وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه ارشد رشته آموزش بزرگسالان: رابطه ی هویت دینی با شادمانی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان نجف آباد

:

 

از نیازهای فطری آدمی، گرایش به عشق و پرستش است، به این معنا که انسان مستقل از هر گونه یادگیری در درونش تمایل به عبادت و بندگی خدا را احساس می‌کند. تجلی چنین احساس و تمایلی دراعمال و رفتار دینی آشکار می‌گردد و به طور کلی رابطه آدمی و دین و نسبتی که با آن پیدا می‌کند، در مقوله هویت دینی قابل تبیین و توضیح است و هدف ایدئولوژی ایجاد تصویری در ذهن شخص است که احساس فردی و جمعی هویت را در او تقویت نماید (سیاسی، 1388،ص67). بدیهی است از پیامدهای تکوین هویت دینی، احساس تعهد و مسئولیت در قبال ارزش‌ها و باورهای آن مکتب می‌باشد. برخی ازصاحب نظران، تعهد را به عنوان سنگ بنای هویت دینی تلقی می‌نمایند

پایان نامه

 (سیاسی،1388،ص67). از بزرگترین نعمت­هایی که در آفرینش انسان به ودیعت نهاده شده وجود هیجان هاست که نقش مؤثری را در زندگی ایفا می کنند، زندگی انسان در تمامی مراحل رشد حتی از ابتدای کودکی مملو از هیجان هاست که بدون آن ها حیات بشری بی روح، تیره و ماشینی می نماید. یکی از مؤثرترین پدیده های هیجانی شادی و نشاط است که برای انسان یک ضرورت است و به زندگی معنا و مفهوم می­بخشد (پلاچیک،1376). از سویی دیگر یکی از مشکلات عصر کنونی، فشارهای روانی است که بعضی از آن، به عنوان طاعون قرن یاد می‌کنند به طور کلی می‌توانیم بگوییم که بررسی‌های انجام شده نشانگر آن است که عمل به تعالیم دین، در کاهش اضطراب، فشار روانی، افسردگی و بحران‌های شخصیتی، بسیار مؤثر است. پس چه چیز بهتر از دین و چه هویتی کارگشاتر از هویت دینی؟(پلاچیک،1376). به نظر می رسد هویت دینی در مرتبه ای بالاتر از سایر ابعاد هویت قرار دارد و می تواند در شکل گیری سایر ابعاد هویتی فرد، نقش اساسی ایفا کند دین اسلام با توجه به این که به ابعاد اجتماعی انسان نیز می پردازد، می ­تواند در شکل گیری هویت دینی بسیار مؤثر باشد (جواد زاده شهشهانی،1383). با توجه به این گفته ها می توان گفت که شادی جزیی از دین داری است و کسی که بتواند به وسیله ی صفت مثبت شادی که در خود پرورش داده دیگری را هم شاد کند در پیشگاه خداوند از ارج و قرب عظیمی برخوردار خواهد شد، رسول خدا (ص) می فرمایند: هرکه مؤمنی را شاد سازد، مرا شاد کرده است و هر که مرا شاد سازد، از خداوند زنهاری گرفته باشد و هر که از خدا زنهار گیرد، روز قیامت درامان باشد (مجلسی، 1404،ص413). زیرا شادی واقعی، یعنی لذت بردن از لحظه لحظه ی زندگی، که با هدف آفرینش انسان که برآن بالیده است مطابقت تام دارد (امیر حسینی، 1385، صص40-38).

پایان نامه ارشد مدیریت بازرگانی: بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر رفتار شهروندی مشتری با توجه به نقش تعدیل گر هوش اخلاقی کارکنان

در یک سازمان، میز بزرگ داشتن هنر نیست، دل بزرگ داشتن هنر است، چون پشت یک میز هر قدر هم که بزرگ باشد، یک نفر جای خواهد گرفت، ولی در درون یک دل بزرگ ؛ انسانها که سهل است، خداهم جای می گیرد!

 

ما در دورانی زندگی میکنیم که به حقیقت دوران مشتری سالاری است و این مشتریان شرکتها و سازمان ها هستند که مشخص می کنند که چه کالاهایی و با چه کیفیتی باید به آنان عرضه شود. این، امری جهانی است و بانک ها و مؤسسات و شرکت های کشور ما نیز ناگزیرند که از این اصل اساسی جهت استقرار و تداوم خود پیروی کنند. ارزش یک کارمند را موقعیت و پست سازمانی او مشخص نمیکند، بلکه ارزش هر کارمندی وابسته به میزان رضایتی است که در مشتری ایجاد می کند. مشتریان راضی به صورت ناخودآگاه به یک رسانه بدون هزینه جهت انجام تبلیغات تبدیل می شوند. در این راستا بهترین راه جهت تحقق این امر درسازمان، شناخت علایق، نیازها، خواسته ها و آگاهی از نظرها، پیشنهادها و انتقادهای سازمان ( بدلیل آنکه ارائه خدمات و انجام فعالیت های سازمان از طریق آنان صورت میگیرد و به لحاظ ارتباط مستقیم با فعالیت های سازمان از مشکلات و نقایص موجود آگاهی بیشتر و بهتری دارند) و مردم ( مشتریان) است که به نوعی از خدمات سازمان منتفع میگردند و با خرید و برخورداری از خدمات، موجب بقای سازمان و ایجاد منافع برای آن می شوند (صمدی و اسکندری ، 1390). نقش کارکنان در سازمان ها بر هیچ کس پوشیده نیست، کارکنان راضی و با اخلاق می توانند تمام تلاش خود را برای جذب و نگه داری و رضایت مشتریان معطوف سازند. بازاریابی داخلی مفهومی است که در این زمینه می تواند به بانک ها در دستیابی به اهدافشان کمک کند. از آنجا که رفتار آدمی از متغیرهای اساسی دنیای کنونی است که قادر است به نوبه ی خود جوامع را با مخاطرات و چالشها ویا فرصت ها روبرو نماید و موضوع اخلاق حرفه ایی از تعامل سازمان با محیط سرچشمه میگیرد که ماهیت آن به چگونگی سازمان دهی رفتار ارتباطی سازمان به عنوان شخصیتی حقوقی با محیط، بر می گردد؛ پژوهشگران سازمانی به تازگی علاقمند به هوش اخلاقی کارکنان شده اند، زیرا می تواند مرز بین نوع دوستی و خود پرستی را خوب توصیف کند
(صیدی، 1385). در سازمان های خدماتی منابع انسانی هسته ی اصلی سازمان را تشکیل می -دهند و کارکنان، فروشندگان خدمات به مشتریان می باشند؛ پس نقش کارکنان وفادار و متعهد و با اخلاق در جلب رضایت مشتریان حائز اهمیت است ( حسنقلی پور و انصاری، الهی گل ، 1391). از این رو، توجه مدیران سازمان باید معطوف به بالا بردن خشنودی مشتریان داخلی و ارائه خدمات با سطح بالای کیفیت در کار به مشتریان خارجی باشد (صمدی و اسکندری، 1390) . خشنودی و رضایت مشتریان دارای پیامد های متعددی است که یکی از این پیامد های رضایت مشتریان، رفتار شهروندی مشتری است. مشتریان ممکن است رفتارهای اختیاری و داوطلبانه ایی همچون تبلیغ شفاهی، ارائه بازخورد، کمک به مشتریان دیگر و رفتار های اجتماعی برای تحمل در برابر کاستی های موجود در رابطه با سازمان که الزامی نیست، نمایش دهند. لذا بررسی و سنجش رفتار شهروندی مشتری بدین لحاظ حائز اهمیت بوده که نهایتا تعیین کننده موفقیت یا شکست سازمان ها است و در رابطه با صنعت بانکداری، تجربه ی مشتری با خدمات بانک تأثیرگذارترین عامل در تعیین نوع رفتارهای شهروندی مشتری در نظر گرفته می شود.

