وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه ارشد رشته مدیریت دولتی : بررسی کاربرد سیستم مدیریت یادگیری در مدیریت دانش

تحول عظیم کلمات آنلاین، بر بسیاری از حوزه ها اثر گذاشته است. عمدتا بر حوزه مدیریت دانش و آموزش. گرایش جدید در موسسات آموزشی به سمت یادگیری آنلاین و یادگیری الکترونیکی به جای رویکرد سنتی آموزش رودر رو، در حرکت است. بعد اصلی مدیریت دانش ارائه دادن اطلاعات متنوع در قالب های مختلف است. مانند: گزارش ها، ملاقات برای تبادل نظرات و تجارب از مخزن جمع آوری پایگاه داده و سیستم های خبره مرتبط. هدف یادگیری الکترونیکی اساسا ارائه مواد آموزشی به کاربران از طریق چارچوب های یادگیری الکترونیکی یا به عبارتی از طریق سیستم مدیریت یادگیری است.

 

2-1 بیان مسئله

 

ما در عصر دانش زندگی می کنیم. عبارت “ دانش قدرت است “ جای خود را در عصر دانایی محوری به “ اشتراک دانش قدرت است “ داده است. هر سازمانی، چه کوچک و چه بزرگ تا آنجایی رونق می یابد که به مأموریتهای خود دست یابد. هنگامی که یک سازمان تلاش می کند که به اهداف خود دست یابد، عدم ثبات و تهدیدها در محیط، دستیابی به اهداف را.به.تأخیر.انداخته.یا.حتی.فرایند.آن.را.تخریب.می.سازد. بدلیل اینکه دانش قدرت است، سرمایه های دانش هر سازمانی موفقیت اجرایی آن را تعیین می کند. وظیفه مدیریت دانش، مدیریت سرمایه های دانشی هر سازمانی است. مدیریت دانش اساسا مفهوم یا اندیشه جدیدی نیست. دانش موضوعی نیست که امروز به یکباره به وجود آمده باشد. انسان در مسیر تاریخ تکاملی خود و تکامل اجتماعی ناشی از آن همواره تولید کننده دانش بوده است و از آن در ایجاد تغییر در جامعه استفاده نموده است. رﺷﺪ داﻧﺶ درزﻣﺎنﻫﺎی اﺧﻴﺮ ﺑﺴﻴﺎرﺳﺮﻳﻊ ﺑﻮده، ﺑﻪﮔﻮﻧﻪایﻛﻪ در ﻗﺮن ﺑﻴﺴﺘﻢ،80 درﺻﺪ ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ﻓﻨﺎوری و داﻧﺶ و ﻧﻴﺰ 90 درﺻﺪ ﺗﻤﺎم داﻧﺶﻫﺎ و اﻃﻼﻋﺎت ﻓﻨﻲ، در ﺟﻬﺎن ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺷﺪه اﺳﺖ و ﻫﺮ ﭘﻨﺞ ﺳﺎل وﻧﻴﻢ، ﺣﺠﻢ داﻧﺶ دو ﺑﺮاﺑﺮ ﻣﻲﺷﻮد (اﻓﺮازه :1386). اﻳﻦ درﺣﺎﻟﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻤﺮ ﻣﺘﻮﺳﻂ آن، ﻛﻤﺘﺮ از ﭼﻬﺎرﺳﺎل اﺳﺖ. ﺑﻪ اﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ، اﻳﻦ ﺗﺤﻮل ﺑﺎﻋﺚ اﻳﺠﺎد ﻧﮕﺮش ﺟﺪﻳﺪی در ﻣﺪﻳﺮﻳﺖﻛﺴﺐ وﻛﺎر ﺑﺎ ﻧﺎم “ﻣﺪﻳﺮﻳﺖداﻧﺶ” ﺷﺪه اﺳﺖ.

 

اﻣﺮوزه داﻧﺶ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان «ﻣﻨﺒﻌﻲ» ارزﺷﻤﻨﺪ و اﺳﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ و ﻧﻴﺰ ﻳﻚ «داراﻳﻲ» ﻣﻄﺮح اﺳﺖ و اراﺋﻪ ﻣﺤﺼﻮﻻت و ﺧﺪﻣﺎت ﺑﺎﻛﻴﻔﻴﺖ ﻣﻨﺎﺳﺐ و اﻗﺘﺼﺎدی، ﺑﺪون ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ و اﺳﺘﻔﺎده ﺻﺤﻴﺢ از اﻳﻦ ﻣﻨﺒﻊ ارزﺷﻤﻨﺪ، اﻣﺮی ﺳﺨﺖ و ﺑﻌﻀﺎً ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ. در اﻳﻦ ﻧﮕﺮش، داﻧﺶ ﻫﻤﭽﻮن ﻣﻨﺒﻌﻲ ارزﺷﻤﻨﺪ درﻛﻨﺎر ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻛﺎر، زﻣﻴﻦ و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ (ﻛﻪﭘﻴﺶﺗﺮ در اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻮد) ﺑﻪﻋﻨﻮان داراﻳﻲ ﭘﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه اﺳﺖ. درﭼﻨﻴﻦ ﺳﺎﺧﺘﺎری، دﻳﮕﺮﺻﻨﻌﺖ، ﻣﺤﻮرﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﻣﺤﻮر، داﻧﺶ اﺳﺖ ﻛﻪ در آن، داﻧﺸﮕﺮان(ﻳﺎ داﻧﺶﻛﺎران، داﻧﺸﻮران) ﺑﻪﻛﺎر ﻣﺸﻐﻮﻟﻨﺪ.

 

با رشد تجارت بین المللی در بازارهای سنتی و در حال توسعه، کار تیمی اثربخش و تسهیم دانش به عنوان عوامل موفقیت برای شرکت های جهانی تلقی می شود. شرکت ها به طور فزاینده ای به توانایی های دانش محور در مدیریت بازرگانی، مدیریت زنجیره تامین، تولید و تحقیق و توسعه وابسته شده اند. توسعه و یکپارچگی این عوامل و سایر شایستگی های سازمانی چالش بزرگی برای رهبری استراتژیک سازمان هستند. در محیط امروزی مزیت رقابتی خیلی سریع آشکار می گردد. به همین دلیل شرکت ها ممکن است نیاز به توسعه دانش فرهنگ محور داشته باشند. ساخت فرهنگ و توسعه توانایی های پویای پیچیده در فرایند یادگیری ضروری است؛ که توسط تعهد به تسهیم دانش و کاربرد آن تقویت می شود. استفاده از تکنولوژی های جدید یادگیری می تواند جایگزین روش های سنتی گردد. پیاده سازی موفق تکنولوژی های جدید برای آموزش کارکنان بستگی به پذیرش تکنولوژی توسط کارکنان عملیاتی و خط مقدم سازمان دارد. اهمیت پذیرش تکنولوژی در ادبیات موضوع بسیار شناخته شده است، و برای بیش از 2 دهه مدل پذیرش تکنولوژی به عنوان یک پایه تئوریک برای تحقیقات در این حوزه مورد استفاده قرار می گیرد. هر چند که مطالعات محدودی ارتباط آن را با سیستم مدیریت دانش و یا در ارتباط با آموزش مورد توجه قرار داده اند.

 

3-1 اهمیت و ضرورت موضوع

 

امروزه دیگر اهمیت داده ها، اطلاعات و دانش برکسی پوشیده نیست. اغلب سازمانها، اگرچه شاید تنها بر روی کاغذ و در حد شعار، اما به هر نحو دانش محوری را در زمره اهداف و برنامه های کاری خود قرارداده اند تا در فضای رقابتی بازار پرتراکم تجارت از رقبا عقب نمانند. بانکها نیز البته از این مهم غافل نبوده اند. آنها از یکسو  به منظور رعایت استانداردهای کنترل ریسک و از سوی دیگر برای مدیریت صحیح مجموعه خود نیازمند دسترسی بموقع به مطالعاتی هستند که درداخل یا خارج از سازمان تولید میشود. از سوی دیگر ما همواره با نظام ها و روش های مدیریتی روبرو میشویم که به کارگیری آنها مستلزم دستیابی به اطلاعات است. برنامه ریزی برای سازمان نیازمند تحلیل نقاط ضعف و قوت و تهدیدات و فرصت ها[1] است که شهرت آن از سایر سر واژه های مدیریتی فزونی یافته و جایگاه ویژه ای در ادبیات مدیریت پیداکرده است. امااین اصطلاح چهار حرفی، مستلزم اطلاعاتی درمورد نقاط ضعف و قوت سازمان و فرصتها و تهدیدهای محیطی است که دستیابی به این اطلاعات خود مستلزم پژوهشها و تحقیقات بسیار است. بازاریابی بدون شناخت بازار، مشتری، خدمات و محصولات و مزیتهای رقابتی سازمان ممکن نیست و البته هریک از این عناوین نیز خود زیر مجموعه های بیشماری شامل انواع بازار، انواع مشتری، بازارهدف، مشتریان بالقوه، مشتریان بالفعل وانواع دسته بندی ها و بخش بندی های متفاوت رادر برمی گیرد. سایر فعالیتهای سازمان از مدیریت منابع انسانی گرفته تاکنترل کیفیت، خلق محصول، توسعه خدمت و دیگرتصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها نیز خود مستلزم

دانلود مقاله و پایان نامه

 اطلاعات و تحقیقات علمی است.

