تکنولوژی گروهی[1] یک فلسفه تولیدی مبتنی بر سازماندهی و گروهبندی وظایف مشترک با هدف بهبود بهرهوری سیستم تولیدی است. تولید سلولی[2] یکی از مهمترین کاربردهای تکنولوژی گروهی است که سلولهای تولیدی را به طریقی تشکیل میدهد که هر خانواده قطعات[3] در یک سلول توسط یک گروه معین از ماشینهای مربوط به آن سلول (سلول ماشینی[4]) پردازش شوند. تولید سلولی یک استراتژی تولیدی نوآورانهای میباشد که در سیستمهای تولیدی مدرنی همچون سیستمهای تولید منعطف[5] و تولید بهنگام [6] بکار گرفته شده است. تولید سلولی با گروهبندی، تولید و مدیریت قطعات و ماشینهایی که مشخصههای مشابه و نزدیک به هم دارند، می تواند از تولید دستهای به سمت تولید انبوه حرکت کند و در عین حال درجه بالایی از انعطافپذیری را همچون تولید کارگاهی حفظ نماید. از میان مزایای متعددی که سیستم تولید سلولی به همراه دارد میتوان به مواردی چون سادهسازی جریان مواد، کاهش زمان راهاندازی، کاهش میزان موجودی در جریان، کاهش زمان تکمیل کار، کنترل بهتر و نرخ ضایعات کمتر اشاره نمود.
تشکیل سلول[7] ، چیدمان سلول[8] و مدیریت سلول سه گام مهمی هستند که در طراحی موفق یک سیستم تولید سلولی باید در نظر گرفته شوند. تشکیل سلول شامل تعیین خانواده قطعات و سلولهای ماشینی با هدف کاهش زمان جابجایی بین سلولی قطعات میباشد. طراحی یک چیدمان سلولی که شامل دو بخش است: 1) تعیین چیدمان سلولها در سطح کارگاه[9] و 2) مشخص کردن چیدمان ماشینها در هر سلول[10] ، که هر دو با هدف کاهش زمان جابجاییها صورت میگیرند و در نهایت مدیریت سلول به موضوعات برنامه ریزی همچون زمانبندی سلولی[11] می پردازد. در زمانبندی سلولی، مساله زمانبندی خانواده قطعات و هر قطعه منحصربفرد مورد توجه قرار دارد. ارتباطات بین این سه تصمیم گیری نقش مهمی را در طراحی یک سیستم تولید سلولی بازی می کند.
در اکثر مطالعات انجام شده در حوزه سیستمهای تولید سلولی، تنها برای حل یکی از سه موضوع ذکر شده (CF,CL,CS) تلاش هایی صورت
گرفته است و برخی از تحقیقات به حل دو یا هر سه فاکتور به صورت متوالی و پی در پی پرداختهاند. این رویکردها راه حلهایی را ایجاد می کنند که احتمالا برای یکی از این سه مساله کارایی دارند در حالیکه برای سیستم کلی رضایتبخش نیستند. این رخداد به دلیل تاثیر این سه زیر مساله بر روی یکدیگر در هنگام طراحی سیستم تولید سلولی میباشد.
تنها مدل یکپارچه ریاضی که در آن تشکیل سلول، چیدمان سلولی و زمانبندی به طور همزمان در نظر گرفته شده است توسط وو[12] [1] ارائه شد، اما در مدل و الگوریتم حل آنها چیدمان سلولی به روش صحیحی مشخص نمی شود و سلولها ممکن است با یکدیگر همپوشانی داشته باشند. در مدل آرکات[13] [2] علاوه بر اینکه همه مفروضات و مزایای مدل قبلی حفظ شد، مشکل همپوشانی سلولها رفع گردید و موقعیت (مختصات) ماشینها به طور دقیق تعیین شد.
از آنجاییکه در سیستم تولید سلولی فاکتور جابجایی بین سلولی به لحاظ زمان و هزینه از اهمیت بالایی برخوردار است [29] به واسطه آن موقعیت سلولها نسبت به هم و فاصله آنها از یکدیگر در هنگام تشکیل سلول مهم میباشد.
