. 56
5-2 خلاصه پژوهش…. 56
5-3 بحث و نتیجه گیری.. 57
5-3-1 سوال پژوهشی اول.. 57
5-3-2 سوال پژوهشی دوم. 58
5-3-3 سوال پژوهشی سوم. 60
5-3-4 سوال پژوهشی چهارم. 61
5-3-5 سوال پژوهشی پنجم.. 62
5-4 نتیجه گیری.. 63
5-5 محدودیت های پژوهش…. 64
عنوان صفحه
5-6 پیشنهادها 64
5-6-1 پیشنهادهای پژوهشی.. 64
5-6-2 پیشنهادهای کاربردی.. 65
فهرست منابع
منابع فارسی….. 66
منابع انگلیسی… 69
کلیات
پیشرفتهای شگفتآور تکنولوژی در قرن حاضر با ماشینی شدن زندگی توأم شده است. این امر تحرکات و فعالیتهای بدنی را با کاهش چشمگیری همراه ساخته و باعث شده است تا فقر حرکتی، تحلیل شدید قوای جسمانی را به همراه داشته باشد. ضعف جسمانی و روانی ناشی از این بی تحرکیها، زندگی انسانها را بیش از پیش با تهدید جدی مواجه ساخته است. از این رو، پژوهشگران و محققان برای مقابله با این خطرات، توجه به تربیت بدنی و علوم ورزشی را امری الزامی میدانند؛ زیرا تأثیر مثبت فعالیتهای بدنی که عمیقاً با طبیعت انسان مناسب است، می تواند موجبات آرامش اعصاب خسته از زندگی ماشینی را فراهم آورد و از تبدیل اجتماعات امروزی به جوامع رنجور و فرتوت جلوگیری نماید (توسلی، 1388).
“تربیت بدنی و ورزش[1]“، مقولهای است که در هر اجتماعی جایگاه ویژهای دارد و نقش آن در شکوفایی استعدادهای مختلف افراد و متعاقب آن تقویت و افزایش ظرفیتهای اخلاقی، تربیتی، جسمانی، ذهنی، عقلی، مهارتی، عاطفی و اجتماعی افراد انکارناپذیر است. تربیت بدنی، بخش تکمیلی تعلیم و تربیت است که از طریق فعالیتهای جسمانی[2] و بدنی به شکوفایی استعدادها کمک می کند شکوفایی علمی و آموزشی دانش آموزان هنگامی میسر است که در زمینه های مساعدی از سلامت جسمی و روحی[3]، رشد، نشاط و تحرك فرهنگی و تربیتی استوار باشد. انجام این رسالت در مکان مقدس مدرسه با تنظیم برنامه های آموزشی متناسب در حیطههای مختلف تربیتی و متناسب با نیازهای دانش آموزان امکان پذیر است (عباس نیا، 1373).
تغییر و تحولات جهانی مقولههای زندگی معاصر، تربیت بدنی و ورزش را از ضروریاتی ساخته که دوری از آن اجتنابناپذیر به نظر میرسد تربیت بدنی بعنوان فرایندی آموزشی تربیتی شامل کسب و پردازش مهارت های حرکتی توسعه و نگهداری آمادگی جسمانی برای تندرستی و سلامت، کسب دانش علمی درباره فعالیتهای جسمانی و تمرین و توسعه تصور و ذهنیت مثبت از فعالیت های جسمانی به عنوان وسیلهای برای بهبود اجرا و عملکرد انسان است که نقش مؤثر در رشد وتعالی افراد دارد برای این علم اهدافی بیان گردیده که در برگیرنده نشانهها، نیات و نتایج مطلوبی است که ازشرکت در برنامه های تربیت بدنی و ورزش حاصل می شود. این اهداف با نیازها، تجارب و علایق افراد در ارتباطند و تعیین کننده مقاصد و جهت برنامهها هستند، با توجه به اهمیت و توسعه حیطه علم تربیتبدنی و ورزش اهداف آن محدود به ردههای جمعیتی خاصی نیست بلکه به تمام ردههای جمعیتی گسترش یافته است (فتحی، 1382).
“دوران نوجوانی[4]“ به عنوان یكی ازمراحل بسیار مهم وبحرانی فرایند رشد و تحول انسان محسوب می شود و از این دوران به عنوان دوران بحران ، طوفان، استرس، دوره زایش دوباره، هویت طلبی و جزآن یاد كرده اند (حسینی و همکاران[5]،2003). این دوره همراه با تغییرات برجسته می باشد که شامل عبور شخص از مرحله طفولیت به بزرگسالی است که طیف سنی 20- 11 سال را در بر میگیرد. با توجه به اینکه سالهای نوجوانی، دوره شکل گیری ساختار شخصیت فردی و اجتماعی انسان است، بروز نابسامانیها و از جمله آسیبپذیری به اختلالات روانی می تواند قابلیتها و در نهایت آینده و سرنوشت فرد را تحت تأثیر جدی قرار دهد. از این رو توجه به نیازهای مادی و معنوی نوجوانان از اهمیت خاصی برخوردار است. دراین راه، شاید نخستین گام، بررسی میزان شیوع اختلالات آسیبشناسی روانی و شناخت آنها در نوجوانان باشد( رابرت و همکاران[6]، 1998).
بنابراین سلامت افراد واقع در سنین مدرسه می تواند نقش اصلی را در موفقیت و توسعه یک كشور ایفا نماید، زیرا فرد در مدرسه به دلیل تعامل با دانش آموزان دیگر و معلم رفتارهای بهداشتی را فرا گرفته و سبك زندگی خود را شكل میدهد(لانگ و همکاران[7]، 2000).
سازمان جهانی بهداشت [8](2010) در آخرین تعریف خود، سلامت را دارا بودن عملكرد مناسب در چهار حیطه “جسمانی[9]”، “روانی[10]”، “اجتماعی[11]” و” معنوی[12]” عنوان میكند. پاكیزه[13] (2008) اظهار كرد كه مفهوم سلامت دربرگیرنده مفاهیمی همچون: احساس
خوب بودن و اطمینان از خودكارآمدی، اتكای به خود، ظرفیت رقابت، تعلق بین نسلی و خود شكوفایی توانایی های بالقوه فكری، هیجانی و غیره است و فقدان بیماری و علایم را نیز شامل می شود. “سلامت عمومی” به عنوان یكی از اركان سلامتی، لازمه یک زندگی مفید، موثر و رضایتبخش فردی است و مسئولیت سنجش، ارزیابی، كنترل، درمان و بهبود بخشیدن آن قبل از هر كس بر عهده متخصصان علوم رفتاری و اجتماعی میباشد. مطالعه مسعودزاده و همكاران[14](2005) نشان داد كه 1/39 درصد دانش آموزان مشكوك به اختلال روانی میباشند. نتایج یک مطالعه نشان داد که اختلالات بهداشت روانی نظیر افسردگی و اضطراب بر روی میلیونها نفر از مردم دنیا اثر گذاشته و میزان بیماری و هزینه های بهداشتی را افزایش داده است. اگر چه چندین روش درمانی نظیر دارودرمانی و رواندرمانی ظاهراً در معالجه این اختلالات تأثیر داشته ، ولی شواهد اظهار میدارد که این روشهای درمانی کاربرد چندانی ندارد و فعالیتهای بدنی تأثیر مثبتی روی سلامت و نشاط روحی و روانی دارد. (کوین[15]، 2000) یافته های محققین بیانگر این است که ورزش با بهبود، شرایط روانی از جمله: حالتهای احساسی و خودشناسی ارتباط نزدیکی دارد و تمرینات بدنی وسیلهای مناسب برای دستیابی به شرایط مناسب ذهنی و روانی است (دژآهنگ، 1385).
