وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

پایان نامه مدیریت توسعه (علوم اجتماعی) درباره توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار روستایی

:

 

در دنیای كنونی نیل به اهداف توسعه بدون به حساب آوردن نیمی از جمعیت جامعه كه زنان آن را تشكیل می
دهند، شدنی نیست. این در حالی است كه زنان بویژه در مناطق روستایی، نقش عمده
ای در تولید محصولات برعهده دارند كه بدون مشاركت آنها دستیابی به توسعه ناممكن به نظر می
رسد البته در میان این زنان نیز، قشری وجود دارد كه سرپرست مرد خانوار خود را به دلایل گوناگونی از دست داده
اند كه نقش آنها را در خانوار مضاعف كرده است. در بسیاری از كشورهای جهان سوم، راهبردهایی برای مشاركت عملی زنان در توسعه و برطرف شدن موانع اتخاذ شده است كه یكی از این راهبردها، توانمندی زنان است كه صرفاً به مفهوم بهره
مندی آنان از مزایا و نتایج برنامه
های توسعه نیست، بلكه آنان باید در اجرای برنامه
ها و طرح
های توسعه مشاركت فعالانه داشته باشند كه یكی از طرق آن پرداخت اعتبارات خرد به زنان سرپرست خانوار روستایی برای انجام فعالیت
های كوچك در جهت افزایش درآمد، عدالت اجتماعی و اشتغال آنان می
باشد. تلاش در جهت فراهم آوردن امكانات زندگی بهتر برای افراد بسیار تهی دست به خصوص زنان سرپرست خانوار، از طریق معرفی راهنمای جدید پس
انداز و دریافت اعتبار، گرچه بسیار مهم است لیكن همواره با مشكلاتی روبرو است. امروزه اهمیت نقش زنان توسط صاحبنظران گوشه و كنار دنیا و در معاهده
های رفع تبعیض و معاهده ژنو گوشزد می
شود و بسیاری از دست
اندركاران به این مسئله كه باید توسعه از روستاها شروع شود، اذعان دارند. لذا با توجه به عقب نگه داشتن این زحمت كشان، به نظر می
رسد كه در درجه اول، وجود تشكل
هایی در روستاهای كشور برای تشویق زنان روستایی به كار اظهار نظر و حل مشكلات و ارائه راه
حل

ها توسط خودشان ضروری است. اما بدون وجود سرمایه و اعتبارات لازم به فعلیت در آوردن استعدادها و بهره
برداری از توان
های طبیعی و انسانی توسعه پایدار امكان پذیر نیست. تامین مالی زنان، نقش بسیار موثری در آگاهی، احساس عزت و كرامت انسانی، احساس هویت، پویایی، تحرك، شادی و احساس مسئولیت فردی و جمعی، احساس برابری با مردان، رونق اقتصادی خانواده و جامعه، سرمایه
گذاری اشتغال، مشاركت، مبارزه با فقر را در پی دارد. بدون تردید، درك كردن زنان، واگذاری بعضی از نقش
ها به آنان و درگیر كردن آنها در فرایند توسعه، منجر به پویایی فرهنگی شده و بدین طریق از بسیاری از بحران
های انسانی، اجتماعی و محیطی می
توان ممانعت به عمل آورد.

 

از آنجا كه توانمندسازی ابعاد گسترده و وسیعی دارد و در مجال این تحقیق نمی
گنجد: در این پژوهش سعی شده است كه بیشتر از بعد اقتصادی قضیه به این مسئله نگاه شود ولی برای آشنایی بیشتر به طور خلاصه انواع توانمندسازی در ذیل آورده می
شود.

 

توانمندی سیاسی – آموزشی: از طریق آموزش برای خود اتكایی یا آموزش برای آگاهی
های ضروری، ظرفیت و قابلیتی را در مردم ایجاد می
كنند تا به موضوعاتی نظیر دموكراسی و عدالت تمسك جسته و به احساس استقلال در تفكرات و نوع نگرش به جهان (جهان
بینی) و سطح مطلوب بهزیستی و رفاه دست پیدا كند.

 

توانمندی تكنولوژیكی: از طریق شناخت دانش و مهارت
های درونی كه با همكاری بین
المللی تكمیل می
شود جهت حل مسائل رشد، زیست محیط و رفاه انسانی ضرورت دارد. این امر مستلزم گسترش و سهیم كردن تكنولوژی
هایی است كه بهره
وری نیروی كار را افزایش داده، نیروی بالقوه كسب درآمد را بالا ببرد، رفاه انسانی را افزایش بخشیده و تاثیرات منفی زیست محیطی را كاهش دهد

 

توانمندی فرهنگی و روحی / معنوی: فرهنگ و معنویت آگاهانه اساس موجودیت انسان و بنیان جوامع سالم انسانی بسیاری را تشكیل می
دهد. اخیراً در مباحث مربوط به توسعه بسیاری از محققین در مورد مسائل زیست محیطی و توسعه، از فرهنگ و معنویت به عنوان عوامل بنیادین در راستای تغییر جهت به سوی توسعه پایدار یاد می
كنند. (شادی طلب الف، 1381، 20-19)

 

توانمندی اقتصادی: كه از طریق آن، افراد، جوامع، دولت با دریافت اعتبارات و به كارگیری آنها در فعالیت
های مختلف مدیران توسعه خود می
شوند كه منجر به افزایش رفاه و اشتغال و درآمد می
گردد.

 

در این تحقیق زنان سرپرست خانوار تحت پوشش طرح حضرت زینب كبری (س) مورد نظر قرار گرفته شده است كه از طرف كمیته امداد امام خمینی (ره) به بانك كشاورزی معرفی شدند. شایان ذكر است كه این تسهیلات اعطایی از طرف بانك كشاورزی فقط با معرفی این نهاد صورت نمی
گیرد بلكه نهادهای مختلفی مانند سازمان بهزیستی، سازمان زندان
ها، جهاد كشاورزی و.. در این مهم دخیل هستند ولی در اینجا آن بخش از زنانی كه در روستاهای بویین زهرا (به عنوان یكی از شهرستان
های قزوین) تحت پوشش این طرح با معرفی كمیته امداد امام خمینی (ره) قرار گرفته
اند مورد پژوهش قرار می
گیرد تا پیامد این اعتبارات خرد بر توانمندی اقتصادی آنان بررسی گردد.

 

1-2- طرح مسئله:

 

در ایران، در بسیاری از روستاهای كشور، شكل غالب تولید، سازمان خانوادگی تولید است كه این می
تواند نمایانگر اهمیت نقش افراد خانواده در فعالیت
های موجود در روستاها باشد. با ژرف شدن در تقسیم كار جنسیتی در این واحدها می
توان به وظایف بی
شمار و آشكار و پنهان زنان پی برد. بطور كلی زنان در كنار كارخانه و پرورش كودكان و وظیفه همسری به صورت مستقیم و غیرمستقیم در تولید نقش دارند، هرچند كه كمتر به عنوان شاغل محسوب می
شوند و عمدتاً این وظایف با امور خانه
داری تلفیق شده و جزو وظایف روزانه آنان به حساب می
آید. بنابراین، نقش تولیدی زنان روستایی كمتر تجلی اقتصادی و حتی اجتماعی یافته است.

 

از دیرباز، زنان در روستاها به فعالیت
هایی نظیر بذركاری، نشاء صیفی
جات، تنك، وجین كردن چغندر قند و پنبه، كوبیدن حبوبات و كمك در بوجاری محصولات مزرعه – جمع و جور كردن امور دامداری و خشك كردن گوشت برای مصرف در فصل سرما می
پردازند و در واقع توانمندی آنان می
تواند در رفع نگرانی مردان خانوار كه همواره نگران تامین حامی و یار و یاوری برای انجام كارهای مزرعه هستند، بسیار مثمرثمر باشد. (شهبازی، 1381)

 

و یا اداره سازمان
هایی مانندواره كه بیشتر زنانه و با كاركردهای نهان و نمایان می
باشد از جمله فعالیت
های زنان را شامل می
شود كه برای افزایش سودمندی دامداری معیشتی و نیمه معیشتی برای تولید فراورده
های شیری (كافی كردن میزان شیر و نیروی كار و صرفه
جویی در این دو عامل) تا به امروز، تداوم یافته است. (فرهادی، 1370)

 

در این میان ، زنانی وجود دارند كه به دلایل مختلف سرپرست خانوار خود را از دست داده
اند و بار بیشتری را به دوش می
كشند.

 

از آنجا كه توسعه مفهومی كیفی و چند بعدی است كه هدف عمده آن كاهش فقر و بیكاری و توزیع مناسب ثروت و درآمد است و همه گروه
های جامعه را مدنظر قرار می
دهد، در راه رسیدن به توسعه، همه افراد جامعه و حتی فقیران باید مشاركت داشته باشند، اما آنچه مورد توجه است، این است كه فقرا چگونه می
توانند در امر توسعه مشاركت كنند. این مسئله به خصوص در مورد زنان سرپرست خانوار روستایی كه از امكانات اجتماعی محدودتری برخوردارند، بسیار مورد توجه است. زن روستایی، گرچه در فعالیت
های اقتصادی روستا نقش عمده
ای ایفا می
كند، ولی ارزش اقتصادی فعالیت
های او در محاسبات ملی دیده نمی
شود و این از آن رو است كه در اغلب موارد، فعالیت
های اقتصادی زنان روستایی جزو وظایف آنها در تامین نیاز خانوار به شمار می
رود. به دیگر سخن، فعالیت
های اقتصادی زنان روستایی، فعالیت
های مربوط به بخش غیررسمی اقتصاد است. بدین ترتیب وقتی ارزش اقتصادی برای فعالیت زن روستایی در نظر گرفته نشود، درآمدی هم برای او ایجاد نمی
شود و در چرخه اقتصادی شكافی به وجود می
آید. تولید صورت گرفته است ولی درآمدی به دست نیامده است و این مسئله منجر به فقیر شدن زنان روستایی می
شود. یكی از مهمترین راهكارها در جهت از بین بردن فقر زنان، توانمندسازی آنان است. توانمندسازی زنان كه اغلب با بهره گرفتن از ابزار تامین مالی خرد صورت می
گیرد، راهی برای هدایت زنان به سمت انجام فعالیت
های تولیدی و درآمدزا است.

 

امروزه با توجه به مهاجرت جوانان و یا مردان خانواده
ها به شهرهای كوچك و بزرگ اهمیت فعالیت زنان، خصوصاً زنان سرپرست خانوار بیشتر نمایان می
شود و ضرورت اعتبارات خرد در ایجاد فعالیت
های كوچك برای توانمندساختن زنان سرپرست خانوار روستایی، بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. بطوری
كه، سال 2005 میلادی را سال اعتبارات خرد نامیده
اند كه هدف فقرزدایی، عدالت اجتماعی و ایجاد اشتغال را دنبال می
كند.

 

در این راستا، بانك كشاورزی با كمك سایر نهادها مانند كمیته امداد خمینی (ره)، سازمان بهزیستی، سازمان زندان
ها و جهاد كشاورزی و… با مد نظر داشتن اهدافی خاص، سعی در توانمندسازی زنان سرپرست خانواده نموده است. یكی از مكانیزم
های بانك كشاورزی و كمیته امداد امام خمینی (ره) درخصوص توانمندسازی زنان، اجرای طرح حضرت زینب كبری (س) است كه در این تحقیق سعی شده است تا جایگاه اعتبارات پرداختی توسط بانك كشاورزی كه با معرفی واجدین شرایط از طرف كمیته امداد امام خمینی (ره) صورت می
گیرد، مورد بررسی قرار گیرد كه آیا طرح حضرت زینب كبری (س) با مكانیسمی كه در حال اجرا است، می
تواند براهداف از پیش تعیین شده خود كه ایجاد درآمد و اشتغال و توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار است جامه عمل بپوشاند؟

 

 

 

1-3- اهمیت مسئله:

 

نقش اعتبارات خرد در آغاز هزاره سوم به عنوان یكی از رویكردهای مهم برای رفع فقر و توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار روستایی قرار گرفته است و به زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال روستا كه در توسعه بسیار مؤثرند توجه شده است. در این راستا ردكلیفت[1] (1987) معتقد است: «در امر توسعه پایدار، مردم در كانون این امر قرار داشته و رشد اقتصادی نه به عنوان یک هدف، بلكه به مثابه یک وسیله تلقی می
شود. در این
گونه از توسعه، فرصت
های زندگی نسل
های آتی همراه با فرصت
های زندگی نسل
های حاضر مورد حمایت قرار گرفته و نظام
های اكولوژیكی را كه كل حیات، وابسته به آنها است محترم می
دارند. در این نگرش، حفظ حقوق شهروندی، حقوق سیاسی، افزایش مشاركت، فرصت
های اجتماعی، عدم تبعیض، امنیت و كرامت انسانی و ارزش
های فرهنگی، آگاهی و معرفت و جلوه
گر شدن آثار عقل، آزادی
های انسان، بهبود رفاه مادی و معنوی، افزایش سطح سلامتی و بهداشت، افزایش طول زندگی، مشاركت خلاق هر دو جنس زن و مرد، كیفیت زندگی آینده و… از اهداف اولیه آن تلقی می
شود.» (Redclift 1987 , 1340) به نقل از (حسین رحیمی، 1381، 319)

 

حال اگر منابع اعتباری به عنوان یكی از اصول بنیادین توسعه در دسترس زنان روستایی قرار گیرد و آنان تامین مالی شوند، در این صورت، زنان روستایی افرادی كارآفرین و موفق خواهند بود كه در حیات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی روستا تحولی شگرف ایجاد خواهند كرد. برای توانمندسازی زنان روستایی خصوصاً سرپرست خانوار، تدوین برنامه
های دراز مدت و جامع ضروری است. اما یكی از پیش شرط
های آن دسترسی به اعتبارات است.

 

اهمیت اعتبارات خرد در كاهش فقر بویژه از آن جهت دارای اهمیت است كه اولاً بطور معمول وام
های كلان بخصوص در كشورهای در حال توسعه به دلایل مختلف نصیب افراد فقیر نمی
شوند. ثانیاً، همان
گونه كه با دوری (Bhaduri,1983)، رائو (Rao,1980) باردهان (Bardhan,1980) و گات همكاران (Ghate & others,1992) عنوان كرده
اند، عواملی مثل وجود قدرت
های انحصاری و یا بالا بودن نرخ بهره باعث شده كه منابع مالی غیررسمی نیز نتوانند اعتبارات لازم را در اختیار قشر فقیر جامعه قرار دهند. نكته مهم آن است كه بسیاری از فقرا تنها به این دلیل فقیر مانده
اند كه مبالغ اولیه و كوچك را برای رونق دادن به فعالیت
هایشان در اختیار ندارند. آن
گونه كه آدام اسمیت بیان می
كند اگر شخصی قادر به دست آوردن مبلغ كوچكی باشد، می
تواند مبلغ بزرگتری را نیز كسب نماید. اما مهم آن است كه چگونه آن مبلغ كوچك را در بدو امر به چنگ آورد. همانطور كه اسمیت اشاره كرد و ما نیز در ضرب
المثل
های خود داریم، پول، پول را می
سازد. از آنجا كه اعتبارات خرد در واقع همان شرایط به دست آوردن مبالغ اولیه را فراهم می
سازد، پس اعتبارات خرد می
تواند فی
النفسه نقش مهمی در كاهش فقر داشته باشند. (بخشوده و سلامی، 1384)

 

در واقع، اعتبارات خرد، ابزاری پایدار، قدرتمند و كلیدی برای رفع فقر و وسیله
ای برای سازگاری در جهت نیل به جنبه
های فراموش شده عدالت اجتماعی مثل فقر، بیكاری و تبعیض و راهی برای توانمندسازی فقرا و رفع موانع توسعه اقتصادی است.

