مشخص نیست که ازچه زمانی خشک کردن برای نگه داری موادغذایی استفاده می شداما تاریخ گویای این واقعیت است که پیشینیان ما نحوه خشک کردن مواد غذایی راباآزمون وخطاآموختند خشک کردن مواد غذایی علمی است مبتنی بر محیط پیرامون این علم امکان ایجاد یک صنعت جهانی را فراهم می کند که قادر به تهیه مواد غذایی مناسب و مغذی است.
خشک کردن حذف حداکثر آب ازمحصول با هدف افزایش مدت ماندگاری یا به عبارتی فرایندی است که در آن آب ماده غذایی جهت توقف یا کاهش رشد میکروارگانیسم های فاسد کننده و وقوع واکنش های شیمیایی گرفته می شود.
خشک کردن ازقدیمی ترین روش های نگهداری مواد غذایی ومحصولات کشاورزی به شمارمی رودسالانه میلیون ها تن فراورده های زراعی باغی ودامی وشیلاتی وغیره توسط انواع روش های خشک کردن خشک می شوند که ضمن ایجاد تنوع در محصول وافزایش ماندگاری موجب کاهش قابل توجه درهزینه های انبارداری می شود .
اولین گزارش خشک کردن مواد غذایی مربوط به سبزی هااست که به قرن 18میلادی بر می گردد(وان ارس دل وکوپلی 1963)بعدهاگسترش صنعت خشک کردن رابطه نزدیکی باسناریوی جنگ درسراسرجهان پیدا کردسربازان بریتانیادرجنگ کریمه (1854-1856)ازکشورشان سبزی خشک دریافت می کردنددر طول جنگ بوئر(1899-1902)کانادایی هاسبزی خشک رابه آفریقای جنوبی می فرستادند ودر حدود4500تن سبزی خشک از ایالات متحده آمریکادرطول جنگ جهانی اول حمل شده بودفرایندخشک کردن به ویژه برای مقاصدنظامی به دلیل صرفه جویی درفضاووزن مناسب است ایران سابقه تاریخی در تولید وعرضه خشکباردرپهنه جهانی داردبخش قابل توجهی ازخشکبارایران توسط روش های سنتی به ویژه خشک کردن آفتابی تولید می شوددراین روش گرچه از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است ولی به دلیل عدم کنترل پارامترهای خشک کردن وتماس محصول باآلاینده های محیطی دارای کیفیت پایینی می باشدعلاوه بر این عدم بسته بندی مناسب نیز باعث از دست دادن بازارهای صادرات محصولات کشور شده است اکثر میوه ها و سبزیجات زمان برداشت معین و ماندگاری محدودی دارند و به دلیل فعالیت های میکروبی و بیوشیمیایی به سرعت خراب می شوند. با این حال روش های نگهداری مختلف برای گسترش ماندگاری چند هفته، یک سال و یا بیشتر استفاده می شوند، این روش ها شامل: کنسرو کردن، انجماد، خشک کردن، تخمیر، افزودنی های شیمیایی، بسته بندی و تابش اشعه و پاستوریزاسیون هستند. قابل توجه ترین روش به کار برده شده در مقیاس صنعتی کنسرو کردن، انجماد و خشک کردن است. انتخاب روش حفاظت اغلب به مواد خام بستگی دارد.
1-2.پیش زمینه
مصرف زیاد سبزی ها و میوه ها در سرتاسر جهان، باعث ابداع روش های گوناگون برای فراوری و نگهدرای آنها شده است. یکی از عمومی ترین این روش ها، فرایند خشک کردن است که باعث تسهیل حمل و نقل (به دلیل حجم کمتر ماده غذایی)، افزایش قابلیت نگهداری و کاهش واکنش های شیمیایی و میکروبی (به دلیل کاهش فعالیت آبی محصول) می گردد. در سال های اخیر، تلاش های گسترده ای در جایگزین نمودن روش های نوین با روش های متداول خشک کردن، که موجب بروز اثرات نامطلوب در فراورده های نهایی (مانند کاهش کیفیت رنگ و بافت، از دست دادن عطر و طعم، کاهش دانسیته و از دست ندادن مواد مغذی) می شوند، صورت گرفته است.
همچنین امروزه تقاضای بازار برای سبزی ها و میوه های فرایند شده ای که شبیه نوع تازه آنها بوده و حرارت کم یا متوسطی را طی فرایند متحمل شده باشند، رو به افزایش است از جمله مهمترین این روش ها فرایند آبگیری اسمزی است.
علاوه بر عمل نگه داری اهداف دیگر فرایند خشک کردن:
اما با توجه به اثرات منفی روش های متداول خشک کردن مانند: کاهش کیفیت رنگ و بافت، از دست دادن عطر و طعم و از دست دادن مواد مغذی، تقاضا برای سبزی ها و میوه هایی که شبیه نوع تازه آنها بوده و حرارت کم یا متوسطی تحمل کرده باشند، افزایش یافته است. بنابراین تلاش های گسترده ای برای جایگزین کردن روش هایی که فاقد ایرادهای فوق باشند، صورت گرفته است یکی از این روش ها آب گیری اسمزی است. آب گیری به روش اسمزی به عنوان یک مرحله پیش فرایند برای روش های مختلف خشک کردن مانند خشک کردن با هوا، خشک کردن در معرض خورشید خشک کردن انجمادی، خشک کردن تحت خلاء استفاده می شود.
1-3.بیان مساله
1-محلولهای هیپرتونیک قادر به جداسازی آب از بافت میوه در طی یک مدت زمان معین هستند.
2- عوامل مختلف از جمله غلظت محلول اسمزی، دما، زمان تماس… می تواند بر سرعت و كیفیت آبگیری محصول به روش فرایند اسمزی تاثیرگذار باشد.
3-استفاده از فرایند آبگیری اسمزی بعنوان پیش فرایند خشك كردن تكمیلی می تواند باعث بهبود خصوصیات محصول خشك شده از لحاظ شاخص های كیفی و ماندگاری آن شود.
4-ترکیب آبگیری اسمزی با یک روش خشک کردن ملایم مانند خشک کردن با التراسونیک، راهکاری جدید است که احتمالا می تواند منجر به بهبود کیفیت کلی محصولات خشک شده و کاهش زمان خشک کردن نسبت به روش های دیگر شود.
5- التراسونیک می تواند بر زمان و کیفیت محصول نهایی تاثیر داشته باشد.
1-4.اهمیت موضوع
نگهداری مواد غذایی یکی از قدیمی ترین تکنولوژی های مورد استفاده انسان می باشد. میوه ها و سبزیجات به علت مقدار رطوبت بالا به شدت فاسد شدنی هستند و باید به سرعت بعد از برداشت فراوری شوند.
خشک کردن، یک فرایند حذف رطوبت ناشی از انتقال همزمان گرما و جرم، یکی از فرایندهای مورد استفاده برای نگهداری است.
فرایند خشک کردن نه تنها آب ماده غذایی را تقلیل می دهد، بلکه خواص فیزیکی، بیوشیمیایی و شیمیایی چون فعالیت آنزیمی، فساد میکروبی، تردی، ویسکوزیته، سفتی، طعم و رایحه و لذیذی ماده غذایی را دست خوش تغییر قرار خواهد داد.
کیفیت محصول غذایی به میزان تغییرات فیزیکی و بیوشیمیایی که در طول فرایند خشک کردن در آن رخ می دهد بستگی دارد. درجه ی حرارت، زمان و فعالیت آبی[1] در حین فرایند
خشک کردن بر روی کیفیت محصول نهایی تاثیر می گذارد. دماهای پایین اثر مثبتی بر روی کیفیت محصول دارد، ولی زمان فرایند را نیز طولانی تر می کند.
1-5.اهداف تحقیق
الف- کیفیت محصول
ب- اقتصاد فرایند
تاثیرات مخرب برمحیط زیست حداقل باشد
1-6.محدودیت های تحقیق
مشکلات استفاده از فرایند آب گیری اسمزی در صنایع غذایی
1-6-1.کیفیت حسی محصولات
افزایش شوری یا شیرینی یا کاهش اسیدیته در محصول ممکن است در برخی موارد نامطلوب باشد. این را میتوان به وسیله کنترل نفوذ جسم حل شده و بهینه سازی فرایند برای بهبود ارزیابی حسی در محصول اجتناب کرد
2-1.هویج
هویج گیاهی است دو ساله دارای ریشه راست و ساقه بی كرك كه نوع پرورش یافته آن در اكثر نقاط زمین كشت می شود . قسمت مورد استفاده گیاه هویج ،ریشه ،میوه و تخم آن است .
تركیبات شیمیایی:
هویج دارای 87% آب ، 1/5 مواد ازته ، 0/02 % چربی ، 8% مواد گلوسیدی ، حدود 1/5% سلولز و مقداری ماده رنگی كاروتن (ویتامین A ) و دیاستازهای مختلف و ویتامین های A,B,C,D,E می باشد .
خواص داروئی:
در هویج یک نوع انسولین گیاهی وجود دارد كه اثر كم كننده قند خون را دارا می باشد بنابراین این عقیده قدیمی كه هویج برای مبتلایان به بیماری قند خوب نیست كاملا غلط است وبیماران دیابتی می توانند به مقدار كم از این گیاه استفاده كنند . هویج با داشتن مواد مقوی و ویتامین ها یكی از مهمترین و مفیدترین مواد برای بدن می باشد . خوردن هویج مقاومت بدن را در مقابل بیماریهای عفونی بالا می برد .
