طبیعت در طول تاریخ همواره چهره خشن خود را با پدیده های ویرانگری هم چون بهمن، سیل، آتشفشان، زمین لرزه و…. به انسان نشان داده است. این بلایا وخطرات بخشی از زندگی بوده و همواره بشر را تهدید می کند. انسان در ابتدا وقوع این پدیده ها را ناشی از قهر و غضب خدا تلقی می کرد با چنین طرز فکری خود را قادر به مقابله وکاهش اثرات ناشی از این خطرات نمی دید. ولی با رشد فکری جوامع بشری و درک علل وقوع حوادث، درصدد برآمد تا راه های مقابله وکاهش خطرات را بیابد. با وجود این تلاشها بر مبنای آمار واطلاعات موجود در دهههای اخیر روند تلفات جانی و خسارات ناشی از مخاطرات محیطی در مقیاسی جهانی رو به افزایش است.لذا نگارنده در نظر دارد تا با بررسی ژئومورفولوژیکی حوضه آبخیز گشت رودخان مخاطرات طبیعی حوضه را شناسایی و نسبت به مهارر و یا کنترل این مخاطرات ارائه راهکار نماید. براین اساس این پایان نامه به پنج فصل زیر تقسیم می شود:
فصل اول : کلیات تحقیق
فصل دوم :مبانی نظری تحقیق
فصل سوم : مواد و روش
فصل چهارم: یافته های تحقیق
فصل پنجم: نتیجه گیری، پاسخ به فرضیه و پیشنهادات ودر نهایت منابع و مآخذ می باشد.
1-1 بیان مسئله
با توجه به وسعت دامنه مسائل مورد بحث در ژئوموفولوژی در قلمروهای آثار دینامیک درونی و بیرونی، تحقیقات در این زمینه، بسیار متنوع باشد. از طرف دیگر چون عوامل موثر در تغییر چهره ناهمواریها، همیشه به صورت مشترک عمل می کنند؛ بنابراین یکی از مسائل مهم در کار تحقیقات شناسایی سهم هر عامل در ایجاد این تغییر شکل ها می باشد از طرف دیگر مسئله دخالت زمان در تحول ناهمواری ها، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است و این مسئله به نوبه خود بر تعداد تحقیقات ژئوموفولوژی می افزاید (مقیمی و محمودی ،1383،ص45).
اصولا ماهیت و پیدایش یک حوضه آبخیز تابع شرایط محیطی و موقعیت جغرافیایی است زیرا عوارض و پدیده های طبیعی در پراکندگی، حوضه نفوذ، توسعه بستر فیزیکی و سایر عوامل ژئومورفولوژیکی اثرات مهمی دارد. ویژگیهای ژئومورفولوژیکی هر حوضه آبخیز ارتباط مستقیمی با عوامل محیطی شامل فاکتورهای طبیعی (زمین شناسی، اقلیم، توپوگرافی، ژئومورفولوژی، پوشش گیاهی) و همچنین فاکتورهایی که در نتیجه دخالت و تاثیر نامتعارف انسان بوجود میآید، داشته و معمولاً بازتاب فرایندهای ژئومورفولوژیکی تبعات و مشکلات متعددی بروز میدهدکه در اثر بی مبالاتی و سهل انگاری ممکن است منجر به بروز خسارات جبران ناپذیری بر پیکره حوضه آبخیز گردد.از اینرو به منظور بررسی ژئومورفولوژیکی حوضه آبخیز باید شرایط محیط طبیعی و هیدرولوژی آن کاملا آنالیز گردیده و ارتباط و تاثیرات متقابل این پدیده ها بر یکدیگر مورد مطالعه قرار گیرد. امروزه یکی از عوامل مهم در بروز خسارتهای ناشی از مخاطرات محیطی عدم شناخت کامل و علمی در مناطق مختلف است. حوضه های آبریز ایران بویژه در حوضه های آبریز دریای خزر بدلیل تغییر کاربری و تخریب جنگل خطرات فراوان به ویژه سیل، فرسایش و لغزش می باشد. لذا مطالعات بنیادین درحوضه های آبریز امری ضروری است که میتواند باعث کاهش عوارض ناشی از مخاطرات محیطی گردد.حوضه گشت رودخان فومن یکی از حوضههایی است که درسالهای اخیر بدلیل تغییر کاربری بدلیل کارهای عمرانی و تخریب جنگل درآن انواع فرسایش درحوضه افزایش یافته و باخود مخاطرات مختلفی را به همراه دارد، لذا این تحقیق در نظر دارد تا با مطالعه و بررسی ژئومورفولوژیکی حوضه آبخیز گشت رود خان فومن مهم ترین عوامل ایجاد مخاطرات محیطی در حوضه را شناسایی و مورد بررسی قرارداده و میزان تاثیر این مخاطرات را در پایداری و ناپایداری پهنه های موجود در سطح حوضه طبقه بندی نماید.
1-2 سوال تحقیق
کدام عامل و یا عوامل ژئومورفولوژیکی بر مخاطرات محیطی حوضه آبخیز گشت رودخان بیشترین تاثیر را دارد؟
1-3 اهداف تحقیق
بررسی ژئومورفولوژیکی حوضه آبخیز گشت رودخان با تاکید بر مخاطرات محیطی
شناخت فاکتورهای ژئومورفولوژی موثر بر مخاطرات محیطی حوضۀ آبریز گشت رودخان جهت ارائه راهکارهای مناسب در کاهش این مخاطرات.
شناخت عوامل ژئومورفولوژی که باعث استقرار و شکل گیری حوضه آبخیز گشت رودخان شده است.
1-4 فرضیه تحقیق
– مخاطرات طبیعی (سیل، زلزله، رانش زمین، لغزش و…) در ساختار کنونی حوضه گشت رودخان نقش دارد.
1-5 روش تحقیق
نوع روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با رویکرد کاربردی است که با توجه به پدیدهها و روابط بین متغیرها و مبتنی بر اصول، قوانین و مشاهدات میدانی می باشد.
1-6 روش گردآوری اطلاعات
روش گردآوری اطلاعات در مراحل مختلف شامل: روش کتابخانه ای، اسنادی و در طی یک دوره کوتاه جهت بررسی ژئوموفولوژیکی حوضه و شناسایی مخاطرات طبیعی به صورت میدانی می باشد.
1-7 ابزار گردآوری اطلاعات
ابزار مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از: تهیه فیش جهت مطالعات کتابخانه ای، جمع آوری آمارهای لازم و معرفی ایستگاه های هواشناسی و هیدرومتری، نقشه های مبنا جهت نقشه های موضوعی مورد نیاز، کامپیوتر و استفاده از نرم افزارهای جغرافیایی، اتوکد، اکسل می باشد.
1-8 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات درتحقیق مورد نظر ابتدا داده های خام را از سازمان های مرتبط دریافت نموده و سپس با بهره گرفتن از نرم افزارهای آماری دسته بندی کرده و پس از آن با بهره گرفتن از داده های طبقه بندی شده به تجزیه و تحلیل هر یک با بهره گرفتن از جدول و نمودار و نقشه پرداخته می گردد.
1-9 سوابق تحقیق
سازمان ملل دهه 1990 را دهه بین المللی کاهش اثرات بلایای طبیعی نام گذاری کرده است و بر اساس این قطعنامه کشورها کمیته ای را برای کاهش اثرات بلایای طبیعی تشکیل دادهاند. در کشور کمیته ای به ریاست وزیر کشور به موجب ماده مصوبه مجلس شورای اسلامی – نهم مرداد سال 1370 هـ.ش تشکیل گردید و این کمیته جهت انجام مطالعات و تحقیقات دامنه دار بر روی بلایای طبیعی کشور تاریخچه آنها پیش آگاهی و همچنین برای اعلام اضطرار و نحوه مقابله با جبران خسارتها کمیته فرعی و تخصص به تعداد مورد نیاز را تشکیل داده است.
در این زمینه مطالعات متعددی بصورت کتاب، مقاله و پایان نامه و. .. انجام شده که به شرح زیر می باشد.
شرکت تحقیقات آب و آبخیز داری، 1377، در طرح جامع مهار سیلاب استان گیلان به تعیین و تفکیک حوضههای مختلف استان گیلان اقدام نموده و فاکتورهای مهم اقلیمی، هیدرولوژی، زمین شناسی، خاکشناسی و…. را مورد بررسی قرار دادند و نتایج حاصله را در گزارشهای متعددی ارائه دادند و نقش این عوامل را در سیلاب و پدیده های اجتماعی– اقتصادی بررسی کردند.
