1-1- شرح و اهمیت موضوع
یکی از شبکههایی که در سالهای اخیر توجهات زیادی را به خود جلب کرده است، شبکههای حسگر بیسیم[1] (WSN) میباشند. شبکههای حسگر از تعداد زیادی حسگر تشکیل شدهاند که پس از توزیع در منطقه، حسگرهایی که در نزدیکی یک رویداد قرار دارند بعد از شناسایی آن رویداد به جمعآوری اطلاعات رویداد مورد نظر در محیط میپردازند و اطلاعات بدست آمده از رویداد را به حسگر چاهک ارسال میکنند. حسگر چاهک، حسگری است که با ایستگاه پایه[2] که در خارج از شبکههای حسگر مستقر میباشد، در ارتباط میباشد[1]. حسگرهای این شبکهها دارای یک واسط بیسیم میباشند که همین امر باعث گردیده است که این شبکهها در سطح زمین، زیر آب و دیگر مکانهای خطرناک و یا غیرقابل دسترس راهاندازی گردند. بنابراین شبکههای حسگر قادر به پوشش مناطقی هستند که شبکههای دیگر از عهده پوشش آن مناطق بر نمیآیند و در واقع شبکههای حسگر امکان تعامل بین انسان، محیط و ماشین را فراهم می کنند. گسترش شبکههای حسگر بیسیم با کاربردهای نظامی آغاز گردید ولی امروزه با گسترش سریع کاربردهای شبکههای حسگر، در زمینههای رهایی از سانحه، کنترل محیطی و نگاشت تنوع زیستی، سازههای هوشمند، مدیریت تأسیسات، کشاورزی، پزشکی و بهداشت، حملونقل، پردازش از راه دور و رهگیری هدف از شبکههای حسگر بیسیم استفاده میگردد. به همین دلیل امروزه پیشرفتهای زیادی در حوزه زیرسیستم های الکترومکانیکی صورت پذیرفته است تا امکان توسعه حسگرهای هوشمند فراهم گردد [1].
یکی از کاربردهای ذکرشده برای شبکههای حسگر، رهگیری اهداف متحرک میباشد که هدف از آن دنبال کردن یک شی خاص در یک فضای از پیش تعیینشده به نام میدان حسگر و تشخیص مسیر آن شی است. این کاربرد میتواند با قابلیت شناسایی یک هدف خاص در میان اهداف گوناگون کاملتر گردد. بدین منظور از حسگرهایی با فناوریهای متفاوت که ویژگیهای گوناگون یک پدیده را میتوانند اندازهگیری کنند در امر رهگیری هدف استفاده میگردد. این حسگرها از چهار واحد: واحد توان، واحد پردازش اطلاعات، واحد ارتباطات و واحد حس کردن تشکیل شده است. این حسگرها میتوانند از نوع حسگرهای حضور، لرزش، نور، صوت، لیزری و تصویر باشند که در این میان حسگرهای تصویری به دلیل اینکه حامل اطلاعات بسیاری هستند از اهمیت بالایی در کاربردهای رهگیری هدف برای شناسایی یک هدف خاص در میدانهای نبرد و یا ساختمانها و مکانهای عمومی برخوردارند [2].
با توجه به محدودیت واحد توان حسگرها و بالا بودن مصرف انرژی حسگرهای تصویری نسبت به انواع دیگر حسگرها، بهینه مصرف شدن انرژی یکی از چالشهای مهم شبکههای حسگر محسوب میگردد. در این راستا باید مصرف انرژی اجزا حسگرها شامل ریز حسگرها، مبدل آنالوگ به دیجیتال، پردازنده سیگنال، فرستنده و گیرنده را تا حد امکان کاهش داد. تحقیقات نشان دادهاند که انرژی مورد نیاز برای ارتباطات از سایر واحدهای مصرفکننده انرژی حسگرها به دلیل بالا بودن حجم دادههای صوتی و تصویری ارسالشده توسط حسگرهای تصویری و در نتیجه تحمیل شدن سربار زیادی به سیستم انتقال داده، بیشتر میباشد [2].
از آنجا که کاربردهای رهگیری هدف نیازمند ارسال اطلاعات به صورت بلادرنگ به کاربر است و بنابراین محاسبات بسیاری به صورت بلادرنگ در هر حسگر صورت میپذیرد همواره توان بسیاری در شبکه حسگر در حال مصرف است و به همین دلیل رهگیری هدف یکی از کاربردهایی است که مصرف توان آن بالا میباشد. با توجه به اینکه مصرف بهینه توان باعث پایداری و قابلیت اطمینان شبکههای حسگر در شرایط سخت میگردد و بالا بودن میزان مصرف انرژی در شبکههای حسگر، اهمیت ارائه الگوریتمهای رهگیری هدف با مصرف توان پایین را دو چندان می کند.
در روشهای سنتی رهگیری هدف، از رویکردهای مرکزی برای انجام این پژوهش استفاده میگردیده است. در رویکردهای مرکزی در هر زمان تنها یک حسگر وظیفه شناسایی هدف را بر عهده دارد و بنابراین دقت رهگیری هدف پایین خواهد آمد و انرژی حسگرها به دلیل تحمیل شدن محاسبات سنگین به صورت بهینه مصرف نخواهد گردید. در این روشها با افزایش تعداد گرههای حسگر در شبکه، پیام بیشتری به سوی حسگر چاهک هدایت میشوند که سبب استفاده زیاد از پهنای باند شبکه میگردد و بنابراین این رویکردها در برابر خطا مقاوم نیستند. در الگویتم های رهگیری هدف جدید، گرههای حسگری که میتوانند هدف را تشخیص دهند در حالت فعال نگه داشته میشوند و مابقی حسگرها برای صرفهجویی در مصرف توان به حالت غیرفعال میروند. برای اینکه هدف به صورت پیوسته رهگیری شود باید گروهی از حسگرها قبل از رسیدن هدف به آنها به حالت فعال بروند. این گروه از حسگرها با توجه به سرعت و مسیر هدف تعیین
میگردند. بنابراین عمده پژوهشها در زمینه رهگیری هدف برای بدست آوردن یک الگوریتم مناسب برای انتخاب بهینه این گروه از حسگرها صورت پذیرفته است. در این تحقیقات با بهره گرفتن از حدس نزدیک به بهینه این گروه از حسگرها میزان تبادل اطلاعات میان حسگرها را به حداقل میرسانند و بنابراین زیرسیستم مخابراتی که اصلیترین منبع مصرفکننده توان حسگرها میباشد کمتر فعال میگردد و در نتیجه مصرف انرژی به صورت چشمگیری کاهش مییابد. اما دستهای دیگر از الگوریتمهای رهگیری هدف با توجه به اینکه در نظر نگرفتن کاهش مصرف انرژی در زیرسیستمهای حسی و پردازشی حسگرها ما را از امکان کاهش بیشتر مصرف توان شبکه دور میسازد، بر روی مصرف توان درون یک حسگر تمرکز کردهاند. در این الگوریتمها مصرف توان زیرسیستمهای حسگرها با ارائه الگوریتمهایی که هدف آنها رهگیری هدف با سربار پردازشی حداقل و نحوه نمونهبرداری مناسب با زمانبندی و بسامد مناسب فعالسازی زیرسیستم حسگر میباشد، کاهش مییابند [3].
