:
یکی از جلوه گاه های اصلی اسطوره ها،آثار هنری هستند؛جدا از اینکه آیا در اصل این آثار هنری هستند که به خاطر محتوای ارزشمند اسطوره ها جاودان شده اند ویا اسطوره ها جاودانگی شان را مدیون آن دسته آثار هنری هستند که ارزش جاودان داشته اند.در هر حال پیوند واشتراک هنر واسطوره از چند نظر گاه قابل بحث است ؛یکی از نظر روایت گر بودن وداشتن روند وعناصر قصه گونه که در اکثر هنر ها نیز دیده میشود، دیگری از نظر ارائه محتوا در یک قالب چند وجهی و داشتن لایه های متعدد که درک ابتدایی را آسان میکند.ولی درک عمیق آن را نیازمند بازگشایی لایه های درونی آن می سازدوهمچنین از نظر نمادها و رمزهای موجود در اسطوره واثر هنری که می توان گفت از ملزومات هردو به شمار می آیند،دیگر وجود ومحوریت شخصیت هایی متفاوت در درون اسطوره و محتوای اغلب آثار هنری است که معمولا نماد نیز هستند و همچنین از این منظرکه اساطیر وآثار هنری به طور معمول،حاوی درونی ترین مضامین انسانی نیز هستند.
” اسطوره عبارت است از روایت یا جلوه ای نمادین درباره ایزدان، فرشتگان موجودات فوق طبیعی، و به طور کلی جهان شناختی که یک قوم به منظور تفسیر خود از هستی به کار می بندد، اسطوره سرگذشتی راست و مقدس است که درزمانی ازلی رخ داده و به گونه ای نمادین، تخیلی و وهم انگیز می گوید که چگونه چیزی پدید آمده، هستی دارد، یا ازمیان خواهد رفت، و در نهایت، اسطوره به شیوه ای تمثیلی کاوشگر هستی است . به عبارتی اسطوره بینشی شهودی است. بینش جوامع ابتدایی و تفسیر آنها از جهان به گونه اسطوره جلوه گر می شده است.”
شناخت اساطیر به معنی درک سرچشمه و خاستگاه هر چیز است و به بیان دیگر با روایت اساطیر، چگونگی پدید آمدن مظاهر طبیعت شناخته می شود.
” اسطوره راوی واقعه ای است که در زمان اولین، زمان شگرف بدایت همه چیز، رخ داده است. به بیان دیگ اسطوره حکایت می کند که چگونه از دولت سر و برکت کارهای نمادین و برجسته موجودات مافوق طبیعی، واقعیتی – چه کل واقعیت، یعنی کیهان، یا فقط جزیی از واقعیت ، یعنی جزیره ای نوع نباتی خاص، سلوکی و کرداری انسانی ، نهادی- پا به عرصه وجود نهاده است. بنابراین، اسطوره همیشه متضمن روایت یک “خلقت” است، یعنی می گوید چگونه چیزی پدید آمده، موجود شده و هستی خود را آغاز کرده است. اسطوره فقط از چیزی که واقعاً روی داده و به تمامی پدیدار گشته است، سخن می گوید.”
دانشمندان مردم شناس بیشتر بر این عقیده اند که نظریه کلی برای همه اساطیر نمی توان یافت ولی برای اساطیر هرملت می توان تعبیرهای خاص پیدا کرده در هر حال این دسته اساس اساطیر را قوه مخیله آدمی می دانند. و روانشناسی اسطوره را زائیده خیال و ذهن و روح انسان ابتدایی بیان می کند. درواقع می توان افسانه درخت واق را به نوعی با اسطوره آفرینش انسان از گیاهی ریباس مانند مربوط دانست.گیاهی که به مشی و مشیانه و مهلی و مهلیانه معروف است.
نخستین زوج انسان از تخمه کیومرث که به زمین راه یافت، هستی یافت. نخست به هیأت گیاهی که شناخت زن و مرد آن ممکن نبود و به هم تنیده بودند. این دو با هم بوته یی را شکل دادند که ثمر آن ده نژاد آدمیان بود و سرانجام هنگامی که به هیأت انسان در آمدند اورمزد مسئولیت های آنان را گوشزد کرد. زاده شدن انسان از گیاه یاد آور تقدس گیاه و گیاه خدایان از دوره نوسنگی و متأثر از راه و روال متکی بر کشاورزی است. باورهای مربوط به درختان و نباتات به گونه ای با آنیمیسم پیوند دارد .این پندار که درخت می تواند زاینده انسان باشد در برخی از فرهنگ ها با تصویر انسان هایی همراه شد که از درختان آویزان بوده یا به مانند میوه های درختان در لابه لای آنها قرار گرفته اند. در ادبیات داستانی و فولکوریک به صورت درخت واق واق نمود پیدا کرد.
“واقواق درختی است چینی همانند درخت بادام و خیار چنبر که میوه هایی همچون چهره آدمی دارد. چون میوه این درخت برسد چندین بار آوازی همانند واق واق از آن به گوش می رسد سپس به زمین می افتد. مردمان این جزیره ها و چین را در این آواز مروا و مرغوا است.
در منتخب مرآة الزمان وصف مکانی افسانه ای به نام” جزیره واق و وقواق ” آمده است که از ساق درختان سبز و سر به فلک کشیده، چون به حدّ مقرر می رسند پای دختری ظاهر می گردد و هر روز عضوی از آن دختر بروز می نماید اما موی سر دختر در ساق آن درخت پیچیده می ماند: بعد از خروج آن دختر یکی دیگر ظاهر می شود و همچنان الی یوم القیامه مستمر می باشد و هر دختری که به وجود می آید سه مرتبه واق واق واق می گوید و زمین شکافته می شود و به راه عدم می شتابد. آورده اند که اگر کسی دست برآن دختران بگذارد آتشی از میان ایشان ظاهر شده درآن شخص می افتد و هلاکش می سازد .
هر چند که به نظر وجود چنین درختی ( که دارای میوه هایی به شکل صورت آدم می باشد.) برای انسان امروزی غریب و ناممکن می نماید اما باید توجه داشت “که اسطوره راوی سرگذشتی حقیقی است، هرچند با تجربه ای عادی سازگار نباشد.
در شاهنامه آمده است که زرتشت پیامبر یک درخت سرو شگفت که سرشتی مینوی و اندازه ای بسیار بزرگ داشت، در ناحیه کاشمر بر در آتشکده برزین مهر بر زمین نشاند. همچنین آمده است که بر هر یک از برگ های سرو کاشمر، نام شاه گشتاسب نگاشته شده و اندرزی برای پشتیبانی از دین خطاب بدو آمده بود.
در کتاب گه هونگ (Kog Hung) چنین آمده: در میان درختان بزرگ کوهستانی، درختهایی هستند که می توانند سخن بگویند. اما خود درختها نیستند که از این موهبت برخوردارند، بلکه روان آن هاست که سخن می گوید. روان این درختان یون یانگ نام دارد و هر کس این نام را بر زبان آورد خوشبخت خواهد شد .
بهرام بیضایی واک Vak یا واچ Vach را ایزد بانوی سخنوری و بلاغت دانسته و شهرزاد هزار و یک شب را در واقع معادلی از این ایزد بانو دانسته که با ایزد بانوی آناهیتا در ارتباط است و ویژگی فرزانگی و هنر آناهیتا به او ارث رسیده است.
و در لغت نامه دهخدا چنین آمده: واق (اِ) درختی است حوا هوم که بامداد بهار و شامگاه خزان کند. و گویند ثمر و بار آن درخت بصورت آدمی و حیوانات دیگر باشد و سخن هم می گوید. (از برهان) (از آنندراج) (ناظم الاطباء)
واقواق بعضی بیشه و جنگلی را گفته اند که درخت واق در آنجا می باشد و گویند در آنجا کوهی است معدن طلای نقره و بوزینگان در آنجا بسیار باشند و آنرا واقواق و وقواق هم گویند.
درخت واق با درخت زقوم که در قرآن آمده دارای شباهتهایی است.(درختی که میوه هایش به شکل شیاطین است)
نقش واق، یکی از اصول هفتگانه هنر نگارگری می باشد که برگرفته از اسطوره درخت واق است وهنرمند ایرانی برای اینکه خود را ازقید و بند محدودیت های دینی رها سازد وعلاقه خود به تصویر سازی از انسان وحیوان را ارضا کندبه ابداع چنین نقشی می پردازد،که در طول زمان تغییر و تحول یافته وبر سایر هنرها نظیر فلز کاری،خوشنویسی،کاشیکاری و… تاثیر میگذارد،در واقع هنرهایی که به نوعی هنر نگارگری درآنها دخل و تصرف دارد را تحت الشعاع قرار می دهد.
متفکران در طی قرون ، خلاقیت هنری را به طبیعت ، نیروی ماورای طبیعت ، وحی آسمانی، دین و پدیدارهای جادوگرانه مربوط دانسته اند. شکی نیست که هنر امری است روانی و برای شناخت هنر باید کوشش کنیم که روان هنرمند را دریابیم. فروید می گوید:”….کودکان بازی می کنند،بازی برای فرار از واقعیت.و آدمی آن گاه که دوره کودکی را پشت سر می گذارد، برای فرار از حقیقت تلخ زندگی ، در عین بیداری به یک بازی فکری اشتغال می ورزد که نزد مردم عادی ازخیالبافی فراتر است، اما در افرادی خاص ، به رؤیای هنرمندانه و سرانجام به هنر آفرینش هنری منتهی می شود”
قصه های عامیانه و فرهنگ مردم ، از دیرزمان منشاء اندیشه ، وسیله انتقال عواطف ، موجب تجلی احساس انسان در الهام گرفتن از این جهان و باعث هما وایی و همدلی انسان با طبیعت و ماورای طبیعت و به طور کلی عامل انطباق انسان با محیط زیست خود بوده است.
