:
صناعات بلاغی، از مهمترین عوامل سازندهی سبک یک اثر ادبیاند؛ در واقع شیوه به کارگیری یا فراوانی نوع یا انواعی از آنها در تکوین یا تبدیل سبک آثار ادبی بسیار مؤثر است. «ایهام و انواع آن» از جمله این صناعاتِ سبک سازند كه به كارگیری آن در شعر به حافظ اختصاص ندارد جز این كه ایهام در شعر دیگر شاعران با ایهام در شعر حافظ همان قدر فرق و فاصله دارد كه شعر او با شعر دیگران. ایهام در شعر دیگران صنعتی از صنایع شعری و حُسنی از محاسن كلامی و حالت و كیفیتی عارض بر شعر محسوب می شود؛ در حالی كه در شعر حافظ، روح شعر و كیفیتی جوهری به شمار می رود. در این جستار «ایهام و انواع آن »در غزلهای حافظ مورد بررسی قرار گرفته است. اگرچه این صنعت در سبک خراسانی نمونههایی دارد فراوانی آن در سبک عراقی تا جایی است كه به كار بردن ایهام و اجتناب از صراحت بیان یكی از ویژگی های مهم ادبی سبك عراقی به شمار می رود. خواجه ی شیراز با آوردن كلمات و عباراتی گوناگون كه محتمل معانی و مفاهیم گوناگونی هستند، ذهن خواننده را به معنی و مضمونی بدیع رهنمون می شودو این تنیدگی و مناسبات واژگان دراشعارش تا جایی پیش می رود كه گاهی از درون یک ایهام ، ایهامی دیگر می زاید و چه بسا یک ایهام، ذهن خواننده را به ایهام دیگری سوق می دهد كه در پی آن به معنی و مفهوم تازه ای دست می یابد بدون آن كه به این معنای دوم در مفهوم كلی بیت اشاره ای شده باشد و این اعجاز تا جایی پیش می رودكه گاهی معانی و تفاسیر بسیاری از یک بیت به دست می دهد و ممكن است شما، بارها و بارها بیتی را خوانده باشید تا بتوانید به ایهام آن پی ببرید. فراوانی ایهام و انواع آن دربرخی از غزلیّات حافظ گاهی زیاد و بسیار پیچیده و رسیدن به آن دشوار است و این شگرد وخیالپردازی گاه، مرزهای افراط را درمینوردد و بهحدّی می رسد كه گاه در یک بیت از غزلی بیش از چند ایهام را میتوان مشاهده کرد.
فصل اول: بیان مسأله
1-1- بیان مسأله
یكی از موضوعات اساسی ادب فارسی، ویژگی زیباشناسی آن است كه توجّه به آن راز هنرمندی و تصویر آفرینیهای یک شاعر و یا نویسنده را در یک اثر ادبی بهتر به دیگران میشناساند و التذاذ ادبی را در خواننده یا شنونده بر میانگیزد و با توجّه به همین زیباآفرینیهای شاعرانه است كه شاعری در بین دیگران شاخص و ممتاز میگردد. با توجّه به اهمّیّت این مسأله، نگاه دقیق و موشكافانه به آرایشها و صور خیال میتواند لایههای درونی یک اثر را آن چنان كه شایسته و بایسته است، به مخاطبان بنمایاند. لایههایی كه كشف و شناسایی آن از نگاه خوانندهی سطحینگر دور میماند. اگرچه سخنسنجان در طی سالها متمادی كوششهایی عمیقی در زمینة علوم بلاغی صورت دادهاند دریای بیكران ادب فارسی هم چنان جای تأمّل و ژرف نگری بسیار دارد. بی گمان ارزنده ترین ویژگی یک اثر كه آن را وارد حوزه ی ادبیّات می كند ، ادبیت آن است كه به باور بسیاری از ادب شناسان،كاركرداصلی ادبیّات است. همان كه در خواننده لذّتی روحانی و معنوی ایجاد می كند و بی تردیدیكی از برجسته ترین ابزارهای ادبیت بخشیدن به كلام ، علوم بلاغی اندكه به سه علم بدیع،معانی و بیان تقسیم
می شوند. ایهام وانواع آن كه موضوع محوری این پژوهش است، از موضوعات محوری بدیع است و توجّة نگارنده در این پژوهش به ایهام و انواع آن به دلیل اهمّیّتی است كه این آرایة ادبی در درك و فهم بخش وسیعی از معانی و مفاهیم اشعار حافظ داردكه از دید خوانندة عادی دور می ماند.
2-1- سوال های پژوهش
1ـ گونههای ایهام در غزلیّات حافظ كدام است؟
2ـ كدام قسم ایهام در شعر حافظ كاربرد بیشتری دارد؟
3ـ آیا ایهام تازهای در غزل حافظ به چشم میخورد؟
3-1- پیشینه پژوهش
یكی از ویژگیهای مهم و برجستة ادبی در شعر هر شاعر جدا از مسألة مضامین شعری، صور خیال آن است؛ زیرا چنان كه میدانیم تقریباً همة صاحب نظران متّفق القول هستند كه آن چه شعر را از هر كلامی متمایز میكند، صور خیال است. نظر به اهمّیّت این موضوع، نویسندگان و اهل فن در دورههای مختلف و به خصوص در دورة معاصر كتابها و مقالاتی ارجمند در این زمینه نوشتندكه بعضاً در نوع خود كم نظیر هستند. در این میان گروهی از پژوهشگران به بررسی جنبهها و عناصر مادّی و معنوی غزلیّات این شاعر فرزانه پرداختهاند و هریک پرده از رازی گشودهاند كه برای بسیاری از دوستداران این شاعر سترگ تازگی داشته است؛ امّا در این زمینة تحقیقی كارهایی صورت گرفته كه درخور توجه است؛ امّا به نظر میرسد آن چنان كه بایسته و شایسته بوده به انواع آن توجّه نشده و حق مطلب به خوبی ادا نگردیده است. همین موضوع نگارندة این سطور را بر آن داشته تا با تلاشی مضاعف به بررسی انواع ایهام در غزل حافظ بپردازد. ازمیان كارهایی كه در این زمینة خاص نگاشته شده است، پنج اثر بیشتر درخور توجّه است كه عبارتند از:
1) ایهامات دیوان حافظ، اثر طاهره فرید
2) ایهام در شعر فارسی، محمّد راستگو
3) مقالة «ایهام و تناسب در شعر خاقانی و حافظ»، اثر دكتر سیّد ضیاء الدین سجّادی.
