در سبز فایل كه سازمانها محصولات، روابط و فعالیتها و بطوركلی كسب وكار آنها حالت مجازی و الكترونیكی به خود گرفته است و تغییرات به قدری شدید شده كه طول عمر فناوریها و محصولات را به حداقل رسانیده است. خلق و حفظ پایدار مزیت رقابتی با تكیه بر قابلیتها و شایستگیهای سنتی و قدیمی برای حضور موفق سازمان در محیط و بازارهای رقابتی كافی نیست. این مستلزم تدابیری نو و روی آوری به شایستگیهای جدیدی است كه مبتنی بر سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی باشد. ایجاد و انتقال اطلاعات و برقراری ارتباطات از این طریق، مهمترین ویژگیهای یک سازمان موفق در محیط كسب وكار بهشمار می روند. به نظر می رسد كه شركتهایی میتوانند در این محیط حضوری موفق و مستمر داشته باشند كه از شایستگی و قابلیتهای اطلاعاتی و ارتباطی برخوردار بوده و با تكیه بر آنها مزیتهای رقابتی ارزشمندی خلق نموده و با بكارگیری درست و بهموقع این مزیتها، باعث پایداری آن گردیده و عملكردی عالی برای خود به ارمغان آورند.
پژوهشگران اخیرا از رویكرد مبتنی بر منابع برای سنجش این موضوع كه چه میزان از سیستمهای اطلاعاتی می تواند مزیت رقابتی را برای شركت نسبت به رقبا ایجاد نماید، استفاده مینمایند. بر اساس این دیدگاه، میتوان بیان کرد که سیستمهای اطلاعاتی كه برای نشان دادن تفاوتهای عدم تناسب در منابع شركت مورد بهره برداری قرار میگیرند، از عوامل موثر در دستیابی به مزیت رقابتی برای سازمانها محسوب میشوند.
بنابراین در این فصل به بررسی کلیات تحقیق پرداخته خواهد شد. بههمین منظور ابتدا مسأله پژوهش بیان میگردد و سپس به تشریح و بیان اهمیت موضوع پژوهش پرداخته خواهد شد. در ادامه نیز فرضیات و اهداف پژوهش بیان میگردد و در نهایت متغیرها و مؤلفه های تحقیق بصورت مفاهیم نظری و عملیاتی تعریف می شود.
1-2. بیان مسأله
توسعه کشورها از ضرورتهای اجتنابناپذیری است که جهان امروز بهعنوان یک سرنوشت محتوم آن را پذیرفته و از مهمترین و اساسیترین اهداف فرد، گروه، سازمان و جامعه می تواند توسعه همه جانبه کشور باشد. امروزه ماهیت متلاطم تجارت جهانی، بخشهای تولید، صنعت و بازار محصولات را با چالشهای متعددی روبرو ساخته است. این چالشها سازمان را ملزم میسازد كه با بكارگیری سیتمهای جدید مدیریتی و پیاده سازی آنها در عمل، پایگاه خویش را در این محیط ناپایدار مستحكم نمایند و به موفقیتی همراه با پیشرفت مستمر دست یابند.
شركتهای كوچك و متوسط با توجه به ویژگیهای منحصر به فردشان در صنعت از جایگاه ویژهای برخوردارند. بررسی و شناخت مزیت رقابتی و میزان رقابتپذیری محصولات صنایع كوچك و متوسط در هر كشور گامی اساسی در شناخت وضع موجود و آینده صنعتی و تبیین برنامه ریزیهای بلند مدت میباشد (بهرامزاده، 1387). بسیاری از کشورهای در حال توسعه برای رفع بحران بیکاری به ایجاد سریع مشاغل در شرکتهای کوچک و متوسط امید بسته اند، چنین امیدهایی بی پایه نیستند بلکه مبتنی بر این واقعیت هستند که شرکتهای
کوچک و متوسط همواره مشاغل زیادی را چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای در حال توسعه ایجاد کرده اند. برای مثال در هند، 80درصد از کل مشاغل تولیدی، در شرکتهای کوچک و متوسط ایجاد گردیده است. در اروپای شرقی و مرکزی، حدود هفت میلیون کارآفرین در تلاشاند که اقتصاد دستوری الگوی مابعد کمونیستی را به اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد تغییر دهند.
توانایی یک سازمان در برخورد با محیط کسب و کار امروزی که تغییرات سریع و اساسی را در خود مشاهده می کند، تعینکنندۀ بقا و موقعیت آن خواهد بود. این تغییرات احتمالاً به صورت قابل توجهی فشار رقابتی برای جذب مشتریان و درآمد میان سازمانها را افزایش میدهند. از آنجاییکه سازمانها، تصمیمهای گوناگون استراتژیکی را برای بقا و موفقیت خود اتخاذ مینمایند، توانایی آنها برای بهره برداری از پتانسیل راه حلهای مبتنی بر سیستمهای اطلاعاتی در جهت تقویت دیدگاه استراتژیک نقش تعیین کننده ای در موفقیت سازمان خواهد داشت. این امر مستلزم آن است که استراتژی های سیستمهای اطلاعاتی و قابلیت سازمانها تا حد زیادی با هم همراستا باشند.
بنابراین نیاز است تا سازمانها برای بقاء و پیشرفت خود، متفاوتتر از قبل عمل نمایند. بهویژه سازمانها باید به دنبال منابع جدید مزیت رقابتی باشند و اشكال جدید رقابت را به كار گیرند كه خود نیازمند درك روشن از ماهیت و پویاییهای رقابت است (ذبیحیلهرمی، 1389). ظهور سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی، ماهیت كار و زندگی را به كلی متحول ساخته است. در سبز فایل همه فعالیتها، ماهیت الكترونیكی به خود گرفتهاند. بهعبارت دیگر به صورت الكترونیكی زندگی و كار میكنیم. هر چند مدتها پیش (حتی قبل از گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات)، سازمانها برای بقاء و تداوم حیات در میدان رقابت ناگزیر از خلق مزیتهای رقابتی بودند ولی این فرایند از پیچیدگی زمان حاضر برخوردار نبود. قبلا سازمان قادر بود با در نظر داشتن موقیت رقابتی خود، ارزشی برای مشتری خلق نماید كه در نوع خود بدیع، كمیاب و غیرقابل تقلید از سوی رقبا بوده، و به راحتی توسط سازمان قابل مدیریت باشد و از این طریق به مزیت رقابتی پایداری در بازار دست مییافت كه مدتها موجبات كامیابی آن را فراهم میساخت.
در سبز فایل كه سازمانها محصولات، روابط و فعالیتها و بطوركلی كسب وكار آنها حالت مجازی و الكترونیكی به خود گرفته است و تغییرات به قدری شدید شده كه طول عمر فناوریها و محصولات را به حداقل رسانیده است. خلق و حفظ پایدار مزیت رقابتی با تكیه بر قابلیتها و شایستگیهای سنتی و قدیمی برای حضور موفق سازمان در محیط و بازارهای رقابتی كافی نیست. این مستلزم تدابیری نو و روی آوری به شایستگیهای جدیدی است كه مبتنی بر سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی باشد. ایجاد و انتقال اطلاعات و برقراری ارتباطات از این طریق، مهمترین ویژگیهای یک سازمان موفق در محیط كسب وكار بهشمار می روند. به نظر می رسد كه شركتهایی میتوانند در این محیط حضوری موفق و مستمر داشته باشند كه از شایستگی و قابلیتهای اطلاعاتی و ارتباطی برخوردار بوده و با تكیه بر آنها مزیتهای رقابتی ارزشمندی خلق نموده و با بكارگیری درست و بهموقع این مزیتها، باعث پایداری آن گردیده و عملكردی عالی برای خود به ارمغان آورند.
