وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

رشته تکنولوژی آموزشی – پایان نامه کارشناسی ارشد رابطه سواد اطلاعاتی با خود راهبری یادگیری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه

كسب مهارت‌های سواد اطلاعاتی، فرصت‌های دانشجویان در امر یادگیری خود-راهبر را چند برابر می‌كند، چرا كه آنان به استفاده از طیف متنوعی از منابع اطلاعاتی به‌منظور گسترش دانش خود می‌پردازند، پرسش‌های آگاهانه می‌پرسند، و توان تفكر انتقادی خود را به‌منظور اقدام باز هم بیش‌تر به یادگیری خود‌- راهبر، تقویت می‌كنند. نیل به قابلیت‌های سواد اطلاعاتی مستلزم درك این نكته است كه این مجموعه توانمندی‌ها فرع بر برنامه درسی نیست، بلكه با محتوا، توالی، و ساختار برنامه درسی درهم‌تنیده شده است. این تلفیق با برنامه درسی تدارك‌كننده زمینه‌های بسیار در ارتقای میزان نفوذ و اثرگذاری روش‌های گوناگون تدریس دانشجومحور (همچون یادگیری مسئله‌مبنا، یادگیری شواهدمبنا، و یادگیری كندوكاوی) می‌باشد. دانشجویان با راهنمایی اعضای هیئت علمی و دیگران در طی شیوه‌های مسئله‌مبنا، در سطحی عمیق‌تر از آنچه كه با به‌كارگیری تمام و كمال متون درسی كتبی و شفاهی امكانپذیر است، به استدلال در باره محتوای درس خود می‌پردازند. برای بهره‌برداری بیشینه از یادگیری مسئله‌مبنا، دانشجویان غالباً باید از مهارت‌های تفكر استفاده كنند و این امر مستلزم آن است كه به كاربران ماهری در كار با منابع اطلاعاتی- در هر جا و هر قالبی كه هست- تبدیل شوند و بدین ترتیب مسئولیت‌پذیری خویش را در جهت یادگیری خویش افزایش دهند(هاشمیان،1384)

 

در این مطالعه برای رسیدن به مفاهیم قابل درک در رابطه با سواد اطلاعاتی و خود-راهبری یادگیری برداشت ها و نظرات دیگران را در یک نگاه اجمالی می شود تا بتوان هرچه بهتر از دانش های پیشین بهره مند شد. و از نهایت قدرت انتقال محقق استفاده می شود و در نهایت این یافته ها را در جهت موضوع تحقیق یعنی سنجش رابطه سواد اطلاعاتی با خود-راهبری شدن یادگیری، بکار گرفته شد .

 

 

 

1-2- بیان مساله

 

در شرایط امروز، یادگیری دیگر نمی تواند محدود به دوره مطالعات رسمی باشد. اینك بیش از هر زمان دیگری نیاز به یادگیری مداوم وجود دارد، یادگیری كه محدودیت سنی، مكانی و زمانی نداشته باشد؛ این نوع یادگیری یادگیری خود-راهبری نام دارد. یادگیری خود-راهبر به معنای چرخه مداوم یادگیری از دوران كودكی و زمان آموزش رسمی تا دوران بزرگسالی و یادگیری مستقل در سرتاسر زندگی از طریق فرصتهای در دسترس (به شكل رسمی و غیررسمی) است. این نوع یادگیری شامل تلاش عمدی و ارادی یادگیرندگان با برنامه آگاهانه و عموماً متناسب با انگیزه ها، تجربه ها، دانش و توانایی های آنان در یادگیری است. پیشنیاز و عامل اصلی یادگیری مادام العمر، مجهز بودن به مهارتهای سواد اطلاعاتی است(کدیور،1382).

 

نظر به اینکه امروزه مهارت های سواد اطلاعاتی در زندگی شخصی و حرفه ای نقش تعیین کننده ای دارد، از جمله مهارت های زندگی به شمار می رود. یادگیری در جهان متحول کنونی روندی مداوم دارد. آنجایی که نمی توان در تمام طول عمر از آموزش های رسمی بهره مند بود، افراد باید بتواند به صورت خود-راهبر به یادگیری بپردازند و اطلاعات، دانش و مهارت خود را با تغییرات همخوان کنند. برای این که بتوان به صورت خود-راهبر به یادگیری پرداخت، باید بتوان نیازهای اطلاعاتی خود را شناسایی کرد، و نسبت به راه های دسترسی به اطلاعات مورد نیاز و چگونگی ارزیابی و استفاده از این اطلاعات در زمان نیاز، آگاهی کافی پیدا کرد .از آنجایی که سواد اطلاعاتی، توانایی شناسایی، دسترسی و استفاده موثر از اطلاعات، باسوادان اطلاعاتی فراگیران مادام العمر به شمار می آیند و این امر، با توجه به تسلط گسترده فناوری نوین در تولید، ذخیره و توزیع اطلاعات از اهمیت خاصی بر خوردار است(حیدری موسی نارنجی،1388)

 

سواد اطلاعاتی شامل مهارتهایی است که موجب استفاده موِّثراز اطلاعات می شود،در دهه اخیر عمدتابه دلیل ایجاد پیوندبین سواد اطلاعاتی وخودراهبرشدن یادگیری گرایش به سواداطلاعاتی رشد قابل توجهی داشته بطوریکه بدون آن توانایی راه یابی هدفمند به دریای پهناور اطلاعات بخصوص برای دانشگاهیان غیر ممکن است (فیکست2001)

 

موسسه های آموزش عالی ملزم به کمک رسانی به دانشجویان هستند تا بتوانند توانایی اهی لازم را برای کسب مهارت سواد اطلاعاتیرا

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 بدست آورندو تحقق یادگیری مادام العمر ماموریت محوری این موسسات است(قاسمی1385).

 

سواد اطلاعاتی مرز آموزش و یادگیری رااز محدوده کلاس درس فراتر می برد و به فرد این قدرت را می دهد که به راه جویی های خودراهبر وقابل اعتماد اقدام کند(لفس و پارتکر1995).

 

لذا ما در این مطالعه به دنبال پاسخ گویی به این سوال هستیم که آیا سواد اطلاعاتی می تواند دانشجویانی را تربیت نماید که در امر یادگیری خود راهبر شوند ؟

 

 

 

1-3- ضرورت  و اهمیت تحقیق

 

سواد اطلاعاتی ابزار ارتباط با دنیا در عصر حاضر است، دنیایی كه اطلاعات عنصر اولیه همه فعالیتهای بشری و عامل راهبردی در رقابتهای اقتصادی، سیاسی و غیره است کسب سواد اطلاعاتی به زمان خاصی محدود نمی شود، بلکه همیشگی است و به همین دلیل مبنای یادگیری خود-راهبر به شمار می آید.

 

در حال حاضر اگر شخصی بخواهد از تمام اطلاعات جدید منتشر شده در زمینه تخصصی خود آگاه شود ، به طور قطع نخواهد توانست و تنها راه پیش روی او مطالعه گزینشی خواهد بود تخصصی شدن و گسترش موضوعات دانش بشری ، آسان شدن نشر مطالب و كارآیی زیاد وسایل نوین ارتباطی از قبیل شبكه های محلی ، اینترنت و … را می توان دلایل دیگر این مسئله به شمار آورد(سان پینگ،2004)

 

کسب مهارتهای سواد اطلاعاتی توسط دانشجویان موجب خواهد شد مهارتهای ارزیابی و مدیریتی آنان افزایش یابد و فناوری های اطلاعاتی به فراگیر کمک خواهد کرد تا فارغ از محدودیتهای زمانی ومکانی به یادگیری بپردازند(زمانی1382)

 

تبدیل فراگیرن به یادگیران خودراهبر باعث خواهد شد که آنان خود بتوانند نیازها واهداف خود رامتناسب با دانش موجود تعیین کنندوافزایش خودراهبری باعث افزایش پیشرفت تحصیلی ودرنهایت تداوم یادگیری همیشگی در دانشجویان خواهد شد

 

دانشجویان خودراهبر مسؤلیت رفع نیازهای یادگیری خود را بر عهده میگیرند وسواد اطلاعاتی یکی از ملزومات مدیریت دانش است که می تواند مبنای توسعه دانش مدار قرارگیرد(صفوی1385)

 

حال در چنین فضایی كه اطلاعات به سرعت در حال تولید و نشر در قالب های گوناگون الكترونیكی و غیرالكترونیكی، آن هم در ابعاد وسیع جغرافیایی است و جهان به سمت و سوی تبدیل به دهكده جهانی و شكستن مرزهای جغرافیایی و سیاسی در حركت است ، چگونه یک شخص تحصیل كرده و نیازمند اطلاعات می تواند اطلاعات جدید را به موقع كسب كرده و دانش خود را روزآمد نگاه دارد ؟ افراد جامعه چگونه میتوانند یادگیری مادام العمر را در چرخه یادگیری خویش جای دهند؟ برای پاسخ به این سئوال ها و دیگر سئوال های مشابه ابتدا باید به این سئوال پاسخ داد كه یادگیری خود-راهبر چیست ؟ با به دست آوردن شناخت از یادگیری خود-راهبر می توان تمامی مسائل مطرح شده را بهتر درك نمود و فهمید كه چرا امروزه خواندن و نوشتن به تنهایی معیار باسوادی نمی باشد .

 

 

 

1-4- اهداف تحقیق

 

 

 

1-4-1- هدف کلی

 

تعیین میزان رابطه بین سواد اطلاعاتی و خود-راهبری یادگیری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه

 

 

 

1-4-2- اهداف جزئی

 

1- تعیین میزان برخورداری دانشجویان از سواد اطلاعاتی.

 

2- تعیین میزان برخورداری دانشجویان از خود راهبری یادگیری.