در پژوهشهای انجامشده در رابطه با رهگیری هدف در شبکههای حسگر بیسیم چهار رویکرد کلی وجود دارد. این رویکردها شامل رویکردهای بر مبنای پیام، بر مبنای درخت، بر مبنای پیشبینی و بر مبنای خوشهبندی میباشند. در رهگیری هدف بر مبنای پیام فرض میگردد که هدف متحرک سرعت و جهت حرکت جاری خود را برای چند لحظه حفظ میکند و از تاریخچه حرکتی هدف به منظور پیشبینی حرکت بعدی هدف استفاده میشود. بعد از تخمین حرکت بعدی هدف با بهره گرفتن از یک روش پیامرسانی همه جهته به گروهی از حسگرها که در حوزه تحویل قرار دارند پیامی را ارسال میکنند و این گروه از حسگرها با دریافت این پیام پیش از رسیدن هدف به آنها حسگرها، فعال میگردند [3].
در رهگیری هدف بر مبنای درخت، حسگرهای شبکه به صورت یک درخت سلسله مراتبی سازماندهی میگردند که نودهای این درخت حسگرها میباشند و یالهای آن اتصالات بین حسگرهایی را مشخص میکنند که میتوانند با یکدیگر به صورت مستقیم در ارتباط باشند. در هنگام رهگیری هدف بر مبنای درخت حسگرهایی که هدف را شناسایی کردهاند از طریق درخت سلسله مراتبی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و به صورت مجازی یک درخت بنام درخت همراه بین حسگرهای شناسایی کننده هدف تشکیل میگردد. بعد از تشکیل درخت همراه، تمام حسگرهای شناسایی کننده هدف اطلاعات خود را به ریشه درخت مجازی ارسال میکنند و در صورتی که حسگر ریشه از هدف دور باشد با توجه به اطلاعات رسیده شده به حسگر ریشه، درخت همراه جدیدی ایجاد خواهد گردید.
در رهگیری هدف بر مبنای پیشبینی فرض میگردد که هدف متحرک سرعت و جهت جاری خود را برای چند لحظه آینده حفظ خواهد کرد و با بهره گرفتن از تاریخچه موقعیت هدف، موقعیت بعدی هدف پیشبینی میگرد. با توجه به موقعیت پیشبینیشده هدف، حسگرهایی که آن موقعیت را پوشش میدهند قبل از رسیدن هدف به آن موقعیت فعال میگردند تا هدف را شناسایی کنند و در صورتی که هدف شناسایی نگردید الگوریتمهای تصحیح خطا اجرا میگردد تا هدف گم شده دوباره شناسایی گردد و رهگیری هدف مورد نظر ادامه یابد.
در رهگیری هدف بر مبنای خوشه، شبکه به گروههایی از حسگرها بنام خوشه تقسیم میگردند و هر خوشه شامل سرخوشه و حسگرهای عضو خوشه میباشند. این روش رهگیری هدف به دو دسته رهگیری هدف بر اساس خوشههای ایستا و رهگیری هدف بر اساس خوشهبندی پویا تقسیم میگردد. در روش رهگیری هدف بر اساس خوشههای ایستا در هنگام پیادهسازی شبکهها خوشهها شکل میگیرند و خصوصیات هر خوشه مانند تعداد اعضا، ناحیه تحت پوشش و غیره ثابت میباشد. این روشها از نظر توانایی تحمل خطا قابلاطمینان نمیباشند و به دلیل ثابت بودن حسگرهای سرخوشه، انرژی زیادی را مصرف میکنند و در نتیجه طول عمر شبکه کاهش مییابد. در مقابل روش قبل، روش رهگیری هدف بر اساس خوشههای پویا وجود دارد؛ که در آن خوشهها در صورت تشخیص هدف شکل میگیرند و یک حسگر که نسبت به دیگر حسگرها دارای انرژی بیشتری میباشد به عنوان سرخوشه انتخاب میگردد. روشهای رهگیری هدف بر مبنای خوشه در مقایسه با دیگر رویکردهای رهگیری هدف، از پهنای باند شبکه بهتر استفاده میکنند و نیز باعث میگردند تا معیار مقیاسپذیری[3] شبکه بالاتر رود. در صورتی که در روشهای رهگیری هدف بر مبنای خوشهبندی، سرخوشه از طریق پردازش محلی در شبکه انتخاب شود، پیامهای اضافی کاهش مییابند و در نتیجه انرژی در شبکه کمتر مصرف میگردد.
1-2- اهداف تحقیق
همانگونه که مطرح گردید، رهگیری هدف بر مبنای خوشهبندی در شبکههای حسگر بیسیم می تواند مزایای زیادی را به همراه داشته باشد. در این الگوریتمها با تقسیمبندی شبکه به خوشهها و انجام خوشهبندی درست به مدیریت بهتر منابع شبکه کمک می کنند و علاوه بر این با مصرف مناسبتر انرژی منجر به افزایش طول عمر شبکه هم میگردند. با توجه به محدودیتهای خاص شبکههای حسگر مانند محدودیت منبع انرژی، قدرت پردازش، ظرفیت حافظه، زیاد بودن تعداد حسگرها و چگالی بالای توزیع حسگرها در ناحیه عملیاتی آنچه که در الگوریتم رهگیری هدف اهمیت ویژه دارد کاهش دادن ارتباطات بین حسگرها میباشد تا بدین وسیله طول عمر شبکه افزایش یابد. در این پایاننامه الگوریتمی پیشنهاد شده است که میتوان آن را در دسته الگوریتمهای بر مبنای خوشهبندی در نظر گرفت که عمدتا بر روی کاهش ارتباطات بین حسگرها تمرکز دارند تا با کم شدن ارتباطات بین حسگرها، مصرف توان شبکه کاهش یابد. در این الگوریتم، ابتدا با بهره گرفتن از یک رویه خوشهبندی، بر اساس موقعیت هدف خوشهبندی صورت میپذیرد. در ادامه در رویه رهگیری هدف، با بهره گرفتن از اطلاعات جمع آوری شده مکان بعدی هدف تخمین زده میشود و حسگر سرخوشه با توجه به مکان پیشبینیشده هدف، سه حسگر در نزدیکی مکان پیشبینیشده هدف را فعال میکند تا وظیفه شناسایی هدف را بر عهده بگیرند. در هنگام شناسایی هدف توسط حسگرهای فعال هر کدام از آنها اطلاعات خود را به حسگر سرخوشه خود ارسال میکنند و بدین ترتیب حسگر سرخوشه از موقعیت جدید هدف مطلع میشود.