پژوهشگران اخیرا از رویكرد مبتنی بر منابع برای سنجش این موضوع كه چه میزان از سیستمهای اطلاعاتی می تواند مزیت رقابتی را برای شركت نسبت به رقبا ایجاد نماید، استفاده مینمایند. بر اساس این دیدگاه، میتوان بیان کرد که سیستمهای اطلاعاتی كه برای نشان دادن تفاوتهای عدم تناسب در منابع شركت مورد بهره برداری قرار میگیرند، از عوامل موثر در دستیابی به مزیت رقابتی برای سازمانها محسوب میشوند (عارفنژاد و همکاران، 1391). لادو و ژانگ[1] (1998)، بیان کردند که سیتمهای خبره که به عنوان یکی از طبقه بندیهای سیستمهای اطلاعاتی شناخته می شود، توسعه و بکارگیری دانش را پرورش می دهند و یک نوع رابطه متقابل را با قابلیتهای سازمانی ایجاد می کنند. قابلیتهای سازمانی، ویژگیهایی محسوب میشوند که افراد دارا هستند و به شیوهای مناسب و پایدار از آن برای رسیدن به عملکرد مطلوب استفاده می کنند. قابلیتهای محوری همان دانش، مهارت ها، نگرشها و رفتارهای قابل مشاهده هستند که در محل کار منجر به تعالی میشوند. در تعریفی دیگر، قابلیت یک ظرفیت انسانی قابل اندازه گیری است که برای عملکرد مناسب میباشد و می تواند شامل دانش، مهارت یا توانایی واحد، یک ویژگی شخصی یا خوشهای از خصیصهها باشد (کوچران، 2009، ص 38).
از آنجاییکه صنایع کوچک و متوسط، بهعنوان بخش مهم و ضروری در اقتصاد هر کشوری شناخته میشوند (ایکبروک و اولسن[2]، 2007). باید برای صنایع کوچک و متوسطی که مایل به بهره برداری از گسترش بازار هستند، زیرساختهای لازم را بوجود آورد. در این میان نقش سیستمهای اطلاعاتی بسیار حائز اهمیت است. با بهره گیری از سیستمهای اطلاعاتی، مدیریت ارتباط با مشتریان بهنحو موثری ارتقا مییابد، فرایندهای عملیاتی تحقق یافته و کارایی و اثربخشی سازمان افزایش پیدا می کند و در نتیجۀ تمام این عوامل، سازمان به مزیت رقابتی بیشتری نسبت به سایر سازمانها دست مییابد (گوپتا[3]، 2011، ص 12).
با توجه به اینکه استان مرکزی جزء مراکز مهم صنعتی کشور است و در حال حاضر صدها شرکت کوچک و متوسط و بزرگ در آن در حال فعالیت است و اکثر این شرکتها، ساختاری غیر منعطف و دست و پاگیر مانعی بر سر راه توسعه آنها گردیده و حتی با صرف هزینه های گزاف در جهت پیشرفت و توسعه و سودآوری بیشتر، این ساختارهای بوروکراتیک، آنها را از مقصود اصلی خود که همان توسعه میباشد، دور گردانده است در این پژوهش، آنجا انتخاب گردیده است.
شرکت های امروزی برای رقابت در سطح جهانی و برای باقی ماندن در محیطی که اصطلاحا به ” کلاس جهانی ” معروف است، بیش از پیش به کیفیت و بهره وری متکی هستند و مدیریت کیفیت جامع، کوششی است در این جهت.
یکی ازابزارهای مهم و مورد نیاز برای استقرار موفق نظام مدیریت کیفیت جامع فراگیر، سیستم هزینه یابی کیفیت است. مطالعه در بازارهای مصرف به سادگی نشان می دهد که افزایش کیفیت محصول راهی موثر برای حضور بیشتر در بازار است. وقتی شرکتی به خاطر داشتن کیفیت بالای محصول خود مشهور می شود، می تواند با ادامه رقابت با رقیبان مشابه، دارای سهم بازار بیشتری شود. از این رو وجود سیستمی که اطلاعات مرتبط با تولید محصول با کیفیت را ارائه کند امری حیاتی است. هزینه یابی کیفیت یکی از ابزارهایی است که به بهبود سطح کیفیت کمک می کند و موجب مشخص شدن هزینه های اضافی، فعالیت های بیهوده و حذف آن ها می شود. به کارگیری سیستم های هزینه یابی کیفیت ما را قادر می سازد که با استفاده بهتر و مناسب تر از منابع و امکانات و سرمایه گذاری در فعالیت های پیشگیرانه، علاوه بر تامین رضایت مشتری، هزینه ها را نیز تا حد ممکن کاهش دهیم. به طور خلاصه سیستم هزینه یابی کیفیت زمینه
لازم را جهت تولید مرغوب تر و با صرف هزینه کمتر فراهم می آورد (ستایش، پورقدیری، 1387).
مدت زمانی است که مدیران متخصص، تولیدکنندگان را ترغیب مینمایند که فرایند تولید را به گونهای طراحی نمایند که به جای بازرسی کیفیت در انتهای خط تولید، از همان ابتدا کیفیت در این فرایند بکار گرفته شود. 30 سال پیش، جوران[1] پیشبینی کرد که توجه به کیفیت باعث بازگشت ژاپن به قدرت اقتصادی خواهد شد. در دهه 1970 و 1980، ژاپن سهم بازار را با محصولات بهتر و با قیمت پایینتر، از آن خود ساخت. شرکتهای ژاپنی دمینگ و جوران[2] استفاده نمودند و براساس نظریات آنها، هزینه های کیفیت خود را به 5 درصد هزینههای کل تولید رساندند. در حالی که هزینههای کیفیت در کارخانههای آمریکایی حدود50 درصدکل هزینههای تولید بود، یعنی 10 بار بیشتر از ژاپن بود.
پیشگویی جوران درست بود. در اواخر دهه 1970 و ابتدای دهه 1980، بیشتر شرکتهای آمریکایی با بحران مواجه شدند. آنها متوجه شدند که اجناس ساخته شده در ایالات متحده، دیگر به معنی بهترین کالا نمیباشد. در مقابل، در حالی که پس از گذر از یک دوره زمانی که اجناس ژاپنی مورد استهزاء قرار میگرفتند، حالا دیگر اجناس ژاپنی و نام ژاپن به معنی داشتن کیفیت برتر تلقی میشد. و این موضوع باعث نگرانی سردمداران ایالات متحده، خصوصاً مدیران اجرایی موسساتی شد که از تکنیکهای سنتی مدیریت استفاده میکردند.
واژه هزینه، واژهای ناخوشایند است که نه تنها موجب بیم اقتصاد دانان شده است بلکه طرفداران کیفیت را نیز همواره در فضایی پر تنش و تردیدآمیز میان هزینه با بار منفی و کیفیت با بار مثبت قرار میدهد.
هزینههای کیفیت با توجه به نقش کلیدی که میتوانند در تصمیمگیری مدیریت در جهت بهبود کیفیت داشته باشند از اهمیت به سزایی برخوردارند. تبیین دقیق این هزینهها و ایجاد جریان اطلاعاتی بین واحدهای مختلف شرکت به نحوی است که بصورت دورهای، سالانه یا موردی نقاط قوت و ضعف نظام کیفیت را در قالب عدد و رقم بصورت شاخصهای مؤثر در تصمیمگیریها بیان مینماید. بدیهی است هر چه اقلام اطلاعاتی مربوط، دقیقتر باشند توانایی آن ها در پاسخگویی به نارساییهای نظام کیفیت بیشتر میشود. لذا تصمیمگیری مدیریت راحتتر انجام میشود (نیکبخت، 1391).
