در دههی 1970 شرکتها به دنبال تکنیکها و راهبردهایی بودند که با بهره گرفتن از آن بتوانند هزینه های تولیدی خود را کاهش دهند و در بازارهای مختلف رقابت کنند. برخی از این تکنیکها عبارت بودند از: سیستمهای زمانبندی به هنگام[1]، سیستم کانبان[2]، تولید ناب[3]، مدیریت کیفیت جامع[4] و غیره. شرکتها توانستند با بهره گرفتن از این تکنیکها، هزینه های تولیدی خود را کاهش دهند ولی شرکتهای رقیب هم با بهره گرفتن از این تکنیکها، هزینه های تولیدی خود را تا حد ممکن کاهش داده اند. پس برای کاهش هزینه ها و ماندن در بازار رقابتی باید سایر فرصتهای بالقوه برای کاهش هزینه را پیدا کرد. یکی از راههایی که فرصتهای بالقوهی زیادی برای کاهش هزینه در آن وجود دارد، مدیریت زنجیرهی تأمین[5] است [1].
زنجیرهی تأمین شامل همه مراحلی[6] (اعضای زنجیره) است که چه مستقیم چه غیرمستقیم، در برآورده سازی درخواست یک مشتری نقش دارند. در یک زنجیرهی تأمین معمولی، مواد خام از تأمینکنندگان به کارخانهها ارسال میشوند و سپس محصولات تولیدشده در کارخانهها به انبارهای میانی و انبارهای توزیعکنندگان ارسال میشوند و نیز به سمت خردهفروشان و درنهایت به دست مشتری نهایی یا همان مصرفکننده میرسند. پس یک کالا مراحل زنجیرهی تأمین را طی میکند تا به دست مصرف کنندگان برسد. اعضای یک زنجیره تأمین معمولی عبارتاند از: تأمینکنندگان، انبارهای مواد اولیه، مراکز تولید، توزیعکنندگان، خردهفروشان و مشتری نهایی.
فعالیتهای زنجیرهی تأمین با سفارش مشتری شروع میشود و وقتی مشتری پول خرید کالا و خدمات دریافتی خود را پرداخت میکند، خاتمه مییابد. اختلاف بین پولی که مشتری میپردازد با کل هزینه های متحمل شده توسط زنجیره برای تولید و توزیع کالا، میزان سوددهی زنجیره را نشان میدهد. بر همین اساس موفقیت یک زنجیره برحسب میزان سوددهی آن تعریف میشود و مدیریت زنجیره تأمین مستلزم مدیریت جریانهایی بین مراحل و درون هر یک از مراحل زنجیره، برای بیشینهسازی کل سوددهی آن است [1].
مدیریت زنجیرهی تأمین مجموعهای است از راهکارهایی، جهت یکپارچهسازی اعضای زنجیره (تأمینکنندگان، تولیدکنندگان، توزیعکنندگان، خردهفروشیها و مشتری نهایی) که هدف آن، کاهش هزینه های سیستم و نیز افزایش سطح خدمتدهی به مشتریان است.
از تعریف زنجیرهی تأمین هزینه های خود را کاهش داده و درآمدهای خود را افزایش میدهد. دو نکته روشن میشود:
نخست اینکه مدیریت زنجیره تأمین به هر راهکاری که باعث کاهش هزینه ها میشود و نقشی در برآورده کردن نیاز مشتری ایفا میکند- از تأمینکننده و امکانات تولید گرفته تا انبارهای مواد اولیه و مراکز توزیع و نیز خردهفروشیها و انبارهای محصولات – توجه می کند. درواقع در بعضی از تحلیلهای زنجیرهی تأمین، ضروری است که توجه خود را به تأمینکنندگان و مشتریان معطوف کنیم زیرا آن ها در شکلگیری زنجیره تأثیر بسیار زیادی دارند.
دوم اینکه منظور از مدیریت زنجیره تأمین، افزایش کارایی و کاهش هزینه در کل سیستم است. با بهکارگیری رویکردهای مطرح در مدیریت زنجیره تأمین، هزینه کل سیستم که شامل هزینه های حملونقل، موجودی، جابجایی مواد و غیره است، کاهش مییابد؛ بنابراین هدف از طراحی یک زنجیرهی تأمین افزایش کارایی و کاهش هزینه ها در کل سیستم است ولی تأکید بر این نیست که صرفاً هزینه حمل ونقل، موجودیها و غیره کاهش مییابد بلکه مدیریت زنجیره تأمین با بهره گرفتن از رویکرد دستگاهی سعی دارد که کارایی کل زنجیره را بهبود داده و سطح خدمت به مشتری را نیز افزایش دهد. درواقع کسب رضایت مشتریان باید در زنجیره تأمین موردتوجه قرار گیرد که میتواند شامل رضایت مشتریان از کیفیت محصولات و خدمات ارائهشده باشد [1].
در این فصل به تعریف کلیه مفاهیم مرتبط با زنجیره تأمین که در این پایان نامه مورداستفاده قرار گرفتهاند پرداخته میشود و طبقه بندی های موجود در این حوزه موردبحث و بررسی قرار میگیرد.
1-1- تعاریف مرتبط با زنجیره تأمین
در این بخش کلیهی مفاهیم مرتبط با زنجیرهی تأمین اعم از انواع شبکه های زنجیره تأمین، فازهای تصمیم گیری در زنجیره، زنجیره های پاسخگو و کارا، انواع هزینه های موجود در زنجیره تأمین و انواع برنامه ریزی (تک دورهای و چند دورهای) در زنجیره تأمین که در این پایان نامه مورداستفاده واقعشدهاند، موردبررسی قرار میگیرند.
1-1-1- انواع شبکه های زنجیره تأمین
هر زنجیره تأمینی از یک شبکهی مشخصی تبعیت میکند که کلیه برنامه ریزی های زنجیره نیز باید مطابق با نوع شبکه صورت گیرد. بهطورکلی چهار نوع مختلف از شبکه در زنجیرههای تأمین وجود دارد که در ذیل موردبحث قرارگرفته است [1].
الف) شبکه سری: شبکه های سری، سادهترین حالتی که چند سطح وجود دارد را بیان میکنند که در هر سطح از زنجیره یک شرکت وجود دارد و این شرکتها بهصورت سری باهم در ارتباطاند.