عابدی، 1377، بررسی بلایای طبیعی و نقش آن در توسعه پایدار با تاکید بر ایران می گوید که حدود 90 درصد از بلایای طبیعی منشاء اقلیمی دارند و در بین بلایای طبیعی به وقوع پیوسته کشور زلزله و سیل به عنوان بزرگترین و مخربترین آنها شناخته شده که همه مساله تلفات و خسارت هنگفتی را به همراه دارند.
اسمیت، کیت، مخاطرات محیطی، 1382، ترجمه مقیمی و گودرزی نژاد می گوید مخاطرات اعم از انسانی یا طبیعی ممکن است در یک فرایند زمانی منظم (پی در پی) یا نامنظم (گسیخته) روی دهد. که مقابله با مخاطرات منظم آسان است ولی مهم اینست که چگونه می توان با مخاطرات نامنظم مقابله کرد.
خالدی، 1380، بلایای طبیعی، به این نتجه رسیده که فعالیت های انسانی مانند یک نیروی مهم در سطح کره زمین مطرح است، جمعیت انسانی با دگرگون کردن الگوهای مصرف انرژی ،به نابودی جنگل ها، فرسایش خاک، مصرف آب و تغییر کیفیت آن، نهشتههای اسیدی و. .. تغییرات آب و هوای کره زمین تمایل دارد چون انسان همواره به منابع طبیعی و توسعه نیاز دارد. لذا این گونه فعالیت ها مقدار زیادی انرژی در سطوح کره زمین مصرف کرده و در نتیجه موجب تخریب محیط زیست می شود نامبرده در این کتاب مقدماتی در زمینه بلایای طبیعی در دو بعد انسانی و طبیعی پرداخته است.
جهاد کشاورزی، 1381، نیز سیلخیزی غرب استان گیلان را مورد تحقیق قرار داده و به تجزیه و تحلیل آمارهای بارندگی و حداکثرهای 24 و 48 ساعته بارندگی، درجه حرارت و تبخیر پرداخته و با تفکیک پوششهای گیاهی و مرتعی و کشاورزی و مسکونی به بررسی تغییرات سرعت نفوذ در هر یک از واحدهای اراضی پرداخته و به تعیین تفکیک گروهای هیدرولوژیکی خاک اقدام نموده و مساحتی را که دارای پتانسیل سیلخیزی بالاتر از آستانه خسارت می باشند، تعیین نمودند.
رمضانی و عبدالهی، 1382، در بررسی بارش – رواناب حوضه آبریز شهرک ماسوله گیلان می گویند که با افزایش بارندگی در حوضه شهرک ماسوله و از طرف دیگر تخریب پوشش گیاهی حوضه شامل جنگلها و مراتع به سیلاب منطقه را تهدید می کند.
رمضانی، 1382، در مقاله ای با عنوان بررسی و شناخت عامل سیل مرداد 1377 ماسوله گیلان به این نتیجه رسیده است که محققانی که سیل نهم مرداد 1377 را مورد بررسی قرارداده اند عنصر باران را عامل ایجاد سیل عنوان نموده اند در صورتی که عامل باران دلیل سیل نمی باشد بلکه سیل یک پدیده ژئومورفولوژیکی بوده که مخزن آب ذخیره شده از گذشته بصورت انفجاری به همراه روانه گلی به سمت پایین دست حرکت نموده است.
در عصر امروزی پیشرفت علم وتکنولوژی با سرعت خارق العاده در حال حرکت به سمت جلو است و جهان امروز را خیلی متفاوت از جهان دیروز گردانیده است. و همه انسانها و سازمانها تحت تأثیر این تحولات میباشند. بانکداری امروزی با بانکداری گذشته تفاوت پیدا کرده است. و مشتری امروزی نیز با مشتری دیروزی فرق می کند مشتری دیروز به دنبال بانک و بانکدار بود تا بتواند نیازهای خود را مرتفع و از آن بهرهمند شود ولی امروز این بانکها هستند که باید در این فضای کاملا رقابتی بدنبال مشتری بگردند و زمینه رضایت آنها را فراهم کنند. چون دیگر مشتری وقت و فرصت آن را ندارد که بدنبال بانک و بانکدار باشد. و بانکها باید با برخورداری از علم روز و تشخیص نیازهای مشتریان زمینه دلخواه مشتری را فراهم بیاورند. سازمانها باید توان این را داشته باشند که خود را با شرایط روز وفق دهند و برای این کار لازم است تا سازمانها از حالت یادگیری سازمانی تغییر جهت داده و به سمت مفاهیم سازمانهای یادگیرنده و سازمانهای دانشی و مدیریت دانش حرکت کنند. مدیریت دانش یکی از این مفاهیمی است که از الزامات مهم سازمانها میباشد و سازمانها با بکارگیری مدیریت دانش امکان نوآوری در فعالیتها، فرایندها، خدمات خویش را فراهم میآورند. ودر نتیجه موقعیت رقابتی خویش را بهبود میبخشند. سازمانها باید توانایی این را داشته باشند تا دانش مورد نیاز را کسب و میان کارکنان نشر داده و در فعالیتهای روزانه خود بکار گیرند. پس شناخت عوامل تأثیرگذار بر مدیریت دانش از جمله اقدامات اولیه سازمانها میباشد. از طرف دیگر یکی از قابلیتهای مهم سازمانی که می تواند به سازمانها در خلق و تسهیم دانش کمک بسیار کند و برای آنها در مقایسه با سازمانهای دیگر مزیت سازمانی پایدار ایجاد کند سرمایه اجتماعی[1] است (پروساک و کوهن[2]، 2001). سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که نقش بسیار مهمتری نسبت به سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی[3] در سازمانها و جوامع ایفا می کند. بطوری که بدون سرمایه اجتماعی کارکنان حاضر به تسهیم اطلاعات و دانش نخواهند شد و برنامه مدیریت دانش موفقیتآمیز نخواهد بود. برای ایجاد و تکمیل فرایند مدیریت دانش، سرمایه اجتماعی جایگاه اساسی دارد (این کپن[4]،1998(. که سازمانها با استفاده درست از مدیریت دانش[5] و سرمایه اجتماعی میتوانند سازمانهای خود را به کمال مورد نظر برسانند.
بنابراین با توجه به اهمیت سرمایه اجتماعی بر مدیریت دانش در سازمانها این تحقیق در پی دستیابی به شناخت بیشتر عوامل موثر بر اجرای مناسب این راهبرد میباشد. با توجه به تعاریف و ابعاد مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی که هر دو بر تعاملات و ارتباطات میان افراد تاکید دارد. در این تحقیق تلاش می شود تا چگونگی ارتباط میان سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش و نیز سه بعد سرمایه اجتماعی یعنی بعد ارتباطی، شناختی و ساختاری بر مدیریت دانش در شعب بانکهای غرب گیلان بررسی شود و میزان تأثیر پذیری مدیریت دانش از سرمایه اجتماعی مورد آزمون قرار گیرد. این فصل شامل بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، چارچوب نظری، فرضیات تحقیق، اهداف تحقیق، تعاریف نظری و عملیاتی متغییرها و قلمرو تحقیق میباشد.
1-2 بیان مسئله
دانش به سرعت در حال تبدیل شدن به مهمترین مزیت رقابتی پایدار برای سازمانهاست. پیشرفتهای اخیر در فناوری اطلاعات، هزینه های مدیریت داده را به میزان قابل توجهی کاهش داده است. این پیشرفتها مفاهیم سازمان یادگیرنده، سازمانهای دانشی و مدیریت دانش را وارد ادبیات مدیریت و سازمان کرده است. سازمانها با بکارگیری استراتژی های مدیریت دانش امکان نوآوری در فرایندها، فعالیتها، محصولات و خدمات خویش را فراهم آوردهاند و در نتیجه موقعیت رقابتی خویش را بهبود میبخشند. در محیط پویا، چالشی و رقابتی کسب وکار امروزه حرکت سازمانها به طرف سازمانهای یادگیرنده از الزامات موفقیت در چنین محیطی است. و امروزه سازمانها باید توانایی این را داشته باشند که دانش مورد نیازشان را برای نوآوری در محصولات و بهبود فرایندها را كسب نمایند و میان كاركنانشان نشر دهند و در تمامی فعالیتهای روزانه مورد استفاده قرار دهند(دوستار وهمکاران،1391).