شبیهسازیهای الگوریتم پیشنهادی نشان میدهند که استفاده از این راهکار علاوه بر امکان رهگیری چندین هدف به صورت همزمان، مقدار قابلتوجهی مصرف توان زیرسیستم ارتباطی به دلیل کاهش تبادلات زیرسیستم مخابراتی کاهش مییابد. در این روش حسگرها با توزیع یکنواخت به صورت تصادفی پخش گردیدهاند. این الگوریتم قادر است چندین هدف را به صورت همزمان رهگیری کند و همچنین این الگوریتم قادر به رهگیری اهداف با سرعت بالا میباشد. در الگوریتم پیشنهادی در هر بار گم شدن هدف با اجراشدن رویه تصحیح خطا، مکان واقعی هدف گم شده را پیدا خواهد کرد تا هدف مورد نظر به صورت پیوسته رهگیری گردد.
[1] Wireless Sensor Network
[2] Base stattion
[3] Scalability
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
اصطلاح “گرید” در اواسط دهه 1990 مطرح شده و زیر ساخت محاسبات گرید (محاسبات شبکه) در زمینه علم و مهندسی پیشرفته پیشنهاد شد [1]. ایده اصلی محیط گرید به اشتراک گذاری منابع محاسباتی است. امروزه، اکثر مردم بیشتر از حد نیاز، قدرت محاسباتی بر روی سیستمهای کامپیوتری خود دارند. از این رو کشف منابع محاسباتی توزیع شده در سطح جغرافیایی و استفاده از آنها برای حل برنامه های کاربردی که قدرت محاسباتی بالایی نیاز دارند و باید در مدت زمان معین با هزینه مشخص اجرا شوند، ترویج پیدا کرد. چنین زیر ساخت هایی گرید محاسباتی نامیده می شود، و منجر به محبوبیت حوزهای به نام محاسبات گرید شده است [1].
از اتصال منابع محاسباتی مانند رایانههای شخصی، ایستگاههای کاری، خوشه ها، سرویس دهندهها، ابررایانهها و …، توزیع شده در مناطق مختلف جغرافیایی شبکه های تورین محاسباتی (گرید) پدید آمده است که به عنوان یک سکوی محاسبات برای حل مسائل مقیاس بزرگ در دانشگاه، پژوهش و صنعت مورد استفاده قرار میگیرد[2].
یکی از عملیات اصلی تضمین کننده کارایی در شبکه های تورین محاسباتی، تخصیص منابع به کارها میباشد. عملیات تخصیص منابع باید مکانیسمهایی را برای پشتیبانی از تحمل خطا، اطمینان از اجرای حتمی کارها، افزایش بهرهوری از منابع و کاهش زمان اتمام کارها ارائه دهد. زمانبندی در محیط گرید، با توجه به توزیع جغرافیایی منابع و کاربران، نوسانات منابع، الزامات کیفیت سرویس از برنامه های کاربردی و محدودیتهای اعمال شده توسط صاحبان منابع، جزء مسائل NP-complete می باشد[3].
در زمانبندی وظایف مستقل، هدف افزایش عملکرد کل سیستم و در زمانبندی وظایف با وابستگی، هدف کاهش زمان اجرا کارها، بدون نقض محدودیت اولویت آنها میباشد. با کم کردن زمان اجرا کارها، باعث افزایش بهرهوری از منابع شده، در نتیجه بهبود در عملکرد کل سیستم را خواهیم داشت.
در دهه گذشته زمانبندی کارها (وظایف با وابستگی و مستقل) درون محیط گرید توجه بسیاری از محققین را به خود جلب کرده است. به دلیل پویایی محیط گرید، عملیات زمانبندی باید مرتبا با بررسی کردن حالت جاری سیستم، اقدام به بروزرسانی زمانبند خود نماید. عملیات بروزرسانی با رخداد رویدادی در گرید به دلیل تخمین نادقیق زمان اجرایی، اضافه یا حذف شدن منابع، رخ می دهد. در واقع هدف اصلی
از اعمال زمانبندی مجدد افزایش بهره وری از منابع، اجرای قطعی و کاهش زمان اتمام کارها می باشد به این صورت که در ابتدا براساس وضعیت جاری منابع و کارها زمانبندی صورت می پذیرد و در صورت رخداد رویدادهای فوق زمانبندی مجدد براساس منابع موجود و وضعیت کارهای باقی مانده صورت می پذیرد.
2-1- ضرورت اجرا
پژوهشهای زیادی بر روی رابطه بین تخمینهایی که توسط کاربر به سیستم مدیریت منبع میدهد و زمان واقعی اجرای کارها صورت گرفته است و نشان داده شده که تخمینهایی که توسط کاربر فراهم میشوند در اغلب موارد از دقت کافی برخوردار نیستند. دلیل این موضوع را میتوان چنین دانست که در سیستمهای مدیریت منابع محلی، هنگامی که زمان اجرای تخمین زده شده کار به پایان برسد، کار خاتمه مییابد (فسخ می شود)، بنابراین کاربران اصولا زمان اجرای کار را بیش از حد واقعی تخمین می زنند تا از اتمام کامل کار مطمئن باشند. در پژوهشهای مختلفی تأثیر تخمینهای کاربر بر روی کارائی سیستم ارزیابی شده است و نتایج حاکی از آن است که تخمینهای غیرصحیح کاربر باعث کاهش کارائی سیستم می شود. علاوه بر این در مقاله [4] که در سال 2009 ارائه شد، نویسندگان نشان دادند که سیستمهای مدیریت منابع محلی توانایی کنار آمدن و کنترل حجم زیادی از واگذاریها را ندارند. در مقاله]5[ که در سال 2009 ارائه شد تاثیر تغییر پذیری مجموعه کاریها بر روی سیستم مدیریت منابع محلی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که این تغییر پذیری باعث تصمیمات زمانبندی بدتر می شود. زمانبندی مجدد سه هدف اساسی را دنبال می کند: افزایش کارایی زمانبند، کاهش زمان اجرایی و ارائه تحمل خطا.
زمانبندی در محیط گرید بدلیل پویایی از دو مرحله تشکیل می شود در مرحله اول زمانبند براساس حالت جاری منابع، و زمان اجرایی تخمینی یک نگاشت از کارها روی منابع را بوجود میآورد. در مرحله دوم با رخداد یک رویداد، زمانبند، زمانبندی مجددی را براساس کارها، منابع و وابستگی های موجود بین کارها، صورت میدهد و نگاشت جدیدی را تولید می کند.