مصرف هویج در برطرف كردن بیماریهای آب آوردن انساج بدن ، عدم دفع ادرار ،تحریک مجاری هضم و تنفسی ، سرفه های مقاوم ، آسم ،اخلاط خونی و دفع كرم اثر معجزه آسائی دارد.
از هویج می توان در موارد زیر استفاده كرد:
1)برای برطرف كردن یبوست یک كیلو هویج را رنده كنید و در مقداری آب دو ساعت بجوشانید تا مانند ژله در آید صبح ناشتا چند قاشق بخورید.
2)سوپ هویج برای كودكان شیر خوار كه معده حساس دارند : ابتدا 200 گرم هویج رنده شده را در دیگ بریزید و روی آن یک لیتر آب اضافه كنید و بجوشانید تا كاملا هویج ها له شود . سپس آنرا صاف كرده و به نسبت مساوی باشیر مخلوط كرده و در شیشه شیر بچه ریخته و به او بدهید .
3)تخم هویج را به مقدر یک قاشق غذا خوری در یک لیوان آب جوش ریخته و آنرا بمدت 5 دقیقه دم كنید . این دم كرده اثر نیرو دهنده، اشتها آور و مدر ، زیاد كننده شیر خانم های شیر ده می باشد.
4)برگ هویج را با آب بجوشانید این جوشانده را غرغره كنید برای آبسه مخاط دندان و دهان موثر است بعلاوه می توان برای رفع ترك و خراش پوست استفاده كرد.
5)هنگامیكه كودك شروع به دندان درآوردن می كند یک قطعه هویج باریک را برای دندان زدن به او بدهید
6)آب هویج را اگر روی صورت بكشید باعث روشن شدن و جلوه پوست صورت می شود .
7)اگر بخواهید لاغر شوید همه روزه با غذا هویج خام بخورید .
8)اگر می خواهید چاق شوید بعنوان صبحانه باید آب هویج بخورید .
9)هویج وییاز را با هم بجوشانید و به آن آب لیمو اضافه كنید داروی موثری برای درمان بیماریهای عصبی ،امراض كلیوی و همچنین جوان كننده پوست می باشد.
10)خوردن هویج برای بیماریهای بواسیر موثر است .
11)خوردن هویج در بهبود جوشهای صورت موثر است.
12)برای تقویت قوای جنسی و تحریک كبد و روده ها هویج داروی موثری است.
13)در فرانسه بیمارستان معروفی وجود دارد كه برای درمان بیماریهای كبدی فقط از سوپ هویج استفاده می كنند و دستور تهیه این سوپ بشرح زیر است :
حدود 750گرم هویج را رنده كنید و آنرا در ظرفی كه مقدری آب نمك دارد بریزید سپس به آن یک قاشق چایخوری جوش شیرین و یک قاشق سوپخوری كره اضافه كنید آنرا بجوش آورده و با آتش ملایم بپزید تا آب بخارشود و هر روز یک بشقاب از آن را میل كنید .
14)هویج اعمال روده ها را منظم می كند و كمبود الیاف غذاهای گوشتی را جبران می كند بنابراین آنهایی كه گوشت زیاد مصرف می كنند حتما باید هویج بخورند تا مشكل یبوست نداشته باشند .
15)برای برطرف كردن اسهال بچه ها بهترین دارو سوپ هویج است . برای این منظور باید 500 گرم هویج را رنده كرده و آنرا در یک لیتر آب بجوشانید تا آنكه هویج كاملا پخته و نرم شود سپس آنرا در آسیاب برقی ریخته تا آنكه بصورت شربت در آید بعد بآن آّ اضافه كرده تا آنكه حجم آن یک لیتر شود .
برای بچه هایی كه معده حساس دارند سوپ هویج بهترین دارو است بدین ترتیب كه می توان یک یا دو بار در روز بجای شیر به بچه سوپ هویج داد حتی برای بچه هایی كه كمتر از سه ماه دارند می توان بطور متناوب سوپ هویج به طفل داد یعنی یک وعده شیر و یک وعده سوپ هویج و بعد از سه ماهگی این روش تبدیل به یک وعده سوپ و دو وعده شیر می شود .
16)آب هویج در صبح ناشتا مواد سمی را از خون خارج می كند.
17)اگر آسم یا گرفتگی صدا دارید آب هویج بخورید.
18)خانم هایی كه پوست حساس دارند حتما باید پوست صورت و گردن خود را با آّب هویج پاك كنند .
19)دم كرده تخم هویج و یا جویدن تخم هویج گاز معده را خارج كرده و فعالیت روده ها را زیاد می كند .
2-2. ضرورت و کاربرد خشک کردن میوه در صنایع غذایی
حفاظت ماده غذایی دلیل اصلی خشک کردن آن محسوب میشود. اما تنها دلیل برای انجام عمل خشک کردن نمیباشد. کاهش وزن و حجم نیز از دلایل درخور توجه می باشند. ماده غذایی در حالت خشک شده به فضای کمتر برای حمل و نقل و مقدار کمتری از مواد لازم جهت بسته بندی نیاز دارد و دلیل دیگر سهولت استفاده از مواد غذایی خشک است.
اثر حفاظتی خشک کردن بر مواد غذایی اساساً ناشی از کاهش فعالیت آبی در آن میباشد.
بطور کلی وجود آب در یک ماده غذایی عامل اصلی برای رشد و نمو و فعالیت میکروب ها و مواد شیمیایی است. در واقع میزان فعالیت آبی در یک ماده غذایی نشان دهنده موجودیت یا در دسترس بودن آب برای انجام واکنش های نامطلوب و زمینه ساز در آن ماده میباشد.
وقتی یک ماده غذایی در محیطی با یک رطوبت خاص قرار می گیرد، بر حسب میزان رطوبت و ویژگیهای اجزاء تشکیل دهنده خود ممکن است با محیط تبادل رطوبت کند تا به یک حالت تعادل با رطوبت برسد.یعنی دیگر از محیط رطوبت جذب نکند و یا رطوبت خود را به محیط ندهد. این رطوبت ماده غذایی را رطوبت (Equilibrium Humidity)متعادل و رطوبت محیط را رطوبت نسبی متعادل (Equilibrium Relative Humidity)می گویند.
مقدار عددی aw همیشه بین 0 و 1 میباشد. در شرایط رطوبت نسبی متعادل، رطوبت اطراف ماده غذایی با رطوبت ماده غذایی در حالت تعادل بوده و بدین جهت هیچگونه تبادل آبی بین ماده غذایی و محیط رخ نمیدهد.
اشکال اصلی در مواد غذایی خشک بخصوص آنهایی که چربی زیادی دارند،اتواکسیداسیون است که منجر به بوی تند میشود که به این واکنش رنسید شدن (Rancid)می گویند. این عمل در مواد غذایی چربی دار که میزان آب آنها از 5% کمتر است و با اکسیژن هوا در تماس هستند مثل آجیل ها بخوبی مشاهده کرد.