مدیریت دانش عبارت است از فرایند ایجاد ارزش از دانش سازمان البته پیاده سازی و اجرای مدیریت دانش كارا و موثر که مستلزم توجه به عوامل مهمی مانند فرهنگ سازمانی و فن آوری اطلاعات میباشد كه اهمیت این عوامل در سازمانهای مختلف با توجه به اهداف سازمان، زمینه فعالیت سازمان، محیطی كه سازمان در آن قرار دارد (معتمدی جویباری و همکاران،1391) مالهوترا[6] معتقد است مدیریت دانش شامل فرایندهای سازمانی است که ترکیب همافزایی از ظرفیت پذیرش داده و اطلاعات، توسط فناوری اطلاعات، و ظرفیت خلاقیت و نوآوری توسط انسان را جستجو می کند (مالهوترا،1998). ﭼﻮﻧـﮓ و ﻫﻤﻜـﺎراﻧﺶ[7] (2000) در ﭘـﻲ پژوهشهای ﺗﺠﺮﺑﻲ ﺧﻮد ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧﺶ را ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﺑﻜﺎرﮔﻴﺮی و اراﺋﻪ مهارت ها و تخصصهای اﻓﺮاد در ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻲداﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﻓﻨﺎوری اﻃﻼﻋﺎت ﭘﺸـﺘﻴﺒﺎﻧﻲ ﻣـیﺷـﻮد.
بهات (2001) چرخه مدیریت دانش را شامل فعالیتهای کسب، ثبت، انتقال، خلق و کاربرد دانش در سازمان میداند. کسب دانش شامل مجموعه فعالیتهایی است که به منظور کسب دانش جدید در خارج سازمان صورت میگیرد. ثبت و مستندسازی دانش شامل استفاده از پایگاههایی است که به منظور ثبت دانش موجود در سازمان صورت میگیرد. انتقال دانش شامل مجموعه فعالیتهایی است که به منظور انتقال دانش سازمان میان اعضاصورت میگیرد. خلق دانش شامل پاداشدهی وتشویق نوآوری و ایدههای جدید کارکنان، بحث آشکار در مورد تجارت وشکستهای سازمان، تشکیل گروههای یادگیری است. و کاربرد دانش شامل بکارگیری ایدههای جدید کارکنان در فرایند سازمان و یا توجه به فروش دانش سازمانی است.
مدیریت دانش با تسهیم دانش در سازمان و به حافظه سپردن دانش افراد در حافظه سازمانی می تواند کارکنانی دانشی بار آورد که پاسخگوی نیاز مراجعین خود باشد.مراجعینی که روز به روز آگاهتر میشوند و توقعات بالاتری را از سازمانها دارند.در چنین فضایی خلق و
مبادله دانش یک فاکتور اساسی در سازمانهای دولتی برای ارائه خدمات بهتر و تصمیم گیری های منطقیتر میباشد (ان.دی.للا[8]،2010). مفهوم سیستم مدیریت دانش سازمانی می تواند درک کاملتری از مدیریت دانش و عناصر اصلی آن را نشان دهد. سیستم مدیریت دانش سازمانی، نظامی است که از طریق آسان سازی مبادله و نشر دانش (چه ضمنی و چه صریح) فرایند یادگیری سازمانی را بهبود و ارتقا میبخشد (مزو و اسمیت[9]،2000). دانش شامل تمام انواع دانش سازمانی (صریح یا ضمنی) است كه در داخل سازمان و یا اذهان كاركنان سازمان موجود است. افراد نیز همه ذینفعان درون و بیرون سازمان میباشد. در میان تمامی این عناصر كاركنان سازمان مهمترین و اصلیترین جزسیستم مدیریت دانش سازمانی میباشند (مزو و اسمیت،2000). بنابراین میتوان افراد انسانی را در سازمان اصلیترین عنصر در مدیریت دانش سازمانی دانست (سیوی[10] 2000 ).
فناوری اطلاعات و تکنولوژی مناسب به عنوان ابزاری برای پشتیبانی از تعاملات انسانی و فرایندهای هماهنگی وهمكاری میان افراد سازمان وتسهیل جریان دانش و بكارگیری آن به شمار میآیند. پس چنانچه سازمانی بتواند هر چه بیشتر تعاملات اثربخش را در میان كاركنان خویش در داخل گروهها و واحدهای سازمانی افزایش دهد احتمال خلق دانش جدید در سازمان انتقال و تبادل دانش میان افراد سازمان و در نتیجه مدیریت اثربخش دانش سازمانی نیز بیشتر خواهد بود. پس توجه به ارتباطات و تعاملات اثربخش میان افراد سازمانی و ایجاد جوی آكنده از اعتماد میان آنان ما را به مفهوم سرمایه اجتماعی نزدیک میسازد (الوانی وهمكاران1386 ). در دهه اخیر با افزایش رقابت، جذب و حفظ مشتری كه باارزشترین ركن رقابت شمرده میشود، از اهمیت بالایی برخوردار شده است و بسیاری از سازمانها آن را كلید موفقیت در كسب وكار میدانند. برخی از سازمانها با وجود بهرهمندی از مدیریت ارتباط با مشتری، قادر به جذب رضایت مشتری نیستند. برای نمونه بانكهای خصوصی و بانكهای دولتی دچار مشكلات عدیدهای در بازار رقابت شدند. و باید تلاش کرد با ارائه مدلی برای اولویتدهی انواع دانش و مدیریت بهینهتر دانش در سازمان، مدیریت دانش و ارتباط با مشتری را بهبود بخشید (رادفر، رضایی ملک،1391 ). عدم برقراری صحیح مدیریت دانش در بانکهای و عدم استفاده از دانش جدید و تازه موجب اتلاف وقت برای مشتریان و عدم انجام خواسته مشتریان شده و نارضایتی آنان را در بردارد و عقب ماندن بانکها از رقبایشان را به بار میآورد و بانکها را در این عرصه رقابت و تکنولوژی از دور خارج کرده و باعث افول بانک می شود.
سرمایه اجتماعی برای اهداف مدیریت دانش معنادار است و می تواند به عنوان مکمل وموازی با دیگر دارایی های نامحسوس از قبیل سرمایه انسانی و سرمایه فکری درک شود. تعدادی از مفاهیم هدایت که سازمانها می تواند خود را وفق به ابداع و افزایش سرمایه اجتماعی برای اهداف مدیریت دانش وجود دارد (منینگ[11]،2010). وجود سرمایه اجتماعی در سازمان و تعاملات اثربخش میان افراد سازمان موجب تسهیل تضارب بیشتر آرا، انتقال دانش و خلق دانش در سازمان را فراهم خواهد آورد (الوانی، 1386). سرمایه اجتماعی به دلیل این که اقدامات جمعی را کارآمد میسازد باعث ارتقا کل فرایند مدیریت دانش شده و جایگزین خوبی برای تماسهای رسمی، پاداشها و مکانیزم های نظارت است. به دلیل این که هدف مدیریت دانش، اثر گذاری بر کیفیت اقدام در سیستمهای اجتماعی از طریق کنترل منطق یادگیری و حل مساله است، میتوان آن را تحت عنوان مدیریت سرمایه اجتماعی نام گذاری نمود (محمدی و همکاران، 1387). مفهوم سرمایه اجتماعی بر تعامل و ارتباطات افراد در درون سازمان تاكید دارد، تا آنجا كه سرمایه اجتماعی از دارائی های مهم هر سازمانی است كه می تواند در مدیریت دانش كمك كند و برای سازمانها مزیت رقابتی پایدار ایجاد نماید (مهدیانراد، فضلی،1390).
سرمایه اجتماعی مجموعه ای از منابع و ذخایر ارزشمند است كه به صورت بالقوه در روابط اجتماعی گروههای نخستین و ثانوی وجود دارد. برخی از این ذخایر كه گاه از آنها به عنوان ارزشهای اجتماعی نیز یاد می شود عبارتند از: صداقت، سلامت نفس، همدردی، اعتماد، همبستگی و فداكاری. سرمایه اجتماعی از طریق این منابع كار افراد را در سطوح مختلف خرد، میانی و كلان جامعه سریع، كم هزینه و مطمئن می سازد و بدین وسیله آنان را در رسیدن به اهداف مشترك اجتماعی كمك می كند (صفرزاده وهمكاران1389). سرمایه اجتماعی اهمیت اساسی شبكه های قوی روابط مبتنی براعتماد و همكاری را در اجتماعات آشكار میسازد (جاکوبس[12]، 1965). به عبارتی، سرمایه اجتماعی آن دسته از شبکه ها و هنجارهایی است که افراد را قادر به عمل جمعی می کند (رضاییکلیدبری و همکاران،1390). ناهاپیت وگوشال[13] از دیدگاه سازمانی سرمایه اجتماعی را به عنوان جمع منابع بالفعل، بالقوه موجود در درون قابل دسترس از طریق و ناشی شده از شبكه روابط یک فرد یا یک واحد اجتماعی تعریف میكند. از دیدگاه آنها سرمایه اجتماعی یكی از قابلیتها و دارایی های مهم سازمانی است كه می تواند به سازمانها در خلق و تسهیم دانش كمك بسیار نماید و برای آنها مزیت رقابتی در مقایسه با سازمانهای دیگرایجاد كند (ناهاپیت وگوشال1998).