3-1- هدف از اجرای پایان نامه
با توجه به اینکه منابع گرید غیر اختصاصی بوده و تخمینهای نادقیق ارائه شده توسط کاربران در عملکرد گرید تاثیر بسزایی دارد زیرا کارهایی که بین آنها وابستگی داده وجود دارد (داده تولید شده توسط این کار، نیاز کار دیگری جهت شروع میباشد) و اگر در اینجا نتوانیم اجرای قطعی کار را تضمین کنیم (بدلیل خرابی منبع) اجرای کارهای پیشرو نیز امکان پذیر نمی باشد همچنین این تخمینهای نادقیق نیز باعث کاهش کارایی گرید میگردد به همین دلیل نیاز به نظارت بر وضعیت منابع و کارها و اعمال نگاشت جدید (زمانبندی مجدد) با رخداد رویدادی در گرید (تغییری در وضعیت منابع و یا زمان اجرایی کار) میباشد.
اهداف زمانبند و زمانبند مجدد گرید افزایش بهرهوری از منابع، کاهش زمان اتمام آخرین کار، افزایش کارایی، قطعیت در اجرای کارها و ایجاد توازن بار میباشد در این پایان نامه نیز سعی در ارائه یک الگوریتم زمانبند مناسب با توجه به همین اهداف داریم.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
سیستمهای پیشنهاددهنده در تجارت سیار از جمله موضوعات پراهمیت سالهای اخیر بوده اند که با ظهور تکنولوژیهای بیسیم و تسهیل حرکت تجارت الکترونیکی از محیطهای سیمی به سوی بیسیم مورد توجه قرارگرفتهاند. تجارت سیار بهمعنای انجام فعالیتهای تجارتالکترونیک از طریق محیطهای بیسیم، به طورخاص اینترنت بیسیم، و وسایل دستی سیار میباشد که با پیدایش تکنولوژی بیسیم در عرصه اینترنت و استفاده روزافزون از وسایل سیار توجه به آن رو به افزایش است[1,2]. به کاربردهای تجارت سیار دو خصوصیت ویژه تحرک[1] و دسترسی وسیع[2] نسبت دادهشدهاست[1,3] که اولین خصوصیت بر امکان از بین رفتن محدودیتهای مکانی و دومین خصوصیت بر امکان از بین رفتن محدودیتهای زمانی در استفاده کاربران از خدمات این نوع کاربردها تاکید دارد[1,3,4,5]. اینکه کاربران برای انجام فعالیت هایی چون بانکداری الکترونیکی یا خرید الکترونیکی محصولات، قادر به جایگزینی وسایلی چون تلفنهای سیار و همراههای شخصی دیجیتال (پی.دی.اِی)[3] بهجای کامپیوترهای شخصی باشند، تسهیلات زیادی را برای آنها و فرصتهای جدیدی را نیز برای کسب وکارها فراهمخواهدکرد و لزوم توجه به این عرصه را برای محققان نمایان میسازد[1,3].
اما پیادهسازی سیستمهای پیشنهاددهنده در محیطهای سیار بدون درنظرگرفتن پارامترهای تاثیرگذار در این محیط چندان مناسبنخواهدبود. مجموعه این پارامترها، اطلاعات زمینه را تشکیل می دهند [6].
عملکرد سیستمهای پیشنهاددهنده معرفی منابع مورد نیاز کاربران به آنهاست. این منابع میتوانند مواردی مانند اطلاعات خاص مورد نیاز کاربر و یا کالاهایی مانند کتاب یا فیلم مورد علاقه یک کاربر را از میان انبوه کالاهایی که کاربر با اطلاعات آنها روبروست، دربرگیرند[7,8,9]. درسیستمهای پیشنهاددهنده، سه مجموعه داده اصلی یعنی مجموعه کاربران ©، مجموعه اقلام قابل توصیه(S) (مانند کتاب، فیلم، موسیقی و غیره) و مجموعه داده هایی که رابطه میان دو مجموعه قبلی را تعریف می کنند، وجوددارند. مجموعهS می تواند شامل صدها، هزارها و حتی میلیونها کالا در کاربردهای مختلف بوده و به طور مشابه مجموعه C نیز می تواند چنین وضعیتی را داشته باشد. ارتباط میان دو مجموعهC و S مبتنی بر ساختار امتیازگذاری است که میزان مفید بودن یا مورد علاقه بودن کالا را برای کاربر مشخص می کند. این ارتباط با تابعی تحت عنوان تابع سودمندی، u، به صورت رابطه زیر تعریف می شود.
که در آن Ratings، مجموعه مرتبی مانند اعداد صحیح غیرمنفی یا مجموعه اعداد حقیقی در بازهای معین میباشد.
در سیستمهای پیشنهاددهنده مقادیر u معمولاً فقط بر روی زیر مجموعه ای از دامنه C×S تعریفشدهاست و نه بر تمام آن و قسمت های نامشخص این دامنه را باید با استفاده از داده های موجود بهصورت تخمینی مشخص نمود. هدف نهایی سیستمهای توصیهکننده با ارائه پیشنهاد اقلام با بالاترین امتیازات تخمینی به کاربران محقق می شود به طوریکه برای هر کاربر ، اقلام با حداکثر میزان سودمندی انتخاب و معرفی میگردد[7].
تا به امروز روشهای پیشنهاددهی زیادی ارائه شدهاست که این روشها و متدولوژیها در دستهبندیهای زیر قرار میگیرند[7,9,10]:
– مبتنی بر محتوا[1] : در این گروه از روشها، عمل پیشنهاددهی با بهره گرفتن از یافتن اقلامی انجام میگیرد که بیشترین تشابه را با اقلامی داشته باشند که درگذشته موردعلاقه کاربر بوده اند. به عبارت دیگر u(c,s)، سودمندی کالای s برای کاربر c، بر اساس کلیه مقادیر موجود u(c,si) هایی که si مشابه به s بوده و si جزء کالاهای مورد علاقه کاربر هستند، برآورد می شود.
– فیلترسازی مشارکتی : در این گروه از روشها، عمل پیشنهاددهی با بهره گرفتن از یافتن اقلامی انجام میگیرد که مورد علاقه کاربران با سلایق مشابه کاربر بوده اند. کاربران با سلایق مشابه یعنی کاربرانی که اقلام یکسانی را امتیازدهی مشابه کرده باشند. بهعبارت دیگر u (c, s) بر اساس مقادیر موجودu(cj ,s) بدست می آید که cj کاربران مشابه با c میباشند.
– مدل ترکیبی[2]: روشهایی که دو روش مبتنیبرمحتوا و فیلترسازی مشارکتی را ترکیب می کنند و به این صورت از مزایای هر دو روش در جهت شناسایی و معرفی کالاها بهره میگیرند.
در نگاهی دیگر روشهای پیشنهاددهی، اعم از مبتنی بر محتوا و فیلترسازی مشارکتی به دو دسته روشهای مبتنی بر حافظه[3]و مبتنی بر مدل[4] تقسیم میشوند. درمقایسه با الگوریتمهای مبتنی بر حافظه، الگوریتمهای مبتنی بر مدل، با بهره گرفتن از روشهای یادگیری ماشین[5] مدلی را با بهره گرفتن از مجموعه امتیازات موجود ایجاد کرده و از آن بهمنظور پیشگویی امتیازات استفاده می کنند[7,10,11].