 

از آنجا كه كاهش فقر و گرسنگی – امكان تحصیل برای كودكان، حداقل تا پایان مقطع دبستان، توانمندسازی زنان، كاهش مرگ و میر كودكان، مبارزه با بیماری
ها، حفظ محیط
زیست، مشاركت جهانی برای توسعه، تامین نیروی جسمانی مادران از اهداف هزاره سوم در نظرگرفته شده است، نقش اعتبارات خرد در این راستا، خصوصاً توانمندسازی زنان روستایی در توسعه روستایی بسیار مهم جلوه می
كند. همچنین با آزمون سازگاری بین برنامه
های اعتبارات خرد با سند چشم
انداز 20 ساله كشور و برنامه چهارم توسعه در سطح كلان، می
توان پی برد كه هیچ ناسازگاری مشهودی بین محورهای تعیین شده در برنامه چهارم توسعه و مكانیزم اعتبارات خرد وجود ندارد چراكه اعتبارات خرد كاملاً مردمی هستند و همانطور كه الگوی توسعه ایران برحفظ كرامت انسان
ها استوار است، برنامه اعتبار خرد برنامه
ای است گروهی و اجتماعی و در واقع نوعی سرمایه اجتماعی محسوب می
شود. (نوری نائینی، 1384)

 

بنابراین در كشور بعد از انقلاب، نهادهای مختلفی مانند بانك كشاورزی و كمیته امداد امام خمینی (ره)، وزارت جهاد كشاورزی این ضرورت را احساس كرده و اقدام به پرداخت اعتباراتی تحت عنوان اعتبارات خرد جهت توانمندسازی زنان روستایی نموده
اند كه می
توان برتعدادی از آنها اشاره نمود.

 

مثلاً: در این راستا، طرح
های زیر در بانك كشاورزی در رابطه با زنان طراحی شده و به مرحله اجرا درآمده است.

 

1-طرح حضرت زینب كبری (س) (خاص زنان سرپرست خانوار)

 

2- طرح تعمیر و بهداشتی كردن كارگاه
های قالیبافی

 

3- پرداخت تسهیلات به شركت
های روستایی زنان

 

4- طرح آتیه بانك كشاورزی. (عرب مازار و سعدی، 1383، 19)

 

5- طرح ایران با هدف تجهیز منابع و اعتبار برای زنان ایران.

 

این طرح مختص زنان كشور است. افتتاح
كنندگان هر یک از انواع حساب
های سپرده
ای یا قرض
الحسنه، مشمول استفاده از امتیازات خدمات عمومی این طرح هستند. در این طرح،
 خدمات بانكی برای زنانی كه به علت كهولت سن یا بیماری نمی
توانند به شعب بانك مراجعه كنند، در محل سكونت آنان انجام می
شود و موارد مصرف وام قرض
الحسنه برای تامین كمك هزینه جهیزیه، تامین كمك هزینه تحصیلی (دانشگاه)، تامین كمك هزینه خود اشتغالی خود و فرزندان و تسهیلات و تعمیرات مسكن استفاده می
شود. (سلطان محمدی، 1383، 27)

 

كمیته امداد امام خمینی (ره) نیز چه در زمینه توانمندسازی، چه در زمینه حمایتی اقداماتی برای زنان روستایی انجام داده است. از جمله طرح
های حمایتی، می
توان به طرح مددجویی اشاره كرد كه شامل مددجویانی می
شود كه معمولاً بنا به عللی از قبیل بی
سرپرستی، از كار افتادگی سرپرست، معلولیت سرپرست، استیصال و درماندگی و بیماری سرپرست تحت پوشش قرار می
گیرند.

 

كمتیه امداد امام خمینی (ره) در زمینه خودكفایی مددجویان خود نیز فعالیت
های مهمی را انجام داده است.

 

طرح
ها و فعالیت
هایی كه جهت خودكفایی مددجویان تحت حمایت توسط این نهاد انجام می
گیرد، یكی از اصولی
ترین و شایسته
ترین خدمات می
باشد در این راستا، فعالیت
های كمیته امداد در زمینه خودكفایی مددجویان حول چند محور عمده به شرح زیر است:

 

1-پرداخت وام خودكفایی، تهیه و واگذاری مواد اولیه و وسیله كار.

 

2-رسیدگی و نظارت بر فعالیت
های خودكفایی خانواده
های تحت حمایت

 

3-ارائه آموزش
های فنی و حرفه
ای

 

4- كاریابی برای مددجویان، ایجاد زمینه لازم برای جذب شدن مددجویان آموزش دیده در بازار كار.

 

5- پرداخت وام از محل تسهیلات تبصره
های قانون بودجه.

 

6- پرداخت وام به زنان روستایی سرپرست خانوار (طرح حضرت زینب كبری (س)).

 

7- تهیه مقدمات لازم برای خودكفایی دسته جمعی و گروهی از طریق كارگاه
های آموزشی و تولیدی.

 

8- تامین فضای خود كفایی. (گزارش آماری كمیته امداد – 1383)

 

دفتر امور زنان روستایی وزارت جهادكشاورزی (از دفاتر تابعه معاونت ترویج و مشاركت مردمی) نیز از سال 1379 تلاش
هایی را برای ایجاد صندوق اعتبار خرد در مناطق روستایی با هدف طراحی یک الگوی بومی از اعتبار خرد كه منطبق با شرایط كشور باشد، آغاز نمود. هدف اصلی این صندوق توسعه منابع انسانی و تشكیل نهادهای اجتماعی رسمی برای زنان با هدف ایجاد و تقویت سرمایه اجتماعی در جوامع روستایی با محوریت اعتبار و پس
انداز است.

 

از میان طرح
های در حال اجرای نهادهای مختلف، برای بررسی پیامد اعتبارات خرد، ابتدا تصمیم به پژوهش در زمینه صندوق
های اعتبارات خرد گرفتم و در این زمینه به روستای شادمهن از توابع فیروزكوه مراجعه شد تا پیامد این صندوق
ها كه در واقع نوعی بانك

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 زنان روستایی است بر توانمندسازی زنان بررسی شود، ولی به دلیل اینكه یک تحقیق جامع در زمینه بانك
پذیری روستاییان در روستای حصاربن توسط خانم دكتر شادی طلب (1380) اجرا شده بود، تصمیم به بررسی پیامد طرح حضرت زینب كبری (س) در فعالیت دامداری در زمینه توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در بویین زهرا گرفته شد.

 

علت انتخاب طرح
 حضرت زینب كبری (س) این بود كه این طرح خاص زنان سرپرست خانوار روستایی است و این قشربه عنوان فقیرترین فقرا شناخته شده
اند و بكارگیری صحیح اعتبارات خرد در ایجاد شرایطی برای افزایش درآمدشان مهم به نظر می
رسید. هرچند كه چالش
هایی بر سر انتخاب زنان سرپرست خانوار به عنوان فقیرترین فقرا وجود دارد از جمله اینكه شاید توسط فرزندان بزرگسال آنها تحت حمایت قرار گرفته و وضعیت بدی نداشته باشند و یا به این علت كه چون فرهنگ كاركردن در چنین خانواده
هایی وجود دارد حتی دختران آنها نیز به فعالیت مشغول بوده و وضعیت خانواده از نظر مالی چندان نامناسب نباشد و یا اینكه زنان سرپرست خانوار در وضعیتی باشند كه فردی تحت تكفل آنها نباشد و درآمد آنها كفاف زندگی
شان را بدهد ولی با توجه به موارد گفته شده نظر غالب براین است كه آنان فقیرترین فقرا هستند.

 

1-4- سوالات:

 

در این تحقیق سعی می
شود به سوالات زیر پاسخ داده شود:

 

1-نحوه دسترسی زنان به اعتبارات خرد چگونه است و مشكلات موجود در این زمینه چیست؟

 

2- آیا طرح اجرا شده (طرح حضرت زینب كبری (س)) توانسته در ایجاد فرصت
های شغلی و افزایش درآمد زنان سرپرست خانوار موثر باشد؟

 

3- آیا مقدار اعتبارات پرداختی به زنان سرپرست خانوار برای ایجاد فعالیت یا گسترش آن مناسب بوده است؟

 

4- آیا اگر میزان اعتبارات پرداختی به زنان سرپرست خانوار افزایش یابد، توانمندسازی آنان را تسریع می
كند؟

 

5- نارسایی
های احتمالی طرح حضرت زینب كبری (س) چیست؟

 

 

 

1-5- دیدگاه انتخابی تحقیق:

 

با توجه به اینكه اعتبارات خرد به عنوان رهیافتی در كاهش فقر و توسعه مناطق روستایی از دهه
های 1980 و 1990 مورد توجه قرار گرفته است، دیدگاه
های مختلفی در این زمینه كه ملهم از مباحث عمده در اقتصاد نئولیبرال است، مطرح شده است كه از آن جمله می
توان به دیدگاه بازارگرا، دیدگاه دولت
گرا و دیدگاه جامعه
گرا اشاره كرد.

 

در دیدگاه بازارگرا، بازار مالی، بازار رقابت كامل است و توجه خاصی به كاهش دخالت دولت دارد چراكه معتقد است روستاییان نظیر سایر واحدها قادرند نیازهای خود را از طریق مكانیسم بازار برطرف كنند.

 

در دیدگاه دولت
گرا، 3 رهیافت خود پایداری مالی، رهیافت كاهش فقر و رهیافت فمنیستی وجود دارد.

 

در این دیدگاه، بازار مالی بازار انحصاری است و نرخ بهره بسیار بالا است و اعتقاد براین است وام
هایی كه در اختیار روستاییان قرار می
گیرد نه تنها مشكلات آنها را حل نمی
كند، بلكه آنها را فقیرتر می
نماید.

 

پس دولت از طریق سیستم بانكی منابع مالی و اعتباری را با بهره كم در اختیار روستاییان فقیر (كه در این تحقیق منظور زنان سرپرست خانوار روستاهای بویین زهرا هستند) قرار می
دهد.

 

در دیدگاه جامعه
گرا، هرگونه دخالت دولت باید با مشاركت و همكاری روستاییان هم در ابعاد مالی و هم غیرمالی صورت گیرد. در این تحقیق كه هدف بررسی پیامد اعتبارات خردپرداختی توسط طرح حضرت زینب كبری (س) كه هدف خود را توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار از طریق پرداخت وام
هایی با كارمزد پایین عنوان كرده است با دیدگاه دولت
گرا و پارادایم مطرح شده در این دیدگاه یعنی پارادایم خود پایداری مالی زنان نگریسته می
شود هرچند كه در مواردی با بافت روستاهای ایران تفاوت
های بنیادی دارد كه در جای خود به آن پرداخته می
شود.

 

 

 

1-6- اهداف تحقیق:

 

هدف
هایی كه در این تحقیق دنبال می
شوند عبارتند از:

 

– اهداف عمومی تحقیق:

 

    • بررسی نقش و جایگاه اعتبارات خرد پرداختی توسط طرح حضرت زینب كبری (س) در توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در روستاهای بویین زهرا.

 

    • بررسی نحوه عملكرد طرح حضرت زینب كبری (س) در ایجاد فرصت
های شغلی.

 

  • یافتن عوامل احتمالی بازدارنده برای رسیدن به اهداف از پیش طراحی این طرح (طرح حضرت زینب كبری (س))

– اهداف اختصاصی تحقیق:

 

1- بررسی تاثیر سن و میزان تحصیلات زنان سرپرست خانوار در توانمندسازی اقتصادی آنها

 

2- بررسی نقش تعداد افراد تحت تكفل زنان سرپرست خانوار در توانمندسازی اقتصادی آنها.

 

3- بررسی تاثیر نوع مصرف و مبلغ تسهیلات در توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار روستایی.

 

 

 

2-تعریف مفاهیم

 

2-1 تعاریفی از اعتبار و انواع آن:

 

كلمه اعتبار معانی زیادی دارد، اما در لغت به معنی اعتماد و تكیه كردن، قول، اطمینان، منزلت و آبروست.

 

معنی اصطلاحی آن عبارت است از اطمینانی كه بانك یا موسسه
ای به شخص ابراز نموده تا مبلغی از سرمایه خود را در اختیار او قرار دهد.

 

در تعریفی دیگر اعتبار، انتقال موقتی قدرت خرید از افراد حقیقی یا حقوقی به فرد دیگری است كه كارایی و مدیریت لازم جهت فعالیت را دارد ولی فاقد سرمایه كافی است.

 

ولی بطور كاربردی، اعتبار عبارت است از هر نوع قراردادی كه به موجب آن بانكی بنا به درخواست و برطبق دستورات یک مشتری، مامور است كه مقابل اسناد معینی به شخص ثالث یا به حواله كرد او وجهی پرداخت نماید. (نادری مهدیی، 1381، 35)

 

در تعریف وام و یا اعتبار بطور كلی می
توان گفت: مقدار پول یا جنسی و یا خدمتی است كه شخص برای مدتی (محدود و مشخص یا نامشخص) در مقابل اخذ بهره یا مقداری اضافه و یا بدون دریافت بهره و مبلغ اضافی (قرض
الحسنه) با دریافت وثیقه و یا به اعتبار شخصی در اختیار شخص دیگر قرار می
دهد. (طالب، 1372، 54 و 53)

 

وام
ها را می
توان به شكل
های مختلفی تقسیم
بندی كرد: (از جمله مصرفی، تولیدی، نقدی، جنسی، كوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت (با توجه به زمان بازپرداخت.)

 

همانگونه كه در نمودار زیر نشان داده می
شود، وام
ها را می
توان به دو گروه مصرفی و تولیدی تقسیم كرد.

 

وام
های تولیدی، خود به دو گروه مستقیم و غیرمستقیم تقسیم می
شوند. وام
های مستقیم، وام
های است كه بطور مستقیم در تولید به كار گرفته می
شود. در حالی
كه وام
های غیرمستقیم در مواردی نظیر خانه
سازی، ایجاد زیرساخت
ها مثل توسعه جاده و ایجاد شبكه آبرسانی مورد استفاده قرار می
گیرد. تنها نقشی كه وام
های مصرفی غیرتولیدی در زندگی روستاییان دارند، افزایش بدهی روستاییان است. در حالی
كه وام
های مصرفی تولیدی، باعث كاهش احتمال زیان می
شوند و نوسان
های مصرف را در مقابل نوسان
های فصلی درآمد، هموار می
كند. (معظمی، 1377، 28)

 

1) Redclift

 

 

 

برای خرید و دانلود متن کامل این پایان نامه می توانید اینجا کلیک کنید

پایان نامه علوم اجتماعی گرایش مدیریت توسعه درباره توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار روستایی

: 1

 

1-2- طرح مسئله: 3

 

1-3- اهمیت مسئله: 5

 

1-4- سوالات: 9

 

1-5- دیدگاه انتخابی تحقیق: 10

 

1-6- اهداف تحقیق: 11

 

– اهداف عمومی تحقیق: 11

 

– اهداف اختصاصی تحقیق: 11

 

2-تعریف مفاهیم. 12

 

2-1 تعاریفی از اعتبار و انواع آن: 12

 

2-2- تعاریفی از اعتبارات خرد و ویژگی
ها و اهداف آن. 14

 

2-3 تعریف اعتبارات خرد پرداختی طرح حضرت زینب كبری (س) 17

 

2-4- تعاریفی از توانمندسازی زنان: 18

 

2-5- تعریف توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار روستایی تحت پوشش طرح حضرت زینب كبری (س) 24

 

3- چهارچوب نظری: 26

 

3-1- دیدگاه بازارگرا: 27

 

3-1-1-  نقد بر دیدگاه بازارگرا 30

 

3-2. روش دولت
گرا 31

 

3-2-1 پارادایم خود پایداری مالی زنان (نهادگرایان) 33

 

3-2-2- پارادایم كاهش فقر زنان. 34

 

الف. نقاط اشتراك میان دو پارادایم: خودپایداری مالی زنان و پارادایم كاهش فقر زنان. 34

 