ناهاپیت وگوشال (1998) سرمایه اجتماعی را شامل سه طبقه میدانند: عنصر ساختاری اشاره به الگوی کلی تماسهای بین افراد دارد یعنی شما به چه کسانی و چگونه دسترسی دارید. مهمترین جنبه های این عنصر عبارتند از روابط شبکه ای بین افراد، پیکربندی شبکه ای و سازمان مناسب. عنصر شناختی شامل ادراک، باورها و تصورات فرهنگی و اجتماعی مشترک است که بوسیله مفاهیم و خاطرات مشترک و یا زبان مشترک مورد پذیرش افراد قرار گرفته و میان آنان باقی میماند. مهمترین جنبه های این بعد عبارتند از زبان و کدهای مشترک، و حکایات مشترک. عنصررابطهای که در بردارنده میزان اعتماد متقابل میان اعضا یک واحد اجتماعی است. که مهمترین جنبه های این بعد از سرمایه اجتماعی عبارتند از: اعتماد، هنجارها، الزامات و انتظارات و هویت.
محقق بدنبال پاسخگوی به این سئوال است آیا سرمایه اجتماعی بر مدیریت دانش در شعب بانكهای غرب گیلان تأثیر دارد؟
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
این روزها دانش بیشترین ارزش را در سازمانها دارد (بریتو[14] وهمکاران،2010) و موفقیت شرکتها در قرن 21 با توجه به بازارهایی که هر روز رقابتیتر میشوند منوط به استفاده از دانشی است که شرکتها در فرایندهای کلیدی خود بدان نیاز دارند (ان.دی.للا و همکاران،2001). و با توجه به اینکه نیاز اساسی سازمانها در این عرصه رقابتی دانش جدید و نو است، و این همان چیزی است که موجب پیشرفت سازمانها در سطح ملی و فرا ملی شده است و بوسیله همین دانش سازمان می تواند از سازمانهای دیگر پیشی بگیرد. و دانش یعنی همان چیزی که کارکنان سازمان میدانند. و کارکنان باید در پی افزایش آن در سازمان باشند. در این میان سازمانهایی که درجه بالایی از خلاقیت و عملکرد کاری دارند دانش خود را به صورت اثر بخشی مدیریت می کنند (کورادو و راموس[15]،2010). بیشتر شرکتهای خصوصی به اهمیت دانش و مدیریت آن برای کسب مزیت رقابتی و بقا در صحنه رقابتی پی برده اند. سرعت بالای توسعه تکنولوژی های جدید و ارتباطات دیجیتال منجر به افزایش اهمیت مدیریت دانش به عنوان یک منبع حیاتی برای کسب مزیت رقابتی گردیده است (ان.دی للا،2010) تجربه نشان داده است که موضوع مدیریت دانش بحثی نیست که اهمیت خود را از دست دهد بلکه با توجه به سرعت تغییرات محیط ارزش آن روز به روز بیشتر می شود مدیریت دانش که دانش را در سازمان به حرکت در میآورد و مابین کارکنان به چرخش در میآورد و با به چالش کشیدن دانش موجب افزایش می شود و از ایستا بودن دانش که موجب از بین رفتن دانش می شود جلوگیری می کند. انتقال دانش و اطلاعات در سطح کلان و خرد بین افراد و سازمانها بستگی به افراد دارد که این انتقال را تسهیل وتسریع می کنند. در نتیجه تمام عواملی که مشوق ارتباط بین فردی و یا مانع آن باشد بر مبادلات اطلاعاتی افراد نیز تأثیرگذار خواهد بود، به همین دلیل اهمیت ارتباطات و تعاملات مبتنی بر اعتماد و هنجارها میان افراد در گسترش و کاربرد دانش مورد تاکید قرار گرفته است. و از سوی دیگر مفهوم سرمایه اجتماعی به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبكه به عنوان منبعی با ارزش اشاره دارد، و با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می شود. در غیاب سرمایه اجتماعی، سایر سرمایهها اثر بخشی خود را از دست می دهند و پیمودن راه های توسعه و تكامل فرهنگی و اقتصادی، ناهموار و دشوار میگردد (دوستار و همکاران،1391). و توجه به اهمیت مدیریت دانش در سازمانها در پی دستیابی شناخت عوامل موثر بر اجرای مناسب راهبرد سازمانی را بدنبال دارد.
هدف اصلی این تحقیق شناسایی عوامل موثر بین سرمایه اجتماعی ومدیریت دانش در سازمان مورد مطالعه است. تا چگونگی تاثیرگذاری میان سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش و نیز تاثیرگذاری بین بعد ساختار سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش، بعد شناختی سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش و بعد رابطه ای سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش را جستجو كنیم. این تحقیق به بررسی تأثیر این دو مقوله در شعب بانکهای غرب گیلان به عنوان یک سازمان خدماتی که مسئولیت ارائه خدمات روزمره به مشتری را دارد و با توجه به سیستمهای حال بانكها و اتئلاف زمان و برای سهولت كار مشتری و غنیمت شماری زمان مشتری و ارائه خدمات بهتر و رضایتمندی مشتری که از کار اصلی بانکها است، می پردازد. لذا ضرورت و اهمیت این تحقیق و تأثیر این دو دارایی ناملموس و راهبردی در موفقیت سازمانی و کاهش عدم اطمینان و جلوگیری از روش آزمون و خطا در مدیریت نمایان میگردد.
:
امروزه صنایع خدماتی نقش اساسی و مهمی در رشد و توسعه اقتصادی كشورها ایفا می كنند و در این میان نقش و اهمیت جایگاه صنعت بیمه به عنوان صنعت مولد و حمایت كننده از صنایع دیگر بر کسی پوشیده نیست. از سوی دیگر جهان بیمه به سرعت در حال تغییر و تحول و رقابتی شدن است و لازمه پیشرفت، ادامه حیات و باقی ماندن در صحنه، درك درست نیازهای مشتریان و جلب رضایت آنان می باشد. بازاریابی رابطه مند به عنوان کلیدی برای بازاریابان برای جذب، باقی ماندن و ارتقاء ارتباط با مشتریانشان پدیدار شده است. در بازارهای رقابتی ، تجارت ها برای وفاداری مشتریان برای کاهش هزینه ها، بهبود سود و رشد پایدار رقابت می کنند. وفاداری یک واژه قدیمی است که معمولاً برای توصیف پایبندی و دلبستگی شدید و پرشور و حرارت به یک کشور، آرمان یا فرد مورد استفاده قرار میگیرد.
اهداف: در همین راستا تحقیق حاضر تلاش کرده است تا علاوه بر دستیابی به مدلی جامع در ارتباط با نیات وفاداری سیستمی طراحی کند تا براساس آن بتواند عوامل موثر بر اعتماد کارکنان و سیاستها و عملکردهای مدیریتی و تاثیر آن بر وفاداری مشتریان را شناسایی کند.
روش کار: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی بوده زیرا برای پاسخ دادن به یک معضل و مسئله علمی ، که در دنیای واقعی وجود دارد برآمده ایم . این تحقیق از نظر جمع آوری داده ها در یک مقطع از زمان (تابستان سال 1392) نمونه گیری انجام شد ، بنابراین این پژوهش از لحاظ زمانی مقطعی می باشد.جامعه آماری تحقیق نامحدود و شامل مشتریان بیمه های خصوصی استان گیلان است ، حجم نمونه با توجه به فرمول تعداد 384 بدست آمده است . روش نمونه گیری خوشه ای و مشتریان به صورت تصادفی قابل دسترس انتخاب شده اند ، ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد .و تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار لیزرل 2/8 صورت پذیرفته است.
نتایج: بر اساس نتایج بدست آمده از میان هشت فرضیه تنها دو فرضیه مربوط به ارتباط درک مشتری نسبت به شایستگی کارکنان با اعتماد کارکنان و ارتباط درک مشتری نسبت به گرایش کارکنان به حل مشکل با اعتماد کارکنان رد و فرضیه های ارتباط درک مشتری نسبت به خیرخواهی کارکنان با اعتماد کارکنان ، ارتباط درک مشتری نسبت به شایستگی سیاستها با اعتماد مشتری به سیاستها، ارتباط درک مشتری به خیرخواهی سیاست ها با اعتماد مشتری به سیاست ها، ارتباط اعتماد مشتری به کارکنان با اعتماد مشتری به سیاست ها ،ارتباط اعتماد مشتری به کارکنان با نیات وفاداری مشتریان و ارتباط اعتماد مشتری به سیاست ها با نیات وفاداری مشتریان مورد تایید قرار گرفتند.وبا توجه به نتایج بدست آمده بیشترین میزان ارتباط به میزان 53% مربوط به فرضیه درک مشتری به خیرخواهی سیاستها و عملکردهای مدیریتی به طور مثبتی با اعتماد مشتری به سیاستها و عملکردهای مدیریتی در ارتباط است ، می باشد.
