وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه ارشد تربیت بدنی گرایش مدیریت ورزشی: رابطه مؤلفه ­های مدیریت دانش و هوش سازمانی در هیئت­ های ورزشی استان کرمان

 
تاریخ: 06-11-99
نویسنده: نویسنده محمدی

فناوری­های نوین با سرعتی سرسام­آور در حال پیشرفت هستند، به طوری كه جوامع به صورت عام و بازار به صورت خاص با شتابی وصف ناپذیربه دنبال ترفندهایی می­گردند كه بقایشان را در این عرصه آشفته و متلاطم تضمین كنند. سازمان­ها باید بپذیرند كه فلسفه حیاتشان تغییركرده است و دیگر زنده بودن به معنای رسیدن به وضعیت سوددهی مداوم نمی ­باشد و باید به دنبال رقابت و ابزار آن باشند، چرا كه امروزه كمتر شركتی در این عرصه به صورت سنتی و به دور از قواعد جدید بازی كسب و كار می­كند و برای این­كه بتواند پا به پای رقبا باقی ماند یا شاید به سختی و با مهارت بسیـار بتـواند یک قدم از آن­ها پیش گرفت، می­بایستی به قواعد بازی كاملاً مسلط بوده تا شاید روزی بتوان خود یک قاعده جدید انگاشت. بنابراین تسلط بر فناوری­ها وابزارهای جدید در كسب و كار یک الزام و ضرورتی اجتناب ناپذیر تلقی شود (باقری 1389، 5).

 

یكی از ابزارهای بی­نظیر و جدید به منظور بقا در میان رقبای خویش استفاده از هوش سازمان می­باشد. هوش سازمانی به عنوان راهبردی مهم و ضروری برای حفظ مزیت رقابتی سازمان­ها و صنایع توسعه یافته و به عنوان یک ضرورت برای دستیابی به بهره­وری بیشتر در سازمان­ها و صنایع كوچك و بزرگ مطرح شده است. شناسایی هوش سازمانی این امکان را به سازمان می­دهد که بتواند نیاز به تغییرات را تشخیص دهد و امکان بهینه سازی فرایند و بهبود عملکرد خود و زیر مجموعه وابسته را فراهم سازد و با به کارگیری راه حل­های هوش سازمانی می تواند میزان تعهد کارکنان نسبت به سازمان را افزایش داده و زمینه مناسبی جهت شکوفایی استعدادهای بالقوه کارکنان و افزایش بهره­وری در سازمان را فراهم نمایند. بررسی های محققان نشان داده است که هوش سازمانی تحت تأثیر یک سری عوامل تعیین­کننده مانند مدیریت دانش، فرهنگ، استراتژی­ های سازمانی و ساختار سازمانی می­باشد، که توجه به آن­ها می ­تواند گامی مهم در جهت بهبود کارایی و اثر بخشی و افزایش هوش سازمانی در سازمان باشد (کهنسال 1388، 12).

 

همان­گونه که بیان شد یکی از عوامل مؤثر و تأثیرگذار بر هوش سازمانی، مدیریت دانش می­باشد.  

 

مدیریت دانش از طریق اطلاعات و دانش به برنامه ریزی، هدایت و تصمیم ­گیری صحیح درسازمان كمك می­كند. دانش می ­تواند در سازمان توزیع شود و مهم­تر آن­كه برای اتخاذ تصمیمات مناسب باشد و از این طریق منجر به كسب رقابتی برای سازمان گردد و در نهایت میزان هوش سازمانی را به صورت چشمگیر افزایش دهد .