در ایران خبرگان سخن ، بازگو کننده حوادث و وقایع روزمره مردم ، از گذشته های دوردست بوده اند.و داستان های زیادی را که از ادبیات شفاهی مردم و به گونه روایتی ، سینه به سینه از دیگران فراگرفته بودند، بازگو می کردند و شنوندگان را به شگفتی و اعجاب می کشاندند.
هدف هنرمند در بکارگیری عناصر نمادین ، ترکیب عناصر و خلق عناصر جدید ، در هر دو مورد خلق فضایی ذهنی است که بتواند بیننده را از جهان مادی پیرامون خود جدا سازد.در واقع هنرمند با عینیت بخشیدن به ذهنیاتش و بیان تصور و تخیل ، قاعده ای می آفریند تا فضایی دگرگون شکل گیرد.در هم ریزی فضا و مکان نیز به همین دلیل صورت می گیرد.
این پژوهش شامل هفت فصل میباشد ،فصل اول کلیات تحقیق،که در آن لزوم مطالعه نقش واق و اهداف این پژوهش از مطالعه این نقش و
جامعه آماری و چگونگی انتخاب تصاویرآمده است.
فصل دوم: نقش واق را در آثار نگارگری،کتاب آرایی و خوشنویسی از دوره سلجوقی تا دوره تیموری مورد مطالعه قرار داده است که در ابتدا خلاصه ای از این سه هنرو تغییرات وتحولات این هنرها در این دوران پرداخته شده و با توجه به اینکه هنر خوشنویسی و نگارگری جزیی از هنر کتاب آرایی است،بنابر این هر سه این هنرها در یک فصل گنجانده شده اند.
فصل سوم: نقش واق را در آثار فلزکاری ازدوره سلجوقی تا دوره تیموری را مورد مطالعه قرار داده ،که در ابتدا تاریخچه هنر فلز کاری در این دوران و بعضا هنرمندان سرشناس را معرفی و چگونگی تغییر و تحول این نقش را در آثار فلزی این دوران ها بررسی کرده ایم.
فصل چهارم:نقش واق در آثار نگارگری،کتاب آرایی،خوشنویسی از دوره صفویه تا معاصر،در این فصل نیز به ارائه تاریخچه مختصری از هنر نگارگری،کتاب آرایی و خوشنویسی از دوره صفویه تا دوره معاصر پرداخته شده و در این اثنا به جستجوی نقش واق در این هنرها و چگونگی نمود و تغییر و تحول آن در این هنر ها پرداخته شده است.
فصل پنجم با عنوان نقش واق در آثار فلزکاری از دوره صفویه تا معاصربا ارائه تاریخچه مختصر هنر فلزکاری در این دوران ها به معرفی چند نمونه از آثار فلزی و چگونگی نمود و تحول نقش واق در این آثار میپردازد.
فصل ششم :نقش واق در سایر هنرها ،که در این فصل هنر فرش وکاشیکاری مورد بررسی قرار گرفته اند.ابتدا به ذکر تاریخچه مختصری از هنر فرش پرداخته ایم وسپس چگونگی نمود نقش واق در هنر فرش وگلیم و تغییر و تحولات آن را بررسی کرده ایم و در ادامه با تاریخچه بسیار مختصر در مورد هنر کاشیکاری فقط با بررسی نمونه هایی اندک از هنر کاشیکاری که دارای نقش واق هستند به بررسی این نقش در هنر کاشیکاری پرداخته ایم.
در نهایت با بهره گرفتن از جدولی در انتهای فصل ششم روند تغییر وتحول این نقش همچنین شبا هتها وتفاوتهای آن را در هنر های مختلف به تصویر کشیده است.
قصه های عامیانه و فرهنگ مردم ، از دیرزمان منشاء اندیشه ، وسیله انتقال عواطف ، موجب تجلی احساس انسان در الهام گرفتن از این جهان و باعث هما وایی و همدلی انسان با طبیعت و ماورای طبیعت و به طور کلی عامل انطباق انسان با محیط زیست خود بوده است.
در ایرن خبرگان سخن ، بازگو کننده حوادث و وقایع روزمره مردم ، از گذشته های دوردست بوده اند.و داستان های زیادی را که از ادبیات شفاهی مردم و به گونه روایتی ، سینه به سینه از دیگران فراگرفته بودند، بازگو می کردند و شنوندگان را به شگفتی و اعجاب می کشاندندنقش واق در واقع برگرفته از درختی افسانه ای است که در جزیره واقواق (وقواق) در چین می روید و دارای میوه هایی به شکل سر انسان می باشد.
یکی از جلوه گاه های اصلی اسطوره ها،آثار هنری هستند؛جدا از اینکه آیا در اصل این آثار هنری هستند که به خاطر محتوای ارزشمند اسطوره ها جاودان شده اند ویا اسطوره ها جاودانگی شان را مدیون آن دسته آثار هنری هستند که ارزش جاودان داشته اند.
در اوایل اسلام کشیدن تصویر انسان در نقاشی ها و نگارگری های ممنوع بود بنابراین هنرمند خلاق ایرانی برای رفع این محدودیت به ابداع اصلی به نام اصل واق در نگارگری وکتاب آرایی می پردازد که آن عبارت است از تصاویری از گل و گیاه که با صورت انسانی ترکیب شده بود. کم کم این نقش در دوره های مختلف هنر اسلامی متحول شده و صورتک های حیوانی نیز بدان اضافه شد و به صورت نقش گرفت و گیر ،صورتکهای پنهان در لابلای صخره ها، نمود پیدا کردوهر چقدر به دوره معاصر نزدیک تر میشویم این نقش حالت طبیعی تر به خود میگیرد تا آنجا که در دوره صفویه به طور کامل پیکر انسان را در حاشیه نگاره ها به وضوح میبینیم ودردوره قاجار این نقش با عناصر فرنگی ترکیب شد،در دوره معاصر نیز با توجه به عدم ممنوعیت تصویر سازی از انسان این نقش به عنوان نقشی تزیینی وابتکاری به صورت های مختلف در بعضی از هنرها جلوه گر میشود.با توجه به اینکه اکثر هنر ها از یکدیگر تأثیر میگیرند،این تأثیر را در مورد این هنر نیز میتوان دید،تا آنجا که نقشها در هنرهای مختلف شبیه به هم تکرار شده اند،مثلأ نقش گل شاه عباسی با صورت انسان یا شیری در میان آن یا نقش گرفت وگیر از جمله نقش هایی هستند که تقریبأدر همه هنرها بغیر از خوشنویسی مشترکند .در بعضی از هنرها نیز هنرمند دست به ابداعاتی زده و متناسب با نیاز خود طرحهایی را ابداع کرده است،از جمله این هنرها،هنر فرش وگلیم بافی وهنر کاشیکاری است.
دراین تحقیق برآنیم که ریشه شکل گیری نقش واق(ازکجا وچگونه شروع شده) وسیر تحول آن رادر هنرهای مختلف ایران بررسی کنیم.اینکه بیشتر در کدام هنرها نمود پیدا کرده و چه شباهتها وتفاوتهایی در هنرهای مختلف ایران(ازجمله نگارگری،کتاب آرایی،فلز کاری،خوشنویسی،فرش وکاشیکاری)در دوره های مختلف تاریخی داشته است.
آیا ازلحاظ ساختاری از نظم هندسی خاصی پیروی می کند؟آیا نماد شناسی وسمبل ها در نقوش حیوانی این طرح دخیلند؟
باورها و اعتقادات مردم بومی منطقه چقدر بر روند شکل گیری این نقشها دخیل هستند؟
آیا این گونه نقوش در هنرهای کشورهای دیگرنیز وجوددارند؟
1-2. ادبیات یا پیشینه تحقیق(چارچوب نظری)
درخت را بسیاری از اقوام باستانی به عنوان جایگاه خدا ، یا در واقع خود خدا می پرستیدند. همچنین نماد کیهان و منبع باروری و نماد دانش و حیات جاودانی بود
اعتقاد به اینکه در بعضی درختان و گیاهانی که برای بشر سودمند است، روحی وجود دارد به پیش از تاریخ بر می گردد که این اعتقاد واعتقاد به اینکه نخستین زوج انسان از گیاهی ریباس مانند بوجود آمده اند شاید باعث ایجاد اسطوره درخت واق یا درخت سخنگو شده است. درختی که در بسیاری از کتابهای جغرافیایی قدیم مانند نزهه القلوب ، نخبة الدهر فی عجایب البّر و البحر و منتخب مرآه الزمان و عجایب المخلوقات قزوینی و حدود العالم من المغرب الی المشرق وصفی از آن آمده است. در کتاب نزهه القلوب در فصل پنجم در باب دریاها و جزایر این چنین آمده : ” خلیج اول، بحرچین و ماچین است و از همه خلیج ها بزرگتر است و بطرف چین لجّه بزرگ دارد و در این خلیج سه هزار و هفتصد جزیره مسطور است از مشاهیرش، جزایر واقواق ولایتش بالای صد جزیره است و در آنجا درختان که چون باد برگش بر هم زند آوازه واق واق دهد و آن جزایر بدین نام مشهور است. پادشاه آنجا را کشمیر خوانند.
