساله زبان و جنسیت اختصاص یافت.در بین این تحقیقات ، دو رویکرد متفاوت قابل تشخیص است. دسته اول تحقیقاتی هستند که نسبت به مساله زبان جنسیت رویکردی توصیفی دارند .در این رساله ها اغلب با رویکردی تجربی به جمع آوری و سپس تحلیل زبانی که از سوی  زنان و مردان به کا رگرفته می شود ،پرداخته شده و تفاوت های بین  شیوه به کارگیری زبان از سوی  دو جنس با توجه به بافت اجتماعی تبیین  می شود. از بین این رساله ها می توان نمونه های فارسی و غیر فارسی زیادی را بر شمرد که از میان این تعداد زیاد،  به ذکر نمونه های برجسته آن اکتفا می شود:

 

پیتر ترادگیل(1983) در کتاب مقدمات زبان شناسی اجتماعی ، ربین لیکاف (1975)در کتاب زبان و جایگاه زنان  ، هودسون(1990) در کتاب زبان شناسی اجتماعی[1] ولارنس ترسک  درکتاب مقدمات زبان شناسی (1983)  به مساله زبان و جنسیت می پردازند و با تحقیقات گسترده تجربی تفاوت زبان زنان ومردان را استخراج کرده اند. نتیجه این تحقیقات اغلب این است که شیوه ای که زنان و مردان زبان را به کارمی گیرند، به شدت متاثر از جایگاه اجتماعی ایشان است و جایگاه فروتر  زنان ،ایشان را به سمت به کارگیری شکل خاصی از صورتهای نحوی و واژگانی زبان سوق داده است . ازنمونه های ایرانی این تحقیقات می توان به موارد زیر اشاره کرد :

 

1)-جان نژاد ،محسن (1380)، پژوهش زبان شناسی اجتماعی ؛ دانشکده ادبیات و علوم انسانی ،گروه زبان شناسی همگانی . کار جان نژاد در حیطه  زبانشناختی اجتماعی  به بررسی تفاوتهای زبانی میان گویشوران مرد و زن ایرانی درتعامل مكالمه ای می پردازد. جان نژاد در این کار با استفاد آنچه در این رساله از آن با نام رویکرد توصیفی نسبت به زبان نام می برد ،تفاوت های زنان و مردان ایرانی در کاربردواژگان ،قواعد نحوی و…را بررسی می کند.

 

-2)جابر ،مریم ، (1381)بررسی مبالغه و رابطه آن با جنسیت در نوشتار فارسی و انگلیسی ؛ گروه زبان شناسی، دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه علامه طباطبایی .

 

خانم جابر در این رساله 1800 جمله از 149 متن غیرعلمی را  انتخاب کرده تا به آزمون این فرضیه دست بزند که آیا زنان مبالغه آمیز تر از مردان می نویسند ؟نتایج تحقیقات فرضیه مورد نظر را  به این صورت تایید کرده که  زنان در هر دو زبان فارسی و انگلیسی مبالغه آمیز تر از مردان هم زبان خویش می نویسند.

 

3)-عبدالحسین برزگر آق قلعه (1378)، جنسیت و تفاوت واژگان درفارسی معیار به کار رفته در ادبیات داستانی  معاصر ، گروه زبان شناسی همگانی ،دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران .آق قلعه در این کاردو اثر از سیمین دانشور و امین فقیری را مقایسه کرده و به این نتیجه رسیده است که زبان دانشور زبانی نزدیک به زبان معیار و زبان فقیری زبانی پر از اصطلاحات عامیانه (مردانه )است .

 

4)-اصلانی محمدرضا(1383)،تعامل زبان و جنسیت و کارکردهای آن درادبیات داستانی معاصر فارسی،گروه زبان شناسی و زبان انگلیسی دانشگاه پیام نور مرکز تهران.

 

اصلانی در رساله اش چهار اثر داستانی از چهار نویسنده(دو زن و مرد )انتخاب می کند و با بهره گرفتن از فن تحلیل محتوا به بررسی تفاوتهای گفتاری شخصیت ها ی داستانها می پردازد و به این نتیجه می رسد که بین جنسیت نویسندگان و جنسیت راویان داستان و بین جنسیت نویسندگان و جنسیت شخصیت اصلی داستان  تشابهی وجود ندارد و در حیطه واژگانی ایده کلی گفتار گونه زبانی زنان از مردان محدود تر است .تعداد   دشواژه های زنان و مردان برابر است و گونه زبانی زنان مودبانه تر از مردان نیست . این رساله از این جهت که چندی از فرضیه های رایج  نابرابری زبانی به نفع مردان را تایید نکرده است ، قابل تامل است .