 

هوش سازمانی سبب می­ شود كه سازمان­ها آگاه­تر در بازار رقابتی ظاهر شوند و همانند انسان­ها كه از طریق هوش خود با محیط به ارتباط می ­پردازد و از دانش وتجربه خود برای حل مشكلات استفاده می­كنند. سازمان­ها نیز در كسب و كار از طریق ابزارها، چهارچوب­ها و روش­های هوش سازمانی به صورت هوشمندانه به تطبیق با محیط، حل مشكلات، كاهش هزینه­ها و افزایش سود می ­پردازد. سرمایه ­گذاری در این زمینه سبب كسب مزیت رقابتی برای سازمان می­ شود. از سوی دیگر مدیریت دانش به عنوان فرایندی منسجم دانش ضمنی و صریح را برای نیل به این هوشمندی فراهم می­سازد واین تعامل به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم حاصل می­گردد. مدیریت دانش از طریق گام­های خود به صورت متمایز با چرخه هوشمندی سازمان ارتباط برقرار می­كند و از طریق ایجاد و كسب دانش به هدایت و برنامه ­ریزی بهتر و دقیقتر هوشمندی كمك می­كند. در این مسیر، دانش صریح از كل سازمان گردآوری و در اختیار برنامه ریزان و هدایتگران سازمانی قرار می­گیرد. این دانش می­توان در قالب الكترونیكی به عنوان ورودی برای ابزار­های سازمان باهوش مورد استفاده قرار گیرد (بیک زاده و همکاران 1389، 19).

 

دانش و تجربه افراد در كنار هم ، بویژه در تنظیمات سازمانی موجب توسعه هوش سازمانی می‌گردد. هدف كلیدی هوش سازمانی نگهداشتن سازمان در وضعیت مناسب اطلاعاتی و ایجاد آمادگی برای سازمان در مقابل چالش­ها است. اتحاد و هم افزایی میان هوش سازمانی و مدیریت دانش به تعیین جریان دانش و شكاف­ها برای ارزیابی بهتر موقعیتی كه سازمان در آن قرار دارد، آن­چه لازم است بداند و آن­چه بهتر است دنبال كند، كمك می­كند. مدیریت دانش از طریق مدیریت بهتر ایده­ها، افزایش توانمندی و بهره­وری كاركنان و رهبری مؤثر دانش می ­تواند منجر به افزایش هوش سازمانی گردد. بنابراین مدیریت دانش از طریق تزریق اطلاعات و دانش در سازمان­ها به هوش سازمانی در فرایند تصمیم­گیری، برنامه ­ریزی، هدف گذاری كمك می­كند (طاهری 1389، 23). بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین مؤلفه ­های مدیریت دانش و هوش سازمانی در کارکنان هیآت­های ورزشی استان کرمان بود.

 

2-1- بیان مسئله

 

دانش سازمانی به زعم غالب مدیران موفق دنیا، یکی از مهمترین سرمایه­ شرکت­های سده بیست و یکم محسوب می­ شود که مدیریت بهینه آن موجب ارتقا سطح کیفی سازمان می­گردد(شاهین 1390، 19). مدیریت دانش فرایندی است که به سازمان­ها در شناسایی، انتخاب، سازماندهی، انتشار و انتقال اطلاعات مهم و مهارت­ هایی که بخشی از سابقه سازمان هستند و عموماً به صورت ساختار نیافته در سازمان وجود دارند، یاری می­رساند (ستاری قهفرخی 1386، 8). در واقع مدیریت دانش”فرایند نظام­مند و یکپارچه هماهنگی در سطح سازمانی به منظور دستیابی به اهداف سازمانی است”، که هدف از فعالیت­های آن در سازمان، اطمینان از رشد و تداوم فعالیت­ها در جهت

دانلود مقاله و پایان نامه

 حفظ دانش حیاتی در تمام سطوح، به کارگیری دانش موجود در تمام چرخه­ها، ترکیب دانش در جهت هم افزایی، کسب مداوم دانش مربوطه و توسعه دانش جدید از طریق یادگیری مداوم است که به وسیله تجارب درونی و دانش بیرونی ایجاد می­ شود (کان یی وونگ 2005، 13). از طرفی دیگر امروزه صحبت از انواع مختلف هوش است. در هر مورد، هوش به توانایی دریافت، درك و كاربرد نمادها و سمبل­ها كه نوعی توانایی انتزاعی است، اشاره دارد. امروزه هوش، پیشوند بسیاری از مفاهیم مدیریتی شده است و این نشان دهنده تغییر نگاه سازمان­ها و متفكران سازمانی از هوش تستی بر رویكرد­های نوین به مقوله هوش است. یكی از انواع هوش، هوش سازمانی است. هوش سازمانی یعنی داشتن دانشی فراگیر از همه عواملی كه بر سازمان مؤثر است. داشتن دانشی عمیق نسبت به همه عوامل مثل مشتریان، رقبا، محیط اقتصادی، عملیات و فرایندی سازمانی كه تأثیر زیادی بر كیفیت تصمیمات مدیریتی در سازمان می­گذارد، وما را برای تصمیم ­گیری سازمانی توانمند می­سازد(ابرزی 1385، 30). ایده و مفهوم هوش سازمانی مهم است چرا که پارادایم های جزیی دیگری همچون مدیریت دانش را در بر می­گیرد. تمرکز اصلی هوش سازمانی بر دانش می­باشد، تا آن­جایی که هوش سازمانی درحقیقت قابلیت یک سازمان درافزایش اطلاعات، نوآوری، دانش عمومی و عمل مؤثر بر پایه­ ایجاد دانش است (یالس 2005، 52).