4) مقالة «سایه روشن ایهام در شعر خاقانی و حافظ»، اثر آقای علی اصغرفیروزنیا.
5) مقالة «ایهام و گونههای آن در قصاید خاقانی»، اثر احمد غنیپور ملكشاه.
لازم به یادآوری است كه در كتاب هایی كه درباره ی ایهام در شعر حافظ كار شده بیشتر به واژه های ایهامی توجّه شده است نه به انواع ایهام ،یعنی؛ نویسندگان، واژه هایی را كه در شعر حافظ، دارای دو یا چند معنی هستند ایهام در نظر گرفته اند. برای نمونه طاهره فرید دركتاب « ایهامات دیوان حافظ » ایهام را درشعر حافظ به سه دسته تقسیم می كند كه عبارتند از : « دستة اوّل : ایهام لفظی ، دستة دوّم : ایهام معنوی، دستة سوّم: ایهام لفظی و معنوی . در ایهام لفظی ممكن است لفظ دارای دو معنی باشد و یا ممكن است لفظ دارای معنی لغوی و مجازی باشد و یا دربیتی، دولفظ به كار رفته كه با هم تجنیس ناقص اند و… و هم چنین انواع ایهام معنوی عبارتنداز : الف) ایهامی كه مربوط به نكات دستوری است . ب) ایهامی كه به معنی لغوی استعمال شده ولی قراین طوری است كه استعاری بودن آن را از چیزی ممكن می سازد و برعكس . ج) گاهی مناسبات طوری است كه استعاره بودن یک كلمه از دو چیز محتمل است و . . . » (فرید،1376 :22 – 17) .
راستگو در كتاب «ایهام در شعر فارسی» نیز بعد از تعریف ایهام، گونه های ایهام را چنین برمی شمارد : ایهام چندمعنایی(=توازی) ، ایهام و مجاز ، ایهام و جناس ، ایهام و ابهام ، ایهام و كژتابی، ایهام و نماد و … و بعد به بررسی انواع این ایهام ها می پردازد و در معرفی گونه های ایهام توازی می نویسد : «ایهام توازی برپایة خاستگاه ها و زمینه سازهای گوناگونی كه می تواند داشته باشد به این گونه ها بخش پذیر است: ایهام توازی واژگانی(= سازه ای) ، ایهام توازی ساختاری ، ایهام توازی سازه ای – ساختاری و . . . »(راستگو ، 1379: 28) . اگر چه راستگو به پاره ای ازاقسام ایهام اشاره نموده است و نگاه او به این زیور بدیعی نسبت به نگاه دیگران جامعیّت دارد كامل نیست او نیز به ایهام هایی چون ایهام ترجمه، ایهام تبادر، ایهام تام، ایهام توکید، ایهام عکس، ایهام مبیّنه(آشکار)، ایهام مجرّده(پیراسته)، ایهام مرشّحه(پرورده)، ایهام موشح، ایهام مهیّا ، ایهام در ایهام تناسب،ایهام درایهام تضاد، ایهام در ایهام ترجمه، شبه ایهام یا ایهام گونه، ایهام آمیغی ، ایهام تناسب تلمیحی و ایهام سمعی و… اشاره ای نكرده است . به همین دلیل تمام سعی نگارنده ی این پایان نامه براین است كه به بررسی انواع ایهام درشعر حافظ بپردازد كه جامع ترین و كامل ترین نگاه به اقسام ایهام (به خصوص ایهام های نویافته ) تا به امروز در شعر حافظ باشد.
4-1- فرضیه های پژوهش
سعی نویسنده در این نوشته بر این بوده است كه اقسام شناخته شده و ناشناخته ی ایهام در شعر حافظ را بهتر به مخاطبان بشناسد.
5-1- حدود پژوهش
با توجّه به نام پایان نامه غزلهای حافظ مورد بررسی قرار گرفته است.
6-1- اهداف پژوهش
دراین پایان نامه تلاش میشود تاایهام و اقسام آن در شعر حافظ بهتر به مخاطبان شناسانده شود به خصوص ایهامهای جدیدی كه كمتر به آن ها توجّه شده است.