بطور كلی استراتژی های جبران خدمات باید دستیابی سازمان به اهداف اش را تسهیل كنند و اثربخش باشند، به عبارتی قابلیت دستیابی به اهدافی همچون بهرهوری، سودآوری، نگهداری و حفظ كاركنان را افزایش دهند. چند سالی است كه بحث پیرامون بهره وری جای خود را در میدان مباحث علمی و اجتماعی كشور بازكرده است. در صحنه پرشتاب رقابت جهانی و سیر پرشتاب فناوری اینك سیاستگذاران و مدیران افزایش بهره وری را گاه به عنوان ابزار و گاه به عنوان هدف مورد توجه قرار می دهند. بهره وری مفهومی است جامع و كلی كه افزایش آن به عنوان یک ضرورت در جهت ارتقاء سطح زندگی، آرامش و آسایش انسان ها و ساختن اجتماعی مرفه تر كه هدف ملی و اساسی برای همه كشورهای جهان است، همواره مدنظر صاحبنظران سیاست، اقتصاد و دولتمردان میباشد ( ابطحی و كاظمی، ۱۳۷۸).
رسالت اصلی علم مدیریت دستیابی به بهرهوری بیشتر است و این امر همواره مورد توجه مدیران برای اداره و مهندسی مجدد سازمان ها بوده است. بهرهوری حتی در سطح كوچك ترین واحد اجتماعی یعنی خانواده ها هم رسوخ كرده، به نحوی كه دستیابی به زندگی با كیفیت و رفاه بیشتر سبب تلاش بیشتر و هدفمند خانواده ها شده است. كوشش های اقتصادی انسان همیشه و همواره معطوف بر آن بوده است كه حداكثر نتیجه را از حداقل تلاش ها و امكانات به دست آورد این تمایل را می توان اشتیاق به وصول بهرهوری افزونتر نام نهاد. جمیع اختراعات و ابداعات بشر از ابتدایی ترین ابزار كار در اعصار بدوی گرفته تا پیچیده ترین تجهیزات مكانیكی و الكترونیكی زمان حاضر، متأثر از همین تمایل و اشتیاق می باشد. هر انسان عاقل و خردمندی می خواهد بهترین كار را انجام دهد و بهترین بهره را حاصل كند.
1-۱- بیان مسئله
با توجه به شتاب تغییرات در عرصه های مختلف اقتصادی و اجتماعی و افزایش رقابت بین سازمانهای صنعتی و خدماتی، امروزه بهرهوری نیروی انسانی به عامل تعیین کننده تبدیل شده است، زیرا حیات و بقای هر سازمانی متناسب با میزان دستیابی به بهرهوری میباشد.
مهمترین و با ارزشترین منبع هر سازمانی، اندوختههای دانش، تجربه و مهارت کارکنان آن میباشد. با بهرهور نمودن این منبع حساس و مهم، سایر منابع سازمان نیز به طور اثربخشی مورد استفاده قرار میگیرد و بهرهوری بالایی را در پی خواهد داشت. چنانچه برای کارکنان سازمانها با دقت برنامه ریزی شود و با نیازهای کسب و کار مورد نظر هماهنگ و منطبق باشد، کمک بزرگی برای بهبود بهرهوری و رشد و توسعه آنها شده است. (مشایخی و همکاران، 1386).
به همین جهت بهرهوری نیروی انسانی مهمترین عامل تولید کالا و خدمات محسوب میگرد و به دلیل ارتباط آن با بهرهوری کل، متداولترین ابزار اندازه گیری بهرهوری است و در بسیاری از مطالعات مربوط به بهرهوری به کار میبرند (گودرزی و عطایی، 1388).
برای اینکه سازمانی بتواند در جهت رشد و بهبود بهرهوری خود اقدام نماید، لازم است عوامل موثر در این زمینه را شناسایی کند و سپس بر اساس اهمیت آنها، اقدام مناسب را به عمل آورد (سلطانی، 1384). یکی از عوامل بسیار مهم تأثیر گذار در بهرهوری نیروی انسانی در سازمانها، دستمزد میباشد.
از طرفی اکثر اقتصاددانان در این امر توافق دارند که آنچه در نهایت خصوصیت و روند توسعه اقتصادی و اجتماعی را تعیین مینماید منابع انسانی یک کشور است نه سرمایه های یا منابع مادی آن کشور. لذا تفاوت در میزان توسعه یافتگی کشورها در تفاوت کیفیت نیروی انسانی آنها جستجو کرد نه در تفاوت سایر عوامل (تودارو، 1387، ص 473). تجارب بین المللی نیز این موضوع را تأیید مینماید؛ کم نیستند کشورهایی که با وجود فقدان منابع طبیعی به مدد مهارت های بالای نیروی انسانی به سطوح عالی رشد و توسعه اقتصادی دست یافتهاند (ژاپن و بسیاری از کشورهای اروپایی) و از طرف دیگر بسیارند کشورهایی که با وجود منابع سرشار طبیعی به دلیل پایین بودن
سرمایه گذاری در آموزش و تربیت نیروی انسانی در مراحل ابتدایی رشد و توسعه به سر میبرند (اکثر کشورهای صادر کننده نفت). بنابراین تمامی سیاستها و راهبردهایی که منجر به بهبود شاخص های سرمایه انسانی گردند متعاقباً باعث ایجاد رشد و بهبود در استاندارهای زندگی خواهند شد. یکی از متداولترین سیاستها و راهبردهایی که در دهههای اخیر برای تقویت نیروی انسانی در برخی کشورها به کار گرفته شده است برقراری سیستم اقتصادی است که در آن سطح دستمزد و بهرهوری نیروی انسانی شدیداً در ارتباط با یکدیگر هستند (کازرونی و سجودی، 1385).
1-2- ضرورت تحقیق
بطوركلی سازمان هایی كه از لحاظ كاركنان، مشاغل، بازار، محصول، اندازه و … متفاوتند، ممكن است در انتخاب طرح های جبران خدمات نیز متفاوت باشند، با این وجود درباره حد و اندازه، ماهیت، ابعاد و عملكرد متفاوت طرح های سیستم جبران خدمات شناخت كمی وجود دارد. افزایش روزافزون پیچیدگی محیط كسب و كار طراحی مناسب سیستم های مدیریت جبران خدمات را ضروری كرده است مدیران با شناخت و درك دقیق چرخه حیات سازمان و اینكه سازمان در چه مرحله ای از رشد است می توانند تغییرات لازم در سیستم جبران خدمات متناسب با آن دوره اعمال كنند، با این عمل به طور مستقیم برجذب، نگهداری و انگیزش منابع انسانی نسبت به سازمان تاثیر گذاشته، كه این كار در نهایت منجر به بهبود عملكرد سازمان، دستیابی سازمان به اهداف و ماموریتها و اثر بخشی آن خواهد شد. سرعت شگفت انگیز علوم و تكنولوژی، حاكی از دگرگون شدن توانمندی های نیروی انسانی است .
نیرویی كه بر محیط اطراف خود به شدت اثر میگذارد و هر روز شگفتی های تاره می آفریند. اگر بخواهیم به موازات رقبا حركت كنیم و یا اینكه از آنها پیشی بگیریم باید دگرگونی و تغییر را بوجود آورده و از نیروی انسانی به نحو مطلوب استفاده كنیم. دو عنصر حیاتی و اساسی بهره وری، كارایی و اثربخشی است. كارایی ناظر است بر اینكه داده های مختلف چگونه با هم تركیب می شوند، یا اینكه كار چگونه پیش می رود؟ كارایی، توانایی به دست آوردن محصول یا ستاده بیشتر، از حداقل داده هاست. كارایی به این معنا است كه حجم معینی از محصول با كیفیت عالی، در كمترین زمان و با كمترین ضایعات به دست آید. اثربخشی ناظر است بر اینكه آیا نتایج به دست آمده یا ستاده ها منطبق با هدف های مورد انتظار است یا خیر (ام.پوتی، ۱۳۷۱).
