:
به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، قرن حاضر، قرن اطلاعات و قرن پیچیدگی علوم است و هدف از این نامگذاری را توسعه همه جانبه دانش و آگاهی بشری در تمام زمینهها دانستهاند. فناوری اطلاعات و تحولات در نظام آموزشی وارد شده و نظام آموزشی نیز به دلیل پیچیده بودن انسانِ دارای ابعاد مختلف روحی و ذاتی، به طور حتم پیچیدهترخواهد بود و در این روند نظام آموزشی نیز باید بتواند خود را با وضع موجود تطبیق داده و نیازهای متنوع و گوناگون این سیر و تحول را برآورده کند. این در صورتی است که محیط فراگیری و یاددهی غیر قابل پیشبینی است و برای کسب نتیجه بهتر در روند فرایند یادگیری، توجه و اهتمام به نظریههای یادگیری جدید، رشد فزاینده دانش و فناوری و دیدگاههای جدید در علوم شناختی، مسائل و معضلات جدیدی را نمودار کرده است. در این مسیر استفاده از فناوریهای نوین در حوزه تولید محتوا و اشتراکگذاری علوم در حال رشد است و برنامهریزان آموزشی و صاحبنظران عرصه تعلیم و تربیت نمیتوانند در این بزرگراه پرشتاب، دست روی دست نهاده و خود را دخیل نکنند. بر این اساس با توجه به شرایط ایجاد شده کنونی روند یادگیری نمیتواند مانند سابق، رویه خویش را پیش برده و از گذرگاه سبکهای سنتی به مقصد خویش برسد. چرا که دانش و علم دارای ماهیتی پویاست و این پویایی نیازمند تغییر و دگرگونی مداوم است و ایجاد و خلق همیشگی(ربیع، 1383، 7).
فناوریها و چند رسانهها در روند تولید و انتقال مفاهیم از منبع به فراگیر نقش به سزایی دارند. چرا که میتوانند به صورت مستقل در چرخههای یادگیری و یاددهی نقش مؤثری ایفا کنند. در حقیقت فناوری به مثابه یک واسطه در فرایند یادگیری عمل کرده و عنصری فعال در این زمینه خواهد بود و باعث ایجاد یادگیری معنیدار و هدفمند میشوند، همچنین باعث تغییر روشهای سنّتی و معلم محور به تدریس و یادگیری فراگیر محور میشوند. نتایج مطالعات نشان میدهد که معلمان ماهر در کاربرد فناوری اطلاعات بهتر میتوانند دانشآموزان را در یادگیری هدایت کنند(داوید[1]، 1997، به نقل از فرهادی، 1383، 142).
حل مسئله و مهارتهای سطح بالای تفکر، تفسیر و تحلیل داده، مدیریت زمان و توانایی اولویتبندی مهارتها در فضای اطلاعاتی و جامعه جهانی مبتنی بر داده توسعه مییابد و این منوط به این است که معلمان و دانشآموزان بتوانند به نحو مؤثر و اصولی از فناوری استفاده کنند.
البته نباید فراموش کرد که نقش معلّم به عنوان اولین و مؤثرترین بخش ساختار آموزش است و فناوری به عنوان یاریگر معلم حضور خواهد داشت نه جایگزین او. از این رو این معلم است که با تنوعِ بهرهگیری خود از مصالح نوین موجود، میتواند زمینه اثربخشی فناوری را به وجود آورد. در واقع فناوری نوین آموزشی، سبب سهولت در مسیر یادگیری و یاددهی فعال گردیده و یادگیری پایدار را منجر میشود نه اینکه جایگزین معلم گردد. فناوریهای نوین که به صورت ابزار به ایفای نقش میپردازند عبارتند از: نرمافزارهای تایپ و پردازش لغت[2]، شبیهسازیهای رایانهای، گرافیک( شامل صدا، تصویر متحرک چون پویانمایی و فیلم) استفاده از رایانه به عنوان فعالیّتهای فکری و معمایی هدفمند و نرمافزارها و سختافزارهای تعاملی.
در نتیجه معلمان میتوانند با بهره گرفتن از نظریههای یادگیری و فناوریهای نوین و چند رسانهها و تلفیق این دو در کنار روش تدریس هدفمند، به یادگیری پایدار دست یافته و فرایند آموزش را به طور کلی کمک نمایند.(شعبانی، 1382، 95)
این نکته بسیار حائز اهمیت است که درس ریاضی از دروسی است که در دیدگاه بسیاری از دانشآموزان درسی ناملموس، مشکل و پیچیده بوده و معلمان آن نیز غالباً دانشآموزان خویش را با انبوهی از داده مواجه نموده و با مددگرفتن از شیوههای سنتی، فرصتی برای تفکر و خلق دانش برای دانشآموزان ایجاد نمیکنند. به همین دلیل این درس در نظر دانشآموزان درسی خشک و بیروح و از دید معلمان آن درسی چالش برانگیز و معضل پرور است و روشهای سنتی تدریس در این زمینه نمیتوانند مؤثر باشند و همین نکته اهمیت و جایگاه بهرهگیری از شیوههای جدید تدریس را مشخص می کند.