 

3- تعیین میزان رابطه بین سواد اطلاعاتی و خود-راهبری یادگیری با توجه به ویژگیهای فردی دانشجویان( سن- جنسیت – معدل)

 

 

 

1-5- سوالات تحقیق

 

1- دانشجویان تا چه اندازه از سواد اطلاعاتی برخوردار هستند؟

 

2- دانشجویان تا چه اندازه از خود-راهبری یادگیری برخوردار هستند

 

3- تا چه اندازه بین سواد اطلاعاتی و خود-راهبری یادگیری دانشجویان با توجه به ویژگیهای فردی آنها(سن،جنس و معدل) رابطه وجود دارد؟

 

 

 

(استثنائا این پایان نامه فصل 5 و منابع ندارد)

پایان نامه انواع برنامه ریزی و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه

بر برنامه ریزی می داند ولی برخی دیگر ، برنامه ریزی جوانب مهم کار مدیریت به شمار می رود هر مدیری وظیفه دارد منهی نوع و وسعت آن را با توجه به میزان اختیارات مدیر و ماهیت کار سازمانی تغیر می کند بنابراین برنامه ریزی درست و به موقع مدیران موجب پیشگیری از اتلاف وقت و به هدر نرفتن سرمایه های انسانی می شود و باعث می شود فعالیتها اهداف پیش بینی شده سوق داده شود .

 

 

 

 

 

 

 

بیان مسئله :

 

انواع برنامه ریزی البته از لحاظ دامنه عمل در کل مدتهاست که اذهان عمومی یا شاید اذهان اشخاصی نظیر محققان را در برگرفته است و اخیرا برای چرخش آموزش و پرورش بهتر برنامه ریزی در راس امور قرار گرفته چرا که این مسئله می تواند از یک تا صد در صد تاثیر را برمیزان کارایی مدارس داشته باشد . هر نوع برنامه ریزی مشخص می تواند تاثیر مشخص و پر واضحی را بر کارایی مدارس داشته باشد .

 

برنامه ریزی، مانند پلی، زمان حال را به آینده مربوط می کند. هر کس ‍ می تواند با برنامه ریزی و تعیین اهداف مورد نظر و پیش بینی راه های دستیابی به آن ها، در جهتی صحیح حرکت نموده و به موفقیت لازم دست یابد.
برنامه ریزی، یکی از ارکان اصلی سازمان ها بوده و ادامه حیات سازمان و دستیابی به نتایج مورد نظر، بدون داشتن برنامه ای مشخص، غیر ممکن می نماید. فقدان برنامه ریزی در سازمان با عدم توفیق سازمان و شکست آن در مأموریت های محول شده ملازم است. برنامه ریزی دو رکن اصلی دارد که عبارت است از: تعیین اهداف و پیش بینی راه های دستیابی به آن ها. دوم آن که، در برنامه ریزی بایستی دو نکته مهم همواره مورد نظر باشد: یکی داشتن دوره زمانی مشخص و دیگر داشتن بودجه و هزینه معین( حكیمی ، 1378، ص 169) .
بنابراین، می توان برنامه ریزی را در یک عبارت مختصر و جامع این گونه تعریف کرد:
برنامه ریزی عبارت است از تعیین اهداف و پیش بینی راه های دستیابی به آن ها در دوره زمانی مشخص و با هزینه معین.برنامه ریزی علاوه بر این که نقش هدایت کردن و راهنمایی را در سازمان به عهده دارد، به مدیران سازمان ها این امکان را می دهد که از منابع و امکانات سازمان به صورت مناسب و بهینه استفاده نمایند. برنامه ریزی می تواند در تصمیم گیری درست، مدیران را یاری داده و با شناسایی به موقع فرصت ها، و عوامل تهدید کننده سازمان، مدیران را در استفاده صحیح از فرصت ها و مقابله به موقع در برابر تهدیدها کمک کند.( همان منبع ، ص170)

 

و اما سوال اصلی كه در این تحقیق می‌خواهیم به آن پاسخ دهیم این است كه آیا برنامه ریزی توسط مدیران در مدارس شامل  هدف گذاری ، پیش نگری و بودجه بندی است می تواند بر بهتر شدن فعالیت ها در مدارس تاثیر داشته باشد

 

 

 

 

 

اهمیت و ضرورت تحقیق :

 

انسانها با حرکت در مسیر تکامل و رشد عقلانی خود به تدریج به ضرورت برنامه ریزی در زندگی واقف شدند و آن را به منزله ابزاری در مدیریت و رهبری نظام آموزشی و اجتماعی مورد توجه قرار دادند سازمانها و موسسه های اداری امروز به طور پیچیده

 

پژوهش در این زمینه لازم است زیرا برنامه ریزی به عنوان اصلی از اصول اساسی مدیریت، یکی از وظایف مهم و حیاتی مدیران بوده و نقش بسیار مهمی در موفقیت و پیشرفت سازمان ها، و کارآیی و اثر بخشی مدیران دارد. پژوهش در این زمینه لازم است زیرا مدیران همواره تلاش می کنند تا کارآیی و اثر بخشی خود و سازمان شان را افزایش دهند. بی تردید تلاش آن ها بدون توجه به مسأله برنامه ریزی به نتیجه مطلوب نخواهد رسید؛ چرا که اگر در سازمان برنامه ریزی صورت نگیرد و برنامه های صحیح و دقیق طراحی نشود، بدین معناست که اهداف سازمان و نیز راه ها و ابزار مناسب برای دستیابی به آن ها مشخص نشده است؛و آن گاه که اهداف سازمان و راه های دستیابی به آن ها روشن و مشخص نشده باشد، اثر بخشی و کارآیی به هیچ وجه تحقق نخواهد یافت.
پژوهش در این زمینه لازم است زیرا ضرورت برنامه ریزی قبل از دست زدن به هر کار، و اهمیت ویژه آن امری عقلانی است؛و روشن است که اقدام به هر کار، بدون بررسی جوانب مختلف و برنامه ریزی برای آن، نشان دهنده نقصان عقل و یا عدم بهره گیری صحیح و مناسب از این نعمت بزرگ الهی است.و اما انجام نگرفتن چنین پژوهش هایی در زمینه برنامه ریزی مدیران می‌تواند باعث عدم آگاهی آنها از اهمیت مقوله برنامه ریزی شود و همین بی اطلاعی و نداشتن آگاهی كافی می تواند باعث عدم كارایی در سازمان شود . با انجام نگرفتن چنین پژوهش هایی ما نمی توانیم عیوب و نقاصان هایی را كه در بعضی از برنامه ریزیهای مدیران وجود دارد شناسایی كرده و همین باعث عدم كارایی بهتر در سازمان می شود .

پایان نامه

 

 

 

 

 

اهداف پژوهش :

 

هدف کلی : بررسی و مقایسه بین انواع برنامه ریزی و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه مقطع متوسطه شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 90-89

 

اهداف جزیی :

 

1 – تعیین رابطه بین برنامه ریزی کوتاه مدت مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه

 

2 – تعیین رابطه بین برنامه ریزی بلند مدت مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه

 

3 – تعیین رابطه بین برنامه ریزی متمرکز مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه

 

4 – تعیین رابطه بین برنامه ریزی غیر متمرکز مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه

 

5 – تعیین رابطه بین برنامه ریزی جامع مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه

 

6 – تعین رابطه بین برنامه ریزی بلند مدت و کوتاه مدت در مدارس دخترانه و پسرانه

 

7 – تعیین رابطه بین برنامه ریزی متمرکز و غیر متمرکز در مدارس دخترانه و پسرانه .

 

 

 

سوالات پژوهش :

 

1 – آیا بین برنامه ریزی کوتاه مدت مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معناداری وجود دارد .؟

 

2 – آیا بین برنامه ریزی بلند مدت مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معنا داری وجود دارد ؟

 

3 – آیا بین برنامه ریزی متمرکز مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معنا داری وجود دارد ؟

 

4 – آیا بین برنامه ریزی غیر متمرکز مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معنا داری وجود دارد ؟

 

5 – آیا بین برنامه ریزی جامع مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معناداری وجود دارد ؟

 

6 – آیا بین تاثیر برنامه ریزی بلند مدت و کوتاه مدت مدیران در مدارس دخترانه و پسرانه بر میزان کارایی تفاوت معناداری وجود دارد ؟

 

7 – آیا بین برنامه ریزی متمرکز و غیر متمرکز مدیران در مدارس دخترانه و پسرانهبر میزان کارایی تفاوت معنا داری وجود دارد ؟

 

8 –  آیا میزان کارایی در مدارس دخترانه و پسرانه متفاوت است .

 

 

 

فرضیات :

 

1 –بین برنامه ریزی کوتاه مدت و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معنا داری وجود دارد .

 

2 – بین برنامه ریزی بلند مدت مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معنا داری وجود دارد

 

3 – بین برنامه ریزی متمرکز مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معناداری وجود دارد

 

4 – بین برنامه ریزی غیر متمرکز مدیران و میزان کارایی آن در مدارس رابطه معناداری وجود دارد

 

5 – بین برنامه ریزی جامع  مدیران و میزان کارایی آن در مدارس رابطه معنا داری وجود دارد

 

6 –بین تاثیر برنامه ریزی بلند مدت و کوتاه مدت مدیران در مدارس دخترانه و پسرانه بر میزان کارایی تفاوت معناداری وجود دارد

 

7 –بین برنامه ریزی متمرکز و غیر متمرکز مدیران در مدارس دخترانه و پسرانه بر میزان کارایی تفاوت معنا داری وجود دارد

 

8 –  آ میزان کارایی در مدارس دخترانه و پسرانه متفاوت است .