اما در مورد این اصطلاح یک تعبیر دیگر نیز وجود دارد که ظاهراً به واقعیت نزدیکتر است . بعضی معتقدند که جزایر واقواق همان جزیره سوماترای امروزی است واقواق غربی، جزیره ماداگاسگار است و اصطلاح واقواق نام قبیله سیاهپوستی در سوماترا بوده که به زبان محلی پک پک (Pak Pak) خوانده میشده و معرب آن فک فک است که از لحاظ تلفظ به واقواق نزدیکتر است، کوه وسکوا (Vaskva) در ماداگاسکار با نام قوم پک پک نزدیکی دارد و به همین جهت است که نام واقواق در کتابهای جغرافیا هم نام جزیره است و هم نام درختی که بار آن صورت آدمیزاد و یا حیوانات است
گویا درخت واق یا درخت سخنگو: درختی است که وصف آن را فردوسی در داستان پادشاهی اسکندر در شاهنامه آورده است.اسکندر بر سر راه خود به شهری آباد می رسد و ازمردمان از شگفتیهای آنجا می پرسد، راهنما درختی را برای او توصیف می کند که از دو ریشه جفت شده نر و ماده برآمده است و چون شب فرا می رسد درخت ماده گویا بویا می شود و آنگاه که روز برآید درخت نر سخن گفتن آغاز می کند.
درخت بعنوان یکی از عناصرطبیعت دارای تقدس بوده و در پاره ای از باورها قابل پرستش است.مسلمأ قدرت زایندگی و باروری او،از عوامل مهم زمینه ساز این اعتقادات است.
توانایی زایش و باروری درخت وانسان،در برخی از جوامع به رابطه ای دو طرفه تبدیل میشودو این قابلیت وتوانایی میتواند اساس وپایه بسیاری از باورها در خصوص درخت و انسان و همچنین خلق ایده های عجیب و تخیلی چه در حوزه ادبیات داستانی،فولکوریک و اساطیری وچه در هنر شود.
اختراع اصل واق در نقاشی از یک ضرورت بر خاست، از ضرورت حضور چهره انسان و حیوان در نقاشی ایران که به لحاظ فقهی چندین سده در ایران ممنوع شده بود و سلجوقیان چهره بندی های انسانی و حیوانی را به گونه تزئینی وارد بسیاری از هنرها از جمله سفالگری، فلزکاری، جلد سازی، مرصع کاری و غیر کردند.
در مجموع میتوان نقوش تزیینی و تجریدی واق را گونه تغییر شکل داده و تکامل یافته از میوه های درخت سخنگو دانست که جنبه تزیینی و آرایه ای به خود گرفته ودر ظاهر،از ریشه اصلی خود یعنی درخت سخنگو فاصله گرفته اند.این حالت زمانی بیشتر مشخص میشود که کتیبه های خطی با آرایه های سرهای حیوانی وانسانی به وجود می آیند.در واقع در این شیوه فرم های گیاهی جای خودرا به خطوط می دهند تا گونه جدید و بسیار عالی از هنر تزیینی خلق شود.
هنرهای دستی بخصوص فرش حاوی جلوه های تصویری غنی از میراث فرهنگی بسیار کهن هر قوم حتی تا قبل از تاریخ است. هنر های دستی از دیر باز با زندگی اقوام کوچ نشین عجین شده و جزء ملزومات زندگی این اقوام و حتی گرداننده چرخ اقتصادی آنان محسوب می شود. گنجینه هایی که نسل اندر نسل و سینه به سینه در میان مردم این سرزمین باقی مانده و منتقل شده است، حافظانش مردان و زنان کهنسالی هستند که قلب و ذهنشان مالامال از آنهاست.
شهرت و آوازه ی دستبافته های ترکمن اقصی نقاط عالم را در نوردیده و رنگ ها و نقش هایی که توسط زنان بافنده آن بافته شده اند باعث شگفتی محققان است. این نقوش آینه تمام نمای زندگی فرهنگی قومی هستند که صحرا آنها را با طبعی دو گانه بار آورده است، طبیعتی مقاوم و خشن همراه با سرشتی ظرفیت که در دستبافته ها، سوزن دوزیها و جواهرات این قوم تجلی می یابد.
گمان نمی رود که در نقوش فرش ترکمنی تحول زیادی به وجود آمده باشد، اما به نظر می رسد با گذشت نسل ها برخی نام ها و افسانه ها در مورد نقوش تغییر یافته اند و حتی بنا به طوایف و تیره ها نام ها و قصه متفاوت می باشند. زنان ترکمن علیرغم فراز و فرود های تاریخی در نقوش و تغییرات در ساختار قومی و اجتماعی، همچنان اعتبار و اصالت نقوش را حفظ کرده، دست به خلق آثاری می زنند که در نوع خود بی نظیر می باشد. بافندگان از ذهن خود در نقوش قالی بهره می جویند و به صورت غریزی از موقعیتها و عناصری استفاده می کنند که ریشه در فرهنگ ، سنت و باور های آنان دارد که گروهی از این نقوش ، نقوش جانوری می باشند. این نقوش در تمامی 5 طایفه اصلی و فرعی ترکمن ها مورد استفاده قرار می گیرد. به کار گیری این نقوش در قالی های ترکمن بخاطر جایگاه خاص جانوران در فرهنگ ترکمن ها می باشد. به دنبال گسترش اسلام و در پی منع نمایش تصویر جانوران بافندگان این دستبافته ها، نقوش جانوری را کاملا هندسی و انتزاعی و بیشتر به صورت جای پای جانور در قالب گل استفاده می کنند. این نماد های جانوری نشانگر باور ها، اعتقادات، تعصبات دلبستگی های خانوادگی و قومی آنان است و گاهی حکایتگر تقدیر، تحسین و روابط سازنده اجتماعی و گاهی بیانگر ترغیب و تشویق و غیرتمندی و بعضاً برای دفع شر و شیطان و اهریمن است.
در زمینه فرش ترکمن به صورت کلی پژوهش های متعددی صورت پذیرفته از جمله اساتیدی نظیر استاد نیاز محمد نیازی، آقای علی حصوری و ذبیح الله بداغی، لیکن به صورت خاص بر روی نقوش جانوری و مبحث نماد شناسی، مطالعاتی انجام نشده است. در این پژوهش سعی شده که نقوش جانوری را از میان نقوش جدا کرده و به بررسی آنها پرداخته شود.
در فصل اول به بررسی کلیات پژوهش پرداخته شده است.
در فصل دوم به باورهای اعتقادی قوم ترکمن پرداخته و ضمن معرفی استان، به معرفی قوم ترکمن و دین آنها قبل از اسلام و بعد از اسلام و توتم گرایی و شمن گرایی پرداخته شده است.
در فصل سوم به دستبافته های ترکمن و پیشینه ی آنها پرداخته شده و همچنین انواع بافته های ترکمن را مورد بررسی قرار داده ایم.
در فصل چهارم : به نقوش ترکمن در قالی ها ، گلیم ها ، گبه ها ، و سایر زیراندازها پرداخته شده و ضمن توضیح کلی در مورد نقوش ترکمن درباره منشأ نقوش نیز مطالبی ارائه شده است و از نظر ساختار و طرح و نقش مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین به نماد شناسی رنگ در این فرش ها پرداخته شده است .
در فصل پنجم : نقوش جانوری را در میان دستبافته های ترکمن بررسی کرده که ضمن توضیح کلی در مورد نقوش جانوری و نام بردن مهم ترین آنها و نماد پردازی آنها ، برای سهولت کار نقوش را به سه دسته حشرات، پرندگان و جانوران تقسیم بندی شده است و در قسمت پایانی نتایج حاصل از بررسی این نمونه و نقوش ارزیابی شده است.
-1 – بیان مسأله
استان گلستان دارای غنای هنری در رابطه با آثار هنری بوجود آمده توسط قوم ترکمن می باشد که از چندین سال تاکنون در این ناحیه ساکن شده اند و قدمت دارند.این قوم دارای آداب و سنن و فرهنگ خاص خود می باشد که این فرهنگ و سنت در آثار هنری آنها نیز نمود پیدا کرده است.در بررسی نقش و نگاره های ترکمن با دست بافته های آنها و هنر آن ملت بررسی فرهنگ و روش زندگی آنها را ضروری می نماید.توجه به ماهیت اجتماعی نهفته در هر کدام از آثار هنری کاربردی، می تواند در شکل دهی به ماهیت فرهنگی اقوام نقش حیاتی را بازی کند.برای شناخت هنر کاربردی بایستی ماهیت خلق اثر را در بستر زمان، فرهنگ و مکان خلق شده آن جستجو کرد.دریافت ارزشها و وجوه گوناگون اثر هنری، بواسطه سنت، فرهنگ و شرایط خاص هر قوم در هر عصر تغییر می یابد.یک اثر هنری در واقع مجموعه ای است از هزاران سال تطابق انسانها، محیط، فرهنگ، زیباشناسی و… در اجزاء یک اثر هنری کاربردی مجموعه ای از تجربیات راه حل ها نهفته است و سرمایه ای است از تجربیات هزاران ساله حیات در یک اقلیم و یا نگرش مادی و معنوی به کاربری همان اثر مثلاً در نقوش فرش، نگرش انسان به محیط اطراف خود و طبیعت است.نگرشی که بافنده از ماده و طبیعت پیرامون خود می طلبند و ماهیت اثر در بستر زمان، فرهنگ و مکان خلق گشته است.