 

2-1- بیان مسئله

 

دوره ی کنونی حیات بشری با تحولات و دگرگونی های شگفت انگیزی همراه است. سازمانها به عنوان زیر مجموعه ای از حیات انسانی و سیستم های باز متأثر از این تغییر و تحولات می باشند.آنها باید برای بقا و بالندگی در عرصه رقابت، خود را در رویارویی با این تحولات عظیم آماده نمایند، درغیر این صورت از گردونه ی دنیای رقابتی خارج می شوند. منظور از این آمادگی، آمادگی فناوری و تجهیزاتی نیست بلکه بایدکارکنان را که سرمایه اصلی و ارزشمند سازمان هستند مدنظر قرار دهند.کارکنان اولین مشتریان داخلی سازمان هستند که با مشتریان خارجی در تعامل هستند و این مشتریان نیز با رفتارهایشان نقش حیاتی در پیشبرد خدمت کارکنان ایفا می کنند (وارگو و لانچ[1]، 2004). اگرچه رفتار شهروندی مشتری [2] نقش مهمی در ارائه خدمات بازی می کند (موریسون[3]، 1996) اما طبیعت ناهمگون و نامشهود خدمات تجویز رفتاری استاندارد را از سوی مشتریان مشکل می سازد. افزایش توجه مدیران به رفتار شهروندی مشتری تعجب آور نیست زیرا این امر ایجاد چالش منحصر به فرد برای سازمان برای درک بهتر چگونگی مدیریت مؤثر رفتار شهروندی مشتریان خود را افزایش میدهد (وان و ورن[4]، 1999). مشتریان ممکن است رفتارهایی اختیاری و داوطلبانه که الزامی نیست، نمایش دهند اما با این وجود این رفتارها به سازمان کمک می کند (گروت[5]، 2005 ). تمرکز برروی رفتارهای شهروندی مشتریان و نیازهای آنان به منظور تکمیل ارائه خدمات (بوون و اسچنیدر[6]، 1999) و توجه به اینکه سازمان ها به طور فزاینده ای مفهوم مشتریان را به عنوان جزئی

دانلود مقاله و پایان نامه

 ازکارکنان و منابع انسانی سازمان در نظر میگیرند (بوون، 2000) و دیدگاه مدیریت مؤثر از مشتریان به عنوان یک مزیت استراتژیک (هال[7]، 1996) موجب شده است تا در سالهای اخیر پژوهش هایی پیرامون رفتار شهروندی مشتری صورت گیرد. مشتریان با توجه به رفتارهایی که انجام می دهند میتوانند روی عملکرد کارمندان خدمت رسان تأثیر بسزایی بگذارند ( یی و همکاران[8]، 2010) . فعالیت های مشترک بین کارمندان و مشتریان است که باعث ایجاد ارزش می گردد ( وارگو و لانچ[9] ، 2004)، از آنجاکه کارکنان سازمانها در اجرای برنامه های سازمانی و پیشرفت اهداف سازمان نقش مهمی را بر عهده دارند، برای اینکه از عهده ی این نقش برآیند بایستی کیفیت کار آنان افزایش یابد. بازاریابی داخلی [10] از جمله مباحث بازاریابی است که به عنوان شیوه ای برای حل مسائل و مشکلات مربوط به کارکنان سازمانها و ارائه خدمات با کیفیت مطرح گردیده است. موفقیّت در فضای رقابتی موجود به خصوص در صنعت بانکداری مستلزم این است که بانکهای تجاری بیش از پیش به رویکردها، طرح ها و برنامه های بازاریابی روی بیاورند (صفایی و همکاران ، 1390) .

 

بازاریابی داخلی را می توان برای ایجاد وحدت مسیر در سازمان مدنظر قرار داد. زیرا که بازاریابی داخلی ، رویکردی مبتنی بر هماهنگ کردن فعالیتهای گوناگون داخلی است که می کوشد کارکنان را برانگیزاند تا در خدمت به مشتری غوطه ور شوند و عملکرد مشتری مدار داشته باشند(گرونروس[11]،1990).دربازاریابی داخلی کارکنان با مشتریان تعامل برقرار می کنند و مسئولیت خود را در تبادل کیفیت جامع عملکرد و بازاریابی تعامل درک می کنند و می پذیرند (کایرکا و همکاران[12]،2005).

 

در این بین هوش اخلاقی کارکنان به عنوان توانایی که میتواند باعث خلق محصولاتی جدید شود و یک فرهنگ ارزشمند را ایجاد کند از اهمیت بسزایی برخوردار است . از میان انواع هوش، هوش اخلاقی باعث توجه به زندگی انسان، رفاه اقتصادی و اجتماعی، ارتباطات آزاد و حقوق شهروندی میگردد و به این حقیقت اشاره می کند که ما در فرایند زندگی یاد میگیریم که چگونه در سازمان و اجتماع خوب باشیم (ترنر و بارلینگ[13]، 2002) و اشتیاق و توانایی فرد را برای قراردادن معیارهای برتر و فراتر از منابع خود وحتی اثربخشی در کانون واکنش های فردی مد نظر قرار می دهد (بهرامی و همکاران ،1391). تجربه های مدیران تجاری درآمریکا، ژاپن و بسیاری از موسسات خصوصی و شرکتهای کارآفرینی نشان داده اند که رفتارهای اخلاقی تنها انجام دادن درست کار نیست، بلکه انجام کاردرست است. همچنین تحقیقات انجام شده دربیش از 100 شرکت نشان دادکه هوش اخلاقی تأثیر بسیار قوی بر عملکرد مالی سازمان دارد (ترنر و بارلینگ ،2002).

 

از جمله مباحثی که باعث ایجاد نگرانی مدیران در عصر حاضرشده است بروز مشکلات و مسائل پیچیده ای است که از طریق رعایت نشدن اصول اخلاقی توسط زیردستان می باشد در این راستا مؤثرترین پدیده ای که می تواند یاور مدیران در راهگشای مسائل و مشکلات باشد، هوش اخلاقی است (وینست[14]، 2003).

 

نتیجه بازاریابی داخلی و هوش اخلاقی برای کارکنان افزایش تعامل مثبت و اثربخشی با مشتریان خواهد بود. مشتریان و کارکنان هر دو منابع انسانی یک سازمان را تشکیل می دهند و مشتریان یک سازمان اغلب کاری را انجام می دهندکه کارکنان سازمان ممکن است همان کار را به شیوه ای دیگر انجام دهند (هالبسلبت[15]، 2004).