 

حال در میان دو پدیده، یکی انفجار اطلاعات و دیگری نیاز به اطلاعات، با معضل دسترسی به اطلاعات روبرو می شویم و درواقع شکافی بزرگ میان تولید اطلاعات و مصرف آن پدید می آید. بسیاری از محققان و پژوهشگران اعتقاد دارندکه از نتیجه تحقیقات علمی آنان استفاده نمی شود و از سوی دیگر بسیاری از مدیران معتقدند که برای تصمیم گیری و برنامه ریزی با فقدان اطلاعات کاربردی روبرو هستند. اطلاعات مورد نیاز گاه تولید نمی شوند، گاه درپیچ و خم سازمانها و ادارات به فراموشی سپرده می شوند وگاه اطلاعات تولید شده از اصالت و اعتبارلازم برخوردار نیستند و لذا نمی توانند مبنای تصمیم گیری و برنامه ریزی قرار گیرند. در چنین شرایطی محققان اطلاعاتی را تولید می کنندکه می دانند کمتر استفاده خواهد شد و مدیران تصمیمات کوتاه مدتی را اتخاذ می کنند که به دلیل دشواری دسترسی به اطلاعات موثق، مبتنی برهوش فردی، ادراک شهودی و یا الگوگیری صرف است و برای حل مسائل درکوتاه مدت کاربرد می یابد. مدیریت دانش چالشی است برای کمک به مدیران تا دسترسی بهتری به اطلاعات مورد نیاز داشته باشند و همچنین هدایتگری است برای پژوهشگران و محققان تا اطلاعاتی را تولید کنند که مصرف کابردی برای سازمان دارد. در نظام بانکی باعنایت به سرعت تغییرات، حساسیت پایش شاخصهای اقتصادی و نیز لزوم بهره گیری از استراتژیهای نوین بازاریابی، مدیریت دانش اهمیتی دو چندان می یابد و این اهمیت به خصوص درنظام بانکداری اسلامی ازآن جهت مضاعف می شودکه مشارکت درسود و زیان گیرندگان تسهیلات و بررسی صلاحیت فنی و اخلاقی آنان نیز حائز اهمیت است. براین اساس مدیریت دانش ازجمله ضروری ترین راهکارها برای استفاده بهینه از اطلاعات، حرکت به سوی سازمان یادگیرنده و دستیابی به اهداف بلندمدت سازمانی است. بدون شک استقرار نظام بانکداری جامع و ساماندهی اطلاعات، به عنوان برخی ازاصلی ترین عناصر یک سازمان دانش محورنه تنها نظام بانکی را در مدیریت ریسک، مبارزه باپولشویی، کنترل کیفیت، استقرار نظام جامع بازاریابی یکپارچه و دیگر ضرورتهای مدیریتی یاری می کند بلکه نقش مهمی در ایجاد امنیت اقتصادی درکشورو تسهیل فعالیتهای امن بازرگانی خواهد داشت. یک بانک می تواند با در اختیار داشتن سیستم اثربخش مدیریت دانش:

 

    • راندمان و بهره وری افراد، واحدها و شعب خود را افزایش دهد،

 

    • زمان انجام فرایندهای حرفه ای و کارشناسی را کاهش دهد،

 

    • بر دانش و تجربیات مدیران و افراد با تجربه احاطه داشته باشد،

 

    • از انجام اشتباهات و دوباره کاری های خرد و کلان در سطح گسترده جلوگیری نماید و

 

  • علاوه بر حفظ و ارتقا ارتباط با مشتری بر پایه دانش مرتبط با هر مشتری، نرخ نوآوری و ارائه خدمات مبتکرانه به آن ها را افزایش دهد. موارد زیر 10 دلیل اصلی هستند که می تواند هر بانک را به لزوم پیاده سازی مدیریت دانش آگاه نماید؛

 

    1. رشد و توسعه بانک و ترکیب آن با موسسات دیگر،

 

    1. فرایند های مدیریت ریسک[2]،

 

    1. صرفه جویی در زمان با استفاده مجدد[3]،

 

    1. خروج یا جابجایی خبرگان،

 

    1. ارزش آفرینی از دانش،

 

    1. پشتیبانی از فرایندهای کاری

 

    1. نیاز به بسترسازی و ایجاد مراکز تماس و بهبود ارتباط با مشتریان،

 

    1. بانکداری شرکتی و مشتریان استراتژیک،

 

    1. الزامات بانکداری الکترونیک و

 

  1. هزینه تمام شده ارائه خدمات بانکی،

4-1 فرضیه های تحقیق

 

    1. درک سودمندی استفاده از سیستم مدیریت یادگیری منجر به قصد بیشتر کارکنان به استفاده از سیستم مدیریت یادگیری می گردد.

 

    1. درک سهولت استفاده از سیستم مدیریت یادگیری منجر به قصد بیشتر  کارکنان  به استفاده از  سیستم مدیریت یادگیری می گردد.

 

    1. درک سهولت استفاده از سیستم مدیریت یادگیری بر درک سودمندی کارکنان ازسیستم مدیریت یادگیری تاثیر می گذارد.

 

  1. کاربرد سیستم مدیریت یادگیری بر انتقال دانش در سازمان تاثیر می گذارد.

5-1 هدف های تحقیق یا نتایج مورد انتظار

 

هدف این تحقیق بررسی کاربرد سازمانی سیستم مدیریت یادگیری  به عنوان یکی از اجزای سیستم مدیریت دانش در بانک توسعه صادرات، و شناسایی نقش  مدل پذیرش دانش در پذیرش سیستم مدیریت آموزشی در سازمان می باشد.

 

6-1 روش کلی تحقیق

 

پژوهش حاضر به لحاظ نوع در زمره مطالعات کاربردی قرار می گیرد و از نظر نوع روش انجام تحقیق در طبقه ی تحقیقات توصیفی- پیمایشی قرار می گیرد؛ تحقیقات توصیفی- پیمایشی به بررسی ویژگی ­ها و صفات جامعه آماری پرداخته و شرایط فعلی جامعه آماری را به وسیله چندین صفت یا متغیر مورد بررسی قرار می دهند.

 

1-6-1 قلمرو مکانی-جامعه تحقیق

 

قلمرو مکانی این پژوهش مطالعه موردی بانک توسعه صادرات می باشد.

 

2-6-1 روش نمونه گیری و تخمین حجم جامعه

 

نمونه گیری انتخاب درصدی از یک جامعه به عنوان نماینده آن جامعه می باشد. فارغ از آن که استفاده از چه روش آماری استنباطی مورد نظر است، قدرت آن روش به رویکردی که برای انتخاب نمونه در نظر گرفته می شود، بستگی دارد. برای نمونه گیری در این پژوهش و دستیابی به نتایج معتبر، در ابتدا یک مطالعه ی اولیه بر روی جامعه ی آماری صورت می گیرد تا از وجود سیستم مدیریت آموزشی در جامعه اطمینان حاصل گردد، سپس به شرط کفایت تعداد اعضای صاحب سیستم مدیریت آموزشی برای تحلیل های آماری، اقدام به نمونه گیری تصادفی از میان آنها خواهد شد. پس از این مرحله از نمونه گیری، مدیران ارشد و کارشناسان این سازمان که در فرایند انتخاب شانس مساوی دارند به عنوان نمونه های پژوهش برگزیده می شوند.

 

3-6-1 روش های گردآوری داده ها و ابزار مورد استفاده برای آن

 

در این پژوهش برای بررسی ادبیات و سوابق تحقیقاتی از روش متداول کتابخانه ای استفاده می گردد و برای جمع آوری اطلاعات از جامعه ی آماری مورد نظر نیز از پرسشنامه بهره گرفته می شود. در تنظیم پرسشنامه از طیف لیکرت استفاده می گردد تا قابلیت تبدیل عوامل کیفی به کمی و امکان آزمون ها و تحلیل های آماری فراهم گردد.

 

4-6-1 روش های تحلیل داده ها

 

برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه در این پژوهش، از روش های تجزیه و تحلیل کمی آزمون فرض آماری استفاده می شود. همچنین برای سنجش پایایی پرسشنامه ی پژوهش از روش آلفای کرونباخ استفاده می شود. برای انجام تحلیل های آماری و تفسیر داده های حاصل از پژوهش نیز بر حسب مورد از نرم افزار SPSS بهره گرفته می شود.

دانلود پایان نامه ارشد مدیریت شهری : ارزیابی عملکرد معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران

محققان علم مدیریت معتقدند، هر چه که اندازه گیری نشود قابل مدیریت کردن نیست. در جهان امروز با توجه به سرعت و حجم اطلاعات و چالش های پیش روی سازمان ها، ضرورت داشتن معیارهایی برای تعیین موقعیت و برنامه ریزی بر اساس نقاط قوت و ضعف بیش از پیش ضروری به نظر می رسد.

 

همه سازمان ها، چه دولتی و چه خصوصی برای توسعه، رشد و پایداری در عرصه ی رقابتی امروز به ارزیابی عملکرد فعالیتها و فرایندهای خود نیاز دارند تا در قالب آن بتوانند کارایی و اثربخشی برنامه های سازمان، فرایند و نیروی انسانی خود را مورد سنجش قرار دهند. سازمان های کارا به جمع آوری و تحلیل داده ها بسنده نمی‌کنند، بلکه از این داده ها برای بهبود سازمان و تحقق رسالت ها و استراتژی های سازمان استفاده می کنند. به عبارت دیگر، به جای ارزیابی عملکرد صرف به مدیریت عملکرد می پردازند.

 

با گذشت زمان برخی سازمان ها محدودیت سیستم حسابداری را در سنجش عملکرد سازمان درک کردند و دست به توسعه ی سیستم هایی زدند که دارایی های نامشهود سازمان را که سیستم حسابداری سنتی قادر به اندازه گیری آن نبودند را اندازه می گرفت. بسیاری از  سازمان ها از این سیستم ها در کنار حسابداری  برای سنجش عملکرد استفاده می نمودند اما ترکیب این دو سیستم نیز نمی تواند به طور کامل تمامی ابعاد سازمان را اندازه گیری نماید.

 

لذا سازمان ها به سیستمی نیاز خواهند داشت تا علاوه بر اندازه گیری تمامی ابعاد سازمان، میزان موفقیت سازمان در دستیابی به رسالت و چشم انداز خود اندازه گیری نمایند.

 

کارت امتیازی کانجی[1] ابزاری نوین جهت تکمیل شاخص های اندازه گیری عملکرد سازمان است. کارت امتیازی میان اهداف استراتژیک و معیارها ارتباط برقرار کرده و شامل مجموعه ای از ابعاد ارزیابی عملکرد، شامل بعد ارزش ذینفع، رضایت ذینفع، تعالی فرایندها و یادگیری سازمانی است که از استراتژی سازمان ناشی شده اند.

 

در این فصل به تشریح و بیان مساله تحقیق و اهمیت آن پرداخته می شود و در ادامه به بیان اهداف تحقیق و پرسش های آن پرداخته و در انتها تعاریف عملیاتی واژه های تحقیق و مراحل فرایند تحقیق آورده شده است.

