وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه ارشد تربیت بدنی گرایش مدیریت ورزشی: ارتباط علّی بین احساس خودسودمندی و خطرپذیری روانی و اجرای شناگران

:

 

از آن جایی که قابلیت یک فرد روی سازماندهی فعالیت ها و رفتارهای وی تأثیر مثبت می گذارد (بندورا ، 1995)، افراد با خودسودمندی بالا، تعهد بیشتری نسبت به مشارکت و پایبندی در فعالیت های ورزشی دارند ( دیل و هندرسون، 2005 ). اصطلاح خودسودمندی که بر نظریه شناختی آلبرت بندورا (1977) مبتنی است به باور شخص در مورد اینکه چگونه به خوبی می تواند در تغییر موفق باشد، دلالت دارد. در نظام شناختی – اجتماعی منظور از خودسودمندی مفهومی است که به احساس شایستگی و کفایت شخص در مورد انجام اعمالی که توان انجام آن را در خود می بیند، اشاره دارد.

 

در چند دهه اخیر روان شناسی ورزشی، بصورت بخش مهمی از مربیگری ورزشی در آمده است بخصوص این که مربیان بعنوان افرادی آگاه و با تجربه قبل از زمان مسابقه و هنگام آموزش و تمرینات، کنار ورزشکاران بوده و سعی می کنند تا سطح اعتمادبنفس، خودسودمندی را اندازه گیری کرده و ارتباط این عوامل را با موفقیت و عدم موفقیت ورزشکاران بسنجند (تجاری، 1378).

 

امروزه ورزش بخشی از زندگی شده است و برای برخی مردم همه زندگی است. توپی را در اختیار یک یا چند کودک بگذارید. آن ها شروع می کنند به پرتاب کردن، لگد زدن، تیم ساختن و مسابقه دادن و دیگر هیچ نمی خواهند. در دنیای بزرگسالان، بناها ، دستگاه ها، تجهیزات و امکانات بسیار پرخرج و گرانقیمتی برای کاربردهای ورزشی ساخته شده اند. مردم ساعت ها وقت خود را صرف ورزش یا ورزش هایی می کنند که یا خود با آن ها درگیر هستند و یا دیگران را در آن حال تماشا می کنند. سرانجام، ورزش رفتار است و بنابراین دارای بعدی روان شناسی است، مهارت های روانی، اجزای اصلی و اثبات شده اجرای پیوسته در سطوح بالای رقابت بشمار می روند، این موضوع توسط ماهونی، گابریل و پرکنیز (1987) نیز اظهار شد که ورزشکاران رقابتی سطح بالا در مقایسه با ورزشکاران سطح پایین، اعتماد بنفس بیشتر و قابلیت تمرکز بیشتر قبل از مسابقه و اضطراب کمتر و التزام و تعهد بیشتر در زمینه برتری در ورزش دارند.

 

1-1- بیان مسأله

 

یکی از کاربردهای روانشناسی در ورزش، کمک به بهبود عملکردها، یادگیری و اجرای صحیح تر وآسان تر مهارت ها است که با بهره گرفتن از شیوه ها و تکنیک های مختلف از جمله تمرین ذهنی، حس اعتماد بنفس و خودسودمندی صورت می پذیرد (هاردی. لو، 1384). تئوری خودسودمندی بندورا بیان می کند که وقتی مهارت های ضروری و محرک های کافی (انگیزش) موجود باشد، خودسودمندی، اجرای طبیعی را پیش بینی می کند (رمضانی خلیل آبادی، 1372) .به عبارت دیگر، تئوری خودسودمندی در حقیقت به قضاوت انسان ها از ظرفیت و توانشان در عمل تعبیر شده است و حاصل روند پیچیده ای از باورهای شخصی می باشد که متکی به منابع مختلف اطلاعات، توانایی همچون تجربیات گذشته، باورها ، ترغیب و تشویق کلامی و شرایط روانی و برانگیختگی می باشد (دبورا فلتز، 1990).

 

مهارت های روانی، اجزای اصلی و اثبات شده اجرای پیوسته در سطوح بالای رقابت بشمار می روند (صادقی، 1381). اغلب این کمبودهای روانی هستند که ورزشکاران نخبه را از اجرای بهینه در تمرین و مسابقه باز می دارند تا اشتباهات و کمبودهای فیزیکی (هکر، 2000). به نظر لئون (2002) مهم ترین عامل مؤثر در موفقیت یا عدم موفقیت ورزشکاران نخبه ویژگی های روانی آن ها ست (لنوس، 2002).

 

خودسودمندی مهارت درک نیست، آن چیزی است که من اعتقاد دارم می توانم بامهارت تحت شرایط خاص انجام دهم و در واقع به این معنی است که آنچه را که می گویم احتمالا انجام خواهم داد . افرادی که دارای حس کم برای انجام یک کار هستند در مقابل کسانی هستند که بر این باورند باید مشارکت مشتاقانه ای در انجام یک کار داشته باشند به خصوص هنگام مواجه با موانع. وینبرگ (1981) پیشنهاد می کند که درجه خودسودمندی یک نفر بطور مستقیم و یا غیر مستقیم از طریق ذهنی و احساسی بر اجرا تاثیر می گذارد. به طوری که هر چقدر اندازه خودسودمندی فرد بالا برود به همان اندازه عملکرد ورزشی او بهتر خواهد بود (اودورا کیسی، 1995).

 

علاوه   بر خودسودمندی ، میزان   خطرپذیری و عوامل خطرز ا (استرس ، هیجان خواهی، افزایش انگیزه) در عملکرد ورزشی افراد تأثیر گذارند (یوزکو، باکمن ووایت، 2008). به گفته زاکرمن (1994) خطر به عنوان بخشی از یک هدف تابع ارزیابی فرد از این وضعیت است از آنجا که بسیاری از رفتارهای پر خطر موجب آسیب دیدن و یا آسیب رساندن می باشد بستگی به انگیزه ها و پیامدهای رفتار خطر پذیری و

پایان نامه

 تعبیر صحیح از خطر دارد.

 

خطرپذیری به ماهیت فرد و نوع روابط با دیگران بستگی دارد، گاهی اوقات خطر پذیری می تواند منافع مثبتی برای افراد و جوامع آنها داشته باشد (هکر، 2005). گفته می شود خطرپذیری از ویژگی های ورزشکاران موفق است (اسچوبل و گالوان، 2006). گاهی اوقات خطرپذیری به علت بالا بردن سطح انگیختگی، خلاقیت هنری، تشدید احساسات و ماجراجویی بروز می کند، درحقیقت افراد خطر می کنند تا به یک نتیجه مطلوب دست یابند (گالوان، 2007). برخی افراد اساساً خطرپذیر هستند و فعالیت های مخاطره آمیزی انجام می دهند، گفته می شود که سن افراد مشخص کننده میزان خطرپذیری در آن ها است، هر چه سن افراد بالاتر می رود تمایل به امنیت در آن ها بیشتر می شود و خطر گریزتر می شوند (جان، 2006 و آلیسون، 2004).

 

تحقیقاتی درخصوص تأثیرات خودسودمندی و خطرپذیری و قدرت ریسک در ورزشکاران انجام شده که در رابطه با ارتباط میان خودسودمندی و درک خطر با توجه به صدمات ورزشی اینگونه بیان می کنند که وجود اعتماد بنفس در افراد موجب جلوگیری از صدمات ورزشی می شود، علاوه بر آن در ورزش های رقابتی   وجود اضطراب منجر به مجروح شدن افراد می گردد و عدم وجود خودسودمندی منجر به ترس از محیط ورزشی می شود (مارک، 2009) . پاجارس ( 1996 ) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است که ارزیابی خودسودمندی نشان می دهد که اعتمادبنفس افراد باعث موفقیت آن ها در به انجام رساندن کارها می شود. خودسودمندی در ورزشکاران منجر به ریسک بیشتر می شود (سندرا، 2004). میزان درک خطر نسبت به صدمات در دختران بیشتر از پسران است ( آنتونی،2004).

 

با توجه به بررسی تحقیقات پیشین و مزیت های کاربرد متغیرهای خودسودمندی و خطرپذیری در سطوح مختلف قهرمانی، باعث ایجاد سؤالاتی در ذهن محقق گردید که آیا مدل مفهومی ارتباط علی بین متغیر خطرپذیری روانی و احساس خودسودمندی و عملکرد معنی دار است؟

 

2-1- ضرورت و اهمیت پژوهش

 

یکی از مهمترین دلایلی که ورزشکاران را از رسیدن به نیروهای ذاتی شان باز می دارد توجه به بهبود کیفیت های فیزیکی در توسعه مهارت ها و عملکردهای ورزشی است، به عبارت دیگر آنان این حقیقت را که انسان تنها جسم نیست را دست کم گرفته اند. مسئله احساس خودسودمندی از اساسی ترین عوامل مؤثر در رشد مطلوب اجرای مهارت های ورزشی است و بر روی یادگیری و عملکرد ورزشکاران تأثیرگذار است. احساس خودسودمندی به عنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری روانی و موفقیت ورزشی ورزشکاران می باشد (تجاری، 1391).

