وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حسابداری : بررسی نحوه استفاده از روش های تحلیلی و شناسایی میزان و موارد کاربرد آن در حسابرسی مستقل مالی

:
روش های تحلیلی یکی از روش های تولید شواهد حسابرسی است که
در فرایند حسابرسی مستقل مالی مورد استفاده قرار می گیرد. محور
اصلی استفاده از این روشها مطالعه روابط بین اطلاعات است. بر مبنای
استاندارد حسابرسی مربوطه استفاده از این روشها در هر یک از مراحل
فرایند حسابرسی یعنی مراحل برنامه ریزی، آزمون محتوا و بررسی کلی
، هدف خاص خود را دنبال می کند. لکن بکارگیری این روشها در خارج از
چارچوب قواعد مشخص شده در استاندارد مربوطه و یا عدم استفاده از آن
می تواند بطور جدی براثر بخشی (کیفیت) حسابرسی تاثیر گذارد. هدف
اصلی این تحقیق، بررسی نحوه استفاده از روش های تحلیلی در فرایند
حسابرسی مستقل مالی در ایران بود. علاوه بر هدف اصلی، شناسایی
تکنیکهای تحلیلی مورد استفاده و میزان و موارد استفاده از روش های تحلیلی
در آزمون محتوای اقلام متفاوت صورتهای مالی اساسی، از دیگر اهداف مورد
نظر در این تحقیق بودند. اطلاعات لازم جهت تحقق بخشیدن به اهداف تحقیق
با بهره گرفتن از پرسشنامه کتبی جمع آوری شد و جامعه آماری پژوهش، حسا
برسان مستقل بودند. نتایج آزمون فرضیات تحقیق حاکی بر آن بود که در شرایط

فعلی، حسابرسان مستقل در هر سه مرحله از فرایند حسابرسی از روش های

 

دانلود مقاله و پایان نامه

 

تحلیلی استفاده می نمایند. اما بکارگیری این روشها از دیدگاه آنان از اهمیت
قابل ملاحظه ای برخوردار نیست. همچنین نتایج آزمونهای آماری درخصوص
استفاده از انواع تکنیکهای تحلیلی نشان داد که در ایران میزان استفاده از
تکنیکهای تحلیلی پیشرفته همانند تحلیل رگرسیون محدود بوده و از دیدگاه
حسابرسان از پایین ترین درجه اهمیت برخوردارند. در ارتباط با نحوه استفاده از
شواهد تحلیلی در آزمون محتوای اقلام متفاوت صورتهای مالی، نتایج تحقیق بیانگر
آن بود که استفاده از ایندسته شواهد در مرحله آزمون محتوا در قالب شواهد اصلی
، بطور نسبی در چارچوب اصول و ضوابط استاندارد صورت نمی گیرد و اعمال این
روشها در این مرحله از فرایند، با نارسائیهایی همراست، که این امر می تواند کیفیت
حسابرسیهای انجام شده را مخدوش سازد.
در این تحقیق نحوه استفاده از روش های تحلیلی وشناسایی میزان و موارد کاربرد
آن در حسابرسی مستقل مالی د رایران مورد بررسی قرار می گیرد .