کاربرد این روشها در درس ریاضی باعث علاقهمندی دانشآموزان به درس میگردد. چرا که دراین روش، تدریس همراه با تصاویر زیبا، نمودارها، جداول و بعضاً متحرکسازی صورت میگیرد و از طرفی چون دانشآموز در یادگیری نقش دارد، باعث علاقه و تعمیق یادگیری وی میگردد. از آن جا که به اعتقاد محققان بخش اعظم یادگیری و به خاطر سپاری از طریق بینایی صورت میگیرد و از سوی فنآوری اطلاعات و ارتباطات ابزاری جهت درگیر ساختن حس بینایی و شنوایی فراگیر است؛ موجب تعمیق یادگیری در دانشآموزان میگردد. همچنین فنآوری اطلاعات و ارتباطات ابزاری جهت تفکر و عمل بوده و بر قدرت استدلال و خلاقیّت دانشآموزان میافزاید و موجب توسعه دسترسی به آموزش کیفی میگردد.
نظریهپردازان در شیوههای سنتی تدریس، بازنگری نموده و آن ها را با روشهای نوین تلفیق کرده و از این بازنگری برای تدریس فعال استفاده نمودهاند. روشی که در آن از طریق پرسش و پاسخ و سایر روشها بهرهگیری شده و با فعال نمودن تفکر شنوندگان و فراگیران خویش را در موقعیت سازماندهی ذهنشان قرار داده و آنان را وادار به درک ساختار کلی مفاهیم نموده و دانش آن ها را نیز گسترش داده تا در نهایت به یادگیری پایدار بیانجامد. یادگیری به این روش همان است که در طبقهبندی آندرسون[3] در دو بعد صورت میپذیرد: دانش[4] و فرایند شناختی[5]
این طبقهبندی به صورت سلسله مراتب از امور عینی به امور حسی و انتزاعی و از ساده به پیچیده تنظیم شده است. مدلهای برنامهریزی درسی در این منظر نیز بر چند رسانه به صورت منظم و ترتیب و توالی منطقی تنظیم شدهاند و بهرهگیری از فناوری به منظور درک بهتر محتوا و مفاهیم و تولید دانش کاربرد دارد. همچنین چند رسانه به صورت مداوم در کنار معلم قرار گرفته و بر دانش و مهارت فراگیران تأکید دارد. برنامهای که با بهره گرفتن از نوآوریهای آموزشی تدوین شده و محور توجه این برنامه فراگیران هستند. واضح است که فراگیران در این عرصه تنها رها نمیگردند و علیالخصوص در دروس انتزاعی مخصوصاً ریاضی، خود را عنصری مؤثر و فعال میدانند که یادگیری آن ها مداوم بوده و برنامهای هدفمند دانش آن ها را سازماندهی نموده و ذهنشان را درگیر مسائل بیاستفاده و موهوم نمیکند. به همین دلیل با معلم همراهی نموده و نقش او را پررنگتر احساس میکنند.
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
کمیته بازل[1] توجهات را معطوف نیاز مبرم به مطالعه، فهم و بهبود حاکمیت شرکتی در مؤسسات مالی نموده است. پیام اصلی کمیته بازل این است که حاکمیت شرکتی خوب کارایی نظارت را افزایش میدهد. علاوه بر این کمیته معتقد است حاکمیت شرکتی برای ضمانت سیستم مالی صحیح موردنیاز است. با افزایش رقابت جهانی و پیشرفت تکنولوژی، سیستمهای حسابداری سنتی با مشکلاتی روبرو شده اند. یکی از این مشکلات اساسی، عدمکفایت و ناتوانی آن ها در سنجش و ملحوظ نمودن سرمایه های فکری در صورتهای مالی شرکتها است. در سبز فایل، تنها با تکیهبر سرمایه های فیزیکی و دارایی های مشهود نمیتوان به کارایی و بهرهوری رسید، بلکه در بدبینانهترین حالت تولید نیز، بایستی سرمایه های فکری را مدنظر قرارداد تا از این طریق بتوان بر مزیتهای رقابتی شرکتها افزود. به تعبیری، سرمایه های فكری بهعنوان سرمایه واقعی و جزء استراتژیکیترین سرمایه های سازمانهای عصر حاضر بهویژه برای مراكز پژوهشی و سازمانهای دانشمحور، مطرح میباشند. لذا سازمانهای دانشمحور، جهت كسب مزیت رقابتی پایدار، نیازمند شناسایی و مدیریت آگاهانه و نظاممند سرمایه های فكری خود میباشند. ارزش سرمایه فکری برابر با تفاوت ارزش بازار و خالص ارزش دفتری شرکت است. ادوینسون و سولیوان كه از پیشگامان پژوهش درزمینه سرمایه فكری بهحساب میآیند، تفاوت بین ارزش بازار و ارزش دفتری را بهعنوان ارزش سرمایههای فكری تعریف میكنند. با توجه به این دیدگاه، سرمایه فكری از سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری تشکیلشده است. به اعتقاد ادوینسون و مالونه، جایگاه ارزش از ادغام سه نوع سرمایه فوقالذکر جهت نیل به نتایج مطلوب ایجاد میگردند. در درون این جایگاه ارزش، سرمایه فکری شرکت دارای خواصی به شرح زیر میباشد:
1- سرمایه فکری می تواند مانند اختراع ثابت و یا مانند ظرفیتهای انسانی منعطف باشد.