در مدل پیشنهادی، ما بر آن هستیم که با طراحی مدل یکپارچه تشکیل سلول با چیدمان سلول و زمانبندی عملیاتها در سیستم تولید سلولی با هدف حداقل کردن زمان تکمیل کارها علاوه بر توجه به عدم همپوشانی سلولها و مشخص کردن موقعیت دقیق ماشینها، به تعیین چیدمان بهینه خود سلولها به طور مستقل در مدلسازی خود بپردازیم و نحوه قرارگیری بهینه سلولها را در کنار هم، مشخص نماییم. در این مدل چیدمان سلولها را به صورت خطی دو ردیفی در نظر گرفتهایم چراکه این چیدمان به دلیل انعطافپذیری که برای کار کردن با تجهیزات جابجایی مواد[14] [3] دارد و همچنین کاهش زمان جابجایی بین سلولی[15] به دلیل نزدیکی سلولها [4]، چیدمانی مناسب است. در نهایت برای حل مدل از الگوریتم ژنتیک استفاده نمودهایم.
[1] Group Technology (GT)
[2] Cellular Manufacturing (CM)
[3] Part Family (PF)
[4] Machine cell
[5] Flexible Manufacturing System (FMS)
[6] Just-in-time (JIT)
[7] Cell Formation (CF)
[8] Cell Layout (CL)
[9] Intercell Layout
[10] Interacell Layout
[11] Cell Scheduling (CS)
[12] Wu et al.
[13] Arkat et al
[14] Material-handling Facilities
[15] Intercell movement
تحولات بیداری اسلامی که در سال 2011 منطقهی خاورمیانه را درنوردید، سبب ایجاد تغییرات ساختاری و بنیادین در بسیاری از کشورهای این منطقه گردید.ازجمله کشورهایی که باوجود داشتن پتانسیل فراوان تحولات، تغییراتی در ساختار آن صورت نپذیرفت عربستان سعودی بود.این کشور با توجه به رسالتی که برای خود بهعنوان رهبری جهان سنی در مقابل ایران شیعی تعریف کرده در دو جبههی داخلی و منطقهای در قبال این تحولات واکنش نشان داده است. در بعد داخلی با بهره گرفتن از سیاست سرکوب و توزیع بستههای مالی و در بعد منطقهای نیز اقدام به مداخلهی مستقیم در تحولات بحرین و همچنین مداخلهی غیرمستقیم در جنگ داخلی سوریه نمود تا از این طریق بتواند تحولات را از منطقهی شبهجزیره عربستان دور سازد تا ضمن جلوگیری از افزیش عمق استراتژیک ایران، از سقوط هم پیمان خود در شبه جزیره ی عربستان جلوگیری کند.
عربستان سعودی که خود را در مقابل قدرت منطقهای ایران میبیند، تحولات سوریه و بحرین را از دریچهی رقابت منطقهای با ایران تعریف میکند و سیاستهای تهاجمی این کشور در عرصهی تحولات منطقهای نیز از این مسئله ناشی شده است .
واژگان کلیدی: بیداری اسلامی، عربستان سعودی، ج.ا. ایران، بحرین، سوریه،رئالیسم تهاجمی
فهرست مطالب
فصل اول – کلیات و طرح تحقیق
1-1-طرح مساله.. 13
1-2-اهداف پژوهش.. 14
1-3-سؤال اصلی.. 15
1-4-فرضیه اصلی.. 15
1-5-متغیرهای اصلی.. 15
1-6-نقطه تمركز پژوهش.. 16
1-7-اهمیت پژوهش.. 16
1-8-تعریف عملیاتی مفاهیم.. 17
1-9-روش پژوهش و ابزار گردآوری اطلاعات.. 18
1-10-بررسی ادبیات موجود.. 18
1-11-سازماندهی پژوهش.. 21
فصل دوم-چارچوب نظری و مفاهیم
2-1- نظریه رئالیسم.. 23
2-2-نظریه نئورئالیسم.. 25
2-3- رئالیسم تدافعی.. 26 |
2-4-رئالیسم تهاجمی.. 27
2-4-1-اصول رئالیسم تهاجمی.. 30
2-4-2- الگوهای رفتاری دولتها.. 32
2-4-3- ماهیت قدرت از منظر رئالیسم تهاجمی.. 34