 

ازمهمترین منابع خدماتی می توان بانک را نام برد، بانکها برای بهبود رفتارشهروندی باید درخصوص عوامل مؤثر آنها تحقیق کنند و به واسطه تأمین رضایت مشتریان شاهد رفتار شهروندی ازسوی آنها باشند. ازآنجا که مشتریان می توانند بهره وری سازمان را بالا ببرند (تامپسون[16]،1967) و سازمان های خدماتی از جمله بانکها به عنوان سیستم های بازی که با محیط خود در حال مراوده هستند و از این زاویه بانکها به محیطشان برای منابع ورودی وابسته هستند زیرا انواع گوناگونی از داده ها را از محیطشان وارد کرده و ستاده هایی را به عنوان خدمت بازمی گردانند (روزنبام[17]، 2007)؛ شناخت شاخص های رفتار شهروندی مشتری اهمیت می یابد.

 

بنابراین با توجه به اینکه بانکها به عنوان مؤسسات و سازمان های خدماتی و مالی، نویدبخش توسعه اقتصادی برای جامعه وکشور هستند و وجود دو عامل هوش اخلاقی و بازاریابی داخلی درسازمان مؤلفه های ارزش آفرینی هستندکه قابلیت‌های سازمان را بهبود می بخشند و البته که مشتریان سازمان نیز بارفتارهای شهروندی خویش، تعیین کننده موفقیت یا شکست بنگاه های اقتصادی بوده و عامل دوام فعالیت های سازمان هستند. این تحقیق درصدد است که برای اولین بار به این سؤال پاسخ دهدکه آیا بازاریابی داخلی با توجه به نقش هوش اخلاقی کارکنان بر رفتارشهروندی مشتری تاثیر می گذارد؟

 

[1] Vargo SL, Lusch

 

[2] Customer citizenship behavior.

 

[3] Morrison

 

[4] Vaughan, B. J., & Renn

 

[5] Groth

 

[6] Bowen & schnieder

 

[7] Hall

 

[8]Yi Y, et al

 

[9] Vargo SL, Lusch

 

[10] Internal marketing

 

[11] Gronroos

 

[12] Kirca, A. H., Jayachandran

 

[13] Turner, N & Barling

 

[14] Vincent

 

[15] Halbesleben

 

[16] Thompson

 

[17] Rosenbaum

پایان نامه ارشد مدیریت: بررسی تاثیر سرمایه فکری سازمان بر رضایت شغلی و حفظ منابع انسانی کارکنان ادارات مرکزی بانک مسکن

در عصر فرا رقابتی، سازمانها در محیطی قرار دارند که مشخصه آن افزایش پیچیدگی و جهانی شدن و پویایی است لذا سازمانها برای استمرار و استقرار خود با چالشهای نوینی مواجه می باشند که برون رفت از این چالشها مستلزم توجه بیشتر به توسعه و تقویت مهارتها و توانایی های درونی است که این کار از طریق مبانی دانش سازمانی و سرمایه فکری صورت می گیرد که سازمانها از آنها برای رسیدن به عملکرد بهتر در دنیای کسب و کار استفاده می کنند. دانش و سرمایه فکری بعنوان استراتژیهای پایدار برای حصول و نگهداری مزیت رقابتی سازمانها تشخیص داده شده است(بارنی۱۹۹۱،دارکر ۱۹۸۸،گرانت۱۹۹۱). از طرفی دیگر هر سازمانی با نیروی انسانی ایجاد و بدون آن قادر به ادامه حیات نخواهد بود. بنابراین شناخت نیازها، انگیزه‌ها، تمایلات، عوامل رضایت و عدم رضایت کارمندان به عنوان یکی از مزیت های رقابتی سازمان نه تنها لازم است بلکه جهت اتخاذ سیاست‌های صحیح، راهبردهای مناسب و برنامه‌های مؤثر ضروری می‌باشد.

 

با توجه به موارد گفته شده، در این فصل به بررسی كلیات تحقیق پرداخته شده است. ابتدا مساله اصلی تحقیق بیان گردیده و سپس اهمیت و ضرورت تحقیق مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه به اهداف اساسی تحقیق و فرضیات تحقیق، چارچوب نظری تحقیق و مدل مفهومی تحقیق پرداخته شده و در انتها نیز واژه ها و اصطلاحات تخصصی تحقیق تعریف شد.

 

2-1- بیان مسئله تحقیق

 

دنیای كسب و كار امروز عرصه برپایی سازمان های دانش محور است در این اقتصاد دانش محور عواملی نظیر درآمد، سودآوری و دارایی تنها بخشی ازموفقیت سازمان را بازتاب كرده و ثروت واقعی سازمان ها جذب و بهره برداری از نیروی انسانی متخصص و برتر، دانش و مهارتهای این افراد، فرایندها و رویه های داخلی فرهنگ درون سازمانی، شهرت و خوشنامی در نزد مشتریان و ذینفعان و به بیان دیگر دارایی های نامشهود و سرمایه فكری است از انجا كه این دسته از سرمایه های سازمانی در ترازنامه انعكاس نیافته و در عین حال بر عملكرد ارزش و سوداوری تاثیرات چشمگیری دارند نیازمند توجه تخصیص منابع و تاكید روزافزون مدیریت عالی سازمان ها می باشد برای این منظور شركت ها و سازمان ها در ابتدا باید این عوامل را شناسایی كنند (یحیی تبار و طاهری، 1390: 2). زیرا سرمایه نوآوری، دارایی نامشهود و با اهمیتی برای شركت است (Yang & Kang, 2008: 667). این سرمایه، میتواند نقطه قوت برای شركت باشد (Bontis, 2002: 25) . سرمایه نوآوری، تلاش های مستمر برای رسیدن به بهبودها و تغییر است. سرمایه نوآوری، فعالیتهای تحقیق و توسعه را ساماندهی می كند و موجب به وجود آوردن تكنولوژی و محصولات جدید در جهت ارضای تقاضای مشتریان، میشود (Plessis, 2007: 22).

 

از شاخص های سنجش میزان برتری سازمانها نسبت به هم، کارکنان شاغل در آن سازمانها هستند كه میزان وفاداری و تعهدشان باعث می شود وظایف محوله را با كیفیت بالاتری به انجام برسانند. این امر موجب افزایش عملكرد، بهره وری و اثربخشی سازمان می شود. برعكس، افراد بی تفاوت یا بی مسئولیت در برابر اعمال محوله سازمان، این رفتار را به دیگران منتقل می كنند و باعث كاهش عملكرد افراد و تنزل سازمان از نظر كمی و كیفی می شوند(عباس زادگان ، 1383). براساس تحقیقات ویلیام و همکاران، رضایت شغلی و تعهد سازمانی بر ساخته های مرتبط اما متمایز استوار است. اما به منظور فراهم آوردن مبنایی برای تصمیمات مدیران نیروی انسانی در زمینه های برنامه ریزی، جذب و نگهداری نیروی انسانی و كاهش هزینه های ناشی از ترك خدمت كاركنان از سازمان، به صورت مشترك مورد سنجش قرار می گیرند كه از اهمیت ویژه ای برخوردار است(3)

 

تحقیقات نشان داده كه كاركنان با رضایت شغلی بالاتر، از نظر فیزیک بدنی و توان ذهنی در وضعیت بهتری قرار دارند و از نظر سازمانی، سطح بالای رضایت شغلی منعكس كننده جو سازمانی بسیار مطلوب است كه منجر به جذب و ماندگاری كاركنان می شود(رابینز، 1374). موضوع رضایت شغلی از مهمترین حوزه های پژوهشی در جامعه شناسی و رفتار سازمانی تلقی می شود که علاوه بر وجود ابعاد نظری نیازمند تحقیقات گسترده است. جامعه شناسان همانند سایر محققان علوم تربیتی و رفتاری و مدیریتی با پژوهشهای علمی سعی در تولید دانش در این زمینه دارند تا بر این یافته ها افزایش یابد. مسئله اساسی برای مدیران سازمانها این است كه چطور می توان همزمان با تجهیز فعالیتهای افراد در جهت اهداف سازمان طوری عمل كرد كه افراد از كار و كوشش خود در سازمان رضایت شخصی و پاداش كسب نمایند(

دانلود مقاله و پایان نامه

 كمالوند؛ 1387؛ ص 114).