فرش ترکمن گنجینه گرانبهایی از تاریخ، آداب و سنن آنها به شمار می رود و بنابر گفته محققان دستبافته های این مردمان در واقع خزانه ای است از اطلاعات تاریخی و قوم شناسانه و حاوی مفاهیم عمیق از دنیا اطراف و محیط زندگی آنها. این فرش ها و دستبافته ها به دلیل دارا بودن نقوش هندسی و رنگ های خاص به کار گرفته شده در آنها در میان محققان از شهرتی جهانی برخوردار است.
مبنای اصلی این تحقیق، دست بافته های ترکمن از جمله فرش، نمد، گلیم و قالی می باشد که نقوش حیوانی مورد استفاده در آنها مورد مطالعه قرار می گیرد. حدود این پژوهش ترکمن های ساکن استان گلستان می باشد.
از آنجائیکه بیشتر پژوهش ها پیرامون نقش و رنگ بوده، بر آن شدیم که نقوش حیوانی را از میان نقش های مورد استفاده مورد مطالعه قرار دهیم و سر منشأ این نقوش را که ریشه در چه عواملی داشته است مورد بررسی قرار دهیم.
1-2-ادبیات و پیشینه تحقیق(چهار چوب نظری)
استان گلستان نام جدید سرزمین تاریخی است که در طول تاریخ و تا سده هفتم هجری به نام ایالت گرگان و از آن پس تا آغاز سده دهم به نام استرآباد و درنوشته های دوران اولیه اسلامی به نام جرجان و از اسفند 1316 نامیده شده است. این منطقه دارای قومیت های متفاوتی است که یکی از این اقوام، ترکمن ها هستند که در بخش شرقی، مرکزی و شمالی استان و همچنین در مرکز سکونت دارند.سنی مذهب و به زبان ترکمنی تکلم می کنند. یکی از صنایع دستی ترکمنان دستبافته های آنها می باشد که شامل فرش، قالی، قالیچه، پشتی، نمد میباشد که دارای نقوش تزیینی فراوان می باشد.
طبق مطالعات و بررسی های انجام شده در منابع اطلاعاتی، در این مورد کتاب،مقاله و پایان نامه ای یافت نشد.لازم به ذکر است تعداد معدودی مطالعات مرتبط با موضوع یافت شد که در زیر به آنها اشاره می شود:
ا-ایزدی نیا، ملیسا،1380، تحلیلی بر نقوش و سمبل های گرافیکی پوشاک و زیور آلات زنان عشایر ترکمن صحرا، دانشگاه تربیت مدرس، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته ارتباط تصویری.
در این رساله علاوه بر نقوش پوشاک و زیور آلات اشاراتی به قالی بافی، نمدبافی و بافته های متنوع شده است.
2- حصوری،علی،1371، نقش های قالی ترکمن و اقوام همسایه
در این کتاب انواع نقش ها بهمراه کاربرد آن در طایفه های مختلف ترکمن بررسی شده و نقوش کامل ترسیم شده است.
3- ذباح، الهام، 1390، جستارهایی در نقوش سوزن دوزی پوشاک ترکمانان استان گلستان شهرستان گنبد کاووس، دانشگاه پیام نور مرکز تهران شرق، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته پژوهش هنر.
در این پایان نامه ضمن پرداختن به نقوش سوزن دوزی به تعدادی نقوش که در فرش و نمد مشترک است اشاره شده است.از جمله نقش قوچ که در قالی نمد و سوزن دوزی به طور مشترک قابل مشاهده است.
4- صالحی، فریبا،1389، بررسی و ارتباط نقش و نگار زیورهای ترکمن با دستبافته های آنها .
هدف این پژوهش بررسی ارتباط نقش و نگار زیورهای ترکمن با دستبافته های آنها است.نتایج نشان میدهد که باورها و اعتقادات در شکل گیری نقوش مؤثر بوده است.
5-یپان غراوی، زهره،1387، ریشه یابی عناصر تصویری در صنایع دستی استان گلستان، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، پایان نامه کارشناسی ارشد ارتباط تصویری.
در این رساله با معرفی آرایه ها و نقوش در هنرهای سنتی ترکمن تأثیر باورها و اعتقادات و نماد پردازی در آنها را برروی این نقوش مورد مطالعه قرار داده است.
1-3-اهمیت موضوع:
اهمیت این موضوع از آنجایی است که نقوش در هنرهای دستی ترکمن جایگاه ویژه ای دارد و هنرهای دستی ترکمن در چرخه اقتصادی این منطقه نقش بسزایی دارد و لذا این مطالعه به احیاء این نقوش و منسوخ نشدن آن و بررسی و ریشه یابی عوامل مؤثر بر آن کمک می کند.
1-4-اهداف تحقیق:
اهداف اصلی : بررسی نقوش حیوانی در دستبافته های ترکمن
اهداف فرعی : 1- مطالعه نقوش دست بافته های ترکمن و چگونگی استفاده و کاربرد آن در دستبافته های امروز
2- سعی در احیاء برخی نقوش در حال منسوخ شدن منطقه
1-5- سوالات تحقیق:
1- آیا نقوش حیوانی تحت تأثیر شرایط اقلیمی،منطقه ای می باشد؟
2- آیا سر منشأ نقوش ریشه در باورهای اعتقادی مردم ترکمن دارد؟
3- آیا این نقوش متأثر از اقوام همجوار یا شهرهای همجوار است؟
1-6-فرضیه ها:
1- نقوش حیوانی تحت تأثیر شرایط اقلیمی،منطقه ای می باشد.
2- سر منشأ نقوش ریشه در باورهای اعتقادی مردم ترکمن دارد.
3- این نقوش مخصوص خود قوم ترکمن می باشد و از هیچ جا تأثیر نپذیرفته است.
1-7-روش تحقیق:
روش استنتاجی و نتیجه گیری ها :با تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق آمار توصیفی و استنباطی نتایج کار را بیان خواهیم کرد
1-8-جامعه آماری:
جامعه آماری نقوش جانوری در دستبافته های ترکمن استان گلستان می باشد.
1-9-نمونه آماری:
نمونه آماری 20% از میان نقوش جانوری دستبافته های ترکمن شهرستان گنبدکاووس انتخاب و نتیجه به کل تعمیم داده خواهد شد.
1-10- روش یا روش های نمونه گیری:
تصادفی ساده
ابزار جمع آوری اطلاعات:
پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده، آزمون، فیش، جدول
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات و تبیین سوالات/ فرضیات :
تجزیه تحلیل به دو صورت کمی و کیفی انجام خواهد شد: در کمی خود نقش ها را طبقه بندی کرده و براساس خانواده تقسیم بندی میشود و خود نقوش با جزئیات مورد تجزیه قرار میگیرد.
کیفی: عوامل تأثیر گذار مانند اقلیم و باورهای اعتقادی که در ایجاد این نقوش اهمیت دارد مورد مطالعه قرار می گیرد.
1-11-محدودیت های تحقیق:
1- نتایج حاصل از این تحقیق را نمی توان به جاهای دیگر کشور تعمیم داد با توجه به شرایط قومی و ناحیه ای.
2- کمبود منابع اطلاعاتی بروز و مرتبط با موضوع
3- دسترسی نداشتن به جامعه آماری مورد مطالعه
4- عدم پاسخگویی افراد مورد مطالعه به دلیل گرفتاری های شغلی،مالی و بی اهمیت بودن موضوع برای آنها
1-12-تعریف واژه های تحقیق:
مفهوم نقش: شکل کسی یا چیزی را کشیدن، صورت، شکل، تصویر
نقوش ترکمن: عناصر تصویری کلیه آثار هنری ترکمن ها،اشکال و تصاویر حک شده بر کلیه آثار هنری ترکمنان
نقوش حیوانی: نقوش استفاده شده در هنرهای دستی که از حیوانات منطقه الهام گرفته شده است.
فرش ترکمن: دستبافته های ترکمن که عمده آنها نقشه ی هندسی دارند و با رنگ غالب قرمز مخصوص ترکمن ها
1-13-مراحل انجام تحقیق:
ارتباط موضوع عملی و نظری تحقیق: موضوع عملی و نظری کاملاً ارتباط دارد از این نظر که از این نقوش در تابلوهای خود استفاده خواهم کرد .
2-1-جغرافیای اقلیمی:
استان گلستان فعلی همان«ساتراپ هیرکانیا» ی ایران باستان یا «ایالت و هرکان» عصر هخامنشیان است که داریوش در کتیبه بیستون خود در کرمانشاه (بزرگترین سنگ نوشته جهان )، در ستون 2، بند16 از آن به همراه پارت یاد کرده است.