مقایسه هنرستان تربیت بدنی و دیگر مدارس در رشته منتخب متوسطه نظری در دروس تئوری عمومی و تخصصی خلاصه نمیگردد، بلکه واحدهای عملیکارگاهی مهمترین بخش مقایسه را در بر میگیرد. دانش آموزان پسر هنرستان تربیتبدنی و علوم ورزشی درطی دو سال متوالی،10رشته ورزشی عملی را بعد از این که در پایان سال اول متوسطهی عمومی انتخاب رشته نمودن به کسب یادگیری شناختی و همراه با بالابردن مهارت عملی میپردازند. در سال اول ورودشان در آموزشگاه، ورزشهای فوتبال، والیبال، شنا، آمادگیجسمانی و ژیمناستیک را به صورت 18واحد درسی که درهفته هر رشته 4 ساعت میباشد را گذرانده و در سال دوم حضورشان ورزشهای بسکتبال، دو و میدانی، هندبال، کشتی و تنیس رویمیز با همان تعداد ساعت در هفته میگذرانند وجود دروس تئوری تخصصی شامل ایمنی و کمکهایاولیه ، تغذیه وبهداشت موادغذایی، سالنها و اماکن ورزشی، جداول مسابقاتورزشی، روانشناسی عمومی،فیزیولوژی، آناتومی انسانی، آزمونهای ورزشی و زبانتخصصی باعث گردیده است تا علم و عمل درکنار یکدیگر یک شیوه نوین علمی را در تفکر هنرجویان تربیتبدنی ایجاد نماید.
در مدارس نظری دروس به صورت تئوری و در محیطی که به آن کلاس گفته می شود تدریس می شود و تنها 2 یا 3 درس در هر سال عملی میباشد که طی سه سال فرا گرفته
می شود و بر اساس تنوع رشته متفاوت میباشد. به همین دلیل در بسیاری از دنیا بخشی از فرایند آموزش و پرورش به مدارس اختصاص یافته که از همان ابتدا دانش آموزان را در محیط ورزش مورد آموزش قرار میدهند. این فرایند در کشور ما در سطح متوسطه و هر نهادی به عنوان هنرستان خودش انجام میپذیرد. دانش آموزان این هنرستانها که عموماً آشنا و
علاقهمند به انجام فعالیتهای ورزشی در رشتههای مختلف هستند، ساعات متوالی از کلاسهای خود را به فعالیتهای آموزشی اشتغال دارند. لذا با توجه به مطالب ذکر شده و تفاوت در میزان ساعات ورزشی هنرستانهای تربیت بدنی و مدارس متوسطه و همچنین اهمیت سلامت عمومی در این گروه سنی و رابطه آن با ورزش تحقیق حاضر به مقایسه سلامت عمومی
دانش آموزان این مدارس می پردازد.
1-2- بیان مسأله
با تأمل در شرایط نوین اجتماعی و بررسی علل و مشکلات زندگی بشری در عرصه سلامت جسمی و روحی، در مییابیم که انسان امروزی وارث نسلهایی است که تکتک سلولهای وجودیشان با تلاش و فعالیت بدنی همراه بوده است. هزاران سال حرکت و فعالیت در طول رشد و توسعه بافتهای زنده بشر، بصورت شگفتانگیزی سلولهای بدنی را تحت تأثیر قرار داده و برنامه ریزی درونی آنها را طوری تنظیم کرده است که سلول با حرکت و فعالیت، زنده است و اگر به هر دلیلی این نیاز طبیعی به طور اصولی بر طرف نشود، اختلال در عملکرد ایجاد شده و زمینه ایجاد بسیاری از بیماریهای جسمی و روحی، ناهنجاریهای رفتاری و اجتماعی را فراهم مینماید(سلیمی آوانسر، 1390). خوشبختانه هر روز که میگذرد ثمرات فعالیتهای ورزشی آشکارتر می شود، تا آنجا که در آستانه قرن بیست و یکم اجرای حرکات ورزشی برای پیشگیری و حتی مداوای اکثر بیماریها کاربرد حیاتی پیدا کرده است. از این رو به موازات این تحولات، امروزه آموزش تربیت بدنی و علوم ورزشی[16] در جهان نقش علمی با ارزشی یافته و یادگیری مهارت انسان را قادر می سازد برای ارضای نیازهای روانی و حرکتی خود به طور مداوم به تمرین بپردازد (توسلی، 1388).
یكی از عادتهای مناسب بهداشتی یا رفتارهای ارتقاء دهنده سلامتی ، فعالیتهای حركتی و ورزشی منظم است كه بر روی سلامتی انسان آثار مثبتی دارد ؛ به گونه ای كه زمینه
اختلالهای روانشناختی و جسمانی را كاهش و بهداشت روانی را افزایش میدهد( فوئنتس و دیز[17]، 2010).
از نظر محققین یکی از روشهای مورد استفاده در جهت کاستن مشکلات روانی و بخصوص افسردگی ، اضطراب و افزایش عزت نفس ، بهره گیری از تمرینات ورزشی است (رحمانی نیا، 1373).
در قرنهای پیشین انسانها بیشتر در معرض بیماریهای واگیردار قرار داشتند . اما امروزه وجود اختلالات روانی با انواع و شدتهای مختلف بیشتر به چشم میخورد (دادستان[18]، 2008).
یکی از عواملی که سلامت عمومی را بیش از سایر عوامل تحت تأثیر قرار میدهد، مسائل روانشناختی و اختلال در عملکرد روانی – اجتماعی میباشد . در ایران 6/17 درصد از گروه سنی 24-15 سال اختلالات روانی را تجربه می کنند (نوربالا و محمد، 80-1379).
ارتباط بین جسم و روان موضوعی است که از گذشته تاکنون توجه بسیاری از دانشمندان را به خود جلب کرده است . جسم و روان تأثیر غیر قابل انکاری بر روی یکدیگر داشته و هر تجربهای که ذهن و یا جسم کسب کند ، کل ارگانیسم را تحت تأثیر قرار میدهد . مسلم
آناست که تحرک، فعالیت و نشاط و سلامت جسمی به نشاط و سلامت عمومی و ایجاد حالت خوش و احساس مثبت منجر خواهد شد . پرداختن به فعالیت ورزشی به نحوی سبب تخلیه هیجانی می شود ، بدین معنی که برخی عواطف منفی ، تضاد و تعارضات درونی فرد تخلیه شده و حس اعتماد به نفس ، احترام به خویشتن و شادابی و سلامت روانی و جسمی در فرد نمایان می شود (ستوده،1376). پزشکان اعتقاد دارند که تمرین ورزشی مناسب بهترین آرام کننده بدن و روش مناسب برای رهایی از بعضی از انواع فشارها و هیجانها محسوب می شود و آمادگی بدنی به عنوان زمینهای مناسب برای دستیابی به شرایط مطلوب روانی است بطوریکه در بهبود شرایط روانی از جمله حالتهای افسردگی ، اضطراب و اعتماد به نفس مؤثر خواهد بود (کماسی، 1369).
” هنرستان تربیت بدنی” مکانی مناسب میباشد که دانش آموزان همراه با رشد سلامت عمومی، شناختی وکسب مهارتهای ورزشی به حرفهای علاقهمند میشوند که شامل همهی استانداردهای تخصصی معلم ورزش شدن را در حال و آینده را دارا میباشد . بیگمان برخوردازی از سلامت عمومی در همهی ابعاد آن (جسم و روان ) به ویژه بعد روانی عامل اصلی تعادل رفتار اجتماعی و شخصیت افراد را تشکیل میدهد .
در طی دوران تحصیل ( متوسطه )، شانس و شرایط ورود به رشته تربیتبدنی با حداقل دشواریها برای نوجوانانی که بر اساس تفکرات سنتی (جدا بودن راه درس و دانش از ورزش و فعالیت ) ، باز هم به دنبال دستیابی به آرزوهای خود در محیط ورزش در حین تحصیل
میباشند با مکانی به نام هنرستان تربیت بدنی آشنا میشوند. موقعیت اجتماعی ورزشکار در جامعه کنونی یکی دیگر از انگیزههایی است که خیل دانش آموزان را به سوی این مدارس میکشاند تا بتوانند در اجتماعی که در آن زندگی می کنند به ایدهآلها و آرزوهای دست نیافتنی خود برسند .