ب. نقاط افتراق میان دو پارادایم: خودپایداری مالی زنان و پارادایم كاهش فقر………………………35

 

پارادایم سیستم مالی/ پایداری …………………………………………………………………………………………35

 

ـ اهمیت نهادهالی مالی خرد در توسعه: 35

 

– پرداخت یارانه به اعتبارات: 36

 

ـ نقش نهادهای خصوصی در تأمین منابع مالی مورد نیاز : …………………………………………………36

 

ـ خوداتكایی و پایداری : 36

 

پارادایم رفاه (كاهش فقر زنان): 36

 

– افزایش رفاه ذینفعان  ………………………………………………………………………………………………….36

 

– نقش دولت و كمك كنندگان  بین المللی……………………………………………………………………….37

 

– خود اتكایی و پایداری………………………………………………………………………………………………..37

 

3-2-3- پاردایم فمنیستی توانمندسازی: 38

 

3-2-4- نقد به روش دولت
گرا: 40

 

3-3- روش جامعه
گرا : 40

 

3-4- چارچوب عملی تجربه شده در دنیا و ایران: 43

 

3-5- چارچوب مفهومی تحقیق.. 45

 

  1. معرفی طرحهای اعتباری برای زنان: 48

4-1 معرفی طرح حضرت زینب‏كبری(س) 49

 

4-1-1 اهداف اجرای طرح حضرت زینب كبری(س) 50

 

4-1-2 ویژگی‏های طرح حضرت زینب كبری(س) 51

 

4-1-3 روش اجرای طرح.. 52

 

4-1-4 آمار عملكرد طرح حضرت زینب‏كبری(س) از ابتدای اجرای طرح تا پایان شهریور 1384 بر حسب نوع فعالیت   55

 

4-1-5 تعداد كل تسهیلات اعطا  شده  طرح حضرت  زینب كبری (س) بر حسب فعالیت  در كشور از ابتدای طرح تا پایان شهریور 1384 …………………………………………………………………….57

 

4-1-6 مبلغ كل تسهیلات  اعطا شده طرح حضرت زینب كبری (س) بر حسب فعالیت  در كشور از ابتدای طرح تا پایان  شهریور 1384………………………………………………………………….  58

 

4-1-7 سری زمانی تعداد تسهیلات  اعطایی طرح  حضرت  زینب كبری (س ) از سال 1383-1373 ………………………………………………………………………………………………………………………..59

 

4-1-8 سری زمانی مبلغ تسهیلات  اعطایی طرح حضرت  زینب كبری (س) از سال  1383-1373 …………………………………………………………………………………………………………………………60.

 

4-1-9تعداد و مبالغ  وام‏های طرح  حضرت  زینب كبری (س) طی سالهای 1383-1379 در كل كشور…………………………………………………………………………………………………………………………..61

 

4-1-10 تعداد تسهیلات  اعطایی طرح حضرت  زینب كبری (س) به فعالیت  دامداری به تفكیک استانی از ابتدای طرح تا پایان  شهریور 1384 …………………………………………………………………..62

 

4-1-11 مبلغ  تسهیلات  اعطایی طرح حضرت  زینب كبری(س) به فعالیت  دامداری به تفكیک استانی از ابتدای طرح تا پایان  شهریور 1384 …………………………………………………………………..62

 

5- متغیر‏های تحقیق: 63

 

1- متغیر‏های مستقل: 63

 

2- متغیر وابسته: 63

 

6- گزاره‏های تحقیق: 63

 

7- جامعه آماری و ویژگی‏های آن. 64

 

7-1 نقشه استان  قزوین  به تفكیک شهرستان  …………………………………………………………………67

 

7-2 جدول تعداد زنان سرپرست  خانوار تحت  پوشش طرح  حضرت  زینب كبری (س) در فعالیت‏های مختلف در استان  قزوین……………………………………………………………………………….68

 

7-3 تعداد زنان سرپرست خانوار تحت  پوشش طرح  حضرت  زینب كبری (س) در فعالیت  دامداری در شاخه‏های مختلف استان  قزوین  طی سالهای 1383-1379……………………………….68

 

7-4 نمودار دایره‏ای سهم  تسهیلات  اعطایی طرح  حضرت  زینب كبری (س) بر حسب نوع  فعالیت  در استان  قزوین از سال 1383-1373  ……………………………………………………………….69

 

7-5 نمودار دایره‏ای سهم  مبلغ  تسهیلات  اعطایی طرح  حضرت  زینب كبری (س) بر حسب نوع فعالیت  در استان  قزوین. از سال 1383-1373  ……………………………………………  …………70

 

8- قلمرو مكانی تحقیق.. 70

 

8-1 نقشه توزیع خطوط ارتباطی در بخش بوئین  زهرا………………………………………………………71

 

8-2. منوگرافی مختصری از روستای قشلاق‏ چرخلو، خیارج و شهر سگزآباد………………………..72

 

9- قلمرو زمانی تحقیق: 73

 

10- روش نمونه‏گیری و حجم نمونه: 73

 

11- روش تجزیه و تحلیل داده‏ها: 76

 

12- محدودیت‏های تحقیق: 76

 

13- شرح واژه ‏ها و اصطلاحات بكار رفته در تحقیق: 76

 

فصل دوم:ی بر ادبیات موضوع

 

ی بر ادبیات موضوع: 78

 

الف – ی بر پیشینه تحقیق: 78

 

ب ـ ی بر پیشینه موضوع: 80

 

1- روند پیدایش برنامه‏های توسعه: 80

 

  1. توسعه با تأكید بر نقش زنان: 83

3- مبانی نظری رهیافت‌های تجربه شده: 87

 

1- رهیافت رفاهی.. 88

 

2- رهیافت فقرزدایی: 90

 

3- رهیافت كارایی: 91

 

4- رهیافت عدالت: 92

 

5- رهیافت توانمندسازی: 93

 

4- تجارب كشورهای مختلف در زمینه اعتبارات خرد: 94

 

5- روند  تحولات  برنامه‏های اعتبارات  خرد در ایران  …………………………………………………….97

 

فصل سوم.

 

    1. روش تحقیق.. 102

 

    1. ابزارهای جمع
آوری داده
ها: 103
    2. دانلود مقاله و پایان نامه

       

    3.  

 

  1. بررسی (مراجعه) به مدارك و اسناد. 103

الف. داده
های موجود در اسناد تحقیقات گذشته: 103

 

ب. آمارهای رسمی : 103

 

ج. مدارك و اسناد سازمانی: 104

 

    1. مشاهده: 104

 

    1. مصاحبه. 104

 

  1. پرسشنامه. 104

فصل چهارم

 

  1. تحلیل آماری یافته
های تحقیق: 106

1-1-تحلیل توصیفی ……………………………………………………………………………………… 106

 

1-2- تحلیل استنباطی: 108

 

4-1 جدول فراوانی نوع فعالیت  زنان  سرپرست  خانوار ، میانگین  ، انحراف استاندارد و انحراف استاندارد  میانگین ………………………………………………………………………………………………………109

 

4-2 آزمون لون وt …………………………………………………………………………………………………. …109

 

4-3 جدول بررسی اثر سن  بر  نوع  فعالیت  زنان سرپرست  خانوار ………………………………..111

 

4-4 جدول ادغامی سن  بر نوع فعالیت  زنان  سرپرست  خانوار ……………………………………..112

 

4-5 جدول بررسی آزمون خی – دو وF ……………………………………………………………………….112

 

4-6 جدول بررسی اثر تحصیلات  بر نوع فعالیت  زنان  سرپرست  خانوار…………………………113

 

4-7 جدول ادغامی بررسی اثر تحصیلات  بر نوع  فعالیت  زنان  سرپرست  خانوار ……………114

 

4-8 جدول بررسی آزمون  خی –  دو و F…………………………………………………………………….114

 

4-9 جدول بررسی اثر تعداد افراد تحت  تكفل زنان  سرپرست  خانوار بر نوع فعالیت………..116

 

4-10 جدول ادغامی بررسی اثر تعداد افراد تحت  تكفل بر  نوع فعالیت ……………………………117

 

4-11 جدول آزمون خی – دو وF ………………………………………………………………………………..117

 

  1. تحلیل كیفی: یافته
های تحقیق.. 118

2-1- مواردی از مشاهدات و مصاحبات صورت گرفته در چند روستای بوئین زهرا 118

 

فصل پنجم.

 

1) نتیجه
گیری: 123

 

2) مشكلات و نارسایی
های طرح حضرت زینب كبری (س) 127

 

3) پیشنهادها. 129

 

3-1- سخن آخر : 132

 

فهرست منابع……………………………………………………………………………………………………………..133

 

 

 

 

 

پیوست

 

فهرست جداول

 

جدول 1: جدول فراوانی مربوط به منابع تأمین معاش زنان سرپرست خانوار.

 

جدول 2. جدول فراوانی مربوط به نوع فعالیت زنان سرپرست خانوار.

 

جدول 3. جدول فراوانی مربوط به سن زنان سرپرست خانوار.

 

جدول 4. جدول فراوانی مربوط به تحصیلات زنان سرپرست خانوار.

 

جدول5.  فراوانی مربوط به تعداد افراد تحت تكفل زنان سرپرست خانوار.

 

جدول 6. جدول فراوانی مربوط به تعداد محصلین تحت تكفل زنان سرپرست خانوار.

 

جدول 7. جدول فراوانی مربوط به علت بی‌سرپرستی زنان سرپرست خانوار

 

جدول 8. جدول فراوانی مربوط به تعداد دفعات دریافت وام توسط زنان سرپرست خانوار.

 

جدول 9. فراوانی مربوط به نوع فعالیت اعم از مصرفی و تولیدی انجام شده توسط زنان سرپرست خانوار

 

جدول 10. جدول فراوانی مربوط به مقدار وام دریافتی توسط زنان سرپرست خانوار.

 

جدول 11: شاخصهای توصیفی مربوط به میزان وام.

 

جدول 12: جدول فراوانی و درصد مربوط به سن زنان سرپرست خانوار به در طول سالهای 1383-1379

 

جدول 13. فراوانی و درصد مربوط به تحصیلات زنان سرپرست خانوار  در طول سالهای 1383-1379

 

جدول 14. فراوانی و درصد مربوط به تعداد افراد تحت تكفل زنان سرپرست خانوار در طول سالهای 1383-1379

 

جدول 15. فراوانی و درصد مربوط به تعداد محصلین تحت تكفل زنان سرپرست خانوار در طول سالهای 1383-1379

 

جدول 16. فراوانی و درصد مربوط به علت بی‏سرپرستی زنان سرپرست خانوار در طول سالهای 1383-1379

 

جدول 17. فراوانی و درصد مربوط به منابع تأمین معاش زنان سرپرست خانوار در طول سالهای 1383-1379

 

جدول 18. فراوانی و درصد مربوط به تعداد وام پرداختی به زنان سرپرست خانوار به تفكیک سال

 

جدول 19. فراوانی و درصد مربوط به نوع فعالیت زنان سرپرست خانوار در طول سالهای 1383-1379

 

 

 

(ادامه نمونه متن)

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

 

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

پایان نامه بررسی هویت قومی وملی کردها

‌ی بحث‌های می‌آید. علوم اجتماعی امروز فارغ از مفهوم و معنای لغوی یا فلسفی هویت به نقش هویت در زندگی اجتماعی یا حتی هویت فردی می‌پردازند که ناگزیر بر زندگی اجتماعی تأثیر می‌گذارد.

 

هویت یکی از مفاهیم عمده‌ای است که انسان در سراسر زندگی اجتماعی‌اش با آن درگیر بوده است. در طول زمان علاوه بر هویت‌های فردی و پایه‌ای طبیعی ، افراد انسانی خود را با هویت‌های گوناگون اجتماعی مانند هویت خانوادگی  و خویشاوندی ،‌ هویت شغلی و مالی ، هویت سرزمینی یا نژادی ، هویت قومی یا ملی و … تعریف کرده‌اند.” زندگی اجتماعی انسان بدون وجود راهی برای دانستن اینکه ” دیگران ” کیستند و بدون دانستن ” ما ” کیستیم ، غیر قابل تصور است “.(جنکینز، 1381:8)

 

از همین روست که پایه‌ای ترین مفاهیم علم انسان‌ شناسی و حتی پیش از آن، اندیشه‌ی انسان شناختی ( ما قبل تاریخ علم انسان شناسی ) ، مفاهیم “خود” و “دیگری” هستند. اینکه ” من ” کیستم بدون آگاهی از کیستی “دیگری ” ممکن نیست. دو مفهوم “خود”  و “دیگری”  را می‌توان با مفهوم “هویت” و “دیگربودگی”  انطباق داد. (کیلانی ،‌1996 و لمبارد 1994، در فکوهی 1381:22) به زبان دیگر ” تأکید اولیه انسان‌شناسان آنچنان‌که همواره گفته‌اند فهم غیریت [ دیگری ] فرهنگی است.” (  جنکینز در بالمر ، 1381:165)

 

از میان همه ی این هویتها ، بعد از شکل گرفتن اشکال مدرن دولت-ملت، هویت ملی و قومی یکی از اشکال مهم هویت انسان اجتماعی است. این دو هویت ، گرچه همیشه در برابر هم قرار نمی‌گیرند، یعنی تعلق به یکی نشان دهنده ی عدم تعلق به دیگری نیست، اما می توان گفت که همیشه رابطه ی کاملا نزدیک و تنگاتنگی با هم دارند.

 

پارامترهایی که برای مطالعه و پاسخ به پرسشهای این تحقیق ، بیش از هر چیز مورد توجه است، بررسی هویت ملی، هویت قومی و ویژگیهایی است که در میزان تعلق ملی مهم است.

 

این پژوهش بر آن است که پیش از همه با یافتن عوامل موثر بر میزان تعلق ملی، و مؤلفه های هویت ملی و قومی جمعیت آماری خود، به این پرسش پاسخ دهد که  آیا شناختی که گفتمان عامه از هویت ملی ، قومی و تعلق ملی دارند، همان شناختی است که گفتمان های موجود دیگر یعنی گفتمان روشنفکری(شامل گفتمان میان انجمن های فرهنگی و نشریات کرد زبان )و یا حتی گفتمان سیاسی –نظامی کردی دارند، یا متفاوت است و اگر متفاوت است چه عواملی این تفاوت را به وجود آورده اند.

 

” هویت های مختلف به شیوه های پیچیده ای با هم تلاقی می کنند.نهاد ها –همچون هویت ها – فراورده های آنچه مردم به انجام آن مبادرت می کنند، هستند، و در عین حال به عمل آنان شکل می دهند.  با این حال نهادها در هیچ تعبیری ، در هیچ چیز فراتر از عمل مردم موجودیت نمی یابند. در واقع نهادها همان فرایندهای مستمر نهادینه کردن هستند که به طور جمعی به مثالی بدل شده باشند “.(جنکینز،1381:214)

 

هویت‌ها از نظر روانی برای افراد و ادامه‌ی زندگی‌ اجتماعی مهم‌ و حیاتی‌اند ، اما آن‌چه باعث می‌شود مفهوم هویت برای متفکران علوم اجتماعی دارای اهمیت شود، این است که هویت‌ها در رفتار مردم نقش دارند. مثلاً‌ اگر فردی خودش را یک کرد تصور کند تلاش می‌کند که همانند یک کرد عمل کند ؛ و همین عملکرد اجتماعی فرد است که دانشمندان علوم اجتماعی را تشویق به تحقیق در مؤلفه‌های هویتی افراد، گروه‌های اقتصادی ،‌ سیاسی و اجتماعی می‌کند.” اما مفهوم هویت به همان اندازه که حیاتی است ، مبهم هم هست “( هانتیگتون،‌1384:41) تعریف هویت دشوار است و در بسیاری از روش‌های معمول اندازه‌گیری نمی‌گنجد.