ایالت باستانی گرگانی با پیشینه تاریخی قابل توجه اش ، شامل محدوده ای در حدود استان گلستان فعلی می باشد. این ایالت در طول تاریخ شامل چندین شهر بزرگ از جمله استرآباد، جرجان و عده ای دهستان بوده است . در پهنه این ایالت، شهر جرجان گذشته از اهمیت شهر نشینی، در طی چند قرن مهد فرهنگ و تمدن ، هنر و صنعت محسوب می گشت . جایگاه این شهر دقیقا در حاشیه غربی شهر گنبد کاووس فعلی و در مجاورت بقعه یحیی بن زید که ترکمن ها آن را «قره امام» می خوانند قرار دارد.
تصویر2-1- نقشه گلستان(www.wikipedia.org)
استان گلستان با مساحتی بیش از 20438 کیلو متر مربع (3/1 درصد از مساحت کشور) در جنوب شرقی دریای خزر واقع شده است .(تصویر 2-1) با استان مازندران و دریای خزر از غرب و استان خرسان از شرق – استان سمنان در جنوب و کشور ترکمنستان در شمال هم مرز است. این استان با تمدنی دیرینه و داشتن موقعیت جغرافیایی استثنایی ، سهل الوصول بودن مواد اولیه ، وجود اقوام مختلف با فرهنگهای متفاوت، هنرمندان و اندیشمندان بر جسته از دیر باز نقش مهمی در شکوفایی فرهنگ و هنر ایفا نموده و مهد انواع گوناگون هنر های دستی می باشد.
از ویژگی های بارز صنایع دستی این سرزمین حفظ طرح های اصیل با محوریت سنتهای محلی، ملهم از طبیعت و ضوابط آن می باشد. از صنایع دستی تاریخی منطقه شیشه ، سفال ، قالی ترکمن، زیور آلات ترکمن ، مسگری، ابریشم بافی و سوزن دوزی ترکمن را می توان نام برد.
زنان و دختران ترکمن با فکر و ذهن خلاقی و نیز دستان پر توان و هنرمندانه خود، آثار هنری خارق العاده و زیبائی را خلق می کنند که تعدادی از آنها همچون قالی و قالیچه شهرت ملی و جهانی دارند . غیر از قالی و قالیچه ، نمد ( کچه) ، پارچه های بافته و رنگ آمیزی شده ، انواع روسری ها ، سوزن دوزی ها و سایر با فتنی ها نمونه بارز قابل توجه هنر های دستی ترکمن محسوب می شوند.
ابوالقاضی بهادرخان در کتاب«شجره ترکمن ها» اشاره به این می کند که ترکمن ها از شش هزار سال پیش در منتها الیه شمالی سواحل دریاچه اشیق گل زندگی می کردند . در حقیقت آنها اهل شمال هستند، نه جنوب و شرق . در قرن 6 میلادی ترکمن ها در کنار مسیر دریا رود جیحون اقامت داشتند و در سده چهارم هجری قمری به کناره های جنوب دریا رود جیحون و به سوی مرو مهاجرت کردند . در سال 427 هـ. ق ترکمن های سلجوقی در مرو مستقر شدند و به کمال پیشرفت دست یافتند . ولی این شهر در اثر حمله هون ها و سپس مغول ها سقوط کرد. به گفته بهادر خان کلمه «ترکمن» از واژه ی فارسی«ترک مانند» سر چشمه می گیرد، یعنی کسی که شبیه یک ترک است، ولی میخایلوف این واژه را به نحوی دیگر ترجمه می کند، وی می گوید ترکمن ها در جواب سوال فارسی زبانان که می پرسیدند«کس هستی»؟ می گفتند«ترک من»، یعنی «من ترک هستم» پروفسور «و سلووسکی» می گوید نام ترکمن از کلمه «ترکو من» مشتق می شود بسیاری از تیره های ترکمن، و حتی آنهایی که هم اکنون خارج از محدوده ی منطقه ی ماورای خزر زندگی می کنند بازماندگان اوغورجیق بشمار می آیند . مناطقی که اکنون ترکمن ها در آنجا زندگی می کنند. در آغاز به ایرانیان و متعاقباً در زمان اسلام به سلسله عباسی، و تا سده ی چهارم هجری قمری به دودمان های دیگر عرب تعلق داشته است.
ترکمن ها خود را به دو گروه تقسیم می کنند، این دو گروه عبارتند از : ترکمن های خالص، که ایق نامیده می شوند و در اقلیت هستند و ترکمن های دورگه که قل نام دارند اکثریت را تشکیل می دهد. ایق ها دارای صورت پهن، بینی کوتاه و ریش کم پشت هستند، به سخن دیگر سیمای مغولی دارند.
قل ها به نژاد آرایایی نزدیکترند و از ریش پر پشت تری برخوردارند. ( بوگولیوبوف ، 1375، 26 )
در طول تاریخ ترکمنها کمتر به دولتها متکی بوده اند؛ اگر چه گاه در تشکیل حکومتها و یا به قدرت رسیدن آنها تأثیر داشته اند. راه دیگر در آمد آنان شرکت در کار حمل و نقل و حفظ امنیت در طول راه های کاروانی و گاه بین المللی بود که از غرب چین تا غرب آناتولی ادامه داشت. آنها تنها دوبار در طول تاریخ حکومت تشکیل داده اند. دو سلسله آق قویونلو و قره قویونلو از ایشان است . اما مثلا سلسله آق قویونلو که تبریز، یکی از شهرهای ثروتمند، آباد و مترقی ایران را بر مسیر جاده ابریشم ، پایتخت خود ساخته بود. آن شهر را به یکی از مراکز مهم فرهنگی ایران تبدیل کرد. آثار باقیمانده از این دوره به ویژه از دوره یعقوب آق قویونلو ( مثل مسجد کبود تبریز) رشد معماری را در این دوره نشان می دهد.
در طول قرن ها تغییرات عمده ای چه از نظر ساختار قومی و اجتماعی و چه از نظر حیطه نفوذ جغرافیایی در میان ترکمن ها صورت گرفته است که عمده ترین علت آن احتیاج به آب و علفزار بوده است این تغییرات باعث رقابت، جنگ و تحولات شدید می شد.
برخی از این صنایع در طول تاریخ منسوخ شده و تقریبا از میان رفته است . مانند سفال جرجان که از دوران عرب ساسانی آغاز و در دوره صفوی پایان می یابد و یا زین سازی که از چرم و چوب ساخته می شود و امروزه در حال منسوخ شدن است.
با توجه به محدودیتی که در تدوین این رساله قائلیم و همچنین بررسی تک تک این صنایع و متون مجالی وسیع را می طلبد به بررسی فرش های دستبافت که مشهورترین صنایع دستی اقوام ترکمن ساکن در استان گلستان هستند می پردازیم.
2-2-قوم ترکمن
در مورد تاریخ اقوام ترکمن ابهامات فراوانی وجود دارد. اما با وجود این ابهامات نکات مشترکی که در مورد تاریخ ترکمن ها در منابع وجود دارد به ما می گویند که این قوم شاخه ای از ترک های آسیای میانه اند و در بخش جنوب غربی آسیای مرکزی ( جمهوری ترکمنستان ) ، نواحی شمال ایران ( ترکمن صحرا) ، افغانستان و چند گروه در عراق و ترکیه زندگی می کنند.
در دهه های اخیر سعی شده مراکز تجمع طوایف و تیره های مختلف تراکمه را در ایران مشخص کنند، ولی به خاطر تحولی که بر اثر تغییر در ساختار اقتصادی – اجتماعی جامعه از جمله محیط های زیستی ترکمانان به وجود آمده ، انجام چنین کار مهمی را بس دشوار کرده است . حدود تقریبی اسکان ترکمنان به شرح زیر می باشد:
1-از سواحل شرقی دریای خزر به سوی دشت گرگان یموت های جعفر بای با تیره هایش یعنی یار علی ها و نور علی ها زندگی می کنند.
2-اندکی به سوی شرق، از آق قلعه تا اترک و بخش میانه رود گرگان ، یموت های آق آتابای و یا آتابای زندگی می کنند.
3-در شرق دشت گرگان یعنی حدود گنبد کاووس تا مراوه تپه ، گوگلان ها مستقر شده اند.
این تحقیق جهت یافتن پاسخی به این سوال انجام شد كه آیا متغیرهای ناشی از شیوه های فرزند پروری دربافتهای متفاوت خانوادگی، تاثیری معنیدار برخودپندار تحصیلی كودكانی که پا به مرحله نوجوانی می گذارند دارد؟ در ضمن میزان این رابطه تا چه حد بر عملكرد تحصیلی دانشآموزان دختر دوره ابتدایی تاثیرگذار است. سوال دیگر این بود كه تجارب خانوادگی، تا چه اندازه با خود پنداره تحصیلی نوجوانان ارتباط دارد؟ و آیا بافتهای مختلف خانواده، میتواند تاثیر معنیدار بر خودپنداره و موفقیت تحصیلی دانشآموزان داشته باشند؟ خانوادهها نقش به سزایی در موفقیت و شكست تحصیلی فرزندان خود دارند. عموماً این ادعا مطرح بوده كه والدین، اولین معلمان و خانواده، اولین آموزشگاه محسوب میشوند.