انتخاب مستندات و مطالب مرتبط با ” اختیاری بودن، لذتبخش بودن “، حضور در محیط فعالیت بدنی و انجام فعالیتهای ورزشی غیر/ رقابتی توسط افراد همواره سبب افزایش توانمندی ذهنی- روانی در کنار منافع جسمانی-حرکتی میشود، اما! آیا مکلف بودن دانش آموزان هنرستانهای ورزشی به حضور منظم در کلاسهای آموزشی- علمی مهارت های رشتههای ورزشی متنوع که گاهاً با شرایط جسمانی-حرکتی و یا روحیات آنان نیز سازگاری کامل ندارد، و انجام متوالی فعالیتهای تمرینی-آموزشی به منظور تسلط بر اجرای مهارت های مورد نیاز انجام هر ورزش بخصوص، نیز می تواند همچون شرایط طبیعی انتخاب و لذت بردن از ورزش، سبب انبساط خاطر و تقویت بنیه روانی آنان شود؟
بنابراین با توجه به اینکه دانش آموزان هنرستانهای ورزش نوجوانانی هستند که مطابق با برنامه های تدوین شده برای این مقطع ” میبایست بصورت موظف ” روزانه چندین ساعت در محیط فعالیتهای ورزشی- آموزشی حضور داشته باشند و به همین لحاظ شرایط نسبتاً متفاوتی را در مقایسه با دیگر همسالان خود در سایر دبیرستانها تجربه مینمایند، بازهم از منافع و مزایای تجربه حضور و انجام داوطلبانه فعالیتهای بدنی و ورزشی ( همچون دیگران) بهرهمند میشوند؟! و همچنین با توجه به این که بررسی و ارزیابی سطح سلامت روانی (عمومی) افراد در هر دورهای از زندگی می تواند ملاک قابل قبولی برای امید به زندگی و پیشرفت در سایر ابعاد آن محسوب شود، لذا محقق در پی بررسی این موضوع بر آمده که آیا از دیدگاه روانشناختی تفاوتی بین این گروهها (دانش آموزان تربیت بدنی در مقایسه با سایر همسالان در دیگر دبیرستانها و…) وجود دارد یا خیر؟ و همچنین وجود جبر و نداشتن اختیار در انتخاب نوع ورزشها و فعالیتها در هنرستان تربیتبدنی برای آنان سلامت عمومی در پی خواهد داشت یا خیر؟
بیگمان نهضت مشروطیت ایران یکی از تحولات سرنوشتساز تاریخ کشور ما به شمار میرود؛ چنانکه نقطه عطف و تحولی است که برساختهای ذهنی وساختارهای اجتماعی را دگرگون کرده است. در این جنبش از برخورد جامعهی سنتی با تفکرات مدرن، نهادها و برساختهای ذهنی و عینی نوینی پدیدار شد. یکی از عناصر مدرن در عرصه سیاسی و اجتماعی ایران پدیده نوظهور حزب است. پدیدهای که تا به امروز وجود و کیفیت خود را در جامعه ایران متزلزل و دچار بحران یافته است. درواقع، «احزاب سیاسی از نهادهای موثر در حیات سیاسی جوامع هستند كه خود بر بستر پیشزمینههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی گوناگون روئیده و بازتاب شرایط عینی و ذهنی حاكم بر جامعه از یكسو و ساختار نظام سیاسی، از سوی دیگر و برآیند چگونگی مواجهه و تعامل نیروهای مختلف اجتماعی با عرصه سیاست است» (باقیان،1390).
در مجلس دوم شورای ملی، در دوره دوم مشروطه، گروهبندیهای سیاسی بنا به سازمانیافتگی نسبی و ایدئولوژی متمایز خود را حزب خواندند. در طول این دوره سعی کردند به گونهای سازمان یافته شکل بگیرند؛ تا جایی که هریک مرام نامه خود را تدوین کردند و روزنامه خاصی را بهعنوان ارگان حزب به فضای سیاسی- اجتماعی زمان عرضه کردند.
دو حزب اصلی این دوره دموکرات[1] و اجتماعیون اعتدالیون[2] بودند که در تداوم جناحبندیهای «تندرو» و «میانهروی» پیشین در مجلس اول شکل گرفتند و در این دوران در اصطلاح تقابل احزاب «انقلابی» و «اعتدالی» پدیدار شدند. این احزاب از ابتدا دچار اختلاف بودند؛ آن چنانکه پیدایش و تنظیم مرام نامه حزب اجتماعیون اعتدالیون صرفا عملی در تقابل با دموکراتها ارزیابی شده است. درواقع، «این احزاب در جامعهای شکل گرفتند که بهلحاظ مناسبات اجتماعی و ساختاری با استلزامات مدرن تحزب هماهنگی نداشتند. در این شرایط احزاب به جای بالابردن میزان مشارکت مردمی در سیاست، مشغول زدوخورد با رقبای خود بودند و کارشان از زدوخورد به ترور و تکفیر منتهی شد و نه تنها فضای منازعات سیاسی را آشتیپذیر جلوه ندادند، بلکه خود تبدیل به عاملی برای ستیز در جامعه شدند» (سالمی قمصری، 1386: 40-39).
ستیز و کشمکش حاصل از این تجربه نوین تحزب، نمونه قابل توجهی برای شناخت و ارزیابی کشمکشهای ناشی از ظهور عناصر مدرن در جامعهای در حال گذار و ساختاری بدون تناسب با آن است. بحثی که عمدتا از سوی اندیشمندان و متفکرین به مذمت و نقدهای کلی، فارغ از رویکردی مبتنیبرساختار علمی منتهی شده است.
همچنین، با احتساب احزاب بهعنوان یکی از شاخصهای مهم توسعه سیاسی، چگونگی واکنش احزاب اولیه به انواع اختلافات و کشمکشهای موجود در جهت حل اختلاف خود میتواند بهعنوان موضوعی برجسته در مطالعه و آسیبشناسی توسعه سیاسی ایران موردتوجه قرار گیرد. چنانکه حسین بشیریه (1388) بهعنوان مهمترین لوازم بلافصل توسعه سیاسی بر وجود مکانیسمهای حل منازعه نهادمند در درون ساختار سیاسی تأکید میکند. بنابراین، شناخت نوع فرایند حل اختلاف دراین دوران و علل گرایش به آن از سوی این احزاب بهخوبی میتواند موانع و شرایط مناسب برای توسعه سیاسی ایران در دوران مشروطه و بهصورت خاص احزاب در این زمان را ترسیم کند.
دراین زمینه، مدلها و نظریات موجود در رشته حل اختلاف بهخوبی میتواند بنیانی علمی جهت مطالعهی سازمانیافتهی اختلافات و واکنشهای خاص احزاب فراهم کند. این رشته علمی سالهاست که به موضوع کشمکش در تمامی سطوح میپردازد. بحثی که «در رشتههای متنوعی از جمله روانشناسی، دیپلماسی، علوم اجتماعی، حقوق و حوزه مدیریت نزاع/حل اختلاف مطرح میشود. هر یک دیدگاه متفاوتی در رابطه با ماهیت کشمکش ارائه میدهند» (بورگس[3]، 1987). این رشته عمدتا بهصورت عملی برای حل اختلافات در گسترهای از عرصههای مختلف زندگی انسان از روابط بینشخصی تا روابط درون دولت و بینالمللی به کار میرود (فورلانگ[4]،2005).
«حل اختلاف اصطلاحی مفهومی است که به حالتی اطلاق میشود که منابع ریشهدار کشمکش هدایت و حل میشود. یعنی رفتار و نگرشها دیگر خشونتبار نیست و ساختار کشمکش تغییر کرده است» (میال[5] و همکاران،25:2005). این اصطلاح هم به فرایند رسیدن به این تغییرات اشاره میکند و هم به مراحل تکمیلشدن فرایند حل اختلاف. برایناساس در این رشته مدلهای متنوعی برای شناخت علل وقوع کشمکش، طراحی و ارزیابی راهبردهای بهکاررفته و امکانپذیر حل اختلاف عرضه میشود. در ادبیات موجود حوزه کشمکش از مفاهیم گوناگونی همچون دگرگونسازی کشمکش، تنظیم کشمکش و مدیریت کشمکش برای چگونگی برخورد با کشمکش استفاده شده است. در این رساله به پیروی از نقطه نظر نویسندگان کتاب حل اختلاف معاصر از اصطلاح حل اختلاف بهره برده میشود. از نظر ایشان حل اختلاف چنان منسجم و فراگیر است که بهنوعی تمام ظرایف این اصطلاحات را دربرمیگیرد. همچنین در تاریخچه این رشته، عمدتا تحلیلگران از اصطلاح حل اختلاف بهره بردهاند (رامسبوتام و همکاران[9]، 2011).