مفهوم سلامت روانی، درواقع جنبهای از مفهوم كلی سلامتی است و بر كلیه روشها و تدابیری اطلاق میشود كه برای جلوگیری از ابتلا به بیماریهای روانی، درمان و توان بخشی آنها به كار میرود(1) . سلامت روان قابلیت برقراری ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها به صورت عادلانه و مناسب و منطقی تعریف شده است (2) . عوامل بسیاری باعث برهم خوردن سلامت روانی میشود كه از جمله آنها میتوان به استرسهای روانی، عدم رعایت عدالت اجتماعی ، فراهم نبودن فرصت های شكوفایی برای افراد، وجود تبعیضهای غیرمنطقی و عدم ایجاد امنیت اجتماعی اشاره نمود . نگاهی به آمار و ارقام منتشر شده در زمینه شیوع اختلالات روانی در كشورهای مختلف جهان و ایران اهمیت و ضرورت توجه به بهداشت روان را مشخصتر می کند . طبق برآورد سازمان جهانی بهداشت در سال 2002 میلادی حدود 500 میلیون نفر در دنیا مبتلا به یكی از اختلالات روانی هستند كه حدود نیمی از آنها را اختلالات خفیف روانی همچون افسردگی و اضطراب تشكیل میدهند(1) . مرور مطالعات انجام گرفته در زمینه وضعیت سلامت روان افراد 15 سال و بالاتر در ایران نشان دهنده این است كه به طور متوسط حدود 21% افراد جامعه از اختلالات روان رنج میبرند و زنان نسبت به مردان از آسیبپذیری بالاتری برخوردارند(3) . تاكنون مطالعات متعددی در زمینه بررسی وضعیت سلامت روان در موقعیتهای مختلف انجام گرفته است نتایج این بررسیها همگی موید این مطلب میباشند كه مطالعه وضعیت سلامت روان افراد میتواند اطلاعات ارزشمندی را در زمینه برنامه ریزیهای آموزشی ، درمان و پیشگیری از بروز اختلالات روانی در اختیار مسئولان ، برنامه ریزان و مدیران سازمانها و مراكز ارائه دهنده خدمات قرار دهد .
1-1- سلامت روان
بیماریهای روانی از بدو پیدایش بشر وجود داشته و هیچ فردی در مقابل آن مصونیت ندارد و این خطری است كه بشر را مرتباً تهدید میكند . با توجه به پیشرفت علوم پزشكی كه تحول بزرگی را در بهداشت و پیشگیری از بیماریها بوجود آورده است، شروع انقلاب صنعتی و پیشرفت تكنولوژی مسائل و مشكلات زیادی از قبیل ازدیاد جمعیت، مشكل مسكن ، بحران ترافیك، بحران آموزش و پرورش، بحران بهداشت ، آلودگی محیط زیست، كمبود مواد غذایی و … را پیش آورده كه با روان انسان سازگاری نداشته و بعنوان عوامل مستعد كننده در بیماریهای روانی بشمار میآیند .
مشكل تعریف بهداشت روانی از آنجا سرچشمه میگیرد كه هنوز تعریف صحیح و قابل قبولی برای بهنجاری نداریم . البته تعاریف و نقطه نظرهای زیادی با توجه به شرایط و موقعیتهای اجتماعی، سنن و فرهنگ برای بهنجاری شده است .
كارشناسان سازمان بهداشت جهانی سلامت فكر و روان را این طور تعریف میكنند : «سلامت فكر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی ، عادلانه و مناسب.
لوینسون و همكارانش در 1962 سلامتی روان را این طور تعریف كرده است : « سلامتی روان عبارت است از اینكه فرد چه احساسی نسبت به خود، دنیای اطراف، محل زندگی، اطرافیان مخصوصاً با توجه به مسئولیتی كه درمقابل دیگران دارد، چگونگی سازش وی با درآمد خود و شناخت موقعیت مكانی و زمانی خویشتن .»
كارل مننجر میگوید : « سلامت روانی عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش به حداكثر امكان به طوری كه باعث شادی و برداشت مفید و موثر به طور كامل شود .»
طبق تعریف واتسون موسس مكتب رفتارگرایی « رفتار عادی نمودار شخصیت سالم انسان عادی است كه موجب سازگاری او با محیط و بالنتیجه رفع نیازهای اصلی و ضروری او میشود . تعریف گینزبرگ در مورد بهداشت روانی عبارت است از : « تسلط و مهارت در ارتباط صحیح با محیط بخصوص در سه فضای مهم زندگی عشق، كار، تفریح » این شخص و همكارانش برای توضیح بیشتر میگویند : « استعداد یافتن و ادامه كار، داشتن خانواده ، ایجاد محیط خانوادگی خرسند، فرار از مسائلی كه با قانون درگیری دارد، لذت بردن از زندگی و استفاده صحیح از فرصتها ملاك تعادل و سلامت روان است .»با توجه به تعریف بهنجاری از دیدگاه های مختلف و پیچیدگی علوم رفتاری در پزشكی و عدم تعیین مرز و حد رفتار عادی، ارتباط جسم و روان ، رابطه علوم رفتاری با فیزیولوژی و پزشكی از یک طرف و روانشناسی ،
فلسفه ، علوم انسانی و جامعه شناسی از طرف دیگر ، كمبود تحقیقات و مطالعات در بیماری روانی و نحوه اجرای انواع پیشگیریهای كه پایه و اساس بهداشت را در پزشكی تشكیل میدهند همگی نقطه ضعفی است كه تعریف، هدف و برنامهریزیهای بهداشت روانی را دچار اشكال میكند .
1-2- تاریخچه
تاریخچه بهداشت روانی با توجه به وجود بیماریهای روانی از زمانی كه بشر وجود داشته و مخصوصاً زندگی اجتماعی را شروع كرده همراه بوده است . پیدا كردن شروع و آغاز هر نهضتی بخصوص نهضتهای اصلاحی و علمی به علت داشتن منابع گوناگون و چند جانبه مسئله مشكلی است . درحقیقت روانپزشكی را میتوان قدیمیترین حرفه و تازهترین علم به شمار آورد . قدیمیترین ، چون بیماریهای روانی از قدیم وجود داشته و بقراط در 377 تا 460 سال قبل از میلاد عقیده داشته كه بیماران روانی را مانند بیماران جسمی باید درمان كرد، علل سرشتی و فرضیه مزاجها از همان زمان بقراط و جالینوس وجود داشته و اهمیت تاریخی دارد . تازهترین علم برای اینكه تقریباً از 1930 بعد از تشكیل اولین كنگره بین المللی بهداشت روانی بود كه روانپزشكی به صورت جزئی از علوم پزشكی شد و سازمان های روانپزشكی و مراكز پیشگیری در كشورهای مترقی یكی بعد از دیگری فعالیت خود را شروع كردند . از فعالیت این سازمانها در جریان جنگ جهانی دوم عملاً كاسته شد و بدین ترتیب میتوان روانپزشكی را به صورت تازهترین علم بعد از جنگ جهانی دوم به حساب آورد .