 

برای شرکت کنندگان در ورزشهای قهرمانی شهرت، کسب افتخار ودر نتیجه استفاده از امتیازات جنبی قهرمانی در سطوح مختلف انگیزه های اصلی می باشد وعواملی چون خصوصیات شخصی، چگونگی روابط با ورزشکاران دیگر و شناخت مربی از ورزشکار بر سطح خودسودمندی و کیفیت ارائه بازی اثر خواهد داشت (شریفی فر، 1379). همچنین خطرپذیری عاملی است که ممکن است در رشته های مختلف و در موقعیت های مختلف به گونه ای خاص عمل کند گاهی اوقات لازم است بازیکن جهت یادگیری و کسب تجربه های جدید به خود فرصت ریسک کردن را بدهد و به جایی که از آن موقعیت فرار کند، در آن بماند. خطر مفهومی است که به نوعی در همه تصمیمات ما وجود دارد افراد در اشتیاقشان برای شانس متفاوت هستند تمایل به پذیرفتن یا خودداری از خطر به مقدار زمانی که بازیکنان لازم دارند تصمیم بگیرند و مقدار اطلاعات و تجربیاتی که از قبل داشته بستگی دارد . به عنوان مثال در رشته تیراندازی فرد ممکن است یک مهارت را انجام داده باشد و بداند درصد خطا و یا آسیب پذیریش بالا باشد اما بازهم تمایل به انجام دادن آن داشته باشد، این بستگی به انگیزه های فردی و درجه خودسودمندی فرد از خود و اعتماد به نفس بازیکن دارد. بنابراین تحقیق و بررسی روابط بین خودسودمندی اجرای مهارت های ورزشی و میزان خطرپذیری و ارزیابی نتایج بدست آمده بعد از اجرای مسابقه می توان در صورتی که ارتباط معنی داری داشته باشد از خودسودمندی اجرای مهارت های ورزشی و خطرپذیری روانی به عنوان یک متغیر برآوردکننده نتایج اجراهای رقابتی سود جست.

 

[1] .Hardi,lo

 

[2] . Deborahl.feltz

 

[3] . Hacker, C.

 

[4] .leon

 

[5]. Leunes

 

[6] .Vinberg

 

[7] . odorakisy

 

[8].Yusko, Buck man & White

 

[9].zakerman

 

[10] . schwebel &Galvan

 

[11] .john & Alison

 

[12] Mark

 

[13]. Pajares

 

[14] .Sandra

 

[15]. Anthony R.Kontosn

 

[1]. deel & Henderson

 

[2]. Bandura

 

[3].Mahoney,Gabriel & perkins

پایان نامه ارشد تربیت بدنی: آزمون مدل مفهومی تاثیر بین انگیزه ورزشی با نگرش به دوپینگ و رفتار دوپینگ در ورزشکاران حرفه ای ورزش های تیمی

احتمالاً واژه دوپینگ از واژه هلندی دوپ[1] که نام یک نوشیدنی الکلی ساخته شده از پوست انگور است که توسط جنگجویان زولو به منظور افزایش دلاوریشان در جنگ مورد استفاده قرار می گرفته مشتق شده است(وادا،2012[2]). و یا به روایتی دیگر واژه دوپینگ از زبان آفریقای جنوبی مشتق شده است و اشاره به یک نوشیدنی الکلی باستانی دارد که به عنوان محرک در مراسم رقص استفاده می گردید(جعفری ،1385 به نقل از محمد عاکفیان ،1389).

 

امروزه واژه ی دوپینگ بطور انحصاری اشاره به استفاده روشها و مواد افزایش دهنده عملکرد در رقابت ورزشی چه به منظور افزایش و چه حفظ عملکرد و همچنین گریز از روند نمونه گیری دارد (پتروزی[3]،2002). علیرغم اصطلاحات مرتبط جدید، بهره گیری از کمک دهنده های شیمیایی در وضعیت های ورزشی فاجعه جدیدی نیست. عارضه استفاده از مواد ممنوعه در میان ورزشکاران که به قصد ارتقای مصنوعی سطح اجرا است ریشه در دیرباز دارد و در حال حاضر بسیار مشهود می باشد زیرا که از سمت ورزش های حرفه ای تغذیه و حمایت می شود و به صورت تجاری روی آن متمرکز شده اند. استفاده بعضی از اشکال مواد شیمیایی برای افزایش هوشیاری، استقامت و عملکرد بدنی همواره مورد توجه بوده است(وروکن[4]،1996، هولیهان[5]،1999). ورزشکاران رقابت کننده در المپیک یونان باستان از محرک ها برای افزایش عملکردشان استفاده می کردند(آسکن[6]،1998، شنیدر و باتچر[7]،1991). ورزشکاران یونان باستان به استفاده از رژیم های غذایی خاص و معجون های محرک برای نیرومند ساختن خودشان مشهورند. گلادیاتورهای رومانیایی و سواره نظام های قرون وسطی به کمک گیری از مواد افزایش دهنده عملکرد جهت قادر بودن به ادامه وضعیت های جنگی علیرغم خستگی و جراحت روی می آوردند(وادینگتون[8]،2000). در ورزش مدرن، دوچرخه سواران، و شناگرهای مسافت های طولانی همواره نخستین مظنون های دوپینگ بوده اند. دوندگان ماراتون قبل از قرن بیستم مظنون های استفاده ی استریکنین[9] بوده اند. بوکسورها نیز پیوسته از محرک ها و دیگر داروها مثل کوکائین[10]، هروئین[11] و الکل[12] برای افزایش هوشیاری و/یا تسکین درد استفاده می کردند(دونوهویی[13] و جانسون[14]،1986). موارد بیشمار هستند. همچنین مواد افزایش دهنده عملکرد بطور آزادانه و نا محدود برای قرن ها در ورزش استفاده شدند. این چنین اعمالی از سال 1960 زمانی که سری های مرگ یا حوادث قریب به مرگ نهایتاً دستگاه های مدیریت ورزش را از خطر اینکه استفاده ی مواد در ورزش مشکلی جدی است با خبر کرد، غیر قابل قبول بوده است(وادینگتون ،2000). نگرانی اصلی تعداد ورزشکاران استفاده کننده از دارو یا مقدار داروهای استفاده شده نیست بلکه خطرات ترکیب داروهای مختلف است. استفاده از افزایش‌دهنده های عملکرد یكی ازمهم ترین مشکلات ورزش های رقابتی در دهه های متمادی بوده است. ارزیابی نگرش ورزشکاران در مقابل مواد افزایش دهنده عملکرد ممنوع شده(اکثراً استروئید های آنابولیک) و دوپینگ تاریخ طولانی در ورزش دارد. در حدود 40 سال قبل، از ورزشکاران درباره اعتقادشان در مورد نتایج مثبت استفاده از مواد نیروزا پرسیده شد. محققان به یک بصیرت خوب و عقلانی در رفتار افرادی که دوپینگ می کردند رسیده اند(وادا، 2006 ،2009). فشار زیادی برای برنده شدن در سازمان های ورزشی و ورزشکاران درگیر در رقابتهای ورزشی سطح بالا که در بالاترین سطح خود هستند وجود دارد. جوامع می خواهند قهرمانان و نام آوران مشهور خود را ببینند و به جهانیان بشناسانند. ملت ها می خواهند به ورزشکاران خود که در بالاترین سطح رقابتی قرار دارند افتخار کنند. جوامع محلی آرزو می کنند که در کانون توجه قرار گیرند، محبوبیت داشته باشند و تصویر مثبتی از قهرمانان خود ارائه دهند. شرکت کنندگان تشنه رکورد شکنان رقابت های ورزشی هستند. همه این موارد بدین معنی است که افراد و سازمانها دائماً در حال توسعه و دست یابی به هر نوع تکنولوژی و وسیله ای هستند که باعث پیشی گرفتن آنها در رقابت شود و استفاده از داروهای افزایش دهنده عملکرد به عنوان یکی از راه های اجرای برتر همواره مد نظر بوده است( پتروزی 2002).

 

1-2 بیان مساله

 

در ورزش دوپینگ به داروهای افزایش دهنده عملکرد و به طور مشخص آنهایی که توسط سازمان های کنترل رقابتها ممنوع شده اند گفته می شود. دوپینگ و عادت های مرتبط با آن اغلب در ورزش هایی که قدرت نقش مهمی در توفیق آن دارد ازقبیل(وزنه برداری و پاورلیفتینگ و…) و نیز ورزش هایی که ظرفیت هوازی عامل عمده برتری است مثل(دوچرخه سواری، اسکیت، فوتبال و …) مشاهده می شود(لیپی[15]، فرانچینی[16]، گویدی[17]، 2007، ماروویک 2006). دوپینگ در ورزش های رقابتی شایع است. بسیاری از کشورها تلاش می کنند تا فاکتورهایی که بر عملکرد ورزشکاران در رقابت موثر هستند را شناسایی کنند. آنها امیدوار هستند که با ارزیابی های اثربخش بتوانند یافته هایی را در جهت کمک به ورزشکاران برای پیشرفت در دست یابی به اهدافشان طراحی کنند. مطالعات نشان داده است که وضعیت فیزیکی و ذهنی بیشترین تاثیر را بر عملکرد ورزشکاران دارند( جی لای،1997). محققان به نظر می رسد با اینکه دوپینگ در ورزش نا خوشآمد است موافق باشند. لازم به ذکر است دلیل پشت موضوع ممنوعیت دوپینگ ابتدا افزایش نگرانی درباره ی سلامتی ورزشکار بود(تود و تود[18]، 2001). دوپینگ بعد از آن مورد تنها به عنوان کاری غیر اخلاقی پدیدار شد(پتروزی، 2007). هردوی ادبیات برجسته و وضعیت سازمانی ورزشی جهانی اداری پیشنهاد می کند که نگرش های ورزشکاران مسئول رفتار منحرف دوپینگ هستند(آلارانتا و همکاران[19]، 2006، کرون و هیترینگتون[20]، 1989، هوبرمن[21]، 2001).