در این رساله با اتکاء به مدل حل اختلاف منافع/حقوق/ قدرت(فورلانگ،2005) فرایندهای متفاوتی که احزاب برای برخورد با کشمکش به کار بردهاند، بهعنوان پیامد[11] درنظرگرفته شده است. همچنین، براساس راهبرد جامعهشناسی تاریخی تحلیلی سعی میشود، علل کافی و لازم منجر به اتخاذ فرایندهای خاصی از حل اختلاف در کشمکشهای بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون در مجلس دوم شورای ملی مشخص شود. این شرایط علی بدون تعهد به رویکرد نظری خاصی از نظریات گوناگون و براساس طرح نظری دوسطحی گزینش میشود. بدین ترتیب، در سطح اول از مدل پویایی اعتماد شرط علی استفاده میشود، در سطح دوم نیز چندین شرط علی براساس مدل مثلث رضایتمندی حل اختلاف، تحلیل خصلت اعتماد اندروسایر[12]، به همراه بخشی از مدل پویای اعتماد و همچنین موانع توسعه سیاسی در ایران از دیدگاه حسین بشیریه و نظریه «راهبرد و سیاست سرزمینی جامعه ایران» پرویز پیران، برساخته میشود.
بدین ترتیب این رساله، به منظور آزمون و واکاوی پیچیدگی علی پیامد موردنظر بنا به یک طرح نظری دوسطحی از روششناسی تنوعمحور[13] و روش تحلیل تطبیقی کیفی فازی[14]چارلز راگین[15] و نرمافزارfsQCA[16] بهره میبرد. این روش به دلایل متعددی انتخاب شده است. از سویی گورتز و ماهونی[17](2005) تأکید میکنند که روش تحلیل فازی راگین ظرفیت آزمون نظریات دو سطحی را فراهم ساخته است. ازسوی دیگر، راگین مدعی است که این یک روش میانی است که از محدودیتهای پژوهش کمی وکیفی فراتر میرود.
مفاهیم را در همان شاکلهی مبتنیبر نظریه مجموعه[18] درجهبندی و آزمون میکند. درنهایت، مسیرهای متعدد و چندگانهای را مشخص میکند که در قالب ترکیبات علل کافی به پیامد موردنظر منجر میشود (راگین،1987،2000،2008). نهایتا منطق فازی حاکم بر fsQCA بهخوبی میتواند زمینهای برای خوانش تاریخی فارغ از سوگیری و برچسبزنی دوشقی را فراهم کند.
پرداختن به پیچیدگیهای علی شیوههای حل اختلاف تمام احزاب در ایران جهت آسیبشناسی تحزب در ایران مستلزم دسترسی به دادههای معتبر عظیمی است که فراتر از ظرفیت یک رسالهی کارشناسی ارشد است. از این رو صرفا کشمکش بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون در مجلس دوم شورای ملی مورد بررسی و مطالعه قرار میگیرد. درواقع، در این رساله اساسا بواسطهی محدودیت زمانی قلمروی پژوهش محدود به دوره دوم قانونگذاری شده است. بدین ترتیب تنوع محدودی بین شرایط و نظامهای موارد وجود دارد که تعمیم نتایج را محدود ساخته است.
1-2-طرح مسئله
«مجلس دوم شورای ملی در آبان 1288 در میان تحسین وسیع عامه گشایش یافت» (آبراهامیان، 1378: 92). در این دوره، فعالان سیاسی و روشنفکران بعد از تجربه تلخ استبداد محمد علی شاه و مشاهده سیستمهای حزبی اروپا به این نتیجه رسیدند که برای محافظت از آزادی، انقلاب، مجلس و مشروطیت باید تشکیلات منظم حزبی داشته باشند (نوذری،1380). این نتیجهگیری در عمل کاملا محقق نشد و از همان آغاز احزاب عمده مجلس دوم، دموکرات و اجتماعیون-اعتدالیون دچار کشمکش شدند و از روشهایی غیردموکراتیک برای حل اختلاف خود استفاده کردند. چنانکه اعتدالیون متوسل به اخذ تکفیرنامه از مرجع تشیع نجف برای اخراج رییس فرقه دموکرات از مجلس شدند. از سویی دیگر، میرزاحسنخان امینالملک که از عاملان موثر اعتدالی بود، به دست مجاهدین حیدرخانی در خانهاش کشته شد (اتحادیه(الف)،1361).
نخستین تجربهی تحزب بهعنوان عنصری مدرن در جامعه سنتی زمان قاجار رخ میدهد که از کشمکش بین دو حزب به ستیزهای گسترده اجتماعی منتهی میشود. پیچیدگی شرایط حاصل از تعامل عناصر مدرن و سنتی و همچنین شرایط خاص فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی ایران آن زمان به گونهی قابل توجهی در راههای حل اختلافی که از سوی هریک اتخاذ شده؛ بهخوبی نمود یافته است.
در رسالهی حاضر اصطلاح فرایند حل اختلاف به شیوهی ارزیابی طرفین از اختلاف و چگونگی واکنش به آن اطلاق شده است. از این رو، درمطالعهی کشمکشهای گوناگون بین دو حزب دموکرات و اجتماعیوناعتدالیون، در ابتدا این سؤال پیش میآید که در اولین تجربه تحزب در ایران، احزاب و اعضای آنها در برخورد با موارد کشمکش چه نوع ارزیابی و تصوری داشتهاند؟ و هر یک از چه شیوهها و فرایندهایی برای حل اختلاف میان خود استفاده میکردند؟ سپس، بر بنیان رویکردی کلنگر این مساله، پرسشبرانگیز میشود که از ابعاد و سطوح گوناگون، چه علل کافی و لازمی منجر به اتخاذ فرایندها و شیوههای خاص حل اختلاف از سوی این حزب شده است؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
در جوامع و نظامهای سیاسی کنونی تقریبا هماندیشی کاملی نسبتبه ضرورت تحزب وجود دارد و از احزاب بهعنوان چرخدنده ماشین دموکراسی، نماد سیاست مدرن، حلقه مفقوده و واسطهی بین مردم و کارگزاران و تصمیمگیران سیاسی یاد میشود. حزب درحقیقت گردهمایی پایدار گروهی از مردم است که از عقاید مشترک و تشکیلات منظم برخوردارند و با پشتیبانی مردم برای کسب قدرت سیاسی از راههای قانونی مبارزه میکنند (اخوان کاظمی، 1386: 8). با وجود این اهمیت اساسی، احزاب در پیشبرد دموکراسی، فضای سیاسی- اجتماعی ایران عمدتا با ناکارآمدی و ستیز و صفآرایی کینهتوزانهی احزاب روبرو بوده اند. پدیدهای که از روزگار ابتدایی شکلگیری احزاب در مجلس دوم شورای ملی به شکلی برجسته خود را نمایان ساخته است. این ستیز و کشمکش، عمده اندیشمندان را به مذمت و نقدهای کلی رهنمون کرده است. این امر، ریشه در سه نکته دارد:
الف) عدمدسترسی پژوهشگران به عمدهی دادههای لازم و جاری درمورد احزاب که هنوز جزو دادههای محرمانه و طبقه بندیشده محسوب میشوند،
ب) عدمتوجه پژوهشگران به حوزههای تخصصی خاص همچون رشته حل اختلاف جهت تحلیل و آسیبشناسی شرایط و پدیدههای اجتماعی و سیاسی،
پ) عدم کاربرد و شاید کاربرد محدود روشهای نوین علوم اجتماعی که امکان بررسی پیچیدگی علی پدیدههای تاریخی و اجتماعی را در ابعاد و سطوح گوناگون فراهم میکنند.