ب) شبکه واگرا: اعدادی از محققان، سیستمهای پیشرفتهتری از سیستمهای سری را مطالعه کردهاند. در این حالت، هر شرکت، محصول خود را به چندین شرکت عرضه میکند. بهعنوانمثال، یک انبار مرکزی، موجودی چند توزیعکنندهی منطقهای را تأمین مینماید.
ج) شبکه همگرا: این حالت غالباً، مونتاژ قطعات برای تولید محصول نهایی است. به عنوان مثال، چند تأمینکننده با این کارخانه در ارتباطاند.
د) شبکه مختلط: این شرکتها حالت عمومی زنجیره تأمین میباشند و ترکیبی از شبکه های فوق هستند که در هر سطح از زنجیره، چندین شرکت وجود دارد. مجموعه شرکتهایی که از شروع تا انتهای زنجیره باهم در ارتباطاند دامنه زنجیره تأمین را تشکیل میدهند. دامنه در شبکه زنجیره تأمین مختلط، از شرکت مواد اولیه تا شرکت خردهفروش هست. شرکتهای مشابه در زنجیره تأمین را یک سطح از زنجیره تأمین مینامند. بهعنوانمثال، منظور از زنجیره تأمین دوسطحی زنجیره تأمینی است که دامنه آن محدود به دو نوع شرکت میشود.
در این پایان نامه از شبکههای مختلط برای زنجیرهی تأمین موردبحث استفادهشده است.
1-1-2- فازهای تصمیمی در یک زنجیرهی تأمین
مدیریت موفق زنجیره تأمین، نیازمند تصمیمات مرتبط با جریان اطلاعات، محصول و منابع مالی است. همهی این تصمیمات در سه مقوله یا فاز، بسته به فراوانی هر تصمیم و افق زمانی که یک تصمیم اثرگذار خواهد بود، تقسیمبندی میشوند. [1]
الف) فاز راهبردی[7]: شرکتها در طول این فاز در مورد نحوهی ساختاردهی زنجیره تصمیم میگیرند؛ یعنی اینکه چه فرایندهایی و با چه ترکیبی در هر مرحله انجام شوند. تصمیمات این فاز به تصمیمات استراتژیک زنجیره نیز معروف هستند. این تصمیمات شامل موارد زیر میشوند (ملو[8] و همکاران 2009). [8]
شرکت باید مطمئن شود که اعضای زنجیره، حمایتکنندهی اهداف راهبردی آن در طول این فاز هستند.
ب) فاز برنامه ریزی[9]: در این فاز شرکتها مجموعهای از سیاستهای عملیاتی را تعریف میکنند که عملیات کوتاهمدت آن ها را پوشش میدهند. در این فاز، فرض بر این است که تصمیمات راهبردی تغییر نمیکنند. شرکتها فاز برنامه ریزی را با پیشبینی تقاضای بازارهای مختلف در سال آتی شروع میکنند. برنامه ریزی موارد زیر است (ملو و همکاران،2009): [5]
برنامه ریزی، پارامترهایی را مشخص میکند که طی آنیک زنجیره برای یک دورهی زمانی معین کار میکند. در فاز برنامه ریزی، شرکتها باید عدم قطعیت در تقاضا، نرخهای ارز و رقابت در یک دورهی زمانی مربوطه را در تصمیماتشان لحاظ کنند.
ب) فاز عملیاتی[10]: افق زمانی، معادل روزانه یا هفتگی بوده و شرکتها در این فاز، تصمیمتی در مورد سفارشها خاص مشتریان میگیرند. در سطح عملیاتی، ترکیب زنجیره ثابت بوده، سیاستهای برنامه ریزی نیز از قبل تعریفشده هستند. هدف اصلی زنجیره در این فاز، رسیدن به سیاستهای عملیاتی به بهترین شکل ممکن است. شرکتها در طول این فاز، سفارشها خاص را به موجودیها یا تولید اختصاص داده، تاریخی را برای برآورده سازی سفارش تعیین میکنند، فهرست اقلام استخراجی از انبار را تهیه میکنند، روش ارسال یک سفارش را مشخص کرده و زمانبندی تحویل کامیونها را تعیین و سفارشها لازمهی از سطح بالاتر را صادر میکنند. ازآنجاییکه تصمیمات عملیاتی، کوتاهمدت هستند، معمولاً عدم قطعیت کمتری در مورد اطلاعات تقاضا برای آن ها وجود دارد. هدف عمدهی این فاز عملیاتی، بهرهگیری از کاهش عدم قطعیت و بهینهسازی عملکرد با توجه به محدودیتهای اعمالشده از طریق سیاستهای برنامه ریزی است.
در این پایان نامه ترکیبی از فازهای راهبردی و برنامه ریزی برای زنجیرهی تأمین موردبحث، در نظر گرفتهشده است. [5]
[1] Just In Time
[2] KANBAN
[3] Lean Production
[4] Total Quality Management (TQM)
[5] Supply Chain Management (SCM)
[6] Stage
[7] Strategy
[8] Melo
[9] Planning
[10]Operational
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
زمانبندی را میتوان فرایند تخصیص منابع عمدتا محدود به فعالیتها با در نظر گرفتن دوره های زمانی و با رویکرد بهینهسازی یک یا چند هدف تعریف کرد.
امروزه با توجه به افزایش رقابت در بازارهای جهانی، بهبود مستمر عملکرد سیستمهای تولیدی و خدماتی برای افزایش توان رقابتی آنها ضروری به نظر میرسد. از آنجا که زمانبندی به عنوان یک فرایند تصمیم گیری در صورت استفاده درست می تواند تاثیر قابل ملاحظهای در بهبود عملکرد سیستمها داشته باشد، مطالعه و بکارگیری این علم با شیب تندی رو به افزایش است.
از آنجا که غالب مسائل مطرح شده در حوزه زمانبندی که باعث بسط و گسترش این علم نیز گردیدهاند با نگاهی به مسایل واقعی در محیطهای صنعتی بوده اند، واژه های بکار رفته در این حوزه علمی نیز عموما برخاسته از محیطهای صنعتی خواهند بود. براین اساس، در بیان مسائل زمانبندی از لفظ ماشین در معنای منبع و از واژه کار به عنوان فعالیت نام برده می شود. در نتیجه این تعاریف میتوان گفت در یک مسئله زمانبندی غالبا کارها روی مجموعه ای از ماشینها که در ایستگاههای کاری با نظم و اولویت بندی خاصی چیده شده اند پردازش میشوند.