1-2 موضوع تحقیق
موضوع این تحقیق، ارائه روشی برای پیشنهاددهی آگاه از زمینه در تجارت سیار میباشد. با پیدایش تکنولوژی بیسیم در عرصه اینترنت و استفاده روزافزون از وسایل سیار، پیادهسازی سیستمهای پیشنهاددهنده در محیطهای سیار با توجه به محدودیتهای خاص آن چون
هزینهبر بودن زمان اتصال و تبادل داده، محدودیت پهنای باند، کیفیت پایین اتصال و محدودیتهای ورودی و خروجی وسایل سیار، نیاز به بررسی بیشتر را در جهت ارائه اطلاعات مرتبطتر و شخصیسازیشدهتر میطلبد. بررسی تاثیر اطلاعات زمینه بهعنوان شرایط و محیط دربرگیرنده کاربر و بهعنوان اطلاعاتی که بر فرایند تصمیم گیری وی تاثیرگذارند، برخروجی اینگونه کاربردها، مسالهای است که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتهاست.
1-3 پیشینه تحقیق
ظهور تکنولوژیهای بیسیم و استفاده رو بهافزایش وسایل سیار، فرصتهای زیادی را پیش روی کاربردهای تجارت الکترونیک قراردادهاست. با توجه به محدودیتهای خاص محیطهای سیار، ارائه اطلاعات بهصورت شخصیسازیشدهتر و سفارشیشدهتر یکی از اهداف مهم کاربردهای تجارت سیار است. درنظرگرفتن اطلاعات زمینه بهعنوان شرایط و محیط دربرگیرنده کاربر و بهعنوان اطلاعاتی که بر فرایند تصمیم گیری وی تاثیرگذارند، در ارائه خروجی اینگونه کاربردها از جمله مواردی است که میتوان از آن در جهت ارائه اطلاعات مرتبطتر به کاربران بهره گرفت.
سیستمهای پیشنهاددهنده همواره از جمله موضوعات پر اهمیت در حوزه تجارت الکترونیک بوده است. سیستمهای پیشنهاددهنده سیار آگاه از زمینه در آغاز راه هستند. دسته مهمی از سیستمهای آگاه از زمینه را سیستمهای آگاه از مکان تشکیل میدهند. یانگ، چنگ، و دایا[12]، یک سیستم پیشنهاددهنده آگاه از مکان برای محیطهای سیار ارائهدادهاند که هدف آن توصیه وبسایت فروشندگان با در نظرگرفتن علایق و پیشفرضهای مشتری و همچنین فاصله مکانی وی با مکان فیزیکی مشخصشده در وبسایتها میباشد. در روش مزبور، دو فاکتور فوق به طور جداگانه محاسبه شده و سپس بر اساس ترکیبی از آنها به پیشنهاد وبسایتها پرداخته می شود. یکی دیگر از این نوع سیستمها پروکسیمو[13] است که یک سیستم پیشنهاددهنده آگاه از مکان برای محیطهای داخلی چون موزهها و گالریها است. این سیستم بر اساس علایق و پیشفرضهای کاربر به پیشنهاد اقلام پرداخته و مکان اقلام را بر روی نقشهای بر روی وسیله همراه کاربر نمایش میدهد.
استفاده از سایر اطلاعات زمینهای علاوهبر مکان نیز مورد توجه توسعهدهندگان این نوع سیستمها قرارگرفتهاست. پخش موسیقی یکی از حوزه های کاربردی پرمصرف در میان کاربران سیار میباشد و به همین دلیل استفاده از پیشنهاددهندههای آگاه از زمینه در این حوزه مورد توجه قرارگرفته است. از آنجایی که تاثیر موسیقی بر روح و جسم انسان ثابت شدهاست، انتخاب موسیقی با توجه به شرایط می تواند وضعیت دوستداشتنیتری را فراهمکند و افراد را در انجام فعالیتهایشان یاری رساند. مثلاً موسیقی می تواند کارایی فرد را در حال انجام تمرینات فیزیکی بهبود بخشد، اضطراب را کاهش دهد و میزان یادگیری را بهبود بخشد. [14] یکی از تحقیقاتی است که در این حوزه ارائهشدهاست. در این تحقیق علاوهبر بررسی روشهای فیلترسازی مبتنیبر زمینه و مرور پیشنهاددهندههای سیار آگاه از زمینه موسیقی، پیشنهاددهنده سیار آگاه از زمینه AndroMedia ارائه شدهاست. پیشنهادات با توجه به زمینه جاری کاربر که با بهره گرفتن از حسگرهای بلوتوث در سمت برنامه مشتری بدست میآیند و همچنین سلایق کاربر تهیه میشوند. همچنین در مرجع [15] نیز پیشنهاددهی آگاه از زمینه موسیقی در محیطهای سیار مورد بررسی قرارگرفتهاست. در تحقیق پارک، یو و چو[16] نیز یک سیستم آگاه از زمینه موسیقی با بهره گرفتن از شبکه های بیزین فازی و تئوری سودمندی ارائهشدهاست. فرایند پیشنهاددهی تحلیل شده و سودمندی آن مورد ارزیابی قرارگرفتهاست.
گردشگری نیز یکی از حوزه های جذاب برای پیادهسازی پیشنهاددهندههای سیار آگاه از زمینه میباشد. امروزه گردشگران انتظار دارند که دسترسی شخصی به اطلاعات گردشگری در هر زمان، هر مکان و در هر شرایطی را داشتهباشند. راهنماهای گردشگری سیار، چنین اطلاعاتی را در اختیار کاربران قرار میدهند. در مرجع [17] خلاصهای از کارهای انجامشده در زمینه راهنماهای گردشگری سیار تحت وب انجام گرفتهاست. همچنین در مرجع[18] تاثیر آگاهی از زمینه در سیستمهای اطلاعاتی گردشگری سیار مورد بررسی قرار گرفتهاست. در [19] نیز یک کاربرد توریستی سیار با نام COMPASS ارائهشدهاست. در این تحقیق به بررسی ترکیب آگاهی از زمینه با سیستمهای پیشنهاددهنده پرداخته شدهاست. پارامترهای زمینهای این تحقیق شامل زمان و مکان میباشند. این سیستم خدمات خود را با نیازهای کاربر که بر اساس علایق و زمینه جاری وی مشخص می شود، تطبیق میدهد.