بیان مسأله…………………………………………………………………………………………….. 1
اهمیت و ضرورت تحقیق…………………………………………………………………………. 2
اهداف پژوهش………………………………………………………………………………………. 3
سؤالهای پژوهش……………………………………………………………………………………. 3
فرضیه های پژوهش…………………………………………………………………………………. 4
روش تحقیق…………………………………………………………………………………………. 4
ساختار تحقیق……………………………………………………………………………………….. 4
1-کلیات………………………………………………………………………………………………. 5
1-1مفهوم شناسی عرف…………………………………………………………………………… 5
1-1-1عرف در لغت و اصلاح………………………………………………………………….. 6
1-1-1-1عرف در لغت…………………………………………………………………………… 6
1-1-1-2 عرف در اصطلاح……………………………………………………………………… 8
1-1-2 عناصر و ارکان عرف…………………………………………………………………… 10
1-1-2-1 عناصر عرف………………………………………………………………………….. 10
1-1-2-2 ارکان عرف……………………………………………………………………………. 10
1-1-2-2-1 رکن مادی…………………………………………………………………………. 11
1-1-2-2-2 رکن معنوی………………………………………………………………………… 12
1-1-2-3 منشأ الزام عرف………………………………………………………………………. 13
1-1-2-3-1 الزام ناشی از قانون………………………………………………………………. 13
1-1-2-3-2 الزام ناشی از اصول حقوقی……………………………………………………. 14
1-1-2-3-3 احساس حقوقی مشترک……………………………………………………….. 14
1-1-2-3-4 طبیعت و نظم اشیاء و امور…………………………………………………….. 14
1-1-2-3-5 عرف فاقد نیروی الزام آور…………………………………………………….. 15
1-1-2-3-6 نظریه اسلام……………………………………………………………………….. 15
1-1-3 واژه های همسو و مرتبط با عرف…………………………………………………….. 16
1-1-3-1 عادت…………………………………………………………………………………… 16
1-1-3-1-1 تعریف لغوی عادت……………………………………………………………… 16
1-1-3-1-2 تعریف اصطلاحی عادت……………………………………………………….. 16
1-1-3-1-3 تفاوت عرف و عادت…………………………………………………………… 17
1-1-3-2 بنای عقلا………………………………………………………………………………. 19
1-1-3-2-1 تعریف بنای عقلا………………………………………………………………… 19
1-1-3-2-2 عناصر بنای عقلا…………………………………………………………………. 19
1-1-3-2-3 تفاوت عرف و بنای عقلا………………………………………………………. 20
1-1-2-3سیرهی متشرعه………………………………………………………………………… 22
1-1-3-3-1تعریف سیره متشرعه……………………………………………………………… 22
1-1-3-3-2 عرف و سیرهی متشرعه…………………………………………………………. 23
1-1-3-4اجماع……………………………………………………………………………………. 24
1-1-3-4-1 معنای لغوی اجماع………………………………………………………………. 24
1-1-3-4-2 معنای اصطلاحی اجماع………………………………………………………… 24
1-1-3-4-3 تفاوت عرف و اجماع…………………………………………………………… 25
1-1-3-5قانون…………………………………………………………………………………….. 26
1-1-3-5-1 رابطه عرف و قانون……………………………………………………………… 26
1-1-3-5-2 تعارض عرف و قانون…………………………………………………………… 27
1-1-3-6 عرف و نص………………………………………………………………………….. 28
1-2 گونه شناسی عرف………………………………………………………………………….. 29
1-2-1 عرف به اعتبار سببیت…………………………………………………………………… 30
1-2-1-1 عرف لفظی……………………………………………………………………………. 30
1-2-1-2عرف عملی…………………………………………………………………………….. 31
1-2-2 عرف به اعتبار صدور…………………………………………………………………… 32
1-2-2-1 عرف عام و خاص از دیدگاه فقه………………………………………………… 32
1-2-2-2 عرف عام و خاص از دیدگاه حقوق…………………………………………….. 32
1-2-3 انواع عرف عام و خاص……………………………………………………………….. 34
1-2-3-1 انواع عرف عام……………………………………………………………………….. 34
1-2-3-1-1 عرف به اعتبار زمان و مکان……………………………………………………. 34
1-2-3-1-2 عرف مملکتی……………………………………………………………………… 34
1-2-3-1-3 عرف مذهبی………………………………………………………………………. 34
1-2-3-2 انواع عرف خاص……………………………………………………………………. 35
1-2-3-2-1 عرف به اعتبار زمان و مکان……………………………………………………. 35
1-2-3-2-2 عرف به اعتبار لازم الاجرا بودن……………………………………………….. 36
1-2-3-2-3 عرف به اعتبار مقدار شیوع……………………………………………………… 36
1-2-3-2-4 عرف به اعتبار تقدم و تأخر از حدوث واقعه………………………………. 37
1-2-3-2-5 عرف به اعتبار مبین حکم یا موضوع بودن………………………………….. 38
1-2-3-2-6 عرف به اعتبار پذیرش یا عدم پذیرش شارع………………………………. 39
1-2-3-2-7 عرف به اعتبار صحت و فساد…………………………………………………. 39
1-2-3-2-8 عرف به اعتبار دقت و تسامح…………………………………………………. 40
2- اعتبار و حجیت عرف……………………………………………………………………. 41
2-1 – ادلهی حجیت عرف…………………………………………………………………….. 41
2-1-1- ادله شرعی………………………………………………………………………………. 41
2-1-1-1 کتاب……………………………………………………………………………………. 41
2-1-1-2 سنت……………………………………………………………………………………. 43
2-1-1-3اجماع……………………………………………………………………………………. 45
2-1-1-4 وجود احکام امضایی……………………………………………………………….. 45
2-1-1-5 سکوت شارع…………………………………………………………………………. 47
2-1-1-6 وحدت روش شارع و عرف………………………………………………………. 47
2-1-2 ادله عقلی…………………………………………………………………………………. 48
2-1-2-1 اتکای به فطرت………………………………………………………………………. 48
2-1-2-2 قاعدهی ملازمه……………………………………………………………………….. 48
2-1-2-3 حفظ نظام……………………………………………………………………………… 49
2-1-2-4 استدلال به سه وجه عقلی………………………………………………………….. 49
2-2 مکاتب حجیت عرف………………………………………………………………………. 50
2-2-1 مکتب حجیت ذاتی…………………………………………………………………….. 50
2-2-2 مکتب عقل……………………………………………………………………………….. 52
2-2-3 مکتب امضا……………………………………………………………………………….. 52
2-2-4 گرایشها و روشهای کشف امضا………………………………………………….. 53
2-2-4-1 گرایش عدم ردع…………………………………………………………………….. 53
2-2-4-2 گرایش عدم ثبوت ردع…………………………………………………………….. 54
2-2-4-3 گرایش سکوت……………………………………………………………………….. 55
2-2-5 تفسیرهای ارائه شده درباره امضا………………………………………………….. 56
2-3 شرایط حجیت عرف……………………………………………………………………….. 58
2-3-1 شیوع اطمینان آور……………………………………………………………………….. 58
2-3-2 مسامحی نبودن…………………………………………………………………………… 58
2-3-3 مخالفت نداشتن با عقل عملی………………………………………………………… 59
2-3-4 مقارن بودن……………………………………………………………………………….. 59
2-3-5 احراز عدم ردع شارع…………………………………………………………………… 60
2-3-6 عدم تصریح به خلاف………………………………………………………………….. 61
3- اهمیت و کاربرد عرف نزد امامیه…………………………………………………….. 62
3-1-اهمیت و نقش عرف در فقه…………………………………………………………….. 62
3-1-1- تاریخچه عرف…………………………………………………………………………. 62
3-1-2-ویژگی های مکتب عرف امامیه……………………………………………………… 64
3-1-2-1- ادبیات فقه…………………………………………………………………………… 64
3-1-2-2- اعتبار عرف………………………………………………………………………….. 65
3-1-2-3- کاربرد عرف………………………………………………………………………… 65
3-1-2-4-دلالت عرف………………………………………………………………………….. 66
3-1-2-5- ردع عرف……………………………………………………………………………. 66
3-1-3- فروعات بحث عرف………………………………………………………………….. 67
3-1-3-1- تغییر عرف…………………………………………………………………………… 67
3-1-3-2- عیوب عرف…………………………………………………………………………. 68
3-1-3-3- احراز و اثبات عرف……………………………………………………………….. 69
3-1-3-4- ناهمگونی عرفها………………………………………………………………….. 70
3-2-کاربرد عرف در فقه و حقوق……………………………………………………………. 72
3-2-1- کاربرد عرف در فقه…………………………………………………………………… 72
3-2-1-1- تشکیل مدلول التزامی……………………………………………………………… 72
3-2-1-2- تعیین حدود موضوع حکم شرعی کلی……………………………………….. 72
3-2-1-3- اثبات تحقق موضوع……………………………………………………………….. 74
3-2-1-4- تغییر موضوع حکم شرعی……………………………………………………….. 74
3-2-1-5- کشف حکم شرعی کلی………………………………………………………….. 75
3-2-2- عرف در دانش حقوق………………………………………………………………… 76
3-2-2-1- جایگاه عرف در حقوق…………………………………………………………… 76
3-2-2-2- عرف در تاریخ و حقوق…………………………………………………………. 76
3-2-2-3- عرف در حقوق نوشته و نانوشته………………………………………………… 77
3-2-2-4- عرف در حقوق عمومی و خصوصی………………………………………….. 78
3-2-2-5- عرف در حقوق جزا………………………………………………………………. 79
3-2-2-6- عرف در حقوق تجارت………………………………………………………….. 79
3-2-2-7- عرف در حقوق داخلی و بین الملل…………………………………………… 80
3-2-3- انعکاس عرف در قانون مدنی ایران……………………………………………….. 80
3-2-3-1- موارد رجوع صریح به عرف…………………………………………………….. 81
3-2-3-2-موارد رجوع ضمنی به عرف……………………………………………………… 87
نتایج…………………………………………………………………………………………………. 92
پیشنهادات………………………………………………………………………………………….. 94
فهرست منابع………………………………………………………………………………………. 95
بیان مسأله
اجتماعات انسانی همواره با حقوق همراه بوده و حقوق پیش از آنکه قانونگذاری به وجود آید، به صورت روابط ساده بین آدمیان و به گونه عرف و عادت، بین آنان جریان داشته است، عرف پدیدهای است بر آمده از نیازمندیهای اجتماعی که مردم همواره آن را به طور مکرر و از روی اراده و بدون احساس نفرت و کراهت انجام میدهند، این پدیده اجتماعی که به زمان به صورت یک قاعدهی حقوقی در آمده است و از نیروی الزام آور بهرهمند میگردد، دارای اصطلاحات و گونه هایی است که در فقه و حقوق اسلام به شیوه های گوناگون از آنها نام برده شده است.
عرف با نامهای دیگری از جمله سیره، طریقه، ارتکاز عقلا، سیرهی متشرعه و… به کار رفته است، علمای فقه و اصول شیعه با بحث درباره اعتبار و حجیت عرف و ارائه دیدگاه های گوناگون درباره آن توانسته اند در گذر زمان گرایشها و مکتبهایی را درباره حجیت عرف سامان دهند که امروزه به هنگام بررسی مکاتب فقه اسلام، از ویژگیهای مکتب عرف شیعه شمرده می شود، این مکتب دارای قلمروهای کاربردی گوناگونی از جمله کشف حکم، تکمیل قانون و… میباشد.
در قانون مدنی ایران در حدود 73 با عرف یا الفاظی مترادف آن استعمال گردیده و قانون معطوف به آنها گشته است، و در صورت عدم وضوح قوانین، به عنوان یک قاعدهی حقوقی مورد حکم قرار گرفته و به رفع اجمال و تکمیل قانون می پردازد.
