انقلاب اطلاعاتی دهه های اخیر با تحت تاثیر قرار دادن جنبههای مهمی از زندگی بشر، مفاهیم زیادی را متحول ساخته است. یکی از این تحولات در دنیای تجارت و نیز سازمانهایی است که از اطلاعات به صورت راهبردی بهره میبرند. گشترش حوزههای تجاری از مناطق محدود به مناطق نامحدود از طریق اینترنت در واقع زمینه ساز ظهور پدیده تجارت الکترونیکی بوده است. سرعت رشد تجارت الکترونیکی به نحوی است که با گذشت زمان اندکی، حجم زیادی از مبادلات کالا را از آن خود کرده است و با سرعت زیادی در حال افزایش است. این تحولات در پردازش و انتقال اطلاعات، نه تنها موجب تغییر در روش انجام مبادلات تجاری شده بلکه، با تغییر اصول حاکم بر تجارت موجب گردیده معیارهای جدیدی برای موفقیت سازمان ها مطرح شوند.
دلایلی چون حذف و یا کاهش موانع ورود به دنیای تجارت الکترونیکی، افزایش قدرت مشتریان در شناسایی و انتخاب محصولات، دسترسی سریع آنان به حجم وسیع اطلاعات، موجب گردیده که عوامل برتری و موفقیت در شیوههای سنتی تجارت، کارایی خود را در از دست بدهند. این تحول، موجب شده، اطلاعات و نیز دسترسی به موقع به آن به عنوان کلیدی ترین ابزار قدرت در دنیای رقابت عامل حذف یا بقای یک سازمان تجاری محسوب شود. در نتیجه این تغییرات
مزیتهای اقتصادی و عوامل شکست و موفقیت سازمانهای تجاری نیز تغییر یافته است.
مزیت رقابتی ماندگاری سازمانهای تجاری، جای خود را از قیمت فروش محصولات به عامل مدیریت ارتباط با مشتری داده است. بقا و تداوم حیات شرکتها در گرو شناسایی و جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان موجود میباشد. در نتیجه دستیابی به مشتریان وفادار و حفظ آنان، از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است. از آنجا که جذب مشتریان جدید، ایجاد رابطه مناسب با مشتریان، تلاش در حفظ مشتریان فعلی و شناخت نیازهای آنان از مهمترین مزایای رقابتی محسوب میگردند، هر سازمان تجاری که قادر به انجام این مهم نباشد محکوم به شکست است. لذا برای هر سازمان تجاری، مدیریت ارتباط با مشتری ارزش حیاتی دارد. بنا به این دلیل سیاست همه سازمانها اعم از تجاری و غیر تجاری در جهت مشتری محوری تغییر کرده است. لذا اصلی ترین عامل موفقیت یک سازمان تجاری، ایجاد روابط مستحکم با مشتریان است.
در تجارت الکترونیکی، عامل بقای یک سازمان، مشتریهای آن محسوب میشوند لذا هر سازمان تجاری تمام توان خود را برای ایجاد رابطه مناسب با آنان به کار بسته و از تمامی امکانات خود برای افزایش رضایت مشتریان موجود، برطرف کردن عوامل عدم رضایت مشتریان و جذب مشتریان جدید استفاده میکند.
در کشور ایران، به دلیل فراهم شدن زیر ساختهای مناسب برای معاملات اینترنتی و یا خرید های تحت شبکه ای در سال های اخیر موج جدیدی از مشتریان بالفعل و بالقوه تشکیل شده اند. از این رو ارائه تحلیل مناسب و تدوین استراتژی هماهنگ با نیازهای مشتریان در جهت حداکثر جذب و حداقل دفع مشتری بیش از هر زمان دیگر از اهمیت برخوردار میگردد. به همین دلیل استفاده از ابزار، تکنیک ها و
سیستم های جدید به منظور مدیریت بهتر روابط با مشتری امری الزامی به نظر میرسد.
یکی از تکنیک ها ی مطرح در دهه های اخیر، در جهت حفظ مشتریان، استفاده از ابزار داده کاوی برای تحلیل بهتر مشتریان و شناسایی نیازهای بالفعل و بالقوه آنهاست، سازمان می تواند از داده کاوی برای تحلیل پایگاه اطلاعاتی مشتریان و توسعه پروفایل آماری از ترجیحات آنها برای محصول یا خدمات استفاده نماید. به وسیله پیشنهاد این محصولات و خدمات،
بر اساس نیاز واقعی مشتریان، در هزینه ترفیعات، تبلیغات و پیشنهاداتی که در غیر این صورت غیر سود آور میبودند
صرفه جویی میکند.