در [20] نیز یک سیستم پیشنهاددهنده تصاویر با بهره گرفتن از یک روش داده کاوی که ترکیبی از روشهای مبتنیبرمحتوا و مبتنیبر اطلاعات زمینه میباشد ارائهشدهاست. اطلاعات زمینه استفادهشده در این تحقیق شامل زمان و مکان هستند. لی، ونگ، جنگ و دای[21]، یک سیستم توصیهکننده آگاه از زمینه برای کاربردهای تجارت سیار ارائهدادهاند. در این تحقیق از مدل چندبعدی موجود در سیستمهای OLAP برای نمایش فضای توصیهگری و از روش مبتنی بر کاهش فضا بهمنظور کاهش فضای توصیهگری به فضای دوبعدی و انجام عملیات توصیهگری در فضای مزبور استفادهکرده اند.
استفاده از آنتولوژی و وب معنایی در سیستمهای پیشنهاددهنده سیار آگاه از زمینه نیز در تحقیقات بسیاری مورد توجهقرارگرفتهاست[22,23,24]. تکنولوژیهای وب معنایی، دسترسی هوشمند و کارا به اطلاعات را بهبود بخشیدهاند. از آنتولوژی میتوان برای مدلسازی زمینه و همچنین برای مدلسازی ارتباط زمینه با سایر مجموعهداده ها استفادهنمود. در تحقیق حاضر، یک روش جدید پیشنهاددهی آگاه از زمینه در تجارت سیار ارائهشدهاست.
[1] Content-Based
[2] Hybrid Model
[3] Memory-Based
[4] Model-Based
[5] Machine learning
[1] Mobility
[2] Broad reach
[3] Personal Digital Assistant (i.e. PDA)
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
به دلیل افزایش ارتباطات متقابل منطقهای و نیاز برای تبادل اطلاعات، تقاضا برای ترجمه زبان بسیار افزایش یافته است. بسیاری از نوشتجات نیاز به ترجمه دارند از جمله مستندات علمی و فنی، دستورالعملهای راهنما، مستندات حقوقی، کتابهای درسی، بروشورهای تبلیغاتی، اخبار روزنامهها و غیره؛ که ترجمه برخی از آنها سخت و چالش برانگیز است اما اکثرا خسته کننده و تکراری هستند و در عین حال به انسجام و دقت نیاز دارند. برآوردن نیازهای روز افزون ترجمه برای مترجمان حرفهای دشوار است. در چنین موقعیتی ترجمه ماشینی میتواند به عنوان یک جایگزین به کار گرفته شود.
ترجمه ماشینی بعد از 65 سال یکی از قدیمیترین کاربردهای کامپیوتر است. در طول سالها، ترجمه ماشینی مرکز توجه تحقیقات زبانشناسان، روانشناسان، فیلسوفان، دانشمندان و مهندسان علم کامپیوتر بوده است. اغراق نیست اگر بگوییم کارهای جدید در حوزه ترجمه ماشینی، به طور قابل ملاحظهای در توسعه زمینههایی نظیر زبان شناسی رایانهای، هوش مصنوعی و پردازش زبانهای طبیعی برنامهگرا، مشارکت کرده است.
ترجمه ماشینی را میتوان به این صورت تعریف کرد: “ترجمه از یک زبان طبیعی (زبان مبدأ) به زبان دیگر (زبان مقصد) با بهره گرفتن از سیستمهای کامپیوتری شده و به همراه یا بدون کمک انسان”. کار پژوهشی در حوزه ترجمه ماشینی به هدف بزرگ ترجمه تمام خودکار با کیفیت بالا (قابل نشر) محدود نمیشود. غالبا ترجمههای ناهموار برای بازبینی موضوعات خارجی کافی است. تلاشهای اخیر، در جهت ساخت کاربردهای محدودی در ترکیب با تشخیص گفتار به خصوص برای دستگاههای دستی میباشند. ترجمه ماشینی میتواند به عنوان پایهای برای ویرایشهای بعدی به کار گرفته شود، مترجمها معمولا با ابزارهایی نظیر حافظههای ترجمه که از فناوری ترجمه ماشینی استفاده میکنند اما آنها را در کنترل خود قرار میدهند، استفاده میکنند.
ترجمه ماشینی یکی از حوزههای پژوهشی «زبانشناسی رایانهای» است. تا کنون روشهای مختلفی جهت خودکار کردن ترجمه ابداع شده است، که در نوشتجات حوزه ترجمه ماشینی به صورتهای مختلفی دستهبندی شدهاند. شکل 1-1 انواع روشهای ترجمه ماشینی موجود را در قالب دستهبندی که در [1] آمده است نشان میدهد.
1-1-1- ترجمه ماشینی مبتنی بر فرهنگ لغت
این نوع ترجمه ماشینی مبتنی بر مدخلهای فرهنگ لغت است؛ و در آن از معادل کلمه جهت تولید ترجمه استفاده میشود. اولین نسل ترجمه ماشینی (از اواخر دهه 1940 تا اواسط دهه 1960) کاملا بر مبنای فرهنگ لغتهای الکترونیک بودند. این روش همچنان تا حدی در ترجمه عبارات و نه جملات مفید است. اکثر روشهایی که بعدا توسعه داده شدند کم یا بیش از فرهنگ لغات دوزبانه بهره میگیرند [1].
2-1-1- ترجمه ماشینی مبتنی بر قانون
ترجمه ماشینی مبتنی بر قانون با اطلاعات ریخت شناسی، نحوی و معنایی زبانهای مبدأ و مقصد سر و کار دارد. قوانین زبانی از این اطلاعات ساخته میشوند. این روش میتواند با پدیدههای مختلف زبانی مقابله کند و قابل گسترش و قابل نگهداشت است، اما استثنائات موجود در دستور زبان مشکلاتی به این سیستم میافزاید. همچنین فرایند پژوهشی آن نیاز به سرمایهگذاری زیادی دارد. هدف ترجمه ماشینی مبتنی بر قانون تبدیل ساختارهای زبان مبدأ به ساختارهای زبان مقصد است. این روش رویکردهای مختلفی دارد.
– رویکرد مستقیم[1]: کلمات زبان مبدأ بدون عبور از یک نمایش میانی ترجمه میشوند. در این روش به بستر متن، معنی و دامنه توجه نمیشود.
– رویکرد انتقالی[2]: مدل انتقالی متعلق به نسل دوم ترجمه ماشینی است (از اواسط دهه 1960 تا دهه 1980). در این مدل، زبان مبدأ به یک انتزاع که نمایشی کمتر مختص به زبان است، انتقال مییابد. سپس یک نمایش معادل برای زبان مقصد (با همان سطح انتزاع) با بهره
گرفتن از فرهنگ لغات دوزبانه و قوانین گرامری تولید میشود.
– میان زبانی[3]: این روش متعلق به نسل سوم ترجمه ماشینی است. در این روش زبان مبدأ به یک زبان (نمایش) میانی تغییر شکل میدهد که این زبان میانی مستقل از هر دو زبان شرکت کننده (مبدأ و مقصد) در ترجمه است. سپس ترجمه برای زبان مقصد از این نمایش کمکی به دست میآید. از اینرو در این نوع سیستم تنها به دو ماژول تجزیه و ترکیب نیاز است. همچینن به دلیل مستقل بودن این روش از زبانهای مبدأ و مقصد، بیشتر در ماشینهای ترجمه چندزبانه استفاده میشود. این روش بر یک نمایش واحد از زبانهای مختلف تأکید میکند.