اهمیت و ضرورت تحقیق
موضوع عرف و جایگاه آن در فقه امامیه و حقوق مدنی ایران از مهمترین مباحث عصر حاضر محسوب می شود و در رسانه های عمومی از قبیل مطبوعات مورد بحث و مناقشه بوده و در مورد جایگاه آن در قانونگذاری دیدگاه های متفاوتی مطرح گردیده است.
اهمیت عرف شناسی از آنجا است که بخش عمدهای از متون فقهی، مشتمل بر مفاهیم و معانی عرفی بوده، و بسیاری از مباحث فقهی، در برگیرندهی مسائل و موضوعات عرفی است، و درک صحیح این بخش از مسائل و موضوعات و فهم صحیح آن دسته از متون، به شناخت عرف از زوایای گوناگونی که در دانش فقه مطرح شده، بستگی دارد.
فهم عرفی از عناصری است که در استنباط احکام شرعی موثر است، چرا که پیام آوران خدا از میان مردم برانگیخته شده اند تا با مردم سخن بگویند و حقایق را برای آنان تبیین نمایند، از این رو فهم ادله شرعی و خطابات دین برای نسلهای بعد متوقف بر این است که آنان عرف زمان صدور را به خوبی درک کنند و خطابات شرعی را بر معانی عرفی همان زمان حمل نمایند.
چون تا کنون جایگاه عرف و محدوده کاربرد آن در دانش فقه به خوبی تبیین نشده است، بحث درباره آن ضرورت مییابد، زیرا برخی گرفتار افراط شده و تا پرتگاه عرف مداری فقه پیش رفتهاند و عدهای دچار تفریط شده و تا درهی انکار بر مرجعیت عرف در شناخت مفاهیم و الفاظ سقوط کرده اند.
اهداف پژوهش
اهدافی که در انتخاب موضوع جهت تحقیق و بررسی مورد نظر بود عبارتند از:
سؤالهای پژوهش
سؤال اصلی
عرف در فقه امامیه و حقوق مدنی ایران از چه جایگاهی برخوردار است؟
سؤالهای فرعی
فرضیه های پژوهش
روش تحقیق
عمده روش این تحقیق کتابخانهای بوده که به بررسی و مطالعه کتابهای موجود در خصوص موضوع پرداخته شده است و ابزار گردآوری اطلاعات به صورت فیش برداری میباشد.
ساختار تحقیق
این نوشتار در سه فصل تنظیم شده است:
فصل اول: کلیات مربوط به ماهیت شناسی عرف، تفاوت آن با مفاهیم مشابه و گونه های عرف.
فصل دوم: ادله، مکاتب و شرایط حجیت عرف.
فصل سوم: اهمیت و نقش عرف نزد امامیه و کاربرد آن در فقه و حقوق.
1-کلیات
1-1مفهوم شناسی عرف
دین اسلام و جوهرهی اصلی آن ثابت و لا یتغیر است، اما احکام فقهی آن که بخش عمدهی امور دینی و بیشترین نیازهای مورد ابتلای جوامع مختلف بشری را تشکیل می دهند پویا و انعطاف پذیر است. زیرا جوهرهی دین، حقیقتی مربوط به امور ثابت است و ذاتاً قابل تغییر نیست مثل توحید و نبوت، اما احکام فقهی و عملی دین مربوط به اموری میگردد که ذاتاً ثابت نیستند و احتمال تغییر در آنها وجود دارد، دین اسلام دینی است که در ذات خود قواعدی دارد که می تواند با توجه به نیازها و احتیاجات منطقی انسانها در همهی زمانها و مکانها پاسخگوی سبز فایل باشد، یکی از این قواعد کلی پدیدهای به نام عرف است که می تواند پل ارتباطی بین احکام ثابت دینی و فقه پویا با تغییرات و تحولات اجتماعی باشد.
بنابراین برای شناخت این پدیده لازم است ابتدا به بررسی موارد استعمال لغوی عرف و تعریفهای اصطلاحی آن و سپس ذکر تفاوتهای آن با مفاهیم مشابه پرداخته شود و در نهایت به بیان عناصر و ارکان عرف اقدام شود تا هرگونه ابهام در شناسایی عرف از بین برود.
1-1-1عرف در لغت و اصطلاح
1-1-1-1عرف در لغت
لغت شناسان برای واژه عرف معانی گوناگونی را ارائه دادهاند که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:
«تتابع، اتصال و پی در پی بودن»[1]، «قرار، آرامش و سکون»[2]، «معرفت و شناخت»[3]، «امر شناخته شده و متداول بین مردم»[4]، «فعل پسندیده از ناحیه عقل یا شرع»[5]، «خوی و عادت»[6]، «اسم برای اعتراف و اقرار»[7]
برخی از این معانی، معانی مستقلی برای این واژه نیست، بلکه مورد استعمال و زیر مجموعه معانی دیگر است، ابن فارس میگوید:
«در عرف» ]ع ر ف[ بردو اصل و معنا دلالت می کند: اول تتابع و اتصال بعضی اجزای یک چیز به اجزای دیگر آن، دوم، سکون و طمأنینه.[8]
در همین راستا گفته شده است:
«ریشه و اصل در این ماده بیش از یک معنا نیست و آن در اطلاع و شناخت خصوصیات و آثار چیزی است، شناختی که معروف را از غیر خود جد نماید، از این رو «معرفت» اخص از «علم» است، بنابراین «معروف» به چیزی گفته می شود که «شناخته شده، مورد اطلاع و ممتاز از غیر خود است.» در مقابل منکر که از جهت خصوصیات و آثار مجهول است، و «عرف» به «شیء آشکار، بلند و شناخته شده» گویند.»[9]
گوشت در جیره غذایی انسان به عنوان یک منبع مهم پروتئین و مواد معدنی از جمله آهن و روی به شمار می آید. میزان پروتئین موجود در گوشت شترمرغ در حدود 8/21 درصد است. از میان انواع گوشت های مصرفی مناسب انسان، گوشت شترمرغ دارای بالاترین میزان آهن است و بنابراین برای افراد کم خون و باردار بسیار مناسب است. میزان روی موجود در قسمت های مختلف لاشه شترمرغ متفاوت است با این حال در مقایسه با گوشت سایر پرندگان مقدار بیش تری روی دارد. مس موجود در گوشت شترمرغ از گوشت مرغ، بوقلمون و گاو بیش تر است اما مقدار کلسیم آن از گوشت گاو و مرغ کم تر است. مصرف گوشت شترمرغ برای افراد با فشار خون بالا بسیار مفید است چرا که این گوشت سدیم بسیار پایینی در مقایسه با گوشت مرغ و گاو دارد (کوپر و همکاران، 2004)(جدول 1-1).
اطلاعات در مورد محتوی ویتامینی گوشت شترمرغ اندک است با این حال وجود ویتامین های مختلف در آن تایید شده است. با توجه به ارزش غذایی بالای گوشت شترمرغ قرار گرفتن این ماده مغذی در سبد غذایی خانواده می تواند نقش موثری در سلامتی جامعه ایفا کند. با توجه به این که پرورش شترمرغ در ایران در حال گسترش است در آینده نزدیک شاهد استفاده بیش تر از محصولات شتر مرغ خواهیم بود.
جدول1-1- ترکیبات غذایی گوشت شترمرغ در مقایسه با سایر حیوانات (کوپر و همکاران، 2004)
آنالیز | شترمرغ | خوک | گوساله | طیور | آهو | ماهی |
آب (درصد) | 4/75 | 70 | 75 | 75-73 | 1/75-5/74 | 82 |
چربی (درصد) | 1/2 | 25 | 5/4-7/1 | 3-1 | 3/3 | 1 |
پروتئین (درصد) | 7/21 | 28-18 | 22-18 | 24-23 | 6/20 | 16 |
انرژی (کیلوژول در هر 100 گرم) | 438 | 8/1335 | 6/657 | 6/478 | 494 | 4/397 |
چاقی یكی از بیماریهای شایع در دنیای كنونی است. برآورد میشود كه حدود 2/1 بیلیون نفر از كل جمعیت دنیا دارای اضافه وزن هستند (گارو، 2000). افراد چاق بیشتر از سایر افراد مستعد ابتلا به بیماریهای غیر واگیر مثل بیماریهای قلبی عروقی، دیابت و برخی سرطانها هستند (پیسنر، 1998). بیماریهای قلبی عروقی یكی از مهمترین عوامل تهدیدكننده زندگی در جوامع بشری است به طوری كه علت 70 درصد مرگ و میر افراد بالای 75 سال و علت 25 درصد مرگ و میر افراد بالای 30 سال را تشكیل میدهد (رفیعی، 1376). از سویی با گسترش زندگی صنعتی، مصرف غذاهای آماده، غذاهای پرچرب و سرخ كردنی افزایش چشمگیری یافته است و میزان اسیدهای چرب ترانس موجود در این فراوردههای غذایی موجب افزایش شیوع بیماریهای مزمن گردیده است. گوشت شترمرغ در سالهای اخیر به علت چربی و کلسترول پایین خود، به عنوان جایگزینی مناسب برای سایر محصولات گوشتی مورد استفاده قرار گرفته است. بسیاری از متخصصین تغذیه مصرف این گوشت را به علت اسیدهای چرب اشباع کمتر توصیه می نمایند(رفیعی، 1376).