از این رو، در رسالهی حاضر دو مانع آخر براساس با کاربرد مدلهای حل اختلاف و روششناسی پیچیده تنوعمحور دو مانع آخر مرتفع شده است. همچنین، باتوجه به مانع نخست، احزاب دوران مشروطه بواسطهی شفافیت و حجم بیشتر دادههای روزگار پیشین انتخاب شده است. هرچند با توجه به اشتراکاتی که در پدیدههای اجتماعی در طول تاریخ دیده میشود؛ اسناد و دادههای تاریخی ظرفیت لازم را جهت فهم سازمانیافته و نسبتا عمیق پدیدههای اجتماعی دارند. ازهمین رو نیز حوزهی جامعهشناسی تاریخی موردتوجه فراوانی قرار میگیرد. البته، تحقیقات تاریخی و جامعهشناسی تاریخی ایران عمدتا به واسطهی محدودیت روشهای تحلیلی و اتکاء شدید آن ها به ذهن محقق، صرفا به مفاهیم و شرایط، سطوح و ابعاد محدودی پرداختهاند. در حالیکه روشهای نسبتا نوینی همچون تحلیل تطبیقی کیفی فازی ظرفیت بررسی ابعاد و سطوح گوناگون پیچیدگی علی پدیدههای اجتماعی و تاریخی را فراهم میکنند. ازاین رو، در پژوهش حاضر، بهعنوان اثری در چهارچوب راهبرد جامعهشناسی تاریخی تحلیلی براساس روش تحلیل تطبیقی کیفی فازی و نرمافزار fsQCA سعی میشود پیچیدگی علی اتخاذ شیوههای حل اختلاف دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون مطالعه و تبیین شود. همچنین به منظور شناخت پیامد و شرایط علی در سطوح و ابعاد گوناگون از نظریات مختلف جامعهشناسی تاریخی و سیاسی و مدلهای حل اختلاف استفاده میشود.
از سوی دیگر، بهلحاظ حوزهی تاریخ، بررسی احزاب در مجلس دوم شورای ملی به دلایل زیر اهمیت و ضرورت قابل توجهی دارد:
در مجموع، با توجه به محدودیتهای دسترسی به داده، محدودیتهای رسالهی کارشناسی ارشد و اهمیت مطالعهی علمی تجربه تحزب و حل اختلاف در مجلس دوم شورای ملی صرفا کشمکش بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون انتخاب شد. درواقع، به منظور انجام مطالعهای جزیی، دقیق و سازمان یافته قلمروی پژوهش به مجلس دوم محدود شدکه این امر تنوع موارد را کاهش داد و تعمیم نتایج را محدود ساخت.
1-4- پرسشهای تحقیق
در این پژوهش بر آن هستیم که با توسل به روش تحلیل تطبیقی کیفی فازی در مطالعهی موارد کشمکش بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون در مجلس دوم شورای ملی به این پرسشها پاسخ دهیم:
در این راستا پرسشهای دیگر عبارتند از:
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
پیامبر، علاوه بر مسؤولیتهای فردی و مسؤولیتهای حوزهی رسالت، مأمور به انجام دادن مسؤولیتهایی در حوزهی حكومتی نیز بود. تشكیل حكومت نبوی در مدینه و پایهریزی استراتژی گسترده در سیاست خارجی و داخلی، یكی از ابعاد شؤونات مسؤولیتهای حكومتی ایشان بوده است. پیامبر نه تنها انباء تشریعی، بلكه به عنوان یک حاكم سیاسی در زمان حكومت خود با برنامههای كوتاه مدت و دراز مدت، روابط مختلفی را در حوزهی سیاست خارجی با دولتها برقرار نمود.
شاید از مهمترین این روابط بتوان از روابطی نام برد كه پیامبر در سطح كلان و در قالب ارسال پیكهایی به تمدنهای بزرگ آن روزگار (مانند ایران و روم) را به سوی آیین یكتاپرستی و شریعت اسلامی فرامیخواند. برخی از این روابط به صورت ارسال مبلغینی بود كه در برخی از سرزمینها در حوزهی محدودتری به تبلیغ و گسترش حقایق اسلامی میپرداختند. از چشمانداز دیگر، میتوان این روابط را به دو دستهی دیگر تقسیم كرد و این گونه ادعا نمود كه برخی از این روابط، صلحآمیز و برخی دیگر، بنا به دلایلی، قهرآمیز بود. برخی از این روابط، روشن و برخی پیچیده بود. برخی از این روابط با جزئیات آنها در تاریخ ثبت شده است؛ ولی زوایای برخی از این حوادث در زیر گرد و غبار ابهام تاریخ، پنهان مانده است.
روابط خارجی پیامبر، به روابط ایشان با دولتها محدود نمیشده است؛ بلكه پیامبر به عنوان یک حاكم، با ملتها نیز به گونههای مختلف رابطه داشته است. جنگها و صلحها، تبلیغات و مصالحهها، و قراردادهای تجاری دولتی یا آزاد گذاشتن مرزها برای تجارت خصوصی بینالمللی و مراودات مختلف در حوزههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، با جستجو در سیرهی سیاسی پیامبر در حوزهی سیاست خارجی قابل كشف و تبیین است.
هر یک از این روابط دارای استراتژیهای تعریف شدهای است كه میتوان برای جهان اسلام در حوزهی سیاست خارجی، الهامبخش باشد؛ ولی از آنجا كه این پایاننامه، متكفل ارائه یک بحث قرآنی است، از این رو، در این پایاننامه، پس از دستیابی به موارد فوقالذكر در سیرهی سیاسی پیامبر و بازگو نمودن جنبهی مسئوولیتهای آن بزرگوار در حوزهی سیاست خارجی، سعی میشود مبانی قرآنی مربوطه اصطیاد و تبیین گردد.
هنگامی كه به آیههایی كه در بارهی وظایف پیامبر آمده مینگریم، به اختلافهایی ظاهری برمیخوریم. از یک سو در آیههایی پیامبر را فقط بشیر و نذیر معرفی میكند. مانند: «إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَ نَذِیرًا» (بقره/119) و یا: «… وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ مُبَشِّراً وَ نَذیرا» (اسراء/105).
در جای دیگر، او را دعوت كننده به سوی خداوند میداند: «وَ دَاعِیًا إِلی اللَّهِ بِإِذْنِه…» (احزاب/46)
در آیهای دیگر، او را فقط تذكر دهنده خطاب میكند: «فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّر. پس تذكّر ده كه تو فقط تذكّر دهندهای.» (غاشیه/21) ولی در آیههای دیگر، مسؤولیتهای دیگری هم به پیامبر واگذار میكند. مانند: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُواْ عَلَیهِْمْ ءَایَاتِهِ وَ یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَة… به یقین، خدا بر مؤمنان منت نهاد [كه] پیامبری از خودشان در میان آنان برانگیخت تا
آیات خداوند را برایشان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بیاموزد…» (آل عمران/164) در این آیه، پیامبر فقط بشیر و نذیر نیست؛ بلكه مسؤولیت تزكیه بندگان هم به او واگذار شده است.