 

1-1-بیان مسئله

 

با توسعه شهرنشینی و رشد شهرگرایی در سده اخیر، روز به روز مسائل شهری ابعاد جدیدتری یافته اند. امروزه مراقبت و هدایت توسعه شهری و ساماندهی مناطق پیرامون شهری از اهمیت ویژه ای برخوردار گشته است. مدیریت شهر تهران با جمعیت بالغ بر 8 میلیون نفر به عنوان پایتخت و بزرگترین کلان شهر ایران و هم چنین بیست و نهمین کلان شهر دنیا، مقوله ای نیست که به راحتی بتوان از آن عبور کرد. از آنجاییکه  همانند سایر کشورها شهرداری متولی اصلی مدیریت شهر تهران می باشد، توجه به نحوه مدیریت و چگونگی عملکرد شهرداری تهران بسیار حائز اهمیت است و مدیریت شایسته بدون برنامه ریزی، اجرا، نظارت، ارزیابی و بازنگری در جهت ایجاد فضایی مناسب برای بهبود بخشیدن به عملکرد محقق نخواهد شد.(مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران، 9:1388) یکی از حوزه های مهم عملکرد شهرداری هر کلانشهری حوزه شهرسازی می باشد چرا که این حوزه به شدت نیازمند صرف منابع گوناگون اعم از منابع مالی، زمانی، اطلاعاتی، تجهیزاتی و نیروی انسانی می باشد و در رسیدن به چشم انداز و اهداف عملیاتی طرح های توسعه شهری هم چون طرح جامع می تواند بسیار موثر واقع گردد. در مورد شهر تهران هم که بزرگترین کلانشهر کشور است و هم پایتخت ایران اهمیت پرداختن به چگونگی عملکرد حوزه شهرسازی اهمیتی دو چندان دارد .

 

نظارت و ارزیابی عملکرد یکی از مهم ترین فعالیت ها در فرایند مدیریت و برنامه ریزی و عامل قوام و دوام برنامه و تحقق اهداف اجرایی مربوطه و هم چنین میزان تحقق اهداف کمی و کیفی آن پروژه صورت می پذیرد. ارزیابی عملکرد نیز سنجش موفقیت مدیریت و سازمان در تطبیق با ضوابط و مقررات و اهداف مقرر در برنامه توسعه می باشد. در شهرداری تهران به طور نسبی برنامه اجرایی ، توسعه هماهنگ و فراگیر و ساز و کارهای علمی ارزیابی، ارزیابی ای که بتواند ملاک طبقه بندی مدیریت ها، توزیع منابع، اعمال تنبیه و پاداش، بهبود و به هنگام سازی روش ها و ساختارها باشد وجود ندارد.(مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران،9:1388) و لذا به علت فقدان روش ها و دستوالعمل های تامین کننده کارایی و اثربخشی سازمان شهرداری، منابع در معرض مخاطره و خسارت جدی قرار دارند. از آنجا که حوزه

دانلود مقاله و پایان نامه

 شهرسازی یکی از حوزه های استراتژیک شهرداری می باشد و حوزه ها یا به عبارتی موضوعات استراتژیک اهمیت قابل توجهی در شناخت و تحقق اهداف شهرداری دارند و راهنمای تخصیص منابع و برنامه های بخش ها در طی برنامه ریزی می باشند، لذا در این تحقیق به ارزیابی عملکرد معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران پرداخته می شود.

 

راهبری و نظارت بر اجرای ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری، طرح های شهرسازی و معماری، عمران شهری و هم چنین راهبری و نظارت بر تهیه و اجرای طرح های تفصیلی، طرح های بهسازی و نوسازی(معاونت برنامه ریزی و توسعه شهری شهرداری تهران،161:1392) و سایر طرح های مربوطه از جمله وظایف خطیر معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران است که اجرای این طرح ها سهم زیادی در تحقق چشم انداز توسعه شهر تهران دارد. از جمله آرمان های سند چشم انداز، پیش بردن تهران به سویی است که در افق 1404 شهری سرسبز و زیبا،شاداب و سرزنده، دارای ساختار و زیرساخت های مناسب و سرانجام شهری با اصالت و هویت اسلامی-ایرانی در منطقه شکل گرفته باشد.چنین هدفی در گرو ارتقای کیفیت شهرسازی و معماری شهر با ساماندهی نماها، سیما و منظر شهر همراه با اصول ایمنی و زیبایی و انسجام بخشی به کالبد محله ها و بافت های شهری و توسعه کالبدی شهر متناسب با اصول توسعه پایدار و حفظ محیط زیست است. در این راستا از یک سو شهرداری تهران متعهد به آراستن شهر از جنبه زیبایی شناختی و کارکردهای زندگی شهری است و از سوی دیگر ابزار لازم برای تحقق این امر در تدوین الگوها و ضوابط شهری، نظارت بر استقرار کاربری ها و التزام شهروندان به قانون مداری است، (معاونت برنامه ریزی و توسعه شهری شهرداری تهران،160:1392) و این موضوعات در گستره وظایف معاونت شهرسازی شهرداری قرار می گیرند.

 

پیش تر بیان شد که همه سازمان ها از جمله معاونت شهرسازی شهرداری برای توسعه، رشد و پایداری به نوعی سیستم ارزیابی عملکرد اثربخش نیاز دارند که در قالب آن بتوانند کارایی و اثربخشی برنامه های سازمان، فرایندها و نیروی انسانی خود را مورد سنجش قرار دهد.  لازم است توجه شود که در سیستم های عمومی کشور در بخش هایی که مربوط به تخصیص ورودی به سیستم ها می باشد، نظارت و کنترل هایی را اعمال و دستگاه های نظارتی و کنترلی برای این مهم طراحی شده اند اما بعد از تخصیص امکانات هیچ گونه نظارتی در فرایند تبدیل ورودی(منابع مالی، تجهیزات و نیروی انسانی) به خروجی(اهداف طراحی شده برای تبدیل ورودی ها به خروجی مورد نظر) وجود ندارد.(فقیهی،1387)

 

با توجه به اینکه ارزیابی عملکرد سالیانه حوزه های شهرسازی و معماری یکی از ماموریت های اصلی شهرداری در این حوزه می باشد، اهمیت ارزیابی عملکرد برای این معاونت بیشتر می گردد و با توجه به وجود خلا ارزیابی جامع و همه جانبه در معاونت شهرسازی، در این تحقیق به ارزیابی عملکرد معاونت شهرسازی با بهره گرفتن از یکی از مدل های ارزیابی عملکرد پرداخته خواهد شد.

 

با نگاهی به ارزیابی عملکرد سازمان ها در کسب و کار امروزی به این نتیجه می رسیم که با تمرکز صرف بر اطلاعات مالی نمی توان سیستم ارزیابی عملکرد اثربخشی داشت. کاپلان و نورتون با تحقیقاتی که انجام دادند مشکل سیستم های ارزیابی را اتکای این سازمانها به معیارهای مالی دیده اند. آنها متوجه شدند که بسیاری از راه های اصلاح عملکرد در کوتاه مدت با توجه به شاخص های مالی می تواند آینده سلامت سازمان را به خطر بیاندازد. با توجه به این نتایج این دو محقق روش کارت امتیازی متوازن را ارائه کردند. این رویكرد علاوه برتشخیص نقاط ضعف و مبهم رویكرد مدیریتی پیشین، راهكاری جدید را برای سازمانها تجویز می كند؛ راهكاری كه تعیین می نماید چه معیارهایی درسازمان باید اندازه گیری شوند تا دیدگاه مالی متوازن گردد.كارت امتیازی متوازن، مجموعه ای به دقت انتخاب شده از معیارهای قابل سنجش و اندازه گیری است كه از استراتژی سازمان استخراج می شود. این معیارها به عنوان ابزاری مفید در اختیار مدیران قرار می گیرند تا برخورد مناسبی با كاركنان و سهامداران و مشتریان در راستای ماموریت، و اهداف استراتژیک سازمان داشته باشند.(نجاتی،1386) و بدانند استراتژی های خاص و مورد نظر آنان در چه زمانی کارساز واقع نمی شوند.

 

بیان شد که عملکرد سازمان باید برای شناسایی میزان دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده مورد ارزیابی واقع شود و برای این کار به طور نمونه مدلهای جایزه کیفیت اروپا ، جایزه مالکوم بالدریج ، مدل تعالی سازمان ، مدیریت کیفیت فراگیر ،کارت امتیازی متوازن وکارت امتیازی کسب و کار کانجی مورد استفاده قرار می گیرند. از آنجا که روش کارت امتیازی متوازن و کارت امتیازی کانجی بر پیشرفت همزمان ابعاد متفاوت تاکید دارند لذا ابتدا بر آن شدیم که در این پژوهش از روش کارت امتیازی متوازن برای ارزیابی عملکرد استفاده گردد اما در نهایت پس از تصویب پروپوزال و با مطالعه و بررسی بیشتر روش کارت امتیازی کانجی برای ارزیابی عملکرد شهرداری انتخاب و استفاده گردید. علت انتخاب روش، نو بودن و تازه بودن این روش و همین طور جامع تر بودن روش کارت امتیازی کانجی می باشد. در این روش نکاتی که از دید کارت امتیازی متوازن مغفول مانده نیز مورد توجه قرار گرفته است، به عنوان مثال در این روش فقط مشتریان سازمان مدنظر قرار ندارند بلکه تمامی ذی نفعان داخلی و خارجی سازمان مورد توجه اند. در این روش تلاش می شود تا متغیرهای بیشتری بررسی شود.

 

همانطور که پیش تر بیان شد با توجه به اهمیت حوزه شهرسازی در تحقق افق چشم انداز 1404 شهر تهران و تحقق طرح جامع تهران از سویی و با در نظر گرفتن حجم زیاد منابع گوناگونی که در این معاونت صرف می گردد از دیگر سو و تاثیری که عملکرد معاونت شهرسازی در بهبود کیفیت شهر و شهرسازی دارد، نیاز به ارزیابی عملکرد چند بعدی و جامعی که بتواند کارایی و اثربخشی برنامه های معاونت، فرایندها و نیروی انسانی را مشخص نماید بیشتر می نماید، بنابراین در تحقیق حاضر ارزیابی عملکرد معاونت شهرسازی ومعماری شهرداری تهران با بهره گرفتن از روش کارت امتیازی کانجی در دو منطقه شهر تهران از منظر شهروندان و کارشناسان انجام خواهد شد.و راهکارهایی جهت بهبود عملکرد سازمان ارائه خواهد شد. دو منطقه شهر که مورد بررسی قرار خواهند گرفت مناطق 7 و 10 می باشند. علت انتخاب دو منطقه این است که بتوان عملکرد شهرداری را از هر چهار بعد کارت امتیازی کانجی یعنی رضایت ذینفعان، تعالی فرایندها، ارزش ذینفعان و یادگیری سازمانی در دو منطقه شهر که به لحاظ موقعیت کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با یکدیگر متفاوت هستند ارزیابی و مقایسه نمود.