با افزایش آگاهی مصرف كنندگان نسبت به تأثیر رژیم غذایی چرب بر سلامتی، تمایل به مصرف مواد غذایی كم چرب رو به افزایش است. بنابراین در سالهای اخیر تلاشهای زیادی به منظور كاهش میزان چربی در مواد غذایی سرخ شده ضمن حفظ ویژگیهای كیفی آن ها انجام گرفته است. علاوه بر این به دلیل تغییرات فرهنگی و اجتماعی، تقاضا برای مصرف غذاهای آماده رو به افزایش است و در میان آن ها فراوردههای پوشیده شده با خمیرابه[1] به دلیل ویژگیهای حسی مطلوب بسیار مورد توجه هستند. غذاهای روكش شده مثل انواع ناگت به منظور بهبود طعم، ظاهر و خصوصاً ویژگیهای بافتی مطلوب و ایجاد سطح خارجی ترد و در عین حال هسته مرکزی نرم و مرطوب، ابتدا با خمیرابه پوشانیده[2] شده، سپس پیش سرخ گردیده، به صورت منجمد به بازار عرضه میگردند(نگادی و همکاران ، 2007).
برای پاسخگویی به نیاز مصرف كنندگان به غذاهای متنوع، تولیدکنندگان در صنعت غذا به تولید فراوردههای غذایی كم چرب جدید با طعم و مزه مطلوب همّت گماشتهاند كه از جمله این غذاها میتوان به غذاهای سوخاری و پوششدار اشاره كرد(گارو، 2000).
سرخ کردن عمیق[3] (DFF) یکی از قدیمیترین فرایندهای تهیه مواد غذایی است. این فرایند تحت عنوان غوطهور کردن ماده غذایی در یک روغن خوراکی در دمایی بالاتر از نقطه جوش آب تعریف میشود. در طول این فرایند انتقال همزمان جرم و انرژی صورت میگیرد. در واقع حرارت از روغن به داخل ماده غذایی نفوذ کرده و باعث تبخیر رطوبت از درون ماده غذایی میشود، در نتیجه فضاهای خالی در محصول ایجاد میشود و روغن از همین منافذ وارد ماده غذایی میگردد (امیریوسفی و همکاران، 2010). از مزایای سرخ کردن عمیق نسبت به دیگر روشهای پخت میتوان به کوتاه بودن زمان سرخ کردن و غیر محلول بودن ویتامینهای محلول در آب، در داخل چربی اشاره نمود که مورد اخیر از اتلاف ویتامینهای محلول در آب جلوگیری میکند (ساهین و سامنو، 2009).
با توجه به میزان بالای روغن در غذاهای سرخ كردنی، تلاشهای زیادی در سطح دنیا برای تولید فراورده های كم چرب صورت گرفته است. برای كاهش میزان روغن فراوردههای سرخ كردنی روشهایی وجود دارد كه برخی از آن ها عبارتند از: استفاده از سیستم مایكرویو، استفاده از جایگزینهای چربی مانند اُلسترا[4] و پوشاندن با فیلمهای خوراكی به منظور كاهش جذب روغن است (آددجی و همکاران، 2009).
با گسترش روزافزون شهر نشینی مشكلات مربوط به زندگی شهری نظیر مساله مالی، مشغلههای كاری، استرس، فاصله عاطفی افراد خانواده، كاهش میزان استفاده از اوقات فراغت و تفریحات گروهی را منجر شده است. در صورتی كه حق استراحت و استفاده از مرخصی با حقوق و ایجاد تسهیلات اداری لازم، برای استفاده بیشتر مردم از تعطیلات و اوقات فراغت در واقع دستاوری است که بشر پس از سالها کار و تولید انبوه فرهنگ مادی در قرن اخیر به دست آورده است. بنابراین نیاز به فضاهایی برای استراحت، تمدد اعصاب، تفریح ضروری به نظر میرسد.
با توجه به كم شدن تفریحات گروهی و خانوادگی و مشكلاتی چون مسافت های طولانی، هزینه های بالای سفر و كمبود برخی امكانات سبب شد كه توجه ویژهای به این مقوله صورت گیرد.
زندگی كردن در فضاهای شلوغ و پر سرو صدای شهرها ونیاز افراد به مكانی آرام و زیبا برای استراحت و تمدد اعصاب از ضروریات جامعه امروز میباشد.سفر به مكانی كه فاصله چندانی با شهر نداشته باشد و مستلزم برنامه ریزی خاصی نباشد از ویژگیهای مهم این پروژه محسوب میشود.
این پروژه با فراهم نمودن جایی كه صرفاً خود آن مكان هدف و مقصد باشد و به نوعی اوقات فراغت ساكنین شهرها، افرادی كه نمیدانند كجا بروند و افرادی که به دلیل معلولیت هایی که دارند امکان حضور در همه ی مکان ها برای آن ها فراهم نیست و تمایل به سفرهای كوتاه در محیطی به دور از هیاهوی شهرها دارند از اهمیت ویژهای برخوردار است..
چه بسا بی توجهی به امر اوقات فراغت و تفریح در دراز مدت آثار سوء اجتماعی در ابعاد خانواده و جامعه خواهد داشت. در صورتی كه وجود فضاهای تفریحی مناسب سبب پیوند قویتر افراد خانواده و افزایش بازده افراد در محیط كار میشود. لذا پرداختن به موضوع تفریح و برنامهریزی برای پر كردن اوقات استراحت شهروندان ضروری است.
هدف از انجام این پژوهشطراحی مكانی مناسب برای تفریح و استراحت به منظور پر كردن اوقات فراغت آخر هفته شهروندان عادی و همچنین شهروندانی که دارای معلولیت هستنداست. در این طراحی با قرار دادن تسهیلات برای جانبازان و معلولین جسمی و حرکتی باعث حضور هر چه بهتر و بیشتر این قشر از جامعه می شویم.در نظر گرفتن سایتی كه به لحاظ موقعیت دارای طبیعت زیبا و جذاب برای استفاده كنندهگان باشد و همچنین طراحی مكانی همگون با طبیعت سایت كه پاسخگوی نیازها وكمبودهای افراد میباشد، از اهداف این پژوهش است.
سایت مورد نظر این پروژه در استان سمنان واقع در شهمیرزاداست. این سایت به دلیل طبیعت مناسب، آب و هوای مطلوب و ییلاقی، نزدیكی به سمنان انتخاب شده است.
مجموعه اقامتی- تفریحی مورد نظر این پروژه شامل:
فضاهای عمومی (سالن های چند منظوره، رستوران، كافیشاپ)
فضاهای اقامتی (اتاقها و سوئیتهای خانوادگی)
فضاهای تفریحی(استخر، اتاق ماساژ، محوطه آفتابگیری، قایقرانی، ماهیگیری، ورزشهای آبی، كمپینگ)
فضاهای اداری (اتاقهای مدیریت، اتاق پرسنل، اتاق مربیان)
فضاهای خدماتی (پاركینگ، تاكسی سرویس 24 ساعته، بخشهای تأسیساتی)
میباشد.
روشهای تحقیق در این پژوهش شامل گردآوری اطلاعات، روشهای تجزیه وتحلیل(توصیفی) وروش های قیاسی میباشد. گردآوری اطلاعات خود شامل: مطالعات كتابخانهای، سایتهای اینترنتی، مجلات معماری و مطالعات پیشین انجام شده در این زمینه میباشد.
این پژوهش مشتمل بر پنج فصل به شرح زیر میباشد:
فصل اول- مبانی نظری طرح
فصل دوم- ضوابط واستانداردها وبررسی نمونه ها
فصل سوم –بررسی سایت
– اقلیم
– عوامل تأثیر گذار سایت
– دسترسیها(پیاده وسواره)
فصل چهارم- برنامهریزی كالبدی و معرفی فضاهای مجموعه اقامتی-تفریحی
– فضاهای عمومی
– فضاهای اقامتی
– فضاهای تفریحی
– فضاهای اداری
– فضاهای خدماتی
فصل پنجم- طرحهای پیشنهادی برای مجموعه اقامتی-تفریحی
– تشریح طرح پیشنهادی
فصل اول: مبانی نظری طرح
معلولیت عارضه ای طبیعی و اجتماعی است که در جوامع مختلف به صورتهای گوناگون دیده میشود.
آمار نشان میدهد که درصد قابل توجهی از افراد هر جامعه را معلولین تشکیل میدهند. به طور مثال طبق آماری که از طرف سازمان بهداشت جهانی وابسته به سازمان ملل متحد درسال جدید منتشر شده است، ده درصد از مردم در جهان به نوعی معلول هستند، امروزه با پیشرفتهای زیادی که در علوم مختلف از جمله پزشکی، روانشناسی، جامعه شناسی، تربیت بدنی و غیره به وجود آمده است، سعی میشود هرچه بیشتر به این گونه افراد کمک شود تا بتوانند به طور مستقل و بدون کمک دیگران و نیز بدون آنکه خود را سربار جامعه احساس کنند و یا منزوی باشند، به زندگی عادی خود بپردازند. تدابیری که به اینمنظور ازطرف ارگانهای مختلف به عمل میآید بیشتردر زمینه فراهم آوردن امکاناتی از قبیل مسکن مناسب با وضع معلول، شغل مناسب، وسیله حمل ونقل (به طور مثال اتومبیلهای مخصوص برای معلولین قطع نخاعی)، وسایل آموزشی و کمک آموزشی مناسب، گذراندن اوقات فراغت و … است.
3-1- تقسیم بندی معلولین
1-1- اوقات فراغت
فراغت یک جلوه زندگی است. فراغت، یکی از زمینهها برای پدید آوردن انسانی است با ارزشهای روانی و عاطفی والاتر و فرهنگ سرشارتر، نه زمینه خستگی در کردن برای کار دوباره.