3-1-1- ترجمه ماشینی مبتنی بر دانش[4]این روش با واژهنامهای مفهومیکه یک دامنه را نشان میدهد سر و کار دارد. این روش شامل دو مرحله تحلیل و تولید است. اجزای پایهای یک ماشین ترجمه مبتنی بر دانش عبارتند از یک آنتولوژی از مفاهیم، واژهنامه و گرامر زبان مبدأ برای فرایند تحلیل، واژهنامه و گرامر برای زبان مقصد و قوانین نگاشت بین نحو زبان میانی و زبانهای مبدأ و مقصد.
4-1-1- ترجمه ماشینی مبتنی بر پیکره[5]
رویکرد ترجمه ماشینی مبتنی بر پیکرههای متنی از سال 1989 ظهور پیدا کرد و به طور وسیعی در حوزه ترجمه ماشینی به آن پرداخته شد؛ و به دلیل دقت بالای این روش در ترجمه، بر دیگر روشها غلبه یافت. در این روش، دانش یا مدل ترجمه به طور خودکار از پیکرههای متنی (مجموعه متون) دوزبانه گرفته میشود. از آنجایی که این رویکرد با حجم زیادی از دادهها کار میکند، ترجمه ماشینی مبتنی بر پیکره نامیده شده است. برخی از انواع روشهای مبتنی بر پیکره در ادامه شرح داده میشوند.
ترجمه ماشینی آماری[6]
با اینکه ایده اولیه ترجمه ماشینی آماری توسط وارن ویور در سال 1941 معرفی شد، اما از سال 1993 که این روش توسط محققان آی بی ام مدل شد به طور گستردهای مورد استفاده قرار گرفت؛ به طوریکه در حال حاضر ترجمه ماشینی آماری رایجترین رویکرد در ترجمه ماشینی به شمار میآید. در روش ترجمه ماشینی آماری از مدلهای آماری استفاده میشود که پارامترهای این مدلها از متون دوزبانه یا همان «پیکرههای موازی» استخراج میشوند. به عبارت دیگر سیستم ترجمه ماشینی آماری، احتمالات ترجمه را از پیکره موازی میآموزد و با بهره گرفتن از این احتمالات برای جملات ورودی که در فرایند آموزش دیده نشدهاند، ترجمهای مناسب تولید میکند. در این روش از دو مدل عمده به نام مدلهای مبتنی بر کلمه و مدلهای مبتنی بر عبارت استفاده میشود.
ترجمه ماشینی مبتنی بر مثال[7]
روش های ترجمه ماشینی مبتنی بر مثال، روش های مبتنی بر حافظه[8] نیز نامیده شدهاند. ایده این روش از سال 1980 در ژاپن شروع شد. این نوع سیستمها تلاش میکنند تا جملهای مشابه جمله ورودی در پیکره موازی پیدا کنند، و سپس با اِعمال تغییراتی بر روی جمله ترجمه شده که قبلا ذخیره شده، ترجمه جمله ورودی را تولید کنند.
ایده اولیه در این روش، استفاده از ترجمههای انسانی موجود برای ترجمه متنهای جدید است. لذا کافی است متون جدید به قطعههای کوچک شکسته شود و ترجمه معادل این قطعات، در پایگاه دادهای از قطعات ترجمه شده جستجو شده و ترجمه مورد نظر تولید گردد. این روش دارای محدودیت دادگان میباشد. جمع آوری مجموعه مثالهای بسیار بزرگ نیز کل زبان را پوشش نمی دهد. بنابراین معمولا این روش برای زیر مجموعههای محدودی از یک زبان استفاده میشود.
[1] Direct approach
[2] Transfer based
[3] Interlingua
[4] Knowledge based machine translation
[5] Corpus based machine translation
[6] Statistical Machine Translation (SMT)
[7] Example Based Machine Translation (EBMT)
[8] Memory based machine translation
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
ﭘﻨﻬﺎن نگاری و رمز نگاری دادهﻫﺎ ﺗﮑﻨﯿﮑﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ از دﯾﺮﺑﺎز ﻣﻮرد ﻋﻼﻗﻪ ﺑﺴﯿﺎری از اﻓﺮاد ﺑﻮده اﺳﺖ. ﺑﺎ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻋﻠﻮم و داﻧﺶ ﺑﺸﺮی روﺷﻬﺎی ﭘﻨﻬﺎن ﺳﺎزی ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻧﻮﺑﻪ ﺧﻮد ﺑﺎ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻣﻮاﺟﻪ ﺷﺪه و رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده و ﺗﮑﻨﯿﮏﻫﺎی ﭘﻨﻬﺎنﺳﺎزی دادهﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﯾﺎﻓﺘﻪاﻧﺪ. دو ﻫﺪف اﺻﻠﯽ را ﻣﯽﺗﻮان ﺑﺮای ﭘﻨﻬﺎنﺳﺎزی دادهﻫﺎ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ. ﻫﺪف اول ﮐﻪ از دﯾﺮﺑﺎز ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻮده و دﻟﯿﻞ اﺻﻠﯽ ﭘﯿﺪاﯾﺶ روﺷﻬﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ پنهان نگاریﻣﯽﺑﺎﺷﺪ ﭘﻨﻬﺎنﺳﺎزی دادهﻫﺎیﺳﺮی و ﻣﺤﺮﻣﺎﻧﻪ درون رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ وﺣﺎﻣﻞﻫﺎی ﻋﻤﻮﻣﯽ اﺳﺖ (نیکولاس و همکاران، 1998).