 

2-1- اهمیت و ضرورت موضوع

 

هر نظامی برای آگاهی از میزان مطلوبیت و مرغوبیت فعالیتها و نتایج عملکرد خود در محیط های پیچیده و پویا نیازمند برقراری سیستم های مناسب ارزیابی عملکرد برای رسیدن به برتری رقابتی می باشد . چرا که فقدان چنین سیستمی به معنی عدم برقراری ارتباط با محیط درونی و بیرونی نظام بوده که نهایتاً مرگ سازمان های باز، پویا و در نهایت جامعه را در پی خواهد داشت.(فقیهی،1387) رسیدن به این آگاهی خود مستلزم استفاده از سیستم های ارزیابی عملکرد مناسب و کارآمد در سازمان ها است.

 

ارزیابی عملکرد حساس و پیچیده است چرا که این امر می تواند باعث افزایش انگیزه یا تخریب روحیه و افت کارایی شود و از این جهت پیچیده که اغلب دسترسی به شاخص های عینی و کمیت پذیر برای فعالیتها دشوار است.

دانلود پایان نامه ارشد رشته مدیریت رسانه : مقایسه رابطه سبک رهبری و جوّ سازمانی با انگیزش کارکنان

در مقطع کنونی، یکی از علایم خطرناک فرهنگی – رسانه ای در کشور، از دست دادن مخاطبانی است که در عصر سهولت دستیابی به ارتباطات، به تماشای شبکه های ماهواره ای روی آورده اند. شبکه های ماهواره ای که خارج از نظارت سازمان صدا و سیما و سیاست های کلان جمهوری اسلامی ایران فعال هستند و مهمترین رقیب شبکه های داخلی محسوب می شوند. البته این موضوع تنها مختص به کشور ما نیست و طبیعتاً هر کشوری ترجیح می دهد ملتش، مصرف کننده تولیدات فرهنگی خودش باشد و حتی در صورتی که مانعی بر دسترسی مخاطب به این شبکه ها ایجاد نکند، در یک رقابت جدی با آنها سعی دارد با بالابردن کیفیت و کمیت تولیدات داخلی نظر مخاطب را به آن تولیدات معطوف کند. با توجه به سهل‌انگاری و کم‌کاری‌های موجود در دو بخش مهم آموزش و پرورش و دانشگاها در زمینه مسایل فرهنگی و غلبه مدرک‌گرایی و نمره محوری بر این دو نهاد، رسانه‌های صوتی و تصویری در حال حاضر نقش فوق‌العاده و کم‌نظیری در ایجاد و درونی‌سازی فرهنگ و تمدن در میان عامه مردم دارند. این نقش در ایران بر عهده سازمان صدا و سیما قرار دارد تا به حفظ و گسترش فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی یاری رساند.

 

 منابع انسانی هر سازمان، عاملی اصلی حیات آن سازمان و از این رو شناخت انسان برای مدیریت اثر بخش آن ضروری است. رهبران بزرگ نه سیستم ها، نه فرایندها، نه فنآوری و نه وظایف را رهبری      می کنند، بلکه آنها، انسان ها را رهبری می کنند، زیرا سرمایه های انسانی مزیت رقابتی بالقوه ای هستند که سازمان ها باید با اقدامات مناسب و درست، آنها را به نیرویی مریی و بالفعل تبدیل کرده و با افزایش ظرفیت ها و توانمندی ها، در جهت اهداف سازمان، رشد و توسعه دهند. مدیران  باید از طرح ها و برنامه هایی جهت به کارگیری موثر کارکنان استفاده نمایند تا از نامریی شدن آنها جلوگیری کنند که نتیجه تشکیل سازمانی از کارکنان بهره ور است که حس می کنند مریی اند ، به آنها توجه شده، ارزش داده شده و مورد قدردانی قرار می گیرند که این باعث ارتقای بهره وری ،اثربخشی،کارآیی و کیفیت خدمات و استفاده بهینه از منابع می گردد.

 

 بحث و بررسی در خصوص ارضای نیازهای کارکنان سازمان صدا و سیما  وعوامل دلگرم کننده  و اثربخشی بیشتر کارکنان و ایجاد محیط صمیمی و پرجاذبه برای آنان در محیط سازمانی توجه هر فرد دلسوز به آینده این سازمان را به خود معطوف می دارد  و لذا همواره این سوال برای نویسنده مطرح بوده و هست که چرا و چگونه پاره ای موارد از طریق ایجاد انگیزش وارضای نیازهای منطقی و معقول کارکنان در دلبستگی به کار و بالا بردن روحیه آنها تاثیر مثبت حاصل شده و یا بالعکس در اثر کم توجهی و ضعف مدیریت تا چه حد در روحیه وانگیزه افراد اثر سوء گذاشته است؟ چرا برخی افراد در سازمان با وجود امکانات و مزایای یکسان، فعال ودارای انگیزه و برخی دیگر با تمامی مشکلات ماندگار می شوند؟ سبک رهبری آزادمنشانه، خودکامه و یا تلفیقی مدیران رسانه ملی چه تاثیری در بهبود عملکرد کارکنان و جوّ سازمانی خلاق و باز دارد؟ چگونه می توان انگیزش کارکنان را افزایش داد؟ شناخت اینکه کارکنان نیازهای متفاوتی را دنبال می کنند، می تواند به مدیران  این مطلب را تفهیم کند که چرا رفتار کارکنان در شبکه های مختلف مورد بررسی، متفاوت است ؟ آیا جوّ سازمانی خلاق و باز موجب افزایش انگیزش می شود؟

 

موفقیت و اثر بخشی سازمانی تا حد قابل ملاحظه ای در گرو شناخت سازمان، عوامل و استفاده بهینه از نیروهای بالقوه سازمانی است. همچنین شناخت الگوهای رفتاری در سازمان و ارتباط آن با ابعاد مختلف همچون جوّ سازمانی، نقش مهمی در اداره بهینه امور ایفا می کند.  تحقیق حاضر با آگاهی از این امر، به بررسی رابطه سبک رهبری و جوّ سازمانی با انگیزش کارکنان سازمان صدا و سیما پرداخته است.

 

در این فصل کلیات تحقیق شامل مساله تحقیق، بیان اهمیت و ضرورت مساله، سوالات تحقیق، اهداف تحقیق و… بیان گردیده است.

 

2-1          بیان مساله

 

سطوح مختلف نیازهای افراد در سازمان ها، تنوع و نحوه ارضای این نیازها در مدیریت كنونی اهمیت و جایگاه ویژه ای یافته است. مدتهای مدیدی است كه در خصوص دلایل اصلی كار و فعالیت انسان، علل تفاوت های رفتاری افراد در مقایسه با دیگران و عوامل تعیین كننده ویژگی های رفتاری افراد مدنظر قرار گرفته است. در جهت پاسخ به این نوع پرسش ها، موضوع مهمی به نام انگیزش از سوی صاحبنظران علم سازمان و مدیریت مطرح شده است .

 

نتایج بسیاری از تحقیقات (استورم و دیویدکیت، 1989: 53 ؛ هرسی و بلانچارد، 1986: 26 ؛جی مایکل لوبوف، 1994: 156 و…)در چند دهه گذشته در کشورهای توسعه نیافته و جهان سوم نشانگر پایین بودن انگیزش به کار و موفقیت، بی میلی و بی اشتهایی به فعالیت اقتصادی، تولید و احساس نا امیدی، احساس ناتوانی فتور و بدبینی به آینده و نظایر آن در بین نیروی کار بالقوه؛ به ویژه جوانان و زنان است.

 

هر سازمانی همانند موجود زنده، در شرایط مساعد می تواند به حیات و پویایی خود ادامه دهد. (لاوری[1]، 2007: 3).  بنابراین، برای اداره هر سازمان باید آن را از دو بعد ساختاری و رفتاری مورد مطالعه و بررسی قرار داد و این دو جنبه را بهبود بخشید. در بهبود بعد ساختاری سازمان، باید دانست که سازمان چگونه عمل می کند و چطور می توان عملكرد آن را بهبود بخشید و کارایی و بازدهی آن را افزایش داد. برای ارتقا و تقویت بعد رفتاری سازمان نیز باید به رفتار انسانهایی که در این سازمان فعالیت دارند توجه کرد؛ زیرا از رفتار تک تک این افراد، رفتار کل سازمان رقم می خورد (پلویهارت[2]، 2006 : 125)

 

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 

مدیران هر سازمان،  عاملی راهبردی در جهت پیشبرد اهداف از پیش تعیین شده آن سازمان به شمار می آیند. امروزه سبک رهبری مدیران و جوّ سازمانی از جمله مباحثی است که توجه اداره کنندگان سازمان ها را جلب کرده است. عدم تناسب سبک رهبری با جوّ سازمانی حاکم بر سازمان ها، موجب اتلاف انرژی و استعداد کارکنان سازمان شده و به جای این که عوامل تولید و منابع انسانی با ترکیب مناسب و معقول در جهت تحقق اهداف سازمان حرکت کند، درجا می زنند و سرمایه انسانی و فیزیکی را به هدر می دهند. از این رو سوال اصلی تحقیق حاضر آن است که رابطه سبک رهبری و جو سازمانی با انگیزش کارکنان در سازمان صدا و سیما  چیست؟ به عبارت دیگر، آیا سبک رهبری بر انگیزش کارکنان تاثیر گذار است ؟ از چه طریقی؟

 

3-1            اهمیت و ضرورت تحقیق

 

تمرکز سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به توسعه کمی شبکه های رادیویی و تلویزیونی در ده سال اخیر  و نادیده گرفتن مباحث کلانی چون مدیریت استراتژیک منابع انسانی، بهبود فرهنگ سازمانی و تاثیرات عوامل انگیزشی بر بهبود عملکرد کارکنان و نیز غفلت از تاثیرات جوّ سازمانی خلاق و باز بر انگیزش کارکنان در سازمان های رسانه ای پیشرو، منجر به غفلت از توسعه کیفی این شبکه ها شده است. نتیجه این امر نیز اضافه شدن شبکه های جدید تلویزیونی است که با برنامه های تامینی و تکراری (و نه تولیدی) به پر کردن آنتن خود می پردازند اتخاذ چنین استراتژی کمی گرایانه ای از سوی سازمان را  می بایست عکس العملی شتاب زده نسبت به روند رو به رشد تاسیس شبکه های تلویزیونی ماهواره ای در سال های اخیر تلقی نمود. واکنشی که به نظر    می رسد استراتژی مناسبی در مواجهه با به روند رو به رشد تاسیس شبکه های تلویزیونی ماهواره ای نبوده است چرا که آمارها طی سال های اخیر نه تنها خبر از کاهش اقبال مخاطبان به شبکه های ماهواره ای فارسی زبان  نمی دهند بلکه حاکی از افزایش بیش از پیش میزان مخاطبان شبکه های  ماهواره ای هستند. نکته قابل توجه اینکه از میان بیش از صد شبکه ماهواره ای فارسی زبان، مخاطبین ماهواره در بیش از ۷۰ درصد مواقع تنها ۷ شبکه ماهواره ای را تماشا می کنند. یعنی تنها ۷ شبکه ماهواره ای با ۸ ساعت برنامه در روز (کلاً ۵۶ ساعت برنامه روزانه) نظام رسانه ای ما را به چالش کشیده اند.