 

اما دسته دوم پژوهش هایی هستند که نسبت به مساله زبان و جنسیت رویکردی نه توصیفی که رویکردی انتقادی دارند ،در این متون زبان امری ایدئولوگ در نظر گرفته می شود که ایدئولوژی مرد سالاری را در خود پنهان دارد و تنها با رویکردی انتقادی می توان این ویژگی را آشکار کرد .بیشتر تحقیقاتی که در این زمینه انجام  شده اند ،از رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان استفاده کرده اند،از این موارد می توان به نمونه های زیر اشاره کرد :

 

-4)رویگریان ،شیوا (1378)سخن همدلانه و رقابت جویانه در ادبیات زنان پس از انقلاب ، گروه زبان شناسی همگانی ،دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران. این رساله بر آن است که با  ابزار نقد زبان شناختی (تحلیل کلام )و با بهره جویی از نظرات فاولر و فرکلاف نشان دهد که زبان متن های نویسندگان زن آمیزه ای از دیسکورس های مختلف لیکن عمدتا زبانی همدلانه است که به اقتضای شرایط مبارزه جویانه می شود. همچنین نشان داده می شود که چگونه بعضی از این متون به رغم همنوایی شان با ایدئولوژی مردسالار با سلطه این ایدئولوژی به مبارزه بر می خیزند.

 

-5) علوی، فاطمه(1381)، بررسی دیدگاه روایی در سه داستان كوتاه صادق چوبك رویكرد تحلیل كلام انتقادی دانشگاه تهران ,دانشكده دانشكده ادبیات و علوم انسانی , گروه زبانشناسی همگانی ,رشته زبانشناسی همگانی  كارشناسی ارشد،علوی در رساله خود با بهره گرفتن از روش تحلیل گفتمان سه اثر ادبی را مورد بررسی قرار می دهد و زبان روای (صادق چوبک)را در سه اثروی بررسی و مقایسه و برسی می کند.

 

-6)شایسته پیران (1375)،نگاهی به سخن کاوی و تحلیل مکالمه ، گروه زبان شناسی همگانی ،دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 تهران ،خانم شایسته پیران در رساله خود با بهره گرفتن از روش تحلیل گفتمان و تحلیل مکالمه به بررسی  زبان شناختی دست زده است . کار ایشان در حوزه توضیحات روشن و دقیق نظری و اجرای اصولی  روش  تحلیل گفتمان و تحلیل مکالمه حائز توجه است .

 

1-9تعریف برخی مفاهیم بنیادی:

 

تحلیل انتقادی گفتمان :

 

تحلیل گفتمان ،گونه ای از تحلیل زبان است که زبان را فراتر از بررسی واژه و جمله می داند و برای بررسی یک قطعه زبانی ،آن را در کلیت خود و در ارتباط با بافتی که در آن خلق شده است قرار می دهد . در این حالت به شدت بر رابطه زبان و متن اجتماعی که در آن تولید شده و این مساله که زبان برای کدامین کاربرد به کار گرفته شده است تاکید می شود. یول و براون) 1983( در توضیح این نکته می گویند :«تحلیل گفتمان ،تجزیه و تحلیل زبان در کاربرد آن است ؛در این صورت نمی تواند منحصر به صورتهای زبانی مستقل از اهداف و کارکردهایی باشد که این صورتها  برای پرداختن به امور انسانی به وجود آمده اند.» تحلیل گفتمان تنها شامل درک روابط نحوی ساختاری زمینه ی متن [2]نیست .بلکه فراتر از آن به عوامل بیرون از متن ،یعنی بافت موقعیتی [3]فرهنگی ؛اجتماعی و….نیزمی پردازد. درواقع با شناخت رابطه ی جمله ها با یکدیگر و نگریستن به کل آنها نظمی که نتیجه این روابط است،آشکار می شود. اما تحلیل گفتمان ازجایی آغاز می شود که محقق این فرضیه بنیادی را می پذیرد که زبان امری ایدئولوگ است و بنا به اقتضای ذاتی خود می کوشد که ایدئوژی را پنهان کرده و به صورت امری طبیعی جلوه دهد ، کار تحلیل انتقادی گفتمان این است که نظم یا ایدئولوژی پنهانی که در پس ساختار های متن  است را کشف کند و نشان دهد که آنچه که در زبان به عنوان امور بدیهی و یا طبیعی پذیرفته شده اند ،همگی ایدئولوژی عامتر پنهان در بافت اجتماع را باز تولید می کنند.

 

گونه زبانی :[4]

 

این اصطلاح در جامعه شناسی زبان و سبک شناسی درباره هر نوع نظام بیان زبانی است که استفاده ازآن با شاخص های زبانی تعیین می شود .در برخی موارد شاخص های زبانی ممکن است به آسانی در گونه های شغلی و جغرافیایی جای بگیرند در مورادی دیگر گونه ها ی زبانی  از شاخص های متعددی چون جنسیت ،سن و شغل تعیین می شوند.  (کریستال 1992:370)گونه زبانی زنان بیشتر ازسوی زنان استفاده می شود و گونه زبانی مردان بیشتر از سوی مردان.