ﻫﺪف دوم ﮐﻪ اﻣﺮوزه راﯾﺞ ﺷﺪه و ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﮐﺜﺮت اﺳﺘﻔﺎده ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫﺪف اول ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺮروی آن ﮐﺎر ﺷﺪه اﺳﺖ، درج اﻣﻀﺎی ﺻﺎﺣﺐ رﺳﺎﻧﻪ درون آنﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. در ﺣﺎﻟﺖ اول ﻫﺪف اﺻﻠﯽ ﮔﻨﺠﺎﻧﺪن ﺣﺠﻢ ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮﻟﯽ از دادهﻫﺎ، در رﺳﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻧﺤﻮی اﺳﺖ ﮐﻪ اﻣﮑﺎن ﺑﺎزﯾﺎﺑﯽ آﻧﻬﺎ ﺗﻮﺳﻂ اﻓﺮاد دﯾﮕﺮ ﭘﯿﭽﯿﺪه و ﺣﺘﯽاﻻﻣﮑﺎن ﻏﯿﺮﻣﻤﮑﻦ ﺑﺎﺷﺪ. واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻧﻮع ﭘﯿﺎم و ﻧﺤﻮه اﻧﺘﻘﺎل آن ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺣﺘﯽ اﻣﮑﺎن ﮐﺸﻒ وﺟﻮد دادهﻫﺎی ﻧﻬﻔﺘﻪ در رﺳﺎﻧﻪ ﻧﯿﺰ ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮل ﺑﻮده و در ﻫﺮ ﺻﻮرت اﻣﮑﺎن ﺑﺎزﯾﺎﺑﯽ داده ﺑﺮای اﻓﺮادﻏﯿﺮ، ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ. در اﯾﻦﺣﺎﻟﺖ ﺣﺘﯽ در ﻣﻮاردی ﺧﺮاﺑﯽ دادهﻫﺎ ﺑﺮ اﺛﺮ دﺧﻞ و ﺗﺼﺮف در رﺳﺎﻧﻪ ﭼﻨﺪان اﻫﻤﯿﺘﯽ ﻧﺪاﺷﺘﻪ و ﺣﺘﯽ ﻣﻄﻠﻮب اﺳﺖ. اﯾﻦ در ﺣﺎﻟﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻫﺪف دوم ﺣﺠﻢ ﺑﺴﯿﺎر اﻧﺪﮐﯽ از داده ﻣﯽﺑﺎﯾﺴﺖ ﺑﻪ ﻧﺤﻮی در رﺳﺎﻧﻪ ﭘﻨﻬﺎن ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ در ﻣﻘﺎبل اﻧﻮاع ﺗﻐﯿﯿﺮات رﺳﺎﻧﻪ از ﺧﻮد ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﻧﺸﺎن داده و ﺣﺪاﻗﻞ ﺧﺮاﺑﯽ در آﻧﻬﺎ ﭘﯿﺶ آﯾﺪ.
درﺣﻮزهﭘﻨﻬﺎنﺳﺎزی و رمزنگاری دادهﻫﺎ ﺳﻪ ﻣﻔﻬﻮم ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ وﺟﻮد دارﻧﺪ ﮐﻪ ﻻزم اﺳﺖ ﭘﯿﺶ از ورود ﺑﻪ ﻫﺮ ﺑﺤﺜﯽ در ﺧﺼﻮص ﻫﺮﮐﺪام از آنﻫﺎ ﺧﺼﻮﺻﯿﺎﺗﺸﺎن ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮔﺮدد ﺗﺎ اﻣﮑﺎن ﺗﻔﮑﯿﮏ ﺣﻮزه در ﻫﻨﮕﺎم ﺷﺮح ﻣﻮﺿﻮع وﺟﻮد داﺷﺘﻪﺑﺎﺷﺪ. اﯾﻦ ﺳﻪ ﻣﻔﻬﻮم ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪاز:
از ﺳﻪ ﻣﻔﻬﻮمﻓﻮق ﻣﻔﺎﻫﯿﻢپنهان نگاری و نهان نگاری ﻣﻔﺎﻫﯿﻤﯽﺑﺴﯿﺎر ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺗﻔﮑﯿﮏ ﺣﻮزهﻫﺎی آنﻫﺎ از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﭘﯿﭽﯿﺪه ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﻣﻔﻬﻮم رﻣﺰﻧﮕﺎری ﻧﯿﺰ ﺑﺎ وﺟﻮد اینﮐﻪ ﺑﻪ رمزگذاری دادهﻫﺎ ﻣﯽﭘﺮدازد ﻣﯽﺗﻮان آنرا ﺑﺎ اﺳﺘﺪﻻلﺳﺎده ای از دو ﻣﻔﻬﻮم دﯾﮕﺮﺗﻤﯿﺰ داد. ﺑﺪان ﻣﻌﻨﯽ ﮐﻪ در رﻣﺰﻧﮕﺎری، رﺳﺎﻧﻪ اﻧﺘﻘﺎل دارای ﻣﻔﻬﻮم و داده ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻧﺒﻮده و ﻧﻬﺎن ﺑﻮدن دادهﻫﺎ ﻋﯿﺎنﻣﯽﺑﺎﺷﺪ (هاردیک کومار و پوچری، 2012).
در ادامه ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺗﻔﮑﯿﮏ اﯾﻦ ﺳﻪﻣﻔﻬﻮم از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ و ﺣﻮزه ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺮﮐﺪام مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ ﻫﺮدو روش پنهان نگاری و نهان نگاری از رﺳﺎﻧﻪای ﻋﻤﻮﻣﯽ و دارای ﻣﻔﻬﻮم ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺑﺮای اﻧﺘﻘﺎل داده اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﺎ وﺟﻮد اﯾﻦ در ﺗﻤﺎﻣﯽ روﺷﻬﺎی نهان نگاری داده ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﺪه ﻫﻤﺮاه رﺳﺎﻧﻪ ﻋﯿﺎن و ﻗﺎﺑﻞدﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ؛ در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ در روﺷﻬﺎی پنهان نگاریﻧﻤﯽﺗﻮان ﺑﻪ ﺳﺎدﮔﯽ از وﺟﻮد داده ﻧﻬﺎن، ﻣﻄﻠﻊ ﺷﺪه و ﯾﺎ آنرا اﺳﺘﺨﺮاج ﻧﻤﻮد.
در ادامه ﻧﻤﻮﻧﻪای ازداده های ذﺧﯿﺮهﺷﺪه در ﻫﺮﮐﺪام از ﺳﻪ روشﻣﺬﮐﻮرنمایش داده خواهد شد. ﺑﻪ طور ﮐﻠﯽ ﻣﯽﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﮐﻪ از دو ﻫﺪف ﻗﺒﻠﯽ ذﮐﺮ ﺷﺪه ﻫﺪف اول ﺗﻮﺳﻂ روﺷﻬﺎی رﻣﺰﻧﮕﺎری وﻧ ﻬﺎنﺳﺎزیﻣﺤﻘﻖ ﻣﯽﮔﺮدد و از نهان نگاری ﻣﻌﻤﻮلا ﺑﺮای ﻧﯿﻞ ﺑﻪ ﻫﺪف دوم ﺑﻬﺮهﺑﺮداری ﻣﯽﺷﻮد (هاردی کوماروهمکارش، 2012).
2-1- تعریف پنهان نگاری
پنهان نگاری یا استگانوگرافی هنر و علم برقراری ارتباط پنهانی است و هدف آن پنهان کردن ارتباط به وسیله قراردادن پیام در یک رسانه پوششی است به گونهای که کمترین تغییر قابل کشف را در آن ایجاد نماید و نتوان موجودیت پیام پنهان در رسانه راحتی به صورت احتمالی آشکار ساخت.
پنهان نگاری خود شاخهای از دانشی به نام ارتباطات پوشیده است. دانش ارتباطات پوشیده خود شامل چندین شاخه از جمله رمز نگاری، نهان نگاری و … میباشد(پروروز و هانیمن،2003).
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است