 

هویت‌ به تصوراتی از خصوصیات فردی و تمایز مربوط می‌شود که توسط یک بازیگر اجتماعی حفظ و القا شده و به واسطه‌ی روابط با ” دیگران ” شکل گرفته اند. (Katzenstein. Peter J ،1996:59)

 

در این پژوهش ضمن رد واژه‌ی ناسیونالیسم قومی که موجب سردرگمی می‌شود و  کسانی چون کونور (در احمدی ،‌ 1378:38) و یا  دستوره (1380) آن را به کار برده اند، از واژه‌ی قوم‌گرایی  استفاده می‌شود. دلایل رد این اصطلاح که لوئیس اشنایدر نیز (1969) از آن   انتقاد کرده است را در فصل دوم می‌‌آوریم.

 

آن‌چه قرار است در این پایان نامه بدان پرداخته شود وضعیت قوم کرد است، سیاست‌های کلی و کلانی وجود دارد که دولت‌های ملی خود را ناچار می‌دانند که آ‌ن‌ها را به اجرا در آورند تا مانع تنش‌های قومی شوند. اما سیاست‌های خرد تری نیز وجود دارند که بسته به موقعیت خاص هر قوم باید در نظر گرفته شود ، به عنوان مثال وضعیت اقوام کرد و ترک و بلوچ در ایران از نظر تنش‌ها و تحرکات قومی کاملاً با هم متفاوت است.(احمدی ، 1378) در همین راستا گروه‌های مختلف اقوام کرد از ساکنین استان کردستان گرفته تا کردهای کلهر کرمانشاه و کردهای آذربایجان غربی هر یک نیز وضعیت متفاوتی دارند که سیاست‌های متکثری را می‌طلبد. همین دیدگاه است که در شرایطی که پیشتر نیز هویت قومی و ملی اهالی بخشهایی از مناطق کرد نشین مورد مطالعه قرار گرفته است ،‌ ما به سراغ منطقه‌ی کردنشین دیگری برویم.

 

در ایران اقوام کردی داریم که هریک با داشتن زبان متفاوت و دینی ، محیط زیست ، محیط اجتماعی و محل زندگی ، رابطه ی منحصر به فردی را با دولت مرکزی و در نتیجه بقیه اقوام ایجاد می کنند. گروه های قومی که با توجه به شرایط ویژه ای که طی آن خود و هویت قومی و ملی خود را تعریف می کنند، میزان تعلق ملی شان متفاوت است و به همان نسبت هم خواسته ها و تحرکات  قومی متفاوتی دارند. به همین دلیل هم محقق بر آن است ضمن بررسی تعلق ملی آنها، به شناخت آنها از خود و دیگری، هویت قومی و هویت ملی پی ببرد.

 

 

 

طرح مسأله

 

در چهارچوب سیاسی

 

ایران کشوری است که به خاطر موقعیت ویژه اش در تنوع قومی[1] و تحرکات قومی گریزی از مرکزی – که از زمان تشکیل دولت ملی [2] ، کمابیش همیشه با آن مواجه بوده است ( احمدی ،‌1378:‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  91-93 ) – نیاز اساسی به شناخت موقعیت خود به عنوان یک جامعه‌ی چند فرهنگی [3] دارد. شناختی که طی آن از یک سو، بتوان طی آن به حقوق اقلیتهای قومی احترام گذاشت و از سوی دیگر دولت مرکزی یکپارچگی خود را تضمین کند.

 

گرچه وجود کشوری به نام ایران سابقه‌ی چند هزار ساله دارد ، در حقیقت سابقه‌ی وجود دولت در ایران به هزاره‌ی ششم پیش از میلاد می‌رسد ( فکوهی ‌a . 1380) ( فکوهی در برتون ، 1380:13) و انسجام این مجموعه‌ی اقوام در این تاریخ چند هزار ساله برای حفظ موجودیت سیاسی  کشور کافی بوده است ، اما بعد از شکل گرفتن دولت ملی ایران به مفهوم مدرن آن ، گرایش‌های قومی گریز از مرکز شکل جدیدی به خود گرفته است . این گرایش‌ها به صورت تحرکات قومی مورد نظر ما –” که تا پیش از این بیشتر به صورت تحرکات ایلی و قبیله‌ای بوده است ” ( احمدی ، 1378:92 )-  از سالهای 1320 آغاز شده  است و تا کنون [4] نیز با شدت‌ و حدت متفاوتی ادامه داشته است.

 

آنچه مشکلات قومی ایران را دو چندان کرده است ،‌ موقعیت ویژه‌ی ایران در خاورمیانه است . مرز ایران تقریباً‌ در همه جا مرزی است میان اقوامی که در دو طرف مرز اشتراکات قبیله‌ای ، خویشاوندی ، زبانی و فرهنگی دارند . ( ن. ک . به نقشه شماره 1) اقوامی که از نظر فرهنگی بیشتر خویشاوند اقوام آن سوی مرز‌ هستند تا مردم داخل مرزهای رسمی کشور. در شرق بلوچ‌های سیستان و بلوچستان ، خویشاوند بلوچ‌های پاکستا‌نند، در شمال ترکمن‌ها ، همسایه  کشور ترکمنستان ، در شمال غربی آذری‌ها همسایه‌ی آذربایجان و جنوب غرب اعراب خوزستان در همسایگی فرهنگی و مکانی اعراب به سر می‌برند. همین موقعیت ویژه است که شبکه‌ی خبری عربی الجزیره را وا می‌دارد که طی درگیر‌ی‌های اخیر اهواز در اخبار خود به عنوان یک واقعیت عنوان کند که «اهواز در سال 1925 میلادی ضمیمه‌ی ایران شد

 

این اقوام که مرزهای سیاسی آن‌ ها را از هم جدا کرده است  آن‌قدر انسجام دارند  که یک اتفاق در گروه قومی همسان در کشور همسایه باعث تشنج در همان گروه در ایران می‌شود.[5]

 

تحرکات قومی ترکمن‌ها در شمال  کشور به خاطر عدم دخالت همسایه‌ها و ضعف گروه‌های قومی  با برقراری مجدد اقتدار دولت مرکزی ایران بعد از جنگ جهانی دوم  به پایان رسید ( عسکری خانقاه ،‌ 1374) تحرکات شرق کشور نیز به دلیل ضعف گروه‌های قومی آن‌ سوی مرز که محرک اصلی بلوچ‌ها هستند به راحتی آرام شده‌اند (حمدی ، 1378:118 )، تحرکات شمال‌ غربی و جنوب غربی نیز با توافق و قراردادها‌ی بین‌الملی [6]  آرام می‌شوند.

 

در این میان اقلیت  قومی کرد به دلیل موقعیت ویژه‌اش در خاورمیانه ، در ایران نیز وضعیت ویژه‌ای دارد. آن‌ ها  را با قراردادهای بین‌المللی نمی‌توان به آرامش فرا خواند،‌ آنها در عراق ،‌ترکیه ، سوریه نیز بدون دولت و با شدت و حدت متفاوت خواهان خودمختاری هستند. کردها  بزرگترین گروه اقلیت خاورمیانه هستند، کردستان ایران در غرب کشور بخشی  از ناحیه کردنشین بزرگتری است که  جنوب ترکیه ، شمال عراق و شرق سوریه هم شامل‌اش می شود. گرچه فعالیتهای سیاسی –نظامی کردستان ایران در مقایسه با کردستان عراق و ترکیه خشونت کمتری دارد ولی در ایران مسائل زبانی و مذهبی و فرهنگی ودر نتیجه تحرکات قومی کردها در ایران بیش از ترکها ، بلوچ‌ها وعرب‌های ایران است.( احمدی،1383:76) ” کردها را بسیاری ، بزرگترین گروه مردم بدون دولت می‌دانند. ” (برتون،1380:105)  قدرت دولت مرکزی ایران مانع شده است که ایران یوگسلاوی یا نزدیکتر برویم  افغانستان دیگری شود ، اما در طول همین دوره به هرحال همیشه تحرکاتی وجود داشته و آنچه در این میان فراموش شده است  تلاش برای یافتن راه حلی فرهنگی برای حفظ حاکمیت ملی و تقویت اتحاد اقوامی است که قرنها با هم زیسته‌اند و تاریخ گواه امکان همزیستی مسالمت‌آمیزشان است.

 

در چهارچوب فرهنگی

 

” الگوی فرهنگی- قومی کشور ایران ، الگوی پیچیده‌ای متشکل از گروه‌های قومی ، زبانی ،‌ مذهبی،‌ نژادی، فرهنگی ، و منطقه‌ای را به نمایش می‌گذارد ، تا جایی که به جرأت می‌توان ادعا کرد این تنوع و پیچیدگی،‌ خصیصه‌ی بنیادی جامعه‌ی ایران است “. (مقصودی، 1380:16)

 

این تنوع به خودی خود یک خصیصه‌ی منفی نیست. ” قومیت آشکار‌ترین شکل و منبع خرده‌ فرهنگ‌هاست ” و خرده فرهنگ‌ها می‌توانند به اعتلای فرهنگ جامعه کمک کنند . اما در برخی موارد ویژگی‌های فرهنگی مانند قومیت یا مذهب باعث جدایی مردم از یکدیگر (گاهی به صورتی بسیار تراژیک ) می‌شود. مثلاً یوگسلاوی سابق در جنوب شرقی اروپا را در نظر بگیرید . از جمله‌ عواملی که آتش ناآرامی‌ها این کشور را در سال‌هیا اخیر دامن زد کثرت و گوناگونی فرهنگی بود. این کشور کوچک که مساحت آن نصف انگلستان است ، قبل از فروپاشی 25 میلیون نفر جمعیت ، دو نوع خط ، سه مذهب ، چهار زبان ، پنج ملیت ، و شش جمهوری سیاسی داشت و از جانب هفت فرهنگ مختلف محاصره شده بود. ستیز فرهنگی که این کشور را به سوی جنگ داخلی سوق داد نشان‌ دهنده‌ی آن است که خرده فرهنگ‌های مختلف درون یک جامعه فقط منبعی برای تکامل و رشد فرهنگی نیستند ، بلکه منبعی برای تنش و خشونت نیز می‌باشند.

 

اما آن‌طور که جنکینز می‌گوید : ” قومیت به شباهت و تفاوت “ما ” و ” آنها ” متکی است. شناسایی قومی به شیوه یا خاص سرنوشت فرد را به جمع گره می زند که ممکن است پیامدهای مهمی داشته باشد .” (جنکینز،‌ 1381:110) این پیامدهای مهم گاه می‌تواند پیامدهای مهم سیاسی باشد که گاهی مواقع تا تبدیل شدن به پیامدهای نظامی  هم پیش می‌روند.

 

با توجه به آن‌چه گفته شد، مسأله‌ی بحران‌های قومی در ایران گرچه به خودی خود یک مسأله‌ی سیاسی و مطرح در علوم سیاسی نیز هستند،‌ اما تقلیل این امر به تنها یک امر سیاسی اشتباهی است که در نه تنها به نادیده گرفتن حقوق اقوام مختلف منجر می‌شود ، تاوانش را در دراز مدت دولت مرکزی نیز پرداخت خواهد کرد. چرا که ” در جوامع چند قومی مانند ایران یکی  از مهمترین عوامل تهدید کننده‌ی یکپارچگی ، رفتار تبعیض آمیز با قومیت‌هاست. تبعیض و بی‌عدالتی از یک سو سبب تشدید تعصبات و پیش‌داوری‌های منفی در بین اقوام می گردد و از سوی دیگر زمینه را برای تشدید تضادها و کشمکش‌های قومی فراهم می‌آورد” (یوسفی ، 1383:49) رفتار تبعیض آمیز با قومیت‌ها در ایران به دلیل این‌که قومیت‌ها در ایران ریشه‌ی نژادی ندارند و تضادها تاریخی نیستند ، در بسیاری از موارد ناخواسته اتفاق می‌افتد.

 

در شرایط کنونی آن‌چه بیش از هرچیز بر اهمیت و حساسیت مطالعات قومی افزوده است ، انقلاب در عرصه‌ی اطلاعات و ارتباطات است که به مسائل قومی ابعاد برون مرزی منطقه‌ای و بین‌المللی بخشیده است. شرایطی که باعث از بین رفتن مرزهای جغرافیایی ، ارتقای سطح آگاهی‌های عمومی و شناخت بهتر افراد نسبت به هویت‌های فردی و اجتماعی شده است. کم‌رنگ شدن مرزهای جغرافیایی افزایش کمی و کیفی امکان برقراری ارتباط با گروه‌ها و اقوام هم‌ ریشه و هم تبار در آن‌ سوی مرزها شده است.

 

از سوی دیگر تاریخ درگیری‌ها و گرایش‌های سیاسی کردها نشان می‌دهد که ” روابط فرهنگی میان کردها و فارس‌ها مانع بروز گرایش‌های

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 قوی سیاسی مرکز گریز بوده است ” (احمدی ،‌1378:90)

 

 

 

ضرورت و اهمیت تحقیق

 

در این بخش لازم است فارغ  از اینکه ما به این موضوع بپردازیم یا نه ، اهمیت و ضرورت کارکردی پرداختن به چنین مسأله‌ای را مورد بحث قرار دهیم . این بحث را باید در چند سطح مورد توجه قرار داد:

 

  1. اهمیت مسأله‌ی هویت در جهان امروز.

اهمیت هویت در جهان در حال تغییر امروزه ، مسأله‌ای آشکار است ، چرا که فضا( و مکان ) ، زمان و فرهنگ به عنوان عوامل شکل دهنده‌ی هویت ( گل محمدی ، 244- 1383:228) به سرعت در حال تغییرند.

 

هانتیگتون در کتاب خود ” چالش‌های هویت در آمریکا” ، ذیل عنوان بحران جهانی هویت می‌گوید، امروزه  مدرنیزه‌ سازی ، توسعه‌ اقتصادی، شهر نشینی و جهانی سازی مردم را وادار کرده است تا در باره‌ی هویت ملی خود تجدید نظر کنند. هویت‌های منطقه‌ای و فرهنگی ” دیگر ملی” از هویت‌های گسترده تر ملی، در حال پیشی گرفتن هستند. ( هانتیگتون ، 1384:29)

 

این تغییر سریع هویت‌ها باعث شده که امروزه‌  کشمکش‌های هویت بنیان[7] ، به عنوان یکی از سر فصل‌های مطالعات علوم اجتماعی در آید.

 

  1. اهمیت و ضرورت پرداختن به مسأله‌ی قومیت و قوم گرایی در جهان امروز

قومیت‌ها و تعلقات قومی معمولاً وقتی در علوم اجتماعی و حتی روان‌شناسی اجتماعی مورد توجه قرار می‌گیرند که گروه قومی گروه اقلیت[8] نیز باشد.( گرچه این بدین معنا نیست که گروه‌های اکثریت کمتر قومی هستند) در اواخر جنگ جهانی دوم ، لوئیس ویرث در مقاله‌ای تحت عنوان مسأله‌ی گروه‌های اقلیت، گروه‌های اقلیت را دسته‌ای از مردم تعریف می‌کند که به دلیل داشتن ویژگی‌های فیزیکی یا فرهنگی متفاوت از اعضای دیگر جامعه‌ منجر می‌شوند و اعضای گروه‌های دیگر جامعه به ویژه اعضای گروه‌ اکثریت با آنها رفتا‌ر‌های تبعیض آمیز می‌کنند. (Wirth.L.1985:345) رفتار ویژه‌ی جامعه با گروه‌های اقلیت به عنوان گروه‌های آسیب پذیر، باعث این توجه‌ آکادمیک شده است.

 

از ابتدای قرن بیستم  در شرایطی که بسیاری از مردمی که به عنوان قبایل یا بومی‌ها مورد مطالعه‌ی انسان شناسان اجتماعی قرارگرفته بودند حالا دیگر در پی جنبش‌‌های آزادی ملی  ملت یا کشمکش‌های قومی دولت‌های پسا استعماری، قوم محسوب می‌شدند. آنها که پیش از این یک قبیله بودند ، حالا تبدیل شده بودند به اقلیت‌های قومی[9] . از سوی دیگر. بسیاری از گروه‌های قومی به شهر‌ها و مناطق مرکزی کوچ کردند. جایی که آن‌ ها با مردمی با رسوم ، زبان و هویت‌های دیگری ، مواجه شدند، این گروه نیز از سوی جامعه‌شناسان و انسان‌شناسان شهری مورد توجه قرار گرفتند.