مسائل زمانبندی بسته به تعداد و نحوه چیدمان ماشینها به شاخههای متعددی تقسیم می شود. سادهترین حالت، زمانبندی تک ماشین است. این مسئله اگرچه ساده به نظر میرسد اما پایه و اساس مسائل پیچیدهتر را تشکیل میدهد.
همگام با گسترش سیستمهای تولیدی مسائل زمانبندی نیز پیچیدگی بیشتری پیدا کردند. در یک تقسیم بندی کلی چیدمان ماشینآلات در یک فضای صنعتی می تواند به صورت سری(جریانی)، موازی و یا ترکیبی از این دو حالت باشد. در حالت سری هر کار باید از همه یا تعدادی از ماشینهایی که به طور سری قرار گرفتهاند عبور کند. در حالت چیدمان موازی، تعدادی ماشین با عملکرد مشابه یا غیر مشابه به صورت موازی چیده شده اند. در این محیط مفهوم تخصیص کار به ماشینها اهمیت پیدا خواهد کرد. در حالت آخر که البته به دنیای واقعی نزدیکتر است مفهوم ایستگاههای کاری نمود بیشتری مییابد. در یک سیستم ترکیبی عموما چندین ایستگاه کاری وجود دارد که در هریک از آنها چندین ماشین با چیدمانهای متفاوت اعم از سری و موازی وجود دارند.
در این تحقیق، مسئله یافتن توالی بهینه کارها در سیستم تولیدی جریانی بدون انتظار منعطف مورد بررسی قرار میگیرد. این سیستم تولیدی مدل بسط یافته روش تولیدی سری است. در این سیستم ایستگاههای کاری که به طور متوالی قرار گرفتهاند، هر کدام حاوی چند ماشین هستند که به صورت موازی چیده شده اند. در ادامه فصل، مسئله مذکور به طور کامل تشریح می شود.
1-2. تعریف مسئله
سیستم تولید جریانی منعطف حالت تعمیم یافتهای از سیستم تولید جریانی است. در این حالت ایستگاههای کاری به صورت متوالی قرار میگیرند و هر ایستگاه حاوی تعدادی ماشین با عملکرد یکسان یا غیر یکسان است. هر کار به محض ورود به ایستگاه کاری باید با استراتژی مشخصی به یکی از ماشینها تخصیص یابد. البته انتخاب یکی از ماشینها یک ضرورت نیست و در برخی مسائل یک کار می تواند در اثنای عمل پردازش ماشین خود را تغییر دهد.
یکی از مهمترین مسائل در مدیریت تولید و به طبع آن زمانبندی یک سیستم تولیدی تعیین استراتژی تولید است. به این معنی که محصول
تولیدی برای برآورده کردن نیاز یک مشتری خاص ساخته می شود یا به عبارتی تولید برای سفارش است یا برای تامین نیازهای بازار ساخته می شود و پس از تولید به انبار میرود یا به عبارتی تولید برای ذخیره است. از آنجا که زمان رسیدن سفارش در سیستم تولید برای سفارش در دست مشتریان است، تحویل به موقع و چرخه تولید کوتاه و واقعی به عنوان فاکتورهای رقابتی اصلی برای بردن سهم بیشتری از بازار شناخته میشوند در حالی که در سیستمهای تولید برای ذخیره بالا بودن نرخ بهرهبرداری، نرخ خروجی، و نرخ رسیدن محصول از فاکتورهای رقابتی اصلی هستند [16]. امروزه در غالب محیطهای صنعتی تلفیقی از دو استراتژی مورد استفاده قرار میگیرد. در این میان چالش اصلی زمانبندی همزمان تمامی کارها است به نحوی که هم نیازهای بازار و هم نیازهای مشتریان به بهترین شکل برآورده شود.
هر سیستم تولیدی به صورت معمول توانایی تولید یک یا چند محصول را دارد. در استراتژی تولید برای سفارش ممکن است سفارش تحویل شده به مرکز تولیدی به یکی از چند حالت زیر باشد: یا سفارش براساس همان محصولات قابل تولید برای سیستم تعریف شده باشد، که در این حالت سفارش دهنده ترکیبی از محصولات استاندارد تولیدی کارخانه را سفارش داده و موعد تحویل مشخصی را برای آنها تعیین می کند. یا سفارش برای تولید نیاز به انجام تغییراتی در خط تولید معمول سیستم دارد. به عبارت بهتر مشتری خواهان مقداری شخصی سازی در سفارش است. در این صورت ممکن است در زمانهای پردازش یا در تعداد عملیاتهای تولید تغییراتی حاصل شود. و حالت سوم که ترکیبی از دو حالت قبلی است، به این معنی که مشتری تعدادی محصول بدون تغییر و تعدادی محصول همراه با تغییر را سفارش میدهد. از آنجا که سیستم تولیدی مورد بحث در این پژوهش تولید جریانی بدون انتظار بوده و محصولات تولیدی توسط این سیستم نظیر قطعات فولادی یا مواد پتروشیمی عموما دارای استانداردهای بین المللی هستند، لذا در این پژوهش استراتژی تولید برای سفارش نوع اول مورد بررسی قرار میگیرد.
امروزه با توجه به مختصات بازارهای جهانی و لزوم حفظ توانایی رقابتی برای محیطهای تولیدی مفهوم تولید به موقع به خوبی پذیرفته شده است. تولید به موقع به معنای در نظر گرفتن همزمان هزینه های ناشی از تولید زودتر از موعد یا زودکرد و هزینه های دیرکرد است. از آنجا که مفاهیم مربوط به تولید به موقع در غالب هزینه بیان میشوند، به کارگیری این مفاهیم در مسائل زمانبندی اغلب در توابع هدف مدل ریاضی نمود مییابند.