 

اینجانب با مشاهده پایین بودن رضایت شغلی در بین کارکنان ادارات مرکزی بانک مسکن و نیز ترک خدمت ایشان از سازمان ،بر آن شدم تا جهت بالا بردن رضایت شغلی و بهبود بهره وری سازمانی تحقیق مذکور را انجام دهم.

 

با توجه به رضایت شغلی و حفظ منابع انسانی و تاثیری که سرمایه فکری می تواند بر آن داشته باشد در این تحقیق به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که “سرمایه فکری سازمان چه تاثیری بر رضایت شغلی و حفظ منابع انسانی کارکنان ادارات مرکزی بانک مسکن دارد ؟”.

 

3-1- اهمیت پژوهش

 

در سالهای اخیر، مزیت رقابتی محور استراتژیهای رقابتی قرار گرفته و بحثهای زیادی درباره آن مطرح شده است (Tsai etal.,2008: 123). شرکت ها برای بهبود عملکرد و مقابله با رقبا، باید دارای مزایای رقابتی باشند، تا بتوانند در شرایط پیچیده و متحول، عملكردی برتر داشته و خود را در بازارها حفظ نمایند.

 

در سالهای اخیر نه فقط حساسیت رقابت در بازار افزایش یافته، بلكه ماهیت آن نیز، تغییر كرده است. چرا كه توجه شركتها، برای كسب عملكرد برتر و مزایای رقابتی، از سمت سرمایه گذاری در منابع مشهود به سمت سرمایه گذاری در منابع نامشهود، تغییر یافته است (Ramaswami & Srivastava, 2009: 99) . از جمله منابع نامشهود در سازمان، سرمایه فکری است که سرمایه نوآوری و سرمایه مشتری زیر گروه آن هستند (Chang, 2004: 27).

 

سرمایه فكری فراهم كننده یک پایگاه و یک منبع جدید است كه از طریق آن سازمان میتواند به رقابت بپردازد. سرمایه فكری اصطلاحی برای تركیب دارایی نامشهود بازار، دارایی انسانی و دارایی ساختاری است، كه سازمان را برای انجام فعالیتهایش توانمند میسازد. به عبارت دیگر سرمایه فكری عبارت است از: جمع دانش اعضای سازمان وكاربرد دانش آنها (Ghlichli & Moshabaki,2006: 126) . سرمایه فکری به چهار گروه سرمایه نوآوری، سرمایه مشتری، سرمایه انسانی و سرمایه فرایندی طبقه بندی شده است (Chang, 2004: 29).

 

نیروی انسانی و اهمیت آن در سازمان، واقعیتی است كه امروزه از نظر هیچ كس پوشیده نیست. به راستی پیشرفت و استمرار حیات سازمان ها در گرو توجه همه جانبة مدیران به نقش و جایگاه سرمایة انسانی است. شكوفا شدن نیروی انسانی در سازمان ها، اقدام های گوناگونی را می طلبد. یكی از این اقدام ها، تأمین رضایت شغلی كاركنان است. تحقیقات نشان داده اند كه رضایت شغلی در بسیاری از عوامل بهره وری سازمانی نقش تعیین كننده دارد. بهبود عملكرد در رفتار مدنی سازمانی، تعهد سازمانی، دلبستگی شغلی و سلامت روانی كاركنان و كاهش رفتارهایی همچون غیبت از شغل، ترك خدمت و بسیاری از رفتارهای دیگر، از جمله پیامدهای ایجاد رضایت شغلی در كاركنان سازمان هاست. این پیامدهای ارزشمند باید انگیزه ای قوی برای توجه جدی مدیران سازمان‌ها به موضوع رضایت شغلی كاركنان و انجام اقدام هایی در راستای ایجاد آن باشد(خدایاری فرد، 1388). رضایت شغلی، بسیاری از متغیرهای سازمانی را تعیین می كند. تحقیقات متعدد نشان داده اند رضایت شغلی از عوامل مهم افزایش بهره وری، دلسوزی كاركنان نسبت به سازمان، تعلق و دلبستگی آنان به محیط كار ، برقراری روابط خوب و انسانی در محل كار، ایجاد ارتباطات صحیح، بهبود روحیه و علاقة كاری است (هومن، 1381).

 

اهمیت رضایت شغلی از یک سو به دلیل نقشی است كه در بهبود و پیشرفت سازمان و بهداشت و سلامت نیروی كار دارد و از سوی دیگر، به علت آن است كه مفهوم رضایت شغلی، علاوه بر تعاریف و مفهوم های متعدد و گاه پیچیده، محل تلاقی و فصل مشترك بسیاری از حوزه های علمی مانند روانشناسی، مدیریت، جامعه شناسی و حتی اقتصاد و سیاست است. به همین دلیل دیدگاه ها و مفهوم های متعدد و گاه متناقضی دربارة آن شكل گرفته و توسعه یافته است. رضایت شغلی، از جمله عوامل مهمی است كه باید در توسعة اقتصادی مورد توجه دقیق قرار گیرد، چرا كه یكی از عوامل بسیار مهم در موفقیت شغلی است و سبب افزایش كارایی و نیز احساس رضایت فردی می شود (شفیع آبادی، 1381).

 

همچنین، هیچ تردیدی نیست كه رضایت شغلی اهمیت بسیار زیادی دارد. حداقل مدیران به سه دلیل به رضایت شغلی افراد و اعضای سازمان اهمیت می دهند؛ زیرا :

 

1- افراد ناراضی سازمان را ترك می كنند و بیشتر استعفا می دهند.

 

2- كاركنان راضی از سلامت بهتری برخوردارند و بیشتر عمر می كنند.

 

3- رضایت شغلی از كار پدیده ای است كه از مرز سازمان فراتر می رود و اثرات آن در زندگی خصوصی فرد و خارج از سازمان مشاهده می شود.

 

افراد راضی كمتر غیبت كرده و كمتر سازمان را ترك می نمایند ؛ رضایت شغلی با تصمیماتی كه فرد در ارتباط با ترك سازمان می گیرد رابطه ای محكم و منفی دارد؛ رابطه رضایت شغلی با غیبت كاركنان نیز منفی است. از موارد دیگر اهمیت رضایت شغلی ؛ اثراتی است كه این پدیده در كل جامعه خواهد داشت. هنگامی كه كاركنان و اعضای سازمان از كار خود لذت می برند؛ زندگی خصوصی آنان (در خارج از سازمان ) بهبود می یابد؛ همچنین مزایای حاصل از رضایت شغلی كاركنان سازمان به همه افراد جامعه و شهروندان خواهد رسید.