2- سرمایه فکری می تواند هم شامل ورودی ها و هم شامل خروجیهای فرایند ایجاد ارزش باشد، لذا سرمایه فکری دانشی است که می تواند به ارزش تبدیل شود و یا محصول نهایی فرایند انتقال دانش باشد.
3- سرمایه فکری از کنش و واکنش سرمایه های انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری ایجاد می شود.
4- ارزش مستقیماً و بهتنهایی از طریق یکی از این عوامل ناشی نمی شود، بلکه تنها از طریق برقراری تعاملی نظاممند و بهینه میان این سه جزء ایجاد میگردد.
با ورود سرمایهگذاران شرکتی، تفکر غالب بر عملکرد شرکت، کسب سود و عملکرد بهتر میباشد. نتایج آنان نشان میدهد که مالکیت شرکتی بهگونهای مثبت و معنیداری با عملکرد شرکت ارتباط دارد؛ یعنی با حضور مؤثر مالکان شرکتی در ساختار مالکیت شرکتها، عملکرد شرکتها بهتر میشود. چون این نوع از سرمایه گذارن به دنبال سود و عملکرد بهتر هستند و بانفوذ و کنترلی که در ساختار مالکیت شرکتها به دست میآورند، به دنبال محقق کردن این هدف برمیآیند. طراحی نظام راهبری شرکتی بهعنوان راهکاری است که موجب ترغیب شرکتها در استفاده کارآمد از منابع میشود. پیچیدگی روابط اقتصادی و اجتماعی در بنگاههای اقتصادی و بروز تضاد منافع در حوزههای مختلف میان گروههای مختلف ذینفعان، نیاز به استقرار نظام حاکمیتی را برای حمایت از منافع ذینفعان دوچندان میسازد. هر کشور با توجه به نوع فرهنگ، زمینه تاریخی، فضای حقوقی و نهادهای حاکم بر آن دارای چارچوب خاص خود برای حکمرانی میباشد. در کشور ما طی چند سال اخیر، کوششهایی برای شناساندن ماهیت نظام حاکمیت شرکتی و اهمیت آن از بعد نظارت بر بنگاههای اقتصادی صورت پذیرفته است. سازمان بورس و اوراق بهادار ایران نیز در راستای افزایش نظارت بر بازار سرمایه و شرکتهای سهامی عام، گامهایی در این خصوص برداشته است ولیکن از بعد قوانین و مقررات، فعالیت و اقدامات خاصی برای نهادینه کردن این مقوله در سطح شرکتها اعمال آن در بازار سرمایه صورت نگرفته است و صرفاً آییننامهای تحت عنوان «نظام راهبری شرکت » در سازمان بورس اوراق بهادار تهیه و ارائهشده است و هیچگونه الزام و اجباری برای اجرا و بهکارگیری آن وجود ندارد. ارزش بازار سهام شرکتها میتواند متأثر از عوامل گوناگونی باشد که تاکنون تعداد زیادی از این عوامل در تحقیقات و متون مختلف موردبحث و بررسی قرارگرفته است. هدف اصلی گزارشگری مالی کمک به استفاده کنندگان بهویژه سرمایهگذاران در تصمیمگیریهای اقتصادی است و ارزیابی ارزش شرکت، مبنای اصلی تصمیمات اقتصادی سرمایهگذاران قرار میگیرد؛ بنابراین ارزیابی سودمندی اطلاعات حسابداری در ارزشیابی سهام یا مربوط بودن اطلاعات
حسابداری به ارزش شرکت که در تحقیقات اخیر موردتوجه زیادی قرارگرفته، بهعنوان یک الگوی اصلی در تحقیقات حسابداری مالی مطرحشده است. لذا با توجه به اهمیت موضوع بر آن شدیم تا اثر حاکمیت شرکتی بر رابطه بین سرمایه فکری و ارزش بازار شرکتها را بررسی کنیم.