 

و بالاخره تعداد زیادی  از اعضای گروه‌های قبیله‌ای سابق نیز، به اروپا و امریکای شمالی مهاجرت کردند. جایی که روابط‌‌شان با جامعه‌ی‌ میزبان به طور گسترده‌ای به وسیله‌ی جامعه‌شناسان، روان‌شناسان و انسان‌شناسان اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته و می‌گیرد. به طور کلی رابطه‌ی دولت به عنوان نماینده‌ی اکثریت با گروه‌های قومی به عنوان گروه‌های اقلیت یکی از زمینه‌های اصلی تحقیقات علوم اجتماعی است.

 

  1. ضرورت پرداختن به مسأله‌ی کردها در ایران .

همانطور که پیشتر در طرح مسأله درباره‌ی وضعیت ویژه‌ی ایران در تنوع قومی و نیز شرایط کردها اشاره شد کردها به گواه تاریخ ایران ، حساس‌ترین مطالبات قومی را از ابتدای تشکیل دولت‌های ملی داشته‌اند. تشکیل دولت مستقل مهاباد و مبارزات گاه مسلحانه‌ای که تا اوایل انقلاب به طول انجامید گواه این ضرورت است.

 

  1. مهاباد و اهمیت این شهر در میان مناطق کرد نشین .

در ایران گروه‌های مختلف اقوام کردی داریم که هر یک به دلیل داشتن زبان و دینی متفاوت ، محیط زیست ، محیط اجتماعی و رابطه‌ای که با اقوام دیگر ایران دارند، رابطه‌ی منحصر به فردی با دولت مرکزی ایجاد می‌‌کنند . حضور اقوام کرد در جنوب استان ترک نشین آذربایجان غربی خود مسأله را متفاوت با بقیه مناطق کردنشین می‌کند ، ” درگیری‌های گاه خونینی” ( آموسی ، 1384:16)  که میان این دو قوم (کرد و ترک) اتفاق می‌افتد ضرورت بررسی این مسأله را بیش از پیش نشان می‌دهد.

 

شهر مهاباد به دلیل حساست تاریخی که در مورد جنبش‌های کردی دارد [10] انتخاب شده است. با در نظر گرفتن این مسأله‌ی کلیدی که پیشینه و زمینه‌ی تاریخی زمین تحقیق بی شک نتایج را تحت تأثیر قرار خواهد داد و همان‌طور که گفته خواهد شد،  اصولاً  یکی از منابع اصلی هویت  گروهی ،‌ تاریخ است . بنابراین هویت قومی را بدون در  نظر گرفتن شرایط تاریخی و جغرافیایی نمی توانیم مطالعه کنیم.

 

از سوی دیگر انتخاب شهر نیز به عنوان محل جغرافیایی مورد به این دلیل بوده است که در شهرها  به دلیل این‌که روابط عشایری نیستند،‌ هویت‌های ملی یا قومی  به عنوان مفاهیم جدید ، در برابر هویت‌های قبیله‌ای و طایفه‌ای بهتر فهمیده می‌شوند.

 

  1. اهمیت انتخاب جوانان به عنوان جمعیت آماری مورد مطالعه

در هر جامعه‌ای جمعیت  پویا و تأثیر گذار بر‌‌‌ آینده‌ی جامعه جوانان هستند.‌ به زبان دیگر با مطالعه‌ی جوانان به نوعی ، آینده‌ی جامعه‌ را مورد تحقیق قرار داده ایم . یعنی مطالعه‌ی جمعیت جوان یک منطقه می‌تواند تبیین ما را واقع گرایانه‌تر نماید و قدرت پیش بینی به محقق دهد.

 

  1. ضرورت مطالعه‌ی مردم شناسانه‌ی این موضوع

مقایسه‌ی گرایش‌های مرکز گریز کردها در ترکیه و عراق  با کرد‌های ایران نشان می‌دهد که مسأله‌ی کردها  تا چه حد ریشه‌ی فرهنگی دارد. و نزدیکی فرهنگی تا چه حد می‌تواند از این گرایشات بکاهد .از همین روست که پرداخت اجتماعی به این مطلب در حوزه‌ی علوم اجتماعی و مهمتر از همه انسان شناسی که در میان علوم اجتماعی داعیه‌ی پرداخت عمیق و ژرفانگر را به موضوع دارد ، الزامی به نظر می‌رسد. از این میان نیز شناخت قومی وقتی که  بر پایه‌‌ی هویت قومی شکل گیرد ، می تواند عمیق‌ترین شناخت‌ها باشد.

 

[1] . بر اساس اسناد موجود در وزارت کشور ایران ، اقوام ایرانی شامل اقوام هشت گانه‌ی زیر هستند:

 

آذری، بلوچ ، ترکمن، طالش ، عرب ، فارس ، کرد و لر.

 

[2] . دولت رضاخان را اولین دولت ملی ایران می‌دانند.

 

[3]  . Multicultural  Society

 

[4] .  برای نمونه ن. ک به برای نمونه درگیری ها تحرّکات قومی تابستان گذشته در حوزه ی کرد نشین غرب کشور( ن. ک. به بی.بی.سی. دوشنبه 25 ژوئیه 2005  ) تحرکات قومی در خوزستان ( ن. ک. به بی.بی.سی.  شنبه 16 آوریل 2005  و   شنبه 05 نوامبر 2005 )

 

[5] . ن.ک. به بی.بی.سی.  چهارشنبه 15 ژوئن 2005

 

[6] . در این مورد می‌توان به سرکوب قیام پیشه‌وری با همکاری روسیه اشاره کرد.

 

[7] . Identity-based conflict

 

[8] .minority group

 

[9] .Ethnic Minorities

 

[10] . همانطور که خواهیم گفت ، مهاباد در 1324 پایتخت  جمهوری مهاباد بوده است. (ادامه نمونه متن)

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

 

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

پایان نامه ارشد رشته علوم اجتماعی -بررسی انسان‏ شناختی استراتژی ‏های قدرت زنان كُرد

:

 

از ویژگی‏های بارز جامعه ایرانی مردسالاری می‏باشد. اما نمی‏توان تصور كرد كه زنان در تمامی حوزه‏ها و تمامی زمان‏ها تحت تسلط‏اند و این مردان هستند كه جریان امور را تعیین می‏كنند. چنان كه كتی
دیویس معتقد است: «تاكنون با مفهوم قدرت طوری برخورد می
شده كه گویی فقط در اختیار مردان است و قدرت در اجتماعات برابری طلبانة آرمانی مورد نظر جایی ندارد. اما بررسی
ها نشان داد كه قدرت در میان زنان نیز وجود دارد و آنان همچون كنش
گرانی كه از قدرت استفاده می
كنند مطرح هستند.» (اعزازی، 1385: 17-16)

 

در تحقیق حاضر سعی بر آن شده به روش‏هایی كه زنان كرد بكار می‏برند تا در خانواده‏ خویش جریان برخی از امور را به نفع خود گردانند و به اهداف خود رسیده وایده‏هایشان را تحقق بخشند، پی ببریم. ما در جهت تحلیل روش‏ها و استراتژی‏های آنان، كارایی و اثربخشی این استراتژی‏ها گام برمی‏داریم.«تصمیم
گیری پنهان از این منظر یعنی آرایش صحنه برای حفظ قدرت از طریق شیوه
هایی مانند كنترل اطلاعات فرد B و دسترسی به وسایل ارتباط جمعی و ایدئولوژی
سازی در راستای سرپوش نهادن بر اختلاف منافع پنهان A وB یا سازماندهی تحقق منافع توسط A، چنان كه تحت این شرایط مؤثرترین حالت تصمیم
گیری پنهان است كه B با توجه به ساخت
های موجود و علی
رغم میل خود شرایط را بپذیرد و خویشتن را برای طرح مسئله ذی
حق نداند» (محمدی
اصل، 1381: 63-62)

 

ترفندهای زنان در گریز از قدرت مردانه و اثرگذاری بر امور در خانواده برحسب طبقه اجتماعی، سبك زندگی، میزان تحصیلات، تعلق به گروه قومی و دینی و… تغییراتی می‏پذیرد. لذا در اینجا سعی بر آن بوده استراتژی‏های قدرت را در یكی از گروه‏های همگن زنان، یعنی زنان طبقه متوسط شهرستان سنندج بررسی كنیم. البته با یادآوری این نكته كه ما استراتژی‏های قدرت زنان كرد را از خلال روابط خویشاوندی و در میان گروه خانوادگی می‏پردازیم. خانواده كوچكترین واحد اجتماعی و خصوصی
ترین واحد نیز هست. بسیاری از تنبیهات سخت بدنی زن توسط شوهر، و یا فرزندان توسط پدر، ناپدری و نامادری و دیگر افراد بزرگسال در خانواده و نیز آزارهای كلامی و روانی در داخل خانه صورت می
گیرد. نگارنده بر این اعتقاد است كه زمانی كه افراد از كنش ارتباطی استفاده می
كنند توسل به كنش وسیله
ای و استراتژیک كاهش می
یابد. در كنش ارتباطی است كه سلامت جسم و روان افراد حفظ می
شود. زن و شوهری كه بتوانند با هم به راحتی و بدون موانع به كنش ارتباطی بپردازند‏ فضای سالمتری در خانه تولید خواهند كرد و این سلامت ارتباط بر كودكان و ارتباط آنان با والدین تأثیر بسیاری خواهد گذاشت و در آینده همین الگوها نه تنها در خانواده
ها كه از طریق افراد خانواده‏، در سطح اجتماعی و حوزه عمومی نیز، به رفتار در خواهد آمد و لذا به سلامت جامعه كمك فراوان خواهد نمود. من كارم را از سطح خانواده كه اولین نهاد اجتماعی كردن افراد است شروع كرده
ام كه اولین قدمها را برای داشتن جامعه
ای برابر، آزاد و عادل را از همین اولین آموزشگاه شروع كرده باشیم.«ارتباط بزرگ
ترین عامل منفردی است كه بر سلامت انسان و رابطه
اش با دیگران اثر می
گذارد» (ستیر، 1373: 75)

 

 

 

 

 

طرح مساله:

 

معمولاً همیشه از قدرت مردانه بحث شده و از زنان به گونه‏ای یادشده كه قدرتی نداشته و تصمیم‏گیری‏ها، اعمال خشونت‏های جسمی، جنسی و روانی و… همه از طرف مردان اعمال می‏شوند. بررسی‏ها در مورد قدرت زنان اندك بوده، خصوصاً در مورد زنان كُرد.

 

اصطلاح «غیرشدگی»[1] با مفهوم «دیگری شدن» و مفهوم فوكویی«بیرونی شدن» یا حاشیه‏ای شدن شخص ارتباط نزدیک دارد. شرایط غیرشدگی كه اغلب مترادف با «دیگری» تصور شده است، مختص شخص‏ حاشیه‏ای یا پیرامونی است كه به مراكز قدرت دسترسی ندارد. مراكز، نقطه مبدأ را بازنمایی می‏كنند كه در آن نقطه معنی به مثابه هنجار تعیین كننده، تأیید و تثبیت شده است. كسانی كه به دلیل طبقاتی، كاستی، جنسیتی یا مذهبی از مركز طرد می‏شوند نامرتبط با قواعد هنجاری طبقه‏بندی می‏شوند و«دیگری[2]» نام می‏گیرند. نظریه پردازان فمینیست بحث می‏كنند كه مردسالاری با بهره گرفتن از الگوهای هویتیِ ذات گرایانه و زیست‏شناسانه برای زنان، غیرشدگی را به تجربه زنان نسبت داده است. به این ترتیب تجربه زنان همگن شده، به حواشی رانده شده و در انقیاد هنجار عام، یعنی تجربة مرد درآمده است تا به قدرت مردسالاری مشروعیت و حقانیت بخشد.(هام وگمبل، 1382:‏ 30) به همین دلیل از تجربه قدرت‏نمایی زنان بسیار كم سخن گفته می‏شود. دیگر آن كه زنان عمده فعالیتشان در خانه بوده و خانه یک حوزه خصوصی است كه حوزه خصوصی در برابر حوزه عمومی كمتر به چشم می‏آید و اخبار در مورد اتفاقات و رویدادها و رفتارها درون خانه بسیار كمتر از حوزه عمومی منتشر می‏شود. حوزه خصوصی جایی است كه رفت و آمد به آن كم و كنترل شده است و لذا اطلاعات درباره آن اندك می‏باشد اما حوزه عمومی بسیار راحت‏تر به چشم می‏آید و حال كه زنان تا چند دهه اخیر محدود به حوزه خصوصی بوده‏اند اطلاعات ما از رفتارهای آن‌ ها كم‌تر می‏باشد.

 

«از دیدگاه انسان‏شناسی فمینیستی همه فرهنگ‌ها زنان را در حوزة خانگی (خصوصی) و مردان را در قلمرو عمومی قرار می‏دهند. به اعتقاد میشل روزالدو بین فرودستی زنان در یک جامعه مشخص و میزان جدایی بین قلمروهای عمومی و خانگی رابطه مستقیمی وجود دارد.(روزالدو، به نقل از هام، 1382: 357)

 

لذا سعی كردیم كه روابط قدرت را در عرصه خصوصی، قلمروی كه زنان بیشترین حضورشان را در این عرصه دارند، بررسی كنیم.

 

«نكته‏ای كه باید بدان توجه داشت این است كه علم سیاست، تنها به مطالعه و بررسی رابطه قدرت در سپهر عمومی می‏پردازد، در حالی كه در زندگی خصوصی نیز رابطة قدرت وجود دارد و تفكیک میان دو حوزه، موجب بی‏توجهی به مسئله قدرت در عرصه خصوصی است. در دوره اخیر، نه تنها فمینیست‏ها، بلكه سایر اندیشمندان و نظریه‏پردازان، به دنبال رابطه قدرت در همه عرصه‏ها هستند. از این رو، تعریف سیاست توسعه یافته است و دیگر محدود به قدرت حاكمیت و دولت نمی‏شود و زندگی خصوصی را نیز در بر می‏گیرد.» (مشیرزاده، 1383: 172)

 

روابط قدرت در خانواده متاثر از فرهنگ حاكم بر جامعه می‏باشد و نیز به نوبه خود تأثیرگذار بر فرهنگ حاكم. در اینجا نمی‏توان از همه زنان كرد حرف زد زیرا این زنان برحسب ویژگی‏هایی از جمله طبقه اقتصادیشان و… وضعیتشان فرق می‏كند.

 

علاوه براین وضعیت زنان كرد در ایران با زنان كرد در سایر كشورها هرچند تشابهاتی دارد،‏ اما تفاوت‏هایی نیز می‏پذیرد زیرا فرهنگ كردها در هر كشور، از فرهنگ غالب در آن كشور تأثیراتی پذیرفته كه این تأثیرات بر نگرش آن خرده فرهنگ نسبت به منزلت و حقوق زنان و میزان مشاركت‏دهی زنان در فعالیت‏ها تأثیر می‏گذارد.

 

به همین دلیل ما اینجا از زنان در شهر سنندج كه یكی از شهرهای كردنشین در ایران می‏باشد سخن می‏گوییم.