 

گونه زبانی معیار:

 

در جامعه شناسی زبان به آن گونه  معتبر زبانی گفته می شود که در هر جامعه زبانی ورای تفاوت های منطقه ای است و به عنوان وسیله ارتباطی واحد در رسانه های گروهی و در تدریس زبان به خارجیان به کار می رود. (کریستال 1992:325). مدرسی (1368:231)زبان  معیار را گونه معتبری از زبان تعریف می کند که بیشتر به وسیله گویندگان تحصیل کرده ای که در شهرهای فرهنگی و سیاسی  یک کشور زندگی می کنند به کار گرفته        می شود.این گونه زبانی بالاترین شان و منزلت را در جامعه دارد و می تواند نشانه تحصیلات بالا ،طبقه اجتماعی بالاتر و منزلت اجتماعی افزونتری باشد .

 

برجسته سازی :

 

فرمالیستهایی چون اشکلوفسکی[5] ،موکاروفسکی[6]  و هاروانک [7]بر این عقیده اند که در زبان دو فرایند زبانی خودکاری[8] و برجسته سازی[9]  از یکدیگر قابل  تشخیص هستند . هاروانک(1932) می گوید،  فرایند خودکاری، زبان را به قصد اطلاع رسانی و برای بیان موضوعی به کار می برد، بدون اینکه شیوه بیان جلب نظر کند و یا مورد توجه اصلی قرار گیرد. ولی برجسته سازی به کارگیری عناصر زبان است ،به گونه ا ی که شیوه بیان جلب نظر کند،غیر متعارف باشد و در مقابل فرایند خودکاری زبان ،غیر خودکاری باشد .خودکاری در گفتگوها ی معمولی و برجسته سازی در متون ادبی  به کار گرفته می شود و در شعر به اوج می رسد . لیچ(1969) درباره زبان ادبی  می گوید که از زبان کاربردی پیچیده تر است ، خود ارجاع است و از پیچیدگی بیشتری بر خورداست . وی فرایندی که در آن زبان ادبی (از زبان کاربردی ) متمایز می شود را فرایند برجسته سازی می نامد. در این فرایند قواعد یا معیارهای زبان هنجار به نفع ادبیت متن حذف و نادیده گرفته می شوند.لیچ دو اصل  کلی ، قاعده کاهی و قاعده افزایی را دراین مورد عنوان کرده و برای هریک مواردی را  بر می شمارد که در فصل روش شناسی  به ذکر آنها پرداخته ام .

 

دشواژه :

 

دشواژه یا تابو امری است که ممنوعیت شدیدی درباره آن وجود دارد و جامعه بنا بر دلایل اعتقادی  یا اخلاقی از به زبان آوردن نام آن ،لمس آن و… پرهیز می کند.امر تابویی به شیوه ای غیر عقلانی حرام و ممنوع است است و تنها در حالت خاصی می توان ازآن تابو زدایی کرده و به آن نزدیک شد. در زبان هرگونه اشاره صریح و یا مستقیم به واژه هایی تابویی ممنوع بوده و همراه با اعمال مجازات است.مک کارتی (1994) دشواژه ها را واژگانی         می داند که قدرت تکان دهنده و توهین آمیزی دارند و در نوشته های چاپی ذکر نمی شوند.(ترادگیل 1376:38)

 

پایان نامه

 

گرچه الزاما همه واژگان تابویی توهین آمیز نیستند ولی از اشاره مستقیم به آنها پرهیز می شود . مثلا به کارگیری واژه کانسر[10] به جای سرطان که حالت تابویی دارد و یا معادل های متفاوت دستشویی رفتن،توالت رفتن ،قضای حاجت و…

 

[1] برای نمونه های دیگرنگاه کنید به :

 

2- Lacoff.R.(1990) Talking power. Basic Books

 

3-Tannen.D.(1990)You just don’t understand me, William Morrow

 

4- Tannen.D.(1993)Gender and Conversational Interaction. Oxford University Press

 

 

 

[2] Co-Text

 

[3] Context of Situation

 

[4] Variety

 

[5] V.Shlovsky

 

[6] J.Mukarovsky

 

[7] B.Harvank

 

[8] Automatisation

 

[9] Foregrounding

 

[10] Cancer

 

 

 

برای دانلود و خرید متن کامل این پایان نامه اینجا کلیک کنید

 

پشتیبانی سایت :        *       serderehi@gmail.com

 
مداحی های محرم