 

یکی از عوامل مهم در رشد و توسعه هر جامعه ای عامل کار و نیروی انسانی است. ازاین رو اغلب صاحب نظران توسعه نیروی انسانی و کمیت و کیفیت و نحوه بهره گیری از آن را یکی از عمده ترین شاخص های رشد و توسعه جوامع به شمار آورده اند(مانفرد،1966: 97 ؛کورمن، 1989: 342؛ میدگلی، 1993: 49 ؛آتزیونی، 1976: 51).

 

اقتصاددانان لیبرالی چون کلسن(1924)و برگسن(1948)به کار با عنایت به کارکرد اقتصادی و صفت مفید بودن آن نگریسته و مدعی شده اند که کار به طور عمده از طریق هدف ها و فواید خود و ارزش محصولی که خلق    می کند مشخص می گردد. از دیدگاه آنان کار استفاده از نیروهای مادی و معنوی در راه تولید ثروت یا ایجاد خدمات است(توسلی، 1375: 17).

 

تحقق و دستیابی به توسعه تنها در قالب توسعه مادی امکان پذیر نیست، بلکه دستیابی به آن به یک جنبش همگانی و فراگیر نیازمند است.همان گونه که در حرکت به سوی توسعه سعی می شود که عوامل مادی تا حد ممکن در کنار هم قرار گیرند تا بهترین نتایج حاصل آید، استفاده از نیروی انسانی نیز مستلزم آن است که این نیرو به حد کافی دارای انگیزش و اشتیاق به کار و آفرینندگی و سرشار از تلاش برای ساختن و تولید و سازندگی باشد.عامل نیروی انسانی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل در توسعه چنان چه نتواند به حد کافی بهره وری داشته باشد، کل پروسه توسعه را تحت تأثیر قرار داده و حرکت آن را کند یا متوقف می سازد. لذا توجه به کلیه عواملی که ضمن توسعه انگیزش و تعهد به کار، التزام به هنجارهای نقش و میل به پیشرفت و نیاز به موفقیت، سخت کوشی، اهتمام و رقابت سرسختانه را در افراد ایجاد و تقویت می نماید (آرون، 1363: 78) حائز اهمیت است. این خود وظیفه همه جوامعی است که به رشد و توسعه پایدار می اندیشند و پایداری توسعه را در توسعه انگیزش به کار، سخت کوشی، تلاش، مجاهدت، بداعت و عشق به کار و تولید، برنامه ریزی، تحقیق و شناخت امکانات عینی نهفته، نیازسنجی، ایجاد زیرساخت های لازم اقتصادی و عرضه فرصت های شغلی می دانند.

 

هر سازمانی اعم از آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی دارای جوی است که ممكن است آن محیط را سرد، خشک، غیرقابل اعتماد و یا برعكس، شاداب و حمایت کننده کند. محیط کار و زندگی انسان نقش اساسی در احساس خوشبختی و یا تیرهبختی او دارد. اگر محیطی بتواند به فرد اعتماد به نفس بدهد و موجب بروز استعدادها و احساسات او گردد و در نهایت، زمینه ­های دستیابی او به نیازهای فردی را امكانپذیر سازد، افراد احساس شادی و خوشبختی میکنند (میرکمالی[3]، 1992: 23). جوّ سازمانی در هر واحد سازمانی نشان دهنده فضای اجتماعی حاکم بر آن واحد میباشد و میتواند در موفقیت آن واحد در زمینه ­های مختلف تأثیرگذار باشد (کرمانی[4]، 2009: 15). همچنین، جوّ سازمانی مطلوب، وفاداری، همكاری و خدمت دهی مطلوب به مشتری را در پی دارد. از طرف دیگر، جو نامطلوب پیامدهایی مانند صرف هزینه و زمان زیاد، تنش فراوان و جست وجو برای یافتن شغل دیگر، کاهش ارتباط با سرپرستان و نارضایتی شغلی دارد.(قبادی[5]، 1997: 79)

 

4-1 سوالات تحقیق

 

    • آیا انواع سبک رهبری مدیران سازمان صدا و سیما با توجه به متغیر میانجی جوّ سازمانی، باعث افزایش انگیزش کارکنان می شود؟

 

    • آیا جو سازمانی در سازمان صدا و سیما باعث افزایش انگیزش کارکنان می گردد؟

 

  • آیا سبک رهبری مدیران سازمان صدا و سیما باعث افزایش انگیزش کارکنان می گردد؟

5-1 اهداف تحقیق

 

    • مقایسه رابطه سبک رهبری و جو سازمانی با انگیزش کارکنان در شبکه های پرس تی وی، یک و پنج سیمای جمهوری اسلامی ایران

 

    • بررسی رابطه بین سبک رهبری و انگیزش کارکنان با توجه به متغیر میانجی جوّ سازمانی

 

    • بررسی رابطه بین سبک رهبری و جو سازمانی

 

    • بررسی رابطه بین جوسازمانی و انگیزش کارکنان

      • فرضیه های تحقیق:


 

    • بین سبک رهبری و انگیزش کارکنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.

 

    • بین سبک رهبری و جو سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.

 

  • بین جوسازمانی و انگیزش کارکنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.

7-1 تعریف مفهومی متغیرهای تحقیق

 

سبک رهبری: منظور از سبک رهبری به طور عام، تاثیرگذاری بر افراد و انگیزش آنان به طوری است که از روی میل، علاقه و با اشتیاق برای دستیابی به هدف های گروهی تلاش کنند. (هوی، 1382: 201)

 

در این تحقیق، متغیر سبک رهبری دارای سه بعد سبک رهبری خودکامه(وظیفه گرا)؛ آزادمنشانه(انسان گرا) و تلفیقی می باشد.  سبک رهبری مستبد عمدتاً براساس نظرات مدیریت و تصمیمات او اداره می‌گردد و کمتر از گروه آزادمنش به شرایط و خواسته‌های گروه توجه می‌شود. این سبک از رهبری هر چند در رسیدن به اهداف مشخص و مورد نظر مدیریتی موفق باشد، اما رضایت کمتری از طرف اعضاء را جلب خود می‌کند(هرسی و بلانچارد[6]، 2001: 94).

 

در سبک رهبری آزاد منشانه رأی و نظرات اعضاء گروه مورد توجه قرار می‌گیرد و هر چند تصمیم گیری نهایی ممکن است با مدیریت گروه باشد، اما هر یک نظرات گروه شنیده می‌شود، ارج گذارده می‌شود و طبقه بندی می‌شود تا بهترین رأی و تصمیم اتخاذ گردد. این رهبران و بطور کلی این سبک مدیریتی با توجه به اهداف مورد نظر در گروه از طرف اعضاء پذیرش بیشتری دارد.

 

سبك رهبری تلفیقی با توجه به موقعیت و شرایط كار یعنی وضعیتهای متفاوت مستلزم سبك های رهبری متفاوتی است.

 

جوّ سازمانی[7]: مجموعه ویژگی هایی که یک سازمان را توصیف می کند و آن را از دیگر سازمان ها متمایز        می سازد، به جو سازمانی تعبیر شده است. جو سازمانی در طول زمان پایدار است و رفتار افراد در سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد. به بیان دیگر، جو سازمانی درك کارکنان از محیطی است که در آن مشغول به کار هستند.         (لیمان[8]، 2003: 615)سوسمان و دیپ[9] (1989) مولفه های هدف، نقش، پاداش، رویه ها و ارتباطات را ابعاد جو سازمانی معرفی کرده اند.

 

انگیزش: مفهوم انگیزش که در متون روان شناسی مترادف با مفاهیمی نظیر کشش، میل، نیاز، احتیاج، سائق، رغبت، اراده و نظایر آن به کار رفته است(تایلور[10] ، پیلو[11] ، 2000: 81، بارون[12]  ، بایرن [13] ، و واتسون[14]، 2001: 158؛کلاین برگ 1372: 85 و…). در فرهنگ معین معانی انگیختن، انگیزیدن، تحریک، ترغیب و تحریص برای این مفهوم آورده شده است(معین، 1377: 23).

 

انگیزش به کار:  تعریف مفهومی انگیزش به کار در تحقیق حاضر بر تعریف هرسی و بلانچارد (1372) مبتنی است. آنان انگیزش را میل یا اراده فرد به انجام دادن کار معینی تعریف کرده اند.

 

 

پایان نامه ارشد مدیریت و برنامه ریزی ورزشی : نقش معافیت های های مالیاتی برتوسعه باشگاه های کوچک ورزشی

امروزه ورزش از انجام یک فعالیت بدنی صرف فراتر رفته و در کشورهای مختلف توسعه‌ای نسبتاً زیاد داشته است (الهی، 1383) و به‌عنوان یک بخش اقتصادی از ابعاد مختلف، در تولید و مصارف کالاها و خدمات ورزشی و توسعه اقتصادی جوامع مختلف نقش اساسی دارد (آندروف، 1380). تا جائیکه ورزش در اکثر کشورها به‌مثابه یک تجارت و صنعت به شمار رفته و دولتمردان در کشورهای پیشرفته ورزش را به‌عنوان یک تجارت و صنعت مهم در کنار سایر صنایع به‌حساب می‌آورند (الهی، 1387).