1-1) بیان مسأله
امروزه صنایع خدماتی نقش اساسی و مهمی در رشد و توسعه اقتصادی كشورها ایفا میکنند و در این میان نقش و اهمیت جایگاه صنعت بیمه به عنوان صنعت مولد و حمایت كننده از صنایع دیگر بر کسی پوشیده نیست. از سوی دیگر جهان بیمه به سرعت در حال تغییر و تحول و رقابتی شدن است و لازمه پیشرفت، ادامه حیات و باقی ماندن در صحنه، درك درست نیازهای مشتریان و جلب رضایت آنان میباشد. بازاریابی رابطه مند به عنوان کلیدی برای بازاریابان برای جذب، باقی ماندن و ارتقاء ارتباط با مشتریانشان پدیدار شده است. در بازارهای رقابتی ، تجارتها برای وفاداری مشتریان برای کاهش هزینهها، بهبود سود و رشد پایدار رقابت میکنند. وفاداری یک واژه قدیمی است
که معمولاً برای توصیف پایبندی و دلبستگی شدید و پرشور و حرارت به یک کشور، آرمان یا فرد مورد استفاده قرار میگیرد. اخیراً در زمینه کسب و کار، این واژه برای توصیف اشتیاق مشتری به ادامه کار با یک شرکت به مدت طولانیتر، خرید و استفاده مکرر و ترجیحاً خرید انحصاری از کالاها و خدمات آن و توصیه داوطلبانه محصولات آن شرکت به دوستان و همکاران مورد استفاده قرار گرفته است. وفاداری مشتری تنها تا زمانی ادامه خواهد یافت که مشتری احساس کند ارزش بهتری را در مقایسه با آنچه او میتوانست با تغییر موضع به سوی عرضه کننده دیگر کسب نماید، دریافت می کند. بنابراین مشتری همواره کالا و یا خدماتی را از شرکت میخرد که اعتقاد دارد بیشترین ارزش را به او ارائه خواهد کرد. مقصود از بیشترین ارزش ارائه شده به مشتری تفاوتی است که بین کل ارزش مورد نظر مشتری و کل هزینههایی که پرداخت خواهد کرد، وجود دارد (فیض و رجبی میاندره، 1387). کاتلر (2003)، واژه وفاداری را به عنوان تعهد پایدار به خانواده، کشور و یا دوستان توصیف می کند و معتقد است این اصطلاح در ابتدا با تاکید بر وفاداری به نام تجاری وارد ادبیات بازاریابی شده است. او معتقد است که وفادار ساختن مشتری مستلزم تبعیض قائل شدن میان مشتریان مختلف میباشد و از هیچ شرکتی نمیتوان انتظار داشت که همان توجهی که به مشتریان سودآور دارد به مشتریان غیر سودآور نیز داشته باشد(رنجبریان و براری، 1388).
اعتماد به معنای نیت رفتاری یا رفتاری است که اعتماد شریک را منعکس میکند و شامل آسیب پذیری و عدم اطمینان بر بخشی از اعتماد کننده است (Choudhuri and Holbrook, 2001). همچنین اعتماد به عنوان تمایل به اتکا کردن به شریکی است که مورد اطمینان است (Moorman et al., 1992).
در خدمات متمرکز به افراد، مشتریان اعتقادات و قابلیت اعتمادشان را از طریق تعامل با کارکنان ، از طریق تجارب خود با سیاستها و عملکردهای مدیریتی توسعه میدهند (Sirdeshmukh et al., 2002). قابلیت اعتماد بالا همچنین منجر به وفاداری بیشتر میشود. چون اعتماد به طرف رابطه احساس مثبت مشتری و اطمینان وی به شرکت را تایید می کند ( . (Sweeney and Swait,2008 شایستگی(تخصص) قابلیت تحویل کیفیت بالای خدمات بر اساس تخصص، تجربه و آشکار کردن اجرای رفتارهای آشکار را منعکس میکند. خیر خواهی منعکس کننده حدی است که یک ارائه دهنده خدمت به خوبی معنا میکند و به طور واقعی به دنبال منافع مشتریان پیش از منافع خود است (Shainesh., 2012).
همینطور ادراک مشتریان از خیرخواهی توسط رفتارهای آشکار کارکنان و سیاستها و عملکردهای مدیریتی و نفوذ اعتماد تشکیل میشود. خدمات به دلیل ناملموس بودن و عدم تجانس پتانسیل بالاتری برای مشکلاتی دارد که در طول خدمت با آن مواجه میشود (Bitner et al., 1990).
گرایش به حل مشکل به عنوان یک عامل مهم ارزیابی مشتریان از تبادل خدمات پدیدار میشود. بنابراین گرایش حل مشکل به عنوان ارزیابی مشتری از ارائه دهنده خدمت تمایل به پیش بینی و حل و فصل رضایت بخش مشکل در حین و بعد از تبادل خدمات تعریف میشود (Shainesh, 2012).
بنابراین سوال اصلی تحقیق این است که آیا بین قابلیت اعتماد، اعتماد و قصد وفاداری در شرکتهای بیمه رابطه معنی داری وجود دارد؟
1-2) اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:
نظریه بازاریابی در بدو امر در رابطه با کالاهای ملموس و فیزیکی مطرح شد. با این وجود یکی از روندهای اصلی و اساسی در این زمینه رشد پدیده خدمات بوده است. صنایع خدماتی از تنوع بسیاری برخوردارند. از آنجا که مشتریان مهمترین رکن بقاء واحدهای تولیدی و خدماتی مختلف هستند، پاسخگویی به نیازهای مشتریان با توجه به علائق و خواستههای آن ها موضوع قابل توجه در برنامههای بازاریابی سازمانها میباشد. در دنیای امروز ارتباط با مشتری و جلب رضایت او سرلوحه فعالیت همه سازمانها قرار گرفته است. رشد و توسعه بیمه به عنوان یکی از شاخصهای توسعه یافتگی جوامع به شدت تحت تأثیر میزان رضایت مشتریان که همان بیمه گذاران میباشند، قرار دارد و حفظ و بقاء شرکتهای بیمه در گرو رضایت و وفاداری بیمه گذاران آن شرکتها میباشد. تحقیق حاضر تلاش کرده است تا علاوه بر دستیابی به مدلی جامع در ارتباط با نیات وفاداری سیستمی طراحی کند تا بر اساس آن بتواند عوامل موثر بر اعتماد کارکنان و سیاستها و عملکردهای مدیریتی و تأثیر آن بر وفاداری مشتریان را شناسایی کند.
1-3) چهارچوب نظری تحقیق و مدل علی
اهمیت رشد بازاریابی رابطهای ،منجر به ایجاد اعتماد و وفاداری در ادبیات بازاریابی و همچنین در کسب و کار شده است. این به طور ویژه برای خدمات با ویژگیهای ذاتی ملموس بودن، ناهمگنی و پیچیدگی درست است. علاوه بر این، زمانی یک خدمت شخصاً مهم است و نیازمند مشارکت بالا است که عدم اطمینان تجربه استفاده کنندگان و حس آسیب پذیری وجود داشته باشد. بری(1995) تشخیص داد زمانی مشتریان اعتماد خود را در ارائه کنندگان خدمات توسعه میدهند، آن ها عدم اطمینان و حس آسیب پذیری پایینتری را تجربه میکنند. به طور مشابه، مورگان و هانت(1994) توصیه کردند که شرکتها باید در جستجوی رضایت و ایجاد اعتماد فراتر برای ایجاد رابطه بلندمدت با مشتریانشان باشند. به همین ترتیب ، جونز و ساسر(1995) نیاز به کاهش وابستگی بر اقدامات رضایت به تنهایی برای ارزیابی کیفیت در ارتباط با مشتریان تاکید کردند. حفظ و وفادار ساختن مشتری یکی از مهم ترین و حیاتی ترین اهداف هر سازمانی میتواند باشد که در سایه آن سازمان میتواند به هدف وجودی خود که سودآوری است برسد( توکلی زاده،1384).
تعامل مشتریان با کارکنان ، به عنوان نمایندگان یا عوامل خدمت شرکت است و به طور کامل مستقل از اشخاص است. بنابراین در کارکنان اعتماد بر سیاستها و عملکردهای مدیریتی مانند مدیریت، کنترل و تعیین رفتارهای کارکنان تأثیر خواهد گذاشت. با این حال سیردشموخ و همکاران رابطهای را بین اعتماد کارکنان و اعتماد بر سیاستها و عملکردهای مدیریتی پیشنهاد دادند، و تأثیر قوی اعتماد کارکنان بر اعتماد سیاستها و عملکردهای مدیریتی را بیان کردند.