 

بیش از حد رقابتی بودن یا پیروزی طلب بودن به عنوان توضیح غیر فنی برای دوپینگ استفاده می شود. اگرچه سطوح متفاوت جنسیت، فرهنگ و رقابت در میان ورزشکاران از دهه 80(گیل و دوالتوسکی[22]، 1988، گیل، کلی، مارتین و کاروسو[23]، 1991) به دقت بررسی شده است، ارتباط بین این فاکتورها و رفتار دوپینگ به طور تجربی آزمون نشده است، به استثنای یک پروژه در مطالعه بوسیله لوسیدی، گرانو، لئون، لومباردو و پسی[24](2004). مدل تئوری کلاسیک رفتار برنامه ریزی شده[25](آجزن و مادن[26]، 1986) یک چهارچوب کاری به صورت تئوری برای مطالعه در میان افراد بالغ ایتالیایی فراهم کرد، که نگرش به عنوان قوی ترین پیشگو برای تصمیم رفتاری شناخته شد. مدل تئوری رفتار برنامه ریزی شده در طول سطوح مختلف جنسیت و درگیری ورزش جای گرفت(پتروزی،2007). مفروضات اصلی نگرش در مقابل دوپینگ یکی از مهمترین پیش بینی کننده های رفتارهای احتمالی دوپینگ می باشد، ورزشکارانی که نرمی و ملایمت بیشتر در مقابل دوپینگ نشان دادند، احتمال بیشتری در استفاده از داروهای ممنوعه داشتند(پتروزی، آیدمن[27] و نپوز[28]، 2008، پتروزی و آیدمن 2009). مطالعات نشان داد که ورزشکاران تمایل به اتخاذ اهداف اجتنابی در مواجهه با فشارهای هنجاری به انجام این کار دارند(کونروی[29]، کای[30] و کوتسورث[31]، 2006)، در حالی که تحقیقات دیگر نشان داد که هر هدف موفقیت با جنبه های مختلف محیط انگیزشی والدین و تیم، با اهداف مهارت که مشخصات مثبت تر نسبت به اهداف عملکرد نشان دادند، پیش بینی شده بود(موریس[32] و کاووسانو[33]، 2008و2009). مطالعات فوق نشان می دهد که هر دوی اهداف موفقیت و انگیزه می توانند طیف وسیعی از رفتارهای مرتبط ورزشی را تحت تاثیر قرار دهد، و اثر عمیقی بر ورزشکاران شناخت مرتبط ورزشی و منش ورزشکاری دارند. فعل و انفعال بین این سه بعد رفتار نیز ممکن است برای درک بهتر استفاده از مواد افزایش دهنده عملکرد در ورزش مورد استفاده قرار گیرد، در عین حال تحقیقات در این مورد کمیاب بوده است(بارکوکیس[34] و همکاران،2011). در مطالعه حاضر محقق به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که آیا انگیزه ورزشی بر رفتار دوپینگ تاثیر دارد؟ همچنین آیا نگرش به دوپینگ بر رفتار دوپینگ تاثیر دارد.

 

1-3 اهمیت پژوهش

 

مسئله دوپینگ در بازی های المپیک متوقف نشده است. انجام دوپینگ در نخبه های ورزشی شایع بوده و همچنین استفاده ی مواد شیمیایی برای بهبود عملکرد(بعضی مواقع داشتن ظاهری خوب، مخصوصاً در مورد استروئیدهای آنابولیک[35]) در خارج از نخبگان و در ورزشهای دانشگاهی و دبیرستان ها گسترش یافته است(یسالیس و باهرک[36]، 1995). روند صعودی بسیار نگران کننده ای در رشد میزان مصرف داروهای نیروزا در جامعه ورزشی جهانی وجود دارد. این امر بقدری مسئولین ورزشی جهانی را نگران کرده است که کمیته بین المللی المپیک 2008 پکن تقریبا از تمامی افرادی که برای بازیهای المپیک انتخاب شده بودند حین برگزاری و خارج از مسابقه حداقل یکبار تست دوپینگ گرفت که این خود نشان دهنده اهمیت خطر بسیار جدی ناشی از پدیده مذموم دوپینگ در ورزش می باشد. مجموع آزمایشات انجام شده در این بازی ها 5000 مورد و نتایج مثبت 17 مورد بوده اند(اسکولویک 2009).

 

تلاش های اخیر برای مقابله، ریشه کن کردن و تعلیم و آموزش منتفی خواهد شد اگر انگیزش و نگرش های افراد در دوپینگ به طور کامل شرح داده نشوند. با توجه به نقش دوپینگ و گرایش جوانان و بزرگسالان به سمت این پدیده جهت برتری و پیشی گرفتن در ورزش جهت دستیابی به اهداف و نقش روانشناختی چه از بعد درونی و چه از بعد بیرونی و نتایج سوء استفاده از مواد افزایش دهنده عملکرد و محرومیت ها و شکست هایی که در پی این پدیده ورزشی که به سرعت و با متد های جدیدی گام برداشته، وجود دارد شناخت ورزشکاران از بعد روانشناختی و دانستن انگیزه های روانی و رفتارهای شایع در زمینه دوپینگ دربین ورزشکاران می تواند در پیشگیری از این پدیده مهم ورزشی موثر باشد. برای اینکه این برنامه های پیشگیری موثر باشند، آنها باید بر یک مدل مفهومی که رفتار انسان را پیش بینی می کند استوار باشند(دونوان [37]و همکاران، 2002 ، استرلاند [38]و همکاران، 2003). شکاف های بسیاری هنوز هم در ادبیات وجود دارد، اطلاعات کمی درباره نگرش گروه های خاص ورزشکاران در موضوع استفاده از مواد افزایش دهنده عملکرد درحال حاضر در

پایان نامه

 دسترس است(دیاسین[39] و همکاران، 2003).

 

4-1- ضرورت پژوهش

 

اگرچه استفاده از مواد افزایش دهنده عملکرد توسط آژانس جهانی مبارزه با دوپینگ و بسیاری از انجمن های ورزش حرفه ای در سراسر جهان ممنوع شده است، ورزشکاران همچنان این عمل را ادامه می دهند. تاکنون تلاش های انجام شده برای جلوگیری از استفاده از مواد افزایش دهنده عملکرد بر روی تشخیص و مجازات متمرکز بوده است، در حالی که تحقیقات بر روی عوامل روانی اجتماعی در ارتباط با رفتار دوپینگ تنها به تازگی شروع و توسعه یافته است(بارکوکسیس و همکاران،2011). مطالعات اولیه نقش نگرش ها را در استفاده از استروئیدهای آنابولیک در میان ورزشکاران را مورد بررسی قرار دادند(آنشل و راسل، 1997). علیرغم اینکه مطالعات مذکور به نقش باورها و نگرش ها نسبت به استفاده از دوپینگ پرداخته اند، متغیر های دیگری چون انگیزش و اهداف موفقیت(الیوت[1]، 1997) و جهت گیری منش ورزشکاری(کاووسانو و رابرت،2001؛ والرند و همکاران،1997) به طور گسترده مورد مطالعه قرار نگرفته است. انگیزش ها در ورزش به عنوان عواملی که ممکن است بر رفتار دوپینگ موثر باشند شناسایی شده اند(دوناهو[2] و همکاران ، 2006).

 

پایان نامه

 

باتوجه به این موضوع که در داخل کشور مطالعاتی که نقش عوامل روانی اجتماعی را در رابطه با موضوع دوپینگ بررسی کرده باشند بسیار کم می باشد و همچنین اندک بودن مطالعاتی که در خارج از کشور ارتباط و تاثیر انگیزه ورزشی بر روی رفتار دوپینگ را مورد بررسی قرار داده باشد این ضرورت احساس گردید که در این مطالعه به بررسی ارتباط بین انگیزه ورزشی با نگرش به دوپینگ و رفتار دوپینگ پرداخته شود.

 

[1] Elliot. A

 

[2] Donahue . et al

 

[1] Dope

 

[2] World Anti Doping Agency ( WADA)

 

[3] Petroczi

 

[4] Verroken. M

 

[5] Houlihan, B.

 

[6] Asken. M.J

 

[7] Schneider. A.J & Butcher, R.B.

 

[8] Waddington. I.

 

[9] Strychnine

 

[10] Cocaine

 

[11] Heroin

 

[12] Alcohol

 

[13] Donohoe, T

 

[14] Johnson, N

 

1 Lippi, G.

 

[16] Franchini, M

 

[17] Guidi, G.