بهرهوری باید به عنوان یكی از اركان اساسی سازمان ها در شرایط رقابتی كنونی مورد حمایت خاصی قرار گیرد. به طوری كه با برنامه ریزی های اصولی و منطقی و استفاده صحیح از تمام توانایی ها و امكانات بالقوه و بالفعل در جهت تحقق هر چه بیشتر بهره وری گام برداریم. مجموعه عوامل مؤثر بر بهره وری از دو ركن اصلی تشكیل می شود. عوامل داخلی سازمان شامل عوامل انسانی و عوامل تكنولوژیكی و عوامل خارجی یعنی دولت و زیرساخت ها، منابع طبیعی، تغییرات ساختاری و غیره … می باشد.
مجموعه عوامل مؤثر بر بهره وری از دو ركن اصلی تشكیل می شود. عوامل داخلی سازمان شامل عوامل انسانی و عوامل تكنولوژیكی و عوامل خارجی یعنی دولت و زیرساخت ها، منابع طبیعی، تغییرات ساختاری و غیره … می باشد. عوامل خارجی در كنترل مدیر سازمان نیست و معمولاً این عوامل برای تمامی سازمان ها كم و بیش یكسان است. اما عوامل داخلی در كنترل مدیر است و می تواند با برنامه ریزی و تصمیم گیری مناسب در نحوه عملكرد مؤثر نیروهای انسانی و غیر انسانی اثر گذار باشد. كارایی یعنی خوب انجام دادن كارها یا نسبت ستاده واقعی به ستاده مورد انتظار كه افزایش این نسبت و نزدیک شدن آن به عدد یک یعنی افزایش كارایی نیروی انسانی و بهبود هر چه بیشتر ایفای وظایف در سازمان، ولی اثربخشی یعنی انجام دادن كارهای خوب و ایجاد خلاقیت و ابتكار در انجام دادن وظایف (مركز آموزش مدیریت دولتی، ۱۳۷۸).
بی تردید مهمترین سرمایه سازمان ها نیروی انسانی است. اهمیت نیروی انسانی از آن رو است كه سرمایه فیزیكی بدون سرمایه انسانی به تنهایی كارا نیست. به عبارت دیگر چنانچه ابزار، تجهیزات و سرمایه های فیزیكی به وفور یافت شود، اما روش بهره برداری صحیح و معقول و همچنین انسان بهره ور مولد وجود نداشته باشد تمام نقشه ها و هدفهابی اساس خواهند بود. نتیجه اینكه، ایجاد همبستگی بین مدیریت و كاركنان، ارائه راهكارهای كمك به ارتقای فرهنگ كار و افزایش عملكرد مؤثر، فرهنگ سازی و برنامه ریزی در درون سازمان، ارائه مشاوره به مدیریت سازمان، برقراری حسن تفاهم و ارتباط از طریق ارتباطات مردمی بین مدیریت و كاركنان، انعكاس مشكلات، نارسائی ها و انتقادات درون سازمانی، انتقال برنامه ها و سیاست ها از مدیریت سازمان به كاركنان و غیره، از اصلی ترین راهكارهای رسیدن به یک سیستم موفق و كارآمد است.
این پژوهش با بهره گرفتن از مدلی جامع در زمینه جبران خدمت کارکنان (به مدل مفهومی مراجعه شود) در پی یافتن رابطه میان نظام جبران خدمت و بهرهوری منابع انسانی شعب بانک ملی ایران در کاشان است.
در اغلب تحقیقات مربوط به جبران خدمات صرفا به پرداختها (نقدی و غیرنقدی) اشاره می شود اما مدل مفهومی پژوهش حاضر علاوه بر پرداختها سایر ابعاد جبران خدمت را که در دهه ی اخیر در مطالعات این حوزه مورد توجه قرار گرفته، در نظرگرفته است (رویی،2005، پیلاری،2008، بایلور،2002). بخش جبران خدمت مدل حاضر برگرفته از تحقیقی است که تحت عنوان طراحی مدل جبران خدمت پزشکان متخصص شاغل در بیمارستانهای تهران انجام گرفته است(معمارزاده و دیگران،1391).
با بررسی مدلهای ارائه شده توسط پزوهشگران و محققین مبنایی جهت چارچوب نظری پژوهش حاضر انتخاب شده که کلیه ابعاد جبران خدمت را در سازمان پوشش دهد. بنابراین ابعاد زیر در خصوص جبران خدمت شناسایی گردید:
بعد سازمانی
برساختارتمام ترتیبات موجود در یک سازمان اشاره دارد که از طریق ان رفتار کارکنان به سوی اهداف دلخواه سوق داده می شود.بعد سازمانی به مولفه هایی از قبیل حقوق و دستمزد، سطح و ساختار پرداخت، امکانات و خدمات رفاهی، امنیت شغلی و … میشود.
بعداجتماعی
منظور مناسبات انسانی بین کارکنان مبتنی بر ویژگیهای فردی و اجتماعی است که افراد با خود به سازمان میآورند.
1-1. مدل مفهومی پژوهش
بعد مدیریتی
بعد مدیریتی به اشاره به مولفه هایی دارد که در راستای پرورش استعدادها و پیشرفت شغلی، بازخورد متناسب با عملکرد، امکان مشارکت در تصمیم گیری، برنامه های حمایتی مدیران و…موثر هستند.
هدف از گزارشگری مالی فراهم آوردن اطلاعاتی مفید برای تصمیم گیری های تجاری است. از طرفی محصول اصلی گزارشگری مالی نیز سود خالص و یا سودی است که به عنوان معیاری برای سنجش عملکرد شرکت بر مبنای حسابداری تعهدی مورد استفاده قرار می گیرد. اقلام تعهدی، می تواند کیفیت سود را تحت تاثیر قرار دهد. کیفیت سود نیز در تصمیم گیری های تجاری مورد توجه سرمایه گذاران است (بیزیسر، 2008). کیفیت سود ارتباط نزدیکی با مدیریت سود در ارزیابی سلامت مالی یک واحد تجاری دارد. مدیریت سود زیاد، می تواند کیفیت سود را کاهش دهد و اطلاعات ساختگی ممکن است به تصمیم گیری نادرست منجر شود. در حالی که، عدم وجود مدیریت سود، کیفیت سود را تضمین می کند. زیرا عوامل دیگری مانند بازار سرمایه و پاداش مدیریت به کیفیت سود کمک می کنند (لو، 2008).
از دیدگاه سابرا مانیام (1996)، دو نوع مدیریت سود وجود دارد: کارا و فرصت طلبانه. اگر مدیران از اختیارات خود نسبت به انتشار اطلاعات محرمانه در مورد سودآوری شرکت، که هنوز منعکس کننده سود مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی است، استفاده کنند مدیریت سود، کارا خواهد بود. اما اگر مدیران از اختیارات خود برای افزایش منافع شخصی، با میل بیشتری اقدام به انتشار اطلاعات محرمانه درباره سودآوری شرکت کنند، مدیریت سود فرصت طلبانه خواهد بود. در مدیریت سود کارا ، اقلام تعهدی اختیاری با سودآوری آتی ارتباط مثبت معناداری دارد. و در مدیریت سود فرصت طلبانه، اقلام تعهدی اختیاری با سودآوری آتی ارتباط منفی معناداری خواهد داشت (به نقل از فینگ لی و همکاران، 2011؛ سجادی و همکاران، 1391؛ بهار مقدم و کوهی،1389).