در این تحقیق، مسئله زمانبندی سیستم تولید جریانی بدون انتظار منعطف با محدودیت زمانی ظرفیت تولید روی ماشین آلات و درنظر گرفتن استراتژی ترکیبی تولید برای سفارش و تولید برای ذخیره با هدف حداقل کردن مجموع هزینه های ناشی از رد سفارشات، تحویل ناقص سفارشات و زودکرد و دیرکرد وزنی مورد بررسی قرار میگیرد. یک مدل برنامه ریزی غیرخطی برای این مسئله ارائه می شود. همچنین دو الگوریتم فراابتکاری سیستم ایمنی مصنوعی و تبرید شبیهسازی شده با رویکرد تئوری ابری[14] برای حل این مسئله ارائه میگردد.
1-3. اهداف تحقیق
از آنجا که سیستم تولید جریانی بدون انتظار برای تولید محصولات استراتژیکی همچون صنایع فولاد و ذوب فلزات و پتروشیمی کاربرد دارد، تلاش در جهت بهره برداری کارا از سیستم تولیدی ضروری به نظر میرسد. براین اساس، این تحقیق با هدف کاهش فاصله میان مطالعات تئوریک حوزه زمانبندی و مسائل واقعی دنیای صنعت انجام میگردد. لذا، یک مدل ریاضی جدید برای مسئله سیستم تولید جریانی منعطف بدون انتظار با محدودیت ظرفیت تولید و استراتژی ترکیبی مدیریت تولید ارائه می شود. به علاوه جهت یافتن توالی بهینه کارها دو الگوریتم فراابتکاری سیستم ایمنی مصنوعی و تبرید شبیهسازی شده با رویکرد ابری برای مسئله مذکور پیادهسازی می شوند.
[1] scheduling
[2] Flow Shop
[3] Parallel
[4] No-wait
[5] Flexible
[6] Production Management
[7] Make To Order (MTO)
[8] Make To Stock (MTS)
[9] Just In Time (JIT)
[10] Earliness
[11] Tardiness
[12] Meta-heuristic Algorithm
[13] Artificial Immune System (AIS)
[14] Cloud Theory-based Simulated Annealing (CSA)
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
کنترل فرایند آماری به عنوان شاخه ای از کنترل کیفیت آماری، مجموعه ای از ابزار است که برای کنترل و کاهش پراکندگی و در نتیجه بهبود کیفیت فرایندها استفاده می شود. به عبارت دیگر هر روش آماری که برای کشف تغییرات فرایند در طول زمان طراحی می شود در حوزه تحت پوشش کنترل فرایند آماری قرار می گیرد (وودال[1] و مونتگمری[2] ،1999). از ابزار اصلی کنترل فرایند آماری که به منظور بهبود کیفیت به کار گرفته می شوند می توان به هیستوگرام، برگه کنترل، نمودار پارتو، نمودار علت و معلول، نمودار پراکندگی، نمودار تمرکز نقص ها و نمودار کنترل اشاره نمود. از نظر مونتگومری (2005) در میان هفت ابزار فوق که غالباً ابزارهای هفتگانه عالی[3] نامیده می شوند، نمودار کنترل مهمترین و قدرتمندترین ابزار کنترل فرایند آماری می باشد. نمودار کنترل جهت کنترل میزان تغییرات در یک یا چند مشخصه کیفی مورد استفاده واقع می شود. در تحقیقات پیشین و به طور کلی در اکثر کاربردهای مرسوم کنترل فرایند آماری، فرض بر این بوده است که کیفیت محصول یا عملکرد فرایند می تواند به وسیله ی توزیع یک یا چند مشخصه کیفی توصیف شده و به وسیله نمودارهای کنترل تک متغیره یا چند متغیره کنترل شود. در دهه ی گذشته محققانی همچون کنگ[4] و آلباین[5] (2000) و وودال و همکاران (2004) حوزه ی جدیدی را در علم کنترل فرایند آماری معرفی نموده و عنوان می کنند که در بسیاری از واحدهای صنعتی و خدماتی، کیفیت محصول یا عملکرد فرایند به وسیله رابطه بین یک متغیر پاسخ و یک یا چند متغیر مستقل، بهتر توصیف می شود. آنها این رابطه را پروفایل می نامند. در بسیاری از کاربردها همچون کالیبراسیون این رابطه به وسیله ی یک مدل رگرسیون خطی توصیف می شود در حالی که در کاربردهای دیگر مانند اندازه گیری های مختلف از یک متغیر یکسان مثل ضخامت در مکان های مختلف یک قطعه، مدل های پیچیده تری همچون مدل های رگرسیون غیرخطی مورد نیاز است. طی سال های اخیر پایش پروفایل برای مشخصه های کیفی وصفی مانند برنولی، پواسون و چندجمله ای با بهره گرفتن از مدل های خطی تعمیم یافته مورد توجه محققین قرار گرفته است. پروفایل های خطی تعمیم یافته پروفایل هایی هستند که با بهره گرفتن از تابع تبدیل مشخص به پروفایل خطی تبدیل می شوند. روش های مختلفی برای مدل سازی و پایش این گونه از پروفایل ها توسعه داده شده است. تحقیق در این حوزه از یک سو منطبق با جهت گیری علمی محققان در زمینه ی کنترل کیفیت آماری و از سوی دیگر تلاش برای پاسخ به نیاز واحدهای صنعتی یا خدماتی است که به گونه ای نیاز به مدل سازی مشخصه های کیفی به صورت پروفایل های خطی تعمیم یافته دارند.
1-2 تعریف مساله
در بسیاری از شرایط کیفیت فرایند یا محصول به کمک رابطه ی بین یک متغیر پاسخ و یک یا چند متغیر مستقل بهتر توصیف می شود لذا در هر مرحله ی نمونه گیری مجموعه ای از داده ها گردآوری می شود که می توان رابطه ی آن ها را به کمک تابعی تحت عنوان پروفایل نشان داد. پروفایل ها بر اساس نوع رابطه بین متغیر پاسخ و متغیرهای مستقل به انواع مختلفی تقسیم می شوند.