طبق نظر اپستین[1] (1971) والدین از طریق عوامل مختلف بر رشد عقلی و ذهنی فرزندان تاثیر میگذارند، یكی از این عوامل شیوه های فرزند پروری ا ست که از سوی والدین اعمال می شود . (اپستین(1990)منظور از سبكهای تربیتی را در این جا شیوههایی می داند كه والدین برای تربیت فرزندان خود به كار میگیرند. سبك تربیتی، الگویی از نگرشهاست كه والدین نسبت به فرزندان خود ابراز میكنند. این الگوها در شیوهها و درجاتی كه والدین نسبت به ارزشها، رفتارها ومعیارهایی كه برای فرزندان خود وضع كردهاند، متفاوت میباشد (دارلینگ[2]، 1993 ترجمه جاودان، 1383).بامریند[3] (1992) سبک های فرزند پروری را توصیف کرد ، وی معتقد است هر كس میتواند سبكهای تربیتی را با تعیین میزان حمایت و راهنمایی در تعاملات تربیتیبسنجد و نیز میزان فعالیتو رفتار فرزندان را به نحو شایسته كنترل كند.بامریند معتقد است ضعفهای تربیتی باعث پیامد های منفی همچون خود پنداره پایین ، عملكرد تحصیلی ضعیف، و رفتارهای اجتماعی نامناسب را، سبب میشود (خیری ،1369)و خود پنداره در این تحقیق به عنوان یكی از جنبههای خودادراکی فرد قلمداد میشود كه به ادراك فرد، در فاصله بین عمل و نتیجه، اطلاق میشود (خیری،1369)
كودكان در هنگام تولد، احساس و ادراك معنیدار از خود ندارند، اما به تدریج و با شكلگیری ساختارهای شناختی، در تعامل با محیط و واكنشهای والدین و اطرافیان، نوعی خودآگاهی اولیه را در مورد خود رشد میدهند (بوفارد و ناتالی[4]، 2000 ترجمه جاودان،1383)تعامل كودك با والدین یا جانشین آن ها، به تدریج باعث نوعی ادراك در كودك شده و بدین طریق او میفهمد كه والدین به طرز معینی با او رفتار میكنند.كودك متوجه میشود كه برخی از خصوصیات و رفتارهایش مورد توجه ویژه والدین قرار گرفته و تشویق میشود؛ در حالی كه برخی از اعمال و رفتارهایش، ممكن است مورد سرزنش و طرد از جانب آن ها باشد (هیون، گلدستین[5]،2001 ترجمه،جاودان، 1383) به عنوان مثال، كودكی كه بارها از سوی والدین به عنوان «تمیز و منظم» مورد خطاب قرار گرفته، تلاش میكند با آگاهی از انتظارات والدین، به آنها واكنش مثبت نشان دهد. یا همچنین میكوشد خودش را فردی تمیز و منظم جلوه دهد. این رفتارها و واكنشهای والدین به تدریج باعث شكلگیری عقاید و نگرشهای كودك در مورد خودش میشود؛ تا جایی كه این ایده و افكار بیرونی،
درونی شده و جذب ساختار شناختی كودك میگردند و پایههای شناخت و ارزش گذاری او را از «خودش» به وجود میآورند. برای والدین، اطلاع از نیازهای اساسی كودكان، نیازهای جسمی (تغذیه، خواب و استراحت كافی)، نیازهای عاطفی (محبت و پذیرش)، احساس امنیت، راهنمایی، كنترل، استقلال، ارزش و احترام به خود و دیگران، نیازهای اجتماعی (دوستی و رفاقت)، نیازهای ذهنی و شكوفایی عقلانی (محركهای ذهنی، محیط مساعد، راههای تفكر و اندیشه، راههای حل مسئله)، نیازهای خلاقیت، نیاز به ابراز خود، خود ارزش گذاری، خود- تنظیمی و خود- ادراكی، ضروری است ،سینگر و نیستین[6]،(2001).والدین با مشاهدهی رفتار كودكان و با بهره گرفتن از اطلاعات تربیتی خود، تلاش میكنند رفتارهای خود را در تعامل با فرزندان، به گونهای تنظیم كنند كه به آنها آسیبهای روحی و جسمی نرسد. علاوه بر آن در كشف و جستجوی محیط و پرورش زمینههای خلاقیت و پیشرفت تحصیلی ویادگیری، به رشد طرحوارههای شناختی آنها كمك میكنند ، تا به درك و شناخت مثبت و مناسبی از خود و محیط برآیند (بالانتاین، 2001 ترجمه جاودان،1383) از دیدگاه تئوری شناختی- اجتماعی بندورا (1986) انگیزش دانشآموزان نه یک مفهوم غریزی است و نه یک صفت شخصیتی، بلكه سازهای است كه تقریباً بر اساس فعالیتهای یادگیری، تجارب و تعامل افراد با محیط حاصل میشود كه از یک موقعیت به موقعیت دیگر و یا در زمینه و بافتهای خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی متنوع، متفاوت میباشد. بنابراین، اگر بافت خانواده، عوامل افزایش اعتماد به نفس فرزند را فراهم كند، این امر در پیشرفت رشد اخلاقی، اجتماعی و تحصیلی كودك، نقش بسزایی دارد. پیدایش چنین وضعیتی، تا حدود زیادی بستگی به نوع برخورد و رفتار والدین با فرزندان دارد؛ زیرا یكی از مهمترین عناصری كه نقش اساسی در ایجاد رشد شناختی و عاطفی فرزندان دارد، والدین میباشند.بچر[7](1984) بیان می کندارزشی كه والدین برای تحصیلات و آموزشگاه قائل میشوند، میتواند ایدهها، نگرشها و طرز تفكر فرزندان را نسبت به توانایی تحصیلی خویش و كمك به موفقیت و شكست آنان از طریق بازخورد مثبت یا منفی، تغییر دهد (بندورا، 1991،ترجمه جاودان 1383).
[1]. Epstein
[2]. Darling
[3]. Baumrinad
[4]. Nataly
[5]. Heaven and Goldstein
[6]. Singer and weinestein
[7]. Becher
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
:
امروزه می توان در حوزه روان شناسی کاربردی به روان شناسی زناشویی و مشاوره خانواده تاکید نمود. در مبحث روان درمانی خانواده نیز که هم پوشی فزاینده ای با مشاوره زناشویی دارد، به بررسی ارتباط بین زوج و زوجه می توان پرداخت و با بهره گرفتن از فرایند عشق، تفاهم و میزان صمیمیت و تعهد زوجین را به یکدیگر افزایش داد(بهادری و سیا، 1381).
خانواده را می توان یک واحد عاطفی و شبکه ای از روابط درهم تنیده ای دانست که از پیوند زناشویی زن و مرد بنا نهاده می شود و رضایت یک فرد از زندگی زناشویی به منزله رضایت وی از خانواده محسوب می شود و رضایت از خانواده به مفهوم رضایت از زندگی بوده و در نتیجه تسهیل در امر رشد، تعالی و پیشرفت مادی و معنوی جامعه را دربر خواهد داشت. می توان رضایت زناشویی را به عنوان یک موقعیت
روان شناختی در نظر گرفت که خود به خود به وجود نمی آید بلکه مستلزم تلاش هردو زوج است . نتایج به دست آمده نشان می دهد که عشق رابطه مستحکمی با رضایت زناشویی دارد و یکی از عوامل بسیار مهم در دستیابی به رضایت زناشویی در روابط زناشویی، عشق است(حافظی و جامعی نژاد، 1389).
در طی اعصار، اندیشمندان و نویسندگان کوشش نموده اند راز عشق را بگشایند. در واقع عشق همواره به موازات رشد و پیشرفت زندگی انسان، با وی همراه بوده است. در روان شناسی، اولین دیدگاه نظریه پرداز که به این زمینه علاقه نشان داد روان تحلیل گری بود. در حالی که این دیدگاه و دیدگاه های روان شناسی بالینی به طور مرتب مساله عشق را مورد بررسی و کنکاش قرار می داده اند، روان شناسی اجتماعی تجربی برای مدت زمان طولانی در به کارگیری موضوع عشق به عنوان یکی از موضوع های مهم و اساسی خود کوتاهی کرده است. مورتی و راتزین[1](1996) عقیده دارند که شاید برخی از سردرگمی ها در این زمینه، به جهت نگرش های دوسوگرایی است که علم نسبت به پژوهش عشق داشته است. ماهیت عشق از بعد روان شناختی به عنوان یک مساله قابل بحث باقی مانده است و تا چندی پیش، عشق به عنوان یک زمینه مهم پژوهشی مورد توجه قرار نمی گرفت(پاتو، 1381).
[1] Morty & Ratzin
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
:
تخیّل، توانایی ذهن آدمی در آفرینش جهانی فراواقعی و تازه است، و عناصر صورخیال در شعر عامل اصلی بلاغت و جانمایهی هر شعر محسوب میشود که تازگی و زیبایی هر شعر، غالباً بستگی به میزان زیبایی و تازگی آنها دارد.
قیام عاشورا، قیامی بیبدیل و شگرف در طول تاریخ بشریّت است. رخدادی که به طور ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران با توجه به تغییرات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مربوط به آن، مورد توجه ویژهی شاعران، بویژه شاعران مذهبی واقع شد، چنان که ایشان توانستند با نگاهی تازه به واقعهی عاشورا، شعر عاشورایی را در ابعاد مختلف قالبی و موضوعی و زیباشناسیک پرورش دهند.