پایان نامه ارشد مهندسی برق کنترل: پیشگویی ساختار پروتئین ها به کمک کنترل فازی

بیوانفورماتیک علم استخراج دانش از منابع داده ای بیولوژیكی به كمك آنالیزهای كامپیوتری است از آنجا كه منابع اطلاعاتی موجود در بیوانفورماتیک همراه با عدم قطعیت همراه است.معمولاً اطلاعات آن خام و بعضاً نادقیق بوده است از این رو كنترل فازی روش مؤثر جهت مقابله با عدم قطعیتها و رسیدن به اطلاعات كاملتر ودقیق تر در اختیار قرار می دهد. در نتیجه به كمك روش فازی به مدل سازی این عدم قطعیت ها پرداخته و یک پیشگویی دقیق تر ارائه خواهد شد. فصل اول كلیات 1-1) هدف رشد انفجاری اطلاعات بیولوژیكی نیازمند استفاده از تكنیكهای محاسباتی به منظور نگهداری، سازماندهی و آنالیز ا ین اطلاعات می باشد. نیاز به استخراج دانش از میان انبوه اطلاعات خام شیوه های جدید كامپیوتری را طلب می كند در این میان پیش گویی ساختار پروتئین ها یكی از چالش های اساسی بیولوژیكی ملكولی می باشد. مسأله پیشگویی ساختار پروتئین ها در علوم داروسازی و برای طراحی دا روهای جدید حائز اهمیت بوده است و از صرف گزافی كه برای تعیین ساختار پروتئین ها با روش های تجربی هزینه می گردد جلوگیری می كند در داروسازی برای طراحی داروهای مختلف هزاران ماكرو ملكول مختلف مورد آزمون قرار می گیرد كه تعیین ساختار همة آنها كاری غیر عملی و بسیار هزینه بر می باشد لذا پیشرفت در زمینة پیش گویی ساختار پروتئین ها راه را برای طراحی داروهای جدید هموار می سازد و هزینه های تحقیقاتی را صدها برابر كاهش می دهد. با توجه به سرمایه گذاری اخیر در صنایع دارو سازی در كشور اهمیت این مساله در جهت پیشبرد این دانش و فن اوری غیر قابل انكار می نماید هدف این تحقیق طراحی و پیاده سازی الگوریتم جدید بر اساس منطق فازی جهت پیشگویی و بدست آوردن میزان شباهت بین دو رشته پروتئینی است كه این كار در پیشگویی رفتار یک پروتئین ناشناخته كه تعیین توالی شده است ولی هنوز تعیین ساختار نشده است و همچنین در بدست آوردن ساختارهای دوم و سوم و چهارم و كمك به كاهش عدم قطعیت آنها می تواند بسیار موثر باشد همچنین پروتئین ناشناخته ای كه بالاترین میزان شباهت را با یک پروتئین شناخته شده دارد در بسیاری از كاربردها خواص عملكردی مشابه پروتئینی شناخته دارد. 2-1) پیشینه تحقیق تا كنون در جهان رویكردهای مختلفی و الگوریتم های متعددی جهت پیشگویی هرچه دقیق تر ساختار پروتئین ها ارائه شده است و در طول تقریباً 20 سال گذشته این رویكردها موفق به بهبود حدوداً 20 درصدی دقت پیشگویی شده اند سه راهكار اصلی برای پیشگویی ساختار پروتئین ها مطرح می باشد كه مبین بر روش های چو ضمن – گور، شبكه عصبی و نزدیكترین همسایگی می باشد . هدف از این سمینار بالا بردن میزان اطمینان و در نتیجه بهبود پیشگویی به كمك بدست آوردن بیشترین شباهت بین پروتئینها است این روش می تواند به عنوان یک عامل كمكی هم راه با روش های فوق الذكر به پیشگویی ساختار یا عملكرد بهتر (توسط یكی از روش های فیوژن یا تركیب اطلاعات) منجر گردد.

سمینار ارشد رشته برق قدرت: جایابی بهینه منابع تولید پراکنده در شبکه های توزیع


در شبکه های توزیع امروزی بخصوص با روند رو به رشد خصوصی سازی و رقابتی شدن بازار برق، هدف اولیه شرکتهای توزیع پایین آوردن هزینه های مربوط به بهره برداری، نگهداری و ساخت شبکه و همزمان بالا بردن قابلیت اطمینان شبکه و مشترکین میباشد. یکی از موثرترین روشها برای پاسخگویی به رشد بار و نیز تأمین سطح مشخصی ازقابلیت اطمینان، استفاده از منابع تولید پراکنده میباشد. بر اساس یک تعریف، تولیدات پراکنده به تولیدات تا سقف ١٠ مگاوات اطلاق میشود که قابلیت وصل شدن به شبکه توزیع را داشته باشند. تکنولوژی واحدهای تولید پراکنده شامل فتوولتائیک ها، توربینهای بادی، پیلهای سوختی، توربینهای کوچک گازی و میکروتوربینها، ژنراتور-موتورهای استرلینگ و ژنراتور-موتورهای احتراق داخلی و… میباشند.