 

در سال­های اخیر مدیریت دانش به موضوعی مهم و حیاتی برای موفقیت سازمان­ها تبدیل شده است. به گونه­ ای که اثربخشی آنها در گرو ایجاد، ذخیره­سازی، انتقال و بکارگیری به هنگام دانش می­باشد. با این وجود بسیاری از سازمان­ها آمادگی لازم را برای بهره­ گیری موفقیت­آمیز از استراتژی مدیریت دانش ندارند(ستاری قهفرخی 1386، 21). امروزه با اطمینان كامل می­توان ادعا كرد كه شناسایی و استفاده از هوش سازمانی می ­تواند قدرت رقابت پذیری یک سازمان را افزایش دهد و از دیگر سازمان­ها متمایز نماید. ضرورت بررسی هوش سازمانی در حال حاضر پاسخ به شرایط فعلی و نیاز مدیران است. سازمان با بهره گیری از هوش سازمانی، اثربخشی استفاده از ساختارهای اطلاعاتی موجود را در راستای اهداف خویش افزایش داده و اطلاعات از حالت عملیاتی و محدود شده به استفاده در لایه ­های اجرایی سازمان برای استفاده مدیران توسعه داده می­ شود. با توجه به اینكه مدیران در سازمان­هایی فعالیت می­كنند كه متأثر از محیط داخلی و خارجی خود می­باشند و در مقابل پاسخگویی به مسایل و مشكلات خود مثل انسان­ها نیازمند قدرت یادگیری هستند. بنابراین مسئله هوش سازمانی می ­تواند در این مهم كمك شایانی به مدیران كرده و آنها را قادر سازد تا با توجه به حافظة سازمانی خود پاسخگوی نیازها و مشكلات و عكس العمل به موقع به تغییرات محیطی باشند. بنابراین مدیران برای پیشبرد اهداف سازمانی و دستیابی به آنها نیاز به هوش سازمانی دارند كه بتوانند با اتكای به آن عملكرد خود را بهبود بخشند(بیک زاده و همکاران 1389، 48). امروزه صنعت ورزش به عنوان یکی از پردرآمدترین و تأثیرگذارترین صنایع در چرخه اقتصاد یک کشور شناخته شده است که حتی در روزهای رکود شدید اقتصادی، نسبت به دیگر صنایع از رکود کمتری برخوردار بوده است. از این رو سازمان­های ورزشی باید بکوشند تا در این محیط پر تلاطم از یکدیگر عقب نیفتند تا مشتریان خود که همانا تماشاگران، سهامداران، ورزشکاران، مربیان هستند را از دست ندهند. هیـأت­های ورزشی هر استان نیز تلاش می­ کنند با ارتقا و بهبود دائم سطح عملکرد خود بتوانند به نحو مؤثرتری در نیل به اهداف خود گام بردارند. یکی از مهم­ترین استراتژی­ هایی که می ­تواند در شرایط کنونی تاثیر بسزایی در این زمینه داشته باشد، مدیریت دانش است. ایجاد زمینه و پیش شرط­های سازمانی مناسب از جمله هوش سازمانی مناسب، اولین اقدامی است که باید برای پیاده­سازی موفقیت­آمیز این استراتژی انجام شود.