اوقات فراغت برای رفع خستگی و برای تجدید قوا برای کار نیست. برای رفع اندوه نیست. اوقات فراغت، اوقات دیدار دوستان و آشنایان هم نیست. اوقات فراغت عبارت از بخشی از بندگی است که آدمی به جلوههای اصیل و نجیب روح خودش پاسخ دهد.
اوقات فراغت برای بازگشت آدمی به خویشتن است. فراغت با بیکاری متفاوت است با تنبلی و لمیدن در کنج خانه متفاوت است. فراغت به معنای جدا کردن ذهن از درگیریهای جاری زندگی است. سرانجام به معنای کامل برگشتن به خویشتن است.
نیازهای زندگی آدمی را ناگزیر میسازد که راه و رسم نظم یافتهای را در جریان تلاشهای روزانه خود بپذیرد. بخش بزرگ این راه و رسمها، بی حضور و دخالت و بیخواسته انسانها، تنظیم و به آنان تحمیل میشود. فرار از این تحمیل و پیشی گرفتن راه و رسمی دیگر، عنصر اصلی فراغت است. فراغت به جلوه درآوردن خواستههای اصیل انسانی است. بریدن و دور شدن از همه درگیریها و وابستگیهای ذهنی و فکری است.
1-2-وقت آزاد
وقت آزاد، وقت فراغت و تمام فعالیتهایی را که در خارج از حوزه کار در برابر فرد قرار میگیرد. وقت فراغت، فرصت و زمانی است که پس از به انجام رساندن کار و شغل روزانه، به هدف تأمین نیازهای انسانی باقی میماند و زمانی را در بر میگیرد که در آن نه فقط از تعهدات شغلی و اقتصادی بلکه از تکالیف اجتماعی و خانوادگی رهیده و میخواهند دقایقی را با طیب خاطر بگذرانند. زمان زندگی شامل زمان کار و وقت آزاد، زمان خارج از کار است.
1-3-تفریح
مقصود از تفریح، گرایش انسان هنگام فراغت به حالات و اعمالی است که به علل فیزیکی و روانی به آن نیازمند است. این مسئله از پایههای مهم اجتماعی است که ریشه در فرهنگ جامعه، ملاکها و معیارهای اجتماعی و تکنولوژی گذشته و امروز دارد گزارشهای مربوط به فرهنگهای مختلف حاکی است که اهمیت و میزان زمانی که وقت تفریح میگردد و همچنین در حد پیشرفت و تکامل سرگرمیها بستگی کامل به رفاهیت مادی جامعه دارد. نکات جالب توجه درباره فعالیتهای تفریحی انسان این است که این فعالیتها از لحاظ اقتصادی دارای ارزش عملی نیستند با این همه این فعالیتها از هر حیث سودمند هستند. زیرا نیازمندیهای جسمانی و روانی افراد را تأمین میکند. اگرچه تفریح یک کیفیت اجتماعی است که ممکن است به اندازه خود فرهنگ قدمت داشته باشد ولی با این همه تعداد کمی دانشمندان مسئله را مورد بررسی قرار دادهاند. بخصوص در ادوار اخیر که مسیحیت و جهان غرب استیلا یافت تفریح به منزله جامعهشناسی و روانشناسی و تفریح مورد توجه بیشتری قرار گرفت وبه عنوان یکی از جنبههای مهم خوی و رفتار آدمی بررسی شد. در چند سال اخیر به مناسبت توسعه و تکنولوژی، دانشمندان کوشیدند نقش تفریح را در زندگی آدمی با کوشش بیشتر تشریح کنند.
1-4-جهانگردی و جهانگرد
بیشتر لغتنامهها واژه ساده مسافرت (Travel) را بدین گونه تعریف کردهاند: «عمل جابجایی».
در محتوای صنعت جهانگردی، این واژه تعریف دیگری دارد. «عمل جابجایی به خارج از جامعه برای تجارت (داد و ستد) یا تفریح و نه برای انجام کار روز مره و تحصیل».
بر طبق تعریف سازمان جهانی و جهانگردی انواع مختلف جهانگردی و گردشگری به صورت زیر میباشد:
گردشگران در هر کشور به سه دسته تقسیم میشوند:
گردشگری را نیز میتوان از سه دیدگاه مختلف تقسیمبندی نمود:
1-5- تاریخچه مسافرت و جهانگردی
مردم در دورانهای مختلف و مکانهای متفاوت با اهداف متفاوتی به سفر میپرداختند که در اینجا به ذکر چند نمونه میپردازیم:
1-6- ضرورت گردشگری
نظریات موجود در مورد ضرورت گردشگری را میتوان به چهار بخش تقسیم کرد:
دلایل فوق سبب شده است تا تمام کشورها در بهرهبرداری از جاذبههای محیطی، فرهنگی و تاریخی و … جهت گسترش گردشگری سعی نمایند. ایران اسلامی نیز میتواند با غنای فرهنگی و تاریخیاش در این زمینه تلاش کند. امروزه گردشگری با اهداف مختلف و گوناگون صورت میگیرد. گروهی از گردشگران در تعقیب اهداف سیاحتی، تفریحی، آشنایی با فرهنگها و آداب محل و بازدید از آثار فرهنگی و تاریخی به کشورهای مختلف سفر کرده و دسته دیگری تجارت و بازرگانی و ارائه خدمات فنی و اقتصادی را سرلوحه اهداف خود قرار میدهند. اما هر آنچه امروزه تحت عنوان گردشگری شناخته میشود بیشتر مربوط به دسته اول میباشد.
1-7- اهداف گردشگری
1-8-توریسم در ایران
سرزمین ما ایران، با داشتن فرهنگی کهن و پایدار و متشکل از اقوام، طوایف و عشایر بسیار و تنوع اقلیمی فراوان و برخورداری از جاذبههای تاریخی و فرهنگی و طبیعی برای این صنعت آماده است.
کشور ایران به دلیل برخورداری از جایگاه ویژه خود در جغرافیای سیاسی، اقتصادی جهان و منطقه و همچنین موقعیت مکانی مناسب در فضای ارتباطی میان شرق و غرب و یا اتکا به تاریخ کهن و فرهنگ غنی خود جایگاه برجستهای در روابط فرهنگی، اقتصادی و تجارتی بینالمللی یافته است و از این رو در دهه منتهی به وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 و حاکمیت اسلامی بر مبانی ارزشی و اقتصادی ملت مسلمان ایران، دگرگونی حاصله در تلقی جهانگردی از اوضاع اجتماعی و فرهنگی کشور منجر به کاهش چشمگیری در آمار ورود جهانگردان خارجی به کشور از سال 1358 گردید. در سال 1370 پس از یک دوره رکورد نسبی 12 ساله آمار ورود جهانگردان به کشور سیر صعودییافته و با جهش چشمگیر نسبت به سالهای گذشته روبرو شد و به دنبال آن نیز درآمد ارزی حاصل از آن افزایش یافت.
در دوران معاصر ایران به دلیل برخورداری از تمدنی بزرگ و پیشینه تاریخی چند هزار ساله در ردیف ده کشور دنیا از لحاظ جاذبههای تاریخی، فرهنگی و طبیعی قرار دارد اما متأسفانه در مقایسه با منطقه جنوب آسیا و جهان، سهم قابل توجهی در جذب جهانگرد ندارد. به طوری که ایران از نظر درآمد ارزی در مقایسه با 200 کشور جهان مقام 89 را داراست. بر اساس اطلاعات «سازمان جهانی جهانگردی» (W.T.O)، در سالهای آینده وضعیت آینده گردشگری در ایران بسیار درخشان خواهد بود. ایران جزء 20 کشور مستعد گردشگری قرار خواهد گرفت. به طوری که در زمینه جذب گردشگری، 5 میلیون نفر به ایران سفر خواهند کرد. برای نیل به اهداف خود میتوانیم انواع تأسیسات جهانگردی را در ایران فراهم کنیم. تأسیسات جهانگردی ارزان، متوسط و گران.
جاذبهها، سرمایه اصلی یک کشور یا یک منطقه برای موفقیت در صنعت جهانگردی به شمار میرود. کشور ایران از نظر برخورداری از جاذبههای طبیعی در رتبه ششم و از نظر دارا بودن جاذبههای تاریخی در رتبه دهم جهان قرار دارد. تبلیغات بینالمللی برای این بخش از محصول مانند دیگر محصولات جهانگردی بر عهده دولت و سازمان های ملی و جهانگردی کشورهاست.
:
یکی از قواعد مسلم و تغییر ناپذیر طبیعت ونظام خلقت درموجودات زنده ، تولید مثل و تکثیر نسل است. توالد و تناسل سبب بقای نسل و دوام نوع جانداران می گردد واگر چنین قانونی در طبیعت حکمفرما نبود از حیوان وانسان اثری بجا نمی ماند و همه موجودات زنده نابود می شدند . توالد و تناسل در انسان ، به رابطه جنسی زن و مرد بستگی دارد که از آن اولاد بوجود می آید و سپس بحث نسب این طفل متولد شده مطرح میشود که ممکن است مشروع یا نامشروع باشد .