پیش بینی میگردد که تولید پراکنده سریعأ توسعه پیدا کرده و سهم قابل توجهی از تولید برق آینده جهان را بر عهده بگیرد. این توسعه در بکارگیری واحدهای تولید پراکنده، دلایل مختلفی میتواند داشته باشد که از جمله آن میتوان به عواملی چون توجه به محیط زیست، کاهش 

دانلود مقاله و پایان نامه

تلفات سیستم، آزادسازی ظرفیت سیستم، کاهش هزینه های بهره برداری مربوط به دوره پیک منحنی بار، بهبود پروفیل ولتاژ و ضریب بار، تأخیر و یا رفع در نیاز به توسعه سیستم، بهبود قابلیت اطمینان و بازدهی شبکه اشاره کرد. از طرفی چون سیستمهای توزیع به طور معمول برای کار به صورت شعاعی طراحی میشوند، اتصال منابع به سیستم توزیع میتواند به میزان زیادی روی جریان، توان و شرایط ولتاژ در محل مصرف کننده ها و تجهیزات سیستم تأثیر بگذارد و این اثرات ممکن است در راستای بهبود یا بدتر شدن عملکرد سیستم باشد که به شرایط سیستم و مشخصات منابع تولید پراکنده نصب شده بستگی دارد. بنابراین رسیدن به مزایای بالا در عمل بسیار مشکلتر از آن است که اغلب تصور میشود. برای رسیدن به این مزایا تولیدات پراکنده باید دارای اندازه مناسب بوده و در مکانهای مناسب نصب شوند.

همانند بسیاری از مسائل دیگر در برنامه ربزی سیستم قدرت، مسأله جایابی بهینه منابع تولید پراکنده در شبکه های توزیع یک مسأله بهینه سازی با ابعاد بزرگ، غیر خطی و با متغیرهای گسسته و پیوست میباشد که متناسب با اندازه سیستم،تعداد حل ها ی محلی و تعداد حالت هایی که باید تحلیل شوند افزایش می یابند به گونه ای که روش های حل کلاسیک قادر به یافتن حل بهینه آن نیستند.
در این پایان امه از روش الگوریتم بهینه ساری اجتماع ذرات برای پیدا کردن اندازه و محل بهینه انواع مختلف منابع تولید پراکنده استفاده شده است. اکثر محققان از روش های تکاملی برای پیدا کردن محل بهینه منابع تولیدات پراکنده استفاده کرده اند که از روش پیشنهاد شده جهت بهبود پروفیل و پایداری ولتاژ، کاهش تلفات در سیستم توزیع استفاده میشود.