به طور خلاصه، مدیریت سود بر کل گزارشگری مالی تاثیرگذار بوده و به طور قابل ملاحظه ای تخصیص منابع را در شرکت تحت شعاع قرار می دهد (دچو و همکاران، 1995؛ هیلی و والن، 1999؛ به نقل از فینگ لی و همکاران، 2011).
1-2. بیان مساله
سود معیار خلاصه ای از عملکرد شرکت مبتنی بر حسابداری تعهدی است و توسط طیف وسیعی از استفاده کنندگان برای ارزیابی عملکرد شرکت مورد استفاده قرار می گیرد. به دلیل اهمیت سود برای استفاده کنندگان، مدیران سعی می کنند مبلغ و نحوه ارائه سود را دستکاری کنند. یکی از روش های دستکاری سود شرکت، استفاده از اقلام تعهدی است. زیرا حسابداری تعهدی حق انتخاب قابل توجهی به مدیران در تعیین سود در دوره های زمانی متفاوت اعطا می کند. در واقع مدیران در سیستم حسابداری تعهدی، با گزینه های متفاوتی در مورد زمان تشخیص درآمدها و هزینه ها روبه رو هستند. این گونه عملکردها از سوی مدیران را مدیریت سود گویند (دستگیر و رستگار،1390؛ مشایخی و همکاران، 1384).
مدیریت سود، ممکن است کیفیت سود را تحت تاثیر قرار داده و باعث تصمیم گیری نادرست شود. کیفیت سود نیز در تصمیم گیری های تجاری مورد توجه سرمایه گذاران قرار می گیرد. کیفیت سود ارتباط نزدیکی با مدیریت سود در ارزیابی سلامت مالی یک واحد تجاری دارد (لو، 2008).
بنابراین این تحقیق به دنبال پاسخی منطقی برای پرسش های زیر است:
1-3. هدف و ضرورت انجام تحقیق
در عصر حاضر تبعات و عواقب تصمیم گیری مالی، بدون داشتن اطلاعات درست و به موقع مشخص نیست. مالکان، سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان مایلند که اطلاعات صحیحی درباره عملکرد مالی واحدهای تجاری داشته باشند. از طرفی مدیران نیز به منظور حداکثر کردن مطلوبیت خویش، گزارش های مالی را از طریق قضاوت شخصی، تغییر می دهند به گونه ای که برخی از ذینفعان نسبت به عملکرد مالی
شرکت گمراه شوند. اینکار ممکن است بیشتر از سوی مدیران شرکت هایی انجام شود که وضعیت مالی خوبی ندارند و برای بهتر نشان دادن عملکرد خود و ماندن در بازار سرمایه، سود را به صورت فرصت طلبانه گزارش کنند.
مطالعه وضعیت مالی و ارائه نتایج آن بر اساس تفکیک شرکت ها، بهتر می تواند بر تصمیم های مالی استفاده کنندگان موثر باشد. بنابراین هدف این تحقیق آزمون توانایی ویژگی های کیفی سود (کیفیت اقلام تعهدی، پایداری سود، قابلیت پیش بینی سود و یکنواختی سود)، در پیش بینی قدرت سودآوری آتی و تعیین نوع مدیریت سود (فرصت طلبانه و کارا) در سه گروه شرکت های درمانده مالی، ورشکسته و سالم عضو بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
1-4. فرضیه های تحقیق
برای دستیابی به اهداف تحقیق، فرضیه های زیر تدوین شده است:
فرضیه اول: با کنترل کیفیت اقلام تعهدی، مدیریت سود در شرکت های درمانده و ورشکسته فرصت طلبانه و برای شرکت های سالم کارا است.
فرضیه دوم: با کنترل پایداری سود، مدیریت سود در شرکت های درمانده و ورشکسته فرصت طلبانه و برای شرکت های سالم کارا است.
فرضیه سوم: با کنترل قابلیت پیش بینی سود، مدیریت سود در شرکت های درمانده و ورشکسته فرصت طلبانه و برای شرکت های سالم کارا است.
فرضیه چهارم : با کنترل یکنواختی سود، مدیریت سود در شرکت های درمانده و ورشکسته فرصت طلبانه و برای شرکت های سالم کارا است.
1-5. روش انجام تحقیق
به منظور پیگیری فرضیه های تحقیق، ابتدا بر اساس مدل تعدیل شده من (کردستانی و همکاران،1392)، در بورس اوراق بهادار تهران، سه گروه شرکت های سالم، درمانده و ورشکسته به عنوان نمونه تحقیق دسته بندی می شوند.
در مرحله بعد چهار ویژگی کیفی سود شامل کیفیت اقلام تعهدی، پایداری سود، قابلیت پیش بینی سود، یکنواختی سود و اقلام تعهدی اختیاری و غیر اختیاری، جریان های نقد عملیاتی، به عنوان متغیرهای مستقل و سودآوری آتی به عنوان متغیر وابسته برای سه گروه شرکت نمونه در بورس اوراق بهادار تهران، اندازه گیری می شود.
1-5-1. روش و ابزارهای گردآوری و تحلیل اطلاعات
روش گردآوری اطلاعات این تحقیق، کتابخانه ای است. ابزارهای گردآوری اطلاعات، نرم افزار ره آورد نوین و صورت های مالی حسابرسی شده شرکت ها می باشد. صورت های مالی از طریق سایت مدیریت پژوهش و مطالعات اسلامی سازمان بورس اوراق بهادار تهیه شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات در نرم افزار اکسل و آزمون فرضیه ها با بهره گرفتن از نرم افزار آماری SPSS انجام می شود.
1-5-2. جامعه آماری و نحوه انتخاب نمونه
جامعه مورد بررسی، 110 شرکت تولیدی عضو بورس اوراق بهادار تهران بوده، که بر اساس مدل تعدیل شده من به سه گروه ورشکسته، درمانده مالی و سالم تقسیم شده است. دوره زمانی تحقیق با در نظر گرفتن متغیرهای سال قبل، سال جاری و آتی، سال های 1380 تا 1390 و بازه اصلی تحقیق از سال 1381 تا 1389، می باشد.
1-6. تعریف اصطلاحات
1-6-1. مفهومی از شرکت های ورشکسته، درمانده مالی و سالم:
مطابق ماده 141 قانون تجارت ایران شرکت های ورشکسته، شرکت هایی هستند که زیان انباشته آنها حداقل نصف سرمایه شان است. این نوع از شرکت ها، معمولا زیان خالص نیز دارند و دارایی های شان برای پرداخت بدهی ها، کافی نیست.
شرکت های سالم، شرکت هایی هستند که وضعیت مالی خوبی دارند و معمولا سود انباشته، سود خالص و دارایی کافی برای پرداخت بدهی ها دارند. شرکت های درمانده مالی، نیز شرکت هایی هستند که بین وضعیت ورشکستگی و سلامت مالی قرار دارند. به عبارت دیگر نه ورشکسته هستند و نه سالم(کردستانی و همکاران، 1392).
1-6-2. مدیریت سود کارا:
به معنای بهبود محتوای اطلاعاتی سود در ارسال اطلاعات محرمانه است ( ابراهیمی و ابراهیمی، 1391). به بیان دیگر افزایش کیفیت تهیه اطلاعات برای کمک به استفاده کنندگان به منظور درک بهتر قدرت سودآوری و وضعیت مالی شرکت است. از نظر تجربی رابطه مثبت معنادار بین اقلام تعهدی اختیاری و سودآوری آتی، بیانگر مدیریت سود کارا است (احمد پور و منتظری، 1390).