در پایاننامهی حاضر، تحلیل بعد زیباشناختی و کاربرد انواع صورخیال در شعر عاشورایی بعد از انقلاب اسلامی با رویکرد به هفت شاعر برگزیده (سید علی موسوی گرمارودی، سید حسن حسینی، قادر طهماسبی (فرید)، احمد عزیزی، علیرضا قزوه، سعید بیابانکی و محمدسعید میرزایی) شیوه و هدف پژوهش است. نتیجه آنکه تمامی انواع صورخیال با بسامدهای مختلف در شعر این شاعران نمود یافته است. شاعران با خلق تصاویر استعاری که تشخیص در رأس آن ها قرار دارد، حس جنبش و پویایی و سرزندگی را به شعر عاشورایی این دوره بخشیدهاند. تشبیه، کنایه و مجاز نیز به ترتیب در رتبههای بعدی قرار میگیرند. همچنین تصاویر حسی به خصوص عناصر طبیعت نسبت به تصاویر عقلی در شعر عاشورایی این شاعران، سهم بیشتری را به خود اختصاص داده است.
فصل اول: مقدمات
1-1- طرح تحقیق
موضوع تحقیق:
تحقیق حاضر، به بررسی و تحلیل انواع صورخیال و کاربرد آن ها در شعر عاشورایی معاصر میپردازد. تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه به عنوان صنایع بیانی و اصلی و ایهام، اغراق، پارادوکس و تجاهل العارف به عنوان چند صنعت بدیعی خیال آفرین، از جمله مباحثی هستند که به تفصیل در اشعار شاعران عاشورایی مورد بررسی قرار گرفته است. نماد و حسّامیزی نیز به عنوان زیر مجموعهای از بحث استعاره در این پژوهش، مورد بحث واقع شده است. این تحقیق عمدتاً به مباحث بلاغی و میزان بهکارگیری هریک از آن ها و تحلیل عناصر آفرینندهی آن ها در شعر عاشورایی معاصر اختصاص دارد. محدودهی زمانی این تحقیق مربوط به سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از سال (1357) تا زمان حاضر (1392) است. گستردگی زمان و فراوانی اشعار عاشورایی و شاعران عاشوراییسرا در این دوره، رویکرد این پژوهش را به سمت و سوی چند شاعر خاص معطوف کرد تا تجزیه و تحلیل و رسیدن به هدف و نتیجه مقدور شود. سید علی موسوی گرمارودی (1320ه.ش)، قادر طهماسبی (فرید)(1331ه.ش)، سید حسن حسینی (1383-1335ه.ش)، احمد عزیزی (1337ه.ش)، علیرضا قزوه (1342ه.ش)، سعید بیابانکی (1344ه.ش) و محمدسعید میرزایی (1355ه.ش) هفت شاعر برگزیدهی این پژوهشاند که آثاری قابل تأمل و در خور اعتنا در حوزهی شعر عاشورایی آفریدهاند. چنانکه ملاحظه میشود در این منتخب، هم شاعران نخستین سالیان انقلاب اسلامی و هم شاعران جوانتر لحاظ شدهاند تا علاوه بر نشان دادن فراوانی صورخیال در شعر بعد از انقلاب در قیاس با گذشته، سیر تغییر و تحوّل زیباشناختی در شعر عاشورایی، از اوایل انقلاب تا سالهای اخیر نیز مشخص شود. (برای آشنایی بیشتر با هفت شاعر برگزیدهی این پژوهش، رجوع کنید به: کاروان شعر عاشورا، ص555 به بعد؛ شرح منظومهی ظهر، ص600 به بعد.)
زمینه، سابقه و تاریخچه موضوع تحقیق:
از میان آثاری که در زمینهی شعر عاشورایی تدوین شدهاند، میتوان به چند اثر مهم و شاخص اشاره کرد:
این اثر دو جلدیِ یک هزار صفحهای، گردآوری چهارده قرن سرودههای شاعران عرب و غیر عرب در رثای حسین بن علی u است که با مراجعهی صاحب اثر به بیش از چهارصد منبع فارسی، عربی، شیعی و سنی تدوین گشته است. جلد نخست دربرگیرندهی مختصری از زندگی شاعران عرب و نمونههایی از بهترین اشعار و مرآثی آنان میباشد که براساس ادوار تاریخی و به ترتیب زمانی ظهور شاعران صورت پذیرفته است. جلد دوم نیز براساس الگوی جلد اول به شاعران غیر عرب (ایرانی و سایر ملل) اختصاص یافته است. این کتاب با هدف معرفی شاعران عاشورایی از دیرباز تا اکنون تدوین شده است که در نوع خود به حق اثری جامع و قابل است.
محمدعلی مجاهدی (پروانه) این کتاب را با پشتوانهی چهل سال مطالعهی دامنهدار دربارهی ادبیات آیینی به رشته تحریر درآورده است. نگارنده در این کتاب ابتدا به ذکر انواع تذکرههای فارسی پرداخته است؛ سپس با ذکر این نکته که هیچ تذکرهی مستقلی دربارهی شاعران آیینی و به طور خاص شاعران عاشورایی نگاشته نشده است، دست بر قلم میبرد و انگیزهی خود را از تألیف کتاب پر کردن این خلأ ملموس ذکر میکند. این تذکره دارای شش فصل است: فصل اول این اثر با عنوان “سیمای امام حسین u در شعر فارسی” به شاعرانی اختصاص دارد که اثر منظوم مستقلی دربارهی شهدای کربلا ندارند، اما با رویکردی کوتاه و گذرا در برخی آثار منظوم خود از این مهم غافل نماندهاند. در این بخش نمونههایی از آثار سی و پنج تن از شاعران فارسی زبان از سدهی پنجم تا سدهی سیزدهم ارائه شده است. نویسنده، فصل دوم را با عنوان “معرفی منظومههای عاشورایی دور از دسترس و آفرینندگان آن ها” به رشته تحریر درآورده است و بیش از هشتاد منظومهی نادر عاشورایی که اغلب آن ها به زیور طبع آراسته نشده را معرفی میکند. مجاهدی در فصل سوم به نقل اشعاری میپردازد که بیشتر در مقاتل فارسی یافت میشود و نام سرایندگان آن ها مشخص نیست. در فصل چهارم با عنوان “چهرههای آشنای شعر عاشورا”، به معرفی شاعرانی پرداخته است که از سدهی چهارم تا نیمهی اول سدهی سیزدهم در ایران و سایر کشورهای اسلامی میزیستهاند و آثار مستقلی در حوزهی شعر عاشورا رقم زدهاند. در فصل پنجم این تذکره، رویهای که در بخش چهارم اعمال شده، ادامه پیدا کرده است و به شرح احوال و آثار عاشورایی پنجاه و یک تن از شاعران فارسی زبان اختصاص یافته که در مقطع زمانی نیمهی دوم سدهی سیزدهم تا پایان سدهی چهاردهم زندگی میکردهاند. در فصل ششم نیز نویسنده، به شعر عاشورایی معاصر نظر میکند و به شرح احوال و نقل آثار منتخبی از عاشورایی سرایان معاصر میپردازد.
نگارنده در این کتاب، از کم و کیف عاشورا و جایگاه آن در شعر فارسی سخن میگوید و در این راه، مباحث کتاب را با شواهد گوناگونی مشحون میسازد. این کتاب در شش فصل تدوین شده است که فصل اول با عنوان “شعر از منظر قرآن و سنّت” به بیان شعر عصر جاهلی، رفتار پیامبر اکرم e و ائمه u با شعر ارزشی و ضد ارزشی ، رجزهای عاشورایی امام حسین u و اصحاب آن حضرت، و قلمرو شعر آیینی در گسترهی زبان فارسی اختصاص یافته است. نویسنده در فصل دوم با عنوان “پیشینهشعر عاشورا در زبان فارسی” به بررسی نخستین اشعار عاشورایی و معرفی پیشکسوتان شعر عاشورا در زبان فارسی میپردازد. او در زیر مجموعهی این فصل همچنین، محتشم را قافلهسالار شعر عاشورا میخواند و صفحاتی را به بحث پیرامون ترکیببند و تأثیر ترکیببند محتشم در شعر عاشورا اختصاص میدهد.
“سیر تطّور تدریجی شعر عاشورا” عنوان فصل سوم این کتاب است که عوامل دخیل در تطّور ساختاری و محتوایی شعر عاشورا مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. فصل چهارم این اثر “علل رویکرد شاعران به مفاهیم ارزشی در دو دهه اخیر” است که نگارنده، پیروزی انقلاب اسلامی ایران و هشت سال دفاع مقدّس را به عنوان مهمترین علتها ذکر میکند. “بایدها و نبایدهای شعر عاشورایی” مبحثی است که در فصل پنجم این کتاب مطرح میشود و مجاهدی بیان عینی و ملموس، زبان ساده و صمیمی، تصویرسازی، تنوّع در وزن و قالب و ردیف را در شعر عاشورایی اذعان میکند و نکاتی را که باید و نباید در این گونه اشعار به زبان در آیند را گوشزد میکند. او در فصل آخر به “بررسی نوحهها و شعارهای عاشورایی” میپردازد و چهرههای شاخص نوحه را در گذشته و امروز معرفی میکند.