پایان نامه ارشد رشته برق الکترونیک: روش های طراحی شبکه روی تراشه و کاربرد آن ها

: امروزه برای طراحی سیستم های پیچیده، مشکلات سیم بندی وجود دارد. خصوصیات الکتریکی سیگنال ها و تاخیر، قابل پیش بینی نبوده و تست و بازبینی آنها نیز مشکل است. برای حل این مشکلات، طرح جدیدی به نام شبکه روی تراشه (NOC) پیشنهاد شده است. در این طرح، بلاک های مختلف IP توسط یک شبکه مبتنی بر بسته به هم مرتبط می شوند. این شبکه چیزی متفاوت از ارتباطات شبکه ای در مقیاس بزرگ می باشد، زیرا هم سطح منابع روی تراشه محدود است و هم ارتباط باید با تاخیر کمی به وجود آید. NOC ارتباط ساختار یافته و استانداردی را بین منابع و بلاک های مختلف روی تراشه به وجود می آورد. استفاده از NOC نه تنها، راه ارتباطی مورد نیاز برای ارتباط هسته های روی تراشه با کمترین استفاده از منابع محاسباتی آنان را ایجاد می نماید بلکه پهنای باند وسیع تری در کانال های ارتباطی بین آنها به وجود می آورد. بدین ترتیب روش طراحی مبتنی بر ارتباطات مطرح می شود که شکل تکامل یافته ای از روش طراحی مبتنی بر بستر را به انضمام ساختار شبکه روی تراشه ارائه می دهد. فصل دوم گزارشی که در پیش رو دارید روش های موجود در روند تکامل طراحی سیستم های الکترونیکی از SOC به سوی NOC را بررسی می نماید که به طور عمده در 4 دسته کلی قرار می گیرند. فصل سوم این گزارش انواع توپولوژی های اتصال بین اجزای شبکه روی تراشه را تشریح کرده. فصل چهارم ضمن ی بر انواع معماری های شبکه روی تراشه به توضیح معماری غالب (معماری مبتنی بر مش) می پردازد. در فصل پنجم مقایسه روش ها و نتیجه گیری ارائه خواهد شد. فصل اول کلیات 1-1- پیشینه تحقیق طراحی سیستم روی تراشه محدوده وسیعی از موضوعات را پوشش می دهد. این موضوعات شامل توسعه همزمان سخت افزار و نرم افزار، روش های طراحی با متدولوژی های توسعه سیستم براساس بستر توسعه، ساختار معماری پایه ای سیستم، هسته های قابل بکارگیری مجدد و نیز تکنولوژی نسل دوم (2G) و نسل سوم (3G) و استانداردهای مورد نیاز در حال تغییر می باشند. به طوری که تعداد موضوعات بی پایان به نظر می رسند آنچه که طراحان SOC را نگران می کند دو مورد اساسی است که عبارتند از محدودیت های موجود و موارد مربوط به فرایند توسعه. بخش اول شامل چالشهای زمانی، هزینه و کیفیت از نقطه نظر تجاری رساندن محصول به بازار در حداقل زمان ممکن از اهمیت بسیاری برخوردار است. از نقطه نظر تکنیکی، کوتاه کردن دوره زمانی تولید محصول، زمان توسعه آن را کاهش می دهد ولی در عین حالی که این زمان کوتاه شود، نباید در کیفیت محصولات خللی ایجاد شود. از طرفی زمان توسعه محصول، از عواملی است که به طور مستقیم در کیفیت اثر می گذارد. بیشترین عوامل محدود کننده در طراحی، زمان تائید و زمان خاتمه می باشد. هر دو مورد روی تعداد تکرارها و بنابراین روی کل زمان تولید محصول تاثیر مستقیم دارند. در این راستا روش های طراحی مختلف و متعددی برای طراحی SOC ارائه شده اند. که هریک از آنها به گونه ای سعی در ساده سازی طراحی های بزرگ و پیچیده و کاهش زمان رسیدن محصول به بازار دارند. روش های مذکور در چهار دسته بزرگ قرار می گیرند. که عبارتند از: – روش طراحی مبتنی بر IP – روش طراحی مبتنی بر واسطه – روش طراحی مبتنی بر بستر – روش طراحی مبتنی بر ا رتباطات طراحی سیستم های بسیار بزرگ و پیچیده روی یک تراشه واحد مشکل است و از قانون خاصی نیز تبعیت نمی کند. GSRC با فراهم کردن ابزار ضروری، طراحی قانونمند مبتنی بر بستر برای طراحان مدار مجتمع امکان پذیر می سازد تا بتواند دوباره بکارگیری مجدد قطعات، ساختارها، کاربردها و پیاده سازی ها را فراهم سازد. موضوع مهم و ضروری، نحوه ارتباطات و اتصالات بلاک های IP روی سیستم است. معماری شبکه روی تراشه واحد (NOC) به عنوان آخرین راه حل و روش طراحی در دهه اخیر برای حل چنین مشکلی پیشنهاد شده است. NOC ارتباط ساختار یافته و استانداردی را مابین منابع و بلاک های مختلف IP روی تراشه به وجود می آورد. از آنجائی که معماری های سنتی که مبتنی بر گذرگاه طراحی شده اند به علت پهنای باند ناکافی و سطوح بالاتر منابع محاسباتی برای طراحی سیستم روی تراشه مفید و کارآمد نیستند. استفاده از NOC نه تنها راه ارتباطی مورد نیاز برای ارتباط هسته های IP روی تراشه با کمتری استفاده از منابع محاسباتی آنان را ایجاد می نماید بلکه پهنای باند وسیع تری در کانال های ارتباطی بین آنها به وجود می آورد. الگوریتم جاری روی تراشه و متدهای طراحی سیستم روی تراشه نمی تواند پاسخگوی نیازهای سطح شامل میلیون ترانزیستور باشد. طراحی زمان بسیار می گیرد و نگاشت کاربردها به معماری های اختصاص داده شده می تواند غیرممکن شود. راه حل های ممکن باید در طراحی های مبتنی بر بستر و طراحی سیستم کامپیوتر که به قابلیت دوباره بکارگیری قطعات، معماری ها، کاربردها و پیاده سازی ها اعتماد می کنند، جستجو شود. مورد ضروری مصالحه بین «عمومیت» و «کارایی» است. عمومیت، قابلیت دوباره بکارگیری سخت افزار و سیستم های عامل را فراهم می کند. در حالی که کارایی (شامل هزینه، سرعت، توان) به وسیله استفاده از ساختارهای خاص کاربرد حاصل می شود.