 

[18] Todd J, Todd T

 

[19] Alaranta

 

[20] Crown & Heatherington

 

[21] Hoberman

 

[22] Gill & Dzewaltowski

 

[23] Gill DL, Kelley BC, Martin JJ, Caruso CM

 

[24] Lucidi F, Grano C, Leone L, Lombardo C, Pesce C

 

[25] Theory of planned behavior

 

[26] Ajzen & Madden

 

[27] Aidman, E. V

 

[28] Nepusz, T

 

[29] Conroy

 

[30] Kaye

 

[31] Coatsworth

 

[32] Morris

 

[33] Kavussanu

 

[34] Barkoukis

 

[35] Anabolic Steroids

 

[36] Yesalis & Bahrke

 

[37] Donovan . et al

 

[38] Streland . et al

 

[39] ِِDiacin et al

پایان نامه ارشد رشته تربیت بدنی: بررسی ارتباط بین ابعاد شخصیت و منابع قدرت در مدیران ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی

هرساله تحقیقات متعدد و بیشماری در كشورهای مختلف دنیا و در حوزه های مختلف رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی، بخصوص مدیریت و برنامه ریزی تربیت بدنی انجام می شود. این تحقیقات گسترده دریچه های تازه ای از علوم رابر روی مرزهای ناشناخته این رشته گشوده است. كمیاب ترین منبع در دنیای امروزی استعداد رهبری است كه قابلیت هدایت مستمر سازمانها به سمت برنده شدن در دنیای فردا را داشته باشد، افراد و سازمان هایی كه موتور رهبری را می سازند و در توسعه رهبران سرمایه گذاری می كنند یک مزیت رقابتی پایدار دارند. سازمانها به این دلیل برنده هستند كه رهبران توانمندی نه فقط در راس سازمان، بلكه در تمام سطوح دارند(طبائیان، 1383).

 

بدون تردید مدیریت موتور توسعه است، اما توسعه در كار گروهی و سازمانی است و به سامان رسیدن فعالیتهای گروهی و سازمانی مستلزم مدیریت اثربخش است. بدون شك همكاری با دیگران و نفوذ داشتن روی دیگران برای ادای مسئولیت و انجام وظایفی كه به عهده مدیر است، امری لازم و ضروری است و این موضوعی است كه به اثربخشی رهبری می انجامد (Huczynski,Andrzej,2000). واضح است كه مدیران برای موثر بودن و اثربخشی به ابزارهای متفاوتی نیاز دارند و قدرت یكی از ابزارهای موثربودن مدیران است. در رهبری آنچه مهم است فرایند نفوذ و اعمال قدرت بر دیگران است. نفوذ بر دیگران از طریق ایجاد تصور قدرت صورت می گیرد و ایجاد تصور قدرت مستلزم دسترسی به منابع قدرت است(گریفین، 1374).

 

قدرت ویژگی اساسی نقش مدیر بوده است و زمینه اثربخشی او را در سازمان فراهم می كند و پدیده اجتناب ناپذیر در سازمان است كه بعضی از مدیران به آن به عنوان پدیده ای منفی می نگرند(30). واقعیت این است كه منفی و مثبت بودن قدرت به قضاوت و نوع كاربرد آن بستگی دارد، به گونه ای كه اگر هدف از قدرت ، اهداف سازمانی باشد می تواند پدیده ای مثبت و كاركردی به شمار آید و اگر هدف دستیابی به اهداف شخصی باشد، مطمئنا پدیده ای منفی و زشت خواهد بود. علیرغم درك اهمیت نقش قدرت در تئوری و عمل مدیریت، هنوز هم دانش ما نسبت به آن محدود و گاهی مبهم است. این امر به علت عدم شناخت كافی نسبت به ماهیت موضوع قدرت و عوامل مرتبط با آن در سازمان می باشد. باوجود این ، چون قدرت نقش عمده ای در مراوده ها و روابط موجود در جریان زندگی سازمانی بازی می كند نمی توان از تاثیر آن در كنش های سازمانی به سادگی گذشت. منظور از منابع قدرت ، ابزارها و امكاناتی است كه در اختیار مدیران قرار داده می شود تا بواسطه آن به اعمال قدرت و مدیریت بپردازند(هیكس، هربرت، گولت، 1388)

 

طی سالیان گذشته متخصصان روانشناسی اجتماعی توجه قابل ملاحظه ای به طبقه بندی منابع قدرت منعطئف داشته اند. شناخته ترین طبقه بندی كه بیشترین تحقیقات نیز درباره آن انجام شده، طبقه بندی «فرنچ و ریون» می باشد. آنان قدرت را به پنج نوع تقسیم كرده اند كه عبارتند از قدرت قانون، قدرت پاداش، قدرت اجباری، قدرت مرجعیت، و قدرت تخصص. بعد از مدتی ریون با همكاری كروگلانسكی قدرت اطلاعات را به عنوان ششمین وجه قدرت به تقسیمات فوق اضافه كردند.

 

چالز هندی مطرح می کند که موارد استفاده از انواع قدرت در نظریه فرنچ و ریون،کجاست ؟ او پاسخ می دهد که بسته به نوع سازمان ، قدرت غالبی که باید به کار رود متفاوت می باشد .او مثال می زند که در یک محیط زورمدار، قدرت تخصص کارایی کمی خواهد داشت و در محیطی که بر اساس همکاری استوار است، قدرت تخصص و قدرت کاریزما کارایی بیشتری خواهد داشت .در حالی که قدرت قانونی تاثیر چندانی نخواهد داشت. هندی اشاره می کند که به هر حال همیشه کار کردن با بهره گرفتن از چند منبع قدرت ، قطعا موثرتر و مفیدتر از تکیه بر یک قدرت است(نوربخش، 1382).

 

موفقیت یک مدیر تا اندازه زیادی به روش اعمال قدرت بستگی دارد.بنابراین نوع قدرت مورد استفاده توسط مدیران سازمانها دارای اهمیت است و مدیران باتوجه به ماهیت سازمان و اعمال ورفتار زیردستان و كاركنانشان از منبع قدرت متناسب برای نفوذ و اجرایی كردن دستورات خود استفاده كنند .به گفته رابینز نوع قدرت بكاربرده شده توسط افراد رابطه مستقیمی با ابعاد شخصیتی به کاربرده شده توسط آنها دارد، به طوریکه بعد شخصیتی افراد نوع منبع قدرت مورد استفاده توسط آنها را تاحدودی مشخص می کند (رابینز، 1382).

 

کارکنان سازمان ها از جنبه های مختلف رفتار و شرایط جسمانی ،با یکدیگر تفاوت هایی دارند. آشکارترین تفاوت های موجود بین کارکنان هر سازمان در خصوصیات بدنی آنها قابل مشاهده می باشد، اما جنبه های دیگر شخصیت فرد که پنهان هستند،هنگامی آشکار می شوند که از روش های خاص روانشناسی آنان را ارزیابی کنیم (ساعتچی، 1389).

 

     ارزیابی شخصیت ، زمینه ی عمده ی کاربرد روان شناسی در مورد مسائل دنیای عملی است(50).امروزه ارزش شخصیت به عنوان یکی از پیش بینی کننده های عملکرد شغلی پذیرفته شده است. شخصیت هر فرد نقش مهمی در عملکرد شغلی اش دارد زیرا شخصیت هر فرد انگیزش و نگرش فرد را نسبت به یک شغل و شیوه ای که فرد به اقتضائات شغلی پاسخ می دهد مشخص می کند.   مطالعه شخصیت سنت طولانی در علوم سازمانی دارد. پروین (2010) معتقد است شخصیت الگویی است از تفکر ، احساس و رفتار ناشی از ویژگی های فردی همراه

پایان نامه

 با مکانیسم های روانی پنهان یا آشکار که در پس آن الگو ها قرار دارد(Perrewe, 2010). شاملو شخصیت را اینگونه تعریف می کند: مجموعه ای سازمان یافته و واحد متشکلی از خصوصیات نسبتا پایدار و مداوم که مجموعا یک شخص را از اشخاص دیگر متمایز می سازد(ساعتچی، 1389).

 

   در بحث از شخصیت تاکید بر آن است که چگونه تفاوت های شخصیتی افراد در عملکرد و رفتار شغلی آنان اثر می گذارد(ساعتچی، 1389). در سال های گذشته تحقیقات شخصیت مانند یک چارچوب قابل قبول در جهت توصیف ساختار و ذات شخصیت بوده و در خصوص خصیصه های شخصی میان محققین اختلاف نظر وجود داشته است (قلی پور، 1388). با این وجود امروزه توافق حاصل شده که مدل 5عاملی شخصیت (Big five) که توسط گلدبرگ معرفی شده،می تواند برای توصیف بیشتر جنبه های برجسته شخصیت افراد مورد استفاده قرار گیرد(شمسایی و همکاران، 1388).

 

از آنجا که شناخت شخصیت کارکنان علاوه بر اینکه می تواند میزان ناحیه عمومی شخصیت های کاری سازمانی را (بین مدیر -کارمند ، کارمندان با یکدیگر و کارمندان با ارباب رجوع) افزایش دهد ،این پژوهش می تواند به مدیران سازمان ها کمک کند که بر اساس ویژگی های شخصیتی افراد ،تصمیمات لازم در خصوص استخدام،انتقال و ارتقای کارکنان را بهبود بخشند و به این ترتیب می توانند باعث بهبود عملکرد و افزایش بازدهی سازمان شوند و همچنین با توجه به بعد شخصیتشان منبع قدرتی را انتخاب کنند که باعث افزایش بهره وری و بازدهی هرچه بیشتر سازمان شوند.