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

 

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی -گسترش نوآوری در موسسات آموزش عالی بر مبنای مدل مالكوم بالدریچ

با پیشرفت های روز افزون علم و فناوری و جریان گستردگی اطلاعات و ارتباطات جوامع امروزی بیش از پیش دچار پیچیدگی و چالش شده است.لذا هر جامعه و سازمانی برای بقاء و جلوگیری از رکود و عقب ماندگی نیازمند تحول و نوآوری است. و از آنجا که نو آوری تغییری است معنی دار که برای بهبود خدمات و فرایندهای سازمانی و ایجاد ارزشهای جدید برای ذینفعان سازمانها صورت می گیرد برای دستیابی به تمامی ابعاد مقوله ی نوآوری باید بر تمامی بخش های یک سازمان متمرکز شد.)شرفی،1387)

 

در این بین دانشگاه ها به عنوان سازمان هائی که نقش اساسی در تولید اندیشه های جدید و نیز انباشت و انتقال دانش جدید دارند و به صورتی روزافزون نیازمند به روزسازی و ارتقاء نوآوری هستند که  مورد توجه ما در مطالعه ی پیش رو قرار گرفته اند. از میان مدل های تعالی کیفیت و نوآوری نیز مدل مالكوم بالدریج[1] را در نظر گرفته ایم که بر مبنای این مدل سازوکارها و مجموعه ارزشها و مفاهیم کلیدی در قالب 8 معیار برای ارتقاء نوآوری تعریف شده است.از جمله مزایای عمده این مدل بر سایر مدل های تعالی عملکرد موجود مانند: مدل کانجی[2]، EQFM [3]و یا دمینیگ[4] این است که با توجه به مطالعه ما در حوزه ی محیط آموزشی دانشگاه این مدل مراکز آموزشی را دربرگرفته و شامل می گردد.(صفایی فخری وجلال وندی،1389)

 

از طرفی کیفیت آموزشی و پژوهشی از جمله دغدغه هائی است که همیشه نظام های دانشگاهی برای دستیابی به آن تلاش می کنند.

 

بنابراین ارتقای مستمر کیفیت آموزش عالی مستلزم استفاده از ارزیابی آموزشی است و لزوم استقرار یک سیستم ارزیابی کارآمد و هدفمند در نظام آموزشی عالی به منظور بررسی و ارزشیابی کیفیت و نوآوری های آموزشی امری اساسی است که شاید امروزه بیش از پیش نیاز به آن از طرف دانشگاه ها و مراکز آموزشی احساس می شود.(لبانی مطلق،1387)

 

بر این اساس آنچه که نیاز است یک مدل یا ابزار است که فرایندی سیستماتیک برای پیشبرد و مدیریت که با هدف بهبود عملکرد سازمانها در کلیه ابعاد و ارتقای کیفیت طراحی شده باشد.اگر چه هیچ یک از الگوهای بهبود کیفیت بدون محدودیت نیست مفید بودن مدل بالدریج در آموزش عالی نسبت به سایر مدل های مشابه به روشنی مشخص است زیرا این معیار با شروع فرایند بهبود و ارزیابی نظام یافته چهارچوب قابل اعتمادی را از طریق تغییرات همراه با نوآوری فراهم می کند.(لبانی مطلق،1387)

 

پژوهش حاضر بنا بر تعاریفی که از مقوله نوآوری در موسسات آموزش عالی وجود دارد به بررسی راهکارها و روش هایی می پردازدکه بر مبنای اصول هشت گانه مدل مالکوم بالدریج منجر به گسترش نوآوری در این موسسات می گردد.در این راستا با طرح پرسشنامه هایی در ارتباط با هر یک از معیار های مدل و نیز انجام مصاحبه با افراد صاحب نظر در زمینه تحقیق به جمع آوری اطلاعات لازم پرداخته ایم که در نهایت بتوانیم بتوانیم به جمع بندی و نتیجه گیری از این نظرات راهکارهای مقتضی و مورد استفاده برای نوآوری را که بنابر تعریف فرایند هدایت شده طرح ایده های جدید و دانش جدید در باب تولیدات و خدمات یک سازمان است بر مبنای مدل مالکوم بالدریج بیابیم. (احدی و مسچی،1387)

 

 

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 

 

1-2. بیان مسئله

 

رشد بی وقفه دانش و تکنولوژی در جهان فرامدرن کنونی و گستردگی دامنه آن کشورهای در حال توسعه را ملزم به سرمایه گذاری در تربیت و پرورش افرادی خلاق و نوآور نموده است تا بنیادهای علمی جامعه را مستحکم نموده و به ارتقاء تکنولوژیک کشور همت گذارند. از آنجا که موفقیت شرکت ها و سازمانها در گرو افزایش نوآوری آنهاست ضرورت توجه به نوآوری و کاربست آن درجامعه ، تسهیل گر دستیابی به اهداف توسعه پایدار است. ( امیدیان زاده، ۱۳۸۷) و از آنجا که دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی مرکز تحولات یک جامعه هستند باید باید به گونه ای مدیریت شوند که نوآوری به عنوان دانشی ضروری مطرح گردیده و گسترش داده شود. ( صالحی امیدی۱۳۸۷)

 

با توجه به این مطالب مسئله تحقیق پیش رو این است که با توجه به انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات و در محیط پر رقابت امروزی که تقاضا برای ورود به دانشگاه پیش از پیش بالا رفته و انتظارات مشتریان آموزش عالی با چالش های فراوانی مواجه شده نیاز به نوآوری در آموزش عالی الزامی است! دانشگاه ها باید به گونه ای مدیریت شوند که نوآوری به عنوان یک فرهنگ و بخشی از فعالیت های روزانه درآید( هریس[5] به نقل از نصر آزادانی،1387).

 

واضح است که بسیاری مؤسسات آموزشی فاقد یک چهارچوب سیستماتیک برای ایجاد تغییرات و مدیریت نوآوری هستند که در این بین مالكوم بالدریج مدل مناسبی را برای تعالی عملکرد ارائه می دهد و می توان قسمت مجهول مسئله را که همان ایجاد راهکارهائی برای ارتقاء نوآوری در یک سازمان است را بر اساس آن روشن ساخت، هدف از تحقیق حاضر بررسی استراتژی های ممکن برای ارتقاء و گسترش فعالیت‌های نوآورانه در آموزش عالی بر پایه مدل بالدریج است. معیار مذکور معیار جامعی برای تنظیم رسالت، چشم انداز، ارزشها، اهداف و چالش های راهبردی فراهم می سازد که تا کنون مؤسسات آموزشی زیادی برای بهبود درونی و ارتقاء سطح کیفیت استفاده نموده اند( لبانی مطلق، 1387)و متغیری که در این تحقیق سعی در بررسی آن داریم راهکارهای گسترش نوآوری در مراکز آموزش عالی می باشد و به طور موردی دانشگاه ایلام مورد بررسی قرار گرفته است.

 

طبیعی است که آموزش عالی دارای همه ی عناصری است که برای تغییر و نوآوری ضروری است و آنچه که نیاز است یک مدل یا ابزار است که فرایندی سیستماتیک برای پیشبرد و مدیریت تغییرات فراهم سازد که ما از میان مدل های تعالی عملکرد موجود مدل مالكوم بالدریج را به این منظور انتخاب کرده ایم.

 

مساله اصلی تحقیق حاضر یافتن راهکارها و روش هایی است که بر مبنای مدل انتخابی ما تحت عنوان مدل تعالی عملکرد مالکوم بالدریج و بر اساس معیارهای هفت گانه این مدل به صورتی سیستماتیک و نظام یافته بتواند نوآوری و خلاقیت را در یک موسسه آموزش عالی اشاعه دهد چراکه موسسات آموزش عالی بعنوان مرکز تحولات در جامعه نیازمند به روز سازی و بهبود اوضاع برای رویارویی با مسائل و چالش های پیش رو هستند.

 

[1] – malkom Baldrige

 

[2] -Kanji

 

[3] – europen    foundation   for  quality  managment

 

[4] -Deming

 

[5] – haris crise

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

 

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

 

 

پایان نامه علوم تربیتی (مدیریت برنامه ریزی آموزشی) رابطه عزت نفس و سلامت روانی و بهزیستی روانشناختی

:

یکی از طبیعی ترین گروه هایی که می تواند نیازهای انسان را ارضا کند خانواده است. وظیفه خانواده مراقبت از فرزندان و تربیت آن ها، برقراری ارتباطات سالم اعضا با هم و کمک به، استقلال کودکان است، حتی اگر کودک کم توان ذهنی1، نابینا2 ، یا ناشنوا  3باشد. کم توان ذهنی یک وضعیت و حالت خاص ذهنی است که در اثر شرایط مختلف قبل از تولد و یا پس از تولد کودک پدید می آید.تولد و حضور كودكی با كم توانی ذهنی در هر خانواده ای می تواند رویدادی نامطلوب و چالش زا تلقی شود كه احتمالا تنیدگی، سرخوردگی، احساس غم و نومیدی را به دنبال خواهد داشت. شواهد متعدد حاکی از آن است که والدین كودكان دارای مشكلات هوشی، به احتمال بیشتری با مشكلات اجتماعی، اقتصادی و هیجانی كه غالبا ماهیت محدود كننده، مخرب و فراگیر دارند، مواجه می شوند. در چنین موقعیتی گر چه همه اعضای خانواده و كاركرد آن، آسیب می بیند فرض بر این است كه مشكلات مربوط به مراقبت از فرزند مشكل دار، والدین، به ویژه مادر را در معرض خطر ابتلا به مشكلات مربوط به سلامت روانی قرار می دهد بررسیها نشان داده اند كه والدین دارای فرزند كم توان ذهنی، در مقایسه باوالدین كودكان عادی، سطح سلامت عمومی  پایین تر و اضطراب بیشتر احساس شرم و خجالت بیشتر و سطح بهزیستی روانشناختی پایین تری دارند (میکائیلی ،1388).