در آیههای دیگری، مسؤولیت پیامبر، حكم كردن میان انسانها در چیزی است كه با هم اختلاف دارند. مانند: «كاَنَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّنَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنذِرِینَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْكُمَ بَینَْ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیه…مردم، امّتی یگانه بودند پس خداوند پیامبران را نویدآور و بیم دهنده برانگیخت، و با آنان، كتاب [خود] را بحق فرو فرستاد، تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوری كند.» (بقره/213)
در آیههای دیگر، از مؤمنان میخواهد كه از پیامبر اطاعت كنند تا مورد رحمت قرار گیرند. مانند: «وَ أَقِیمُواْ الصَّلَوةَ وَ ءَاتُواْ الزَّكَوةَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُون و نماز را برپا كنید و زكات را بدهید و پیامبر را فرمان برید تا مورد رحمت قرار گیرید.» (نور/56) در این آیه از مؤمنان خواسته شده فرمانهای پیامبر را اطاعت كنند. آیا این آیه نشانگر مسؤولیت سیاسی ـ اجتماعی پیامبر است؟ و در آیه دیگری دستور داده میشود كه مردم علاوه بر یاری پیامبر، در برابر دستورهای او كاملاً تسلیم باشند و چون و چرا نكنند: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَئكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلی النَّبیِّ یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَیْهِ وَ سَلِّمُواْ تَسْلِیمًا. خدا و فرشتگانش پیامبر را پشتیبانی میكنند. ای مؤمنان! شما نیز او را یاری دهید و در برابر دستورهایش كاملاً تسلیم باشید.» (احزاب/56)
اكنون این پرسش پیش میآید كه آیا دستور به اطاعت از پیامبر نشان از مسؤولیت سیاسی وی میباشد؟ یا اینكه مردم مدینه چون برای پیامبر تقدس قائل بودند او را به عنوان رهبر سیاسی هم پذیرفتند؟ آیا رفتارهای سیاسی پیامبر بویژه در بعد سیاست خارجی و روابط با دیگر كشورها و اقوام، از وحی سرچشمه گرفته یا كاری فردی از پیامبر بوده است؟ آیا مسؤولیت سیاسی پیامبر در دایرهی بشیر ونذیر بودن اوست؟ مبانی قرآنی سیاست خارجی پیامبر در شئونات اجرایی و روابط صلحآمیز دیگر تمدنها، ملل و دولتها چیست؟ مبانی قرآنی سیاست خارجی پیامبر در حوزهی تبلیغ و ارشاد دیگر ملتها، دولتها و تمدنها چیست؟ مبانی قرآنی سیاست خارجی پیامبر در حوزهی اقتصاد و روابط بازرگانی با دیگر ملل و دولتها چه بوده است؟
كتابها و مقالههایی كه تا كنون در بارهی زندگی و سیرهی پیامبر نوشته شده، بیشتر به تاریخ زندگی و یا اخلاق فردی وی پرداختهاند كه منبع این نگارشها، كتابهای تاریخی و روایات بوده است؛ ولی به مسؤولیتهای پیامبر آن هم در حوزهی سیاست خارجی از منظر قرآن پرداخته نشده و یا كمتر پرداخته شده است. طی کاوشهایی که نگارنده انجام داده، پیشینهعلمی موضوع حاضر در سه بخش: کتاب، پایان نامه و مقاله مورد جستجو و بررسی قرارگرفت. در زمینهی کتاب، ممكن است آثاری در این موضوع نوشته شده باشد ولی عنوان آن متفاوت است.
نگارنده با مطالعهی کتابها و مقالههای مرتبط با این موضوع، به این نتیجه رسیده که هرچند نگاشتههای مزبور خوب بوده، غالباً با توجه به کتابهای تاریخ و سیرهی پیامبر به این مسأله پرداخته شده و موضوع حاضر که سیرهی سیاسی پیامبر از جنبهی روابط بین الملل و سیاست خارجی در تفاسیر معاصر میباشد، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.
پرسشهای پژوهش
1ـ مبانی قرآنی سیاست خارجی پیامبر در شؤونات اجرایی و روابط صلحآمیز دیگر تمدنها، ملل و دولتها چیست؟
2ـ مبانی قرآنی سیاست خارجی پیامبر در حوزهی تبلیغ و ارشاد دیگر ملتها، دولتها و تمدنها چیست؟
فرضیهها
1ـ صلح و جنگ پیامبر دارای اصولی مانند دوستی با انسانها، احترام به حقوق اساسی انسانها، احترام به اسیران، رعایت شؤونات فردی شاهزادگان، پرهیز از اتكا به كافران و مشركان، ترك جنگ در ماههای حرام و اماكن مقدس و وفا به پیمان در هر وضعیتی و …، برخوردار بوده است.
2ـ سیاست خارجی پیامبر در تبلیغ و ارسال سفیران هدایتی، بر اساس مبانی قرآنی خاصی مانند جهانی بودن دعوت پیامبر و اشتراك انسانها در سرشت واحده، احترام به حقوق اساسی و …، صورت پذیرفته است.
اهداف این پژوهش
ــ آشنایی با مسؤولیتهای پیامبر در حوزهی سیاست خارجی.
ــ آشنایی با مبانی قرآنی مسؤولیتهای پیامبر در حوزهی سیاست خارجی.
فواید علمی و كاربردی این پژوهش
ــ ارائه نگرشی نو به آیههایی كه مسؤولیتهای پیامبر در حوزهی سیاست خارجی را معرفی كرده است.
ــ فراهم كردن زمینهای برای استخراج قوانین مدیریتی و یا روانشناسی مدیریتی از آیههایی كه مسؤولیتهای سیاست خارجی پیامبر را بیان كرده است.
موضوع تحقیق در این پژوهش معناشناسی تاریخی و توصیفی واژه قرب و مشتقاتش در قرآن كریم است. در معناشناسی تاریخی روشن می شود كه مبدأ و اصل این واژه و مشتقاتش كدام مفهوم حسی بوده است، سپس به بررسی تطور معنایی این واژه در دوره های جاهلی، قرآنی و پس از قرآنی پرداخته می شود، در ضمن سیر تاریخی معنای حسی و معنوی، كلی و جزئی، حقیقی و مجازی مشخص می شود. در معناشناسی توصیفی وجوه معنایی واژه قرب و مشتقات آن، مترادف ها و متضادها و مجاورها و واژگان هم حوزه اش مورد بررسی قرار می گیرد. در پایان این پژوهش به آیه مودت كه حاوی بحثهای اختلافی است، پرداخته می شود.
انگیزه مؤلف این تحقیق آن است كه در سایه دانش معناشناسی كه دارای شاخه های مختلفی است با تمركز روی معناشناسی تاریخی و توصیفی به بررسی دقیق آیات قرآن كریم بپردازد. پرداختن به دانش معناشناسی ضرورتی انكارناپذیر در تفسیر و فهم آیات قرآن است.
هدف این پژوهش آشنایی و به كارگیری روش معناشناسی در فهم معنای تاریخی و توصیفی واژگان قرآنی واژه قرب به عنوان نمونه به منظور تفسیر و فهم دقیق آیات مربوط به حوزه قرب در سایه معنای دقیق مفردات آن حوزه معنایی است. اهتمام معناشناسانه به واژگان قرآن رویكرد جدیدی است كه می تواند دستاوردهای نویی به همراه داشته باشد. چنین اهتمام و اقبالی در گذشته صورت نمی گرفته است و از رهگذر بهره مندی از دانش معناشناسی در دوره معاصر مورد توجه قرار گرفته است. تردیدی نمی توان داشت كه یک واژه در طول تاریخ حیات خود بر معنای ثابتی نمی ماند و شناخت این كه در دوره های مختلف و نیز در حوزه های گوناگون چه معناهایی به خود گرفته و به خصوص در عصر نزول به چه معناهایی به كار می رفته است، می تواند به فهم صحیح و دقیق آیات قرآن و كشف مراد واقعی خداوند از آیات كمك كند.
سئوال اصلی در این تحقیق این است كه واژه قرب و مشتقاتش چه تطورات و وجوه معنایی پیدا كرده و دارد؟ و از جمله سئوالات فرعی آن است كه این واژه و مشتقاتش اصیل است یا دخیل؟ مبداء اشتقاقش چیست؟ واژه قرب چه مشتقاتی در قرآن دارد و هر مشتق به چه وجوهی از معانی آمده است؟
نتایجی كه از این تحقیق حاصل شده است این است كه اشتقاقهای متعدد واژه قرب و مشتقاتش حاكی از این است كه این واژه اصیل است نه دخیل و مبدأ اشتقاق آن به احتمال زیاد اسمی مثل قراب سیف یعنی غلاف شمشیر و یا پهلوی آدمی بوده است. و از جمله فرضیه های فرعی این است كه معنای هر وجه اشتقاقی در ادوار مختلف تاریخی ابتدا به معانی حسی و سپس به معانی معنوی و جزئی و مجازی استعمال یافته است. دیگر اینكه معنای توصیفی واژه قرب و مشتقاتش حسب مورد استعمالش فرق می كند. و یكی از آیات مهمی كه مورد بررسی قرار می گیرد آیه مودت است كه نظرات متمایزی از جانب محققان شیعه و اهل سنت ارائه شده است و در این تحقیق در سایه معناشناسی تاریخی و توصیفی واژه قرب به این آیه می پردازیم. گرچه معنای واژه قرب و مشتقاتش در كتب لغت آمده است؛ اما به روش معناشناسی تاریخی وتوصیفی مورد بررسی قرار نگرفته است، البته تحقیقهای چندی در زمینه معناشناسی تاریخی و توصیفی در مورد واژه های اسلام و رب و … صورت گرفته است. فصلهای این پژوهش عبارتند از: فصل اول كه به كلیات اختصاص دارد، فصل دوم به معناشناسی تاریخی واژه قرب و مشتقات آن می پردازد، فصل سوم و چهارم شامل مقایسه مفهوم قرب و قربان در دوره های عهدین، جاهلیت و دوره قرآنی است. فصل پنجم معناشناسی توصیفی این واژه و فصل ششم به بررسی آیه مودت(آیه 23شوری) پرداخته است.