از اسناد و مدارك موجود چنین استنباط میشود كه تا اواخر قرن هیجدهم و همزمان با انقلاب كبیر فرانسه از تاریخچه بهداشت روانی اطلاعات كافی در دست نیست . به علت جهل و بیسوادی از بروز بیماریهای روانی، اختلالات رفتاری و بیماریهای روانی را به دخالت ارواح خبیثه و شیاطین ، قدرتهای ماورای انسانی و نفوذ عوامل طبیعی مانند خورشید، ماه، رعد و برق در بدن میدانستند و عقیده داشتند كه باید این بیماریها با نیروهای ماوراء الطبیعه ، وساطت افراد مقدس در نزد خدا بهبودی یابند و این شفاعت موقعی اتفاق میافتد كه بیمار در خواب باشد . اولین بار بقراط فیلسوف مشهور یونانی بود كه خرافات را درباره بیماریهای روانی كنار گذاشت و اختلالات روانی را به طرف پزشكی كشانید ، درباره مالیخولیا و جنون زایمانی تعریف و توصیف كرد و مغز را مركز اصلی روان دانست . جالینوس علت بیماریهای روانی را اختلال عمل مغز و عدم تعادل اخلاط بدن می دانست . در اوایل قرن سیزدهم و اوایل رنسانس ارتباط جسم و روان و یكپارچگی واكنش آنها مورد بحث قرار گرفت و بعلاوه فرضیه ابوعلی سینا مسئله این ارتباط را به اسپانیا و كشورهای دیگر كشاند و این زمینه ای برای فرضیه جدید برای بیماریهای روانتنی شد . این قرن را باید قرن سحر و جادو ، دخالت شیاطین و ارواح در ایجاد بیماریهای روانی دانست . اولین روانپزشك به نام جان وی یر كه در سال 1515 در دهكدهای در مرز آلمان و هلند به دنیا آمده بود پس از اتمام دوران پزشكی در پاریس علاقهمند به مطالعه درباره رفتار انسانی و بیماریهای روانی شد و در سال 1563 كتابی در سوئیس نوشت كه امروز، اهمیت زیادی درباره تاریخچه روانپزشكی دارد . به علت علاقهمندی در نوشتن رسالههایی در مورد تشخیص بیماریهای روانی، پسیكوزهای سمی، صرع ، وحشت شبانه ، پسیكوزهای پیران ، هیستری ، پارانوئیا، توهمات ، افسردگی و سایر پدیدههای روانی مرد قرن 16 نام گرفت . اگرچه نوشتههای او با مخالفت و طرد او از طرف گروه زیادی از اطبا و نویسندگان آن زمان روبرو شد ولی تا قرن اخیر ارزش و اهمیت نوشتههای او معلوم نبود ولی با رشد روان شناسی پویا مجدداً نوشتههای تاریخی « وی یر» ارزش خود را در روانپزشكی پیدا كرد .
در قرن 17 ارتباط جسم و روان و محل این ارتباط در سلسله اعصاب مورد بحث قرار گرفت و دكارت و مالپكی ویلیس و سایر مراكزی برای این ارتباط تعیین كردند . در همین قرن در سال 1602 اولین كتاب پزشكی درباره بیماریهای روانی به نام پراكسیس مدیا توسط پزشك سوئیسی نوشته شد كه در آن طبقه بندی بیماریهای روانی مورد توجه قرار گرفته و برای بیماریهای روانی علل ارگانیک قائل شدند . دو نفر از روانپزشكان معروف آن زمان یكی زاكیا كه پدر پزشكی قانونی لقب گرفته و سالها نیز پزشك پاپ بوده است . زاكیا كتابی درباره روانپزشكی قضایی نوشته و در گزارشات او مطالب زیادی وجود دارد از جمله اینكه فقط پزشك است كه میتواند درباره ناراحتی و شرایط روانی افراد اظهار نظر نماید، با بیمار روانی به مصاحبه بنشیند و درباره رفتار و اعمال بیمار قضاوت نماید . دیگری به نام توماس سیدنهام كه خاطرنشان كرد واكنشهای هیستریک فقط مخصوص خانمها نبوده بلكه نزد آقایان و كودكان نیز دیده میشود و به صورت همه نوع علائم مانند تهوع، استفراغ ، سرفه، تشنج ، دردهای معدی و رودهای و دردهای مختلف بدن ممكن است تظاهر نماید . نكته قابل ارزش این بود كه در آن تاریخ كه همه درگیر علایم روانی شدید و جنون مالیخولیایی بودند سیدنهام به ناراحتیهای نوروتیک اشاره كرد ولی بعد از او مسئله به فراموشی سپرده شد تا اینكه مجدداً در قرن بیستم مسئله توسط فروید به سر زبانها افتاد .
در قرن هیجدهم مسئله به همان طریق قرن هفده ادامه یافت و موسسات خیریه در كشورهای كاتولیک بنا به پیشنهاد كشیشها تأسیس شد . در این موسسات نظریات مردم درباره نحوه نگهداری و نظریه پزشكان در مورد درمان بیماران متفاوت بود . در بیمارستان بتلم اختلاف بین پزشكان طوری بود كه عدهای بیماران روانی را غیرقابل علاج دانسته و بعضی نیز روش های مختلف درمانی به آنها توصیه و عقیده داشتند كه این بیماران بایستی درمان پزشكی شوند . در همین قرن ژرژ سوم پادشاه انگلستان كه دچار حملات بیماری مانیاك شده بود توجه پزشكان و اطرافیان را به خود معطوف داشت و توجه نه تنها به درمان ژرژ سوم بلكه به مسائل پزشكی و روانپزشكی و پرستای بیماران روانی بیشتر شد .