2-4-4- چهار هدف اساسی قدرتهای بزرگ.. 35
2-4-5- نقش عامل داخلی در نظریه رئالیسم تهاجمی.. 40
2-4-6- راهبردهای هژمون منطقهای در قبال هژمون های بالقوه مناطق دیگر 40
2-5-انطباق مفهومی رئالیسم تهاجمی و سیاست عربستان.. 43
فصل سوم- بیداری اسلامی و تحولات داخلی عربستان سعودی
3-1- وضعیت داخلی عربستان و زمینههای شکلگیری اعتراضات.. 50
3-2- معضلات داخلی عربستان سعودی.. 51
3-2-1- سیاسی.. 51
3-2-2- جانشینی و جنگ قدرت میان شاهزادگان.. 52
3-2-3- اقتصادی.. 53
3-2-4-اجتماعی.. 54
3-2-4-1- مساله زنان.. 54
3-2-4-2- شیعیان.. 56
3-3- بیداری اسلامی و تحولات داخلی عربستان.. 59
3-4-جریانات و گروههای تأثیرگذار در تحولات عربستان.. 61
-4-3-جامعهی زنان عربستان.. 653-4-2- شیعیان عربستان.. 62
3-4-4- جوانان و لیبرالها.. 66
3-5- راهبُرد عربستان سعودی در برابر خیزشهای جهان عرب.. 68
3-5-1- رقابت منطقهای با ایران.. 77
3-5-2- فرقهگرایی بهعنوان پاسخ عربستان به بیداری اسلامی.. 78
3-5-3-حمایت آل سعود از دیکتاتورهای ساقطشده عربی.. 80
3-5-4- واکنش آل سعود نسبت به اعتراضات فضای مجازی.. 81
فصل چهارم-عربستان سعودی و تحولات بحرین
4-1- تحولات بحرین.. 85
4-2- عوامل موثر برشکلگیری بحران بحرین.. 87
4-3- واکنش دولت آل خلیفه به تحولات انقلابی این کشور.. 91
4-4- ارزیابی سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال تحولات بحرین 96
4-4-1- مبانی و اصول سیاست خارجی عربستان.. 96
4-4-2- الگوی سیاست خارجی عربستان.. 97
4-5- دلایل اهمیت بحرین برای عربستان.. 103
4-5-1- جلوگیری از گسترش تحولات بحرین به عربستان.. 104
4-5-2- مقابله با ایران.. 105
4-5-3- اهمیت اقتصادی بحرین برای خاندان آل سعود.. 108
فصل پنجم- واکنش عربستان در قبال جنگ داخلی سوریه
5-1- دلایل اهمیت سوریه.. 112
5-2- تحولات سوریه؛ بیداری اسلامی یا جنگ نیابتی.. 113
5-3- جایگاه سوریه در بیدارى اسلامى.. 116
5-4- جریانهای تأثیرگذار در تحولات سوریه.. 119
5-4-1- شورای انتقالی سوریه.. 121
5-4-2- ورود القاعده به تحولات سوریه.. 123
5-5- سیاست عربستان در قبال تحولات سوریه.. 124
5-5-1- چگونگی ورود عربستان به تحولات سوریه.. 125
5-5-2-دلایل اتخاذ سیاست تهاجمی عربستان در قبال سوریه.. 127
5-5-2-1- موازنه منطقهای با ایران.. 128
5-5-2-2- تقویت محور مقاومت توسط سوریه.. 129
5-5-2-3- بسط مرجعیت عربستان و گفتمان سلفی گری.. 130
5-6- مواضع ایران و عربستان در تحولات سوریه.. 131
5-7- اقدامات عربستان سعودی در تشدید بحران سوریه.. 133
نتیجه گیری.. 138
فهرست منابع.. 146
1-1-طرح مساله
تحولاتی که در منطقهی خاورمیانه در سال ۲۰۱۱ رخ داد ، تغییراتی را در ساختارهای سیاسی و اجتماعی برخی از کشورهای منطقه به وجود آورد. اگرچه این تغییر و تحولات نتوانست بهطور اساسی در برخی از کشورها تغییرات عمیق و ساختاری ایجاد کند اما توانست بر برخی از حکومتهای مطلقهی منطقه شوکی را ایجاد کند که بهواسطهی آن موج تغییرات میتوانست در صورت عدم بازبینی ساختاری در سیاستهای اعمالی بر شهروندانشان بهسرعت آغازگر تجمعات اعتراضی در این کشورها گردد.