شرح منظومهی ظهر کتابی است پربار در نقد و تحلیل شعرهای عاشورایی از آغاز تا امروز که در هفت فصل و 783 صفحه تدوین شده است. این اثر که در اصل رسالهی دکتری غلامرضا کافی است، مبسوطترین کتاب حال حاضر پیرامون نقد شعر عاشورا با رویکردی علمی و دانشگاهی است. او فصل اول و دوم کتاب خود را به کلیّاتی راجع به پیشینهتحقیق و رابطهی شعر با شرع و مذهب شیعه اختصاص میدهد. نویسنده در فصول بعد با تقسیمبندی ابتکاری خود، ادوار تاریخی شعر عاشورایی را در چهار دوره دستهبندی میکند:
الف. فصل سوم: وضعیت مرثیهسرایی در عصر اول (قرن چهارم تا پایان قرن نهم)
ب. فصل چهارم: وضعیت مرثیهسرایی در عصر دوّم (دورهی صفویه)
ج. فصل پنجم: وضعیت مرثیهسرایی در عصر سوّم (افشاریه، زندیه و قاجاریه)
د. فصل ششم: وضعیت مرثیهسرایی در عصر چهارم (دورهی معاصر)
نویسنده در هر فصل با دقت و مهارت، ابتدا به بررسی وضعیت سیاسی و اجتماعی عصر مورد نظر میپردازد. سپس بحثی پیرامون وضعیت عمومی شعر در آن دوره را از نظر میگذراند تا کلیّتی از اوضاع جامعهی آن عصر از هر لحاظ را به خواننده عرضه کند. کافی پس از آن، به طور خاص به مرثیههای عاشورایی رو میکند و خصوصیات مرثیههای رایج در آن دوره را برمیشمارد. آنگاه مرثیهسرایان برتر آن دوره را معرفی کرده و مختصری از شرح حال و نمونههای برجستهای از شعر آن ها را ذکر میکند. او این الگو را به طور منظم در تمام فصلها رعایت میکند. غلامرضا کافی فصل آخر کتاب خود را به نتیجهگیری از مباحث و گفتههای مطرح شده اختصاص میدهد و در آخر پیشنهاداتی را برای اهالی تحقیق و علاقمندان به کار در این حوزه ارائه میکند. “بررسی آرایههای ادبی در شعر عاشورایی” که عنوان پژوهش ما است، یکی از همین پیشنهادات است.
ضیائی این کتاب را که از ارزشمندترین تألیفات در زمینهی عاشوراست، با نگرشی انتقادی و آسیبشناسانه به روضهها، مقاتل و ادبیات عاشورایی قلم زده است. این کتاب در دو بخش تنظیم شده است: بخش اول با عنوان “عاشورا و رویکرد جامعهشناختی” و بخش دوم با عنوان “ادبیات عاشورا در بوتهی نقد”. زیر مجموعههای بخش اول عبارتند از:
الف. فصل اول: عاشورا و رویکرد جامعهشناختی
ب. فصل دوم: نقد و بررسی منابع و مقاتل عاشورایی
ج. فصل سوم: تحریفشناسی و فرهنگ عاشورا
بخش دوم این کتاب به مباحث زیر اختصاص دارد:
الف. فصل اول: ادبیات عاشورا در بوتهی نقد
ب. فصل دوم: عاشورا در ادبیات فارسی
ج. عاشورا و ادبیات انقلاب اسلامی
نسبت ادبیات و دین، تعریف، اوصاف و معضلات شعر مذهبی، نخستین مرآثی عاشورایی، ادبیات عاشورایی تا قرن نهم، تحول مرثیهسرایی پس از قرن نهم، نگرشی انتقادی به آثار مطرح عاشورایی، شاعران و قالبهای شعر عاشورایی، عاشورا در شعر کودک و نوجوان و کاستیهای ادبیات عاشورا از جمله مباحث مهمی است که نویسنده در بخش دوم کتاب خود به آن ها پرداخته است.
بررسی برخی از آثار عاشورایی معاصر، از جمله گنجشک و جبرئیل سید حسن حسینی و سرودههای علی معلم، سلمان هراتی و علی موسوی گرمارودی از نکات مثبت این اثر میباشد که به کار پژوهش حاضر خواهد آمد.
تحریفات گسترده در وقایع عاشورا و مفاهیم ضد ارزش و مطالب دروغینی که به تبع آن وارد عرصهی ادبیات عاشورا شد، ضرورت تألیف چنین اثری را ایجاد کرده است.
نرگس انصاری رسالهی دکتری خود را با عنوان بررسی و تحلیل شعرهای عاشورایی فارسی و عربی به رشته تحریر درآورده و سپس در قالب کتابی با نام عاشورا در آیینهی شعر فارسی روانهی بازار کرده است. این اثر ارجمند، نخستین پژوهش تطبیقی میان شعرهای عاشورایی در دو زبان گوناگون است و از این نظر ارزشی بزرگ دارد. این کتاب در چهار فصل تدوین شده است:
الف. فصل اول: سیر تاریخی شعر عاشورایی از آغاز تا دورهی معاصر
ب. فصل دوم: تحلیل و مقایسهی محتوایی شعر عاشورایی عربی و فارسی
ج. فصل سوم: نقد و مقایسهی تصویرپردازیهای هنری در شعر عاشورایی
د. فصل چهارم: نقد زبانشناختی اشعار برجستهی عاشورایی
نویسنده ابتدا دربارهی شعر عاشورایی در دو زبان فارسی و عربی، سابقه، علل و انگیزهها و پیشگامان این گونهی شعری قلم میزند. سپس قبل از ورود به بحث تحلیل و بررسی اشعار، نگاهی به اوضاع سیاسی، اقتصادی، ادبی و فرهنگی ایران و کشورهای عربی در سدهی اخیر میاندازد که بیشک از عوامل مؤثر بر ادبیات هر مملکت است. او فصل دوم اثر خود را در دو بخش شخصیتها و موضوعات دستهبندی کرده، به تحلیل و مقایسهی محتوایی اشعار عاشورایی عربی و فارسی میپردازد. انصاری در فصل سوم ابتدا مختصری پیرامون تصویر و تصویرپردازی سخن میگوید، سپس تصاویر تشبیهی و استعاری در شعر عاشورایی دو زبان را به تحلیل و بررسی میگذارد. او همچنین نگاهی خاص به حواس در حوزهی تصویرپردازی میاندازد. نقد زبانشناسانهی گزیده آثار عاشورایی فارسی و عربی، موضوعی است که نویسنده، فصل سوم اثر خود را به آن اختصاص میدهد. “راز رشید” از سید حسن حسینی، “خط خون” از علی موسوی گرمارودی، مثنوی “تاوان این خون تا قیامت ماند بر ما” از علی معلم، مثنوی “نی نامه” از قیصر امینپور، ترکیببند “نینوای عشق” از جلالالدین همایی، ترکیببند “با کاروان نیزه” از علیرضا قزوه، “نیمی از خورشید” از سعید بیابانکی، و رباعی “تشنه” از سید حسن حسینی، اشعار منتخبی است که نرگس انصاری برای نقد در شعر عاشورایی فارسی برگزیده است. او پژوهش خود را با مقایسهی و نتیجهگیری میان شعر عاشورایی فارسی و عربی در زمینههایی که گذشت به پایان میبرد و چند پیشنهاد برای ادامهی کار ذکر میکند که “بررسی صورخیال در شعر عاشورایی” یکی از آن هاست. در مجموع این اثر با توجه به گستردگی موضوع، از بهترین آثاری است که حوزهی ادبیات عاشورا به رشته تحریر درآمده است. پرداختن به جنبههای زیباشناختی شعر عاشورا ــ هر چند نه به طور کامل ــ از تازگیهایی است که در این اثر نمود یافته است و به عنوان پیش زمینهای برای تحقیق حاضر به کار میآید.
مقالاتی چند در زمینهی شعر عاشورا نیز تألیف شده که “تصویرهای ادبی در شعر عاشورایی معاصر” نوشتهی دکتر محمود فضیلت و شیدا اسکندری از جمله مقالاتی است که در حوزهی صورخیال به رشته تحریر درآمده است که البته نویسندگان نه به شاعران شاخص و نه به شعرهای برجستهی عاشورا نظر داشتهاند و کلیتی از مباحث بلاغی را در اشعاری پراکنده با موضوع عاشورا مورد بررسی قرار دادهاند. در سایر مقالات نیز حضور صورخیال و مباحث بلاغی بسیار کمرنگ و اغلب بیرنگ است. از جمله: “ادبیات و رثای حسینی و عاشورایی” از محمد جنتیفر، “تجلی عاشورا و انقلاب حسینی در شعر شیعه” از سید حسین سیدی و هوشنگ استادی، “سیمای امام حسین u در شعر عاشورایی معاصر فارسی و عربی” از عبدالعلی آل بویه لنگرودی و نرگس انصاری.
اهداف تحقیق:
این پژوهش در پی آن است تا با بحث و بررسی انواع صورخیال در شعر عاشورایی معاصر با ذکر نمونهها و به دست دادن نتایج و آمارها، این فرضیه را اثبات کند که این گونهی شعری در دورهی پس از انقلاب اسلامی، شاهد رشد چشمگیری در حوزهی زیباییهای ادبی به ویژه در حوزهی بلاغت شده است و اینکه تصویرپردازیهای هنری که ناشی از نگاه نوآورانهی شاعران به واقعهی عاشوراست سبب شده است که شعر عاشورایی به جایگاه والایی دست یابد. امری که در دورههای قبل کمتر به چشم میآمد.