در كشورهای آمریكایی تا زمانی كه جزء كشورهای مستمراتی بودند مسائل روانی همان جنبههای خرافاتی و موهوم پرستی داشت و سحر و جادو در سرلوحه علل بیماریهای روانی به شمار می رفت . بیماران شدید روانی در زندانها و بیماران سبك و خفیف در منازل نگهداری میشدند و حتی قانون الیزابتی درباره نگهداری فقرا در انگلستان تاثیر زیادی در كشورهای مستمراتی آمریكا نداشت . كم كم مردم خیر و فهمیده انجمنهای محلی تشكیل داده و به تبعیت از كشورهای اروپایی روش های انسانی درباره بیماران روانی به اجرا گذاشتند و روز به روز به علت فشار و احتیاج مردم تعداد این انجمنها زیاد شدند . بالاخره در سال 1751 اولین قانون نگهداری بیماران روانی و فقرا از طرف دولت وقت وضع شد . در سال 1756 اولین بیمارستان عمومی در پنسیلوانیا توسط بنیامین فرانكلین بنا نهاده شد و بخش بیماران روانی در طبقه زیرزمین این بیمارستان قرار داده شد . روش درمان در این بیمارستان بدوی و به طور اولیه بود و بیشتر از بیماران كار میكشیدند تا توجه به سلامت آنها داشته باشند . بیماران به وسیله نگهبان نگهداری و مواظبت میشدند و اگر حالت تهاجمی و تحریكات شدید وجود داشت دستها و پاهای آنها را میبستند و آنها را به زمین میخكوب میكردند و یا در لباسهای مخصوص محكم میبستند و مانند انگلستان روزهای یكشنبه بیماران را در معرض تماشاگران درمقابل دریافت پول قرار میدادند . اولین بیمارستان روانی جدا از بیمارستان عمومی در سال 1773 از طرف دولت و مسئولین ایالتی در شهر ویلیامزبرگ كه بعد پایتخت ویرجینا نام گرفت افتتاح شد . بسیار به جاست كه نامی از بنیامین راش كه پدر روانپزشكی در آمریكا نامیده شده ببریم كه درمان بیماران روانی را در بیمارستان پنسیلوانیا به عهده گرفت و در سال 1812 یک سال قبل از مرگش كتابی به نام اطلاعات پزشكی و شرح بیماریهای روانی نوشت كه تا 70 سال تنها كتاب بیماریهای روانی در آمریكا به شمار میرفت . مسئله درمان اخلاقی كه بیشتر جنبه انسانی، عاطفی و تعلیم و تربیت داشت در طرفداران انجمنهای خیریه اثر خوبی داشت و مخصوصاً در قرن 19 بنا نهادن بیمارستانها مدنظر قرار گرفت . به طور خلاصه باید گفت در اوایل قرن 19 اصطلاح روانپزشكی در كشورهای اروپایی به جای دیوانگی بنا نهاده شد .
آمارهای رسمی نشان میدهد که فقط 11 درصد زنان نیروی کار جامعه را تشکیل میدهند و این وضعیت طی سالهای 1335 تا 1375 تغییر چندانی نیافته است[1]. همچنین، در گزارشهای توسعه انسانی سازمان ملل نوشته شده که زنان بهره بسیار کمی را از منافع توسعه داشتهاند. گرچه نیمی از جمعیت دنیا را تشکیل میدهند ولی سهم آنان در جمعیت فعال اقتصادی حدود سی درصد و در برخی از کشورها بسیار کمتر از این رقم برآورد میشود[2]. همچنین سوابق تحقیق، نشان میدهد که مسئله اشتغال دانش آموختگان طی سالهای اخیر در ایران به عنوان یکی از چالشهای اساسی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در زمره مهمترین تهدیدهای امنیت و توسعه ملی مطرح شدهاست[3].
زنان دربازار کار ایران صد سال بعد از زنان در جوامع صنعتی جهان، حضور یافتهاند، این تاخیر تنها ماهیتی نیست، بلکه از لحاظ کمیت هم واجد نکات و جنبهه ای منفی است. به سخن دیگر، آن دم که مدیران و کارفرمایان ایرانی به ضرورت حضور نیروی کار زنان در بخشهایی از صنعت و خدمات پی بردهاند و بدان متقاعد شدهاند، تا زمانی که این حضور انبوه و متراکم شدهاست، سیر تحولات کند و آهسته پیش رفته است زیرا شرایط برای تولید انبوه که با ساخت یا ورود تکنولوژی ارتباط مستقیم دارد، تا مدتها مهیا نبوده و بازار کار ظرفیت جذب
نیروی کار زنان را نداشته است. براساس آمارهای سال 2004 ، رتبه جنسیتی ایران در بین 144 كشور جهان كه هر ساله [4]UNDP منتشر میكند و مربوط به توسعه پایدار است، 82 میباشد. حتی در بین كشورهای همسایه از همه عقبتر هستیم. در همان سال، رتبه تركیه 70، اردن 76، مالزی 51، عربستان72 و بحرین 39 بوده است.
رتبه جنسیتی از سه شاخص بهداشت، آموزش و اقتصاد و كسب درآمد زنان تشكیل شده است. وضعیت بهداشت و آموزش زنان در ایران هر سال رو به افزایش است. بنابراین وضعیت اقتصادی و درآمدی زنان ایران است كه كشورمان را در رتبه پایینتری قرار دادهاست.