بررسی های صورت گرفته در ادبیات موضوع نشان می دهد که پایش پروفایل های خطی به علت سادگی محاسبات بخش قابل توجهی از تحقیقات صورت گرفته در حوزه پایش پروفایل ها را به خود اختصاص داده است. پروفایل های خطی تعمیم یافته پروفایل هایی هستند که با بهره گرفتن از تابع تبدیل مشخص به پروفایل خطی تبدیل می شوند. پروفایل های خطی تعمیم یافته گسسته شامل پروفایل های لجستیک (باینری) و پواسون می باشند. پایش این پروفایل ها به دلایلی چون کاربرد فراوان آن در صنعت و جدید بودن حوزه ی کاری به عنوان یک موضوع حایز اهمیت در زمینه پایش پروفایل ها مطرح می باشند. معمولا به منظور پایش این گونه از پروفایل ها، نمودارهای کنترل چندمتغیره تکی مورد استفاده قرار می گیرد. از سوی دیگر، با توجه به این که زمان کشف تغییر توسط نمودارهای کنترل لزوما منطبق با زمان واقعی تغییر نیست استفاده از رویکردهای شناسایی نقطه ی تغییر که زمان واقعی تغییر را معلوم می کند، می تواند در کشف سریع تر و ساده تر انحرافات با دلیل موثر واقع شود.
در این پایان نامه به منظور پایش پروفایل های لجستیک و پواسون در فاز 2 پس از توسعه مدل نقطه تغییر بر اساس تابع درستنمایی، نموداری مبتنی بر آماره ی درستنمایی استاندارد شده ارائه شده است. در این روش علاوه بر امکان تشخیص وضعیت خارج از کنترل، امکان برآورد نقطه تغییر نیز به صورت همزمان فراهم می شود.
1-3 ضرورت انجام تحقیق و کاربردهای آن
در این پایان نامه مباحث مربوط به پایش پروفایل های خطی تعمیم یافته گسسته بررسی شده است. این پایان نامه برای دانشجویان و محققانی که علاقه مند به تحقیق در زمینه کنترل فرایند آماری به ویژه پایش پروفایل ها هستند، مرجع مناسبی است. همچنین موسسات پژوهشی که در زمینه کنترل کیفیت آماری به بررسی می پردازند نیز می توانند از آن بهره گیرند. از دیدگاه کاربردی، روش های ارائه شده در این پایان نامه می تواند در بخش های خدماتی و صنعتی که عملکرد فرایند یا کیفیت محصول به وسیله یک رابطه باینری یا پواسون بین متغیر پاسخ و متغیرهای مستقل توصیف می شود، استفاده شود.
1-4 اهداف تحقیق
اهداف تحقیقاتی این پایان نامه در قالب موارد زیر مطرح می گردد:
1- توسعه روشی برای پایش پروفایل های پواسون و باینری با روش آزمون نسبت درستنمایی(LRT) در فاز 2
2- توسعه روشی برای تخمین نقطه تغییر در فاز 2
3- ارائه رابطه بازگشتی برای کوتاه تر کردن زمان پایش پروفایل های اضافه شده در فاز 2
4- مقایسه عملکرد تخمین نقطه تغییر با رویکرد LRT و تخمین نقطه تغییر با رویکرد MLE
1-5 مفروضات تحقیق
1- عملکرد فرایند یا کیفیت محصول به وسیله یک رابطه رگرسیونی بین متغیر پاسخ با توزیع باینری یا پواسون و یک متغیر مستقل X توصیف می شود. بعلاوه مقادیر متغیر پاسخ در طول زمان و همچنین به ازای سطوح مختلف متغیر X از یکدیگر مستقل هستند.
2- مقادیری که متغیر تصادفی X اختیار می کند مقادیر ثابت و معلوم هستند.
3- مطالعات پایش پروفایل ها در فاز2 نمودار کنترل صورت گرفته است.
4- تغییر اعمال شده از طریق ضرایب پروفایل بر میانگین متغیر پاسخ و از نوع پله ای منفرد است.
1-6 بیان روش انجام تحقیق
روش انجام تحقیق مطابق روش متداول در انجام یک کار تحقیقاتی در حوزه کنترل فرایند آماری بوده و بر اساس مراحل زیر صورت گرفته است:
1- جمع آوری اطلاعات شامل جستجو در سایت های معتبر علمی، مطالعه ی مقالات و کتاب ها
2- بررسی مقالات و مطالعات صورت گرفته در زمینه پایش پروفایل ها و کشف نقطه تغییر
3- پیدا کردن شکاف تحقیقاتی
4- بیان مسئله مبنی بر شناسایی نقطه تغییر در پروفایل های چندجمله ای تعمیم یافته گسسته
5- پیشنهاد روش مناسب در خصوص بکارگیری رویکرد آزمون نسبت درستنمایی برای حل مسئله مذکور
6- ارزیابی عملکرد روش و مقایسه آن با رویکرد مرسوم در شناسایی نقطه تغییر (برآورد بیشترین درستنمایی) با بهره گرفتن از شبیه سازی
1-7 نوآوری های پایان نامه
نوآوری این پایان نامه عبارت است از توسعه نمودار کنترل LRT برای پایش پروفایل های پواسون و لجستیک در فاز 2 و تخمین نقطه تغییر با این رویکرد و مقایسه عملکرد این رویکرد با رویکرد مرسوم پایش ضرایب پروفایل با بهره گرفتن از نمودار کنترل هتلینگ و تخمین نقطه تغییر با روش MLE. نوآوری دیگر این پایان نامه ارائه رابطه بازگشتی برای کوتاه تر کردن زمان پایش پروفایل های اضافه شده در فاز2 می باشد که زمان انجام محاسبات شبیه سازی را به مقدار قابل ملاحظه ای کاهش می دهد.
1-8 ساختار پایان نامه
فصل اول، به تعریف مساله و موضوعات اصلی تحقیق پرداخته و مواردی مانند مفروضات تحقیق، روش گردآوری اطلاعات و … در آن تبیین شده است. فصل دوم پس از اشاره ای به برخی مفاهیم استفاده شده در این پایان نامه به ادبیات پایش پروفایل ها بالاخص روش های موجود در ادبیات موضوع برای پایش پروفایل های لجستیک و پواسون پرداخته است. در فصل سوم پس از بیان مساله اصلی پایان نامه، روش های پیشنهادی شامل پایش پروفایل های لجستیک و پواسون با رویکرد LRT در فاز 2 و ارائه رابطه بازگشتی برای سریعتر انجام شدن محاسبات شبیه سازی و تخمین نقطه تغییر در فاز 2 کنترل فرایند آماری بررسی می شود. در فصل چهارم پس از ارائه ی مثال عددی، به کمک شبیه سازی کامپیوتری و با به کارگیری روش های پیشنهادی در فصل سوم به حل آن پرداخته شده و عملکرد روش هایLRT و MLE در تخمین نقطه تغییر مورد مقایسه قرار می گیرند. فصل پنجم به ارائه ی جمع بندی، نتیجه گیری و پیشنهاداتی برای مطالعات آتی می پردازد.