 

 ورزش حرفه‌ای به‌عنوان یکی از حیطه‌های متنوع و گوناگون ورزش امروزی، نقش بسزایی در پیشبرد صنعت ورزش داشته است، به‌طوری‌که عنایت به ورزش حرفه‌ای کمک شایان و قابل‌توجهی را به اقتصاد بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته و درحال‌توسعه مبذول داشته است (همان منبع).

 

ضرورت جهانی‌شدن ورزش که از دهه 1980 آغاز شد موجب تغییر نقش ورزش در جامعه گردید و فرصت‌های درآمدزایی بسیاری را برای افراد، مؤسسات و رسانه‌های مختلف ایجاد نمود (ایزدی، 1384).

 

جذابیت‌های خاص ورزش و به وجود آمدن تمایلات خاصی در بین تمامی جوامع نسبت به رویدادهای ورزشی باعث شده تا تیم‌های ورزشی برای توسعه و ارتقاء کیفیت خود نیازمند تبدیل به بنگاه‌های اقتصادی باشند. زیرساخت‌های اصلی صنعت ورزش را باشگاه‌هایی تشکیل می‌دهند که به‌مثابه کارخانه‌های تولیدی و بنگاه‌های اقتصادی عمل می‌کنند (عسکریان، 1383).

 

مالیات به آن دسته از درآمدهای دولت اطلاق می‌شود که از درآمد، دارایی و مصرف افراد جامعه به‌موجب قوانین و بدون پرداخت عوض خاص برای تأمین هزینه‌های عمومی برداشت می‌شود (بخشی، 1391).

 

مالیات یکی از مهم‌ترین ابزارهایی است که دولت‌ها توسط آن سه هدف تخصیص منابع اقتصادی، توزیع مجدد درآمد و تأمین هزینه‌های خود را پیگیری می‌نمایند (نظری، 1390).

 

دولت‌ها در چارچوب قوانین مالیاتی برحسب شرایط موجود به اخذ مالیات یا اعطای معافیت مالیاتی می‌پردازند تا بدین‌وسیله ضمن دستیابی به اهداف درآمدی و عدالت اجتماعی، جهت‌دهی به فعالیت‌های اقتصادی را نیز پوشش دهند. البته اعطای معافیت‌ها و تعیین حدومرز آن‌ ها در کشورهای مختلف با توجه به اهدافی که آن جامعه تعقیب می‌کند متفاوت هست (آقایی، 1380).

 

استفاده از سیاست معافیت مالیاتی در هر مورد، توجیهات اقتصادی و اجتماعی خاص خود را دارد اما درهرحال معافیت مالیاتی برای حمایت از یک منطقه مشخص، فعالیت ویژه و یا به‌منظور کمک به قشری خاص اعطا می‌شود (نظری، 1390).

 

شاید بتوان ادعا کرد که همزمان با تشکیل اولین جوامع بشری مالیات نیز پا به عرصه ظهور گذاشته است. دولت برای اعمال حاکمیت جمعی نیازمند درآمد است که عمده‌ترین آن درآمدهای مالیاتی هست. این منبع درآمدی به دلیل قابلیت کنترل، بر سایر منابع ناشی از اقتصاد داخلی ترجیح دارد؛ بنابراین پی‌ریزی یک نظام مالیاتی منظم و سیستماتیک جو مناسبی برای احراز برنامه‌های گوناگون فراهم می‌کند که بایستی در قالب برنامه‌های توسعه اقتصادی پیش‌بینی شود (پورمقیم، نعمت‌پور و موسوی، 1384).

 

نقش ورزش ازنظر اجتماعی، روانی، فرهنگی و جسمانی در جهان امروز انکارناپذیر است (حسینی و همکاران، 1389). صنعتی شدن ورزش و تفریحات سالم، یکی از رویدادهای مهم قرن گذشته به شمار می­رود. مولین (1983) برای اولین بار از ورزش به‌عنوان یک صنعت یادکرد. او اشاره داشت هرگونه فعالیت ورزشی آماتور و حرفه‌ای که موجبات افزایش ارزش‌افزوده‌ی کالا و خدمات ورزشی را فراهم کند، صنعت ورزش محسوب می‌شود (عسگریان و همکاران، 1384).

 

در حال حاضر، بحث خصوصی‌سازی در تمام صنایع موردتوجه قرارگرفته و صنعت ورزش نیز از این مقوله مستثنا نیست. در بسیاری از

دانلود مقاله و پایان نامه

 کشورهای جهان ساختار سنتی باشگاه‌ها تغییر کرده و به مدد تجاری شدن باشگاه‌ها صنعت ورزش رونق زیادی یافته است. در کشورهای پیشرفته ارزش‌افزوده صنعت ورزش بخش قابل‌توجهی از محصول ناخالص داخلی (GDP) را تشکیل می‌دهد و نقش مهمی در ایجاد درآمد، اشتغال و نیز تفریح و سرگرمی دارد (علیدوست قهفرخی، فراهانی، نادران، 1389). این در حالی است که صنعت ورزش در ایران هزینه­بر است. باشگاه های ایرانی از دولت بودجه می گیرند و توان درآمدزایی زیادی ندارند (سازمان بورس اوراق بهادار تهران،1381).

 

نقش باشگاه‌ها در صنعت ورزش، اهمیت بسیاری دارد، به‌طوری‌که باشگاه‌های حرفه‌ای ورزشی هستة اصلی آن به شمار می‌روند، ریشه و هستة اصلی توسعه ورزش حرفه‌ای در درون باشگاه‌ها شكل می‌گیرد و زیرساخت اصلی صنعت ورزش، باشگاه‌هایی هستند كه به‌مثابه کارخانه‌های تولیدی و بنگاه‌های اقتصادی این صنعت عمل می‌کنند (خبیری، الهی، 1384).

 

1-2    بیان مسأله:

 

در عصر حاضر ورزش به‌عنوان یک بخش اقتصادی در تولید و مصرف کالاها و خدمات ورزشی و توسعه اقتصادی جوامع مختلف نقش دارد و هم‌اکنون یکی از عوامل اثرگذار در رشد اقتصاد ملی و یکی از صنایع درآمدزا در قرن 21 به شمار می‌رود. ورزش جزء پدیده‌هایی است که در جامعه مدرن تأثیرگذاری غالبی دارد. هیچ جنبه دیگری از مسائل اجتماعی تا این حد موردتوجه رسانه‌ها قرار ندارد (وان هردن و پلیسیس[1]، 2003).

 

در سطح بین‌المللی، ورزش یازدهمین رتبه را در بین صنایع عمده مختلف داراست (عسگریان و همکاران، 1384). صنعت ورزش، بخش‌هایی نظیر کالاهای ورزشی، بازاریابی، سرپرستی اجرا و حمایت مالی، ورزش‌های حرفه‌ای، پوشاک ورزشی، رسانه‌های ورزشی و ورزش‌های تفریحی را در برمی‌گیرد و هرساله در حال رشد است(آندروف، 1386؛ احسانی و همکارانش، 1387؛ ایزدی،1383). در بازارهای امروزی شرکت‌ها به دنبال روش‌های جدید برای فعالیت‌های بازاریابی خود هستند وسعی می‌کنند به نحوی خود را از رقبا متمایز سازند و سهم بازار و فروش خود را افزایش دهند و بدین منظور هزینه‌های هنگفتی را صرف این کار می‌کنند. یکی از این‌ روش‌ها حمایت‌های مالی ورزشی است که از این طریق شرکت‌ها با حمایت از رویدادها یا باشگاه‌های ورزشی به دنبال اهداف مختلفی هستند (بلوریان، 1387).

 

امروزه بازاریابی ورزشی همگام با صنعتی شدن ورزش، خود به یک صنعت جهانی درآمدساز تبدیل‌شده است که نتیجه‌اش کسب سرمایه و درآمدزایی برای سازمان‌های ورزشی است که همسو با آن فرایندهایی مانند بلیت‌فروشی، حق پخش تلویزیونی، حامیان مالی و … اهمیت فراوانی پیدا نموده است (محرم زاده، 1382).

 

ورزش سال‌هاست که از حالت ورزش صرف خارج ‌شده و تبدیل به یک صنعت و عامل اقتصادی بسیار فراگیر، حتی سلاحی سیاسی شده است (شجاعی، 1390). یکی از راه‌های تأمین بودجه کافی جهت انجام فعالیت‌های ورزشی به ویژه فعالیت‌های قهرمانی، جذب سرمایه‌گذاری شرکت‌ها و کارخانه‌های خصوصی در صنعت ورزش است (احسانی و همکارانش،1387؛ تندنویس و قاسمی، 1386؛ میناگان، 2001؛ اسمیت[2]، 2008). حمایت مالی ورزشی روشی است که یک شرکت با بهره گرفتن از آن برای حمایت از یک رویداد فرهنگی، اجتماعی یا ورزشی و به‌منظور دستیابی به مؤلفه‌های آمیخته بازاریابی آن شرکت برمی‌گزیند (استوتلار[3]، 2009).

 

امروزه در فرایند مدیریت و برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری کلان پرداختن به ورزش به‌عنوان یکی از محورهای اصلی بالندگی و شکوفایی استعدادها در آحاد یک ملت،‌ موردتوجه اکثریت قریب به‌اتفاق دولت‌هاست. بخصوص در ایران به خاطر تنیده شدن زندگی اجتماعی و روزمره مردم با انواع استرس‌ها و اضطراب‌ها و دل‌مشغولی‌ها،‌ فراهم کردن شرایط و امکانات مدرن و مناسب و با استانداردهای جهانی ورزش جزو ضروری‌ترین اقدامات به ‌حساب می‌آید. در صورت توجه و به‌کارگیری توانایی مدارس،‌ در درازمدت می‌توان با کمترین هزینه به بهترین گزینه و افتخارات رسید و می‌توان از مدارس علاوه بر محلی برای یادگیری کتب درسی به‌عنوان محلی برای سرگرمی و تفریح صحیح علمی و عملی و یادگیری موسیقی و انواع فعالیت‌های هنری و فکری استفاده کرد(رضوی، 1385).