 

در سالهای اخیر در کشور ایران مانند سایر کشور های جهان علاقه بخصوص مهم از طرف مقامات دولتی و هم از جانب مردم به امر بهداشت روانی نشان داده شده است و اثرات آن در بهبود و اوضاع بیمارستانهای روانی و به کاربردن روش های صحیح در پیشگیری مشاهده می گردد. عدم سازش وجود اختلالات رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهور و فراوان است و در هرطبقه و صنفی و در هر گروه و جمعی اشخاص نامتعادل وجود دارند.هر شخص ممکن است گرفتار ناراحتی روانی شود خود به خود کافی نیست زیرا که بهداشت فقط منحصر به تشریح علل اختلالات رفتار نبوده  بلکه هدف اصلی آن پیشگیری ا ز وقوع ناراحتی ها  می باشد. پیشگیری عبارت است از به وجود آمده عاملی که مکمل زندگی سالم و نرمال باشد و نیز درمان اختلالات جزیی رفتار به منظور جلوگیری از وقوع بیماریهای شدید روانی است. یکی از شرایط اصولی بهداشت اصولی بهداشت روانی این است که شخص به خود احترام بگذارد و خود را دوست بدارد(شاملو، 1376).

 

در طول یک قرن گذشته بسیاری از روانشناسان اتفاق نظر دارند که انسان نیازمند به عزت نفس است. در ادبیات روانشناختی مطالب مفصلی درباره عزت نفس وجود دارد و تا امروز تحقیقات و مطالعات زیادی درباره عزت نفس و ارتباط آن با متغیرهای متعدد دیگر انجام گرفته است که بیشتر تحقیقات این مطلب مهم و اساسی را تایید می کنند که عزت نفس بالا از عوامل مثبت و موثر در بهداشت روانی و عزت نفس پایین از عوامل مستعد کننده ناراحتی های روانی می باشد. عزت نفس عبارت است: از احساس ارزشمند بودن، این حس از مجموع افکار احساسات، عواطف و تجربیاتمان در طول زندگی ناشی می شود. همه افراد، صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه فرهنگی، جهت و نوع کاری که در زندگی  دارند، نیازمند عزت نفس هستند. افرادی که احساس خوبی نسبت به خود دارند، معمولاً احساس خوبی نیز به زندگی دارند.آنها می توانند با اطمینان، مشکلات مواجه شوند و از عهده آنها بر آیند(کلمز 1375).

 

کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر به گروهی از کم توانان-ذهنی اطلاق می شود که دارای بهره هوشی 50 تا75 هستند و از نظر سنی در محدوده 6-12 در قرار دارند. در پژوهش حاضر منظور از کم توان  ذهنی آموزش پذیر کسی است که براساس تشخیص کارشناسان سنجش آموزش و پرورش در آموزشگاه های استثنایی مشغول به تحصیل هستند. همچنین والدین دارای کودکان کم توان ذهنی از جمله گروه های مورد بررسی در مطالعه حاضر هستند. در پژوهش حاضر کودک عادی به کودکی گفته می شود که مشکل کم توان ذهنی یا نابینایی و ناشنوایی ندارد و دچاراختلالات یادگیری نیست و از نظر روانی مشکل خاصی ندارد. کودک استثنایی و والدین نه تنها بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند بلکه سایر اعضای نظام خانواده یعنی دیگر فرزندان را تحت تاثیر قرار می دهند. وجود کودک استثنایی اغلب ضایعات جبران ناپذیری را بر پیکر خانواده وارد می کند. میزان آسیب پذیری خانواده در مقابل ضایعه گاه به حدی است که وضعیت سلامت روانی خانواده دچار آسیب شدیدی می شود. در تعریف سلامت روانی باید این نکته را در نظر داشت که هر انسانی که بتواند با مسائل عمیق خود کنار بیاید، باید با خود و دیگران  سازش یابد و در برابر تعارض های اجتناب ناپذیر درونی خود دچار استیصال نشود و خود را به وسیله جامعه طرد نسازد فردی است دارای سلامت روانی(نریمانی و همکاران،1386).

 

تقریباً 60 سال پیش سازمان بهداشت جهانی سلامت را به عنوان  حالتی از بهزیستی کامل جسمی، ذهنی و اجتماعی و نه صرفاً بیمار نبودن تعریف کرد(سازمان بهداشت جهانی،2001 و 2004). جاهودا(1958) از نداشتن بیمار روانی به عنوان معیار سلامت روانی انتقاد و به جای آن معیارهای چندگانه را برای سلامت روانی ارائه کرد. متاسفانه تا مدتها پیشرفت قابل ملاحظه ای در کاربرد این دیدگاه های در قلمروهای علمی و عملی مشاهده نشد. سلامت یک مفهوم چند بعدی است که علاوه بر بیمار و ناتوان نبودن، احساس شادکامی و بهزیستی1را نیز در بر می گیرد. اغلب روانپزشکان، روان شناسان و محققان بهداشت روانی جنبه های مثبت سلامت را نادیده می گیرند. تلاش هایی که در جهت گذر از الگوهای سنتی سلامتی صورت گرفته گر چه زمینه لازم را برای تلقی سلامت به عنوان حالتی از بهزیستی(نه صرفا نبود بیماری) فراهم ساخته ولی کافی نیست. البته الگوهای جدید سلامت نیز به طور عمده بر ویژگیهای منفی تاکید دارند و در آنها ابزارهای اندازه گیری سلامت اغلب با مشکلات بدنی(تحرک2، درد3، خستگی و اختلالات خواب)، مشکلات روانی (افسردگی4، اضطراب5 و نگرانی) و مشکلات اجتماعی(ناتوانی در ایفای نقش اجتماعی، مشکلات زناشویی) سروکار دارند. در دهه گذشته ریف6 و همکارانش(1926) 6 الگوی بهزیستی روانشناختی یا بهداشت روانی مثبت را ارائه کردند. بر اساس الگوی ریف بهزیستی روانشناختی از 6 عامل تشکیل می شود. پذیرش خود(داشتن نگرش مثبت به خود) رابطه مثبت با دیگران(برقراری روابط گرم و صمیمی با دیگران و توانایی همدلی)، خودمختاری(احساس استقلال و توانایی ایستادگی در مقابل فشارهای اجتماعی) ، زندگی هدفمند ( داشتن هدف در زندگی و معنا دادن به آن) رشد شخصی(احساس رشد مستمر) و تسلط بر محیط(توانایی فرد در مدیریت محیط). الگوی ریف به طور گسترده در جهان مورد توجه قرار گرفته است. ریف این الگو را بر اساس مطالعه متون بهداشت  روانی ارائه کرد و  اظهار داشت مولفه های الگو، معیارهای بهداشت روانی مثبت است و این ابعاد کمک می کند تا سطح بهزیستی و کارکرد مثبت شخص را اندازه گیری کرد.(ریف وهمکارانش 1926)

 

از ویژگیهای عمده انسان آگاهی او از رفتار خود و برخوداری وی از نیروی تفکر است، انسان می تواند از رفتار خود آگاه باشد و در برخورد با مسائل و امور مختلف از نیروی تفکر خود استفاده کند، اما انسان همیشه از آنچه که انجام     می دهد آگاه نیست، به سخن دیگر گاهی انسان عملی را انجام می دهد که اما از انگیزه رفتار خود یا هدف آن رفتار آگاه نمی باشد. وقتی والدین برای اولین بار با این حقیقت روبرو می شوند که کودکشان استثنایی است واکنش  آنها پیامد هایی خواهد داشت، وجود کودک معلول ذهنی اثرات عمیقی بر روی نحوه ارتباط یک یک افراد خانواده با هم و هریک از آنها با کودک معلول وارد می سازد و همین اثرات ناخوشایند چنانچه به گونه ای منطقی و چاره جویانه قابلیت حل نیابند ضایعات جبران ناپذیری بر روان والدین، سایر نوباوگان خانواده خصوصاً کودک معمول باقی می گذارد. واکنشهای شایع والدین ممکن است به صورت احساس گناه1 ناکامی و محرومیت2 انکار واقعیت یا کتمان حقیقت3 اضطراب و نگرانی باشد0 این قبیل واکنشها تا زمانی که به کنترل در نیایند و تعدیل نشوند نه فقط سلامت روانی اعضای خانواده را به مخاطره می اندازند بلکه نوع تعامل و ارتباط اعضای خانواده و کودک معلول ذهنی یا جسمی را پیچیده   می سازد و در نهایت موجب اضمحلال انرژی  روانی و دیگر توانمندیهای آنان می شوند(میلانی فر1347)

 

2-1 بیان مسأله:

 

حضور كودك عقب مانده ذهنی در هر خانواده ساختار آن خانواده را تحت تاثیر قرار می‌دهد و سلامت روانی خانواده به خصوص والدین را تحت الشعاع قرار می‌دهد، كودك بر اثر تعارض‌های شدید میان اعضای خانواده، كل خانواده را درگیر بحران می‌كند. ممكن است روابط خانوادگی، افزایش فشارهای ناخواسته جسمی، هیجانی و مالی ضعیف شود كودك عقب مانده ذهنی می‌تواند ضایعات و اثرات جبران ناپذیری بر وضعیت بهداشت روانی خانواده وارد كند از جمله ایجاد تشدید اختلافاتی زناشویی،‌جدایی، تحمل بار سنگین اقتصادی، افسردگی، ناامیدی، اضطراب، خجالت و خشم1 و بسیاری از مسایل دیگر(بردن2، 1980).مراقبت مداوم از كودك عقب مانده ذهنی اغلب برای والدین استرس‌زا می‌باشد زیرا این دشواری های كودكان به طور اجتناب ناپذیری بر زندگی آنها اثر می‌گذارد(كرنیك3 و همكاران، 1983). تحقیقات نشان داده است كه والدین كودكان عقب مانده ذهنی عموما در خطر مشكلات زندگی خانوادگی و دشواری‌های عاطفی قرار دارند(بكمن4، 1991 سینگر واوروین 1989).