جهان امروز با تنشهای ناشی از بحرانهای اقتصادی، فرهنگی، قومی و سیاسی که خود را به صورتهای گوناگون نشان میدهند همراه است. در جوامعی که غلبه بر بحرانها هدف سیاستگذاران است، توجه همه جانبه به نیروی کار زنان البته و لاجرم در دستور کار قرار میگیرد، زیرا در عمل ثابت شده است که بیاعتنایی به این نیرو بر شدت بحرانها افزوده است .
خوشبختانه زنان در عرصه فعالیتهای شغلی، فرهنگی، خانوادگی و سیاسی دیگر آن شی زینتی و تجملی نیستند که پیش از این به شمار میآمدند. در گذشته زنان دستآویزی میشدند تا احزاب و گروههای سیاسی برای زینت بخشیدن به شعارهای تبلیغاتی خود به آنها بها بدهند. اما اکنون به رسمیت شناختن نیروی کار زنان در تمام امور فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خواست و نیاز جوامعی است که قرنها این نیرو را زیر انواع پوششهای اخلاقی و سنتی نادیده گرفتهاند.
ی کتاب زیر چاپ رسول بخش کشاورز، به نام «بلوچی زبان ءبتل و گالوار» «ضرب المثل ها و اصطلاحات زبان بلوچی» است.{خرداد91}))
اندیشه نگارش این پایان نامه برمبنای همین نیاز صورت گرفته تا گامی هرچند کوچک اما تخصصی در زمینه فرهنگ و ادب بلوچی برداشته شود، زیرا ادبیات شفاهی، ما در ادبیات مکتوب است.به طور کلی ،ضرب المثل ها از نوع کلام مجازی است که اجزا ترکیب کلام در معنی حقیقی خود به کار می روند.در این نوع کلام ،نویسنده و یا گوینده از خواننده و یا شنونده انتظار دارند که با بهره گرفتن از دانش پیشین فرهنگی و زبان خود و دقت و تفکر درباره ضرب المثل مورد نظر، به رمز گشایی آن بپردازند؛ زیرا کلامی که با بهره گرفتن از گفتار مجازی بیان می شود،دارای رمز است که با دقت و تفکر گشوده می شود به همین دلیل تأثیر بیشتری در خواننده یا شنونده می گذارد و به مدت بیشتری در ذهن او می ماند.
نتیجه آن که بخشی از گنجینه ی ادبی زبان بلوچی، ضرب المثل های این زبان است که با سرنوشت تاریخی و فرهنگی این قوم گره خورده است.کاربرد این ضرب المثل ها در محاورات روزمره یا در کلام مکتوب، حلاوت خاصی به شنونده یا خواننده می بخشد و تأثیرمستقیم و غیرمستقیم در اندیشه، احساسات وجهان بینی او می گذارد، زیرا پشتوانه ی تاریخی و گاه باستانی در لفظ و مفهوم هستند.این امثال، در طی هزاران سال، در میان اقوام مختلف شکفته و نشر یافته و در هر کشور ، برحسب اختصاصات قومی و فرهنگی و آداب و سنن و مذهب و حتی وضع جغرافیایی و سیاسی آن کشور، ویژگی های خاص پیدا کرده است.
فصول مختلف پایان نامه عبارتند از:
1.فصل اول که به عنوان کلیات و مبادی پژوهش به بیان مسئله پژوهش -اهداف – فرضیه پیشینه پرداخته شده در فصل دوم آشنایی با سرزمین بلوچستان معرفی شده در فصل سوم ایرانشهر در موقعیت سیاسی اجتماعی فرهنگی بررسی شده درفصل چهارم درباره به زبان بلوچی پرداخته شده است.درفصل پنجم. که مهمترین فصل پایانامه است درباره ضرب المثلها بلوچی است که بعضی ضرب المثلهاباگویش سرحدی وبعضی مکرانی هستند. درمرحله اول.ضرب المثل بلوچی بااعراب نوشته شده. ودرمرحله دوم.آوانگاری ضرب المثل ها،طبق جدولی که محقق ارائه داده، نوشته شده است:درمرحله سوم. ترجمه ی تحت اللفظی باعلامت اختصاری(ت.ت):درمرحله چهارم. ترجمه ی روان باعلامت اختصاری(ت.ر)نشان داده شده است. ودرمرحله پنجم.کاربردضرب المثل بیان شده است. ,ودرآخرمفهوم ضرب المثل نوشته شده است و در نهایت جنبه های فرهنگی، اجتماعی، ضرب المثل ها بیان شده.
فصل اول: کلیات و مبادی تحقیق
کلیات و مبادی پژوهش:
در این فصل به مطالب چون بیان مسئله و سوابق پیشینه تحقیق و اهداف و ضرورت تحقیق و فرضیه تحقیق و اهمیت و جنبه های نو آوری مسئله و روش تحقیق پرداخته می شود.
1-1- بیان مسأله
بزرگترین شهرستان استان سیستان وبلوچستان شهرستان ایرانشهراست که دارای گنجینه فرهنگی است.درفرهنگ عامه مردم این منطقه نمونه هایی ازمیراث معنوی ما یعنی ضرب المثلهافارسی وبلوچی مشاهده می گردد.بی تردیدضرب المثلهای بلوچی دربرگیرنده بخشی ازمسایل مهم اجتماعی اخلاقی فرهنگی دینی و….قوم بلوچ هستند.کسی نمی تواندارزشهای والای ادبی ضرب المثلهارانادیده بگیرد.یکی ازاهداف مهم این پایانامه انتقال گنجینه هافرهنگی گذشتگان به آینده ازطریق جمع آوری وثبت وضبط ضرب المثلهاست ازسوی دیگراین پژوهش برآن است تا نمونه هایی ازاین ضرب المثل ها رابررسی وتحلیل نماید وشواهدی ازآنها رادرادبیات فارسی پیدانموده ودلایل تشابه
آنها رابیان نماید.