 

2-1- بیان مسأله

 

ارزیابی شخصیت، زمینه عمده­ی کاربرد روان شناسی در مورد مسائل دنیای عملی است. شخصیت الگویی است از تفکر ، احساس و رفتار ناشی از ویژگی های فردی همراه با مکانیسم های روانی پنهان یا آشکار که در پس آن الگو ها قرار دارد (Pervin, 2010).در سال های گذشته تحقیقات شخصیت مانند یک چارچوب قابل قبول در جهت توصیف ساختار و ذات شخصیت بوده و در خصوص خصیصه های شخصی میان محققین اختلاف نظر وجود داشته است. با این وجود امروزه توافق حاصل شده که مدل 5عاملی شخصیت (Big five) که توسط گلدبرگ معرفی شده، می تواند برای توصیف بیشتر جنبه های برجسته شخصیت افراد مورد استفاده قرار گیرد (نیک بخش و همکاران، 1386). ابعاد 5عاملی شخصیت شامل برون گرایی، توافق پذیری، وظیفه شناسی،روان رنجوری و گشودگی به تجارب است.برون گرایی شامل کمیت و شدت تعامل با افراد دیگر و میزان اجتماعی بودن یک شخص است.توافق پذیری، میزان توافق در اندیشه، احساسات و عمل نسبت به دیگران را نشان می دهد. وظیفه شناسی، بعدی است که میزان مسئولیت پذیری ،سخت کوشی و هدفگرا بودن را در جهت رفتار های سازمان توصیف می کند. روان رنجوری که به توانایی فرد در تحمل محرک­های استرس و عوامل تنش­زا اشاره می­ کند.افرادی که در این طیف قرار دارند، عصبانی، نامطمئن، ناامن، افسرده و مضطرب اند.و گشودگی نسبت به تجربه(تجربه پذیری) قوه­ی تخیل، زیبایی شناسی، احساسات، ایده ها، عمل ها و ارزش ها را توصیف می کند. (Swider,Zimmerman, 2010).

 

از طرف دیگرکارایی وتوسعه هر سازمانی تاحد زیادی به استفاده صحیح از نیروی انسانی بستگی دارد. مدیران در سازمانها واضعان خط مشی و صاحبان قدرت هستند و عملکرد سازمانها با قدرت آنها در ارتباط است(حقیقی، 1380). قدرت یکی از اساسی ترین عناصر موجود در هریک از سطوح سازمانی است و بدون قدرت هیچ سازمان و هیچ فرمانی وجود نخواهد داشت.قدرت در سازمان به عنوان یک منبع نیرو برای به حرکت درآوردن چرخهای سازمان محسوب می شودو از بی نظمی و هرج و مرج جلوگیری می کند.قدرت توان تصمیم گیری مدیران را افزایش می دهد وآنهارا در به نتیجه رساندن کارها یاری می دهد و به عنوان وسیله ای برای نفوذ بر دیگران محسوب می شود(سلاجقه، ناظری، 1387).

 

به زعم فرنچ و ریون(2000)قدرت عبارتست از عمل و نفوذ بالقوه ای که دارنده آن میتواند آن را بر دیگران اعمال کند. نیور و فلمینگ(2006)در کتاب خود قدرت را چنین تعریف می کنند: قدرت عبارتست از توانایی بالقوه در تغییر رفتار ،تغییر جریان اتفاقات، غلبه بر مقاومتها و رسیدن به انجام کارهایی که اگر غیر از این بود انجام نمی دادند(سهرابی، شاه طلبی، 1388) .

 

قدرت ویژگی اساسی نقش مدیر بوده است و زمینه اثربخشی او را در سازمان فراهم می كند و پدیده اجتناب ناپذیر در سازمان است كه بعضی از مدیران به آن به عنوان پدیده ای منفی می نگرند(فلاح، 1387). واقعیت این است كه منفی و مثبت بودن قدرت به قضاوت و نوع كاربرد آن بستگی دارد، به گونه ای كه اگر هدف از قدرت ، اهداف سازمانی باشد می تواند پدیده ای مثبت و كاركردی به شمار آید و اگر هدف دستیابی به اهداف شخصی باشد، مطمئنا پدیده ای منفی و زشت خواهد بود. علیرغم درك اهمیت نقش قدرت در تئوری و عمل مدیریت، هنوز هم دانش ما نسبت به آن محدود و گاهی مبهم است. این امر به علت عدم شناخت كافی نسبت به ماهیت موضوع قدرت و عوامل مرتبط با آن در سازمان می باشد. باوجود این ، چون قدرت نقش عمده ای در مراوده ها و روابط موجود در جریان زندگی سازمانی بازی می كند نمی توان از تاثیر آن در كنش های سازمانی به سادگی گذشت. منظور از منابع قدرت ، ابزارها و امكاناتی است كه در اختیار مدیران قرار داده می شود تا بواسطه آن به اعمال قدرت و مدیریت بپردازند(سلاجقه، ناظری، 1387).

 

مجهز بودن مدیران به منابع قدرت آنان را در اتخاذ تصمیم موثر و مطلوب کمک خواهد کردو امکان دستیابی به اهداف سازمانی را برای آنها به بهترین نحو ممکن در مطلوب ترین سطح امکان پذیر خواهد ساخت. منظور از منابع قدرت ابزارها و امکاناتی است که در اختیار مدیران قرار داده می شود تا بواسطه آن به اعمال قدرت و مدیریت بپردازند در یک سازمان امکان دارد هر منبعی از قدرت در همه سطوح وجود داشته باشد و مدیران بر اساس ادراکی که از هر زیردست دارندبا آنها برخورد می کنند. همچنین یوگل می گوید: میزان قدرت شغلی لازم برای اثربخشی رهبر به ماهیت سازمان و وظیفه پیروان بستگی دارد(یوگل، 1382)

 

مدیران باتوجه به مسولیت حرفه ای خود در سازمان و برای پاسخ به اهداف از پیش تعیین شده،موظف به شناخت علل استفاده از نوع قدرت و یافتن شیوه های مناسب برای برخورد با زیردستانشان هستند. بنا به گفته رابینز منبع قدرت مورد استفاده مدیر خودبه خود بوجود نمی آیند بلکه عواملی مانند فرهنگ سازمانی، نوع شغل و بعد شخصیتی مدیر باعث انتخاب نوع منبع قدرت می شود.بنابراین مدیران برای انتخاب بهتر منبع قدرت، باید از بعد شخصیتی خود آگاهی داشته باشند. بنابراین با بررسی و تحقیق پیرامون این مساله میتوان برای مدیران روشن ساخت که از کدام بعد شخصیتی استفاده کنند و اینکه با توجه به شرایط و موقعیت نوع منبع قدرت آنها چه سبک و یا سبک هایی است؟

 

همچنین با توجه به اینکه ابعاد شخصیتی مدیران یکی از عوامل اساسی و بنیادی در سازمانهاست که نوع شخصیت بکاربرده شده از طرف مدیران یکی از علل انتخاب نوع منبع قدرت در سازمان محسوب می شود. به گفته رابینز چگونگی تعریف و بکاربستن ابعاد شخصیتی تاثیر زیادی بر نوع منبع قدرت بکاربرده شده دارد. از همین رو باتوجه به تاثیر انکارناپذیر منابع قدرت مدیران و رابطه آن با ابعاد شخصیتی آنان در سازمان، پرسش اساسی و بنیادی پژوهش حاضر پیرامون این موضوع است که رابطه ابعاد شخصیتی مدیران و منابع قدرت درمدیران اداره کل تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی چگونه قابل تبیین و تحلیل است؟

 

[1]-french and raven

 

[2]- Arie W. Kruglanski

 

[3] Pervin

 

[4] Goldberg

پایان نامه ارشد تربیت بدنی: بررسی تاثیر ویبراسیون کل بدن با فرکانس و دامنه متفاوت بر مقاومت خمشی، تراکم یون کلسیم و هیستومورفومتری استخوان فمور و تیبیا در رت اوراکتومی

پوکی استخوان یک مشکل جدی برای سلامت عموم جامعه است که کیفیت زندگی افراد جامعه، بویژه زنان میانسال را تحت تأثیر قرارمی‌دهد. پوکی استخوان یک اختلال اسکلتی است که درآن قدرت مکانیکی استخوان کاهش یافته و منجر به شکستگی استخوان می شود. دلیل اهمیت این بیماری برای نظام سلامت کشور، شکستگی‌ها و به تبع آن تحمیل هزینه‌های مادی و معنوی حاصل از این عارضه می باشد. با توجه به اهمیت بیماری پوکی استخوان و نقش محوری پیشگیری از این بیماری، بدیهی است توجه و حساسیت نسبت به این بیماری در تمامی سطوح ارائه خدمات بهداشتی درمانی کشور و همچنین عموم جامعه به خصوص زنان و دختران كشور امری بسیار ضروری و حائز اهمیت است.

 

مطالعات متعددی نقش فعالیت جسمانی در پیشگیری و درمان پوکی استخوان را نشان داده اند. اخیرا ویبراسیون کل بدن[1] (WBV) بعنوان یک مداخله ورزشی راهکاری نوید بخش در حیطه ورزش و بازتوانی، جهت افزایش قدرت و توان توجه زیادی را به خود اختصاص داده و بکار گرفته می شود. مشاهده شده است ویبراسیون در بهبود استحکام استخوان در رت اوراکتومی و انسان موثر است. علیرغم تحقیق های متعددی که بر فوائد ویبراسیون در حفظ تراکم استخوان درحیوانات گزارش شده است، اما تمام تحقیقات این موضوع را تائید نمی کنند. همچنین این سوال که کدام پروتکل ارتعاشی شامل فرکانس و دامنه مشخص بر مقاومت استخوان اثر بخشی بهینه دارد، هنوز پاسخ واضحی نداشته است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر چهار نوع سیگنال مختلف ویبراسیون بر استحکام بافت استخوانی موش اوراکتومی است تا اهمیت تغییرسیگنال ارتعاش بر رفتار مکانیکی استخوان که ناشی از پدیده استخوان سازی خواهد بود، بررسی شود.