1-6-3. مدیریت سود فرصت طلبانه:
مدیریت فرصت طلبانه سود، تغییر در گزارش های مالی توسط مدیران به منظور گمراهی استفاده کنندگان نسبت به عملکرد اقتصادی شرکت برای حداکثر سازی منافع شخصی، تعریف می شود ( ابراهیمی و ابراهیمی، 1391؛ احمد پور و منتظری، 1390). از لحاظ تجربی وجود رابطه منفی معنادار و یا عدم رابطه معنادار میان اقلام تعهدی اختیاری و سودآوری آتی، نشان دهنده فرصت طلبانه بودن مدیریت سود است.
1-6-4. کیفیت اقلام تعهدی:
کیفیت اقلام تعهدی به اندازه اقلام تعهدی که روی تحقق جریان وجوه نقد مربوط است، اشاره دارد. به بیان دیگر کیفیت اقلام تعهدی، میزان نقد شوندگی اقلام تعهدی سود را تشریح می کند. هنگامی که اقلام تعهدی تغییر یا تعدیل می یابند، تشخیص جریان های نقدی در طول زمان میسر می شود. برای اینکه سود تعدیل شده معیار بهتری برای پیش بینی سود آینده و جریان های نقدی ارائه می کند (بون لرت تایلندی و همکاران، 2006؛ کریشنان، 2003، به نقل از فینگ لی و همکاران، 2011).
1-6-5. پایداری سود:
پایداری سود به معنای تکرار پذیری سود جاری است. سود پایدار از دیدگاه سرمایه گذاران مطلوب است زیرا در دوره های آتی استمرار خواهد داشت (پنمن و ژانگ، 2002، ریچاردسون، 2003، اسکات، 2000؛ به نقل از فینگ لی و همکاران، 2011).
1-6-6. قابلیت پیش بینی سود:
بیانگر توانایی سود جاری برای پیش بینی سود آتی است. از مجذور خطای برآوردی معادله پایداری سود، قابل پیش بینی بودن سود، ارزیابی می شود (بون لرت تایلندی و همکاران، 2006).
1-6-7. یکنواختی سود:
اشاره به استفاده از اقلام تعهدی برای همواری سود در سال های مختلف دارد. یکنواختی کم سود بدان معنی است که مدیریت یک شرکت در شیوه های هموارسازی سود درگیر نیست. (چانی و لوئیس،1995؛ دمسکی، 1998؛ فادنبرگ و تای رل، 1995؛ رونن و سادان، 1981، به نقل از فینگ لی و همکاران، 2011).
1-7. خلاصه فصل اول
بررسی وضعیت مالی شرکت ها در قالب گروه های مجزا بهتر می تواند بر تصمیم های استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری، تاثیر گذار باشد. مطالعه مدیریت سود و کیفیت سود شرکت ها، اهمیت ویژه ای در ادبیات حسابداری دارد. برای آن که مشخص شود مدیریت سود در کدام شرکت ها فرصت طلبانه و در کدامیک کارا است؟ و کیفیت سود در کدام نوع شرکت بالاتر است؟ در این تحقیق چهار معیار ارزیابی کیفیت سود شامل کیفیت اقلام تعهدی، پایداری سود، قابلیت پیش بینی سود، یکنواختی سود و همچنین اقلام تعهدی اختیاری و سودآوری آتی برای سه گروه شرکت های ورشکسته، درمانده مالی و سالم عضو بورس اوراق بهادار تهران، مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.
آموزش رایج در مدارس کشور، یک آموزش سنتی و یا به عبارت دیگر آموزش فقط شنیداری می باشد. حداکثر اقدام تصویری در خصوص موضوعات مورد آموزش، نصب بعضی پوسترهای رنگی بر روی تخته سیاه کلاس می باشد. در روش دیداری- شنیداری سعی می شود آموزش به کمک فیلم ، انیمیشن، نماهنگ و … ارائه گردد. در این روش ماندگاری مطلب قریب به 20 سال می باشد در حالی که ماندگاری مطلب در روش شنیداری حداکثر 6 ماه است. در ضمن در روش دیداری- شنیداری مطالب علمی در محیطی جذابتر و در مدت زمان کمتر قابل انتقال است(ساعتچی،1387:27).
در مدارس معمولی، طرح درس معلم شامل مجموعه ای از دستورالعمل ها، برنامه های درسی، سؤالات تمرینات اضافه، امتحانات کلاس و … می شود. اما در مدارس چندرسانه ای علاوه بر این موارد، معلم از مواد آموزشی چندرسانه ای شامل فیلم، عکس، صدا، اسلاید و … استفاده می کند تا کیفیت و ماندگاری آموزش را ارتقا بخشد. این قدم اول در راه حرکت به سمت مدارس هوشمند است.درباره ی تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر نظام آموزشی (و به طور خاص مدارس) دو رویکرد متفاوت وجود دارد. برخی معتقدند، اثر فناوری های جدید تدریجی است و صرفاً انتقال برنامه ی درسی سنتی را کارآمدتر می سازد و در واقع، دسترسی به اطلاعات سریع تر می شود. رویکردی دیگر معتقد است ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات به مدرسه ها، هدف ها و ابزارهای تعلیم و تربیت را به طور اساسی تغییر می دهد. از این دیدگاه فناوری اطلاعات بر مرزهای ساختاری نظام آموزش سنتی فایق می آید(ساعتچی،1387: 27).
این که موارد بالا از دستاوردهای استفاده از فناوری اطلاعات است، با این حال ساده لوحانه است اگر تصور کنیم ورود فناوری اطلاعات (در جلوه های متفاوت آن : اینترنت ، رایانه ، چند رسانه ای و … ) به تنهایی باعث انقلاب آموزشی شود. اگر فرهنگ یاد دهی – یادگیری در نظام آموزشی تحول نپذیرد ، ورود فناوری های اطلاعاتی نه تنها تحولی ایجاد نخواهد کرد ، بلکه به تقویت سنت های محافظه کارانه ی آموزشی منجر خواهد شد. لذا تغییر در مدرسه سنتی به سوی مدرسه هوشمند نیازمند تغییر در نظام آموزش و پرورش کشور می باشد و هیچگاه راه اندازی مدارس هوشمند میسر نخواهد شد مگر ساختار نظام آموزش و پرورش تغییر یابد . این امر نیازمند برنامه ریزی حداقل بیست ساله می باشد. این تغییر می بایست قدم به قدم و با درایت و تفکر باشد(توکلی،1388: 34).
1-1.بیان مسئله
برخی کشورهای جهان به تأسیس مدارس الکترونیکی یا مدارس هوشمند دست زدهاند. در مدارس هوشمند کامپیوتر در نحوه تدریس و ارزشیابی تأثیر میگذارد و برنامههای درسی را تا حدودی تغییر میدهد. ولی در عین حال کارکردهای اجتماعی مدارس بر جای خود باقی میماند چون در روابط اجتماعی به دانشآموزان یاری میرساند. در این مدارس دانشآموزان میتوانند با منابع علمی جهان و معلمان و بچههای مدارس دیگر ارتباط برقرار کنند.مدرسه هوشمند مدرسهای فیزیکی است و کنترل و مدیریت آن، مبتنی بر فناوری کامپیوتر و شبکه انجام میگیرد و محتوای اکثر دروس آن الکترونیکی و سیستم ارزشیابی و نظارت آن هوشمند است. در چنین مدرسهای یک دانشآموز هوشمند، با صرف وقت بر روی موضوعات به شکل مستمر، منابع و قابلیتهای اجرایی خود را توسعه و تغییر میدهد و این نکتهای است که به مسئولان مدرسه اجازه میدهد تا با توجه به تغییرات به وجود آمده و افزایش سطح اطلاعات دانشآموزان، آنها را برای اخذ اطلاعات جدید آماده نمایند (زمانی،54:1386).