2-1- سوابق پیشینه پژوهش
درباره ی ضرب المثل های بلوچی، به طور کلی در ایران، پاکستان ،افغانستان، کارهایی تحت عنوان «بتل گنج» انجام شده و با توجه به نزدیکی تاریخ و فرهنگ بلوچ ها با تاریخ و فرهنگ دیگر اقوام ایرانی،تشابهات قابل توجهی در ضرب المثل های بلوچی و فارسی دیده می شود.آقای رسول بخش کشاورز ـ ساکن ایرانشهر ـ مجموعه ای از این ضرب المثل ها را که در حدود147000مدخل هستند، گردآوری نموده و با فارسی سنجیده است.حاصل کار آقای کشاورز ،تحت نام «بلوچی زبان بتل و گالوار» (ضرب المثل ها و اصطلاحات زبان بلوچی) زیر چاپ است .و همچنین آقای عبدالعزیز دولتی بخشان ـ ساکن سراوان ـ مجموعه از ضرب المثل ها را گردآوری کرده بنام «پیران زمانگ» با فارسی سنجیده است و همچنین پایانامه ای با عنوان ضرب المثل های بلوچی جاسکی و نمونه های آن در فارسی در زبان بلوچی خانم مریم داوری ـ ساکن بندرعباس ـ نوشته شده
و دیگر آقای خدابخش زومکن جاسکی ـ ساکن جاسکـ مجموعه از ضرب المثل های جاسک را گردآوری کرده است.حاصل کار آقای جاسکی (فرهنگ جامع و اصطلاحات و ضرب المثل های بلوچی) است.
اما تحقیق جداگانه و مستقل و جامعی درباره ضرب المثل های و فرهنگ عامه مردم ایرانشهر صورت نگرفته و این پژوهش اولین تحقیق جامع و مستقل در این زمینه است و این پایان نامه ،کاری کاملاً جدید است.
3-1- اهداف و ضرورت تحقیق
با انجام این پژوهش به صورت علمی(به خصوص با تاکید بر علوم فرهنگ و زبان شناسی) گنجینه ای مختصر در یک بخش ازعلوم انسانی فراهم می آید و با شناختی که مردم منطقه ی ایرانشهر از اهمیت این بخش از فرهنگ و زبان خود به دست می آورند، در کاربرد روزمره ی ضرب المثل ها بیشتر ترغیب می شوند.
ضرورت های خاص انجام این تحقیق ،بر دو پایه استوار است:آشنایی مردم ایرانشهر با بخشی از فرهنگ و زبان خود و تشویق آنها به انجام پژوهش های مشابه برای روشن کردن زوایای تاریک این بخش از مطالعات.
1- افزودن جزئی کوچک به گستره ی مطالعات فرهنگ و زبان ایرانی که به نظر می آید مورد توجه زبان شناسان، جامعه شناسان ،مردم شناسان و فرهنگ دوستان قرارگیرد.
یکی از آفات بزرگ فرهنگی و ادبی هر قومی، از بین رفتن گویش های محلی آنهاست و ازآن جاکه یکی از رسالت های مطالعات زبان و ادبیات فارسی، حفظ گویش های مختلف است، این پژوهش می تواند تا حدی به این مهم دست یابد و این میراث فرهنگی را در اختیار آیندگان بگذارد تا از فرهنگ و سنن آباو اجدادی خود جدا نشوند؛چنانچه این کار صورت نگیرد ،بدون تردید بخشی از فرهنگ قومی فراموش خواهد شد.
4-1- فرضیه تحقیق
1- گویش بلوچی یکی از گویش های زبان بلوچی است که با زبان فارسی خویشاوند است و در اثر برخوردهای زبانی از زبان های انگلیسی نیز متأثر شده است.
2- ضرب المثل های بلوچی، همانند ضرب المثل های سایر اقوام، بازتاب جهان بینی و باورهای آنهاست.
3- تشابهات مصداقی بین ضرب المثل های بلوچی و فارسی وجود دارد که حکایت از ارتباط دیرینه ی دو قوم ایرانی فارس و بلوچ است.
5-1- اهمیت و جنبه های نوآوری مسأله
از آنجا که امثال در عین عمومی بودن و پوشش دادن گستره ی نفوذ زبان های فارسی و بلوچی ،جنبه ی بومی و محلی نیز دارند، تحت تأثیر عوامل گوناگون در معرض تغییر هم هستند.
هرگونه پژوهش در مثل های نواحی مختلف بلوچ زبان می تواند خدمتی مؤثر به ادبیات شفاهی ایران باشد،به ویژه که در این پژوهش ،ارجاعاتی به متون ادبی فارسی نیز صورت گرفته است.با توجه به این که حوزه ی زبانی یکی از حوزه های پایانی محل تلاقی زبان های فارسی و بلوچی در ایران است، به همین دلیل هرگونه مطالعه ی مرتبط به بحث زبان و فرهنگ در این حوزه ی جالب توجه خواهد بود، زیرا این حوزه به نحوی ،یک مجموعه ی زبانی و فرهنگی جالب توجه محسوب می شوند که هم از ویژگی های فارسی برخوردار است وهم از ویژگی های بلوچی .از آن جا که تاکنون کار علمی مستقلی که نشان دهنده ی این امتیازات شاخص باشد، انجام نشده است، این تحقیق می تواند در نوع خود تازه بوده و راهگشایی برای انجام تحقیقات مشابه در آینده باشد.
6-1- روش تحقیق
الف] این تحقیق از نوع توسعه ای و نظری است که اطلاعات آن از طریق کتابخانه ای و هم چنین میدانی به صورت مصاحبه با آگاهان زبانی و فرهنگی منطقه صورت گرفته است. پس از گردآوری اطلاعات ،براساس یافته ها نظری صاحب نظران – که یک فصل از پایان نامه را به خود اختصاص می دهد. مطالب یافته شده را براساس موضوع، از کلی به جزئی ،در بلوچی و فارسی معیار مورد بررسی قرار داده ایم.