 

2-1- بیان مسأله

 

پوکی استخوان[1] یا استئوپورز طبق تعریف انجمن بهداشت جهانی[2] ( (WHO،« یک اختلال اسکلتی است که در آن قدرت مکانیکی استخوان کاهش یافته و منجر به شکستگی استخوان می شود». سازمان جهانی بهداشت پوكی استخوان را به صورت كاهش تراكم استخوان به 5/2 انحراف معیار كمتر از متوسط حداكثر تراكم استخوانی در افراد جوان جامعه تعریف كرده است(1). مردان وزنان با ورود به سنین بزرگسالی، بطورطبیعی حدود نیم درصد از توده استخوانی خود را درسال از دست می دهند. خانمها با ورود به دوره یائسگی، دچار از دست دادن سریع توده استخوانی میشوند. این کاهش توده استخوانی تا ٥% در سال برای استخوانها ی اسفنجی و بین 3 %-2% در سال برای استخوا نهای متراکم است. بنابراین، باعث می گردد طی ٢٠ سال حدود ٢٠٪ تا ٣٠ ٪ افت تراکم استخوان داشته باشندکه با كاهش تراكم استخوانی به٣٠ تا ٤٠ درصد از حد طبیعی شکستگی استخوان ها بیشتر اتفاق می افتد(1-3). این شکستگی ها علاوه بر تحمیل بار اقتصادی برای فرد و جامعه، هزینه های اجتماعی حاصله مانند معلولیت یا مرگ را نیز بدنبال دارد(3).

 

برای بررسی رشد استخوان درانسان، مطالعات عمدتاً به رادیوگرافی یا ارزیابی ماركرهای استخوانی محدود می شوند در حالی كه استفاده از مدل حیوانی به بررسی مستقیم خواص مکانیکی استخوان می پردازد. خواص مکانیکی استخوان از جمله: استرس، سفتی استخوان و میزان انرژی جذب شده از پارامترهای اصلی بیان کننده ساختار و عملکرد استخوان می باشد. پس با بهره گرفتن از مدل های حیوانی و انجام تستهای مستقیم بیومكانیكی انعكاس بهتری از خواص مكانیكی استخوان در مقایسه با اندازه گیریهای تراكم استخوانی به دست میآید(4).

 

مشخص شده اوراکتومی رت یک مدل تجربی مناسب جهت بررسی پوکی استخوان در دوره یائسگی می باشدکه چند ماه بعد از اوراکتومی، پوکی استخوان قابل مشاهده است(5).

 

شکستگی ناحیه پروگزیمال استخوان فمور در انسان یکی از رایج ترین نوع شکستگی در پوکی استخوان است. ناحیه پروگزیمال استخوان

پایان نامه

 رت نیز بسیار شبیه استخوان فمور انسان است. بدلیل شباهت زیاد بین استخوان انسان و رت از آن برای ارزیابی مقاومت استخوان و تغییرات مورفولوژی استفاده می شود(6).  

 

مطابق یافته های پزشکی، بافت استخوان بطور منظم دچار نوسازی می گردد. روند کلی این فرایند با جذب استخوانی توسط تحریک سلول های استئوکلاست آغاز میشود. استخوان سازی توسط سلو ل های استئوبلاست صورت می گیرد. اگر جذب استخوانی زیاد باشد یا تشكیل استخوانی كم شود پوکی استخوان رخ می دهد که مكانیسم اصلی همه ی دلایل پوكی استخوان همین عدم تعادل بین جذب استخوانی وتشكیل آن است(7).

 

از جمله عوامل محرک و ضد تحلیلی استخوان، حساسیت به محیط مکانیکی است در واقع همان قانون ولف که شکل استخوان، ماهیت عملکردی آن را مشخص می نماید. ارتباط بین ساختار استخوان و نیرو های وارده بر آن از توانایی انطباق پذیری دائم استخوان سالم با محیط تحت بار است و بر همین مبنا امکان انطباق پذیری با محیط موجود را به سیستم اسکلتی میدهد. این توانائی عموما بدلیل خواص نوسازی[3] و باز سازی[4] استخوان است که بافت قدیمی استخوان را در محیط حداقل یا حداکثر بارگذاری استخوان از بین برده وموجب شکل گیری مجدد آن در محیط با بارگذاری مناسب می شود. این انطباق پذیری سیستم اسکلتی با محیط تغییرات معنی داری در جرم، هندسه و خواص مواد استخوان ایجاد می کند(8, 9). از طرفی، هر نوع حركت و فعالیت بر روی زمین نیز به لحاظ مكانیكی، باعث اعمال بار[5] روی استخوان‌های متحمل وزن شده و ساختار آن‌ ها را بهبود می‌بخشد. تشکیل و تحلیل استخوان به نیروی خارجی ناشی از نیروی گرانشی و نیروی داخلی تولید شده توسط فعالیت عضلانی حساس است(10). اعمال بار بر روی استخوان بعنوان محرک‌های لازم برای دستیابی به اوج توده استخوانی و حفظ هموستاز آن شناخته شده است(11) .

 

امروزه تمرینات و فعالیت های ورزشی روند مثبتی در سلامت عمومی افراد دارا است. اثرات مثبت ورزش بر سسیتم گردش خون وعروق، زمان واکنش عضلات، تعادل و هماهنگی ارگان و افزایش کیفیت زندگی در سالخوردگان را بهمراه دارد(12-14). بافت استخوانی در سنین بزرگسالی به رژیم های تمرینی در جهت سنتز استخوانی پاسخ داده است(15). اما ورزش در سنین بالا خطراتی مانند افتادن و شکستگی استخوان در افراد مبتلا به پوکی استخوان را به همراه دارد. لذا، این افراد قادربه انجام هرگونه تمرینی نیستند و جایگزینی روش هایی بجای تمرینات ورزشی برای حفظ سلامتی و جلوگیری از خطر افتادن در این رده سنی ایمن تر می باشد.

 

اخیرا ویبراسیون کل بدن (WBV) بعنوان یک مداخله ورزشی، راهکاری نوید بخش در حیطه ورزش و بازتوانی جهت افزایش قدرت و توان بکار گرفته شده است(16, 17). نتایج اولیه به نظر میرسد حساسیت بالای استخوان به سیگنال های مکانیکی، ممکن است مبنایی برای مداخلات غیر دارویی باشد که قادر به بازگرداندن یکپارچگی بافت استخوان پس از حوادث یا صدمات شغلی مانند پروازهای فضایی است وب عنوان جایگزین کارامدی در پیشگیری و درمان سارکوپنیا در افراد توصیه شده است(18-20). از طرفی، پاسخ استخوان سازی نسبت به محرک های مکانیکی غیر معمول بر روی استخوان بیشتر و موثرتراست(21). لذا استفاده از بارگذاری توسط ارتعاشات مکانیکی یا ویبراسیون کل بدن بعنوان یک مداخله ورزشی، با بافت بدن بومی تر و روشی ایمن برای جلوگیری از شکستگی و آسیب به دیگر بافت ها پیشنهاد می شود و قابلیت اجرا برای افراد مسن و در معرض پوکی استخوان را نیز دارد.

 

مطالعات انجام شده نشان داده اند برای تطابق استخوان سازی در جهت بازسازی استخوان، بارگذاری باید پویا و دینامیک باشد، نیروی استاتیک نمی تواند در انتقال مکانیکی نقش داشته باشد(22). به طور طبیعی هر بارگذاری پویا دارای مولفه های دامنه و فرکانس است. فرکانس به همراه دامنه تعیین کننده شتاب و میزان بار وارد بر سیستم اسکلتی- عضلانی می باشد. بافت استخوانی با تداوم فعالیت هایی با شتاب مشخصی صورت می گیرد. تحقیقات در بررسی روزانه نشان دادند استرین های بزرگ (> 1000میکرو استرین) با فرکانس پایین(3-1 هرتز) بطور نسبی دفعات محدودی در طول روز رخ میدهد در حالیکه استرین های خیلی کوچک( < 10 میکرواسترین) با فرکانس بالا(50-10 هرتز) هزاران بار در روز اتفاق می افتد(23). علیرغم اینکه در مطالعات اخیر طیف وسیعی از فرکانس استفاده شده است(19, 24, 25) اما به نظر می رسد در انتخاب فرکانس باید نکات زیر را نیزمورد توجه قرار داد: 1- بدن روزانه عمدتاً در معرض شتاب های کم با فرکانس 50-10 هرتز قرار می گیرد و همین مقدار شتاب نیز باعث تحریک استخوان می شود(26) پس انتخاب نوسان در محدوده عملکرد طبیعی سیستم عضلانی-اسکلتی باید مورد توجه باشد. 2- از سوی دیگر، فرکانس طبیعی عضلات بافت های بدن حدود 20 هرتز می باشد و در صورتی که فرکانس طبیعی بافت نزدیک به فرکانس دستگاه ویبراسیون باشد دامنه ویبراسیون بیشتر می شود(پدیده تشدید) و باعث آسیب بافتی می گردد(27). لذا، باید فرکانس هایی استفاده شود که با فرکانس طبیعی بافت ها هماهنگ نباشد تا بهترین تاثیر را داشته باشد.