جریانی گسترده از تغییرات و تحولات از اواخر قرن بیستم آغاز شده است که پایههای پارادایم سنتی و نیوتنی را در همه حوزهها و به ویژه در اقتصاد، مدیریت و کسب و کار به شدت سست نموده است. در پارادایم های جدید به جای تأکید بر مدل سنتی فرماندهی و کنترل، بر استفاده از تیم های کاری مشارکتی، یادگیری مستمر، خودکنترلی، تحول آفرینی، یکپارچگی زندگی کاری و معنوی تأکید میشود. مفاهیمی همچون هوش هیجانی ، رهبری تحول آفرین و اثربخشی تیمی که متغیرهای اصلی این پژوهش هستند نیز در راستای همین حرکت به سمت پارادایم های منعطف تر در سال های اخیر مطرح شده اند. وظیفه اولیه رهبری در دوران جدید، اعتماد سازی و هدایت جریان تغییر و تحول است. این رهبران که رهبران تحول آفرین نامیده می شوند از سبک رهبری تعاملی که تنها مبتنی بر انگیزش از طریق پاداش و تنبیه است، فراتر می روند و با جلب اعتماد و وفاداری دیگران، ترسیم چشم اندازی مهیج از فرصتهای بالقوه و نیز الهام بخشیدن به پیروان موجب ایجاد تعهد به تحول و خودکنترلی بالا در آنها می شوند. رهبران تحول آفرین بدین ترتیب به تک تک کارکنان سازمان کمک می کنند که هر یک خود به یک عامل تحول آفرین مبدل گردند و سازمان را به سمت آینده ترسیم شده حرکت دهند. در گذشته تصور می شد که مهم ترین عامل پیش بینی اثربخشی رهبری، بهره هوشی(IQ) می باشد که مبتنی بر تواناییهای زبانشناختی، تحلیل منطقی و هوش ریاضی است. مطالعات جدید نشان داد که بهره هوشی سنتی تنها بخش کوچکی از رهبری اثربخش را توضیح می دهد(Amram, 2005, p. 5). بنابراین از اواسط دهه 1990 میلادی تحقیقات زیادی بر نقش هوش هیجانی در پیش بینی اثربخشی رهبری متمرکز شد و تا بحال تحقیقات نشان داده اند که هوش هیجانی نسبت به بهره هوشی اهمیت بسیار بیشتری در تبیین اثربخشی رهبری دارد. در این فصل ابتدا بیان مسئله مطرح می شودو سپس به اهمیت و چارچوب نظری پرداخته می شود.پس از آن فرضیههای پژوهش، تعاریف مفهومی و عملیاتی و قلمرو زمانی، مکانی و موضوعی را از نظر می گذاریم.
1-1) بیان مسئله
امروزه تعداد سازمان هایی كه برای مدیریت محیط های پویا و پیچیده عصر حاضر به تشكیل تیم روی می آورند روز به روز افزایش می یابد. اكنون تیم سازی راه حلی برای مقابله با مشكلات ناشی از تطابق بیرونی به شمار میرود. این مهم از طریق گرد آوری افكار و نظرات مختلف میسر است( Schnider & barso, 2003). از طرفی ساختارهای سازمانی شروع به گسترده شدن نموده اند. در این زمینه عبور از ساختار عمودی به افقی، دلیل گذار به سمت تیم شده و مدیریت مبتنی بر تیم برای سازمان های نوین دارای اهمیتی مضاعف شده است. خصوصا از انتهای دهه 1980 شرکتهای بزرگ(مانند تویوتا، BMW، جنرال موتورز و ..) انجام کار به صورت سنتی را رها نموده و به سمت کارهای تیمی مبتنی بر پروژه گام برداشته اند. در حال حاضر این مسئله پذیرفته شده است که کار تیمی دارای وجوه برتر بسیاری است که شامل انسجام فیزیکی، تصمیم گیری سریع، اشتراک دانش، ایجاد روحیه تیمی و تسهیم مسئولیتهاست. سازمانها پذیرفته اند که تیم ها در اثربخشی سهم بسزایی دارند(Aslan et al, 2008).تشکیل تیم در سازمان ها میتواند پاسخی مناسب برای پیچیدگی محیط باشد. در این راستا نظام بانكی نیز از این مقوله مستثنی نیست بگونه ای كه طرح تحول سیستم بانكی به عنوان یكی از مراحل طرح تحول اقتصادی در دستور کار دولتهای هشتم و نهم قرار گرفت. طرح تحول بانكی که اصلاح ساختارها و رویههای بانكها را مد نظر دارد، دارای هشت سرفصل است که آخرین سرفصل به بانکداری الکترونیکی، اثربخشی، کارایی و بهره وری نظام بانکی تاکید دارد(www.donya-e-eqtesad.com). در ارزیابی عملکرد، اثربخشی، کارایی، بهره وری و کیفیت مورد استفاده قرار می گیرد. یکی از مولفههای مهم عملکرد، اثربخشی است که می توان آنرا به عنوان روشی برای رسیدن به سطح هدف سازمان تعریف کرد. تعریف اثربخشی تیمی تنها با یک بعد دشوار است. در اثربخشی تیمی معیارهای شخصی و اجتماعی مانند تعهد، رضایت اعضا و همچنین معیارهای متفاوتی مانند میزان خطا و بهره وری دیده می شود(Aslan et al, 2008). اثربخشی تیم به عنوان یک ساختار چند بعدی است که هم مشخصه های مشتری و هم توانایی کار گروهی را در آینده در بر میگیرد. در حقیقت تیمها فقط به رضایت مشتری توجه ندارند بلکه به رضایت اعضای گروه نیز توجه میکنند (Bateman, 2002). از لحاظ عملی یک تیم اثربخش كار محوله را به انجام می رساند و از اعضای خود در فرایند اجرا به خوبی مراقبت میكند. هرچند موضوع ساده است ولی دست یافتن به اثربخشی یک چالش مهم برای مدیران، رهبران گروه و اعضای سازمان به حساب
میآید(Shermerhoren et al, 1999 ). همانگونه كه سازمانها با تحول و توسعه اقدامات سنتی مدیریت روبه رو میشوند تعیین عملكرد بالا و ویژگی های تحول گرایانه رهبران مهم و حیاتی خواهد شد(Leban, 2004.). رهبری تحول گرا بخشی از پارادایم جدید رهبری است و بیانگر فرایندی است که افراد را متحول میکند و با ارزشها، خصیصههای اخلاقی و اهداف بلند مدت در ارتباط است (Doherty & Danylchuk, 1996).
ارزیابی محرکهای مؤثر بر پیروان، ارضای نیازهای آنها و رفتار کردن با آنها به عنوان افرادی کامل از جمله کارکردهای این نوع رهبری است(Northouse, 1997).
رهبران تحول گرا، بینشی را به پیروان القا می کنند که پیروان را الهام می بخشند و آنها را بر می انگیزد تا به چیزهای فوق العاده یا فراتر از انتظار دست پیدا کنند و مهمتر اینکه آنرا به عنوان دیدگاه و آرمان خودشان پذیرفته و درک کنند(Avoilio & al. 1995). یک رهبر اثربخش گروه های کاری خلق میکند که مؤثر و مولد هستند. رهبران به دقت از کمیتهها و مشاورهها برای ایجاد ایدههای نو استفاده نموده و تنوع عقاید را پاس می دارند. به منظور ارتقای محیط کار جمعی، رهبران نیاز دارند تا در جهت جمع نمودن افرادی که نوآورند و به موفقیت تیمی علاقه مندند، کوشش نمایند. یک رهبر موثر با ایمن و مطمئن کردن محیطی که افراد در آن با اهداف و امیال خاص وارد مباحث مختلف می شوند، از آنها حمایت خواهد کرد(DeMoulin,1996). تحقیقات اخیر نشان داده است که هوش هیجانی ممکن است یک پیش بینی کننده موثر برای سبک رهبری تحول گرا و فره مند باشد(George,2000; Sosik& Dworakivisky, 1998 ). در دهه های اخیر هوش هیجانی توجه اکثر دانشمندان را جلب کرده است و نتایج حاصل از تحقیقات نشانگر آن است که در موفقیت افراد و کارایی سازمانها، هوش هیجانی دست کم به اندازه ضریب هوشی افراد دخیل است (Goleman, 1996). و می توان گفت با وجود این که نیروی محرک تحولات در قرن بیستم، هوش منطقی یا بهره هوشی(Intelligence Quotient) بوده است، اما طبق شواهد موجود در آغاز قرن بیست و یکم، هوش هیجانی موجب تحولات خواهد بود (Langley, 2000). طبق برآوردهای انجام شده 90 درصد اعمال انسان ها احساسی هستند و تنها 10 درصد اعمال بر اساس تفکر و منطق صورت می گیرند بنابراین می توان گفت که افراد از روی احساس و نه بر اساس عقل و منطق تصمیم می گیریم (برکو و ولوین، 1382). بدون شک سازگاری با تیم از سوی دیگر، مستلزم سطح خاصی از هوش شخصی است. هوش شخصی را می توان به صورت کل، توانایی فرد برای اقدام به سمت هدف، تفکر منطقی و دارا بودن رابطه کارآمد و مؤثر با دیگران تعریف نمود.ارزیابی اثربخشی تیمی با فاکتورهای عمومی هوش در ارتباط است و فاکتورهای هوش هیجانی مبتنی بر افزایش کیفیت فرایند در تیم در بلند مدت است.افرادی که دارای هوش هیجانی بالایی هستند، هوش هیجانی گروه را توسعه میدهند و نکته مهم دیگر هوش هیجانی در رابطه با اثربخشی تیمی این است که اگر کسی دارای هوش هیجانی پایین باشد، بهره هوشی گروه را کاهش می دهد(Aslan et al. 2008).