در انسان غرایز شهوانی و امیال جنسی ، بر عکس حیوانات ، با عقل و اراده در هم آمیخته و باعث میشود امیال جنسی در مجرای صحیح خود قرار گیرد و خانواده را بوجود آورد. خانواده اولین سلول جامعه است که خود از ازدواج زن و مرد تشکیل می شود . از این ازدواج فرزندانی بوجود می آیند ؛ فرزندان ناشی از ازدواج شرعی وقانونی منتسب به والدین خود هستند ودارای کلیه حقوق و تکالیف قانونی می باشند . حال ممکن است در خارج از خانواده و بر اثر رابطه نامشروع ، طفلی متولد شود . طفل متولد شده از این طریق ، در لغت فرزند نامیده میشود . اما بحث اصلی درمورد نسب چنین طفلی می باشد که به این طفل ، طفل طبیعی و نسب ناشی از آنرا، نسب طبیعی می نامند . شناسایی چنین نسبی ، ممکن است باعث هرج و مرج جامعه وتضعیف بنیان خانواده و از بین رفتن حریم ها گردد و مخالف نظم عمومی یا اخلاق حسنه باشد .در مقابل ، عدم شناسایی آن، باعث از بین رفتن حقوق طفل طبیعی که بر اثر هوسبازی یا هر عامل دیگری توسط افرادی غیر از طفل طبیعی بوجود آمده و خود دربوجود آمدنش هیچ دخالتی نداشته است می گردد . در بسیاری از نظام های حقوقی جهان، بین حقوق و تکالیف طفل متولد از رابطه ی جنسی نامشروع و طفل متولد از رابطه جنسی مشروع تفاوت هایی قایل شده اند .در سیستم حقوقی ایران که بر گرفته از شرع انور اسلام وقواعد فقه امامیه می باشد ، نیز این تفاوت ها موجود و دارای آثار متعدد حقوقی است . اما همانگونه که می دانیم ، حقوق تنها در مواد قانون خلاصه نمی شود و آن چه در قانون بعنوان حقوق و تکالیف اشخاص آمده است ، در واقع تمام آن چیزی نیست که اشخاص می توانند بر عهده بگیرند یا مستحق آن می باشند وبه همین جهت است که قانون ما نیز در جاهای مختلف ، دادرس را در مقام رفع تنازع ، در صورت نقص یا عدم متن قانونی ، به رجوع به منابع فقهی و
فتاوی معتبر ، رهنمون می سازد .[1] طبق اصل 12 قانون اساسی و ماده واحده قانون اجازه رعایت احوال شخصیه
ایرانیان غیر شیعه ، نسبت به احوال شخصیه و حقوق ارثیه و وصیت ایرانیان غیر شیعه ، محاکم باید قواعد و عادات مسلمه متد اوله در مذهب آنان را جز در مواردی که مقررات قانون راجع به انتظامات عمومی باشد رعایت نمایند و همانگونه که می دانیم حداقل یک چهارم جمعیت کشور مسلمانان اهل سنت هستند.
با توجه به مطالب فوق سعی ما در این تحقیق بر آن است که علاوه بر مراجعه به متون قانونی و تحقیقات ونوشتارهای نویسندگان حقوقی ، تا حد امکان مسایل مختلف فقهی و حقوقی نسب مشروع و طبیعی (نامشروع) را از لابه لای کتب فقهی و فتاوی معتبر موجود، استخراج نماییم و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم .
بنابراین جهت بررسی تمام جوانب نسب مشروع و نسب طبیعی در بخش اول این تحقیق به شناسایی نسب می پردازیم که شامل دو فصل است . در فصل اول تعریف و ماهیت نسب و در فصل دوم اقسام نسب مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در بخش دوم آثار واحکام نسب شامل دو فصل ، فصل اول آثار و احکام نسب مشروع و فصل دوم آثار و احکام نسب طبیعی را مورد بحث و بررسی قرار می دهیم .
روش تحقیق :
روش تحقیق به صورت استدلالی و تحلیلی و کتابخانه ای می باشد و در تحقیق سعی شده که با بهره گرفتن از روش های فقهی وشیوه های متداول در استنباط و استخراج احکام ، حکم شرعی موضوع استنباط گردد و همچنین به قانون رجوع شده و حکم موضوع را با بهره گرفتن از قوانین موجود بخصوص قانون مدنی که از نظریه مشهور فقها تبعیت کرده بدست آورده، و در عین حال نظریه فقیهان هم آورده شده است .
هدف تحقیق :
این تحقیق هم هدف علمی دارد و هم کاربردی و مورد ابتلاء جامعه خصوصاً محاکم قضائی و اداری است وچون قانونگذار درخصوص موضوع تحقیق به بسیاری از سؤالات پاسخ نداده و احکام آنها را بیان نکرده لذا انجام تحقیق را ضروری کرده است .
فرضیه ها :
1-احکام نسب طبیعی مثل نسب مشروع است مگر اینکه بر تفاوت آن نصی وجود داشته باشد.
2-اصل بر اختلاف احکام نسب مشروع ونسب طبیعی است و موارد اتحاد احتیاج به نص دارد .
3-درصورت تعارض بین نسب طبیعی و نسب مشروع تقدم با نسب طبیعی است.
4-درصورت تعارض بین نسب طبیعی و نسب مشروع تقدم با نسب مشروع است و احکام نسب مشروع در موارد تعارض بار می گردد.
مشکلات و موانع تحقیق :
هر تحقیقی با توجه به عمق مطالب ، دارای یکسری مشکلات و موانع می باشد لذا این تحقیق نیز از این قاعده کلی مستثنی نبوده و دارای یکسری مشکلات و موانع می باشد که مهمترین آنها عبارتند از: عدم همکاری برخی از کتابخانه ها ، در اختیار نداشتن بعضی از منابع واینکه اکثر منابع عربی بوده و نیاز به ترجمه داشته و در ترجمه ممکن است مقصود کامل نویسنده ی متن بیان نشود.
پیشینه تحقیق :
درخصوص نسب طبیعی و نسب مشروع تحقیقات زیادی انجام شده لیکن تحقیقی تطبیقی بین فقه اهل سنت و فقه امامیه مشاهده نشده و بنظر می رسد که این تحقیق کار جدیدی باشد و از طرفی درخصوص تعارض بین نسب طبیعی ونسب مشروع واحکام آنها تحقیقی مشاهده نشده است .
بخش اول: شناسایی نسب
درجهان حقوق ، وجود و اثبات حق با هم رابطة نزدیک دارد. به ویژه ، در امور پنهانی که در دیدگاه عمومی رخ نمی دهد و تنها دو طرف دعوا از حقیقت آگاهی دارند، این رابطه آشکارتر به چشم می خورد. نسب نیز یکی از این امور است . حال سؤال این است که نسب یعنی چه ؟ شناسایی نسب ، موضوع این بخش را تشکیل
می دهد که در فصل اول تعریف و ماهیت نسب و در فصل دوم اقسام نسب را بررسی می نماییم .
فصل اول :تعریف وماهیت نسب
در قانون مدنی ایران نسب ،تعریف نشده و ماهیت آن بیان نگردیده، ولی علمای حقوق کوشش کرده اند که سکوت قانونگذار را جبران
نمایند .لذا در محبث اول تعریف نسب و در مبحث دوم ماهیت نسب را بررسی خواهیم کرد.
مبحث اول :تعریف نسب
نسب در لغت به معنی نژاد واصل و خویشاوندی است .[2]
قانون مدنی نسب را تعریف نکرده ، لیکن باب اول از کتاب هشتم جلد دوم (مواد 1158تا 1167) را به عنوان « درنسب » به آن اختصاص داده است .
علمای حقوق نیز تعاریف تقریباً مشابهی را برای نسب ارائه داده اند برخی از حقوقدانان نسب را چنین تعریف نموده اند .« نسب عبارت است از رابطه ای خویشاوندی بین دو نفر که یکی از نسل دیگری یا هر دو از نسل شخص ثالثی باشند. » [3] و به تعبیر دیگر « نسب علاقه ای است بین دو نفر که به سبب تولد یکی از آنها از دیگری یا تولدشان از شخص ثالثی حادث می شود.»[4] و همچنین «نسب رابطه خونی وحقوقی است که پدر و
مادر را به فرزندان آنان مربوط می کند.» [5]
یکی دیگر از علمای حقوق بیان می نماید: « نسب به معنی قرابت وخویشاوندی است و امری است که به واسطه انعقاد نطفه از نزدیکی زن و مرد به وجود می آید . از این امر رابطه طبیعی خونی بین طفل و آن دو نفر که یکی پدر و دیگری مادر باشد موجود می گردد.»[6]
البته اکثر اختلاف نظرها درتعریف نسب در معنای عام آن است . نسب در معنی عام مترادف با قرابت نسبی است و رابطه طبیعی و خونی بین کلیه خویشاوندان نسبی خط مستقیم با خط اطراف را در بر می گیرد. اما نسب به معنی خاص عبارت است از رابطه پدر و فرزندی یا مادر فرزندی و به دیگر سخن، رابطه طبیعی و خونی میان دو نفر است که یکی بطورمستقیم (بدون واسطه) از صلب یا بطن دیگری به دنیا آمده است .[7]
اما بعضی نسب را عرفاً ولغتاً رابطه ای می دانند اعتباری که از پیدایش یک انسان از نطفه انسان دیگری انتزاع می شود .[8]
درفقه هم فقیهان تعریف جامع وکاملی از نسب ارائه نکرده اند و حتی به ندرت بعضی از فقیهان نسب را تعریف کرده اند .