 

كاركنانی كه از شغل خود راضی هستند در جهت رضایت شهروندان قدم بر می دارند . این افراد نگرشی مثبت تر به زندگی دارند و از نظر روانی، جامعه را سالم تر می نمایند (رابینز 1384؛ صص 294-295). لذا با توجه به موارد ذکر شده می توان به این نتیجه رسید که بررسی عوامل موثر بر رضایت شغلی کارکنان بااهمیت می باشد و شناخت این عوامل در راستای دستیابی به اهداف سازمانی ضرورت دارد.

 

با توجه به موارد اشاره شده در بالا محقق بر آن شد تا تحقیقی تحت عنوان ” بررسی تاثیر سرمایه فکری سازمان بر رضایت شغلی و حفظ منابع انسانی کارکنان ادارات مرکزی بانک مسکن ” به انجام رساند.

پایان نامه ارشد مدیریت MBA: تدوین استراتژی در محیط رقابتی صنعت لبنیات بر مبنای مدل پنج نیروی مایکل پورتر

در محیط متغیر امروز، برای حضور ورشد در بازار رقابتی باید نسبت به رقیب مزیت رقابتی داشت. محصولات برجسته، فناوری پیشرفته ومانندآن، اگر در خلق مزیت رقابتی موثر نباشند،هیچ اثری در موفقیت شرکت نخواهند داشت وراهبرد، رویکردی است که به دنبال خلق مزیت رقابتی است. رقابت پذیری یکی از مفاهیم مهم و کلیدی می باشد که در دو دهه اخیر توجه بسیاری از محققان و پژوهشگران مدیریت، اقتصاد و تجارت بین الملل را به خود جلب نموده است و برای آن تعاریف بسیاری از دیدگاه های گوناگون ارائه شده است.یکی از الگوهای مورداستفاده برای تجزیه و تحلیل محیط رقابتی در یک صنعت با هدف تدوین استراتژی لازم، مدل پنج نیروی پورتر است. اساس این استراتژی بر رقابت مبتنی است. تلاش برای کسب سهم بیشتر در بازار رقابت، تنها در حرکت‌های رقبا متجلی نمی­ شود بلکه رقابت در یک صنعت، ریشه در اصول اقتصادی و نیروهایی رقابتی دارد که فراتر از رقبا هستند.مشتریان، عرضه کنندگان مواد اولیه، نورسیدگان بالقوه و کالاهای جانشین، همگی عوامل رقابتی هستندکه ممکن است برحسب نوع رشته صنعتی، کم­و­بیش برجسته و فعال باشند.

 

امروزه رقابت به یکی از مباحث مهم در حوزه فروش وبازاریابی تبدیل شده ودر دستور کار اصلی شرکت ها قرار گرفته است. در یک رقابت سالم، بهبود مستمر فرایندها وروشها، هزینه ها را کاهش داده و کیفیت محصولات و خدمات را دائما افزایش میدهد. سازمان های غیر رقابتی در چنین شرایطی ناگریز از ایجاد تحول در ساختار خود یا خارج شدن از صحنه کسب وکار هستند. بنابراین تحلیل رقابتی نه تنها در تدوین راهبرد کسب وکار بلکه در زمینه تامین مالی شرکت ها، بازاریابی، تحلیل امنیت وبسیاری حوزه های تجاری دیگر نیز موثر است. چنین تحلیلی، چارچوبی جامع از تکنیک های تحلیلی ارائه داده و به شرکت این توان را می دهد که صنعت حوزه فعالیت خود را به طور کلی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد وسیر پیشرفت ان را در آینده پیش بینی نماید، رقبا را بشناسد وموقعیت خود را بهتر درک کند.

 

بسیاری از محققان جهت توجیه و تفسیر رقابت‌پذیری و عوامل مؤثر بر آن، نظریه و مدل‌هایی را عرضه داشته اند و عوامل مؤثر بر رقابت‌پذیری را دسته بندی کرده و در قالب مدلهایی ارائه کرده اند. این نظریه‌ها و مدل‌ها نیز از تنوع نسبتا زیادی برخوردارند.

 

در کتاب رقابت برای آینده ،گری هامل و سی. کی. پراهالد [1]، (1994 ) رویکردی نوین را در قبال استراتژی مطرح می‌نمایند. آنها مفهوم صلاحیت‌های محوری سازمانی را معرفی نموده و پیشنهاد می‌نمایند که سازمان‌ها این روش را امتحان کنند تا بتوانند بهتر از دیگران عمل نمایند. آنها با ذکر تجارب گذشته، خطر از دست دادن مزیت رقابتی را خاطر نشان می‌سازند و بر اهمیت رها کردن تصورات سازمانی و تدوین یک نگرش پویا درباره‌ آینده تاکید می‌کنند.[5]

 

آنها «توانمندی‌ها (صلاحیت‌های) محوری» را به عنوان یادگیری جمعی در سازمان و به ویژه هماهنگی مهارت‌های تولیدی متنوع و ادغام جریان‌های مختلف تکنولوژیکی تعریف می‌کنند.
هامل و پراهالد از سازمان‌ها می‌خواهند تا به توانمندی‌های محوری خود بنگرند و تحلیل کنند که از چه طریق می‌توانند بهتر عمل کنند ودر محیط رقابتی بر رقبا فائق آیند. آنها با ارزیابی سازمان به عنوان سیستمی از فعالیت‌ها و مجتمع‌های ساختمانی، این پرسش‌ها را مطرح می‌کنند:

 

– انجام فعالیت Xتا چه حد باعث پیشرفت محصول نهایی برای مشتری می‌شود؟

 

– آیا فعالیت Xامکان دستیابی به طیفی از کاربردها و بازارها را فراهم می‌آورد؟

 

– اگر ما قدرت فعالیت Xرا از دست بدهیم، چه بر سر قدرت رقابتیمان خواهد آمد؟

 

– چه قدر برای دیگران مشکل است تا از فعالیت Xتقلید و با ما رقابت کنند؟

 

به منظور درک قدرت بالقوه‌ای که توانایی‌های محوری می‌آفرینند، افراد سازمان باید بازارهای جدیدی را ذهن خود مجسم کنند و این توانایی را داشته باشند که با پیشبرد رقابت، به این بازارها دست یابند. یکی از کلیدهای توانمندی‌های محوری و رقابت اثربخش، فرایندی است که از طریق آن، سازمان به تصورات خود جامه‌ عمل می‌پوشاند.]5[

 

در ابتدای دهه‌ 1980، مباحث هامل، تحت عنوان توسعه‌ سازمانی، دیگر مبتنی بر عوامل استراتژیک نبود بلکه مبتنی بر بالندگی بود. شرکت‌ها به دنبال این بودند که از طریق کاهش و تعدیل نیروها، مهندسی مجدد[2] ومدیریت کیفیت جامع[3]، به شرایط بهتر دست یابند و هدف آنها نیز این بود که به بهترین روش‌ها دست پیدا کنند تا دیگران از آنها تقلید نمایند. نتیجه‌ همه‌ این پیشرفت‌های بالنده، کاهش هزینه‌ها به نقطه‌ای بود که دیگر جایی برای سود بردن باقی نمی‌گذاشت.

 

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 

به گفته آنها عوامل مختلفی وجود دارند که ماهیت رقابت را تغییر می‌دهند. این عوامل عبارتند از:

 

1- حذف نظارت دولت و خصوصی‌سازی

 

2-تقسیم شدن، تجزیه شدن و افزایش تعداد تازه‌واردها به صنایع

 

تغییر انتطارات مشتریان بر اساس قیمت، کیفیت و خدمات -3

 

توسعه‌ مستمر تکنولوژیکی به ویژه از طریق اینترنت -4

 

5-تغییر مرزهای کنترل و اقتدار به این دلیل که نیروی کار پراکنده‌تر شده، از قدرت بیشتری برخوردار گردیده و دیگر لایه‌لایه نیست.