 

بنابراین پژوهش حاضر به منظور فراهم سازی شواهدی از رابطه­ بین زیر سیستم مدیریت دانش و هوش سازمانی انجام خواهد گرفت و به دنبال تحقق اهداف زیر است:

 

1- آیا بین مدیریت دانش با هوش سازمانی در جامعه ی مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد؟

 

2- آیا بین زیر سیستم­های مدیریت دانش با هوش سازمانی در جامعه­ مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد؟

 

3- آیا مؤلفه ­های مدیریت دانش قادر به پیش بینی هوش سازمانی در جامعه­ مورد مطالعه می­باشند؟

 

3-1- ضرورت و اهمیت تحقیق

 

هیئت­های ورزشی تشكیلاتی است كه به منظور فراهم نمودن زمینه مساعدت جهت گسترش رشته ورزشی مربوطه و ایجاد انگیزه و نیز جذب آحاد مردم به امر ورزش و كشف استعدادها و بالابردن سطح مهارت­ های ورزشی بر اساس اصول و مبانی پیش‌بینی شده در اهداف فدراسیون و سازمان تربیت‌بدنی ایجاد گردیده است. این هیأت نماینده و جانشین فدراسیون ورزشی مربوطه در استان بوده كه فعالیت­های مرتبط در سطح استان را برابر مقررات فدراسیون مربوطه و بین‌المللی و هماهنگی با اداره تربیت‌بدنی استان و با رعایت كامل قوانین اجراء و نظارت می‌نمایند. درعصر اطلاعات و ارتباطات، انسان­ها بزرگترین سرمایه های هر سازمانی می­باشند. بسیاری از دانشمندان دانش مدیریت سرمایه­های انسانی را یگانه منبع پایدار مزیت رقابتی سازمان­ها می­دانند (رحمتی 1390، 63). ایکوجیرو کارشناس مشهور معاملات ژاپن می­گوید:” در اقتصادی که تنها چیز با ثبات، بی­ثباتی است، یک منبع مطمئن و با دوام مزیت رقابتی، دانایی است.”وقتی هر شب تقاضاها تغییر می­ کند، فن آوری­ها توسعه می­یابد، رقبا زیاد می­شوند، سازمان­هایی موفق هستند که همواره دانش جدید ایجاد کنند. آن را به طور گسترده در سراسر سازمان اشاعه دهند و به سرعت آن را بصورت فناوری­ها و محصولات جدید نشان دهند (حسینی 1385، 102). پیلار اعتقاد دارد که دانش (و خصوصاًٌ ایجاد دانش، در امتداد انتشار و جمع­آوری آن در سازمان می ­تواند یک منبع استراتژیک کلیدی برای یادگیری سازمانی باشد(راب 2003، 78). از طرف دیگر سازمان­ها در محیط پر از تغییر و تحول قرار دارند و برای بقا و تداوم فعالیت خود نیاز به افزایش دانش و آگاهی کارکنان و پرسنل خود دارند. بنابراین هر مکانیزم سازنده­ای که برای افراد چنین امکانی را برای افزایش دانش و آگاهی فراهم سازد، به طور طبیعی به کارآیی و اثربخشی سازمانی کمک خواهد کرد و بقا و تداوم فعالیت و رقابت آن سازمان را موجب خواهد شد. از طرف دیگر برای پیشرفت و توسعه ورزش کشور، ادارات ورزش و جوانان استان­ها نقش بسیار مهم و کلیدی در برنامه ­ریزی، سازمان­دهی، و اجرای فعالیت­های ورزشی را دارا هستند و این ادارات در صورت داشتن مدیریتی کارآمد و اثربخش بهتر می­توانند به توسعه و پیشرفت ورزش در کشور کمک کنند (رحمتی 1390، 70).