 

در کشورهای پیشرفته مدارس تا آخر روز باز هستند و دانش آموزان اوقات فراغت خود را با مشغول بودن به انواع امکانات هنری و علمی در آنجا صرف می‌کنند و به همین خاطر در آن‌ ها هرگز روحیه مدرسه گریزی وجود ندارد. همین روحیه باعث می‌شود که بین مربیان و دانش آموزان فاصله مصطلح در کشورهای غیر پیشرفته وجود نداشته باشد و مربیان در جریان همین فعالیت‌ها نیز بهتر به کشف استعدادها بپردازند (همان منبع).

 

باشگاه‌های ورزشی نقش بسیار مؤثری در عمومی کردن ورزش، ایجاد انگیزه، جذب جوانان به ورزش قهرمانی و تربیت ورزشکاران در رشته‌های مختلف ورزشی دارند و با برگزاری رقابت‌های ورزشی باعث شور و نشاط در جامعه می­شوند. ازاین‌رو نقش و سهم باشگاه‌های ورزشی به‌عنوان بنگاه‌های اقتصادی نباید فراموش شود. احمدی (1385) وضعیت نامناسب قانون کار، بیمه و مالیات را به‌عنوان یکی از موانع و مشکلات خصوصی‌سازی ورزش از دیدگاه صاحبان باشگاه‌های ورزشی بیان می‌کند.

 

عارفیان (1385) اظهار می‌دارد 90 درصد مدیران استان مازندران به‌شدت در نیل به اهداف خصوصی‌سازی، با اصلاح قوانین و مقررات اعم از اعطای تسهیلات بانکی، بخشودگی مالیاتی، تعدیل عوارض و واگذاری زمین‌هایی با کارایی ورزشی و …، درراه رفع موانع و مشکلات خصوصی‌سازی موافق بوده‌اند. بایستی قوانین حقوق مالکیت معنوی، قانون مالیاتی و قانون کار به‌منظور خصوصی‌سازی باشگاه‌های ورزشی و ضمانت اجرایی آن‌ ها اصلاح شوند و درنهایت اینکه بر اساس اولویت‌های حاصل با طی کردن مسیر مستمر و پیوسته، پیش‌زمینه‌های لازم برای خصوصی‌سازی باشگاه‌های ورزشی ایجاد شود (پاداش، سلطان حسینی و خبیری، 1390).

 

بنگاه‌های كوچك و متوسط نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی كشورها بر عهده ‌دارند. آن‌ ها در تمامی اقتصادها، اكثریت عظیمی از بنگاه‌های تجاری را تشكیل می‌دهند كه عهده‌دار ایجاد شغل در جامعه‌اند و یک‌سوم تا دوسوم حجم معاملات بخش خصوصی در این شرکت‌ها صورت می‌گیرد. اهمیتی كه صنایع كوچك در توسعه اقتصادی كشورها دارند، توجه روزافزون سیاست‌گذاران را در جوامع مختلف به دنبال داشته است (کرد، 1391).

 

اصولا در بیشتر كشورهای توسعه یافته جهان، اتخاذ سیاستهای مربوط به حمایت از بنگاه‌های كوچك و متوسط به‌منظور كاهش فقر و ایجاد اشتغال، از مهمترین اولویت های توسعه دولت ها محسوب می‌شود. میزان موفقیت دولتها به فراهم آوردن شرایط مناسب برای فعالیت بخش خصوصی كه بخش اعظم آن‌ ها در چارچوب بنگاه‌های كوچك و متوسط فعالیت می كنند، بستگی دارد. در ایران با وجود آنكه 99 درصد از بنگاه‌های تجاری را كسب و كارهای كوچك و متوسط تشكیل می‌دهند، تنها 17 درصد ارزش‌افزوده صنعت متعلق به آن‌ ها است (همان منبع).

پایان نامه ارشد رشته مدیریت صنعتی : تسطیح منابع نامحدود پروژه با در نظر گرفتن منابع متعدد و اهداف چندگانه


برنامه ریزی پروژه عبارت است از تعیین یک توالی زمانی در قالب برنامه ریزی زمانبندی جهت انجام فعالیت های وابسته به یکدیگر که تشکیل دهنده ی شبکه ای به نام پروژه هستند.
برنامه ریزی و زمانبندی جزو مشترکات بسیاری از شاخه های مهندسی می باشند. خواه پروژه عظیم مانند احداث اسکله و پلهای طویل باشد یا چیزی که در ظاهر بسیار ساده به نظر می رسد، برنامه ریزی و زمانبندی هر دو بسیار اهمیت دارند. حتی برای یک پروژه کوچک چگونگی انجام فعالیت ها و تعداد حالاتی که می توان به آنها منابع تخصیص داد بیش از حد تصور زیاد است. در یک کارخانه تعیین اینکه کدام فعالیت توسط ماشین و با چه منابع انسانی انجام می پذیرد، می تواند فرق بین سود دهی و یا زیان دهی باشد. در شرکت های توسعه نرم افزاری تخصیص مسئولیت ها به وظائف و مدیریت موثر بر مجموع عوامل تیم توسعه، تفاوت بین به ارسال به موقع نرم افزار به بازار و تصاحب سهم عمده ی بازار و یا از دست دادن آن بازه زمانی است.
امروزه لزوم برنامه ریزی مناسب به منظور بر آورد صحیح از زمان و هزینه ی انجام پروژه و میزان منابع مورد نیاز در یک پروژه که تاثیر مستقیم بر اجرا، اداره و بهره برداری مناسب از پروژه هائی همانند احداث سد، ساختن بزرگراه و غیره دارند، بر کسی پوشیده نیست. این مسئله بخصوص در کشور های پیشرفته اهمیت بسیاری دارد. به طور کلی مدیریت و برنامه ریزی فعالیت ها و منابع مورد نیاز در یک پروژه، نیازمند تحلیل های متنوعی است که یکی از آنها، مدلسازی و تخمین صحیح هزینه و زمان پروژه و میزان زمان لازم برای استفاده از منابع است. این مسئله کمک شایانی به مدیریت بهینه پروژه و تصمیم گیری در شرایط بحرانی خواهد نمود.
مسئله ی برنامه ریزی پس از آن کنترل زمانبندی پروژه ها، هر روز اهمیتی پیش از گذشته می یابد. برنامه ریزی و کنترل پروژه، در ابتدای امر، مراحل مختلفی از جمله تحلیل پروژه، برآورد مدت، هزینه و منابع اجرائی و در نهایت زمانبندی پروژه صورت می گیرد. در تمامی این موارد، بخصوص در زمان ارزیابی اولیه پروژه فرض می شود که تمامی فعالیت ها در زمان واقعی خود محاسبه شده و اجرا می شوند. گاهی اوقات به دلایل مخالف، مدیر پروژه تصمیم می گیرد زمان پروژه را کاهش دهد که این امر تاثیرات مستقیم بر هزینه تمام شده خواهد گذاشت.
کاهش زمان با بهره گرفتن از تدابیر خاصی از جمله به کارگیری منابع اجرائی محقق می شود که باعث افزایش هزینه های پروژه نیز می گردد. در مواردی با توجه به روابط فعالیت ها، شرایط تاخیری برای پروژه پیش بینی می شود که و همراه با افزایش هزینه و تعاملی داخلی با خسارت های دیرکرد قرار می گیرد و در نتیجه می تواند منجر به کاهش یا افزایش هزینه های کلی شود که این نکته باید توسط مدیر پروژه بررسی شود.
مجریان پروژه علاوه بر محدودیت های مالی و زمانی، با محدودیت منابع فیزیکی نیز درگیر هستند. منظور از منابع فیزیکی عمدتا منابع انسانی و ماشین آلات است. نیازهای منبع یک شرکت مجری پروژه های ساخت با زمان تغییر می کند. بدین معنی که در یک بازه زمانی ممکن است نیاز زیادی به منبع باشد و در بازه ی زمانی بعدی این نیاز کاهش یابد. لذا معمولا شرکت ها از هرکدام از منابع، تعداد محدود و مشخصی را برای خود تهیه می کنند و اجرای پروژه ها را بر اساس این مقدار محدود برنامه ریزی می کنند.
از دیگر عوامل که نیازمند توجه برنامه ریزان پروژه ها به طور کلی و پروژه های ساخت به طور خاص است، مسئله نوسانات در مصرف منابع است. در سالهای اخیر مسئله تسطیح منابع با هدف کم کردن مقدار نوسان در مصرف دوره ای منابع می توان به شرکت های چند پروژه ای اشاره کرد. هر چه نوسانات دوره ای تقاضای منابع برای هریک از پروژه ها بیشتر باشد، نیاز به نقل و انتقال بیشتر منابع به وجود می آید که خود در برگیرنده ی هزینه است.

 

2-1 بیان مسأله
زمانبندی فعالیت ها و تخصیص منابع یکی از چالش هایی است که مدیران روزانه با آن در گیرند. مدیران همیشه به دنبال ابزارهای تسهیل کننده این امر بوده اند و با به کار بردن ابزارهای ابتکاری سعی در بوجود آوردن کارا ترین برنامه ریزی داشته اند.
قالب برنامه ریزی زمانبندی جهت انجام فعالیت های وابسته به یکدیگر می باشند که تشکیل دهنده ی شبکه ای به نام پروژه هستند. وابستگی فعالیت ها در حقیقت ترتیبی است که در تقدم و تاخرشان بواسطه محدودیت های فنی در اجرای پروژه بایستی رعایت شوند. محدودیت های پیش نیازی جزء لاینفک پروژه هستند ولی برای تطابق هرچه بیشتر با دنیای پروژه ها لازم است محدودیت های منابع نیز در تهیه ی برنامه ریزی زمانبندی توجه بسیاری از محققین را به خود جذب نماید و تحقیقات گسترده ای در این زمینه انجام گیرد.
نظر به زمانبندی پروژه، یک جواب می بایست محدودیت هایی چون منابع در دسترس و اولویت فعالیت ها را در راستای بهینه سازی تابع هدف رعایت نماید. در ادبیات تحقیق از این مسئله تحت عنوان مسئله کلاسیک زمانبندی پروژه یاد می شود این مسئله از دیر باز بعنوان مسئله NP-Hard شناخته شده است. (سعادت قره باغ, 1388)
تسطیح و تخصیص منابع از وظایف اصلی مدیر پروژه می باشد. منابع مانند مواد اولیه، نیروی انسانی، تجهیزات، اطلاعات، و زمان به تمام عناصر مورد نیاز برای تكمیل اجرای یک پروژه اطلاق می شود. هدف از تسطیح منابع این است كه تا حد امكان مصرف منابع در دوره های مختلف به هم نزدیک شود تا نوسانات در بكارگیری منابع حداقل شود (Khattab & Syland, 1996).
همچنین تسطیح منابع را می توان تلاشی به منظور نائل شدن به توزیع بهتری از بكارگیری مؤثر منابع بیان نمود (Badiru, 1996).
هدف از به كارگیری تسطیح منابع، تلاش در جهت كمینه نمودن اختلاف بین سطوح بیشترین و كمترین نرخ بكارگیری منابع، نسبت به یک

دانلود مقاله و پایان نامه

 سطح كاربردی مطلوب و كاهش هزینه به كارگیری منابع حمل و نقل با بهره گرفتن از یک روش فرا ابتكاری (متاهیوریستیك) مناسب می باشد (نادری پور, 1372).