در سالهای اخیر محققان اظهار می دارند که میزان تأثیر عقلانیت(مبتنی بر یافتههای وبر) بر سازمانها در حال کاهش است. این جریان نزولی، هم زمان با شناخته شدن واقعیات عاطفی انسان ها شدت گرفته است. اگر از این دیدگاه به رهبری نگریسته شود، تغییرات شگرفی در روش سنجش اثربخشی رهبران، که با تمرکز بر نتایج سازمانی مشخص هم راه بود، به وقوع خواهد پیوست. این دیدگاه جدید با توانایی رهبران در به کارگیری قابلیتهای پیروان خود در محیط متغیر امروزی کاملا هم ساز بوده و به رهبری از دیدی تازه نگاه میکند و در تلاش است تا هم جهت با تغییر و تحولات محیطی پیش رود (Higgs, 2003). در این دیدگاه اهمیت روحیه و احساسات رهبر تا حدی است که اگر حدود دو سوم از بهترین کارهای انجام گرفته توسط افراد عادی قابل استناد به شایستگیهای عاطفی آنها باشد، این رقم در مورد رهبران به 80 تا 100 درصد می رسد (Goleman, 1998). نقش موثر مدیر و رهبران در تغییر و تحولات بنیادی در سازمان اجتناب ناپذیر است.نظریههای جدید رهبری سازمان هر روز افقهای جدیدی را در نحوه ی اداره سازمانها و حركت آنها در مسیر رشد و توسعه میكشاند و به مدیران و رهبران آگاهی لازم را درجهت رویارویی با تغییر و تحولات محیطی میدهند. اهمیت عواطف و احساسات در زندگی فردی و سازمانی، انگیزه اصلی شکل گیری پژوهش حاضر بوده که با هدف بررسی نقش عواطف و احساسات در زندگی سازمانی افراد شکل گرفت و به منظور بررسی این موضوع تمرکز اصلی پژوهش بر روی رهبران سازمان قرار دارد. این بدان خاطر است که رهبر از طریق نفوذ در پیروان خود به اهداف مورد نظر دست مییابد و در این بین عواطف و احساسات او و پیروانش نقش تعیین کننده دارد. هوش عاطفی به رهبران کمک میکند که به طور مؤثری با احساسات و عواطف دیگران برخورد کرده و نیازهای افراد را تشخیص دهند و آنان را بصورت مؤثری برانگیزانند. مدیریت اثربخش یک تیم چالشی ترین وظیفه است از زمانی که درگیر فرایندهای پیچیده هستیم. عوامل زیادی ممکن است بر اثربخشی تیم حتی در مراحل اولیه بسط آن تاثیر گذار باشد. به عنوان مثال، مطالعات زیادی در خصوص نقش مثبت و منفی هیجانات بر تیم انجام شده است. مطالعات نشان داده است هوش هیجانی بر عملکرد تیم و گروه اثر میگذارد(Polychroniou, 2009). با توجه به ضرورت تحول و بازسازی سازمان ها توسط رهبران وگرایشها و توجهات روز افزونی که به روابط انسانی در سازمان ها میشود و نیز این نکته که هوش عاطفی بر رهبری در سازمان ها تأثیر زیادی دارد، ضرورت انجام این پژوهش احساس میشود. با توجه به مطالب مطروحه بالا محقق در پی یافتن پاسخ سؤال زیر می باشد:
آیا بین هوش هیجانی و رهبری تحول گرا و اثربخشی تیمی رابطه وجود دارد؟
1-2) ضرورت و اهمیت انجام تحقیق
یکی از مسائل مهمی که امروزه در سازمانها دیده می شود، چگونگی انجام بهتر وظایف توسط کارکنان است. این مسئله خصوصا در سازمان ها باعث شده است که تیم های کاری اهمیت روز افزونی پیدا کنند. سازگاری با تیم مستلزم (Aslan et al. 2008). آنچه که امروزه «کار تیمی» نام دارد و اساس پیشرفت حرکتهای سازمانی تلقی می شود ، نه تنها مستلزم هماهنگی و همکاری اعضا و افراد یک واحد است ، بلکه در گستره ای فراگیر ، در بردارنده هماهنگی ، تفاهم وهم سویی واحدهای مختلف سازمان وحرکت یکپارچه تمامی آنها به سوی هدف است . امروزه رهبر سازمان در واقع مدیر تیم سازمان است . کمال و رشد سازمان به چگونگی انجام وظیفه و مسئولیت تمامی واحد در جهت نیل به اهداف سازمان بستگی دارد.
از جنبه های توسعــه پایدار کشورها در سطوح و ابعاد مختلف شنــاخت علمی بستر ســرزمین خود و پتانسیل های طبیعی آن است تا با توجه به محیط طبیعی؛ شهرها، روستاها و مناطق خود را شناسایی و در حفظ قابلیتهای طبیعی و زیست محیطی آن بکوشیم. بدون شک حرکت از اقتصاد تک پایه به سمت اقتصاد متنوع و با ثبات و دستیابی به چنین اهدافی مستلزم شناخت فرایند گردشگری و در كنار آن اكوتوریسم است تا با یک پشتوانه علمی و آگاهی از آثار مثبت و منفی این پدیده ها به انتخاب آگاهانه یک راهبرد منطقی و واقع گرا، توأم با برنامه ریزی و مدیریت صحیح گردشگری به طور عام و گردشگری طبیعی به طور خاص در چارچوب فرایند توسعه همه جانبه و پایدار دست یابیم. همه مردم طبیعت را دوست دارند. رویکرد انسان به طبیعت، رویکرد تازه ای نیست، کمتر کسی از افراد عامی می توان یافت که از چشم اندازهای طبیعت بی جان شامل کوه و دشت و درَه های کنار جاده در طول سفرهای رایج بین شهری، لذت نبرده باشد و به توصیف آن چه دیده است نپردازد و کمتر کسی را می توان یافت هیچ علاقه ای به یکی از برنامههای مستند تلویزیونی حیات وحش و طبیعت زنده نداشته باشد و یا از رفتن به باغ وحش لذت نبرده باشد. و از اهالی روستاها کمتر کسی می توان یافت که از دانستن خواص گیاهان دارویی اطراف روستا و علم به تشخیص آن ها، برخود نبالد و به وقت لزوم از آن بهره نبرده باشد. اهمیت طبیعت به قدری است که در فرهنگ باستانی ما ایرانیان نیز روزی را به عنوان نماد طبیعت نام گذاری کرده اند امروزه هر شاخه منفرد علمی به تنهایی قادر به رفع کلیه نیاز های جوامع نمی باشد و ناگزیر علوم و صنایع و میان رشته ای متولد میشوند. تلفیق علومی مثل زمین شناسی، زمین پیکرشناسی، زیست شناسی و بوم شناسی با صنعت گردشگری، باعث خلق افق های نوع و افکار جدید می شوند که می تواند باعث حل معضلات بیکاری، توسعه اقتصادی – اجتماعی، و برداشتن گامی به سوی فقرزدایی، توسعه پایدارو در نهایت، عدالت الجتماعی باشد. گردشگری مهمترین صنعت جهان است و از راه های فقرزدایی و ایجاد اشتغال رویکرد به توسعه گردشگری و ایجاد درآمد ازآن طریق در اروپا و خاورمیانه است. ازگذشته های دور، درایران گرایش به طبیعت و نوراین زیبایی دوستی در دل های مردم روشن بوده است. از تعاریف یونانیان (دشمنان ما) از ایران باستان برمی آیدکه ایرانیان تا چه حد به طبیعت احترام می گذاردند و زندگی خود را با آن در میآمیختند. برگزاری جشن های ماهانه و سالانه همگی برای احترام به طبیعت و قدردانی از مواهب طبیعی بوده است. مردم این سرزمین همواره به عناصر طبیعی (آتش، هوا، خاک و آب) احترام به ویژه می گذاردند و درحفظ و پاکیزه نگه داشتن آن اهتمام می نمودند. هیچ مردمی به اندازه ایرانیان از خواص درمانی گیاهان آگاه نبوده است و هیچ قومی تا به این حد از نیروهای طبیعی به پاکی و درستی بهره برداری نکرده است. شهرستان صومعه سرا از مناطق زیبا و دیدنی استان گیلان است که به دلیل ناشناخته بودن از دید مسافران و حتی مردم این شهرستان دور ماندهاست. ناشناخته ماندن این شهرستان موجب شده تا نتواند به عنوان یک منطقه گردشگری برای مسافران جاذبه داشته و دیدنی به نظر آید. لذا این تحقیق در نظر دارد به برنامه ریزی محیطی توسعه توریسم طبیعت گرا در شهرستان صومعه سرا با تاکید برآسایش اقلیمی پرداخته و بر این اساس به پنج فصل زیر تقسیم می گردد:
فصل اول : کلیات تحقیق
فصل دوم : مرور منابع، ادبیات تحقیق و پیشینه تحقیق
فصل سوم : روش اجرای تحقیق، مواد و روش
فصل چهارم : تجزیه تحلیل داده ها و یافته های تحقیق
فصل پنجم : بحث، نتیجه گیری و پیشنهادات می باشد.