ازجمله کشورهایی که باوجود داشتن پتانسیل فراوان تحولات ، تغییرات اساسی در ساختار آن صورت نپذیرفت عربستان سعودی بود.این کشور بهواسطهی سیستم سیاسی استبدادی و خاص خود هرگونه نرمش در مقابل معترضین را بهعنوان گامی در جهت افزایش قدرت آن ها میداند که درنهایت این عامل میتواند خاندان آل سعود را که بر قدرت عربستان چنبره زدهاند به زیر کشند.
این کشور در دو سطح داخلی و بینالمللی در مقابل تحولات بیداری اسلامی واکنش نشان داد و توانست تا حدودی کشورش را از موج تحولات در امان نگه دارد.در بعد داخلی از یکسو با سرکوب معترضین و استفاده از سیاست همیشگی مشت آهنین در قبال معترضین و به خصوص شیعیان این کشور و همچنین با توزیع گستردهی بستههای مالی توانست تا حدودی برخی طیفهای معترض را راضی نگه دارد و از سوی دیگر با اقدامات مداخلهجویانه بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در کشورهایی چون بحرین ، یمن ،تونس و مصر و سوریه تحولات را به نفع منافع خود تغییر جهت دهد تا این تغییرات نتواند این کشورها را ازآنچه که عربستان آن را همپیمانان منطقهای خود میداند دور سازد و همچنین تحولات در کشورهایی چون سوریه که از نگاه عربستان بهعنوان دوست دشمن شناخته میشود، در جهتی حرکت کند که ضمن تغییر جهتگیری سیاسی به تضعیف ایران کمک کند.
از طرف دیگر مسئلهی مهمی که در شکلگیری این جهتگیری عربستان سعودی مهم به نظر میرسد ، نگرانیهای امنیتی گستردهای است که این کشور در دو سطح داخلی و منطقهای دارد تا بتواند بدون هیچ مسئلهای بهعنوان قدرت اول منطقهای به ایفای نقش بپردازد. لذا در یک نگاه گستردهتر میتوان به این نکته رسید که واکنشهایی که توسط عربستان سعودی در قبال تحولات منطقهای اتخاذ میشود سیاستی هدفمند، برای جلوگیری از حضور ایران در کشورهایی است که عربستان آن ها را زمینبازی خود میداند تا در رقابت منطقهای خود کفهی موازنه به سمت این رقیب سنتی سنگینی نکند.
1-2-اهداف پژوهش
در این پژوهش به دنبال بررسی سیاست عربستان سعودی در برابر تحولات بیداری اسلامی در خاورمیانه در دو سطح داخلی و منطقهای هستیم تا دریابیم که این کشور چه واکنشهایی در برابر این تحولات نشان داد تا بتواند از گرداب تحولات دور بماند و کماکان شانس این را داشته باشد که با همان سیستم سنتی خود به ایفای نقش بپردازد.
اما آنچه این بررسی را برای ما مهم می کند، نگاه خاص عربستان به تحولات منطقهای است. عربستان سعودی که خود را مدعی رهبری جهان اسلام میداند و خود را بهعنوان قیم مردم اهل سنت منطقه در کشورهای مختلف معرفی میکند به تحولات و تغییراتی که در خاورمیانه اتفاق میافتد از دریچهی رقابت منطقهای با ایران تماشا میکند .
لذا با توجه به این نگاه رقابتی و سیاستهای خصمانهای که از جانب این کشور علیه نظام جمهوری اسلامی ایران اعمال میشود، شناخت و بررسی واکنشهای عربستان سعودی در خصوص تحولات منطقهای برای ایران در جهت کنترل و برقراری موازنهی سیاسی با این کشور حیاتی به نظر میرسد.
1-3-سؤال اصلی
دولت عربستان سعودی چگونه به تحولات بیداری اسلامی در سال 2011 در خاورمیانه واکنش نشان داده است؟
1-4-فرضیه اصلی
عربستان سعودی با بهره گرفتن از سه سیاست مهار ، جلوگیری از گسترش انقلاب در کشورهای همپیمان(ضدانقلاب) و انتشار تحولات به خارج از مرزهای خود(سوریه) برای انحراف افکار عمومی داخلی و منطقهای در مقابل این تحولات واکنش نشان داده است.