1-2 بیان مسئله
یکی از مشکلات اساسی سیستمهای حسابداری سنتی، عدمکفایت و ناتوانی آن ها در سنجش و ملحوظ نمودن ارزش سرمایه های فکری در صورتهای مالی شرکتها است. امروزه در جوامع دانشمحور کنونی، بازده سرمایه های فکری به کار گرفتهشده، بسیار بیشتر از عملکرد مالی به کار گرفتهشده، اهمیت یافته است. این بدان معنی است که در مقایسه با سرمایه فکری، نقش و اهمیت سرمایه های مالی در تعیین قابلیت سودآوری پایدار کاهش چشمگیری یافته است. به دلیل اهمیت نسبی سرمایه های فکری در عملکرد شرکتها این سؤال در ذهن پژوهشگر شکل گرفت که چه رابطهای بین سرمایه های فکری و عملکرد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد و قدرت توضیح دهندگی مدلهای مختلف تعیین سرمایه فکری در عملکرد شرکتها و تأثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر قوت این رابطه چگونه است. نظام حاکمیت شرکتی برتر منجر به بهبود در سیستم پاسخگویی، تقویت کنترلهای داخلی، به حداقل رساندن خطر تقلب و معاملات غیرمجاز توسط مدیران شرکت میشود، در کنار اینکه باید این اطمینان را به وجود آورد که تمام عملکرد و فعالیتهای شرکت با قوانین و مقررات مربوطه تطابق دارد و ریسکی از این ناحیه متوجه شرکت نیست. داشتن یک هیئتمدیرهای قابلاعتماد میتواند در اجتناب از تعارضات خانوادگی، جذب استعداد و گسترش شهرت و ارزش سازمان مؤثر باشد. یک هیئتمدیره خوب میتواند همچنین در جذب شرکا، افزایش سرمایه و تقویت برقراری یک شراکت قابلاعتماد با سهامداران، سازنده باشد. صاحبنظران و سیاستگذاران اقتصادی بر این باور هستند که نظام بنگاهداری کشور چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی دارای چالشهای فراوان ازلحاظ اداره، نظارت و کنترل یا به عبارتی از دیدگاه نظام حاکمیت شرکتی هستند و نهاد حاکمیتی هر بنگاه اقتصادی از کارایی لازم برخوردار نیست. در بسیاری از شرکتها شاهد تغییر دائمی اعضای هیئتمدیره، عدمتغییر اعضای هیئتمدیره به مدت طولانی، قرارهای مهم خارج از برنامه و غیررسمی برای تصمیمگیریهای استراتژیک، عدم شفافیت بین اعضای هیئتمدیره، استقلال ناکافی در اعضای هیئتمدیره بهویژه در شرکتهای هلدینگ، بیتوجهی اعضای هیئتمدیره به فعالیتهای شرکت و حمایت بیقیدوشرط از همهکارهای مدیریت اجرایی هستیم. لذا با توجه به مشکلات ذکرشده به بررسی روابط میان سرمایه فکری بهعنوان عامل مستقل، ارزش بازار شرکتها بهعنوان عامل وابسته و حاکمیت شرکتی بهعنوان عامل مداخلهگر پرداختیم. جامعه آماری موردنظر شرکتهای موجود در سازمان بورس اوراق بهادار میباشد.
1-3 اهمیت موضوع
تمامی سازمانها علاقهمندند تا هزینههای خود را در زمینههای مختلف به حداقل برسانند. میدانیم بخشی از این هزینهها مربوط به نیروی انسانی سازمان میباشد؛ که عامل مربوط سرمایه فکری مرتبط با نیروی انسانی که بهنوعی جزء سرمایههای نامشهود موجود در سازمان میباشد موردبررسی قرار میگیرد و همچنین عامل حاکمیت شرکتی که ضعف آن مشکلاتی از قبیل تغییر دائمی اعضای هیئتمدیره، عدمتغییر اعضای هیئتمدیره به مدت طولانی، قرارهای مهم خارج از برنامه و غیررسمی برای تصمیمگیریهای استراتژیک، عدم شفافیت بین اعضای هیئتمدیره، استقلال ناکافی در اعضای هیئتمدیره بهویژه در شرکتهای هلدینگ، بیتوجهی اعضای هیئتمدیره به فعالیتهای شرکت، به وجود آمدن مسئله تضاد نمایندگی بین مدیریت شرکت و سهامداران، ناتوانی در تفویض بهجا و شایسته کارکنان و غیرهام باشد که این موارد هزینههای جدی را به شرکت وارد میکند. حاکمیت شرکتی چنانچه بهدرستی برقرار شود میتواند اهرمی باشدکه شرکتها را هدایت و کنترل کند و سبب ایجاد شفافیت، کنترل ریسک، مصرف بهینه منابع، مسئولیت اجتماعی شرکتها و درمجموع روابط بین شرکا و بهبود عملکرد بنگاهها، از موضوعها و وظایف حاکمیت شرکتی است. در این تحقیق قصد داریم با توجه به نقش سرمایههای فکری موجود در سازمان و همچنین عامل مهم و تأثیرگذاری چون حاکمیت شرکتی به بررسی روابط بین آن دو با در نظر گرفتن عاملیت ارزش بازار شرکتی بهعنوان متغیر وابسته بپردازیم.