 

6-تغییر در وفاداری، به این دلیل که؛ مردم به، با ارزش‌ترین و در عین حال مصرفی‌ترین دارایی تبدیل شده‌اند. 

 

7- کاهش ارزش تجربه، بدان دلیل که تغییرات زیربنای آینده هستند[5]

 

اما در این میان مدل پنج نیروی مایکل پورتر از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. رقابت موجود در بازار های امروز با گستردگی وتنوع بالاتری در مقایسه با گذشته روبروست. بسیاری از شرکت ها در این محیط در تلاشند تا با تدوین استراتژیهای رقابتی مناسب به کسب مزیت رقابتی نایل گردیده وبا افزایش میزان رقابت پذیری محصولات خود، موجبات رشد وپیشرفت شرکت را فراهم سازند. پورتر راهبرد، تجارت و اقتصاد را به هم پیوند داد. مدل پنج نیروی رقابتی پورتر شهرت جهانی دارد.

 

1-2-تعریف مسئله:

 

امروزه صنایع غذایی، یکی از مهم ترین وگسترده ترین صنایع فعال در عرصه اقتصاد جهانی میباشد. رشد روز افزون جمعیت، متنوع شدن سلایق مصرف کنندگان، افزایش اهمیت سلامت محصولات غذایی، تغذیه سالم به عنوان عامل پیش گیری از بروز بسیاری از امراض، برجسته تر شدن نقش مواد غذایی در زندگی بشر امروز می باشد.

 

شیر وفرآورده های آن، به عنوان یکی از مهم ترین مواد غذایی به شمار می آید. محصولات لبنی تامین کننده بخش قابل ملاحظه ای از انرژی مورد نیاز روزانه انسان بوده ومصرف این محصولات میتواند ضامن سلامت جسمی وطول عمر آدمی باشد. باتوجه به نقش این محصولات در زندگی انسان، هر فعالیتی که به نحوی بر فرایند تولید وتامین انها موثر باشد، حائز اهمیت است وباید به شکل مناسبی مورد تحلیل قرار گیرد.

 

بنابراین در این تحقیق سعی شده که وضعیت صنعت لبنیات با نگاهی جامع ومفید مورد ارزیابی وتحلیل قرار گیرد تا در نهایت تصویری دقیق وکاربردی از وضعیت موجود به خواننده منتقل گردد. در این راستا با بهره گرفتن از روشی که مایکل پورتر در مدل رقابتی خود ارائه میدهد به بررسی ابعاد وجنبه های صنعت پرداخته و هر یک را مورد تحلیل قرار میدهیم.

 

مدل پنج نیروی پورتر نوعی ابزار راهبردی ودرون سازمانی است که جهت تجزیه وتحلیل میزان جذابیت (ارزش) ساختار های صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد. این مدل بدون شک یکی از متداول ترین ابزارهای راهبردی تجاری است و بارها کارایی خود را به اثبات رسانده است.

 

در شیوه تجزیه وتحلیل رقابتی پنج نیروی پورتر، با پنج نیروی رقابتی اصلی سروکار داریم که عبارتند از:

 

1- رقابت میان رقبای فعلی: آیا رقابت شدیدی بین رقبای فعلی وجود دارد، ایا همه رقبا در یک سطح قرار دارند ویا بعضی قوی تر هستند.

 

2- قدرت چانه زنی خریداران: موقعیت خریداران چگونه است وایا میتوانند با همکاری یکدیگر حجم بزرگی سفارش دهند.

 

3- قدرت چانه زنی تامین کنندگان:موقعیت فروشندگان مواد اولیه چگونه است،چند تامین کننده بالقوه در بازار وجود دارد وایا بازار انحصاری است و تنها چند تامین کننده خاص، بازار را در اختیار دارند.

 

4- ورود تازه واردها ورقبای بالقوه:تازه واردها برای ورود به بازار رقابت با چه موانعی روبرو هستند وآیا به راحتی می توانند به رقیب تبدیل شوند.

 

5- تهدید محصولات و خدمات جایگزین: آیا محصولات و خدمات جدید به راحتی جایگزینی محصولات وخدمات فعلی میشوند واز نظر قیمتی با آنها قابل رقابت هستند.

 

1-3- فرضیات مساله:

 

1- قدرت چانه زنی خریداران با میزان فروش وسهم برندشرکت رابطه دارد.

 

2- قدرت چانه زنی تامین کنندکان با میزان فروش وسهم برند شرکت رابطه دارد.

 

3- تهدید تازه وارد های صنعت با میزان فروش وسهم برند شرکت رابطه دارد.

 

4- تهدید کالاهای جایگزین با میزان فروش وسهم برند شرکت رابطه دارد.

 

5- شدت رقابت با میزان فروش وسهم برند شرکت رابطه دارد.

 

1-4-هدف از اجراء :

 

هدف از اجرای این پروژه، بررسی و تطبیق الگوی پنج نیروی پورتر در صنعت لبنیات ونیروی موثر در محیط رقابتی ان میباشد وبدین منظور سعی خواهد شد:

 

اولا: شرکت لبنی دوشه هراز و محیط رقابتی که در ان قرار دارد به طور دقیق مورد مطالعه قرار گیرد.

 

ثانیا: تحلیل وارزیابی محیطی از نیروهای موثر موجود در صنعت بر روی این شرکت ارائه گردد که در نهایت با توجه به نقاط قوت و ضعف قابل بهبود شرکت دوشه هراز راهکاری جدید و استراتژی مناسب جهت حفظ و افزایش سهم برند شرکت ارائه گردد.

 

[1]Gary Hamel&C.K. Prahalad

 

[2]Reengeenearing

 

[3]Total quality management

پایان نامه ارشد مدیریت بازرگانی گرایش بیمه: تاثیر مشاغل سخت وزیان آور بر از کارافتادگی و فوت ناشی از کار در سازمان تامین اجتماعی

:

 

حوادث یكی از عمده ترین مشكلات مرتبط با سلامت عمومی به شمار می‌رود و سالیانه جان بسیاری از افراد را چه در كشورهای درحال توسعه و چه در كشورهای توسعه یافته، تهدید می‌كند. همچنین درصد بالایی از ناتوانی و غیبت از كار به علت وجود حوادث شغلی است، به نحوی كه حوادث شغلی نقش بسیار موثری در مشکلات جهانی دارد. این پدیده نتیجه فرایند صنعتی شدن بوده و گرچه در ابتدا سبب بهبود نسبی زندگی انسان‌ها شد و بشریت را تحت سلطه خویش گرفت اما پایه گذار معضل جدید حوادث و بالاخص حوادث شغلی گردید. امروزه حوادث شغلی یكی از اصلی ترین مشكلات سلامت عمومی است و در كشور ایران نیز به طور كل، حوادث رتبه دوم در مرگ و میر كشور را به خود اختصاص داده است. اگرچه نسبت بالایی از آن مربوط به حوادث رانندگی می باشد اما میزان حوادث ناشی از مشاغل نیز حجم بالایی دارد. ابتلا و میرایی مرتبط با كار نه تنها سبب رنج و سختی كارگر و خانواده اش می گردد بلكه سبب افزایش هزینه های اجتماعی به دلیل از دست دادن نیروی تولید و استفاده از خدمات پزشكی و رفاه عمومی می‌گردد.