مساله تخصیص منابع در دسته بندی هرولن و دمیولیمیستر (2002) بصورت
level m,1 نمایش داده میشود که در آن CPM تابع هدف، زمان تحویل پروژه که زمان ختم پروژه از آن نباید بیشتر شود و m تعداد انواع منابع تجدید پذیر می باشد.
( Demeulemeester & Herroelen, 2007)
از آنجا که نوسانات منابع در مورد نیروی انسانی به معنی استخدام و اخراج است و نوسانات منابع در تجهیزات به معنی اجاره کردن و باز پس دادن است در اغلب پروژه ها این نوسانات نامطلوب می باشد. مساله تسطیح منابع از این جهت که سعی در حداقل نمودن نوسانات منابع انسانی و تجهیزات در طی زمان دارد اهمیت می یابد. بخصوص در پروژه هایی که بیکار ماندن منابع (انسانی یا تجهیزات) و یا بالا بودن بار کاری منابع هزینه بر است، این مساله مهم تلقی می شود (Kastor & Sirakoulis, 2009) .
پیچیدگی الگوریتم های ارائه شده برای حل این مسئله بسیار حائز اهمیت است و این امر می تواند در مورد مسائل بزرگ حتی با پیشرفت هائی که امروزه در زمینه ی برنامه نویسی کامپیوتری و سخت افزارهای مورد استفاده برای اجرای این برنامه ها حاصل شده است، بسیار آزار دهنده باشد.
جهانی شدن و تاثیر تغییرات تكنووژیكی، سازمانها را مجبور ساخته در حل بسیاری از مسائل خود با بهره گرفتن از علوم بهینه سازی (مدل های دقیق و نادقیق) حداكثر استفاده را از منابع كمیاب خود بنماید و این روند، اهمیت تحقیقات در علوم بهینه سازی را روز افزون ساخته است. بطوریكه ناتوانی در استفاده از این علوم می تواند ضربه های جبران ناپذیری را بر وضعیت رقابتی شركت ها وارد آورد(جعفرنژاد, 1385) .
وجود نوسانات منابع و تلاش در تسطیح ساختن منابع و همچنین اولویت فعالیت ها، زمانبندی پروژه را به یک مسئله سخت مبدل نموده است که همچنان روشی دقیق و کاربردی برای یافتن جواب بهینه آن معرفی نشده است به همین دلیل در سال های اخیر محققان و شاغلین در این حوزه از علم، تلاش های زیادی به منظور یافتن جواب بهینه یا نزدیک به بهینه برای این مسئله انجام داده اند.

 

3-1 اهمیت و ضرورت موضوع
3 دلیل عمده برای تسطیح منابع وجود دارد که عبارتند از:
1. تغییرات زیاد در سطح منابعی مانند نیروی انسانی مشکلات و هزینه های استخدام و اخراج افراد، هزینه و زمان مورد نیاز برای آموزش افراد جدید، مشکلات مربوط به کارایی افراد در دراز مدت را پی دارد و باعث می شود به دلیل ایجاد سابقه بد برای سازمان، از استخدام و بکارگیری افراد کارآمد جلوگیری شود. همچنین با هموار بودن سطح نیاز منابع، هزینه اجاره و حمل و نقل تجهیزات سنگین و گران قیمت کاهش می یابد.
2. با زیاد بودن سطح منابع ممکن است به دلیل وجود مقاطع زمانی که نیاز به منابع زیادی دارند، کارایی استفاده از منابع کاهش و هزینه ها افزایش یابند.
3. برای منابعی مانند ماشین آلات، وجود یک سطح ثابت و هموار برای نیاز به منابع می تواند در تبیین برنامه های تهیه، اجاره، حمل و نقل و حتی نگهداری و تعمیرات ماشین آلات و تجهیزات کمک شایانی نماید.
مدیریت پروژه فرایند هماهنگی و یکپارچه سازی فعالیت ها در کارآمدی و مؤثر بودن شیوه استفاده از منابع محدود است و این از ارتباط منابع با آنچه را که قرار است در طول پروژه گردآوری و تحویل داده شود تشکیل شده است.
در مدیریت پروژه، مدیریت هر فعالیت پروژه به یک فرایند بحرانی که موفقیت شرکت و رضایت مشتریان را تضمین می کند، تبدیل شده است. تکنیک های سنتی مدیریت معمولاً اهداف کوتاه مدت پروژه را کنترل می کنند و معیار مناسبی برای اجرای موفق پروژه ندارند، اما تکنیک های مدیریت پروژه به شرکتها این فرصت را میدهند تا در راستای رشد پیوسته و رقابت پذیری به اهداف میان مدت و بلند مدت دست یابند. هر چند مدیریت پروژه مدیریت منابع را به طور مناسبی ملاحظه نکرده و آنرا به مهارت مدیران پروژه در تخصیص و زمانبندی فعالیت ها واگذار کرده است. این وضعیت و پیچیدگی پروژه های واقعی، تنظیم خط مبانی پروژه جهت دستیابی به تخصیص بهینه منابع و زمانبندی مناسب فعالیت ها و تخمین بودجه مصوب برنامه ریزی شده را مشکل ساخته است. در صنعت طراحی و مشاوره مهندسی به دلیل وجود بخش های مختلف درگیر در پروژه و حجم بالای مدارک مهندسی، مدیریت و تخصیص سرپرستان مناسب به طوری که بهترین موازنه هزینه و زمان ایجاد شود امری حیاتی محسوب می شود. اهمیت این موضوع در مواقعی که زمان تحویل قراردادی و جریمه های سنگین در ازاء عدم تحویل به موقع در هر دوره تعیین شده باشد، کاملاً مشهود است و تخمین مناسبی از بودجه مصوب برنامه ریزی شده را حیاتی می سازد.
مدیریت منابع جزء درونی مدیریت پروژه است. مدیریت منابع تضمین می کند که پروژه به موقع و با همان هزینه و کیفیتی که قبلاً تعریف شده است تکمیل شود، این موضوع حتی برای شرکتهای پروژه محور مثل شرکت های پیمانکاری ضروری است.
در واقع مسئله برنامه زمانبندی پروژه یکی از مهمترین مسأله هایی است که دست اندرکاران در برنامه ریزی با آن برخورد دارند به ویژه زمانیکه که به منابع مصرفی کارآمد بدون افزایش طول مدت پروژه احتیاج دارند. با این تفاسیر چون یکسری از منابع کمیاب هستند، مصرف آنها برای فعالیتها منجر به ایجاد مسأله در برنامه زمانبندی پروژه خواهدشد.
مسأله برنامه زمانبندی پروژه تنها به منابع محدود خلاصه نمی شود بلکه در این میان مسأله تسطیح منابع نیز در میان است. این دو نوع مسأله را از نظر مصرف منابع، میتوان اینگونه مطرح کرد که در اولی مسأله محدودیت و در دومی مسأله بهینگی مصرف منابع تا حد امکان حاکم است. اگرچه ممکن است این دو رویکرد مانند هم به نظر آیند ولی کاملاً از هم متفاوتند. هر دو بطورگسترده توسط پژوهشگران مورد مطالعه قرار گرفته و دست اندکاران از آن استفاده کرده اند، ولی این دو گروه از تفاوت های بین این دو روش و محدودیت های جدی اعمال شده در کاربرد ابتکارات در نرم افزارهای تجاری بی اطلاعند. این دو مسئله در حوزه مسأله(NP-hard) جای میگیرند (Neumann, Schwindt, & Zimmermann, 2002) .
مسأله اول، مسأله مشخصی است و آن محدودیت منابع در برنامه زمانبندی پروژه است و هدف آن این است که بدون افزایش در محدویت دسترسی به منابع قابل دسترس، مدت پروژه را کاهش دهد.
دومی که مسأله تسطیح منابع (RLP) است برعکس قبلی یک مسأله غیر مشخص است و هدف آن این است که بدون تجاوز در مدت پروژه بهینه ترین مصرف منابع را در پی داشته باشد.
این دو مسأله را میتوان باهم ادغام و بعنوان مسئله بهینه سازی چندهدفه مطرح کرد اما اولی یعنی کاهش زمان، هدف اصلی و دومی یعنی مصرف کارآمد منابع تابع هدف ثانویه است.
با این حال روش های معمول و روش های ابتکاری-اکتشافی زمانیکه مسأله تسطیح منابع را می خواهند حل کنند نه انعطاف پذیرند و نه مولد.
از یکسو یکی از دلایل این ناکارآمدی این است که در مسأله های واقعی، مراحل دقیق ساده سازی وتلاش های محاسباتی که برای ارائه جوابهای بهینه قابل قبول باشند، کارآمد نخواهند بود و از طرف دیگر روش های ابتکاری راه حل هایی را ارائه می دهند که از مطلوب مورد نظر فاصله دارد، بنابراین لازم است برای پروژه های پیچیده و واقعی از روش های فرا ابتکاری استفاده شود.
به تازگی برای بهبود بهره وری در مصرف منابع، رویکردهای مهمی توسط پژوشگران شناخته شده است. ارائه روش های ابتکاری مختلف که برای پروژه های کوچک مناسب هستند، مثالهای ساده بدون تعیین معیار روشن برای مقایسه عملکرد بین الگوریتم ها می باشند که سعی میکنند شایستگی یک الگوریتم خاص را نشان دهند (Kolisch, 1996) .