 

یكی از عرصه‏هایی كه قدرت در آن ظاهر می‏شود و روابط قدرت را در آن می‏توان دید عرصه‏ خانواده است. كه خصوصاً برای بررسی قدرت زنان، عرصه قابل مطالعه و قابل دسترسی‏تری است. نگرش نسبت به زنان در این نهاد، بر نگرش در دیگر نهادها هم تأثیر گذاشته و نیز تأثیر می‏پذیرد. زیرا بخش بزرگی از اجتماعی‏شدن و یادگیری در خانه و خانواده روی می‏دهد و همین افراد بازیگران سیستم اجتماعی خواهند شد. از سیستم‏های اجتماعی تأثیر پذیرفته و نیز بر آن تأثیر می‏گذارند و نگرش‏ها و عادات رفتاری خود را در مكان‏ها و عرصه‏های مختلف با خود حمل می‏كنند.

 

قدرت مردان، در جامعه نسبت به قدرت زنان شناخته شده‏تر است زیرا آنها بسیار بیشتر از زنان در عرصه‏های اجتماعی حضور رسمی و صوری دارند. در برخی موارد هرچند زنان ظاهراً حضور ندارند و ما زنان را رسماً در جایگاه تصمیم‏گیرنده نمی‏بینیم. اما در واقع رهبران پشت پرده‏اند. در این موارد شاید نمی‏توان از واژه قدرت در معنای تخصصی آن و یا حتی اقتدار نام برد و بتوان از نفوذ زنان سخن گفت. آنان گاه نظرات و ایده‏هایشان را از طریق انتقال آنها به مردان،‏ وارد عرصه عمل كرده و بدین ترتیب در بسیاری از امور دخالت می‏كنند. یعنی هرچند در ظاهر امر این مرد است كه حرف می‏زند و رأیش را بیان می‏كند اما فی‏الواقع این تفكرات و نظرات زن است كه او را به این نظر یا عمل سوق داده است. مثلاً‏ در كردستان در مراسمی كه مهریه[3] تعیین می‏شود، این تنها مردان هستند كه در اتاقی گردهم نشسته و بر سر مقدار آن چانه می‏زنند. اما این تنها ظاهر قضیه است. درواقع در بسیاری از خانواده‏ها قبل از شروع این مراسم، در خانه زنان شروع به بحث با مردان خانواده می‏كنند و مقدار مناسب مهریه را به او می‏گویند. حتی او را مجهز به دلایل و شواهدی می‏كنند تا در مراسم برای اقناع طرف مقابل از آن استفاده كند. آیین تعیین مهریه نمونه‏ای است از صحنه‏های نفوذ زنان. و اما زن برای این نفوذ، از راهكارها و تمهیداتی بهره می‏برد كه موضوع اصلی مورد بحث ما است.

 

اما چون زنان در بسیاری از موارد خود در صحنه ظاهر نمی‏شوند، حرفی نزده و درظاهر در قضیه دخالتی ندارند، سبب این تصور در اكثریت مردم گشته كه زنان منفعل و بدون قدرت‏اند. به همین دلیل شناسایی نحوه اعمال قدرت از طرف زنان در عرصه‏هایی از خانواده از جمله: عرصه اقتصادی، عرصه تربیت فرزندان، عرصه زناشویی و… هدف این تحقیق می‏باشد. برتراند راسل در كتابش با نام قدرت، از قدرت پشت پرده سخن می‏گوید. او می‏نویسد« در هر سازمان بزرگی كه زمامداران قدرت زیادی در اختیار دارند، مردان(یا زنان) كوچكتری هم هستند كه با شیوه‏های شخصی خود در رهبران نفوذ می‏كنند» و البته او صفات لازم برای كسب قدرت پشت پرده را متفاوت از صفات لازم برای انواع دیگر قدرت می‏داند.(راسل: 1371، 71)

 

در اینجا واژه قدرت را به عنوان یک واژه عمومی بكار می‏بریم. در ذیل آن واژه‏های تخصصی اقتدار، نفوذ، دستكاری و… وجود دارد. شكل

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 خاصی از قدرت موردنظر ما نمی‏باشد. بلكه مهم این است كه زنان بر امور در خانواده موثر واقع می‏شوند یعنی آنها را تحت‏تأثیر قرار می‏دهند. حال این تأثیرگذاری ناشی از اقتدار، زورگویی و سلطه باشد و یا ناشی از چانه‏زنی، اقناع و… مهم نحوه تأثیرگذاری و تاكتیك‏ها و نیز سیاست‏های زنان در طی جریان تأثیرگذاری می‏باشد. كه حال هدف زن از این تأثیرگذاری تامین منافع شخصی خویش، منافع خانواده پدری‏اش و یا نفع خانواده‏ای كه تشكیل داده است باشد. محور اصلی بحث ترفندها، گریزها، سیاست و استراتژی‏هایی است كه این زنان در جهت رسیدن به آنچه نفع و مقصود می‏دانند بكار می‏گیرند.

 

«قدرت پدیده‏ای است كه همیشه در زندگی اجتماعی وجود دارد. در همة گروه‏های انسانی برخی افراد اقتدار و نفوذی بیش از دیگران دارند و خودِ گروه‏ها نیز از نظر میزان قدرتشان متفاوتند. معمولاً قدرت و نابرابری رابطة نزدیكی بایكدیگر دارند. قدرتمندان می‏توانند منابع ارزشمند مانند دارایی و ثروت را انباشته كنند و به دست آوردن چنین منابعی به نوبة خود وسیلة ایجاد قدرت است.» (صبوری: 1381،‏26)

 

هرچند به دغدغه اصلی زنان و منبع اصلی موردنزاع آنها و حتی میزان كارایی این روش‏ها نیز پرداخته می‏شود اما اینكه آنچه او نفع خویش تشخیص می‏دهد آیا تشخیص درستی است و اینكه زندگی و انرژی و توان خویش را در جهت توهمی تلف كرده و یا اینكه آیا این روش‏ها اخلاقی و منطقی‏اند یا نه در محور اصلی مباحث ما قرار ندارد و صرفاً در راستای محور اصلی، اشاره‏ای به آنها خواهد شد.

 

لذا در اینجا اصطلاح كلی استراتژی‏های قدرت به راهكارها، ترفندها، گریزها، رفتارها، اعمال و… در جهت نفوذ، اقتدار، سلطه، قدرت و… اشاره دارد.

 

 

 

شرح مفاهیم

 

«انسان‌شناسان فمینیست بین قدرت، اقتدار و نفوذ تمایز قائل می‏شوند. به نظر آنان زنان، به لحاظ بینا فرهنگی از برخی شكل‏های قدرت در تصمیم‏ گیری اجتماعی برخوردار می‏شوند. ولی از آنجا كه فعالیت‏های مردان كانون ارزش فرهنگی است در تمامی فرهنگ‌ها منبع مشروعیت در اعمال قدرت نیز مردان هستند.» (هام وكمپل. 1382:‏ 347)

 

«قدرت خانگی[4] اما خاصیت یا صفتی در یک سیستم خانوادگی است كه براساس آن فرد یا افرادی توانایی(بالقوه یا بالفعل) تغییر رفتار دیگر اعضای خانواده را دارند. منابع قدرت را معمولاً در ارتباط با شاخص‏هایی چون تحصیلات، درآمد، مالكیت، شغل و … می‏دانند.در این حوزه به روابط داخلی افراد و فرایندهایی كه در آن قدرت شكل می‏گیرد نظیر تصمیم گیریها، حل مشكلات، حل تضادها و … توجه می‏شود. منابع قدرت ویژگی‏ها یا نهادهایی را در بردارد كه موجب تمایز عامل قدرت و تابع قدرت می‏شوند. این منابع شامل شخصیت، مالكیت و سازمان می‏شود.(گالبریت، 1373: 11)

 

«فرهنگ علوم‏اجتماعی قدرت را این‏گونه تعریف می‏كند: قدرت در كلی‏ترین مفهوم آن عبارت است از:

 

الف) توانایی(اعمال شده یا نشده) برای ایجاد رویداد معین

 

ب) نفوذ اعمال شده به وسیله یک فرد یا گروه به هر طریق بر رفتار دیگران در جهات مورد نظر.

 

این تعریف در واقع از تعریف معروف ماركس و برگرفته شده است كه قدرت را«توانایی اعمال ارادة خود در یک رابطه اجتماعی معین صرف نظر اینكه مبنای آن توانایی چیست، حتی در برابر مخالفت و به رغم اراده دیگران» تعریف می‏كند.» (صبوری. 1381، 25-24)

 

«قدرت در معنایی عام قابلیت انجام اعمال مؤثر یا توانایی اثرگذاری مطلوب بر اشیاء یا افراد است.»(ریویر. 1382. 28)

 

دال در رابطه با قدرت معتقد است كه:

 

«طرف A بر طرف B تا جایی قدرت اعمال می‏كند كه بتواند طرف B را به كاری وا دارد كه در غیر آن صورت كار مزبور را انجام نمی‏داد.» (Dahl . R , 1957: 203)

 

«مفهوم اقتدار به وضعیتی اشاره دارد كه در آن اعمال كنندگان قدرت از نظر عموم مردم دارندگان به حق با مشروع قدرت پنداشته می‏شوند، بدین سان ، قدرت به تنهایی به مفهوم وضعیتی است كه به توانایی كاربرد زور اشاره دارد اما اقتدار ویژگی رضایت را هم در بر دارد.» (صبوری، 1381. 28)

 

«قدرت به اعمال نفوذ با تكیه بر نوعی مجازات اطلاق می‏شود(كاربرد زور جسمانی، شدیدترین نوع مجازات منفی است)؛ اما اقتدار به اعمال نفوذ مبتنی بر حیثیت شخصی و یا منزلتِ یک سمت اطلاق می‏شود.» (بیتس و پلاگ. 1375: 654)

 

پایان نامه رشته حقوق

 

«سیاست ترجمه واژة یونانی Politeia است كه یونانی‏ها به آن نظام شهری می‏گفتند. یعنی شیوه‏ سازمان بخشیدن به فرماندهی كه در دولت شهرهای یونانی به مفهوم سازمان دهی تمام اجتماع در نظر گرفته می‏شد. این واژه به مفهوم شهروندی، حكومت و شكل حكومت نیز به كاربرده شده است.» (صبوری. 1381، 23)

 

«واژه سیاست در زبان فارسی به معنای(1) با داشتن ملك، حكومت، ریاست و داوری (2) مصلحت، تدبیر و دوراندیشی (3) قهر كردن و هیبت نمودن (4) شكنجه، عذاب و عقوبت و مجازات كردن است.» (دهخدا، 1345، 742- 741)

 

«خانواده یک گروه زیستی ـ اجتماعی است كه حداقل از دو نفر(مرد ـ‏ زن) كه با یكدیگر نسبت خونی ندارند تشكیل شده معمولاً خانواده، محلی برای فرزندآوری است و حداقل كاركرد خانواده این است كه محیطی را فراهم می‏سازد كه در آن نه تنها نیازهای طبیعی افراد برآورده می‏شود بلكه جایگاه اجتماعی ـ فرهنگی فرد نیز تثبیت می‏گردد. شكل جهانی خانواده امروزی به شكل زیستی شامل والدین و فرزندان می‏باشد.(Gould and Lokolb, 1964. 257-259) و دكتر ساروخانی خانواده را این چنین تعریف می‏كنند. «خانواده گروهی است اجتماعی و متشكل از افرادی كه دارای روابط سببی(زن-شوهر)، احیاناً نسبی(در صورت وجود فرزندان) و گاه فرزندپذیری با یكدیگرند.»(ساروخانی، 1370: 144)

 

ایدئولوژی«یعنی ارزشها و باورهایی كه به تحكیم موقعیت گروه‌های قدرتمندتر به زیان گروه‌های كم قدرت‌تر یاری می‌رسانند. قدرت، ایدئولوژی و تضاد همواره با یكدیگر پیوند نزدیک دارند. بسیاری از ستیزه‌ها به علت پاداشهایی كه قدرت می‌تواند به همراه آورد، بر سر قدرت است.»(گیدنز 1381: 767)

 

فضای خصوصی: فضایی كه مربوط می‌شود به كوچكترین واحد اجتماعی یعنی خانواده. وقتی از یک خانه یا آپارتمان حرف می‌زنیم با فضای خصوصی سروكار داریم كه افراد محدودی به آن رفت و آمد دارند.(فكوهی. 1381 جزوه درس انسان‌شناسی شهری) هیچكس نمی‌تواند بدون رضایت ساكن به محل مسكونی وارد شود. فضای خصوصی از نظر حقوقی حفاظت شده است.

 

 

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

 

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم اجتماعی – استراتژی ‏های قدرت زنان كُرد

 

 

دانشگاه تهران

 

دانشكده علوم اجتماعی

 

پایاننامه برای كارشناسی ارشد

 

 

 

بررسی انسان‏شناختی استراتژی‏های قدرت زنان كُرد

 

(بررسی موردی زنان طبقه متوسط شهرستان سنندج)

 

استاد راهنما: دكتر ناصر فكوهی

 

استاد مشاور: دكتر منیژه مقصودی

 

نگارنده: 

 

گروه: انسان
شناسی

 

 

 

هدف‏ها:

 

هرچند تاریخ «مردانه» مردم‏شناسی در مقایسه با دیگر علوم بسیار اندك است و بسیار زود مردم‏شناسان زن وارد این علم شده و كار بر روی زنان را شروع كردند، اما در رابطه با زنان كرد خصوصاً در رابطه با مساله قدرت كارهای تحقیقاتی بسیار اندك بوده و آن بخش اندك نیز صرفاً در حد معرفی چند زن كردی بوده كه ریاست طایفه و ایل خود را برعهده داشته‏اند. در مورد زنانی كه پُست و موقعیت برجسته‏ای در جامعه خود نداشته‏اند بررسی در این زمینه بوده كه این زنان تا چه حد موقعیت فرودستی در جامعه دارند و ظلم‏های رواشده بر آنها را برشمرده‏اند و هیچگاه بازی‏های قدرت میان زن و مرد و استراتژی‏های قدرتشان بررسی نشده است.

 

«یكی از محققان به نام افلاین (1990) با این ادعا كه قربانیان خشونت‏های خانوادگی عمدتاً زنان هستند مخالفت ورزید و اظهار نمود كه میزان خشونت اعمال شده به دست مردان بر زنان همانند میزان خشونت اعمال شده به دست زنان علیه مردان است … باید توجه داشت كه زنان تنها زمانی اعمال خشونت می‏كنند كه بخواهند از خودشان محافظت كنند یا عمل خشونت بار مرد را تلافی كنند، در حالی كه مردان معمولاً آغازگر خشونت هستند.» (خسروی، 1383: 71)

 

«میزان رفتارهای خشونت بار مردان و زنان تا حد زیادی مشابه است، تنها تفاوت مربوط به موقعیت‏هایی است كه در آن‌ ها اعمال خشونت صورت می‏گیرد.» (همان، 1383: 71)

 

همیشه از ظلم و زور و قدرت و خشونت اعمال شده بر زنان سخن رفته اما هیچگاه از خشونت، زور، و اعمال قدرت‏های این زنان هیچ سخنی به میان نیامده.

 

در مورد زنان و مردان، چه به تفاوت‏های بیولوژیک قائل باشیم و چه تفاوت‏ها را ناشی از تفاوت در تربیت‏شان بدانیم، به هرحال نمی‏توان منكر تفاوت میان دو جنس بود. همین تفاوت‏ها سبب می‏شود كه واكنش‏ها، برخوردها، رویكردها و رفتار و… این دو جنس از هم متفاوت باشد. هنگامی كه تنها براساس خصوصیات یک جنس برای جامعه‏ای كه متشكل از هر دوجنس می‏باشد، تصمیم‏ گیری و برنامه‏ ریزی كنیم، مشكلات زیادی را برای هر دو جنس و خصوصاً برای جنس نادیده گرفته شده پدید می‏آوریم كه این می‏تواند سلامت جسمانی و روانی آنها را به خطر بیاندازد. هرچه شناختمان بیشتر باشد، برخورد صحیح‏تری خواهیم داشت. این تحقیق در راستای هدف كلی‏تر و بلندمدتِ‏ شناخت تفاوت‏های جنبه‏ه ای گوناگون رفتاری و فرهنگی دو جنس نوع بشر است كه یكی از مسائل مربوط به انسان، مساله قدرت است كه در همه روابط انسانی از جمله در روابط خویشاوندی وجود دارد. هولندر می‏نویسد: «نفوذ و قدرت در همه امور زندگی انسان حضور دارند. در واقع گروه‏ها بدون امكان تأثیرگذاری اعضایشان بر هم، قادر به ایفای نقش خود نیستند.» (هولندر،‏1378:  )

 

كتاب‌های اندكی كه در این زمینه وجود دارند، نوشته‏هایی‏اند مربوط به جوامع دیگر و لذا تطبیق مسائل ذكر شده در آنها براساس فرهنگ ایرانی و حتی خرده‏فرهنگ كردی لازم و ضروری می‏باشد. به همین جهت سعی شد كه استراتژی‏های زنان فرهنگ خودی معرفی گردد و در این راستا تحلیلی نیز صورت گیرد كه در شناخت،‏ اتخاذ و حتی خلق استراتژی‏های موثر، كمك نماید.