 

هر چند رشد علمی بشر در دهه های اخیر، پیشرفت صنعتی و برخورداری از امكانات و رفاه نسبی را برای او به ارمغان آورد ولی پایه گذار معضلی جدید به نام حوادث نیز شده است. به طوری كه امروزه حوادث شغلی یكی از مهم ترین مشكلات كشورهای توسعه یافته و در حال توسعه محسوب می شوند. اگرچه تلاش های زیادی در جهت كاهش حوادث شغلی صورت گرفته است اما همچنان آمار حوادث فاجعه آمیز است به طوری كه سازمان بهداشت جهانی آن را به مثابه یک اپیدمی در حوزه بهداشت عمومی قرار داده و به عنوان یک ریسك فاكتور بسیار مهم بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی قلمداد نموده است. نظر به حجم بالای حوادث شغلی و نقش آن در افزایش هزینه‌های کلان اقتصادی و در حوزه خرد ایجاد اخلال و دشواری در زندگی افراد، در این مطالعه کوشش شده است تا میزان تاثیر مشاغل سخت و زیان آور بر فوت و از کارافتادگی مورد بررسی قرار گیرد. در ابتدا به شرح و بیان مساله پژوهش پرداخته خواهد شد، سپس به اهمیت و ضرورت موضوع پرداخته می‌شود. سپس اهداف، سوالات و فرضیه‌های پژوهشی مطرح می‌شود. در نهایت نیز تعریفی واژگان کلیدی پژوهش ارائه خواهد شد.

 

1-1- بیان مسئله

 

دستیابی انسان به انواع انرژیهای نوین و گسترش تکنولوژی های جدید هر چند باعث رفاه روز افزون نسل بشر شده است ولی همگام با آن با آثار و عوارض ناخواسته‌ای نیز همراه بوده است. افزایش تنوع و شدت حوادث شغلی و بیماریهای ناشی از کار از جمله پیامدهی نامطلوبی هستند که با گسترش صنایع و فن آوریهای مدرن زندگی انسان و به ویژه کارکنان را مورد تهدید قرار داده است(Snashal, 2005). پیشرفت های چشمگیر صنعتی و رشد فزاینده تکنولوژی در قرون اخیر علیرغم اینکه منشا رفاه و خدمات ارزنده‌ای برای انسان بوده اما عوارض و مشکلات فراوانی را نیز به همراه داشته که یکی از مهم ترین آنها عوامل زیان آور در محیط های کاری می باشد که سلامت شاغلین را به شدت تهدید می نماید.

 

ناگوارترین پیامد حوادث شغلی، مرگ زودرس نیروی کار است. از نظر اقتصاد دانان انسانها در روند تولید، عاملی در کنار دیگر عوامل محسوب می شوند که کار آفرین اقتصادی با محاسبه تمام امور مربوط به تصمیم گیری و ریسک پذیری، نسبت به سرمایه گذاری یا عدم سرمایه گذاری روی آن تصمیم می گیرد(Chandra, 2005). مرگ زودرس کارگران در اثر حوادث شغلی موجب اتلاف منابع انسانی می گردد. حفظ سلامت احاد جامعه و ارتقاء سلامتی نیروی کار، تاثیرات مثبت اقتصادی بیشتری برای جامعه ببار آورد. بهمین دلیل رعایت مسایل ایمنی و بهداشت محیط های کار یکی از دلایل وجود دخالت دولتها در بازار کار قلمداد می شود. برای آنکه دولتها بتوانند با توجه به منابع محدود خود سرمایه گذاری کنند لازم است از هزینه های تحمیلی در این زمینه آگاهی یابند(Brarua,1997).

 

از اهداف اولیه سازمان تامین اجتماعی استقرار بیمه های اجتماعی در جهت حفظ و صیانت از نیروهای مولد و فعال جامعه بوده است. عرضه خدماتی برای درمان بیماری ها و دوران بارداری، مقابله با سوانح یا از كار افتادگی، گذران دوران بیكاری و بازنشستگی و حمایت از بازماندگان، از جمله فعالیت های اصلی این سازمان است. در قرن اخیر ودر نتیجة پیشرفت های اجتماعی و اقتصادی، بهداشتی و درمانی و نظایر آن، از میزان مرگ و میر كاسته شده و امید به زندگی بهبود یافته است. علاوه بر آن، تصویب قوانین بازنشستگی پیش از موعد و سخت و زیان آور، تعداد مستمری بگیران سازمان تأمین اجتماعی را افز ایش و نسبت وابستگی راکاهش داده و به تبع آن مشكلات و چالش هایی را برای مستمری بگیران این سازمان به وجود آورده است. به موازات افزیش كمی مستمری بگیران نقش و اهمیت اجتماعی آنان در جامعه افزون تر از هر زمان دیگر شده است. لذا با افزایش در خور ملاحظه تعداد مستمری بگیران سازمان، لزوم توجه به وضعیت این گروه را از نظر برنامه ریزی و تدارك امكانات برای رفع مشكلات و بهبود وضعیت زندگی آنان، افزون تر از پیش می سازد.

 

مسأله عمده این پایان نامه، این است كه حادثه دیدگان تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی تا چه حد تحت تاثیر حوداث شغلی در مشاغل سخت قرار گرفته اند و از این منظر چه پارامترها و مولفه هائی بر حوداث شغلی مشاغل سخت موثر است و سازمان تامین اجتماعی برای مدیریت هزینه ها و سیاستها باید روی کدام جنبه های حوادث شغلی مشاغل سخت تاکید و نظارت بیشتری داشته باشد و بصورت بخصوص و ویژه تاکید بر بررسی تاثیرمشاغل سخت وزیان آور برازکارافتادگی وفوت ناشی ازکار درسازمان تامین اجتماعی استان تهران

پایان نامه

 است.

 

حو ادث ناشی از کار سومین علت مرگ و میر در جهان محسوب می شوند و به عنوان یکی از مهم ترین عوامل خطر بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع صنعتی و در حال توسعه معرفی شده‌اند. در مقاله حاضر با هدف شناسائی و تحلیل و بررسی مشخصات حوادث شغلی مشاغل سخت و زیان آور بیمه شدگان تامین اجتماعی به بررسی جدیدترین تحقیقات صورت گرفته روی حوادث شغلی پرداخته شده است و با بهره گرفتن از رویکرد مدلهای آماری تاثیرمشاغل سخت وزیان آور برفوت واز کارافتادگی ناشی ازکار درسازمان تامین اجتماعی استان تهران تبیین خواهد شد.

 

2-1- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

حوادث ناشی از کار حوادثی نامیده می شوند که در حین انجام وظیفه در محیط کار به وقوع می پیوندند و منجر به آسیب های کشنده یا غیرکشنده می شوند(ILO,2003). این حوادث در حال حاضر سومین علت مرگ و میر در جهان محسوب می شوند و به عنوان یکی از مهم ترین عوامل خطر بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع صنعتی و در حال توسعه معرفی شده اند(Dorman,2000).