 

همانگونه كه در دنیای انسانی و در حیات پرتلاطم بشری انسان­هایی موفق و كارآ خواهند بود كه دارای هوشی سرشار و بهره­مند از درجه­ هوشی بالا باشند، قطعاً در دنیای سازمانی نیز وضع به همین­گونه خواهد بود، به خصوص این كه در عصر حاضر هر چه زمان به جلوتر می رود با توجه به پیشرفت علوم و فنون و پیدایش نیازها و چالش­های جدید، سازمان­ها نیز پیچیده­تر و اداره­ی آن ها نیز مشكل­تر می­ شود و نیاز به دانش جدید بیش از پیش مورد تأکید قرار می­گیرد (غلامی 1390، 53). اكثر مدیران اجرایی بر این باور هستند كه دانش مهمترین موهبت یا نعمت در سازمان است. آنها باور می­كنند كه آگاهی مغزی، ذهنی و هوشیاری، اصلی عمده و مهم در سازمان آن­ها است، همان چیزی كه موجب ایجاد رقابت در سازمان    می­ شود، لذا تلاش می­كنند تا از هوش سازمانی بهره ببرند تا به یک رقابت صحیح دست یابند (لیبویتز 1999، 79). در دنیای امروز ارتقاء هوش سازمانی یكی از الزامات غیرقابل انكار برای اغلب سازمان­هااست تا بتوانند از طریق كسب و تجزیه و تحلیل اطلاعات، و همین طور افزایش دانش و ایجاد آگاهی، بر قابلیت­های خود بیفزایند. از طرفی نیز افزایش هوش سازمانی موجب می­گردد سازمان­ها اطلاعات محیط اطراف خود را سریعتر و با دقت بیشتری تجزیه و تحلیل كرده و نتایج حاصل را به طریق سودمند ذخیره و در مواقع مقتضی در دسترس تصمیم­گیرندگان قرار­دهند. این امر جریان تبادل اطلاعات و دانش را در بستر سازمان تسریع كرده و اثربخشی فرایند تفكر و تصمیم ­گیری جمعی را به نحو چشمگیری بهبود می بخشد (شاهین 1390، 60). میزان هوش سازمانی سازمان­ها، مانند انسان­ها، متغیر و متفاوت است. یعنی مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی در بروز و رشد آن تأثیر می ­گذارد. سازمان­ها نیز همانند انسان­ها، درجه­ای از هوشمندی را به نمایش می­گذارند. برخی از سازمان­ها بسیار كند ذهن هستند.آنها حتی نمی­ توانند سیگنال­های بسیار قوی از تغییرات محیط خود را تشخیص دهند و در پاسخ به این محرك­ها بسیار ناتوانند. این سازمان­ها به آرامی یاد می­گیرند و بدون هیچگونه درك و بینش اشتباهات قبلی خود را تكرار می­كنند (غلامی 1390، 107).

 

با توجه به نکات ذکر شده و با توجه به تأکید دولت به اقتصادهای دانش محور در افق توسعة کشور، و همچنین مزایای مدیریت دانش و شناخت بهتر عوامل موفقیت آن به ویژه هوش سازمانی، و همچنین این­كه هم اكنون موضوع مدیریت دانش و هوش سازمانی به عنوان یک نیاز شناخته می­ شود و موضوع جدیدی می­باشد و به دلیل كمبود پژوهش­های صورت گرفته در رابطه با موضوع هوش سازمانی در ایران، و بخصوص در سازمان­های ورزشی، این موضوع نیازمند بحث بیشتری می­باشد. تا از یک طرف مدیران و دست اندركاران سازمان­ها با مقوله مدیریت دانش و هوش سازمانی و همچنین ابعاد آن آشنا باشند و هم بتوانند عملكرد خویش را با توجه به ابعاد هوش سازمانی بهبود بخشند. بنابراین هیأت­های ورزشی استان ها می­توانند ضمن ارزیابی وضعیت مدیریت دانش به کمک هوش سازمانی به ایجاد تنوع در منابع مالی، تحلیل برنامه­ ها و عملكردها، توسعه چشم اندازها، باز تعریف ماموریتها و طراحی راهبردهای مناسب بپردازد.


فرم در حال بارگذاری ...

« پایان نامه ارشد تربیت بدنی: مقایسه دقت هدف گیری و خستگی عضلات مچ پا درد و فرم وضعیتی تیراندازی با تپانچه بادیپایان نامه ارشد تربیت بدنی گرایش بیومکانیک ورزشی: عملکرد الکترومایوگرافی عضلات شانه در وضعیت های مختلف »