مدرسه هوشمند مدرسه ای است که در آن روند اجرای کلیه فرایند ها اعم از مدیریت، نظارت، کنترل، یاددهی-یادگیری، منابع کمک آموزشی، ارزشیابی وامور دفتری مبتنی بر فناوری اطلاعات وارتباطات و درجهت بهبود نظام آموزشی و تربیتی پژوهش محور طراحی شده است(تسلسمی،46:1385).
دانشآموزان در مدرسه هوشمند نقش یاددهنده و یادگیرنده را برعهده دارند. در این مدرسه، برنامه درسی محدودکننده نیست و به دانشآموزان اجازه داده میشود از برنامههای درس خود فراتر گام بردارند. ابعاد مدرسه هوشمند استفاده ازفناوری اطلاعات، محیط یاددهی- یادگیری، معلمان آموزش دیده، ارتباط رایانه ای بادیگر مدارس وسیستم یکپارچه رایانه ای در بین دانش آموزان، فضایی توام با همکاری ورقابت ایجاد می کند و انگیزه یادگیری دانش آموزان رابالا می بردو دانش آموزان به روش های اکتشافی حل مسئله علاقمند می شوند. در مدرسه هوشمند به جهت رشد همه جانبه، دانش آموزان در ابعاد فكری، عاطفی و انسانی ارتباطات اجتماعی بالایی دارند و به عنوان نیروی كار متفكر، دارای سواد رایانه ای در همه زمینه ها فعال و مشاركت جو می باشند ( ساعتچی ، 1387: 38) .
به اعتقاد آیتی و همكاران (1386) از نتایج ورود فاوا در زندگی می توان به ظهور مفاهیمی از قبیل جامعه ی اطلاعاتی ، عصر اطلاعات و اقتصاد و دانش مدار اشاره كرد . تمامی ابعاد زندگی بشر تحت تأثیر فاوا بوده است و یكی از این ابعاد ، آموزش و پرورش و یادگیری است . یونسكو (2005) محورهای عمده كاربرد فاوا در آموزش را استفاده از ابزارها و الگوها ، استفاده از مدل ها و شبیه سازی ها ، پست الكترونیكی ، منابع فرا رسانه ای و سیستم آموزش هوشمند می داند . با بهره گیری از فاوا، كیفیت دست یابی به مواد و موضوعات مناسب و به روز می تواند افزایش یابد . به كاهش هزینه سخت افزاری و دست یابی به اینترنت و گسترش روز افزون ارتباطات از راه دور انتظار می رود كه مزایای استفاده از فن آوری جدید در مدارس ابتدایی كشورهای در حال توسعه از هزینه های آن پیشی بگیرد (كاپر[2] ، 132:2001) . پونی[3] (2007) یكی از اهداف فاوا در نظام آموزشی را كسب صلاحیت های دیجیتالی و سطح بالاتر می داند نظیر درك آنچه كه زندگی در جامعه ی شبكه ای شده اتفاق می افتد (پونی،2007: 134).
در این سیستم، رکن اصلی برای هرگونه تغییر، تغییر در فکر است و ابزار و امکانات تنها وسیله ای برای جامه عمل پوشاندن به افکار هستند.در مدارس هوشمند معلمان مى توانند به جاى اینکه تلاش کنند خودشان پاسخى براى پرسشهاى دانش آموزان پیدا کنند، از آنها بخواهند پاسخ پرسش هایشان را در رایانه پیدا کنند و براى بقیه بازگو کنند.مدرسه هوشمند مدرسه اى است که با کمک فناوریهاى نوین سیستمهاى آموزشى و دیجیتالى هوشمند درصدد سرعت بخشى به فرایند یاددهى، یادگیرى و بهبود مدیریت به صورت کاملاً نظام یافته باشد تا انسان عصر اطلاعات قادر به پردازش و دسته بندى و استفاده بهینه از منابع فنى دانش روز با توجه به طیف گسترده آن براى کشف استعداد خود و بروز خلاقیتها باشد. مدرسه هوشمند “دانشآموز– محور ” است و در آن معلم نقش هدایتگر را دارد . دانشآموز بر منابع موجود در مدرسه یا شبکه های اطلاع رسانی بیرونی نیز دسترسی دارد و در استفاده از منابع برای درسهای خود آزاد است. ارتباط والدین با این مدرسه “بر خط[4]” است، و از طریق اتصال به وسیله تلفیق کننده یا مودم[5] به رایانه مرکزی مدرسه ، این امکان را دارند که با مدیر یا معلمان مدرسه ارتباط پیدا کنند و از وضعیت تحصیلی فرزند خود آگاه شوند . بانک اطلاعاتی مدرسه باید با استانداردهای روز جهان مطابقت داشته باشد.
بنابراین نظام آموزشی کشور به مدرسه ای نیاز دارد که با بهره گیری ازفناوری اطلاعات و ارتباطات امکان یادگیری پیوسته را فراهم نموده و فرصت های نوینی را در اختیار افراد برای تجربه زندگی در جامعه اطلاعاتی قرار دهد ،به گونه ای که این فناوری نه به عنوان ابزار ،بلکه در قالب زیر ساخت توانمندساز برای تعلیم و آموزش حرفه ای محسوب شود(توکلی،45:1388)
بکارگیری فناوری اطلاعات وارتباطات در فرایند آموزش وپرورش همزمان با تحول در رویکردهای آموزشی جهان زمینه شکل گیری مدارس هوشمند را فراهم آورده است.این مدارس از جمله نیازمندی های کلیدی جوامع دانش بنیان می باشند و رویکردهای توسعه مهارت های دانشی و کارآفرینی دانش آموزان را دنبال می نماید.در این مدارس فرایندهای یاددهی-یادگیری تقویت شده و محیط تعاملی یکپارچه برای ارتقای مهارت های کلیدی دانش آموزان با تکیه بر فعالیت های گروهی در عصر دانایی محور فراهم می شود(ساعتچی،1387: 54).
با توجه به چالشها و مشکلاتی که در مدیریت مدارس هوشمند وجود دارد و نظر به اینکه چند سالی است از این شیوه در برخی از مدارس کاشان و آران وبیدگل استفاده می گردد، تحقیق حاضر در تلاش است تابا توجه به ابعاد ذکر شده مدارس هوشمند به ارزیابی استقرار مدارس هوشمند در مدارس مقطع متوسطه دوم بپردازیم.
1-2.ضرورت موضوع
تحقیق و بررسی درزمینه رشد و پرورش همه جانبه دانش آموزان وآگاه به مسائل روز جهان و مبتکر و توانمند در جهت حل مسائل و مشکلات خود و جامعه و ساختن آینده ای مطلوبتر لازم و ضروری است. در همین راستا ایده ی مدارس هوشمند و یا هر گونه نوآوری آموزشی دیگر در آموزش و پرورش در صورتی که بتواند ما را در رسیدن به این هدف یاری نماید ارزشمند خواهد بود. بدین منظور نیاز به توجه خاص نیروی انسانی در آموزش وپرورش است تا آموزش معنا پیدا کند، خلاقیتها بارور گردد، بهره وری نیروی انسانی بالا رود و اهداف و معیارهای بالایی از عملکرد بدست آید، باید تحولی فکری و تعهدی اخلاقی در قبال مأموریت جدید آموزش و پرورش در جهان متحول امروزی و قرن نامطمئن آینده در تک تک آحاد و مسئولان و مجریان آموزش و پرورش کشور به وجود آید(زمانی،1386: 33) .