1-4 اهداف پژوهش
در تحقیقات این حوزه به بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر رابطه بین و سرمایهی فکری و ارزش بازار شرکتها بهصورت تکی بررسی شد اما این سه در کنار یکدیگر موردبررسی نبودهاند. این پژوهش به دنبال یافتن رابطهی این سه در بازار مالی ایران است و به دنبال یافتن پاسخ این سؤال است که آیا حاکمیت شرکتی میتواند بر رابطه و قوت رابطه سرمایه فکری و عملکرد شرکت یا همان ارزش بازار تأثیر گذارد یا خیر.
[1] BCBS= Basel Committee on Banking Supervision
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
حمد و سپاس خدایی كه اعداد حقیقی در بیان حقیقت او گنگ است و كثرت اعداد طبیعی و صحیح خود قرینهایی برای ذات، حتی صفات او نیافته. نامتناهی بودن اعداد راهی به سوی لایتناهی او نگشوده به ناچار اعدادی برای بیان برخی حقایق او نیروی ماورایی و بار معنایی فراتر از حساب ریاضی یافته بلكه قرینهایی برای آن مبدا و مقصد مطلق فراروی بشر قدر مطلق سازد.
در میان كثرت اعداد عددهای معدودی وجود دارد كه نماد كثرتاند، كامل وزندهاند، برخلاف اعداد معمولی ریاضی این اعداد زنده، فكر آن ها را تا بینهایت پیش میبرد و واقعیت را آنچنان كه هست در نظرها تجسم میبخشد چنین اعدادی روح دارند و ریاضیدان و بیسواد هر دو عظمت آن را درك میكنند.
عددی مانند (1) را تصور كنید كه صفرهای بیشماری پیش آن قرار گیرد این عدد عظمت دارد اما تنها ریاضیدان عظمت آن را میشناسد ولی اعداد كامل و زنده را همه میشناسند و به عظمت و گستردگیشان اذعان میكنند.
كمال تركیب در ژرف ساخت برخی از این اعداد برخاسته از عوامل مختلفی مانند: تیمن، شمارگان، خدایگان (ربالنوعها)، مقدسات و برخی مفاهیم انتزاعی یا حكمتی است كه برای آن در كتب دینی برشمردهاند. بنابراین در تاریخ تفكر بشر عددشناسی و ستایش اعداد رواج داشته و برخی اعداد در نزد ملل مختلف حتی ارزش اعتقادی یافتهاند. لذا پارهای از اعداد صرفاً یک عدد ریاضی محسوب نمیشوند بلكه عددی برای نشان دادن كمال یک مطلوب است.
در میان اعداد شمارگان: یك، سه، پنج، هفت، چهل و … دارای چنین ارزشهایی است. ظرفیت این اعداد متفاوت است برای نمونه در اندیشهی اسلامی، كاملترین عدد هفت است این عدد مفاهیمی چون آفرینش جهان كه در هفت روز انجام گرفت هفت روز هفته، هفت حسن خداداد، هفت مرحله در زندگی انسان، هفت طبقه بهشت و جهنم، هفت طبقهی زمین، آسمان، هفت فرشته مقدس، هفت بار طواف كعبه، هفت اقلیم، هفت شهر عشق (طلب، عشق، معرفت، استنغا، توحید، حیرت، فقروفنا)، هفت مقام عرفان (توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توكل، رضا)، هفت سیاره (ماه، خورشید، تیر، ناهید، بهرام، برجیس، كیوان)، هفت دریا، هفت ایزد، در مذهب مانوی، هفت روز عزا برای درگذشتگان در ایران، و موارد بسیار دیگر را بیان میدارد.
هفت نماد پیچیدگی و تودرتویی است، بیانگر بطن در بطن بودن خلقت زمین، آسمان و هر آن چه كه عمیق و ژرف و دارای وسعت است این عدد سمبل مراتب كمال و تعالی است.
برخی اعداد در بین ملل مختلف از اهمیت خاصی برخوردارند و هر ملتی نگرش خاصی به عدد هفت دارد. عدد هفت را میتوان در ادیان و مذاهب مختلف جهان تاریخ، هنر، طبیعت، به خصوص در ادب فارسی، تصوف و عرفان جستجو و بررسی نمود.