سمینار ارشد رشته برق کنترل: ارائه الگوریتم کنترل ترافیک در تصاویر ویدئویی دیجیتال

:

امروزه با افزایش سریع کلان شهرها و افزایش تعداد خودروها، اهمیت داشتن مدیریت ترافیک موثر و کارآمد بر کسی پوشیده نیست. تاکنون روش های کنترل ترافیک بیشتر مبتنی بر روش های کنترلی کلاسیک بوده است که با مسائلی همچون سطح پایین هوشمندی در مواجه با شرایط پیچیده ترافیکی و عدم مدلسازی مناسب، مواجه می باشند. در این پایان نامه سعی برآن است که ب ا به کارگیری تکنیک آموزشی FHLA که بر مبنای شبکه های عصبی RBF و روش خوشه یابی فازی عمل می نماید، نوعی کنترل هوشمند برای تنظیم پارامترهای یک تقاطع ایزوله ارائه شود، به طوری که در نهایت به کاهش تاخیر وسایل نقلیه در عبور از تقاطع و جلوگیری از ایجاد اشباع در هر یک از ورودی های تقاطع منتهی گردد. به این منظور برای جمع آوری اطلاعات آماری از سطح تقاطع، برای ارزیابی وضعیت ترافیکی در هر لحظه، از روش های پردازش تصاویر حاصل از دوربینهای نصب شده در تقاطع ایزوله، استفاده شده است. در این پایان نامه و در فصل اول کلیاتی راجع به روش های مختلف کنترل ترافیک، و تحقیقات صورت گرفته در این زمینه ارئه شده است. در فصل دوم به معرفی نظریه جریان کنترل ترافیک و روابط حاکم بر آن پرداخته شده است. فصل سوم به معرفی مختصری از اصول کنترل فازی و برخی از روش های آموزشی شبکه های عصبی و معرفی کنترل کننده های نرو- فازی اختصاص دارد. در فصل چهارم، ارائه الگوریتم پیشنهادی FHLA و روش پیاده سازی آن صورت می پذیرد و در فصل پنجم به بررسی روش های استخراج اطلاعات آماری ترافیک از تصاویر ویدئویی پرداخته می شود. در فصل ششم کنترلر نرو – فازی طراحی و پس از شبیه سازی های لازم در محیط برنامه نویسی MATLAB، تاثیر به کارگیری کنترل کننده هوشمند با بهره گرفتن از تکنیک FHLA و به کارگیری نوعی کنترل کلاسیک پیش زمان بندی شده، بر میزان سطح تاخیر و سطح اشباع ورودی های تقاطع بررسی و مقایسه شده است.فصل هفتم نیز به ارائه نتیجه گیری وچند پیشنهاد اختصاص دارد.