 

با توجه به این که شتاب یکی از عوامل موثر بر ویبراسیون است و خود تحت تاثیر دو مولفه فرکانس و دامنه می باشد. حال این سوال در ذهن مطرح می شود که اگر در شتاب های مساوی ولی با دامنه و فرکانس های مختلف آیا تغییری درروند استخوان سازی مقاومت مکانیکی استخوان بوجود می آید؟ اگر چه بیشتر شواهد نشان می دهد ویبراسیون با فرکانس بالا و شدت پایین اثرات سودمندی براستحکام استخوان دارد(26, 28, 29). اما در مقابل، پروتکل های دیگری نیز در ایجاد انقباض عضلانی بیشتر و در نتیجه استحکام استخوان پیشنهاد داده است (30) انقباض عضلانی بیشتر خود منجر به اعمال بار مکانیکی بیشتر می شود که محرک استخوان سازی است(16, 31). بنابراین با توجه به محدودیت سیستم ها، در سیستمی که دامنه ثابت، فرکانس های متفاوت و فرکانس ثابت، دامنه های متفاوت و شتاب های متفاوت داشته باشدممکن است اثرات متفاوتی در مقاومت مکانیکی و مورفولوژی استخوان بوجود آید. در این مطالعه به بررسی تاثیر چهار نوع سیگنال مختلف ویبراسیون بر استحکام مکانیکی استخوان، تراکم یون کلسیم و هیستومورفومتری استخوان در رت اوراکتومی می پردازد تا بتوان با بهره گرفتن از نتایج حاصل از این پژوهش، راهبردهای لازم برای کسب استحکام بیشتر در استخوان و حفظ حداکثر توده استخوانی در دوره یائسگی و در نتیجه افزایش کیفیت زندگی زنان دردوره میانسالی و سالمندی را مشخص کرد.

 

[1] Osteoporosis

 

[2]World Health Organization

 

[3] Modeling

 

[4] Remodeling

 

[5] Load

 

[1] Whole Body Vibration

پایان نامه ارشد رشته پزشکی با موضوع ایدز

از آن جا که تحقیقات پزشکی ثابت کرده است که شخص آلوده به ویروس ایدز خواهد مرد و تاکنون درمانی برای این بیمار شناخته نشده است، انتقال و سرایت و سرویس ایدز می تواند وسیله ای برای ارتکاب جنایت باشد. هدف از انجام این تحقیق با توجه به جنبه توصیفی و تحلیلی آن، بیان و کشف شرایطی است که در صورت وجود آن ها می تواند برای فردی که این ویروس را از راه های انتقال آن به دیگری منتقل می کند؛ قائل به وجود مسئولیت کیفری شد. شناخت این مسئولیت در حال حاضر و به دلیل نبود قانون خاص جهت تعقیب این رفتارها باید براساس چهارچوب قانونی موجود باشد تا بتوان شخص مسئول را به موجب آن مجازات کرد شایان ذکر است تحقیق پیش رو سعی در گردآوری اطلاعات مورد نیاز با محوریت روش کتابخانه ای بوده است.

 

پایان نامه رشته حقوق

 

چنانچه قصد انتقال دهنده این بیماری مبتلا کردن شخص بوده باشد و شخص مورد سرایت بمیرد می توان سرایت دهنده را به عنوان قاتل عمدی قصاص کرد. چنین شخصی را به دلیل صدماتی که قبل از وقوع مرگ در نتیجه انتقال ایدز عارض می شود، می توان براساس بعضی از مجازاتهای تعزیری و در مواردی به پرداخت دیه نیز محکوم کرد. هنگامی که انتقال این ویروس در اثر بی احتیاطی یا در صورت خطا رخ دهد و منجر به مرگ مجنی علیه گردد، قاتل غیرعمد محسوب می شود و موجب پرداخته دیه خواهد بود، لذا انتقال ایدز با توجه به صدماتی که در طی زمان بر مجنی علیه وارد می آورد، می تواند قبل از مرگ به عنوان جرمی علیه مادون نفس و با وقوع مرگ به عنوان جرمی علیه نفس باشد.

 

پایان نامه رشته حقوق

 

واژگان کلیدی: مسئولیت کیفری، ایدز، جرم علیه نفس، جرم علیه مادون نفس.

 

مبحث اول: کلیات تحقیق

 

الف- بیان مسئله:

 

ایدز یکی از خطرناکترین بیماری هایی است که بشر از آغاز زندگی تا به حال با آن روبرو شده است. این طاعون عصر، اولین بار در سال 1981 شناسایی شد. عامل مولد این بیماری، ویروس بسیار ضعیفی بود که در کلیه ترشحات بدن موجود می باشد و یارایی مقاومت در برابر حرارت را ندارد و مدت زمان اندکی در خارج از بدن از بین می رود. لکن مهم این است که مبادا این ویروس وارد خون انسان بشود. در ابتدای پژوهش ها و شناسایی بیماران مبتلا به ایدز، موارد بیماری غالباً در میان هم جنس بازان مشاهده گردید. هر چند موطن اصلی این بیماری کشورهای غربی است، لکن امروز کل بشریت از این بلای وحشتناک ایمن نیستند. از زمان آلوده شدن بدن به این ویروس تا زمان بروز مرگ ناشی از آن ممکن است بین 6 ماه تا 10 سال طول بکشد، زیرا نوع مکانیسم عمل کننده آن به گونه ای است که خود مستقیماً سبب مرگ نمی شود، بلکه این ویروس باعث تخریب بافت های دستگاه ایمنی بدن شده و برخی از بیماری ها و عفونت ها فرصت مبتلا کردن انسان را پیدا می کند و در نهایت مرگ قربانی آن حادث می شود. این ویروس راه های انتقال مختلفی دارد از قبیل تماس های جنسی، تبادل خود و فرآورده های خونی، پیوند اعضای آلوده و هم چنین توسط مادران باردار مبتلا در هنگام بارداری یا زایمان به جنین یا نوزاد ولی مهم ترین و شایع ترین راه سرایت این بیماری آمیزش جنسی است. ایدز در حال حاضر به عنوان معضلی پزشکی، بهداشتی شناخته شده است که ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن بسیار گسترده است و چهارمین علت مرگ و میر بشر به شمار می رود پیش بینی شده است که در سال های آینده مقام اول را از آن خود کند.

 

ب- ضرورت انجام تحقیق:

 

چیزی که در بررسی این پدیده کمتر به آن توجه شده است بررسی فرایند انتقال این بیماری از بعد حقوقی آن و مسئولیت کیفری است که برای انتقال دهنده آن در صورت احراز شرایطی متصور می باشد. لذا باز کردن این مسئله از نگاه حقوق جزا و به طور اخص در زمره جرایم علیه اشخاص و سنجش قوانین کیفری یک امر ضروری می باشد.

 

ج- اهداف تحقیق:

 

هدف از نوشتن این پایان نامه این است که ابتدا کمک به دانشجویان و دانش پژوهان شود تا بهتر این بیماری را بشناسند و افراد بدانند که در مقابل انتقال این بیماری چه تکلیفی خواهند داشت و از طرفی کمک به قضات تا بهتر تصمیم گیری نمایند و انشاالله به گونه ای به دست افرادی که قانون تصویب می کنند برسد تا در مورد انتقال این بیماری هم تصمیم گیری شود و قانونی تصویب شود تا قضات در مواردی که ابهام دارند بهتر جوابگو و تصمیم بگیرند.

 

د-سوالهای تحقیق:

 

به طور کلی مرگ براساس نوع عاملی که سبب وقوع آن می شود یا آنی است، مثل این که فردی دیگری را با چاقو مضروب و مجروح کند که منجر به فوت وی گردد، یا تدریجی است که مرگ به طور آنی رخ نمی دهد، مثلاً در نتیجه ضربه ای که به سر فرد وارد می شود وی را در حالتی مانند کما یا حیات نباتی قرار دهد و بعد از مدتی فوت نماید، ولی هنگامی که عامل کشنده ای مانند ویروس ایدز وارد بدن می شود و او از این مسئله آگاهی می گردد، شخص را در حالت انتظار وقوع مرگ قرار می دهد. بدون این که حتی ابتدا در خود آثار ظاهری را احساس کند. لذا می توان مسئله را در دو مقطع بررسی کرد. اول از هنگام انتقال ویروس ایدز و قبل از وقوع مرگ و دوم با رخ دادن مرگ. به همین جهت محور بحث در زمینه مسئولیت کیفری انتقال ویروس ایدز و فردی که به عنوان منتقل کننده این ویروس مسئول است؛ موضوع می باشد.

 

سؤالات تحقیق عبارتند از:

 

1- آلوده شدن فرد توسط دیگری به ویروس ایدز قبل از وقوع مرگ و با روی دادن آن تحت عنوان چه جرائمی قابل تعقیب است؟

 

2- عمل فرد انتقال دهنده قبل از وقوع مرگ و بعد از آن تحت شمول کدام یک از مجازاتهای مقرر در قوانین کیفری ایران قابل بررسی

پایان نامه

 است؟

 

ذ- فرضیه ها:

 

1- آلوده شدن فردی توسط دیگری به ویروس ایدز تا قبل از مرگ و به جهت صدماتی که به فرد آلوده به این ویروس وارد می شود به عنوان جرمی علیه مادون نفس و با وقوع مرگ به عنوان جرمی علیه نفس قابل تعقیب می باشد.