 

به طور كلی خانواده كودك معلول به لحاظ داشتن كودكی متفاوت با سایر كودكان با مشكلات فراوانی در زمینه نگهداری، آموزش و تربیت آنها روبه روست. این مسایل همگی بر والدین فشارهایی وارد می‌كنند كه سبب بر هم خوردن آرامش و یكپارچگی خانواده می‌شوند و در نتیجه انطباق و سازگاری آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. عزت نفس یكی از مهمترین عوامل تحول و شكل‌گیری شخصیت است و نقش بنیادین در سلامت روانی دارد به گونه‌ای كه عزت نفس پایین و شكل‌گیری احساس خود كم بینی در والدین زمینه‌های آسیب روانی را فراهم می کند( ولی زاده و همكاران و 1387).

 

عزت نفس5 مفهوم روانشناختی بسیار عام و در عین حال بسیار مهم است اما به طور کلی می توان عزت نفس را احساس ارزشمندی شخص تعریف نمود. احساسات و افکار مردم درباره خودشان اغلب بر احساس تجارب روزانه تغییر پذیر است و به طور موقت بر احساس فرد تاثیر می گذارند. البته عزت نفس، بنیادی تر از آن است که  افت و خیزهای معمول می توان نوسانات گذرایی بر نحوه احساستشان نسبت به خود ایجاد کند، ولی این تاثیرات بسیار محدودند، بر عکس آنهایی که عزت نفس پایینی دارند افت و خیزهای معمول می تواند زندگی آنها را دگرگون کند. عزت نفس معمولاً به عنوان ارزیابی شخص از ارزشمندی خویش تعریف می‌شود افرادی كه عزت نفس بالایی دارند خودپذیرا و خود ارزشمند هستند. روانشناسان اجتماعی عزت نفس را ارزیابی مثبت و منفی از خود می‌دانند به طوری كه فرض       می شود عزت نفس تا حدودی با ثبات است. عزت نفس یا همان احترام به خود یكی از خصوصیات مهم و اساسی شخصیت هر فردی را تشكیل می‌دهد و به طور حتم روی جنبه‌های شخصی انسان اثر می‌گذارد و كمبود یا فقدان آن باعث عدم رشد سایر جنبه‌های شخصیت به صورت ناهماهنگ خواهد شد و حتی ممكن است باعث پدیدآیی بیماریهای روانی گوناگون مانندافسردگی، كمرویی، پرخاشگری1، ترس و… شود(بیابانگرد،‌).

 

عزت نفس بالا بستگی به شكل‌دهی ارزشها و استانداردهای خود والدین دارد همچنین به رفتار سالم بستگی دارد، زمانی كه افراد از سلامتی كامل برخوردار باشند ولی عزت نفس بالایی نداشته باشند در رفتار خود عزت نفس پایین نشان می‌دهند(شاطرلو،1386).

 

سلامت روانی یكی از مباحث مهمی است كه در رشد و بالندگی خانواده و جامعه موثر می‌باشد. سازمان بهداشت جهانی2(2004) سلامت روانی را به عنوان حالتی از بهزیستی كه درآن فرد توانمندی خود را شناخته از آنها به نحو موثر و مولد استفاده كرده و برای اجتماع خویش مفید است تعریف می‌كند. به طور كلی بهداشت روانی ایجاد سلامت روان به وسیله پیشگیری از ابتلا به بیماری‌های روانی، كنترل عوامل موثر بروز آن، تشخیص زودرس، پیشگیری از عوامل ناشی از برگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم در برقراری روابط صحیح انسانی است(میلانی فرد، 1386).

 

با توجه به فراوانی کودکان عقب مانده ذهنی که هم بر جامعه و هم بر خانواده بار مالی و بخصوص بار عاطفی و روانی به دنبال دارند و از سوی دیگر این کودکان طبق اصل 130 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دارایی حقوق هستند ازجمله  اینکه دولت موظف است برای این کودکان در حد توان خدمات آموزش و رفاهی فراهم سازد. این در حالی است که یک کودک عقب مانده ذهنی در هر خانواده ای  ساختار خانواده را تحت تاثیر قرار داده و سلامت روان اعضای بخصوص والدین را تحت الشعاع قرار می دهد بخصوص که کارکردهای روانشناختی خانواده را مختل می سازد که بهترین این کار کردها عبارتند از:

 

الف) ابراز کردن: والدین و تک تک فرزندان باید اجازه  ابراز احساسات ،افکار و نظرات خودرا داشته باشند.

 

ب) اتحاد: خانواده باید یک سیستم متحد و هماهنگ باشد.

 

ج) ساختار و سازمان: خانواده باید دارای چارچوب، ساختار و سازمان باشد.

 

د) معنویت و مذهب: خانواده باید ارزشهای مذهبی خود را به اعضا عرضه بدارد.

 

و) کنترل: خانواده باید اعضای خود را کنترل نماید(آلن  1 2001).

 

هدف سلامت روان فقط منحصر به تشریح علل اختلالات رفتار نبوده بلكه هدف آن به وجود آمدن عواملی كه مكمل زندگی سالم و نرمال باشد و نیز درمان اختلالات جزیی رفتار به منظور جلوگیری از وقوع بیماری‌های شدید روانی و به طور كلی هدف سازمان روان پیشگیری است(شاملو 1382). وجود كودك معلول می‌تواند ضایعات واثرات جبران ناپذیری بروضعیت سلامت روانی و والدین داشته باشد و آدلر در نظام روانشناختی فردی بیان كرده است كه احساس حقارت از طریق تجربه به قدرت شخصی بر انسان تسلط پیدا می‌كند با این وجود آغاز مفهوم منبع كنترل به عنوان یک سازه روان شناختی به دو دهه قبل بر می‌گردد(ادوارد1، 1977).

 

آموزش‌های روان شناختی شامل آموزش مهارتهای زندگی و آموزش ابراز وجود درمانهای روان شناختی مانند رفتار درمانی و انواع فنون روان درمان و توان بخشی مانند مشكلات ادراكی و شناختی از جمله مداخله‌های روان شناختی تلقی می شوند همچنین مداخله‌های روان شناختی شامل هر گونه اقداماتی است كه روان شناسان و مشاوران به منظور پیشگیری درمان و كاهش مشكلات روان شناختی افراد بکار می برند. هدف نهایی این مداخله‌ها كمك به افراد برای درک بهتر خود و جهان پیرامون، افزایش قابلیت و توانمندی سازگاری و ارتقای سلامت روانی است(یوسفی 1387).

 

به منظور کاهش مشکلات در رابطه با بروز نقایص جسمی و ذهنی معمولاً در هر جامعه به دو اقدام اساسی می پردازند: قدم اول سعی و کوشش هرچه بیشتر در امر پیشگیری از معلولیت و جلوگیری از بروز نقایص ذهنی و جسمی یا در اختیار گذاردن راه حلهای و رهنمود های لازم ازطریق کتب و مقالات و برنامه های رادیویی، تلویزیونی و غیره بر جامعه و سازمان های ذیصلاح تا درصد بروز اینگونه عوارض را تا حد امکان کاهش دهند. اقدام اساسی دوم ایجاد امکانات لازم رفاهی و توانبخش مناسب جهت ارائه خدمات به کودکان معلول خانواده آنهاست0از آنجا که وجود کودک معلول زمینه ای برای برای تغییر رفتار اعضای خانواده فراهم می کند، داشتن کودکی معلول در حکم ضربه روانی قابل توجه، موجب بروز احساسات و عکس العمل های  متضاد و تشدید نیازهای و  ایجاد نیازهای جدید، نگرشهای متفاوت و رفتارهای مختلف می شود وبهداشت روانی، تعامل روانی، اجتماعی و روابط والدین، کودک را تحت تاثیر قرارمی دهد0 یکی از مفاهیم اصلی مدل سلامت ،بهزیستی است. مدل سلامت سه نوع بهزیستی هیجانی، بهزیستی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی را با هم ترکیب کرده ومفهوم جامع و کامل از بهزیستی را هم که جنبه عاطفی(بهزیستی هیجانی) و هم جنبه کاربردی(بهزیستی روانشناختی و اجتماعی) سلامت روانی را در بر می گیرد به وجود آورده است. سلامت روانی دارای 13 نشانه است که 2 نشانه مرتبط با بهزیستی هیجانی 5 نشانه مرتبط با بهزیستی اجتماعی و 6 نشانه مرتبط با بهزیستی روانشناختی است. بهزیستی روانشناختی به معنای قابلیت یافتن تمام استعدادهای فرد است. ودارای مولفه های 1- خودمختاری (احساس شایستگی و توانایی در مدیریت محیط پیرامون فرد و …)2- رشد شخصی(داشتن رشد مداوم و …)3- روابط مثبت با دیگران(داشتن روابط گرم و …)4- هدفمندی در زندگی (داشتن هدف در زندگی)5-پذیرش خود(داشتن نگرش مثبت نسبت به خود و …) 6- تسلط بر محیط (توانایی انتخاب و ایجاد محیطی مناسب و…) می باشد. همچنین والدینی که دارای عزت نفس بالایی می باشند، سلامت روانی و بهزیستی روانشناختی بهتری نسبت به والدینی دارند که دارای عزت نفس پایین هستند0 با توجه به موضوع تحقیق، سئوال اصلی تحقیق را چنین طرح می کنیم: آیا بین عزت نفس و سلامت روانی و بهزیستی روانشناختی دروالدین کودکان عادی واستثنایی رابطه ی معناداری وجوددارد؟

 

 

 

 

 

3-1 ضرورت واهمیت پژوهش:

 

خانواده یک نظام اجتماعی و از ارکان جامعه را به نوعی کوچکترین سلول اجتماعی می باشد که از مناسبات قانونی و شرعی بین زن و شوهر تشکیل می گردد و وظیفه والدین مراقبت از فرزندان و تربیت آنها، برقراری ارتباطات سالم اعضای خانواده با هم و کمک به استقلال کودکان می باشد. از طرفی به اعتقاد جمعی از روان شناسان، مهمترین ابزار انسان برای رسیدن به سعادت خوشبختی عزت نفس می باشد. فقدان عزت نفس یا احساس مقاومت در تماس با دیگران خود را به صورت خجالت، شرمندگی، خود بینی اغراق آمیز و نیاز به خود نمایی و تمایل شدید به تمجید و تاکید دیگران بروز می دهد(فرهادی، 1384).