 

اکثر حوادث ناشی از کار قابل پیشگیری بوده و علاوه بر این که می توانند منتج به ناتوانی، کاهش درآمد و تغییر در کیفیت زندگی کارگران و خانواده آن ها شوند، تأثیرات در خور توجهی را نیز بر میزان تولیدات و اقتصاد کشورها می گذارند (Breslin and Smith,2006). از آن جا که این گونه حوادث به صورت بالقوه قابل اجتناب می باشند، رخداد آن ها توصیفی از بی توجهی، بی عدالتی و عدم رعایت قوانین می باشد(Derk et al. , 2006). همچنین برآورد شده است که تقریباً 40% از تولید ناخالص داخلی در کشورها صرف خسارات ناشی از جراحت، مرگ و بیماری به علت غیبت کارگر در محیط کار، درمان، مزایای از کار افتادگی و بازماندگان می شود(NIOSH,1998).

 

در یک مطالعه جهانی در سال 2005 تعداد مر گهای ناشی از کار تقریباً 314700 مورد برآورد شده است. در این مطالعه همچنین میزان بروز حوادث شغلی در منطقه خاورمیانه 9 در هر هزار نفر گزارش شد (Bentley and Haslam,2001). مطالعات قبلی نشان داده اند که خطر حوادث شغلی در افراد تازه کار بالاتر می باشد. احتمال رخداد مصدومیتهای شغلی در نوجوانان و بزرگسالان جوان نسبت به افراد مسن تر بسیار بیشتر است.

 

درکشورمانیز آمار حوادث ناشی ازکار روبه افزایش است. حوادث ناشی از کار مواردی همچون سقوط از بلندی، برخورد جسم سخت، سوختگی، برق‌گرفتگی، مسمومیت با گاز، غرق‌شدگی، کمبود اکسیژن و سایر موارد را در بر می‌گیرد. براساس آمارهای سازمان پزشکی قانونی کشور، در سال‌های اخیر موارد سقوط از بلندی در حوادث ناشی از کار با افزایش قابل توجهی مواجه بوده است، این آمار در سال ۱۳۸۹، ۴۳۴ نفر (دو زن و ۴۳۲ مرد) بوده اما در سال ۱۳۹۰ به ۵۷۱ مورد (سه زن و ۵۶۸ مرد) و در ده ماهه سال 1391 به ۶۵۸ مورد (پنج زن و ۶۵۳ مرد) رسیده است.لازم به ذکر است سقوط از بلندی عمدتا در حوادث ناشی از کار بیشترین رقم را به خود اختصاص می‌دهد.
همچنین در سالهای اخیر آمار مرگ‌های ناشی از برق گرفتگی در محل کار رشد چشمگیری داشته به نحوی که این آمار در سال ۱۳۸۹، ۱۷۳ مورد (۱۷۲ مرد و یک زن)، در سال ۱۳۹۰، ۱۸۷ مورد (۱۸۴ مرد و سه زن) و در ده ماهه سال 1391 شامل ۲۴۷ مورد (۲۴۶ مرد و یک زن) بوده است.

 

سوانح اغلب مبهم و پیچیده هستند و سانحه‌ای ممكن است حاصل از 10 علت یا بیشتر باشد. یک تجزیه تحلیل موشكافانه سوانح به طور طبیعی 3 دسته علت را نشان می دهد.

 

1- علل اصلی

 

2- علل غیر مستقیم

 

3- علل غیر مستقیم

 

در پائین ترین سطح، یک حادثه یا سانحه نتیجه این است كه یک فرد یا وسیله یک حجم از انرژی و یا ماده خطرناك كه به طور ایمن قابل جذب نیست را دریافت می كند. این انرژی یا ماده خطرناك علت مستقیم حادثه است. علت مستقیم اغلب نتیجه یک یا چند اقدام غیرایمن یا شرایط غیرایمن و یا هر دو می باشد. این اقدامات و شرایط غیرایمن علل غیرمستقیم هستند. به همین صورت، علل غیرمستقیم اغلب قابل تشخیص و شناسایی هستند. به عنوان مثال مدیریت ضعیف، تصمیم گیری غلط یا عوامل محیطی و شخصی قابل شناسایی هستند.

 

در دهه های اخیر سعی شده با بهره گرفتن از آموزش های علمی و عملی، فناوری های مختلف و وضع قوانین مورد نیاز، میزان مواجهه شاغلین با عوامل زیان آور محیط کار کنترل و در حدود مجاز قرار گیرد اما با این حال با خطرات عمده‌ای که مشاغل پر خطر دارند، این امر تقریبا غیر ممکن می باشد و همانطور که از گزارشات بین المللی در دنیا مشاهده می گردد این آمار با گسترش فناوری و بالا رفتن تعداد مشاغل سخت رو به افزایش می باشد. مشاغل سخت و ازکارافتادگی های ناشی از آن علاوه بر اینکه باعث بروز مسائل و مشکلاتی برای خود کارگر می شود، باعث بروز مشکلات اجتماعی می شود که علاوه برآن، مشکلاتی را هم برای شرکت های بیمه به وجود می آورندکه مجبور به پرداخت هزینه های ناشی از بیمه کارگرانی که در حین انجام کار دچار حادثه و سانحه شده اند، می باشند.

 

حوادث و بیماری های ناشی از كار، هزینه های زیادی را بر افراد، صنایع و اقتصاد ملی كشور ها تحمیل می كنند كه این رقم در حدود 48.5 میلیون دلار در سال تخمین زده می شود. برای پی بردن به همه این هزینه ها لازم است ارزیابی های اقتصادی دقیقی صورت پذیرد تا بتوان راهكارهای موثری را برای كنترل و كاهش آن ها در نظر گرفت. امروزه افزایش ضریب ایمنی كار و كاهش حوادث و بیماری های ناشی از آن، دولت ها و مدیران سازمان های پیشرو را در جهت استقرار سیستم های مدیریت HSE [1]در همه بخش های صنعت و خدمات سوق داده است. یكی از مسایلی كه در سیستم مدیریت HSE برای كنترل و كاهش حوادث و بیماری های ناشی از كار به آن توجه شده است، انجام محاسبات مالی و برآوردهای اقتصادی از حوادث و بیماری های ناشی از كار در جهت كنترل، كاهش و پیشگیری از وقوع آنهاست.(محمدفام،بابائی،رفیعی امام،فارسی،1388)

 

سازمان تامین اجتماعی در داخل کشور سالانه هزینه های هنگفتی را برای جبران خسارت ها و حادثه ها پرداخت می کندکه باشناسایی عوامل موثر برخسارات وحوادث، علاوه برتامین سلامت افراد، این هزینه هارامیتوان تامیزان قابل توجهی کنترل کردوکاهش داد. از آنجایی که مطالعه موردی این تحقیق، سازمان تامین اجتماعی و بیمه شدگان آن می باشد این تحقیق می تواند درسازمان مذکور قابل استفاده باشد و همچنین به دلیل جدید بودن این پژوهش، می‌تواند راهگشای تحقیقات آتی در این زمینه باشد.

 

مخفف سه حرف اول سه واژه است:HSE

 

به معنای بهداشتHealth

 

یه معنای ایمنیSafety

 

به معنای محیط زیستEnvironmental

 

HSE بطورکلی منظور از سیستم مدیریتی

 

عبارتست ازایجاد نظامی هدفمندوسازماندهی شده بابرنامه ریزی خاص که باتهیه دستورالعمل ها و روش های اجرایی و استانداردها و مقررات جاری دریک سازمان استقرار یافته و مورد بازنگری قرار میگیرد.

 
مداحی های محرم