ب] ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه ، مشاهده ، فیش برداری و جست و جوهای اینترنتی [جست و جوهای اینترنتی همراه با ذکر منابع اصلی] بوده است.ج] روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به این صورت بوده است که پس از گردآوری اطلاعات ،آنها را به صورت موضوعی [مانند: آب، مرد ،زن، فرزند، خواهر، برادر،حیوانات،دریا…] طبقه بندی نموده و ضرب المثل های بلوچی به عنوان مدخل پایه قرار داده شده اند. سپس در فارسی معیار معادل یابی شده و پس از بررسی تشابهات و تفاوت ها،طبقه بندی شده و در فصل های متعدد جاگذاری شده اند.در نهایت ،نتیجه گیری لازم و پیشنهادات ممکن ارائه گردیده است.
7-1- کاربرد نتایج تحقیق:
نتیجه ی این تحقیق می تواند برای پژوهندگان علوم انسانی و به خصوص علاقه مندان به مسائل زبانی ،فرهنگی، ادبی، هنری و مردم شناسی مفید باشد.مؤسساتی مانند دانشگاه ها، رسانه ها [به ویژه صدا و سیما]، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ،فرهنگستان ها،سازمان میراث فرهنگی ،بنیاد ایران شناسی و کتابخانه های عمومی و آرشیوهای محلی و به ویژه برای کسانی که مشتاق فرهنگ و ادبیات بلوچی هستند، می توانند از نتیجه ی این منتفع شوند.
در دنیای امروز تجارت که رقابت حرف اول را در گسترش بازار میزند، باید با تجزیه و تحلیل بازار به این درک رسید که چه مزیتی، بنگا هها را دراین عرصه تنگاتنگ رقابت، پیشتاز خواهد ساخت. مصرف کننده عمده محصولات خام، کشورهای پیشرفته و صاحب دانش و تکنولوژیاند که با تبدیل مواد خام به محصولات با ارزش افزوده بالا، از تمامی مزایای آن بالاخص توسعه صادرات و در اختیار گرفتن بازارهای دیگر، بهره برداری میکنند. به همین دلیل، دولتها سعی مینمایند با توسعه صنایع نهایی – که عمدتاً توسط بنگاههای کوچک و متوسط ( SMEs ) تولید میشوند – بهایجاد اشتغال و کسب ارزش افزوده دست یابند. اما نکات مهمی در عدم موفقیت ماایفای نقش میکنند كه از آن جمله میتوان موارد زیر را برشمرد:
عدم توجه به ذایقه بازار توسط تولید کنندگانایرانی.
عدم رعایت کیفیت استانداردهای مطلوب جهانی در محصولات نهاییایرانی.
فقدان برقراری روابط سیاسی خارجی مناسب با کشورهای پُرمصرف که نفع تجارتاین محصولات را برای ما خدشه دار کرده است.
عدم وجود سیاستهای حمایتی یکپارچه و فقدان انسجام نهادهای مرتبط و متولی.
قوانین حمایتی نامناسب از صادرات فرامنطقهای با عنایت بهاین که کشورهای صاحب تکنولوژی از حیث نوع بازار، ساختاری کاملاً متفاوت با بازارهای سنتی دارند که ورود به چنین بازارهایی علاوه بر ارتقای دانش و محصولات تولیدی کشور، تولید و توسعه پایدار را فراهم میکند. جای خالی برندهای معتبرایرانی در دنیا كه از دلایل عدم امکان حضور مستمر در بازارهای جهانی به شمار میرود واین مورد، زمینه رقابت مخرب کالاهایایرانی را در بازارها به وجود میآورد(کیانی، 1390).
2-2- تعریف قیمتگذاری
قیمت از نظرلغوی یعنی سنجش، ارزیابی،اندازه و معیار. قیمت در بازار عبارت است از ارزش مبادلهای کالا و خدمت که به صورت واحد پول بیان میشود.براین اساس، قیمتگذاری بطور ساده یعنی تعیین قیمت برای کالا یا خدمت. قیمتگذاری فعالیتی است که باید تکرار شود و فرایندی مداوم و پیوسته است.این تداوم ناشی از تغییرات محیطی و نبود ثبات در شرایط بازار است که لزوم تکراراین فرایند را توجیه میکند.
2-3- اهداف قیمت گذاری
بطور کلی اهدافی که شرکتها از قیمتگذاری دنبال میکنند به پنج گروه زیر تقسیم میشود:
2-3-1- ادامه حیات
این هدف برای شرکتهایی مناسب است که با ظرفیت مازاد، رقابت شدید و تغییرات دائمی مصرف کنندگان دچار مشکل شدهاند. چنانچه قیمت بتواند هزینههای متغیر و برخی از هزینههای ثابت را پوشش دهد، شرکت میتواند همچنان به حیات تجاری خود ادامه دهد.
2-3-2- به حداکثر رساندن سود فعلی
برایاینکه شرکتی بتواند سود کنونی خود را به حداکثر برساند، باید تقاضا و هزینههای مربوط به قیمتهای مختلف را برآورد کند و آنگاه قیمتی را انتخاب کند که بیشترین سود جاری، جریان نقدی یا بازده سرمایه را برای شرکت به ارمغان آورد. البته در صورت تاکید بیش از حد بر سود جاری و عدم توجه به اثرات ناشی از سایر متغیرهای آمیزه بازاریابی، واکنشهای احتمالی رقبا و محدودیتهای قانونی، در بلندمدت عملکرد شرکت را به مخاطره خواهدانداخت.