 

به اعتقاد برخی از روان شناسان، هنگام وجود احساس ناراحتی و فقدان شادمانی، عزت نفس افراد کاهش می یابد، به عبارت دیگر ، بین شادمانی و عزت نفس ارتباط علی متقابل وجود دارد. تامین بهداشت همه افراد جامعه از مهم ترین مسایل اساسی هر کشور است، این امر در سه جنبه جسمانی، روانی و اجتماعی مورد ملاحظه قرار می گیرد، در صورتی که بعد روانی بهداشت به اندازه کافی مورد توجه قرار نگیرد، فراوانی مشکلات روانی و رفتاری رو به فزونی خواهد گذاشت تا حدی که عوارض ناشی از بی توجهی به آن در ابعاد فردی و اجتماعی، خانوادگی و انسانی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اثرات سوء و غیر قابل جبران رادر پی خواهد گذاشت( نوابی نژاد،1376).

 

بدیهی است که بیماری روانی مخصوص یک قشر یا یک منطقه خاص نبوده و تمامی طبقات جامعه را در بر        می گیرد و هیچ انسانی از فشار روانی و اجتماعی مصون نیست و به طور کلی باید گفت وجود یک بیماری روانی به کار و اقتصاد خانواده لطمه  وارد می کند، در آمد سرانه را کاهش می دهد و رفاه و نشاط فردی را از اعضای خانواده سلب می کند و با تخریب وضایع کردن نیروی انسانی، در اقتصاد واجتماع تاثیر عمیق و سوء بر جای می گذارد. به همین دلیل بهداشت روان در اغلب کشورها در راس برنامه برنامه ملی و بهداشت همگانی قرار دارد(میلانی فر، 1385).

 

حضور یک کودک استثنایی در خانواده فشار روانی زیادی بر والدین و اعضای خانواده وارد می کند و می تواند سلامت روان آنان را به مخاطره اندازد. بسیار حائز اهمیت است که والدین کودکان دارای نیازهای ویژه با نوع احساسات خود در برخورد با کودکان آشنا شوند. برای سازش با کودک خود نیاز دارند که احساس نسبتاً  خوبی در مورد خود پیدا کنند. زندگی،  ازدواج وکار والدین این گونه کودکان ایجاب می کند تا حدی رضایتمندی را احساس کنند، ممکن است با توجه به این واقعیت که کودکی ناتوان دارند احساس غم وناراحتی کنند، اما نیازی نیست که کل زندگی آنها را هاله ای از غم فرا گیرد(مفیدی، 1376).

 

اسکینر1 اظهار می دارد که سلامت روانی و رفتارانسان سالم معادل با رفتار منطبق با قوانین و ضوابط جامعه است و چنین انسانی وقتی بامشکل روبرو شود ازطریق شیوه اصلاح رفتار برای بهبود و بهنجار کردن رفتار خود و اطرافیانش به طور متناوب استفاده می جوید تا وقتی که به هنجار مورد پذیرش اجتماع برسد، به علاوه انسان سالم بایستی آزاد بودن خودش را نوعی توهم پندارد و بداند که رفتار او تابعی ازمحیط می باشد و هر رفتار توسط حدودی از عوامل محیطی مشخص گردد. انسان سالم کسی است که  از تایید ات اجتماعی بیشتری به خاطر رفتارهای متناسب از عوامل متناسب از دیدگاه اسکنیر این باشد که انسان بایستی از علم، به برای پیش بینی بلکه برای تسلط بر محیط خودش استفاده کند. بنابراین فرد سالم کسی است که بتواند با هر روش بیشتری از اصول  علمی استفاده کند و به نتایج سودمندانه تری برسد و مفاهیم ذهنی مثل امیال، هدفمندی، غایت نگری و غیره را کنار بگذارد0 رفتار و ویژگیهای شخصیتی والدین تحت تاثیر رویدادهایی است که درسالهای زندگی برای آنها اتفاق می افتد از این رو برای درک فرایندهای روانی آنها یعنی ادارک، الگوهای تفکر، انگیزه ها، هیجانها تعارضها و شیوه های مقابله با آن بایستی بدانیم که این فرایندها از کجا سرچشمه می گیرند و چگونه با گذشت  زمان تغییر می کنند. واکنش همه والدین در مقابل معلولیت فرزندشان یکسان نیست، ولی به طور کلی می توان پذیرفت که قریب به اتفاق والدین این گونه کودکان در مقابل معولیت های فرزندشان به نحوی واکنش نامطلوب ازخود بروز می دهند که نوع و میزان این عکس العمل ها با توجه به جنبه های شخصیتی آنها، زمان بروز واکنش و … با یکدیگر متفاوت می باشد، لذا تمام والدین احتیاج به نوعی کمک دارند تا بتواند ابتدا به طور کامل با مشکلاتشان را با افراد متخصص داشته باشند و از این مهم جز با آگاهی و اطلاع دقیق و مستدل از مسائل و مشکلات والدین دارای فرزند معمول و بررسی وضعیت روانشناختی والدین مسیر نمی گردد با توجه به اینکه وضعیت روانشناختی والدین به طور مستقیم و غیر مستقیم بر شکل گیری رفتار کودکان و مناسبات اجتماعی خویش تاثیر اساسی دارد بسیار حایز اهمیت خواهد بود که بدانیم که والدین این کودکان دارای چه ویژگیهای شخصیتی بوده و چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند تا از این رهگذر داده های دقیق تری جهت استفاده از روش های مشاوره و توانبخشی و درمان فراهم آورده و زمینه های لازم جهت اقدامات خاص و اساسی  در ابعاد مشاوره، انجمن اولیاء و مربیان، کودکان استثنایی،آموزش خانواده و …. فراهم گردد(اسکینر،1932).

 

نتایج این پژوهش می تواند برای والدین، مربیان و….که مسئول تعلیم و تربیت کودکان هستند الهام بخش باشد یا به احساسات و نیازهای کودکان توجه نموده و در زمینه ی کمک به عزت نفس و سلامت روانی و همچنین بهزیستی روانشناختی و همچنین خود شکوفایی والدین گام بردارد.

 

علاوه براین نتایجی این نوع تحقیقات می تواند راهگشایی باشد برای پژوهشگران و دانشجویان روانشناسی که در این زمینه به تحقیق خواهند پرداخت 0

 

4-1 اهداف پژوهش:

 

هدف کلی پژوهش حاضر،بررسی ومقایسه ی رابطه بین عزت نفس و سلامت روانی و بهزیستی روان شناختی دروالدین کودکان عادی و کودکان استثنایی می باشد.

 

 

 

1-4-1 اهداف جزئی:

 

1- بررسی رابطه ی بین ویژگی های جمعیت شناختی آزمودنیها(جنس،سن،میزان تحصیلات )و بهزیستی روانشناختی .

 

2- بررسی و مقایسه ی عزت نفس و بهزیستی روانشناختی در بین والدین کودکان عادی و استثنایی.

 

3- بررسی و مقایسه ی سلامت روانی و بهزیستی روانشناختی در بین والدین کودکان عادی و استثنایی.

 

4- مقایسه ی میزان عزت نفس در بین والدین کودکان عادی و استثنایی.

 

5- مقایسه سلامت روان در بین والدین کودکان عادی و استثنایی.

 

 

 

5-1 سئوالات تحقیق:

 

1-آیا بین میزان عزت نفس و بهزیستی روانشناختی در والدین کودکان عادی و استثنایی رابطه معناداری وجود دارد؟

 

2-آیا بین سلامت روانی و بهزیستی روانشناختی در والدین کودکان عادی و استثنایی رابطه معناداری وجود دارد؟

 

3- آیا بین بهزیستی روانشناختی والدین کودکان عادی واستثنایی رابطه معنی داری وجود دارد؟

 

4- آیابین میزان عزت نفس در بین  والدین کودکان عادی واستثنایی رابطه ی معنا داری وجوددارد؟

 

5- آیابین میزان سلامت روان در بین والدین کودکان عادی واستثنایی رابطه ی معنا داری وجوددارد؟

 

6- آیا بین میزان بهزیستی روانشناختی (با توجه به متغیرهای زمینه ای) در بین والدین کودکان عادی واستثنایی رابطه ی معناداری وجود دارد ؟

 

 

 

 

 

6-1 تعاریف نظری وعملیاتی عزت نفس:

 

1-6-1 تعریف نظری عزت نفس

 

عزت نفس معمولاً به عنوان ارزشیابی شخص از ارزشمندی خویش تعریف می‌شود افرادی كه عزت نفس بالایی دارند خودپذیرا و خود ارزشمند هستند. روانشناسان اجتماعی عزت نفس را ارزیابی مثبت و منفی از خود می‌دانند به طوری كه فرض می شود عزت نفس تا حدودی با ثبات است عزت نفس یا همان خود بزرگواری یكی از خصوصیات مهم واساسی شخصیت هر فردی را تشكیل می‌دهد(شاطرلو،1386).

 

2-6-1تعریف نظری سلامت روان:

 

سازمان بهداشت جهانی (2004) سلامت روانی را به عنوان حالتی از بهزیستی كه درآن فرد توانمندی خود را شناخته از آنها به نحو موثر و مولد استفاده كرده و برای اجتماع خویش مفید است تعریف می‌كند. به طور كلی بهداشت روانی ایجاد سلامت روان به وسیله پیشگیری از ابتلا به بیماری‌های روانی، كنترل عوامل موثر بروز آن، تشخیص زودرس، پیشگیری از عوامل ناشی از برگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم در برقراری روابط صحیح انسانی است.(میلانفرد،1382)

 

 

 

3-6-1 تعریف نظری بهزیستی روانشناختی:

 

بهزیستی روانشناختی به معنای قابلیت یافتن تمام استعدادهای فرد است و دارای مؤلفه های :

 

    • خودمختاری (احساس شایستگی و توانایی در مدیریت محیط پیرامون فرد)

 

    • رشد شخصی (داشتن رشد مداوم)

 

    • روابط مثبت با دیگران (داشتن روابط گرم و …)

 

    • هدفمندی در زندگی (داشتن هدف در زندگی و …)

 

    • پذیرش خود (داشتن نگرش مثبت نسبت به خود و …)

 

  • تسلط بر محیط (توانایی انتخاب و ایجاد محیطی مناسب و …) می باشد.