 

پایان نامه

 

فصل اول: کلیات
1-1) هدف
امروزه با افزایش سریع کلان شهرها، افزایش تعداد خودروها، افزایش بهای سوخت، مساله محیط زیست، استفاده مفید از ظرفیت جاده های موجود و…، اهمیت داشتن مدیریت ترافیک موثر و کارآمد بر کسی پوشیده نیست.
در گذشته طراحان ترافیک تنها به نحوه حرکت وسایل نقلیه، به طوری که در تقاطع ها تصادفی رخ ندهد، به عنوان مساله اصلی در مدیریت ترافیک توجه داشتند. امروزه مسائل عمده دیگری نیز مورد توجه میباشد که از جمله میتوان به کاهش تاخیر، کاهش توقفات، کاهش مصرف سوخت، کاهش طول صف های پشت چراغ قرمز، حذف اثرات نویز، افزایش توجه به مسائل عابران پیاده و حرکت وسایل نقلیه سنگین، اشاره نمود. تاکنون روش های کنترل ترافیک بیشتر مبتنی بر روش های کنترلی کلاسیک بوده است. در این روش ها با بهره گرفتن از روش های آماری و منحنی های به دست آمده تجربی و نهایتا با تخمین برخی از متغیرهای موثر بر ترافیک سعی بر آن است که پارامترهای مورد نظر درآن سطح خاص کنترلی ، به گونه ای مطلوب تنظیم شود.
تاکنون در جهت رفع این نیاز سیستم های کنترل ترافیک متعددی توسط مراکز حمل و نقل کشورهای مختلف توسعه یافته اند که تا حدی پاسخگوی نیازهای موجود بوده است. البته این حد پاسخگویی سیستم های کلاسیک در ازای پیچیدگی های بالای ساختار (شامل بخشهای کنترل، مخابرات و کامپیوتر) و هچنین حجم بالای هزینه های پیاده سازی، (به علت تجهیزات به کار رفته) و نگهداری به دست آمده اند. از دیدگاه کنترلی، سیستمهای کلاسیک موجود از الگوریتمهای مختلف برنامه ریزی ریاضی (از جمله الگوریتم های برنامه ریزی خطی صحیح و الگوریتم های برنامه ریزی دینامیکی) استفاده میکنند که خود معمولا مشکلات متعددی مانند حجم بالای محاسباتی و مشکل پیاده سازی را به دنبال دارند. همچنین از جمله نواقص مطرح شده در کنترل سنتی ترافیک میتوان به مسائلی همچون برخورداری از سطح پایین هوشمندی در مواجه با شرایط پیچیده ترافیکی، عدم مدلسازی مناسب و واقع بینانه از ابهامات موجود در بحث کنترل ترافیک (تعیین پارامترها و مدل سازی رفتار رانندگان و عابران پیاده)، عدم وجود ویژگی خود سازماندهی، در طراحی استراتژیهای ترافیک، غیر قابل پیش بینی بودن شرایط ترافیکی حتی برای چند لحظه آینده و عدم دسترسی به جزئیات ایجاد شده مانند تعیین نوع خودرو و یا تغییرات سرعت آنها، اشاره نمود.