زنو استروژن ها1، استروژن های خارجی هستند که به صورت گسترده در ترکیبات صنعتی استفاده می شوند و علی رغم اینکه از لحاظ شیمیایی با استروژن های طبیعیِ ساخته شده توسط سیستم غدد داخلی بدن متفاوت هستند، اما دارای اثرات استروژنی در موجودات زنده می باشند Wolstenholn et al., 2010)). به این مواد، ” عوامل فعال هورمونی” و یا” مختل کننده های هورمونی[1] ” نیز گفته می شود(Kandaraki et al., 2009) . حضور فراگیر این مواد استروژنی، نگرانی عظیمی برای سلامت افراد و جمعیت ها می باشد Vidaeff., 2005) & (Sever. این مواد شیمیایی، به همراه پس آب منازل یا کارخانجات، وارد آب فاضلاب و
چرخه ی آب محیط می گردند و گیاهان و آبزیان را آلوده می کنند. تحقیقات، وجود زنواستروژن ها را در نارسایی های پزشکی مختلفی اثبات کرده است و در ده سال گذشته مطالعات علمی، شواهد زیادی را مبتنی بر عوارض سوء این مواد شیمیایی در سلامت انسان نشان داده است
بیس فنول آ[2]، عمدتاً در ساخت پلاستیک های پلی کربناتی، اپوکسی رزین، برخی از مواد دندان پزشکی وبه عنوان ماده ی غیر پلیمری اضافه شونده به پلاستیک ها استفاده می شود. بیس فنول آ در 93% نمونه های ادراری در ایالات متحده تشخیص داده شده است؛ که نشان می دهد به میزان زیادی وارد بدن می شود(Vidaeff & Sever., 2005) . بیس فنول آ می تواند در سنتز و کلیرانس هورمون مداخله کند و همچنین بیان ژن گیرنده ها ی هورمون و فعالیت ژن بافت های هدف را تغییر دهد .(MacLusky et al., 2005)
یادگیری و حافظه از موضوعاتی است که بیشترین مطالعه در علوم اعصاب را به خود اختصاص داده و برای فهمیدن مکانیسم های سلولی و مولکولی آن شیوه های متفاوتی به کار گرفته شده است (Kim & junng 2006; Wang et al., 2006). تحقیقات فراوان نشان داده اند که مکان های مختلفی از مغز در فرایندهای حافظه و یادگیری دخالت دارند. از طرف دیگر بررسی های بی شماری در زمینه ی کشف مکانیسم های عصبی درگیر در این دو فرایند صورت گرفته است. اما با این وجود، مکانیسم های مؤثر در حافظه و یادگیری به حدّی متنوع و پیچیده هستند که برای شناخت کلیّه ی این مکانیسم ها بایستی تحقیقات گسترده تری صورت بگیرد (Kandel et al., 2000).
یادگیری احترازی [3]، یکی از انواع حافظه و یادگیریِ غیر اظهاری است که در آن هر فرد رفتار یا پاسخی را برای اجتناب از یک موقعیت ناخوشایند یا استرس زا یاد می گیرد. این رفتار، شامل دوری کردن یا حذف شخص از آن موقعیت می باشد .(Michael 2003)یادگیری احترازی، شامل دو نوع فعال و غیرفعال است. در نوع فعال، شرط اجتناب، به بروز پاسخ خاصی در حیوان بستگی دارد. ولی در نوع غیر فعال، به عدم پاسخ فرد وابسته است. یادگیری احترازی غیر فعال، نوعی فعالیت یادگیری ارتباطی[4] وابسته به هیپوکامپ محسوب می شود (Simonyi et al., 2007).
دانشمندان علوم اعصاب در مورد نقش مهم هیپوکامپ در تشکیل حافظه های جدید پیرامون اتفاقات تجربه شده اتفاق نظر دارند (Squire & Schacter., 2002). قسمتی از این نقش هیپوکامپ، شرکت در تشخیص وقایع، مکان ها و محرکات جدید می باشد .(VanElzakker . et al., 2008) هیپوکامپ، بیشترین تأثیر را در فرایند حافظه داشته و شاید بتوان گفت که ساختار اصلی مغزی در فرایندهای تقویت، به خاطر آوری و خاموش سازی حافظه در انسان است(Izquierdo., et al., 2004) . هیپوکامپ در حافظه ی بلند مدت و کوتاه مدت و چرخش فضایی نقش مهمی دارد (Zachepilo., et al., 2008).
یافته های متعدد نشان داده اند که مخچه در برخی از فرایندهای حافظه نقش دارد (Kalmbach . et al., 2009; Pakaprot et al., 2009; Wikgren et al., 2009) امروزه مشخص شده است که مخچه در یادگیری شرطی[5] (al.,2009 Thompson et (Gomez et al., 2010;، رفتارِ شناختی[6](Lalonde., et al., 1990) و یادگیری احساسی (Timmann., et al., 2009) نقش تعیین کننده ای دارد. همچنین وجود مخچه برای انواع یادگیری حرکتی نیز ضروری می باشد (Gómez., et al., 2010). علاوه بر این، تحقیقاتی که روی نوعی ماهی طلایی [7]صورت گرفته، بیان کننده ی آن است که همانند آنچه در pestanداران رخ می دهد، یادگیریِ شرطی شدن کلاسیک، ارتباط بسیار زیادی به مخچه دارد .(Yang., et al., 2009)
آمیگدال، ساختاری متشکل از گروهی هسته، واقع در لوب گیجگاهی مغز است که نقش کلیدی در فرایند های احساسی و ترس دارد. همچنین نقش مستقیم آمیگدال در یادگیری احساسی نیز پیشنهاد شده (Galliot., et al 2009). مطالعات اخیر حاکی از آن است که آمیگدال در تعدیل عملکرد های هیپوکامپ نیز دخالت دارد. زیرا آسیب های آمیگدال می تواند در رفتارهای مربوط به ترس نقص ایجاد کند. همچنین اثر مستقیم آمیگدال بر یادگیری فضاییِ مرتبط با هیپوکامپ تأیید شده است(Sigurdsson., et al., 2006) . مطالعات نشان داده که تخریب و یا غیر فعال کردن هسته ی جانبی آمیگدال و نواحی کناری آن، در حین کسب اطلاعات جدید، از فرایند یادگیری ممانعت می کند و باعث تغییر فعالیت عصبی درهسته ی جانبی آمیگدال می گردد Wolterink et al., 2001; Daenen etal., 2003; Terpstra et al., 2003)).
قشر پری فرونتال مخ[8] مغز ناحیه ی قدامی لوب فرونتال مغز است که در رفتارهای پیچیده ی ادراکی مغز، بیان شخصیت، تصمیم گیری ها و مدیریت رفتارهای صحیح اجتماعی دخالت دارد Yang., 2009)& .(Raine مطالعات روان شناختی پیشنهاد می کند قشر پری فرونتال مخ فرایندها ی کنترلی حافظه ی کاری و حافظه ی بلند مدت اپیزودیک را بر عهده دارد ) (Ranganath and Knight., . 2003
NMDA یا N- متیل D- آسپارتات، یک گیرنده ی یونوتروپیک اختصاصی گلوتامات است که اتصال نوروترانسمیتر گلوتامات و NMDA به آن، گیرنده را که یک کانال یونی کلسیمی است، فعال می کند و باعث ورود یون های کلسیم به سلول پس سیناپسی و انتقال پیام عصبی می شود، که نقش مهمی را درشکل پذیری سیناپس ایفا می کند و مکانیسم سلولی در یادگیری و حافظه است(Wiess., 2007). این گیرنده با تراکم بالا در آمیگدال وجود دارد و بیشترین توزیع آن در منطقه ی CA1 هیپوکامپ می باشد. گیرنده های NMDA در CA1، در تنظیم شکل پذیری[9] سیناپسی و فرایند یادگیری و حافظه که شامل LTP و LTD است، نقش بسیار مهمی دارند. تحقیقات نشان داده، تجویز آگونیست هایNMDA باعث پیشرفت در فرایند یادگیری می شود ((Izquierdo et al., 2004; chen et al., 2009; Grilli et al.,2009; Kandel al., 2000.