 

 

4-6-1 تعریف نظری کم توان ذهنی:

 

عقبماندگی ذهنی «کم توانی ذهنی[1]» هم نامیده می شود. لذا در این پژوهش از این اصطلاح استفاده خواهد شد. کم توان ذهنی مربوط می شود به کنش عمومی هوشی که به طور معنی داری یا قابل ملاحظه ای کمتر از حد متوسط عمل کرده و با نقایصی در رفتار سازشی توام بوده ودر طی دوران رشد پدیدار می شود(سیف نراقی، نادری ،1382).

 

کم توان ذهنی بر اساس تعریف” AAMD“[2] دراین تحقیق مدنظر می باشد ومنظور آن دسته از کودکان کم توان ذهنی که درسطح آموزش پذیر بوده ومحدوده سنی آنان بین 14-9 سال ودارای بهره هوشی بین 55-70 می باشند ودرحال حاضردر مدارس چناران مشغول به دریافت برنامه های آموزشی، تحصیلی وتوانبخشی هستند.

 

والدین کودکان کم توان ذهنی: منظور از والدین در اینجا مادر و پدر کودکان می باشد که حداقل دارای یک کودک کم توان ذهنی آموزش پذیربوده که درمدارس استثنایی روزانه تحصیل می کند وخدمات توانبخشی دریافت می نماید، پاسخگوی پرسشنامه های این پژوهش والدین هستند که مسئولیت دانش آموز را برعهده دارند.

 

در فرهنگ آموزش کودکان استثنایی تعریف شده است:

 

آموزش و پرورش ویژه، به آموزش و پرورشی گفته می شود که برای کودکان با نیازهای ویژه در نظر گرفته شده یعنی کودکانی که به دلایل مختلف نمی توانند به طور کامل از برنامه درسی عادی بهره ببرند.

 

کودکان استثنایی نیز به کودکانی گفته می شود که بر خلاف اکثریت افراد هم سن خود درشرایط عادی قادربه سازگاری با محیط نباشد واز نظر فکری، جسمانی ، عقلانی، رفتاری با همسالان خود فرق کلی داشته و احتیاج به روش های خاص تربیتی و آموزشی، درمانی و …. داشته باشد( میلانی فر، 1374).

 

بنابراین از نظر آموزش کودکی استثنایی است که برای تامین حداکثر نیازهای تربیتی و آموزشی او تغییراتی درشیوه های تربیتی و آموزشی خانواده و در برنامه های مدارس عادی داده  شود.

 

 

 

5-6-1 تعریف عملیاتی عزت نفس:

پایان نامه

 

 

 

 

میزان نمره ای است که آزمودنیهااز پرسشنامه عزت نفس هترتون و پولوی کسب می نمایند. نمرات بالا نشان دهنده عزت نفس بالا و نمرات پایین نشان دهنده عزت نفس پایین است.

 

6-6-1تعریف عملیاتی سلامت روان:

 

میزان نمره ای است که آزمودنیها از پرسشنامه 28 ماده ای سلامت روان هترتون وپولوی کسب می نمایند .

 

.Mental Retarded                      1

 

Blindness.2

 

Deafness.3

 

well-beig.1

 

Mobilty.2

 

3.Pain

 

4.Depression

 

5.Anxiety

 

Ryff.6

 

FRUSTRATIon.1

 

Frustation.2

 

Denial of Reality.3

 

Anger       .1

 

  1. 2. Burden

3.Crnic

 

    1. 4. Beckman

 

  1. 5. Self- esteem

 

 

 

 

1.Aggression

 

.World Heallh Organization2

 

. Allen 1

 

.Edwards2

 

1.Skinner

 

[1] Mental retarded

 

[2] American Assosietion mental  Retardtion

 

*اصطلاح عقب مانده ذهنی ونام انجمن عقب مانده ذهنی آمریکا (AAMR)درسال2007به اصطلاح کم توان ذهنی وانجمن کم توان ذهنی ورشدی {اید}(AAIDD) تغییر کرده است.

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

 

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

پایان نامه بررسی تاثیر IT در آموزش بر میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

:

 

عصرحاضر را باید تلفیقی ازارتباطات و اطلاعات دانست. عصری که بشر درآن بیش ازگذشته خود را نیازمند به داشتن اطلاعات و برقراری ارتباط برای کسب اطلاعات مورد نیازمیباشد.امروزه با دراختیارداشتن فناوری اطلاعاتی و ارتباطی مختلف و پیشرفته،امکان برقراری سریع ارتباط و تبادل سریع اطلاعات بیش ازپیش میسرگردیده است. افراد درهرکجا که باشند میتوانند آخرین اطلاعات مورد نیاز خودرا درهرزمینه ای دریافت میکنند. اما بی شک- بیشترین تاثیر پدیدآمدن فناوریهای اطلاعاتی  و ارتباطی برمحیطهای آموزشی بوده است. کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات درآموزش سبب شده است تا محیط آموزشی به سوی مجازی شدن سوق پیدا کند.این امرسبب میشود تا ارتباطات میان افراد به منظورآموزش و گسترش دانش به گونه ای فزاینده ازطریق رایانه امکان پذیرشود. با ظهور و گسترش اینترنت- این رسانه به عنوان یک مکمل جهت تامین نیازهای اطلاعاتی و آموزش مورد استفاده قرارگرفت. با توجه به نقشی که کتابخانه ها باید درامرآموزش ایفا نمایند بدیهی است با دارا بودن امکانات پیشرفته تر-منابع اطلاعاتی بسیار غنی تری را نسبت به گذشته فراهم میکنند و جهت آموزش افراد دراختیار آنها قرارمیدهند. فراهم کردن وب سایتهای اینترنتی و پایگاه های اطلاعاتی- کتابخانه ها را به یک محیط مجازی و دیجیتالی جهت تبادل اطلاعات تبدیل کرده است که نقش آموزشی آن بیش ازپیش دراین محیط نمایان میشود. این مقاله درصدد آن است تا پس ازارائه تعریفی جامع ازفناوری اطلاعاتی و ارتباطی- مساله آموزش مجازی و ازراه دورو نقش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی دراین آموزش را مورد بررسی قراردهد و با تاکید برآموزش سیستمی- انواع آموزش به صورت مجازی را بیان کند. مسلما برای آموزش افراد به صورت مجازی و توسعه دانش آنها- نیازمند منابعی خواهیم بود که این منابع جزازطریق کتابخانه ها قابل تامین نیستند. کتابخانه ها میتوانند با تهیه منابع الکترونیکی و تحویل آنها به اعضای جامعه اطلاعاتی نقش عمده ای درآموزش و گسترش دانش داشته باشند.   ( اصنافی ، 1388 : 12 )

 

بیان مسئله :

 

در دنیای امروز، تغییرات ناشی از فناوری های جدید تاثیرات بسزایی بر روند زندگی و كار مردم در سرتاسر جهان گذاشته و با روش های سنتی آموزش، یادگیری و مدیریت آموزش به طور جدی به مقابله پرداخته است. فناوری اطلاعات كه خود یک زمینه جدید مطالاتی است، تاثیر عمده ای بر تمامی زمینه های آموزش، یادگیری و پژوهش خواهد داشت. ارتباط آسان در سرتاسر گیتی باعث دستیابی سریع و آسان به مجموعه گسترده ای از داده ها و اطلاعات و مطالب علمی مورد نیاز در كمترین زمان ممكن شده و همچنین با افزایش سریع و ساده دستیابی به فناوری اطلاعات در منازل، محل كار و موسسه های علمی، مقوله آموزش و یادگیری به یک روند مستمر در زندگی بشر تبدیل شده است. … ( ماهنامه پژوهشی اطلاع رسانی ، 1388 )

 

با گسترش استفاده از این فناوریها امكان آموزش متقاضیانی كه به صورت پراكنده در مناطق مختلف قرار دارند نیز فراهم شده است. در كشورهای پیشرفته استفاده از اینترنت در اكثر مدارس و دانشگاه ها با سرعت بسیار زیاد رو به افزایش است. از سال 1997 كلیه كالج ها و اكثر دبیرستانها و حتی بعضی از دبستانهای كشور انگلستان به اینترنت دسترسی دارند و پیش بینی می شود تا پایان سال 2002 كلیه مدارس نیز به صورت online از اینترنت استفاده كنند. مراكز علمی بااستفاده از اینترنت به راحتی به منابع عظیم علمی، افراد مختلف و موارد درسی دسترسی دارند و همچنین اطلاعات علمی و تحقیقاتی خود را از طریق سایت های ایجاد شده توسط دانش آموزان و مدرسین به دیگران نمایش می دهند. استفاده از ویدیو كنفرانس نیز در حال رشد است و این تكنولوژی سبب می شود كه دانش آموزان با افراد و یا دانش آموزان دیگر كشورها ارتباط برقرار كرده و زبان های یكدیگر را یاد بگیرند. نقش فناوری اطلاعات در آموزش كشورهای امریكا و كانادا در آمریكا كلیه هزینه ها و سرمایه گذاری ها در فناوری اطلاعات توسط دولت فدرال فراهم می شود. البته میزان استفاده از كامپیوتر در مراكز علمی با یكدیگر متفاوت است. بین 15 تا 20 درصد مدارس از كامپیوتر و تكنولوژی چند رسانه ای برای دروس خود استفاده می كنند تا دانش آموزان بتوانند مهارتهای خود را در طراحی و توید گزارش هایی كه دارای متن، صدا و تصاویر متحرك هستند، افزایش دهند. استفاده از سیستم های الكترونیكی ارتباطی مانند اینترنت دراكثر مدارسی كه در آن دانش آموزان سنین 12 تا 18 سال تحصیل می كنند، مهیاست. در كشور كانادا نیز كلیه مدارس و دانشگاه ها به تكنولوژی اطلاعات تجهیز شده اند. در این كشور به علت فواصل زیاد بین شهرها و مناطق مسكونی، از شبكه بین المللی به نام school.net استفاده می شود تا دانش آموزان بتوانند از منزل، مطالب درسی را یاد بگیرند و یا تكالیف خود را تحویل دهند. تمایلات آینده در فناوری و یادگیری توسعه سریع تكنولوژی درمینیاتورسازی وسایل الكترونیكی، ارتباطات الكترونیكی و چندرسانه ای و همچنین حركت به سمت داده های دیجیتالی، منجر به از بین رفتن مرزهای بین انتشار رادیویی و انتشارات و ارتباط تلفنی شده و تمامی این واسطه ها، به طور یكجا در شبكه های كامپیوتری در دسترس همگان است. این فناوری نه تنها باعث دستیابی دانش آموزان به منابع عظیم چند رسانه ای و كتابخانه ها می شود. بلكه سبب دستیابی مستقیم و بی واسطه به مدرسین و پدیده های طبیعی در تمامی جهان خواهد شد. ( شفیعی ، 1388 ، 23 )