 

اصلی‏ترین اهداف تحقیق، بررسی شیوه‏های اعمال قدرت زنان است. و جهت‏گیری‏ها نوعاً بر نحوه‌ی دستیابی كنشگر به اهداف دلخواه متمركز است.

 

لذا می‌توان اهداف این تحقیق را به طور خلاصه به صورت زیر نوشت:

 

1- بررسی و تبین شیوه‌های اعمال قدرت زنان

 

2- شناخت از شیوه‌های به كارگیری خشونت و زور

 

3- شناخت از زنان كُرد

 

4- برنامه‌ریزی‌های درست‌تر با در نظر گرفتن شناخت هر دو جنسیت

 

 

 

ضرورت و اهمیت:

 

«وجود جامعه‏ای سالم در درجة اول وابسته به وجود نهادهایی سالم با اصول و ضوابط و هنجارهای متناسب با نیازها می‏باشد.» (مهدویی: 1377،‏3) حضور روزافزون زنان در عرصه‏های اجتماعی و رشد باورهایی چون فمینیسم و تلاش زنان در جهت ارتقاء جایگاه و منزلتشان از یک طرف و از طرف دیگر وجود باورهایی همچون منفعل بودن زنان و بی‏قدرتیشان و… هم زنان و هم مردان را در موقعیت‏هایی متناقض قرار می‏دهد. لذا نشان دادن واقعیت‏ها و آشكار كردن واقعیت بر همگان در سلامت روان هم زنان و هم مردان و پیشگیری از دچار شدن به تضادها و قرارگیری در موقعیت‏های متناقض، موثر خواهد بود. به این ترتیب كه هم به مردان یاری می‏رساند كه در طی جریان فهم استراتژی‏های زنان به شناخت بهتری از زنان و رفتارهای آنان نائل آمده، لذا برخوردهای صحیح‏تری را در ارتباط با آنان پی‏گیرند و نیز اینكه این تحقیق به نوعی به اشتراك گذاشتن تجربیات زنان است كه لزوماً همه زنان از تمامی این روش‏ها آگاهی ندارند (البته باید یادآور بود كه نمی‏توان ادعا كرد كه به تمامی استراتژی‏های قدرت زنان، توانسته‏ایم دست یابم.) و می‏تواند در آگاهی یافتن از استراتژی‏های دیگر زنان كمك فراوانی نماید و نیز تجزیه و تحلیل این استراتژی‏ها كمكی خواهد بود در جهت اتخاذ استراتژی‏های مفید و نیز خلق استراتژی‏های جدید و اثربخش‏تر كردن رفتارها و استراتژی‏های زنان.

 

كار بر روی استراتژی‏های اعمال قدرت زنان در خانواده پرده از زوایایی برخواهد داشت كه در آن زنان در خانواده و متعاقباً در جامعه اعمال قدرت می‏كنند در حالی كه در بسیاری اوقات خود از این امر آگاه نیستند و یا از كارایی این استراتژی‏ها بی‏اطلاع و یا نامطمئن هستند.

 

آگاه كردن آنان در این مورد كه به راستی آنها نیز دارای قدرتند و دارای شیوه‏های خاص و گاه بسیار متفاوت از مردان در اعمال قدرت هستند به آنان كمك خواهد كرد كه به آرامش رسیده و صحیح‏تر و با اعتماد به نفس بیشتری در جهت تحقق اهداف‏شان و مشاركت گام بردارند.

 

2-1 پیشینه تحقیق

 

«آنچه نباید از نظر دور داشت روش‏های لازم كار در قلمرو انسان‏شناسی است. انسان‏شناسی با احاطه به تجربیات كسب شده به دامنه تفكرات خود می‏افزاید تا برای تفسیر اطلاعات جمع‏آوری شده خلاقیت بیشتری داشته باشد» (عسگری خانقاه، 1373: 161)

 

در طی سالهای اخیر تعداد كتاب و مقالات راجع به زنان و نویسندگان زن بسیار افزایش داشته است. خانم نجم عراقی و همكارانش دلیل امر را به چنین بیان می‏دارند كه در دو دهه اخیر«بروز نوعی خودآگاهی زنانه در سطح علنی
تر و گسترده‏تر در جامعه موجب طرح مسائل مربوط به زنان در قالب نوشته‏های متنوع گشته است.» (نجم عراقی، صالحپور، موسوی 1381: 14)

 

كتاب‌هایی كه در زمینه های بسیار متنوع درباره زنان نوشته شده است مانند انواع كتاب‌هایی كه آمارهایی را درباره زنان ارائه می‏دهد از آمار تعداد زنان مطلقه تا آمار زنان راه یافته به دانشگاه و زنان مورد تجاوز(حاجی، 1385، زیتگر، 1381، 1378، 1377)، تا كتاب‌هایی كه به تحلیل مسائل زنان می‏پردازند حتی در زمینة ورزش،(گرجی، 1381) آرایش و پوشش(رید ، 1380، ضیاپور، 1347، كریمی مجد، 1376، كلنر، 1379) مسائل اقتصادی( كتی، 1377، جهان‏بین، 1376، سفیری، 1377، زنجانی‏زاده، 1372)

 

امروزه مطالعات در زمینه زنان، وضعیت و مسائلشان و تلاش آنها تا بدانجا چنان پیشرفته كه زنان در ایران مانند بسیاری از كشورهای دیگر به بررسی حتی كتب درسی و نقش آنها در تثبیت مرد سالاری و تبعیض بر زنان پرداخته‏اند.(گوتمن، 1380، تندگویان، 1377، افشار نادری، 1375، فریدمن، 1371)

 

و در حوزه علوم اجتماعی بسیار كتاب‌هایی را از نویسندگان ایرانی و خارجی می‏توان یافت كه به مسئله جنسیت و زنان می‏پردازند.(میشل، 1354، گرت، 1380، ابوت و والاس 1385، اعزازی، 1376 نرسیسیانس 1383، درویش‏پور)

 

كه البته به جز این كتاب‌ها، در بسیاری دیگر از كتب در حوزه علوم اجتماعی هر چند كل كتاب به این مسأله ارتباط ندارد اما در آنها می توان به راحتی فصولی را یافت كه به بحث و سخن درباره زنان پرداخته‏اند(گیدنز 1381، بیتس وپلاگ 1375، ریترز،1381) و باید تعداد بسیار زیاد آثار منتشر شده فیمینست‏ها و نقد این آثار اشاره كرد كه حجم بسیاری زیادی از كتب مورد استفاده و مفید را تشكیل می‏دهند.(فریدمن، 1383، میشل، 1376، كولونتای، (بی‏تاریخ)، لچت، 1378، رید، 1363) با انواع دیدگاه‌های محافظ‏كار تا دیدگاه‌های رادیكال كه عده‏ای از آنان معتقد به وجود دورانهای مادرسالاری‏در قرون پیش از تاریخ و در حسرت آن دوران‏اند. به عنوان مثال خانم
«اولین رید» كتابی با نام آزادی زنان نگاشته است. او از دید تاریخی به بازنویسی تاریخ پنهان شده زنان از پیش از تاریخ دوران سرمایه‏داری پیشرفته پرداخته و در این پیمایش تاریخی به ریشه‏های اقتصادی و اجتماعی و نه زیستی ستم به زنان توجه نموده‏ است و آن را برخاسته از برتری‏های بیولوژیكی و یا رابطه میان زن و مرد نمی‏داند و علاوه بر آن نشان می‏دهد كه برابر یک میلیون سال تاریخ مادر سالاری تنها پنج‏ هزار سال تاریخ پدرسالاری حاكم بوده و با هم‏آمیزی مادری و كار، نخستین سیستم اجتماعی بشر، دامپروری و كشاورزی پدید آمده است. و در این راستا به كار و نقش تقسیم كار و اثر آن در پیشرفت اجتماعی، انسان‏های ساختگی فرو دستی زنان، و نقد جامعه پیشرفته سرمایه‏داری نیز می‏پردازد.» (رید، 1383: 12)

 

كتاب شناخت هویت زن ایرانی از جمله كتاب‌هایی است كه به بررسی وضعیت زن، در طول دورانهای پیش و پس از تاریخ می‏پردازد و مجموعه‏ای است كه با ارائه اطلاعاتی در خصوص زنان و نمودهای آن، به بحث می‏پردازد و از طریق داده‏های باستان‏شناختی (پیكرك
ها و…) در مورد قدرت زنان سخن می‏گوید. خانم لاهیجی و خانم كار معتقدند«زن بر پایه مدارك و شواهد موجود، در ادوارد دیرینه صاحب قدرت بوده و توانایی های او در عرصه وسیع اندیشه، الهیات، اقتصاد و سیاست اثر گذاشته است. نمودهای قدرت زنانه گاهی در صورتهای عینی و ملموس مانند پیكركهای زنانه و نقشها و تصاویر باقی مانده بر ظروف و الواح و كتیبه‏ها كه از حفاریها به دست آمده است ظاهر می‏شود و گاهی مظاهر این قدرت در صورتهای فكری و سمبولیک مانند مفاهیم و اشاره هایی كه در اساطیر و افسانه‏ها وقصه‏های قدیم و بطور كلی در ادبیات كهن نهفته است خود را آشكار می‏سازد.» (لاهیجی، كار 1371: 69)

 

زن برسریر قدرت كتابی از محمود طلوعی است كه در آن از زندگی كلئو پاترای مصری شروع كرده و در انتها به مارگارت تاچر می‏رسد. در این كتاب نه تنها زنانی را كه مستقیماً در رأس حكومت بوده بلكه دربارة زنانی هم كه به عنوان نایب‏السلطنه یا مادر پادشاه و یا از طریق نفوذ در همسر خود بر مسیر تاریخ كشور خود تأثیر گذاشته‏اند، ‏می‏نویسد.

 

از همین نویسنده كتاب كه در مورد زنانی كه در سیاست و تاریخ ایران نقش داشته‏اند، كتاب از طاووس تا فرح می‏باشد. در این كتاب اسامی این زنان و نیز درباره زندگی برخی از این زنان نوشته شده است. این كتاب در شرح احوال زنان فقیر و یا عادی جامعه ایرانی نیست. این زنان كه به دربار شاهی راه می‏یابند حتی اگر از خانواده فقیری بوده باشند، سپس در دربار شاه زندگی به ظاهر راحتی می‏یابند و ما تنها از زندگی آنها در زمانی كه در دربار بوده‏اند اطلاعاتی كسب می‏كنیم. البته این بی‏دلیل نیست. زیرا ما حتی درباره مردان غیرسیاسی نیز در تاریخ چیزی نمی‏خوانیم زیرا كه تاریخ درباره زندگی و سرنوشت شاهان بوده است و نه مردمان عادی و خارج از حوزه سیاست. در كتاب در مورد چند زن سده اخیر می‏توانیم درباره كودكی آنها نیز مطالبی ببینیم زیرا چند تن از آنها مانند فرح دیبا و یا اشرف پهلوی خود سرگذشت خویش را نگاشته‏اند. در این كتاب در مورد نفوذ زنان در شاهان و بدین طریق تأثیرشان بر مسیر تاریخ می‏خوانیم. از مهربانی و یا سنگدلی آنان می‏خوانیم اما درباره مسئله اصلی ما، یعنی شرح چگونگی نفوذشان در مردان و به دست گرفتن قدرت به ندرت به مطلبی برمی‏خوریم. تنها بطور خلاصه می‏دانیم كه بسیاری از این زنان كه خود زن و یا صیغه شاه بودند،‏ برای داشتن توجه و محبت شاه، برای شاه دختران زیبایی پیدا كرده و نزد خود تربیت می‏نمودند. این كاری است كه حتی اشرف پهلوی برای غافل كردن برادرش از فوزیه همسر شاه انجام می‏دهد. و یا از مهربانی و اعتماد چند تن از زنان اشاره شده است. در مورد مادر ناصرالدین شاه و تأثیرات او بسیار نوشته شده اما اشكال عمده این كتاب‌ها تقلیل تاریخ ایران و بسیاری از مسائل مملكتی ایران و نیز كشورهای دیگر به نفوذ زنان است و تحلیل مسائل به یک حد سطحی بودن می‏رسد.

 

اما خانم نجم
آبادی درباره تأثیر زن در دوران مشروطیت كتاب ارزشمندی تحت عنوان حكایت دختران قوچان دارد. در این كتاب می
توان درباره دورانی از تاریخ ایران و نقش زن در آن دوران خواند بدون اینكه زیاده
روی بر روی نقش زن در مسائل آن دوران، مشاهده گردد. و همچنین می
توان در این كتاب مشاهده كرد كه چگونه قدرت مردسالارانه، سبب شده كه امروز چیزی درباره نقش زنان در آن حوادث، ندانیم.

 

از دیگر كتاب‌ها، توصیه‏هایی به زنان‏اند در راستای اینكه چگونه خانواده آرام و شادتری داشته باشند كه این توصیه‏ها توصیه‏هایی مفیدند اما در این كتاب‌ها در مورد مسائل جنسی بسیار گذرا و سطحی حرف زده شده است. حال یا واقعاً نویسنده تا این حد كم به آن پرداخته و یا مترجم مجبور به سانسور شده است. توصیه‏ها در این موارد بسیار تكراری‏اند و از جمله اینكه لباس خواب‏های زیبا و متنوع بپوشید و بیشتر از این وارد بحث نمی‏شود. اما كتاب‌هایی كه دقیقاً به رفتارها اشاره می‏كنند مفیدترند. مثلاً این كه صرفاً گفته شود همسرتان را درك كنید و به او گوش دهید كافی نیست. بلكه بهتر است رفتار را دقیقاً توصیف كرده و برای كاربرد بهتر از جانب خوانندگان بگوید،وقتی همسرتان با شما حرف می‏زند، روزنامه و تماشای تلویزیون و هر كار دیگری را كنار بگذارید و تمام حواستان به او باشد،‏ تماس چشمی را حفظ كنید، وسط حرفش نپرید،‏ نه اینكه صرفاً‏ گفته شود به حرف‌هایش گوش كنید. زیرا بسیاری از زنان و حتی مردان این توصیه‏ها را شنیده‏اند و سعی در كاربرد آن دارند اما نمی‏دانند یک شنونده خوب دقیقاً چه رفتارهایی انجام می‏دهد. مسئله عدم توضیح دقیق رفتار، در مورد مسائل جنسی د رحداكثر میزان می‏باشد. مثلاً‏ به زنان توصیه می‏شود كه در مورد مسائل جنسی پرشور باشند اما هیچ توصیفی نمی‏شود از اینكه یک زن پرشور چه رفتارهایی از خود نشان می‏دهد.

 

یعنی زنان ما گاه اطلاعات زیادی دارند اما این اطلاعات كاربردی نشده‏اند و اطلاعاتی كه نتوان استفاده كرد، بسیار كم می‏تواند مثمرثمر باشد و نگارنده یكی از راه‏های كاربردی كردن اطلاعات را توصیف دقیق رفتارهای مربوط به آن می‏داند.