1-5-متغیرهای اصلی
متغیر مستقل: تحولات بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه
متغیر وابسته: سیاست عربستان سعودی
2-1-5-شاخص سازی متغیرها
متغیر مستقل:
متغیر وابسته:
1-6-نقطه تمركز پژوهش
این پژوهش ازلحاظ مكانی به واکنش عربستان سعودی در حوزهی داخلی و حضور مستقیم در تحولات کشور بحرین و جنگ نیابتی در تحولات کشور سوریه و ازلحاظ زمانی به تحولات بیداری اسلامی از سال 2011 تا 2014 را شامل میشود.
1-7-اهمیت پژوهش
عربستان سعودی به لحاظ موقعیت خاص خود همواره در تحولات منطقهای و بینالمللی به ایفای نقش پرداخته است. این کشور تلاش نموده است تا در تمامی تحولات منطقه بهویژه پس از سقوط صدام،و همچنین تحولات بیداری اسلامی بهنوعی بهعنوان بازیگری فعال به ایفای نقش بپردازد. سیاست عربستان سعودی و درک عوامل تأثیرگذار بر سیاست خارجی آن، برای جمهوری اسلامی ایران اهمیت فراوانی دارد. اگر به بررسی رفتارهای عربستان در سه حوزه بینالمللی، منطقهای و در جهان اسلام بپردازیم درمییابیم که یکی از اهداف اصلی عربستان همواره رقابت با ایران بوده و این کشور در تلاش بوده است تا از قدرت و نفوذ ایران بکاهد.لذا با توجه به آنکه عربستان سعودی بهعنوان رقیب استراتژیک ایران محسوب میشود و همواره از هر نوع تلاشی برای کاهش نفوذ و اقتدار ایران در منطقه بهره برده است
بررسی رفتار و واکنش عربستان در قبال تحولات بیداری اسلامی برای ایران حائز اهمیت فراوان است زیرا عربستان ضمن تلاش برای حفظ حکومت سنی مذهب آل خلیفه در بحرین به دنبال سقوط دولت سوریه بود که این کشور بهعنوان همپیمان اصلی ایران محسوب میشود.کشوری که حفظ موقعیت سیاسی کنونی در آن برای افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه حیاتی به نظر میرسد .عربستان در تحولات سوریه برای آنکه بتواند تحولات را به سمت مسیر موردنظر خود سوق دهد عملاً وارد یک جنگ نیابتی در سوریه با ایران شده است.
از همین رو شناخت عوامل تأثیرگذار بر سیاست خارجی عربستان و شناخت ابزارهای مور استفاده این کشور برای نیل به اهداف در سیاست خارجی، به درکی واقعیتر از سیاستهای این کشور در عرصه خارجی منجر خواهد شد.
1-8-تعریف عملیاتی مفاهیم
بیداری اسلامی
بیداری اسلامی زنده شدن دوباره در پرتو اسلام اصیل در تجدید حیات اسلام، معنا میدهد که در پناه آن استقلال ، عدالت ، و همه آموزهها و ارزشهای متعالی الهی ، بار دیگر زنده میشود و یا حیات مییابد .
بیداری یا احیاگری اسلامی نوعی اصلاح گری دینی است ، البته نه آن اصلاح دینی اتفاق افتاده در غرب . در اصلاح دینی به معنای غربی ، دین به قلمرو شخصی رانده میشود و در این صورت دین از عرصه حیات اجتماعی بیرون میرود ، اما بیداری و احیاگری اسلامی ، زنده داشتن انسان و حیات اجتماعی بر مبنای دین و به شیوهی دینی است و به همین دلیل باید غبار از سیمای دین زدوده شود و صورت و سیرت دین هویدا گردد که درنتیجه این اقدام ، دین به عرصه حیــات آدمی بازمیگردد.
سیاست خارجی
سیاست خارجی (Foreign Policy) عبارت است از یک استراتژی یا یکرشته اعمال از پیش طرحریزیشده توسط تصمیمگیرندگان حکومتی که مقصود آن دستیابی به اهدافی معین، در چهارچوب منافع ملی و در محیط بین المللی است. بهطور خلاصه میتوان گفت که سیاست خارجی شامل تعیین و اجرای یک سلسله اهداف و منافع ملی است که درصحنهی بین المللی از سوی دولتها انجام میپذیرد. سیاست خارجی می تواند ابتکار عمل یک دولت و یا واکنش آن در قبال کنش دیگر دولتها باشد و در تعریفی دیگر میتوان اینطور تعریف کرد که: جهتی را که یک دولت برمیگزیند و در آن از خود تحرک نشان میدهد و نیز شیوه نگرش دولت را نسبت به جامعه بینالمللی، سیاست خارجی میگویند.