1-1بیان مسئله
یکی از ارکان صنعت گردشگری وجود جاذبه های گردشگری بویژه جاذبه های طبیعی است که سرمایه اولیه صنعت گردشگری را تشکیل می دهند. دریاها، جنگلها، مراتع، کوهها، دره ها، آبشارها، معادن، چشمهها از جمله جاذبه ها ی اکوتوریستی می با شند.
کشور ایران با توجه به گوناگونی شرایط جغرافیایی و طبیعی و اقلیم، یکی از کشور های منحصر به فرد دنیا در زمینه ی ارائه چهره های گوناگون در بخش توریسم و اکوتوریسم است.
استان گیلا ن با مناظر دل انگیز طبیعی، کوه، دریا، جنگل، مرتع، سواحل زیبا ، آبشار ها، مزارع برنج، باغات چای و مرکبات وغیره نیز ازجمله
استانهایی است که همیشه طبیعت گردان را به سوی خود جذب کرده و از نظر اشکال مختلف توریسم از قابلیت بالایی برخوردار است.
شهرستان صومعه سرا در غرب گیلان یکی از شهرستانهای منحصر به فردی است که با دارابودن شرایط جغرافیای منحصر به فرد خود از جمله مناره گسگر وسایرآثارطبیعی و انسانی همیشه مورد توجه گردشگران بومی و غیر بومی بوده، وبخصوص در فصل تابستان مسافران زیادی را بسوی خود جذب میکند. شرایط اقلیمی استان گیلان و شهرستان صومعه سرا بدلیل شرجی بودن در فصل تابستان و یا کاهش درجه حرارت در فصول دیگر باعث شده تا نگارنده بدنبال تقویم مناسبی برای این فصول در منطقه مورد مطالعه برای طبیعت گردان بوده و براین اساس این تحقیق در نظر دارد با برنامه ریزی محیطی در شهرستان صومعه سرا توریسم طبیعت گرا را با تاکید برآسایش اقلیمی توسعه داده وشرایط محیطی مناسب را به گردشگران معرفی نماید.
1-2 سوال تحقیق
آیا برنامه ریزی صنعت توریسم طبیعت گرا در شهرستان صومعه سرا دارای روند رو به توسعه می باشد؟
آیا شرایط اقلیمی در توسعه توریسم طبیعت گرا ی شهرستان صومعه سرا نقش دارد ؟
1-3 اهداف تحقیق
برنامه ریزی محیطی در توسعه توریسم طبیعت گرای شهرستان صومعه سرا
شناسایی شرایط اقلیمی تاثیر گذار در صنعت گردشگری شهرستان
ارائه راهکار های لازم در زمینه بهره برداری بهینه از پتانسیل های موجود با تاکید بر آسایش اقلیمی میباشد.
1-4 فرضیههای تحقیق
بنظر میرسد برنامه ریزی صنعت توریسم طبیعت گرا در شهرستان صومعه سرا دارای روند رو به توسعه میباشد.
بنظر میرسد شرایط اقلیمی در توسعه توریسم طبیعت گرا ی شهرستان صومعه سرا نقش دارد.
1-5 قلمرو تحقیق
شهرستان صومعه سرا، در طول جغرافیایی از “46 ‘2 ْ49 تا “23 ’31 ْ49 و عرض جغرافیایی “14 ’15 ْ37 تا “54 ’29 ْ37 در غرب استان گیلان قرار دارد. مساحت این شهرستان 6/632 كیلومتر مربع می باشد كه 3/4 درصد پهنه این استان را تشكیل می دهد. شهرستان صومعه سرا از شمال به شهرستان های بندرانزلی و رضوانشهر، از جنوب به شهرستان های فومن و شفت، از شرق به شهرستان رشت و از غرب به شهرستان ماسال محدود است. (معاونت برنامه ریزی استان گیلان، 1386)
محدودیتهای تحقیق
هر تحقیقی مشکلات مخصوص به خود را دارد لذا مهمترین مشکلات موجود در این تحقیق عبارتند از:
– عدم وجود آمار و اطلاعات دقیق و مدون از اقامتگاه های گردشگری با تاکید برشرایط اقلیمی
– عدم همکاری برخی از سازمانها در ارائه اطلاعات
– عدم وجود برنامه ریزی محیطی برای گردشگران طبیعت گرا در شهرستان صومعه سرا
– عدم وجود تقویم مناسب گردشگری در شهرستان صومعه سرا با توجه به موضوع تحقیق می باشد
1-7 واژه ها و مفاهیم
گردشگری
گردشگری عبارتست از مجموعه فعالیتهای افرادی كه به مكانهای خارج از محل زندگی و كار خود به قصد تفریح واستراحت و انجام اموردیگر مسافرت می كنند وبیش ازیكسال متوالی درآن مكان نمی مانند (منشی زاده، 1376، ص43).
اقامتگاه های گردشگری
اقامتگاه های گردشگری به مکانهایی گفته می شود که بصورت موقت (فصلی) و یا دایمی جهت پذیرایی از مسافران بومی و غیر بومی و به شکلهای گوناگون خدمات ارائه می دهند. این اقامتگاه ها بصورتهای مختلف مانند آلاچیق، خانه، مغازه و غیره می باشند.
اقلیم
اقلیم یک واژه عربی است که در زبان فارسی به آن (آب وهوا) گفته می شود و از کلمه یونانی کلیما (kilima) به معنی میل می باشد. اقلیم نتیجه تاثیر توام پدیده های هواشناسی است و حالت متوسط هوا را در یک نقطه دلخواه به دست می دهد. بنابراین وقتی در مورد آب و هوای یک منطقه بحث می کنیم لحظه زمامی را مطرح نمی کنیم. البته اقلیم معنای گسترده تری داشته و تنها به پارامترهای هواشناسی محدود نمیشود بلکه مجموعه عوامل فیزیکی، شیمیایی و زیست محیطی را در بر می گیرد (علیزاده، 1377).
(طبیعت گردی) اکوتوریسم
گودوین (1996): طبیعت گردی عبارت است نوعی گردشگری در طبیعت که تاثیرات اندکی را بر محیط زیست و منابع طبیعی وارد نموده و در حفظ و بقاء گونه ها و زیستگاه های طبیعی سهیم می باشد. طبیعت گردی با دو روش مستقیم حفظ و حراست از منابع طبیعی و غیر مستقیم ایجاد منبع درآمد جهت جوامع بومی در امر حفاظت و بقاء گونه ها و زیستگاه های مهم طبیعی گام برمی دارد. طبیعت گردی با بهره گرفتن از ابزار آموزشی و تبلیغاتی می تواند منابع طبیعی حفاظت شده را به عنوان یک منبع درآمد زا جهت بومیان معرفی می نماید در نتیجه افراد محلی به مناطق موروثی حیات وحش و محیط زیست به عنوان یک منبع درآمد، با دیده احترام نگریسته و طبعاً از این مناطق حفاظت می نمایند( اولادی قادیکلایی، 1385، ص 61).
توسعه
ـ توسعه فرایندی است که به ظهور دنیایی نو می انجامد. در حالی که رشد اقتصادی ممکن است افزایش کمی و یا حتی کاذبی باشد که در سطح تولید، توزیع، مصرف و یا درآمد یک جامعه و یا یک ملت در طول مدت زمانی مشخص حادث می شود (کامران، 1374، ص 42).