مطالعات فراوانی نشان می دهند که در pestanداران هورمون های جنسی از طریق اثر بر هیپوکامپ، یادگیری فضایی و حافظه را تحت تأثیر قرار می دهند Hodgson et al, 2008; ) (Mohaddes et al., 2009. وجود گیرنده های استروژنی در آمیگدال و هیپوکامپ، بیانگر نقش استروئیدهای جنسی در حفظ و تعدیل یادگیری و حافظه فضایی است.(Malin et al, 2007) همچنین استروژن باعث افزایش در تراکم خارهای دندریتی[10]، افزایش فرکانس انتهای پیش سیناپسی می شود که می توا نند شکل پذیری را در هیپوکامپ افزایش دهند و این مسئله به طور مستقیم یادگیری و حافظه را افزایش می دهد (Wiess., 2007).
با توجه به اینکه زنواستروژن ها، به خصوص بیس فنول آ به طور گسترده ای از طرق مختلف وارد بدن انسان می شوند و عملکرد هورمون های استروئیدی را مختل می کنند، و از آنجایی که هورمون های استروئیدی نقش مهمی در فرایند های یادگیری اعمال می کنند و این
فرایند ها توسط گیرنده های NMDA میانجی گری می شوند، این تحقیق بر آن است تا اثر بیس فنول آ را بر توزیع زیر واحد NR1 گیرنده های NMDA در هیپوکامپ، مخچه، آمیگدال و قشر پری فرونتال مخ واثر آن را بر یادگیری احترازی غیر فعال در موش صحرائی نر
بررسی کند.
مواد شیمیایی مثل حشره کشها، علف کشها، پلاستیک های کربناتی مختلف، شامپوها، ظروف یک بار مصرف، مواد غذایی کنسروی ناشی از شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جهان امروز ماست. بر طبق آنچه که تا به حال ذکر شد، استروئیدها در دوز پایین باعث افزایش یادگیری و تقویت حافظه می شوند. در نتیجه باتوجه به نقش استروئید ها در رشد و عملکرد سیستم عصبی انتظار می رود که بیس فنول آ به علت تشابه ساختمان مولکولی بتواند عملکرد استروئیدها را در فرایند یادگیری دچار اختلال کند .(Brinton., 2009)به این صورت که به سایت ویژه نورواستروئیدها در زیر واحد NR1 گیرنده ی NMDA باند شده مانع اتصال استروژن شده و موجب کاهش یادگیری می شود .(Wiess., 2007)با توجه به اینكه گلوتامات از نوروترانسمیترهایی است كه در بسیاری از فعالیت های مغزی نظیر یادگیری و حافظه، رفتارهای هیجانی نقش دارد و بیماری های زیادی در سیستم عصبی مرتبط به عملكرد این گیرنده است، لذا هر گونه اختلال در عملكرد این نوروترانسمیتر بطور وسیعی اختلالات را در پی دارد و بنابراین یافتن عوامل مخل این سیستم بسیار حائز اهمیت می باشد. لذا ما در این تحقیق تاثیر بیس فنول آ بر یادگیری با واسطه زیر واحد NR1 گیرنده NMDA را بررسی
می نماییم.
مبانی نظری تحقیق
2-1- زنو استروژن ها
سازمان محافظت از محیط زیست امریکا، مواد شیمیایی مختل کننده ی درون ریز را به عنوان عوامل خارجی که در تولید، آزاد سازی، انتقال، متابولیسم، اتصال، عملکرد و یا حذف هورمون های طبیعی که مسئول حفظ هموستاز و تنظیم فرایند های رشد هستند، مداخله می کنند، تعریف کرده است. کلمه ی زنواستروژن از لغات یونانی (“زنو” به معنای خارجی، و” استروس” به معنای میل جنسی ، “ژن” به معنای تولید) گرفته شده است (Wetherill et al., 2007). این مواد شیمیایی یا به صورت ارگانیک هستند یا مصنوعی. علی رغم اینکه در داخل بدن جانوران ساخته نمی شوند، اما ساختمان شیمیایی آنها به اندازه ای شبیه همتا های طبیعی آنها در بدن است که می توانند به گیرنده های استروئیدی متصل و اعمال هورمون های داخلی بدن را تشدید و یا مهار کنند. زنواستروژن های ارگانیک همواره با ما هستند و در سویا، بقولات (عدس، لوبیا) و سایر گیاهان وجود دارند. ترکیبات دست ساز مانند حشره کش ها، ددت، ظروف یکبارمصرف، شوینده ها، لوسیونها ی بدن و شامپو های معطر، حلال انواع چسبها، در سال های اخیر بیشتر مورد استفاده قرار گرفته اند(Anway & skinner., 2006; & Gore., 2008) . مثال هایی از زنواستروژن ها عبارتند از:
آلکیل فنول: ماده ی شیمیایی حدّ واسط در ساخت مواد پلیمر
آترازین: علف کش
ددت: حشره کش
بیس فنول آ: مونومر در ساخت پلیمر های شیمیایی
پنتاکلروفنول: محافظ چوب
نانیل فنول: سورفاکتانت صنعتی
پارابن:در انواع لوسیون ها
حضور فراگیر این مواد استروژنی نگرانی عظیمی برای سلامت افراد و جمعیت ها می باشد. زندگی بر پایه ی انتقال اطلاعات بیو شیمیایی از نسلی به نسل دیگر استوار است و حضور زنواستروژن ها قادر به مداخله در فرایند انتقال این اطلاعات از طریق ایجاد پیچیدگی های شیمیایی می باشد (Kandarakis et al., 2009). تحقیقات، وجود زنواستروژن ها را در نارسایی های پزشکی مختلفی اثبات کرده است و در ده سال گذشته، مطالعات علمی، شواهد زیادی مبتنی بر عوارض سوء این مواد شیمیایی در سلامت انسان نشان داده اند (Williams et al., ) 2010. این مواد شیمیایی به همراه پس آب منازل یا کارخانجات وارد آب فاضلاب و چرخه ی آب محیط می گردد، بنابراین گیاهان و آبزیان را آلوده می کنند. با در نظر گرفتن فاکتور تجمع زیستی 106– 105 ، ماهی ها مشکوک به آلودگی با این مواد هستند Pugazhendhi et al., ) . (2007به طور کلی، زنواستروژن ها باعث کاهش باروری با مختل کردن مراحل اسپرماتوژنز، کاهش تراکم و حرکت اسپرم ها، افزایش رشد اندومتر رحم، کاهش اندازه ی گنادها می شوند (Pugazhendhi et al., 2007). این مواد اثرات انکوژنی هم دارند، از جمله سرطان سینه. مطالعات نشان داده که زنواستروژن ها در محیط کشت، رشد سرطان سینه را افزایش داده اند Buterin et al., 2006) &(Zsarnovszky et al., 2005 .
2-2- بیس فنول آ
بیس فنول آ ]2،2 بیس (4-هیدروکسی فنیل ) پروپان[11][، با فرمول شیمیایی C15H16O2 ، یک ترکیب ارگانیک مصنوعی است که از دو حلقه ی فنول تشکیل شده که توسط پل متیل به هم متصل شده اند و دارای دو گروه متیل فعال است که به پل متصل هستند .(Kang et al., 2006)این ماده ی شیمیایی برای اولین بار در سال 1891 ساخته شد و خصوصیات استروژنی آن در سال 1930 کشف شد و بعد از آن که شیمیدانها کاربرد آن را درتولیدات صنعتی دریافتند، از سال 1950، به طور گسترده در ساخت پلاستیک های پلی کربناتی، اپوکسی رزین، برخی از مواد دندان پزشکی و به عنوان ماده ی غیر پلیمری اضافه شونده به پلاستیک ها استفاده شد(Wolstenholme et al., 2010) .