پارهای اعداد از زمانهای بسیار قدیم محبوب بسیاری از قومها، به ویژه اقوام شرقی بوده است. برای مثال عدد هفت نشانهای از یک دوره كامل است. برای آن كمال روح و ماده قائل بودهاند و لذا هر جا كه لازم بوده مجموعهای را بدون نقص ذكر كنند، از این عدد «سحرآمیز» استفاده میكردهاند.
پس از عدد هفت به عدد چهل در قرآن و فرهنگ اسلامی توجه خاصی صورت گرفته است چهل در تاریخ و فرهنگ اسلامی از جایگاه والایی برخوردار است در بیشتر موارد بیانگر كثرت، جامعیت و كمال است. چهل، عدد انتظار، آمادگی، آزمایش و تنبیه است. شكلگیری شخصیت انسان در چهلسالگی، چهل سال ممنوعیت ورود بنی اسرائیل به سرزمین مقدس و چهل سال سرگردانی آن ها، میقات چهل شب
حضرت موسی، و بعثت پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) در چهلسالگی، چهل روز بر طور سینا ماندن حضرت موسی، در باورهای دینی و مذهبی نمود پیدا كرده است.
چهل در آئینهای ایرانیان نیز دارای اهمیت بسیاری است. جشن چله (یلدا) یا جشن سده (یكی از جشن های ایرانیان) محاسبه ادوار نجوم برحسب دوره چهل ساله و بسیاری باورهای دیگر بیانگر اهمیت این عدد است.
«عدد سه در اساطیر به همراه مضربش «نه» در اساطیر مختلف، نماد صلاح و كمال و اتمام است. به همین دلیل است كه مرحله نخستین خدایان به صورت تثلیث ظهور كرده است (هیلنز، 1383: 497 و نشاط، 1368: 261). در آفرینش انسان نیز آئین تثلیث پیداست: «مشی» و «مشیانه» و «فره ایزدی» هر سه با هم از «ریواس» میرویند به طوری كه از هم قابل شناسایی نیستند (بهار، 1380: 81).
زرتشتیان اهمیت ویژهای برای عدد «سه» قائلند. در این آیین آتش بر سه گونه «آذربهرام، آذرآذران و آذردادگاه» بوده، هر آتشی را سه بار تطهیر میكنند (بهار، 1375: 138). اصول دین زرتشت نیز بر سه اصل «پندارنیك، گفتار نیک و كردار نیك» بنیان نهاده شده است آن چنانكه در زمان حسابرسی آخر زمان هم فاصله گامهای مومن تا بهشت بر «پل چینوت»، «سه گام» ذكر شده است (دانته، 1380: 1045)
گذشته از جایگاه خاص اعداد در فرهنگ بشری و توجه فلاسفه و اندیشمندانی نظیر ارسطو و فیثاغورث كه عدد را منشاء و جوهر همه چیز میدانستند، یا جهان را نمود نظم اعداد میپنداشتند اعداد در فرهنگ ایران پیش از اسلام و بعد از آن، به صورت سعد و نحس، در زندگی فرهنگی و اجتماعی مردم، نقش بسزایی ایفا میكرد. این نقش معنوی و فرهنگی اعداد كه حاصل اندیشههای انسانی در دانش ریاضی بود، در فرهنگ و ادب ایران نیز بازتاب یافت.
از كاربرد وسیع اعداد در علوم مختلف و كاركردهای گوناگون ادبی، اینگونه دریافت میشود كه نظم موجود در عالم خلقت بر مقیاس اعداد تنظیم گردیده است.
در متون مربوط به عرفان و تصوف نیز به تقسیمبندی اعداد برای اشاره به باغ آفرینش و خلقت عالم اشاره شده است. مثلاً آیین فتوت و جوانمردی براساس عدد سه شكل میگیرد. فتیان برای پیامبری سه مرحلهی مهم قائلاند: حضرت آدم (ع) را نقطه آغاز، حضرت ابراهیم (ع) را قطب و سرانجام حضرت محمد (ص) را خاتم میدانند و نیز برای بنیان فتوت سه پایه قائلاند؛ پایهگذاری آن را به حضرت ابراهیم (ع)، مرحله دوم را به حضرت علی (ع) و مرحله نهایی را به امام زمان (عج) منسوب میدارند (كربن، 1385: 20).