مرحوم صاحب جواهر در تعریف نسب می گوید: « هواتصال بالولاده بانتهاء احد هما الی الآخر کالأب و الابن أو بانتها ئهما الی ثالث .»[9] یعنی نسب عبارت از منتهی شدن ولادت شخصی به دیگری مانند پدر و پسر یا انتهای ولادت دو شخص به ثالث (مانند منتهی شدن دو برادر به پدر)
مبحث دوم : ماهیت نسب
همانگونه که در مبحث اول بیان شد، از نسب تعاریف کم و بیش مشابهی ارائه شده است. در تعاریف مذکور نسب را به امر حاصل از انعقاد نطفه زن و مرد بیان کرده اند اما مشخص نکرده اند که این امر ، یک رابطه اعتباری و قراردادی است یا تکوینی و واقعی . به عبارت دیگر تعاریفی که حقوقدانان از نسب ارائه
کرده اند هیچ کدام حقیقت و ماهیت نسب را بیان نکرده اند که چرا به وسیله ولادت یا رابطه طبیعی ، فرزند به پدر و مادر منتسب میشود و ملاک این کار چیست ، آیا این ملاک ناشی از اعتبار و قرارداد است تا قابل تغییر به وسیله قانونگذار باشد یا اینکه این ملاک ، تکوینی و واقعی است و چاره ای نیست و قابل نفی و اثبات بوسیله هیچ کس نیست و فقط برخی از آثار جزئی آن به خاطر برخی مصالح ضروری بوسیله قانونگذار به ندرت قابل تغییر است .[10]
علت این تفاوت آن است که اگر ماهیت نسب را رابطه ای اعتباری و قراردادی بدانیم ، آن گاه چگونگی احراز وجود این رابطه و آثاری که از وجود آن ایجاد می گردد، بی شک تابع همان قراردادی است که بر اساس آن نهادی به نام نسب را اعتبار کرده ایم . حال آنکه درصورتی که ماهیت نسب را امری تکوینی و واقعی بدانیم، با پدیده ای عینی وخارجی روبرو هستیم که بلکه ملزم به انطباق نظرات خود با این امر واقعی و ترتب آثار متناسب با ذات این امر تکوینی می باشیم . برخی از پژوهشگران [11]معتقدند که ماهیت نسب از سوی شارع یاقانونگذار تعریف نشده وبنابراین مقنن دررابطه با حقیقت وماهیت نسب از عرف پیروی می کند . به عبارت دیگر ، این دسته از پژوهشگران معتقدند با آن که نسب را نمی توان امری دارای ماهیت اعتباری محض و فاقد هر گونه وجود حقیقی دانست، اما درهر حال در مورد نسب ، به اصطلاح اصولی حقیقت شرعیه ای وجود ندارد. [12]بنابراین نظر، نسب در شرع وقانون دارای ماهیت و واقعیت اعتباری است و شرع هر آنچه را که عرف منشأ اعتبار رابطه ی نسبی بداند ، به عنوان منشأ ایجاد این رابطه می پذیرد.این عده نسب پدری را به طور جداگانه از نسب مادری مورد بحث قرار می دهند. به نظر این عده چون از نظر پزشکی منشأ پیدایش و ماده ی سازنده ی جنین از طرف جنس مذکر (پدر) همان اسپرم موجود در منی مرد است ، بنابراین عرف نیز معیار و ملاک نسب و ارتباط بین دو انسان را پیدایش یکی ازدیگری می داند و این امر واقعی وتکوینی را نسب
می نامند. مستند روایی و قرآنی این افراد نیز، آیاتی نظیر آیه 54 سوره مبارکه فرقان است که میفرماید: « وهو الذی خلق من الماء بشراً فجعله نسباً وصهراً …» بر اساس این نظریه ، این اعتبار عرف ، منشأ واقعی دارد . یعنی به رغم آن که ماهیت وحقیقت نسب امری اعتباری است ، اما این اعتبار از یک امر واقعی و تکوینی منشأ گرفته است . در اصطلاح به چنین امور اعتباری که خود از واقعیت یا واقعیت هایی نشأت می گیرند، اعتبارات نفس الامری می گویند . بنابراین به نظر این عده ، نسب ازاعتبارات نفس الامری است.[13] این پژوهشگران در مورد منشأ انتساب فرزند به مادر نیز همین شیوه استدلال را به کار می برند، با این تفاوت که درمعیار پیدایش فرزند از ناحیه مادر میان طرفداران این نظریه اختلاف وجود دارد . عده ای [14]معتقدند که ملاک انتساب فرزند به مادر «زاییدن » است . این گروه معتقدند : در لغت و همین طور در عرف ، مادر یا والده به شخصی اطلاق میشود که کسی را می زاید ودیگری از او متولد می شود ، بنابراین زنی که کودکی راحمل کرده و سپس او را زاییده است، مادر آن کودک است. این گروه نیز ، به آیاتی همچون آیه 2 سوره مبارکه مجادله که می فرماید: « ان امهاتهم اللاتی ولدنهم …» و آیات 14 سوره مبارکه لقمان ،15 سوره مبارکه احقاف و 78 سوره مبارکه نحل که مضامین مشابهی دارند استناد می نمایند . بر این نظریه انتقاداتی نیز وارد شده است ، از جمله آن که استناد به آیه 2 سوره مبارکه مجادله وافی به مقصود نیست .زیرا، اولاً آیه اطلاق ندارد، بلکه درمقام رد پندار کسانی است که گمان میکردند به صرف ظهار، زنانشان مانند مادرانشان می شوند ودر نتیجه بر آنان حرام ابدی میشوند ،پس درمقام بیان مفهوم شرعی «ام » نبوده و مقدمات حکمت از جهت اخذ اطلاق تمام نیست .[15] ثانیاً این که خداوند در این آیه مادر را کسی معرفی کرده است که بچه می زاید ، منافاتی ندارد با این که غیر او نیز مادر باشد ، مانند مادر رضاعی که در آیه 23 سوره مبارکه نساء می فرماید : «و امهاتکم اللاتی ارضعنکم ….» وبنابراین صراحتاً زنی که طفلی به دنیا نیاورده است را مادر نامیده است.[16] ثالثاً کلمه «ولدن» دراین آیه به معنای زایمان نیست . زیرا درکتاب و سنت هر جا سخن از زایمان آمده است با عبارت « وضع» بیان شده است .
برخی از فقهای طرفدار نظریه ی اعتبار نفس الامری بودن نسب ، ملاک انتساب فرزند به مادر را پیدایش فرزند از تخمک زن می دانند.[17] بنابراین نظر ، ملاک مادر بودن در نظر عرف همانند ملاک پدر بودن است ، عرف زنی را که در نخستین مرحله ی آفرینش و ایجاد و پیدایش جنین سهم دارد ، به عنوان مادر تلقی می کند و او کسی جز صاحب تخمک نیست ؛ تغذیه این کودک از رحم که پس از این مرحله صورت می گیرد، تنها سبب رشد کودک می شود وهیچ نقش دیگری نمی تواند داشته باشد و این امر هم دلیل نمی شود که کودک از حالت فرزند بودن برای صاحبان اسپرم و تخمک بیرون بیاید .استناد قرآنی این افراد نیز به آیه 2 سوره مبارکه
« انسان» است که می فرماید :« انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج».
برخی از حقوقدانان [18]طرفدار نظریه ی اعتبار نفس الامری بودن نسب معتقدند صاحب رحم و صاحب تخمک به صورت همزمان وتوأمان به عنوان مادران شرعی طفل هستند. زیرا از یک طرف نمی توان هم از لحاظ ژنتیکی و طبیعی و هم از لحاظ اخلاقی و عرفی ، طفل را ملحق به زن صاحب تخمک ندانست و هم از طرف دیگرنمی توان تعلق و وابستگی طفل به کسی که ماه ها در درون او و همچون جزیی ازپیکر او رشد کرده و شکل گرفته است را بی اثر دانست. به هر حال طرفداران هر سه نظریه فوق ، قایل به ماهیت اعتباری نفس الامری نسب هستند واختلاف نظر آنان ، پیرامون چگونگی انتساب فرزند به مادر ، اختلافی در چگونگی استنباط و تلقی عرف ازاین امر است .
در مقابل این عده ، برخی دیگر از حقوقدانان [19]دیدگاه هایی را ابراز داشته اند که از مجموع این دیدگاه ها می توان چنین استنباط کرد که این افراد معتقد به وجود یک حقیقت شرعیه یا متشرعه برای نسب هستند، این عده معتقدند نسب یک امر جعلی و قانونی است که به حکم و جعل مقنن وابسته است و هر جا که مقنن نسب را بپذیرد نسب تحقق یافته است .
طرفداران این نظریه ، حکم به قطع نسب در مورد زنا داده اند ونیز رضاع و فراش را مصادیقی از جعل نسب در شرع مقدس اسلام دانسته اند وبدین ترتیب کوشیده اند ، نسب را دارای ماهیتی جعلی و قانونی بدانند.
با دقت در هر یک از موارد فوق می توان به این نتیجه رسید که دردو مورد از موارد فوق نمی توان این امور را جعل نسب دانست . زیرا درمورد رضاع ، این نهاد تنها باعث ایجاد مانع برای نکاح می شود (مستفاد ازماده 1046 ق . م ) و به موجب حدیث نبوی « یحرم من الرضا ما یحرم من النسب » رضاع باعث نشر حرمت میشود. اما سایر آثار نسب مانند توراث و غیره بر رضاع بار نمی شود و نمی توان نشر حرمت را به عنوان جعل نسب دانست، بلکه رضاع تنها از حیث مانعیت نکاح درحکم نسب است .