[1] Woodall
[2] Montgomery
[3] The Magnificent Seven
[4] Kang
[5] Albin
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
در جهان رقابتی حاضر، توالی و زمانبندی موثر ضرورتی برای بقا در فضای بازار است. زمانبندی ابزاری است که استفاده از منابع در دسترس را بهینه می کند.زمان همواره یک محدودیت اساسی بوده، بنابراین زمانبندی فعالیتها به منظور حداقل کردن این منبع محدود یک الزام است. زمانبندی و توالی عملیات یکی از مهم ترین مسائل برنامه ریزی تولید بوده و کاربردهای زیادی در واحدهای تولیدی و غیرتولیدی دارد.
عمل زمانبندی در یک سازمان از مدل ها و روش های ریاضی و یا روش های ابتکاری برای تخصیص منابع محدود به کارهای در حال جریان استفاده می کند. اهمیت توالی ماشین های موازی، با هدف متمرکز بر دیرکرد از آن جهت مورد توجه است که در محیط کسب و کار حاضر، رقابت شرکت های تولیدی از طریق قابلیت آنها برای پاسخگویی سریع به تغییرات سریع در زمینه تجارتی و تولید محصولات با کیفیت بالاتر و هزینه های کمتر تعیین می شود. شرکت های تولیدی در تلاش هستند تا این قابلیت ها را از طریق اتوماسیون و مفاهیم خلاق مانند تولید به موقع[1](JIT)، پاسخگوی سریع[2](QR)، تکنولوژی گروهی[3](GT)و مدیریت کیفیت جامع[4](TQM)بدست آورند[3].
این مفاهیم ( برای مثال JIT و GT ) به بسیاری از شرکت ها در بدست آوردن سود اقتصادی کمک کرده است. در سیسستم های JIT کار نباید نه زودتر و نه دیرتر تکمیل شود، که به مسائل زمانبندی با هزینه های زودکرد و دیرکرد و تخصیص موعدهای تحویل منجر می شود. در یک بازار رقابتی دیرکرد کارها با توجه به موعد تحویل آنها یک مقیاس عملکرد بسیار مهم برای محیط های تولید متنوع است.
مسائل با تعیین موعد تحویل در 25 سال گذشته بعلت روش های جدید مدیریت مانند مفاهیمJITمورد توجه بسیار قرار گرفته است.چنگ که کمک زیادی به مسائل زمانبندی و تخصیص موعد تحویل کرد بیان می کند که تکمیل یک کار زودتر از موعد تحویل به معنی تحمیل هزینه های نگهداری موجودی غیر ضروری است ، در حالیکه تکمیل یک کار دیرتر از موعد تحویل منجر به جریمه های قراردادی و از دست دادن اعتبار مشتری می شود[4].
بطور جالب توجه هدف مسئله حداقل دیرکرد و زودکرد[5](ET) کاملا با سیاست کنترل تولید JITمطابقت دارد.مسئله ماشین های موازی از دو دیدگاه تئوری و عملی دارای اهمیت می باشند. از دیدگاه تئوری به اینخاطر که تعمیمی از حالت تک ماشینه می باشد و از دیدگاه عملی به این جهت که در دنیای واقعی بسیارمعمول است مورد توجه قرار گرفته شده است.
مسئله به کارگیری ماشین های موازی[6] از آنجا مورد توجه است که اگر زمانبندی روی یک ماشین منجر به هزینه زیادی شود ممکن است در نظر گرفتن ماشینهای بیشتر سبب کاهش هزینه شود. ضمن این که مقدار دیرکرد یا زودکرد نیز می تواند با افزایش تعداد ماشین ها کاهش یابد. در این شرایط هزینه به کارگیری ماشین یا نگهداری ماشین اضافه می شود که با حل مسئله بهینه سازی می توان تعیین کرد چه ماشین هایی به کار گرفته شوند و کدام کارها با چه توالی روی این ماشین ها انجام شود.
در عمل، زمانبندی ها با بهره گرفتن از الگوریتم های زمانبندی یا قوانین بر پایه دانش ایجاد می شوند. الگوریتم های زمانبندی ، زمانبندی را توسعه می دهد که یک معیار اندازه گیری مانند حداقل کردن انحراف موعد تحویل، حداقل جریمه دیرکرد یا حداقل حداکثر دیرکرد را بهینه می کند.
در این فصل، ابتدا ی بر انواع مسائل زمانبندی و تعریف بعضی مفاهیم اولیه زمانبندی پرداخته می شود، در ادامه به خصوصیات و مشخصات مسأله مورد بحث این تحقیق، پرداخته می شود. در پایان اهداف، ضرورت و متدولوژی تحقیق بیان شده است.
1-6- تعریف مسأله زمانبندی مربوط به تحقیق :
بیان مسأله:
زمانبندی ماشینهای موازی نامرتبط حالت عمومی مسائل کلاسیک زمانبندی ماشینهای موازیبه شمار می آید.در یک مسئله کلاسیک زمانبندی ماشینهای موازی،مجموعه ای از کارهای مستقل وجود دارد که هر کدام از آنها بر روی یکی از ماشینهای موازی یکسان موجود پردازش می شوند.در حالت کلی ماشینهای موازی به صورت نامرتبط در نظر گرفته می شوند به طوریکه زمان پردازش کار ها بر روی ماشین ها نه تنها به نوع کار بلکه به نوع ماشین نیز وابسته است.در این حالت پیکربندی ماشینها یکسان نیشت و رابطه مشخصی بین زمان های پردازش کارها بر روی ماشینهای موازی مختلف وجود ندارد.
در این تحقیق مسئله زمانبندی ماشینهای موازی نامرتبط با در نظر گرفتن محدودیت های زمان نصب وابسته به توالی پردازش کاره و زمان دسترسی کارها با هدف کمینه سازی زمان های زودکرد و دیرکرد وزنی کل بررسی می شود.یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح برای مسئله پیشنهاد می شود.همچنین یک روش فراابتکاری برای حل آن ارائه می گردد.