 

سؤال اصلی این تحقیق ایت است كه آیا IT  در آموزش بر میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع راهنمایی و متوسطه تاثیر خواهد داشت یا نه ؟

 

اهمیت و ضرورت پژوهش :

 

هنگامی كه مربیان برای اولین بار از كامپیوترها در كلاس استفاده كردند محققان این موضوع را مورد ارزیابی قرار دادند كه آیا استفاده از فناوری آموزشی تاثیری مطمئن و چشمگیر روی پیشرفت دانش آموزان دارد یا خیر؟ به منظور یافتن جواب محققان پی برده اند كه فناوری تنها عامل در ارزیابی پیشرفت دانش آموز نمی باشد و باید دو مورد دیگر را هم در نظر گرفت:
اولا : دانش آموز تا چه اندازه آزمون های استاندارد شده را درست انجام می دهد.
ثانیا: توانایی اش در به كارگیری مهارت های فكری در سطح بالاتر (مانند : تفكر انتقادی ، تجزیه و تحلیل كردن ، استنباط كردن و حل كرن مشكلات) چقدر می باشد.
شواهد نشان می دهد كه كاربردهای فناوری در صورتی تفكر در سطوح بالاتر را پشتیبانی می كنند كه بتوانند دانش آموزان را از طریق محتواهای یادگیری گروهی در كارهای پیچیده و معتبر درگیر كنند. ( حمیدی ، 1388 : 11 )

 

اگر مربیان از دانش جمعی هنگامی استفاده كنند كه فناوری پیشرفت زیاد دانش آموز را پشتیبانی می كند در این صورت می توانند بهترین فناوری ها را برای مدارس یا حوزه های خاص ، با توجه به نیازهای ویژه ی آنها ، در نظر بگیرند. آنها همچنین می توانند تضمین كنند كه معلمان ، خانواده ها ، دانش آموزان و اعضای جامعه درك خواهند كرد كه فناوری چه نقشی در مدرسه یا منطقه بازی می كند و چگونه اثرش ارزیابی می شودو بالاخره اینكه قادر به توجیه كردن سرمایه گذاری كه برای فناوری صرف می كنند می باشند. ( همان منبع ، 12 )

 

چگونه مدارس می توانند تضمین كنند كه تكنولوژی در پیشرفت دانش آموز موثر است؟
برای پشتیبانی از كاربرد موثر فناوری به چه عواملی نیاز است ؟ حوزه های آمزشی با بهره گرفتن از چه منابعی می توانند فناوری را برنامه ریزی كهند كه تاثیر مثبت روی پیشرفت دانش آموز داشته باشد و چگونه می توانند این سرمایه گذاری را توجیه كنند ؟
برای پاسخ به این سوالات مربیان باید روی فناوری و پیشرفت دانش آمورش و عوامل بافتی موثر بر اهداف یادگیری تحقیق كنند. پیشرفت های سریع در فناوری چند رسانه ای و ارتباط از راه دور كه به دلیل نیاز برای توسعه ی استاندردهای آموزشی برای پیشرفت دانش آموز انجام می شود و مورد توافق مربیان است منجر به توقعات جدید ی شده است مبنی بر اینكه چگونه فناوری آمزشی می تو اند یادگیری فعال و معنی داری را برای دنش آمزان پشتیبانی كند.
اكنون محققان تحقیق پیچیده تری را آغاز كرده اند كه تاثیر استفاده از فناوری را روی یادگیری دانش آموزان بررسی می كند. آنها همچنین در حال ارزیابی توانایی دانش آموزان برای درك پدیده های پیچیده تجزیه ، تحلیل و تركیب كردن چند منبع اطلاعاتی و آماده كردن نمونه هایی از دانش آنها می باشند. این نمونه ها از یادگیری تلفیقی و پشتیبانی شده به وسیله ی فناوی ، جای حفظ كردن طوطی وار و كسب مهارت های مجزا ، روی توانایی دست یافتن به اطلاعات و تفسیر و تركیب كردن آنها تاكید می كند. ( غفاری ، 1387 : 21 )

 

مزایا و معایب پژوهش :

 

امروزه نقش اینترنت در زندگی اجتماعی و در عرصه های علمی و فنی امكان ناپذیر است و در برنامه ریزی توسعه ، اجتماعی ، فرهنگی ،

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 اقتصای ، جایگاه ویژه ای به فن آوری اطلاعات داده است . اینترنت موجب كاهش فاصله طبقاتی شده است.و در فضای مجازی پایگاه اجتماعی جدیدی به كاربران اعطا می كند ، و حتی تفاوت های جنسیتی را نیز كاهش می دهد . افزایش توانایی اعمال قدرت ، همگن سازی ، سلیقه ها نزدیكی خواستها و انتقادات افراد افزایش مشاركت اجتماعی ، گذراندن اوقات فراغت و ورود به مفاهیم جدید زندگی  روزمره امكان برقراری ارتباط ، اطلاع از اخبارو رویدادهای جهان تبادل فرهنگی دستیابی به اطلاعات ، افزایش میزان آ گاهی  عمومی و غیره و…. مزایای عمده كاركردهای قابل توجه گسترش  استفاده از ارتباطات اینترنتی به كا  میرود ، آثار اجتماعی و روانی مانند اعتیاد به مواد مخدر ، اكس ، سیگار ، اعتیاد به اینترنت در بین كودكان و نوجوانان نیز با علائمی چون افزایش نوسانات اخلاقی ، سخن نگفتن بادیگران ، قطع روابط اجتماعی ، كم خوابی ، نگرانی و استرس در كنار ضعف بینایی همراه است كودكان و نوجوانان كه به اینترنت وابستگی دارند در حقیقت به آن معتاد هستند ، برای ارضای خود ساعت های متوالی بدون وقفه روی خط باقی می مانند و هر زمانی كه امكان دسترسی به اینترنت را نداشته باشند دچار فكر كردن و خیال پردازی می كنند . وقتی كه یک نوجوان در محیط خانواده معتاد به استفاده از اینترنت باشد فرصت فرد هر روز بیشتر از گذشته از نظر عاطفی و روانی با سایر افاد خانواده فاصله بگیرد و به تنهایی خود و استفاده از تضعیف كرده یا آن را از دست بدهد . وقتی دو فرد مجازی در یک فضای مجازی كنار هم قرار می گیرند بدون اینكه از شرایط اجتماعی ، فرهنگی ، مذهبی ، خانوادگی ، فردی ، هم باخبر باشند.

 

اهداف پژوهش :

 

هدف کلی : بررسی تاثیر IT در آموزش بر میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی و متوسطه

 

اهداف جزئی :

 

    • بررسی تاثیر IT بر میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان راهنمایی و متوسطه

 

    • بررسی میزان استفاده از IT در آموزش راهنمایی و متوسطه

 

  • بررسی میزان عوامل مؤثر استفاده از IT در آموزش

سوآلات تحقیق :

 

    • میزان تاثیر استفاده از IT در آموزش بر میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی و متوسطه چقدر می باشد ؟

 

    • آیا بین تاثیر کاربرد IT و مقطع تحصیلی  رابطه وجود دارد ؟

 

    • آیا بین میزان استفاده از IT و مقطع تحصیلی رابطه وجود دارد ؟

 

  • آیا بین سواد IT  معلمین و دبیران و میزان کاربرد آن رابطه وجود دارد ؟

5- آیا بین امکانات IT  مدارس و میزان کاربرد آن رابطه وجود دارد ؟

 

    • آیا بین میزان استفاده از IT و آشنایی دانش آموزان با کامپیوتر رابطه وجود دارد؟

 

  • آیا میزان استفاده از IT در دانش آموزان دبیرستان از دانش آموزان راهنمایی بیشتر می باشد؟

 

 

 

 

فرضیات تحقیق:

 

    • میزان تاثیر استفاده از IT در آموزش بر میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی و متوسطه چقدر می باشد .

 

    • بین تاثیر کاربرد IT و مقطع تحصیلی  رابطه وجود دارد ؟

 

    • بین سواد IT و میزان کاربرد آن رابطه وجود دارد ؟

 

    • بین امکانات IT و میزان کاربرد آن رابطه وجود دارد ؟

 

  • بین میزان استفاده از IT و آشنایی دانش آموزان با کامپیوتر رابطه وجود دارد ؟

میزان استفاده از IT در دانش آموزان متوسطه از دانش آموزان راهنمایی بیشتر  می باشد

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد

 

یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

 
مداحی های محرم