این پژوهش برآن است اعداد مقدس كه بسامد بالایی در ادب فارسی دارند، مشخص سازد لذا عددهای: یك، سه، پنج، هفت و چهل محور این تحقیق خواهد بود مصادیق این پنج عدد را در آثار منظوم سبك عراقی بركاویده حسب اهمیت و بسامد آن ها در سبك عراقی اعداد را تنظیم نموده لذا در فصل دوم به تحلیل عدد هفت كاملترین عدد مقدس پرداخته شده، در فصل سوم عدد چهل، كه از لحاظ اهمیت، بسامد و دایره شمول، پس از عدد هفت قرار دارد، مورد بررسی واقع شده آن گاه دیگر اعداد یك، سه وپنج در فصلهای چهارم و پنجم آمده است.
شیوه تحقیق مبتنی بر شیوه كتابخانهای است و دایره تحقیق دیوان شاعران سبك عراقی خواهد بود اگر چه در تكمیل مطالب این پژوهش بسیار كوشیده هر جا نكتهای در خور یافته آن را با تلفیق مطالب دیگر در جای مناسب بنشانده هنوز اندیشه جابجایی و توسعه مطالب، وسوسهای است كه خاطرم را آشفته و ذهنم را مشغول ساخته برای تشفی خویش به سخن غلامحسین یوسفی در كتاب «دیداری با اهل اقلم» تمسك جسته كه از قول عماد كاتب اصفهانی (597 ه.ق) میگوید: «هیچ كس ندیدهام كه امروز چیزی بنویسد و روز بعد نگوید اگر این تغییر صورت میگرفت نیكوتر بود و اگر آن موضوع اضافه میشد خوشتر مینمود و اگر این مطلب جلوتر قرار میگرفت خوبتر میشد و چنان كه این موضوع كنار نهاده شده میشد زیباتر بود. این از بزرگترین عبرتهاست و دلیلی است بر غلبهی نقص بر همه بشر (یوسفی، 1373: 14)
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
دانش و مدیریت آن همیشه برای توسعه و پیشرفت در طول تاریخ اساسی و ضروری بوده است. این واقعیت به همراه تأثیر متقابل و پیچیده نیروهای اجتماعی، اقتصادی و فناوری اهمیت دانش و مدیریت آن را تحکیم مینماید. از آنجایی که دانش همیشه قدرت است، امروزه هیچ تغییری در خصوص اهمیت دانش ایجاد نشده است اما تغییر در مورد چگونگی مدیریت دانش ناشی از اطلاعات انبوه و سرعت بخشیدن به تولید دانش، حتمی و ضروری است. تغییرات عمیق در دنیای ما نشانگر نیاز به تغییر شکل دانشمحور نظامهای کنونی در هر بخش و ایجاد فضاها و ساختارهای جدید است. اقتصاد و جامعه دانش محور نوظهور، دانش را به عنوان پربارترین منبع و یادگیری را به عنوان پربارترین فرایند اقتصادی برجسته می کند. در نتیجه مبنای سرمایه از سرمایه های ملموس سنتی به یک سرمایه ناملموس مانند نوآوری در کاربرد مؤثر دانش و منابع سرمایه انسانی تبدیل می شود (گورباز[1]، 2008). اگرچه امروزه دانش به عنوان یک منبع ارزشمند و راهبردی و نیز به عنوان یک دارایی مطرح شده است، ولی ارائه محصولات و خدمات با کیفیت مناسب و اقتصادی بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع ارزشمند امری سخت و در مواردی غیر ممکن است (میتال2، 2008). از نظر نوناکا3 دانش مفهومی چند وجهی با معانی چندلایه است و یکی از منابع بسیار مهم و ارزشمندی محسوب می شود که به کسب و حفظ قابلیت رقابتی بودن و مزیتهای سازمانها کمک می کند و فقط آن دسته از سازمانهایی در این مسیر رقابت حرکت خواهند کرد که بتوانند مفهوم پیچیده دانش را به خوبی مدیریت کنند (قربانیزاده، 1387، ص144). بنابراین مدیریت دانش، در دنیای تجاری رقابتی می تواند موفقیت و پیشرفت سازمان را تضمین کند. مدیریت دانش اقدامی است که به واسطه آن دانش به شکلی قابل استفاده در دسترس قرار گرفته و مورد بهره برداری واقع می شود. به بیان دیگر، «مدیریت دانش» به این سؤال پاسخ میدهد که «چگونه میتوانیم آنچه را که از قبل میدانیم، به پایگاه دانش مفید تبدیل کنیم؟» (قربانیزاده، 1387، ص 145).