نظام تولید بهنگام[7] تفکر و نگرشی نوین در اداره سازمان های صنعتی است که با اصل تکنیکها و روش های برخاسته از آن، حذف کامل و جامع اتلاف و افزایش بهره وری در تمامی فعالیتها اعم از داخل و خارج سازمان تعقیب می گردد.
تعاریف بسیاری توسط کارشناسان برای تولید بهنگام ارائه شده است، در زیر به تعدادی از این تعاریف اشاره شده است.
JIT یعنی :
در JIT هدف تولید بهنگام است، یعنی اگر مشتری و تولید کننده زمان تحویل کالا را در یک زمان معین توافق کنند، تولید کننده باید تولیدات خود را طوری برنامه ریزی کند که کالا را در حد امکان در زمان مناسب تولید و در زمان مقرر تعیین شده به دست مشتری برساند. اگر این دیرتر از زمان تحویل آماده شود، تولید کننده متحمل جریمه ای به عنوان تأخیر تولید خواهد شد که این جریمه امکان دارد به صورتهای مختلف نمود پیدا کند. همچنین اگر تولید کننده، کالا را زودتر از زمان تحویل، تولید کند، این کالا را باید تا زمان تحویل در انبار نگهداری کند لذا در این صورت نیز متحمل هزینه خواهد شد.
1-7- مفروضات مسئله :
1-زمان نصب وابسته به توالی هنگام تعویض کارها بر روی ماشینها وجود دارد
2-هر کدام از کارها تنها بر روی زیر مجموعه ای از مجموعه ماشینها می تواند پردازش شوند
3-تمامی کارها در ابتدای افق زمانبندی در دسترس نمی باشد به عبارتی پردازش کار نمی تواند قبل از زمان دسترسی آغاز شود
4-تمامی ماشینها به طور مستمر دسترس هستند و امکان خرابی ماشینها وجود ندارد
5-هر ماشین در هر لحظه قادر به پردازش تنها یک کار می باشد
6-هر کار در طول زمان پردازش خود تنها بر روی یک ماشین پردازش می شود
7-زمان های پردازش،نصب،موعد تحویل و ضرایب هزینه زود کرد و دیر کرد زمانی معین می باشد
8-بیکاری ماشینها مجاز است
1-8- ضرورت انجام تحقیق :
با توجه به اهمیت روزافزون مسائل ماشین های موازی در نظر گرفتن معیارهای مختلف مورد توجه محققان این علم می باشد.
امروزه در اغلب کارخانجات تولیدی و شرکت های خدماتی تأمین به موقع سفارش مشتری یا خدمت رسانی به موقع حائز اهمیت است. هزینه های زودکرد و دیرکرد در این امور نه تنها مشتری را متضرر می گرداند بلکه به شرکت نیز هزینه وارد شده و علاوه بر آن اعتبار خود را نیز از نظر مشتری از دست می دهد. مسائل تخصیص موعد تحویل زمانی جنبه عملی دارد که یک شرکت یک موعد تحویل به مشتریان در طول مذاکرات فروش پیشنهاد می کند و یک قیمت تقلیل یافته (جریمه) برای زمانیکه موعد تحویل دور از موعد انتظار باشد پیشنهاد می کند.
هر چه موعدهای تحویل ثابت شده تر باشد احتمال اینکه محصول به موقع تحویل داده شود بیشتر است. به منظور نگهداشتن یک وجهه خوب در میان مشتریان بسیاری از شرکت ها برای حفظ موعدهای تحویل ایجاد شده، هزینه های نگهداری معقولی را متحمل می شوند .
تقریبا همه مقالاتی که هدف های زودکرد و دیرکرد را در نظر می گیرند فرض می کنند که زمان آماده سازی ناچیز و یا مستقل از توالی است و همه کارها در زمان صفر در دسترس هستند لیکن زمان در دسترس بودن کار و زمان آماده سازی وابسته به توالی برای برخی صنایع از قبیل سازندگان اتومبیل و صنعت شیمی بسیار مهم است.
با توجه به اهمیت زمان دسترسی و زمان آماده سازی وابسته به توالی در این پایان نامه زمان در دسترس بودن کار و زمان آماده سازی وابسته به توالی در نظر گرفته شده است.
یک مدل ترکیبی بهینه سازی برای این منظور ایجاد شده که از نوع مسائل NP Hard است. که برای مسائل با اندازه کوچک از روش هایی که حل بهینه را می دهند استفاده شده و برای مسائل با اندازه متوسط و بزرگ از یک روش فراابتکاری که جواب بهینه یا نزدیک به بهینه را در یک زمان کوتاهتر می دهد استفاده شده است .
1-9- جمعﺑندی:
دو علم زمانبندی و توالی, امروزه یکی از علوم کاربردی میﺑاشند. طبقهﺑندیﻫای مختلفی برای مسائل مربوط به آنها وجود دارد که به برخی از آنها در این مطالعه بطور مختصر اشاره گردید. از جمله این طبقهﺑندیﻫا, در ارتباط با مسائل ماشینﻫای موازی میﺑاشد. با توجه به مسائلی که اخیرا در زمینه زمانبندی ماشین آلات در محیطﻫای تولید به موقع مطرح شده است, اکثر شرکتﻫای تولیدکننده مجبور به ایجاد زمانبندیﻫایی هستند که نیاز مشتری را در موعد تحویل یا نزدیک به آن رفع سازد. بنابراین در نظر گرفتن همزمان دو معیار مجموع وزنی دیرکرد و زودکرد این مسائل را به واقعیت نزدیکﺗر کرده و آنها را پیچیدهﺗر ساخته است. در این مطالعه, سعی شده است که مساله ماشینﻫای موازی با در نظر گرفتن معیار, بررسی شده و با توجه به پیچیدگی مساله مورد نظر, یک روش فراابتکاری برای حل آن پیشنهاد گردیده است. در فصل بعد به ادبیات در زمینه ماشینﻫای موازی میﭘردازیم.
[1] – Just In Time
[2] – Quick Response
[3] – Group Technology
[4] – Total Quality Management
[5] – Earliness-Tardiness
[6] – Parallel machines
[7] – Just In Time
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
:
توسعه صنعت گردشگری از جمله اقداماتی است که هم در کشورهای پیشرفته و هم در برخی از کشورهای در حال توسعه برای تحقق توسعه پایدار و کاستن از فشارهای اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی انجام می شود. تحقیق حاضر نیز به توسعه خدمات این صنعت در بخش گردشگری شهری می پردازد. در این فصل مبانی نظری تحقیق از جمله تعریف مفاهیم و واژگان کلیدی، و بیان اصلی تحقیق همراه با ضرورت تحقیق بیان خواهد شد.