1-9-روش پژوهش و ابزار گردآوری اطلاعات
روش مورداستفاده در این پژوهش روش توصیفی – تحلیلی است.در این روش با بهره گرفتن از اطلاعات جمع آوریشده از طریق کتب، مقالات، اسناد، اینترنت و سایر منابع، به واکنش دولت عربستان در دو حوزهی داخلی و منطقهای در قبال بیداری اسلامی ، پرداخته میشود.
1-10-بررسی ادبیات موجود
مهمترین نکتهای که در ابتدای این مبحث باید بدان اشاره کرد این است که با توجه به جدید بودن موضوع متأسفانه پژوهشهای زیادی در قالب کتاب در این حوزه صورت نگرفته است. در ذیل به چندین کتابی که در این حوزه موردبررسی قرارگرفته پرداخته میشود:
یكی از کتابهایی كه در مورد موضوع پژوهش پیش رو نوشتهشده است، كتابی است كه از سوی انتشارات ابرار معاصر که توسط مجموعهای از پژوهشگران انتشاریافته تحت عنوان «کتاب خاورمیانه(9)»، است که مربوط به مسائل داخلی عربستان سعودی است که یک برآورد اساسی از تحولات و زمینههای بروز تغییرات و همچنین واکنش این کشور در خصوص تحولات داخلی بوده است.
از دیگر كتب موجود میتوان به «كتاب شیعیان عربستان» نوشتهی فؤاد ابراهیم اشاره نمود.این کتاب توسط سلیمه دارمی و فیروزه میررضویترجمه شده و توسط انتشارات ابرار معاصر تهران به چاپ رسیده است. در این كتاب نویسنده یک نظر اجمالی در خصوص تحول اپوزیسیون شیعه در استان شرقی عربستان، طی مقطع زمانی پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ تا روی کار آمدن ملک عبدالله در اوت ۲۰۰۵ ارائه میکند.
از دیگر کتب منتشره در این حوزه میتوان از کتاب «خاورمیانه 8» که مجموع مقالاتی است از نویسندگان مختلف این حوزه که مربوط به انتشارات ابرار معاصر است که درباره «اسلامگرایی» و «بیداری اسلامی» در خاورمیانه است. مقالات این کتاب در پی این هدف هستند تا با بررسی و پژوهش، ریشههای نگرشهای اسلامی در خاورمیانه و تفحص در ساختارها و کارکردهای اسلامگرایی و بیداری اسلامی درگذشته و حال این کشورها را موردبررسی قرار میدهد.
در خصوص موضوع موردپژوهش چند پایاننامه كارشناسی ارشد در دانشكده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ، با عناوینی همچون « بیداری اسلامی و تأثیر آن بر روابط ایران و عربستان » از سید ایوب موسوی منور و همچنین پایاننامهی دیگری تحت عنوان «بررسی و تحلیل وضعیت حقوقی شیعیان عربستان سعودی» از یاسر مکرمی قرطاول ، و همچنین پایاننامهی دیگری در دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی تحت عنوان« سیاست خارجی عربستان از سال 2001 تا 2012» از محمد اولیایی نام برد که در آن ها به بررسی تحولات داخلی عربستان و همچنین شرایط داخلی در خصوص وقوع تحولات در این کشور و واکنشهای این کشور در تحولات انقلابی خاورمیانه پرداخته شده است.
از مقالات مرتبط با موضوع پژوهش مقالهای تحت عنوان «استراتژی عربستان سعودی در برابر خیزشهای جهان عرب» كه توسط حسن احمدیان در فصلنامهی رهنامهی سیاستگذاری در سال 1390 به چاپ رسیده است. در این مقاله نویسنده به واکاوی مبانیِ تحرکات ریاض بر اساس اهداف و اولویتهای سیاست خارجی عربستان و امنیت، در نگرش استراتژیک عربستان به کشورهای بلافصلش در شبهجزیره میپردازد.