از طرف دیگر، از آن جایی که مدیریت دانش تبدیل به ابزاری کلیدی در محیط رقابتی کسب و کار شده است، این شاخه نوظهور علمی سعی در یافتن جایگاه خود در زمینه های آموزشی و پژوهشی دارد. نقش مهم دانشگاه به عنوان نهادی برای تفکر انتقادی، جایی که دانش به عنوان منبع ایجاد ارزش گسترش مییابد و به طور وسیعی در سراسر سازمان منتشر می شود، قابل انکار نیست در عین حال لازم است فرهنگ خلاقیت ایجاد شده و دانش از طریق روشهای آموزش و یادگیری انتقال داده شود چرا که هدف هر دانشگاه تدارک محیطی است که در آن کارکنان و دانشجویان، مهارت ها، درک و ارزشهای مشترک برای تحصیلات دانشگاهی را گسترش میدهند. هدف عمده دانشگاه پرورش فارغالتحصیلانی شایسته است که باید دارای قدرت تحلیل، مهارت حل مشکلات و درک میان فردی به عنوان بخشی از پیشرفتهای یادگیری خود باشند و بدین وسیله به آرمان ملت در ساخت جامعهای دانشمحور کمک نمایند (محیالدین[2] و همکاران، 2007).
پژوهشهای انجام شده در مورد جایگاه مدیریت دانش در دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی نشان می دهند که هر چند و در کمال تعجب، موضوعات مربوط به مدیریت دانش در دانشگاهها تنها در سالهای اخیر مورد توجه قرارگرفته است ولی در حال حاضر این موضوعات از چشمانداز غالبی در پژوهشهایی که پیوسته در این زمینه گزارش میشوند، برخوردار است
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
نارساخوانی[1] (دیسلکسیا) عبارت است از حالتی كه در آن پیشرفت خواندن، پایینتر از حدی است که می توان برحسب سن، آموزش و هوش كودك از وی انتظار داشت. این اختلال به میزان زیادی مانع موفقیت تحصیلی یا فعالیتهای روزانه مستلزم خواندن می شود و در صورت وجود یک اختلال عصبی یا حسی، میزان ناتوانی خواندن بیش تر از آن حدی است که معمولا با اختلال های دیگر همراه است (پورافکاری، 1386/2007). نارساخوانی یکی از انواع مشکلات خواندن است که در طبقه کلی ناتوانی های یادگیری قرار می گیرد. دانش آموزانِ دارای ناتوانی های یادگیری به واسطه داشتن سبک اسناد بدبینانه و منفی در مقایسه با همسالان عادی خود موفقیت ها و شکست ها را به میزان بالاتری به شانس یا عوامل بیرونی، غیر قابل کنترل و ناپایدار و با احتمال کمتری به توانایی و عوامل درونی، قابل کنترل و پایدار نسبت می دهند (تارنوسکی[2] و نَی[3]، 1989). آن ها شکست های پیاپی خود را به جای فقدان کوشش به فقدان توانایی نسبت می
دهند (میراندا[4]، ویلاسکوزا[5] و ویدال آپارکا[6]، 2000؛ پیترسون[7]، مایر[8]و سلیگمن[9]، 2001)، با احتمال کمتری فعالیت های جدید را شروع می کنند، احساس می کنند که بر محیط خود کنترل ندارند و بدشانسی های متناوبی را تجربه می کنند (زیلند[10]، 2004). تأکید دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری بر نسبت دادن ناکامی ها و شکست های تحصیلی به عوامل بیرونی، غیر قابل کنترل و ناپایدار، به تدریج موجب شکل گیری خودپنداره ی تحصیلی[11] ضعیف تر در آنها می شود (بانکز[12]، 2006)، که به تدریج احساس درماندگی آموخته شده[13] را در آنها به وجود می آورد (پیرل[14]، بریان[15] و دوناهه[16]، 1980؛ سلیگمن،2001؛ بلوم[17]، 1982، به نقل از زیلند، 2004 ؛ نِکی[18]، 1996). احساس درماندگی در یادگیری مهارت های پایه همچون خواندن، نوشتن و محاسبات ریاضی، کودک را در موقعیتی قرار می دهد که علی رغم داشتن توانایی هوشی بهنجار، احساس عدم شایستگی و بی کفایتی می کند. دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری در مقایسه با دانش آموزان عادی، از لحاظ انگیزش پیشرفت (دان[19]و شاپیرو[20]، 2000؛ اولیور[21] و استینکمپ[22]، 2004؛ پینتریچ[23]، آندرمن[24] و کلبوکار[25]، 1994؛ علایی خرایم، نریمانی و علایی خرایم، 1391)، افسردگی (دان و شاپیرو، 2000) حرمت خود (ریدیک[26]، استارلینگ[27]، فارمر[28]، و مورگان[29]، 1999)، احساس تنهایی[30]، درماندگی (والاس[31]، 2001) و خود تنظیمی (فولک[32]، بریگام[33] و لوهمان[34]، 1998) تفاوت قابل ملاحظه ای دارند. به علاوه این دانش آموزان با نگرش های منفی اجتماعی که شامل بی حرمتی، تحقیر و برچسب زدن است بسیار مواجه می شوند
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است