مدیران سازمان نیازمند این هستند تا بر روی مشتریانشان تمرکز نمایند که این امر از طریق یادگیری بیشتر در رابطه با آنها مقدور میشود. با آشکار شدن الگوی رفتاری مشتریان، سودآوری هر کدام از آنها مشخص شده و سازمان
می تواند کسب و کار خود را را با استفاده پیشنهاد خدمات و محصولات جدید برای هر کدام از مشتریان توسعه دهد. سازمان با بررسی الگوی هر کدام از مشتریان قادر خواهد بود نیازمندیهای هر کدام از مشتریان را مشخص ساخته و با تبیین این الگوی رفتاری، استراتژیهای مناسبی را برای نگاهداشت آنها اتخاذ نماید. از این رو داشتن مدل مناسبی برای تحلیل و بررسی الگوی رفتاری مشتریان از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود.
2.1 . هدف تحقیق
مجموعهی دادههای موجود در شركتهای تجاری همواره و در طول دو دهه گذشته به سرعت رشد كرده اند. با افزایش رشد محسوس مجموعه دادهها، نیاز به تجزیه و تحلیل های پیچیده تر و سریعتر برای استخراج اطلاعات با كیفیت بیشتر نیز افزایش یافته است. علاوه بر این در دنیای پویا و رقابتی تجاری امروز، تاكید بیشتری بر استفاده سازمانی گسترده از اطلاعات تدوین شده و فرموله كردن تصمیمات وجود دارد. افزایش فعالیت های درون سازمانی كه نیاز به تجزیه و
تحلیل های پیچیده دارد، روش های قدیمی تحلیل و جمع آوری دادهها را به چالش كشیده است.
در حین افزایش حجم دادهها، تنوع نرم افزارها و سیستمهای كامپیوتری كه در سازمانها استفاده میشود نیز افزایش یافته است. علاوه بر این در سازمانهای هولدینگ نیز بخشهای مختلفی وجود دارد كه برای پشتیبانی نیازهای داده ای خود، سیستم های مختص به خودشان را دارند. برای مثال در داخل یک سازمان، سیستم های جداگانه ای برای واحد فروش، واحد حسابداری و واحد اداری وجود دارد. هر بخش نرم افزارهای جداگانه ای دارد و انواع مختلفی از دادهها را جمع آوری میكند و در نتیجه به پایگاه دادههای خود وابستگی بسیاری دارند. در چنین سازمانی با وجود ساختار های
داده ای ناهمگون از بخشهای مختلف، تجزیه و تحلیل اطلاعات در سراسر سازمان دشوار خواهد بود. از طرفی دسترسی و برقراری ارتباط به هریک از این سیستم های توزیع شده و خود مختار برای یک مدیر اجرایی غیر ممكن و پیچیده است. بنابراین با توجه به گرایش كاربران تجاری به دسترسی اطلاعات از سراسر سازمان برای تصمیم گیری، چارچوب جدیدی برای سازماندهی اطلاعات شركتهای بزرگ مورد نیاز است. این چارچوب جدید تصمیم گیری را برای تحلیلگران تجاری كه وظیفه تجزیه و تحلیل اطلاعات از سراسر بخشهای مختلف داخل سازمان را به عهده دارند، تسهیل میبخشد.
بنابراین با توجه به تغییرات سریع فضای كسب و كار مدیران ارشد سازمانها باید در زمان های كوتاه تصمیم های بنیادی بگیرند و سازمانها باید بتوانند در هر لحظه تصمیمات استراتژیک را به مرحله اجرا در آورند برای رسیدن به این مهم
داشتن اطلاعات دقیق، سالم و لحظه ای از ابزارهای اصلی تصمیم سازی مدیران است. از طرفی روند تشدید رقابت و كاهش نرخ وفادارای مشتریان باعث شده است كه استراتژی سازمان از رویكرد محصول محوری به نگرش مشتری محوری و در واقع نگرش از بیرون به درون تغییر یابد. برای پیشبرد این هدف درك نیاز های مشتری و نه تمركز بر مشخصات محصول اهمیت دارد. در چنین حالتی با تغییر این استراتژی، شناخت الگوی رفتار مشتری از اهمیت ویژه ای برخوردار می شود. كه در نهایت به درك ساز و كار های كسب سود بیشتر از ناحیه مشتریان و حفظ گروه های سود آور می انجامد.
در این پروژه بر اساس طول عمر ارزش مشتری و مولفه های مدل RFM، سیستم خبره ای طراحی می شود که مشتریان را در نهایت به دو دسته مانا و غیر ماندگار بخش بندی می نماید.
فرم در حال بارگذاری ...