 

2- عمل فرد انتقال دهنده قبل از وقوع مرگ مشمول تعیین دیه و ارش و مجازات تعزیری و با روی دادن مرگ در صورت احراز شرایط قتل عمدی موجب قصاص و در صورت غیرعمد بودن مشمول پرداخت دیه می باشد. هم چنین در ضمن تحقیق سؤالات دیگری در ارتباط با سؤالات اصلی تحقیق طرح شده است که در جای خود به آن ها اشاره خواهد شد.

 

ن- پیشینه تحقیق:

 

اگر ما این بیماری را به عنوان عاملی که می تواند سبب وقوع جنایت شود در نظر بگیریم، می توان انتقال آن را با توجه به شرایطی واجد، بعد حقوقی (کیفری) نیز دانست. از طرفی در باب مسئولیت کیفری انتقال ویروس ایدز مقالاتی نیز وجود دارد که سعی شده با رعایت امانت در درج مطالب، از محتوای آن ها در ضمن تحقیق پیش رو استفاده شود و نظرات مطرح شده نیز مورد بررسی قرار گیرد.

 

و- روش تحقیق:

 

از آن جایی که شناسایی و توصیف مسئولیت کیفری فرد انتقال دهنده ویروس ایدز به دیگری مطلوب این تحقیق است، نوع آن جنبه نظری داشته و گردآوری اطلاعات مورد نیاز با عنایت به روش کتابخانه ای صورت گرفته است.

 

ه- مشکلات تحقیق:

 

از جمله مشکلاتی که در انجام این تحقیق با آن مواجه بودم استفاده از منابع پزشکی در زمینه بیماری ایدز و برخورد با اصطلاحات تخصصی پزشکی بود که این امر مراجعه به متخصصین این عرصه و به خصوص متخصصان بیماری های عفونی را می طلبد. از طرف دیگر کمبود منابع در ارتباط با این موضوع در نظام کیفری ایران نیز باعث گردید تا در انجام این پژوهش دقت و وقت زیادتری را صرف نمایم.

 

ی- ساختار تحقیق:

 

در یک فصل به رفتار مجرمانه ای که در جرایم علیه اشخاص ناشی از انتقال ویروس ایدز وجود دارد، پرداخته شده و در فصل بعدی عنصر روانی مجازات جرایم علیه اشخاص ناشی از انتقال ایدز مورد بررسی قرار گرفته نگارنده امیدوار است که این تحقیق مورد استفاده علاقمندان قرار گیرد و هم چنین توانسته باشد در جهت تعیین اقدام کیفری شایسته و شناخت خلاءهای قانونی احتمالی در برخورد با این پدیده گام بردارد.

 

مبحث دوم:مفاهیم وتعاریف

 

گفتار اول: مفاهیم کلی

 

همان طور که می دانیم انسان سالهاست که با بیماری ایدز درگیر است و تا به حال برای آن درمان قطعی پیدا نکرده امّا جوامع برای جلوگیری از گسترش آن باید راه هایی را بیاندیشند ابتداً باید بیماری ایدز را شناخت بعد راه های جلوگیری آن و چگونگی انتقال این ویروس و اگر انتقال یافت فرد منتقل کننده چه مسئولیتی دارد و معنای اصطلاحی یا لغوی کلمات را باید بررسی کنیم تا بهتر به تجزیه و تحلیل آن بپردازیم.

 

کلمات مدنظر می تواند ویروس- بیماری- انتقال- مسئولیت- کیفری باشد که ابتدا به معنای لغوی یا اصطلاحی آن رجوع می نمائیم.

 

الف-مفاهیم لغوی:

 

ویروس: عامل بسیار کوچک زنده که غالباً سبب ایجاد عفونت و ناخوشی می شود ویروس ها در حقیقت عبارت از مولکولهای زنده ای هستند که به مناسبت کوچکی ابعادشان غالباً از صافیها نیز می گذرند و قطر بدن آن ها بین 1 تا 3 میلی میکرون می باشد.[1]

 

بیماری: رنجوری و با لفظ پیچیدن و دادن مستعمل است. مرض و ناخوشی و رنجوری و ناتوانی آزار، انحراف مزاج بر اثر تغییر وضع ساختمان یا عمل انساج، نادانی، دردمندی.[2]

 

بیماری زا: مولد امراض، مرض آور، مرض انگیز، تولید کننده مرض.[3]

 

مسئولیت: مصدر جعلی از مسئول، ضمانت، ضمان، تعهد مؤاخذه، مسئولیت چیزی، با کسی بودن، مسئولیت داشتن.

 

در اصطلاح حقوقی، تعهد قهری یا اختیاری شخص در مقابل دیگری است (خواه مالی باشد خواه غیرمالی) و آن بر دو قسم است یکی مسئولیت جزایی و آن مسئولیتی است که قابل تقویم به پول نباشد و دیگری مسئولیت مالی یا مسئولیت مدنی که مسئولیتی است قابل تقویم به پول.[4]

 

انتقال: از جایی به جایی رفتن (غیاث اللغات) از جایی به جایی رفتن و نقل نمودن- جابجا شدن از جایی به دیگر رفتن- نقل کردن- کوچیکدن- کوچ کردن.[5]

 

کیفری: منسوب به کیفر- جزایی (فرهنگ فارسی معین) جزایی (فرهنگستان).[6]

 

ب- مفاهیم اصطلاحی:

 

مسئولیت: (مدنی) تعهد قانونی شخص بر رفع ضرری که به دیگری وارد کرده است خواه این ضرر ناشی از تقصیر خود وی باشد یا ناشی از فعالیت او شده باشد.

 

(فقه) در همین معنی لفظ ضمان را به کار برده اند و معنی آن هر نوع مسئولیت اعم از مسئولیت مالی و مسئولیت کیفری است.[7]

 

مسئولیت کیفری مرادف با مسئولیت جزایی است.[8]

 

مسئولیت جزایی: مسئولیت مرتکب جرمی از جرائم مصرح در قانون را گویند و شخص مسئول به یکی از مجازاتهای مقرر در قانون خواهد رسید. متضرر از جرم، اجتماع است برخلاف مسئولیت مدنی که متضرر از عمل مسئول، افراد می باشند در مورد مسئولیت کیفری اسقاط حق به صلح و سازش میسر نیست (برخلاف مورد مسئولیت مدنی) و در مسئولیت جزایی علی الاصول عمد (یعنی قصد و نتیجه) شرط تحقق جرم و مسئولیت است برخلاف موارد مسئولیت مدنی که در قانون ما حتی موجود خطا و مسامحه و اهمال هم شرط آن نیست.

 

اصطلاح مسئولیت جزایی در مقابل اصطلاح مسئولیت مدنی قرار می گیرد.[9]

 

گفتاردوم:مفهوم وماهیت و ارکان مسئولیت کیفری

 

الف- تعریف مسئولیت کیفری:

 

مسئولیت کیفری از شرایط و اوصافی بحث می کند که امکان منطقی تحمیل مجازات را بر مرتکب جرم فراهم می آورد. امّا دیری است که صاحب نظران جزایی بر این باورند که مسئولیت کیفری در برابر جرم در گرو وصف خاصی و مرهون حالات ویژه ای است در نزد مرتکب، که در غیاب آن تحمیل کیفر بر او منطقاً و عقلاً ناممکن می نماید. عنایت به همین وصف خاص است که از آن به عنوان «اهلیت جزایی»[10] تعبیر می کنند. در مقام جوهر و بن مایه مسئولیت کیفری است که سبب شده تا نهاد مسئولیت کیفری موجودیتی متمایز از دو نهاد جرم و مجازات یافته و مبحثی جداگانه و دامنه دار را در بخش حقوق جزای عمومی به خود اختصاص دهد. در تعریف مسئولیت کیفری اتفاق نظر وجود ندارد.

 

تعریفی که حقوقدانان ارائه داده اند عبارتند از:

 

1) مسئولیت کیفری عبارت است از قابلیت و اعلیت شخص برای تحمل تبعات جزایی رفتار مجرمانه

 

2) مسئولیت کیفری عبارت است از این است که تبعات جزایی رفتار مجرمانه شخص بر او الزام یا تحمیل گردد.

 

3) التزام یا مجبور بودن شخص نسبت به تحمل تبعات جزایی رفتار مجرمانه خود، مسئولیت کیفری نامیده می شود[11]».

 

در مرحله نخست، شخص برخوردار از نوعی وضعیت و صفتی خاص است که به موجب آن قابلیت می یابد تا بار تبعات جزایی رفتار مجرمانه خود را تحمل کند. در مرحله دوم پس از تحقق این اهلیت و قابلیت در مرتکب جرم، تبعات جزایی رفتار مجرمانه به قهر بر او تحمیل می شود و سرانجام در مرحله سوم مرتکب جرم به اجبار و ناگزیر تبعات جزایی رفتار خود را تحمل می کند[12]؛ لذا با توجه به سه مرحله فوق الذکر می توان این تعریف را از مسئولیت کیفری ارائه داد: مسئولیت کیفری عبارت است از قابلیت یا اهلیت شخص برای تحمل تبعات جزایی، که بر این اساس تبعات جزایی رفتار مجرمانه شخص بر او الزام یا تحمیل شده و شخص ناگزیر از تحمل این تبعات است.

 
مداحی های محرم