 

برخی از كتاب‌ها مانند كتاب‌های دكتر باربارا دی‏انجلیس و دكتر جان‏گری از كتاب‌های مفید روان‏شناختی در این زمینه‏اند. البته لازم به ذكر است كه این كتاب‌ها به بحث قدرت نمی‏پردازند بلكه در راستای زندگی سالم و شاد و آرام نوشته شده‏اند و به افراد كمك می‏كنند كه راحت‏تر همدیگر را درك كرده، مسائل را حل نموده و در كنار هم سالم‏تر و شادتر بزیند كه هدف این كتاب‌ها با هدف نهایی در این تحقیق در یک راستا قرار دارند. (دوینگ، 1373، بیكر، 1376، نوابی نژاد، 1378، پاندر 1381) كه در تحقیق حاضر نیز از مطالب آنها به طور مستقیم و غیرمستقیم بهره فراوان برده شده است.

 

و اما كتابی كه تا حدودی بیشتر از دیگر كتاب‌ها به مسئله مورد بحث ما پرداخته است و البته در حوزة كتاب‌های روان‏شناسی است، كتابی است به نام زن بودن كه خانم دكتر تونی‏ گرنت آن را نگاشته است. تونی گرنت معتقد است كه فمینیسم سبب استحاله شخصیت حقیقی زن شده است و بنیان خانواده را به خطر انداخته و او از «دروغ بزرگ آزادسازی» سخن می‏گوید.

 

دكتر گرنت معتقد به وجود چهار جنبه به نام‏های:

 

1- مادونا «بازتابنده محسنات كامل زنانه از لحاظ بردباری، وقار و وفای به عهد»

 

2- مادر یعنی حامی و سرپرست نه تنها فرزندان كه سایر خویشاوندان و دوستان مونث و مردان زندگیش

 

3- آمازون شدیداً دارای تمركز حواس و فزون‏خواه، متكی به نفس، ارتباطش با مردانِ زندگیش در قالب رفیق و همكار و رقیب و بالاخره

 

4- جنبه معشوقه یعنی «زنی كه در روابط شخصی خود با مرد در سطوح مختلف عقلانی، عاطفی و جنسی پیش از هرچیز دارای نقش تعیین‏كننده و فعال است. معشوقه، با مردش به نوعی همخوانی می‏كند ولی هرگز دست به سینه او نیست. معشوقه، جنبه‏ای از زن است كه مردان همواره آن را ستایش و تحسین كرده‏اند.» (گرنت، 1381، 6)

 

تونی گرنت می‏خواهد كمك كند كه زنان در عین اینكه بتوانند در عصر انقلاب صنعتی ایفا نقش كنند اما ویژگی‏های زنانه شخصیت‏شان را نیز حفظ كنند. او می‏خواهد كمك كند زن چهار جنبه شخصیتش را با هم و در حد تعادل داشته باشد.

 

تونی گرنت معتقد به تفاوت‏های روان‏شناختی و زیست ‏‏شناختی میان دو جنس است كه این تفاوتها را هم صرفاً ناشی از آموزش و یادگیری نمی‏داند. مثلاً عشق را مشغله ذهن زنانه می‏داند تا مردانه. اما این تفاوت‏ها را فرهنگی نمی‏داند. (گرنت، 1381)

 

او در این كتاب به زنان كمك می‏كند تا زندگی مشتركشان دوام یابد. و برای این امر در كتاب خود سعی بر آن دارد كه به زنان كمك كند كه زنانگی گم‏شده‏شان را، «به ویژه جنبه‏ه ای مادر، مادونا و معشوقه شخصیتش را بازیابد.» (گرنت، 1381، 13) زیرا به نظر او زن امروزی در

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 غرب بیشتر جنبه آمازون خویش را پرورده، طوری كه به «مردی بدلی» تبدیل شده است.

 

دكتر گرنت در این كتاب توصیه‏های بسیار مفیدی به خوانندگان خود می‏كند كه شبیه این توصیه‏ها را در سخنان مصاحبه‏شوندگانم یافتم كه البته آنها به زبان خود و نه یک زبان علمی در این‏باره سخن می‏گفتند. مثلاً‏ گرنت به زنان توصیه می‏كند كه نوار بهداشتی و دیگر وسایل زنانه خود را در هرجا پرت نكنند و بدین‏گونه از فاش رازهای زنانه خود جلوگیری كنند. كه این كارها از جذابیت زن می‏كاهد. زیرا زن برای مرد موجودی پررمز و راز بوده و یكی از دلایل جذب مرد به زن همین رازآمیزی زنان می‏باشد كه در صورت از دست دادن این حالت، مردشان را نیز از دست می‏دهند. زنان مورد مصاحبه نیز بسیار به موارد این چنینی اشاره كرده‏اند. مثلاً  آنها حتی از این سخن گفته‏اند كه بهتر است جلوی شوهرتان آرایش نكنید. بهتر است او نتیجه كار را ببیند و نه فرایند كار را. زیرا دیدن فرایند، از رازگونگی و جذابیت امر می‏كاهد.

 

از كسانی كه به زندگی خانوادگی پرداخته و مسألة اقتدار در خانواده را بررسی كرده هوركهایمر است. ماركس هوركهایمر در مقاله‏ای مشهور با نام خانواده و اقتدار ‏در دوران معاصر، به خصوص بر روی روش‏های اقتداری پدر خانواده تأكید كرده و با توجه به پیشینه‌تاریخی اقتدار، وجود آن را در حال حاضر در خانواده مضر تشخیص داده و در مقالة خود می‏نویسد، از میان تمام نهادهای اجتماعی كه فرد برای قبول اقتدار(یا دیكتاتوری در سطح اجتماعی) آماده می‏سازد، خانواده در مقام اول قرار دارد. خانواده به عنوان یكی از مهم‏ترین قدرتهای تربیتی از شخصیت انسانها مراقبت می‏كند و این عمل را همان‏گونه انجام می‏دهد كه زندگی اجتماعی آن را می‏خواهد. در دوران معاصر از اهمیت خانواده به عنوان یک واحد اساسی اقتصادی كاسته شده است، اما هنوز بر روی خانواده به صورت نهادی سنتی، با شیوه‏های سنتی تأكید می‏شود. اما از آنجا كه پدران امروزی دارای اقتدار واقعی نیستند، زیرا خود در جامعه تحت اقتدار دیگری قرار دارند(در روابط كاری) بنابراین كودكان در سنین نوجوانی به عدم اقتدار واقعی پدر خود پی می‏برند. نوجوان از لحاظ شخصیتی دارای تصویری از«قدرت خود كامه» می‏شود اما از آنجا كه پدر نمایشگر این تصویر نیست و جوان در انتظار یک پدر قوی و قدرتمند، یک ابر ـ پدر است، به راحتی تابع جهانبینی‏هایی چون فاشیسم می‏شود. (Horkheimer 1977:85) به عقیدة هوركهایمر، وجود اقتدار در خانواده تنها باعث می‏شود كه كودك اطاعت و سر فرو آوردن در برابر فرد قدرتمند و خصومت نسبت به ضعفا، افراد تحت ستم و گروه‏های خاصی را یاد می‏گیرد.» (هوركهایمر به نقل از اعزازی: 1376،‏19ـ20)

 

و آندره میشل در تحقیقی در سال 1996 به این نتیجه می
رسد كه ”شاغل بودن زن در فعالیت
های اقتصادی معتبر عامل مهمی در بهبود توازن قدرت بین زوجین می
باشد. (سگالین، 1370: 247)

 

اما در اینجا به آثاری اشاره می
كنیم كه بیشتر به موضوع مورد بحث ما پرداخته
اند و در آنها رویكرد انسان
شناسی را می
توان مشاهده كرد.

 

عذرا شالباف در تحقیقی كه بر روی تأثیر تحصیلات زن بر توزیع قدرت در خانواده انجام داده است در بخش نتیجه
گیری می
نویسد: ”با افزایش سطح تحصیلات زنان، به میزان متوسطی قدرت تصمیم
گیری آنان در حوزه
های مختلف زندگی خانوادگی یعنی حوزه
های اقتصادی، اجتماعی، رسیدگی به امور فرزندان، امور خانگی و امور مربوط به باروری و تولید مثل بالا می
رود. از سوی دیگر هرچه تفاضل تحصیلات زن و مرد به سمت صفر تمایل یابد و به نفع زن رو به مثبت رود روابط قدرت در خانواده توزیع برابرانه
تر می
یابد و نقش
ها تقسیم شده و روابط داخلی خانه به سمت تقارن می
رود“. (شالباف، 1380: 125)

 

هاله لاجوردی در پایان
نامه خود با عنوان ”ساختار قدرت در خانواده“ كه با بهره گرفتن از روش
های تحقیق در جامعه
شناسی انجام داده
اند چنین نتیجه
گیری كرده
اند كه تفاوت رده منزلتی شغل زوجین و موقعیت برتر طبقاتی هریک از زوجین، میزان تحصیلات و نیز ویژگی شخصیتی اقتدار طلبی می
تواند بر موازنه
 قدرت در خانواده تأثیر بگذارد. (لاجوردی به نقل از مجرب، 1381).

 

و خانم پراوانه دانش در پایان 
نامه
ای كه در آن تأثیر اشتغال مادران بر هرم قدرت را بررسی كرده
 می
گوید:

 

”به طور كلی می
بینیم كه قدرت زنان در امور اقتصادی خانواده، امور مربوط به فرزندان، كنترل روابط خویشاوندان افزایش یافته و زنان به مشاركت با مردان در تصمیم
گیری در این امور رسیده
اند. (دانش، 1371، 296)

 

كتابی كه به قلم یک نویسنده ایرانی و با رویكرد مردم‏شناسانه نگاشته شده است كتاب ”زن و قدرت“ اثر پردیس قندهاری است.«كتاب زن و قدرت را می‏توان در حوزة مردم‏شناسی فرهنگی و جنسیت طبقه‏بندی كرد، چرا كه در این تحقیق به خوبی می‏توان نگرش‏های افراد جامعه مورد بررسی(زنان) را در مورد جنسیت و مفهوم زنانگی و مردانگی(كه از مفاهیم اساسی در حوزة انسان‏شناسی و مردم‏شناسی جنسیت است) و تحول آن را در گذر زمان دریافت. در این تحقیق سعی شده جغرافیای روابط قدرت در خانواده(بر مبنای قدرت تصمیم‏گیری) ترسیم شود. این جغرافیا به سه حوزة كلی تقسیم می‏شود كه با یكدیگر تعامل و رفتار متقابل دارند. منشأ مصادیق و شیوه‏های اعمال قدرت در هر حوزه نیز چون پارامترهای معین شده‏ای كه افراد را در فضای تصمیم‏ گیری قرار می‏دهد، مورد توجه و سئوال قرار گرفته است.» (قندهاری: 1382،‏10) او تحقیقش را بر روی سه نسل و یک خانوادة تهرانی با منشأ روستایی در منطقة شمیران انجام داده است. كتاب‌هایی به قلم نویسندگان خارجی هست كه آنها هم یا در مورد جامعه خود نوشته‏اند و یا به صورت كلی و انتزاعی به مسئله قدرت پرداخته‏اند. اما هیچكدام از كتاب‌ها مستقیماً به مسئله استراتژی‏های قدرت زن نپرداخته بودند. مثلاً در كتاب «زنان چگونه به قدرت می‏رسند؟» رژه گارودی می‏نویسد كه زن‏ها در جامعه با مردان مقام برابر ندارند، لذا برای كسب قدرت باید كارهایی بكنند، مثلاً در راس تمام اشكال سازمان‏های مبارزاتی آزادی‏خواهی قرار گیرند. این كتاب مانند بسیاری از كتاب‌های دیگر پر از باید و نبایدها است و اما اینكه طی چه روندی زنان می‏توانند به راس سازمان‏های مبارزات آزادی‏خواهی دست یابند سخنی نمی‏گوید و این كتاب در سطح مسائل كلان اجتماعی زنان است و نه در سطح فرد و حوزه خصوصی یعنی خانه و خانواده.

 

رابر بلود و دنالد ولف در تحقیقی چنین نتیجه‏ گرفته‏اند كه«برتری در تصمیم‏ گیری با فردی است(مرد یا زن) كه درآمد بیشتری دارد: تربیت، تحصیلات و درآمد مناسب، برتری قابل ملاحظه‏ای در روابط زناشوئی برای فرد بوجود می‏آورد.» (میشل: 1354،‏178)

 

در مورد زنان كرد بسیار كمتر از این می‏توان به مطلبی دست یافت. و اگر مطلبی هست درباره زنان فقیر و ظلم رواشده بر آنان است. اما در اینجا ما بر توانایی‏های زنان تمركز داریم نه مشكلات و به زنان عادی جامعه می‏پردازیم و در مورد زنان طبقه متوسط می‏نویسیم كه در میان زنان سه طبقه اجتماعی كمتر بر آن تحقیق عمیقی با رویكرد مردم‏شناسانه صورت گرفته است. و در مورد كُردها، كتاب‌های زیادی به زبانهای مختلف از جمله به زبان فارسی نگاشته و یا ترجمه شده است. تعداد زیادی از این كتب به مسائل سیاسی و تاریخی كردها می
پردازند.(مك
داول 1380 ، 
كینان 1372، 
ادموندز 1376).

 

اما با تأسف كتاب‌های در مورد زنان حداقل به زبان فارسی بسیار كمیابند. و اگر هم نوشتاری هست، در آنها تحلیل
های عمیق به چشم نمی
خورد. به عنوان نمونه







 می
توان به نوشته
های دكتر رویا طلوعی اشاره كرد كه نوشته
های ایشان در حد نوشته
های سطحی و ژورنالیستی و فاقد چارچوب نظری و تحلیل می
باشد.

 

و یا می
توان به زنان دیگری مانند خانم مهپاره ابراهیمی و بیان عزیزی و نسرین خانزادی اشاره كرد.

 

در كتابی با نام گزیده
ای از زنان نامدار كُرد می
توان نام تعدادی از زنان كُرد را دید كه در مورد هر كدام در حد یک پاراگراف توضیحی داده شده است.

 

همچنین خانم فریده امین
الاسلام در زمینة زنان كارهای تحقیقاتی انجام داده
اند كه داده
های آماری نسبتاً خوبی ارائه می
دهد هر چند كه كارهای ایشان نیز بسیار روشمند نیست اما از پیشكسوتان مطالعه بر زنان كُرد هستند.

 

در گاهنامة نویسا شمارة 4 می
توان مجموعه
ای از مقالات ارزنده در رابطه با موضوع زنان را مشاهده كرد.

 

در انتها باید از خانم دكتر شهرزاد مجاب استاد دانشگاه تورنتو نام برد كه در زمینة زنان به طور كلی و نیز زنان كُرد كارهای ارزنده
ای انجام داده
اند. كه یكی از كارهای ایشان”زنان و ناسیونالیسم در جمهوری كردستان سال 1946“ نام دارد كه در كتاب”زنان یک ملت بدون دولت، كُردها“ كه ویراستار آن هستند، می
توان این نوشته را دید كه در بخشی از همین كتاب می
توان نوشته
های روهات
آلاكوم و جانت
كلاین و… نیز در مورد زنان كُرد خواند. و نیز همچنین آقای امیر حسن
پور نیز در مورد زنان كُرد نوشته
های پر باری دارند.(س. چ ، 1384)

 

همچنین یكی از دانشجویان انسان
شناسی به نام آقای مجنون
آموسی مقاله
ای تحت عنوان”پدرسالاری، فرار دختران، راهكارها“ دارند.

 

در مجموع تعداد آثاری كه در مورد زنان كرد ایران به زبان فارسی انتشار یافته، چندان زیاد نمی
باشد.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید

 

پشتیبانی سایت :        *       serderehi@gmail.com

 

 

 

 

 
مداحی های محرم