در مدرسه هوشمند به كمك فناوری های نوین وسیستم های آموزشی دیجیتالی هوشمند، سرعت بخشی به فرایند یاددهی- یادگیری و بهبود مدیریت به صورت كاملاً نظام یافته می باشد. تا دانش آموزان ، قادر به پردازش و دسته بندی و استفاده بهینه از دانش فنی روز با توجه به طیف گسترده آن، برای كشف استعداد خود و بروز خلاقیت ها باشند .کاربرد تکنولوژی های جدید در سیستم آموزش و پرورش ما امید کارآیی کلاسها را افزایش می دهد و ایجاد شیوه یادگیری مداوم در دانش آموزان و یادگیریهای رسمی و غیررسمی خارج از کلاسهای درس را ممکن می سازد. بنابراین لازم است که با فراهم آوردن هماهنگی های لازم و تمهیدات کافی در این رابطه، زمینه بهره مندی نظام آموزشی کشورمان را از منافع این گونه فناوریهای نوین، ایجاد نماییم.به نظر می رسد ابعاد فکری، عاطفی وانسانی و ارتباطات اجتماعی دانش آموزان دراین مدارس از رشد بیشتری برخوردار است و به عنوان نیروی کار متفکر دارای سواد رایانه ای در همه زمینه ها فعال می باشند.البته این فرضیه از این جهت به ذهن می آید که مدارس هوشمند با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات ،محیط یاددهی-یادگیری مناسب
تر ،معلمان آموزش دیده،ارتباط رایانه ای با دیگر مدارس و سیستم یکپارچه رایانه ای در بین دانش آموزان سطح یادگیری دانش آموزان را بالا می برد(یوسف زاده،1387: 56).
با امید آن که با گسترش و اجرایی شدن طرح اینگونه مدارس در سراسر کشور، شاهد حرکت سریع و پویا به سمت هوشمند شدن واقعی آموزش در ایران عزیزمان باشیم. کیفیت واقعی آموزش زمانی محقق می شود که بتوانیم هر دانش آموز را به آن نسبت که توانایی، استعداد و علاقه دارد به سمت بهترین مسیر و جهت در زندگی هدایت کنیم. آموزش و پرورش ما باید از روزمرگی خارج شود تا دغدغه های والای تربیتی، مجال به عرصه عمل درآمدن پیدا کنند.
مشکلات مدارس هوشمند،گرانی سیستمهای آموزشی در هر سه بخش زیرساخت، تولید محتوا و نیروی انسانی از مشکلات عمده و جدی آن میباشد. در زیرساخت هنوز شبکه پرسرعت اینترنت، آن گونه که در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه هست در کشور ما وجود ندارد در همین حوزه نبود نرمافزارهای قوی و سیستمهای نرمافزاری مدیریت آموزشی به وفور به چشم میخورد، در بخش تولید محتوا ،فعالیت بسیار محدودی انجام شده که قطعات محتواهای تولید شده پاسخگوی نیازهای حال و آتی این نوع مدارس نیست. مشکل بعدی نبود نیروی انسانی متخصص در این حوزه است که هنوز سیستم آموزشی برای تولید چنین نیروی انسانی در کشور ما تعریف نشده است .دور نمای ایجاد مدارس هوشمند، بیانگر مقصد آرمان گرایا نه ای است که وزارت آموزش وپرورش کشور می کوشد تا با بهره گیری از فناوری اطلاعات بدان دست یابد.در عبارت چشم انداز مدارس هوشمند،آینده به گونه ای ترسیم و تصویر می شود که کاربرد ها و خدمات فناوری اطلا عات و ارتباطات در حد بالایی به کار گرفته شده و مدارس فعلی نیز به عنوان مدارس هزاره سوم با بهره گیری از فناوری های نوین توانمند شده باشند.از این رو،باید به مسایل اصلی و ضرورت ایجاد مدارس هوشمند اشاره نمود.این الزامات به عنوان پیشران های اصلی و به منظور تحقق دور نمای ایجاد مدارس هوشمند معرفی می گردند:
-افزایش سطح کیفی یاددهی- یاد گیری در مدارس کشور همگام با توسعه فاوا در کشور و دنیا
-به روز آوری مستمر دانش در کشور همگام با توسعه علوم در دنیا
-ایجاد بستر فرایند یادگیری مستمر دانش آموزان در داخل و خارج از مدرسه
-باز گرداندن مرجعیت علمی به معلمین
-تربیت دانش آموزان برای عصر حاضر
-تعامل مستمر اولیا ومربیان
-بهره گیری از فناوری های نوین در امر یاد دهی- یادگیری (ملکی،1389: 28).
از آنجایی که در مدارس هوشمند،مسائلی از قبیل افت تحصیلی، ترك تحصیل، گریز و بیزاری از مدرسه در بین دانش آموزان كمتر به چشم می آید شرایط ایجاد این مدارس در کلیه مقاطع و مدارس دولتی نیاز به مطالعه و بررسی دارد.
1-3.اهداف تحقیق
هدف اصلی
ارزیابی استقرار مدارس هوشمند در مدارس مقطع دوم متوسطه کاشان و آران وبیدگل
اهداف فرعی
-بررسی وضعیت زیرساخت های فناوری اطلاعات جهت ایجاد مدارس هوشمند
-بررسی وضعیت موجود محیط یاددهی -یادگیری مبتنی بر محتوای چند رسانه ای جهت ایجاد مدارس هوشمند
-بررسی وضعیت مطلوب و وضعیت موجود مدیریت مدرسه توسط سیستم یکپارچه رایانه ای جهت ایجاد مدارس هوشمند
-بررسی وضعیت مطلوب و وضعیت موجود توانمندسازی معلمان درحوزه فناوری اطلاعات جهت ایجاد مدارس هوشمند
-بررسی وضعیت مطلوب و وضعیت موجود برقراری ارتباط یکپارچه رایانه ای با مدارس دیگر جهت ایجاد مدارس هوشمند
1-4.سوال های تحقیق
سوال اصلی
آیا استقرار مدارس هوشمند در قلمرو تحقیق ازوضعیت مطلوبی برخوردار است؟
سوال های فرعی
1-آیا بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود زیرساخت های فناوری اطلاعات جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد؟
2-آیا بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود محیط یاددهی ویادگیری مبتنی بر محتوای چند رسانه ای جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد؟
3-آیا بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود مدیریت مدرسه توسط سیستم یکپارچه رایانه ای جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد؟
4-آیا بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود توانمندسازی معلمان درحوزه فناوری اطلاعات جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد؟
5-آیا بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود برقراری ارتباط یکپارچه رایانه ای با مدارس دیگر جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد؟
1-5.فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی
استقرار مدارس هوشمند درقلمرو تحقیق از وضعیت مطلوبی برخوردار است.
فرضیات فرعی
1-بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود زیرساخت های فناوری اطلاعات جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد.
2-بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود محیط یاددهی ویادگیری مبتنی بر محتوای چند رسانه ای جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد.
3-بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود مدیریت مدرسه توسط سیستم یکپارچه رایانه ای جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد.
4-بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود توانمندسازی معلمان درحوزه فناوری اطلاعات جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد.
5-بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود برقراری ارتباط یکپارچه رایانه ای با مدارس دیگر جهت ایجاد مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد.
1-6.قلمرو تحقیق
قلمرو موضوعی
قلمرو موضوعی تحقیق ارزیابی استقرار مدارس هوشمند می باشد.
قلمرو مکانی
مدارس هوشمند متوسطه دخترانه وپسرانه در شهرستان کاشان و آران وبیدگل
قلمروزمانی
قلمرو زمانی تحقیق فروردین 93 تا شهریور 93 می باشد.