تعریف مسئله و بیان اصلی تحقیق:
گردشگری در 50 سال اخیر به شکل یکی از مهمترین پدیده های انسانی معاصر در آمده است؛ پدیده ای که آثار شگرفی بر جوامع انسانی گذاشته و باعث رشد همه جانبه کشور های پیش رو در این صنعت شده است( کاظمی،1387).واژه توانمندسازی در فرهنگ وبستر ( کسب استقلال و خود مختاری ارادی یا قدرت قانون) عنوان گردیده است(فرهنگ لغت وبستر،2006). WTOتوانمندسازی را فرایندی دانسته که طی آن افراد برای غلبه بر موانع پیشرفت،فعالیت هایی انجام می دهد که باعث تسلط آن ها در تضمین سرنوشت خود می شود. در تعریفی دیگر توانمندسازی دسترسی به اطلاعات، آموزش، منابع، قدرت تصمیم گیری، خود مختاری و تسلط بر زندگی خود تعریف شده است(Ananymous,2005). لشلی (1999) با تاکید بر ابعاد توانمندسازی عملاً عوامل موثر بر توانمندسازی را شامل نگرش مدیریتی(احتیاط کاری مدیریت در واگذاری اختیارات)، ساختار وظیفه (درجه ای از استقلال عمل در انجام وظایف محوله)، فرهنگ سازمانی( درجه ای که فرهنگ سازمانی احساس توانمند سازی را تقویت می کند) و نوع تقویت کننده( انگیزه کاری مبتنی بر پاداش یا احساس مالکیت در بین افراد) می داند. او معتقد است که ترکیب های مختلف این عوامل، اشکال متفاوتی از توانمندسازی را به نمایش می گذارد. علاوه بر جایگاه اقتصادی ، نقش فرهنگی صنعت گردشگری در توسعه جهانی حائز اهمیت است. مهمترین پیام صنعت گردشگری، تعامل و تبادل فرهنگ ها و به عبارتی تحقق گفتگوی تمدن ها است. یافتن مشترکات اجتماعی و فرهنگی، آشنایی با نوع ساختار ها و روابط اجتماعی، آداب و رسوم اجتماعی و فرهنگی، قابلیت های علمی، مردم شناسی، شناخت خرده فرهنگ ها و … از جمله این گفتگوهای ماندگار است.
در این تحقیق کانو به عنوان تکنیک مناسب جهت ارزیابی و طبقه بندی توانمندسازی و ابزار های صنعت توریسم معرفی و در یک تحقیق میدانی مورد استفاده قرار می گیرد. این دسته بندی می تواند مبنای اتخاذ استراتژی ها و تصمیمات مناسب در راستای ارتقای صنعت گردشگری باشد.
ضرورت انجام تحقیق:
استفاده از تجارب شخصی برای دستیابی به یک نتیجه مطلوب به تنهایی در پژوهش کافی نیست. اتخاذ تصمیمات صحیح و بهتر به منظور روایی بیشتر فرض ها، ضرورت بهره گیری از نتایج تجربه و تحقیقات دیگران، پژوهش را بیش از پیش بر معیار های علمی و عملی استوار می
سازد و گرایش ها و معیار ها و … شخصی و ذهنی را تا حدی کاهش می دهد. در حوزه گردشگری تحقیق و پژوهشی مشابه و یا تحت عنوان ( توانمند سازی ابزار های صنعت توریسم بر اساس مدل کانو) صورت نگرفته است ولی ایزدی و همکارانش (1387) در تحقیقی تحت عنوان ( بررسی میزان رضایتمندی دانشجویان با توجه به معیار نتایج مدل EFQM مطالعه موردی دانشگاه مازندران) به این نتیجه رسیده اند که تنها حدود 40% افراد نمونه رضایت خود را از خدمات آموزشی ارائه شده، اعلام نمودند و در بین دانشکده ها و … و در بین گروه های آموزشی، از سایر گروه های آموزشی، مشتری محور تر است. گردشگری صنعتی است که نقش و اهمیت خود را در روند توسعه کشور های مختلف جهان به شکل عمیقی نشان داده و یکی از منابع مهم در آمدی برای کشور های جهان محسوب می شود.
فرضیه ها:
– بین توانمدی های ابزار های صنعت توریسم با توسعه صنعت گردشگری رابطه معناداری وجود دارد.
– مدل کانو می تواند در شناسایی توانمند سازی ابزار های صنعت گردشگری مثمر ثمر واقع گردد.
با توانمند سازی ابزار های صنعت گردشگری می توان شاهد توسعه این صنعت بود.
هدف ها:
از جمله هدف اصلی این تحقیق بررسی میزان توانمند سازی ابزار های صنعت گردشگری با بهره گرفتن از مدل کانو می باشد. برای رسیدن به این هدف اصلی لازم است که اهداف فرعی مطرح گردد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
– شناسایی توانمندی های صنعت گردشگری بر اساس طراحی پرسشنامه منطبق با معیارهای مدل کانو
– ایجاد و افزایش فرصت های شغلی با ارائه راه در حوزه گردشگری با بهره گرفتن از تمامی ابزار های این صنعت
کاربرد تحقیق:
تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و می تواند با بررسی عمیق و اکتشافی ابزار های صنعت گردشگری، راهکار های علمی و عملی را در اختیار مسئولان قرار دهد.
روش انجام تحقیق:
تحقیق حاضر به لحاظ نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی است و روش این تحقیق پیمایشی است که برای دست یابی به اهداف تحقیق، پرسش نامه ابزار اصلی تحقیق خواهد بود. که بر اساس مدل کانو منطبق بر رضایت مندی و افزایش جذابیت ها خواهد بود از نقطه نظر هدف تحقیق، این تحقیق از نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران، کارشناسان و صاحب نظران حوزه گردشگری است. روش نمونه گیری به کار گرفته شده در این پژوهش تصادفی در یک روز مشخص با بهره گرفتن از روش مورگان است.(مورگان-2009)
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است